تصادفی نیست که ایران عجله دارد اجلاس برنامهریزی شده خود را در همان هفته برگزار کند تا به آنچه که جبهه وسیعی میداند که در سعودی بر سر آن توافق شد و ده کشور در آن شرکت کردند، پاسخ دهد.
کاری مأیوسانه به نظر میرسد پس ازآنکه امیدش را از رسیدن به توافق هستهای از دست داد که با رسیدن جو بایدن به ریاست جمهوری به آن امیدوار شده بود. بایدن دریافت که توافق قدیمی وین با گذشت زمان ارزش خود را از دست داد و نظام ایران بیش از آنچه در پایان دوره ریاست جمهوری اسبق، باراک اوباما امضا شده مطالبه میکند.
این هم مسئلهای عادی است که نظام تهران دیر به مناسبتها میرسد. زمانی که بایدن آغوش خود را برای بازگشت به توافق بازکرد، تهران گمان کرد بایدن ناچار است و خواستههای بیشتری از جمله حذف سپاه پاسداران از لیستهای تروریستی و غرامت برای مدت تلیق توافق را به لیست مطالباتش افزود. و این امکانپذیر نبود. اینگونه بود که مذاکرات ازهم پاشید و ایران به کنج برگشت که این نیزطبیعی است. دو روز پیش رئیسجمهوری سابق ایران حسن روحانی، مجلس ایران را سرزنش کرد و گفت: « اگر مصوبه مجلس در مورد پرونده هستهای نبود، میتوانستیم تحریمها علیه کشورمان را در ماه اسفند1399 لغو کنیم».
وقتی درخواستهای بیشتری کرد، اوضاع را پیچیده ساخت. حقیقت اینکه انتقاد روحانی متوجه رهبر معظم است چون وی مسئول مستقیم پرونده مذاکرات است و مجلس تنها پژواک او بود.
باید به همه نشان دهد منزوی نیست و جبهه مقابلی با حضور دو رئیس جمهوری روسیه و ترکیه دارد. در همان نگاه اول متوجه میشویم که مسئله درست نیست. ترکیه عضو ناتو است و روابط خود را با کشورهای خلیج و اسرائیل توسعه بخشید و به دنبال درگیری نیست و اردوغان به دنبال راه حل برای شرایط سخت اقتصادی کشورش است.
روسیه نیز به نوبه خود، در نظام ایران خسته از نظر اقتصادی و سیاسی چیزی نمییابد که به منافعش خدمت کند، چه در مبرمترین مسائل آنها، مانند جنگ اوکراین، بازار نفت، سرمایهگذاریها یا میانجیگری دیپلماتیک. به نفع روسیه نیست که کشورهای بزرگی مانند کشورهای عربی خلیج، مصر و اردن را بفروشد تا در ازای آن روابط با ایران بخرد. این کشورها باوجود توافق با آمریکا و نشستهای ریاض به دلیل نیازهای دفاعی نظامی، راه همکاری با مسکو را نبستند و در جنگ اوکراین موضع بی طرفی گرفتند. اگر توطئه سه جانبهای دربین نباشد، آیا اجلاس تهران از اساس نمایش است؟ همه چیز حکایت از آن دارد، به خصوص که شتابزده اعلام شد تا به نظر واکنشی به نشستهای ریاض بیاید.
نظام تهران تلاش کرد کشورهایی مانند هند و ارمنستان را برای مشارکت مقتاعد کند، اما موفق نشد.
جدای از اینکه ایران تمایل دارد به عنوان یک کشور مقتدر و غیر منزوی ظاهر شود که درحقیقت این طور نیست، امروز میخواهد از مسکو برای فشار بر آمریکا برای بازگشت به میز مذاکرات استفاده کند. مسئلهای که روسها از مرحله قبل خوب میدانند، وقتی که نظام ایران پس از درگیریهای سوریه از آنها برای رسیدن به وین استفاده کرد. تهران با صحبت در باره رابطهاش با چین برای تحت فشار قرار دادن واشنگتن، با اعلام توافقات راهبردی گسترده، بزرگنمایی میکند. بله، همکاری بین این کشورها وجود دارد، اما همچنان ناچیز است و روسیه و ترکیه هیچ دلیلی نمییابند تا در مقابل اکثریت کشورهای منطقه جبهه خصمانهای ایجاد کنند. گفتوگوی صوتی ضبط شده مهمی از ظریف وزیر امور خارجه پیشین ایران وجود دارد که در آن گفته، رابطه با مسکو همیشه دشوار بوده و با وجود همکاری نظامی در سوریه، بین ما بی اعتمادی متقابل وجود دارد. این صحبت طولانی شاید از سوی مخالفان وزیر در داخل نظام به رسانهها درز کرد و زمانی منتشر شد که وی قصد داشت پس از پایان دولت خارج شود. در آن زمان این فایل سروصدا به پا کرد و وزیر درستی آن را تأیید کرد و توضیح داد، آن را مخفیانه برای استفاده مستندسازی داخلی ضبط کرده و برای انتشار نبود. مشکل افشای روابط بد با مسکو توسط او نبود، بلکه انتقاد او از مداخلات سردار قاسم سلیمانی بود که توسط نیروهای آمریکایی در عراق ترور شد، او را با بحران جدی مواجه ساخت. در نهایت این سوال مطرح میشود، آیا میتوان خلیج و خاورمیانه را از مناقشه دو قطبی آمریکا و روسیه دور کرد؟ امید این است، زیرا منطقه در واقع یکطرف درگیری نیست و هماهنگی مثبت، تنشهای بینالمللی که بازارهای اقتصادی را متزلزل میکنند و صلح جهانی را تهدید، کاهش میدهد.
اضغط هنا للطباعة.