عراق امروز یکصدمین سال تأسیس ارتش ملی خود را جشن میگیرد. نزدیک به صد سال از زمان تأسیس کشور معاصر عراق که ارتش دو سال پیش ازآن شکل گرفت و با وجود همه مشکلاتی که با آنها روبه رو شد و خیانتهایی که دید، همچنان سربلند باقی مانده است. ارتش عراق نقشی محوری در پایهگذاری کشورعراق درسال 1921 داشت و وقتی که ایالات متحده درسال 2003تصمیم گرفت ارتش عراق را منحل سازد، آن تصمیم بزرگترین نقش را در فروپاشی کشور و به هم ریختن ثبات آن داشت. عراق همچنان و تا به امروز از پیامدهای آن تصمیم اشتباه رنج میبرد، اما مؤسسه نظامی خود را بازسازی کرد و نقش خود را در بازیابی حاکمیت عراقی ایفا میکند.
دلایل متعدد و متنوعی وجود دارد که عراقیها را وامیدارد این روز را گرامی بدارند، برخی احساسیاند و برخی استراتژیک. دلایل عاطفی و احساسی به میهن دوستی و احساس افتخار به تاریخ کهن آن برمیگردد، علیرغم دشواریها و جنگهایی که ارتش به سمت آنها کشیده شد. اندیشه ارتشی که از کشورش دفاع میکند و در برابر دشمنی که تهدیدش میکند میایستد، برای عراقیها جذاب است. ارتش مواضعی داشته که ملت تا به امروز به یاد میآورد، برای نمونه درسال 1954 بغداد گرفتار طغیان رود دجله شد که پایتخت و ساکنان آن را تهدید کرد، اما ارتش وارد عمل شد و برای حفاظت از شهر و مواجهه با سیل به کمک مردم و بخشهای مدنی شتافت. همچنین نقش ارتش عراق در دفاع از مسائل عربی از جمله فلسطین و محافظت از دمشق در جنگ 1973 مایه مباهات است.
تا سال 2003 خدمت اجباری سربازی نقش مهمی در ایجاد پیوند میان بخشهای مختلف اجتماعی عراق بازی کرد. خدمت سربازی در هر یگانش سربازانی از شهرها و استانهای مختلف را از جنوب تا شمال دورهم جمع میکرد. این مسئله سربازان را ناچار میساخت با مردم 18 استان کشور خود آشنا بشوند و به همدیگر نزدیک میکرد. همچنین ارتش عراق با سطح بالای حرفهای درجهان شناخته شده بود و برخی فرماندههان آن از پیشرفتهترین دانشگاهها و آکادمیهای نظامی مانند «ساند هرست» بریتانیایی فارغ التحصیل میشدند.
اما نمیتوان از نقش منفی برخی فرماندهان ارتش که آن را وارد سیاست کردند و به کودتاها کشاندند گذشت که زیانهای بسیاری به کشور وارد کرد. انقلاب 1958 که ژنرال عبدالکریم قاسم و همراهانش علیه پادشاهی کردند و منجر به کشته شدن ملک فیصل دوم و خانواده پادشاهی هاشمی شد، انقلابی خونین بود که عراق را تکان داد و موجب پسرفت کشور در چندین سطح شد. پس از آن چندین کودتا صورت گرفت که برخی ازآنها شکست خوردند و برخی پیروز شدند و عامل بی اعتمادی به ارتش و پیدایش ترس از خیانتهای داخلی شد. با این وجود در آگاهی عمومی عراقی، به جای سرزنش مؤسسه نظامی به عنوان یک نهاد اشتباه را به فرماندهان و سیاستمداران نسبت داده میشد.
وقتی صدام حسین به ریاست جمهوری عراق رسید، ازترس کودتایی که ممکن بود او را سرنگون سازد، تلاش کرد برارتش سیطره پیدا کند. همچنانکه جنگ عراقی-ایرانی از جهتی به تقویت ارتش کمک کرد که از میان چهار ارتش قوی جهان به حساب میآمد، اما جنگ نیز ارتش و عناصر آن را فرسوده کرد. عراق توانست مقاومت کند و مرزهای خود را طی هشت سال جنگ با ایران حفظ کند، اما حمله به کویت درسال 1990 و جنگهای پس از اشغال، ارتش عراق را شکست. پس از اینکه ائتلاف به رهبری ایالات متحده و مشارکت38 کشور اقدام به آزادسازی کویت کرد، ارتش عراق شاهد فرار هزاران نفر از افراد خود و کسانی بود که با تصمیم صدام برای حمله به یک کشور عرب همسایه مخالف بودند.
پس از سقوط صدام حسین در آوریل 2003 حکومت انتقالی زیر قیمومیت حاکم غیرنظامی امریکایی پل بریمر دومین دستور خود را روز 23 مه همان سال برای منحل ساختن ارتش عراق صادر کرد. تقریباً شبه اجماعی وجود دارد، این تصمیم موجب ایجاد خلأ امنیتی شد که گروههای تروریستی و شبه نظامی پرکردند. همچنین این تصمیم به تضعیف حکومت عراق کمک کرد که تا به امروز از نفوذهای امنیتی و زیرپاگذاشتن قانون رنج میبرد. بنابراین جای تعجب ندارد که مردم عراق براین باور بودند، ارتش حامی اقتدار حکومت و قانون بود.
بی شک هستند کسانی که از نتایج ارتش قوی میترسند که به عنوان ابزاری برای سلطه داخلی به کارگرفته شود و باید به تلاشها برای اعتمادسازی ادامه داد. ارتش عراق به خصوص گروه طلایی به فرماندهی عبدالوهاب الساعدی نقش مهمی در شکست دادن «داعش» داشت، گروهی که موصل را از چنگال گروه تروریستی آزاد کرد. با این پیروزی، ارتش بخشی از جایگاه سنتی خود را به عنوان حافظ کشور و مردم عراق به دست آورد. درحالی که رئیس جمهوری برهم صالح و نخست وزیر مصطفی الکاظمی تلاش میکنند ابهت حکومت عراق را برگردانند، اول باید ارتش را حفظ کرد و حق نیروهای مسلح را در حکومت داد. هرمفهوم حکومت مدرن نیازمند آن است که قدرت استفاده از سلاح محدود در دست حکومت و مؤسسه نظامی باشد. اما رهبران شبه نظامیان تلاش میکنند سلطه خود را بر کشور اعمال و ارتش را تضعیف کنند.
روز ملی ارتش عراق امسال 3 روز پس از اولین سالگرد کشته شدن فرمانده «سپاه قدس» وابسته به سپاه پاسداران قاسم سلیمانی و همراهش فرمانده واقعی الحشد الشعبی ابومهدی المهندس با ضربه هوایی امریکایی قرارگرفت. سلیمانی و المهندس برای تضعیف ارتش عراق تلاش کردند مبادا به عنوان عامل گردهم آوردن ملت بیرون بزند و با دخالتها و دیکتههای خارجی مخالفت بکند. بیشترین مسئلهای که مایه ترس ایران و گروههای مسلح قانون گریز میشود، خیزش ارتش عراق است نه تنها به دلیل قدرتش بلکه به سبب پیوستگی مردم عراق به آن است.
همزمان با جشن یکصدمین سال تأسیس ارتش عراق، باید صداها را برای حفظ جایگاه آن در عراق بالا برد و از آن محافظت کرد تا حامی اول کشور باشد. براساس تاریخ کهن، میتوان آیندهای قوی برای عراق ساخت که دارای حاکمیت و پیوستگی داخلی متینی باشد.
اضغط هنا للطباعة.