اولین درس سیاسی که آموختم

«الشرق الأوسط» خاطرات دولتمرد سعودی را که تمامی پادشاهان را همراهی کرده است، به‌طور اختصاصی منتشر می‌کند (قسمت 1 تا 4)

TT

اولین درس سیاسی که آموختم

الحجیلان در حال ترجمه در ملاقات ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا در آوریل 1952
الحجیلان در حال ترجمه در ملاقات ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا در آوریل 1952

بیش از ده سال است که محافل فرهنگی و رسانه‌ای عربی و سعودی درباره‌ نزدیک بودن انتشار خاطرات دولتمرد سعودی، شیخ جمیل الحجيلان، سخن می‌گویند. این توجه بی‌دلیل نیست؛ او یکی از چهره‌های برجسته‌ دیپلماسی سعودی است. او در دیوان وزارت خارجه مشغول به کار بود، زمانی که مقر آن در جده بود، قبل از اینکه در سال ۱۹۸۴ به ریاض، پایتخت کشور منتقل شود. وی در سفارت‌های ایران و پاکستان فعالیت کرد و سپس مدیرکل رادیو، مطبوعات و نشر شد، پیش از اینکه به وزارت خارجه بازگردد و اولین سفیر سعودی در کویت شود. سپس او اولین شخصی شد که عنوان وزیر اطلاع‌رسانی سعودی را به دست آورد. وی بعدها وزیر بهداشت شد و سپس به عنوان سفیر سعودی در آلمان و فرانسه خدمت کرد و در نهایت اولین سعودی بود که به سمت دبیرکل شورای همکاری خلیج منصوب شد.

الحجيلان تمامی پادشاهان سعودی را از زمان ملک عبدالعزیز تا امروز همراهی کرده است. او برای آن‌ها ترجمه کرده، حامل پیام‌هایشان بوده و مأموریت‌هایی از جانب آن‌ها انجام داده است. در اجلاس‌ها و جلسات با آن‌ها حضور داشته و شنیده‌ها، دیده‌ها و تجربه‌های خود را ثبت کرده است. این خاطرات که به‌صورت اختصاصی توسط «الشرق الأوسط» منتشر می‌شود و در غرفه «شرکت رف للنشر» در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ریاض با عنوان «جميل الحجيلان؛ مسيرة في عهد سبعة ملوك: جمیل الحجيلان؛ سرگذشتی در دوران هفت پادشاه» در دسترس خواهد بود، حوادث، موقعیت‌ها و جزئیاتی را برای اولین بار مستند کرده است. این خاطرات دوره‌هایی از تاریخ سیاسی، اداری و اجتماعی سعودی را ثبت و تحولات منطقه و کشورهای آن طی یک قرن را رصد کرده است. این کتاب تجربه‌ی یکنسل و تاریخ نسل‌ها است که شیخ جمیل آنچه را که در حافظه‌اش از خاطرات و موقعیت‌ها داشت و آنچه در آرشیوهایش نگهداری می‌کرد، به رشته تحریر درآورده است.

اهمیت این خاطرات در تفاوت آن‌ها با دیگر خاطرات و سرگذشت‌های مسئولان سعودی است؛ چرا که آن‌ها مستند به بسیاری از وقایع و حوادث داخلی و منطقه‌ای طی صد سال گذشته هستند. این خاطرات، نه‌تنها شرح حوادث، بلکه تحلیل علل و نتایج آن‌ها نیز هستند؛ آن هم از سوی شاهدی که نه تنها این وقایع را تجربه کرده، بلکه در آن‌ها نقش داشته است. این کتاب هم داستان یک مرد و هم تاریخ یک کشور است.

تربیت ملی‌گرایانه و باشگاه «بعث»

الحجيلان در خاطرات خود به تولدش در دیرالزور (ژانویه ۱۹۲۷) و خانواده مهاجرش (از عقيلات القصیم) اشاره می‌کند و شرایط سخت خانواده‌اش را در غیاب دائم پدر، که به دلیل سفرهای دائم و بعد ازدواج دومش در قاهره مستقر شده بود، شرح می‌دهد. مادر و مادر بزرگش مسئول تربیت او بودند. او از تحصیلات ابتدایی خود در سوریه و تربیت ملی‌گرایانه‌اش در دوران اشغال فرانسه و شرکت در اعتراضات ضد استعماری صحبت می‌کند و همچنین به عضویتش در «باشگاه فرهنگ» که رویکردی بعثی داشت اشاره می‌کند. او می‌گوید:« اعضای باشگاه لزوماً عضو حزب بعث نبودند، چرا که ما در سنی بودیم که از سیاست تنها شعارهای ملی‌گرایانه‌اش را درک می‌کردیم.

نکبت یک نقطه عطف در آگاهی الحجیلان و نسل او بود (ا.ف.ب)

ما این شعارها را با شور و هیجان فراوان تکرار می‌کردیم، شیفته آرزوهای وحدت عربی که در ضمیرمان جای گرفته بود. ندای بعث برای ما دانش‌آموزان، نمادی از مقابله با حضور فرانسه در سوریه بود، بدون اینکه توانایی درک تئوری‌های عقیدتی حزب را داشته باشیم.»

سخنرانی بنیانگذار «اخوان‌المسلمین»

و ناهار با کمونیست‌ها

خاطرات الحجيلان به سفر او به مصر در سال ۱۹۴۴ و تحصیلاتش در آن زمان می‌پردازد. وی دوران زندگی در مصر در دوران سلطنت و تجربه‌ نسل او از وقایع تاریخی مانند فاجعه ۱۹۴۸ را شرح می‌دهد. او همچنین تأثیرپذیری خود از جریان‌های مختلف سیاسی، از حضور در یک سخنرانی حسن البنا، بنیانگذار اخوان‌المسلمین، در مقر جماعت، تا صرف ناهار با اعضای حزب کمونیست سودان را بازگو می‌کند. او همچنین به تغییرات سیاسی که مصر در دهه ۱۹۴۰ تجربه کرد و کشف استعدادهای نویسندگی، شاعری و سخنوری خود اشاره دارد و در نهایت به اخذ مدرک لیسانس حقوق از دانشگاه فؤاد اول در سال ۱۹۵۰ می‌پردازد.

«وزارت خارجه» در جده و پنج دانش‌آموخته

الحجيلان در خاطراتش اولین بار حضور در وطن خود را در اوایل سال ۱۹۵۱ و استخدامش به‌عنوان وابسته دیپلماتیک در وزارت خارجه در جده توصیف می‌کند. او همچنین توضیح می‌دهد که چگونه طاهر رضوان، معاون وزیر خارجه، او را در روز سه‌شنبه ۲ ژانویه ۱۹۵۱ به قصر خزام در جده برد تا با شاهزاده فیصل بن عبدالعزیز، وزیرخارجه، دیدار کند.

روز بعد شاهزاده فیصل حکم انتصاب او به‌عنوان وابسته دوم دیپلماتیک در وزارت خارجه با حقوق ۳۸۵ ریال را امضا کرد.

تعداد کارمندان وزارت امور خارجه بیش از سی نفر نبود و تنها پنج نفر از آن‌ها تحصیل‌کرده بودند. الحجیلان مقر وزارت امور خارجه را در آغاز یک ساختمان ساده با دو طبقه توصیف می‌کند که ابعاد آن چهل در سی متر بود و هیچ باغ یا فضای خالی دور آن نبود (اشاره به خانه با طول در محله عماریه در جده). در طبقه همکف، هفت اتاق وجود داشت که توسط ادارات تشریفات، امور کنسولی، ترجمه، پرونده‌ها، کنفرانس‌ها، و امور اداری و نسخه‌برداری اشغال شده بود. در طبقه بالا دفتر معاون وزیر، دفتر خصوصی و تلگراف‌ها و سالنی برای پذیرایی از سفراء قرارداشت. این وضعیت تا سال 1954 ادامه داشت.

در جده، الحجیلان شروع به نوشتن مقالاتی در روزنامه «البلاد» سعودی و نوشتن داستان‌های کوتاه برای رادیو کرد. او در یادداشت‌های خود به برخی از هم‌کلاسی‌ها و همکارانش در آن زمان مانند احمد زکی یمانی، عبدالرحمن البیز، مقبل العیسی، ناصر المنقور، عبدالرحمن ابا الخیل، ابراهیم العنقری، محمد الفریح، عبدالرحمن المنصور، مصطفی طیبه، هاشم الدباغ، احمد صلاح جمجوم، عمر السقاف، مأمون قبانی و عبدالله الجلاجل و دیگران اشاره می‌کند.

در یادداشت‌های خود، الحجیلان سعی می‌کند دلایل تأثیر بسیاری از مسئولان سعودی در آن دوره را تحت تأثیر ایده‌های ملی‌گرایانه توضیح دهد و این را به تحصیل آن‌ها در دانشگاه‌هایی که تفکر ملی عربی را تقویت می‌کرد و زندگی در شرایط استعمار بسیاری از کشورهای عربی و واقعیت پر از گم‌گشتگی و شکست‌های عربی مرتبط می‌داند. او توصیف می‌کند که چگونه فاجعه 1948 نسل اولیه فارغ‌التحصیلان را که به تحصیل خود افتخار می‌کردند، و تعداد آن‌ها به 15 نفر نمی‌رسید، تحت تأثیر قرار داد. او می‌گوید:« شکست عربی در فلسطین ما را نابود کرد و هر آنچه را که از تاریخ‌مان به عنوان افتخار داشتیم، از ما گرفت.»

او همچنین توضیح می‌دهد که چگونه آن‌ها تصمیم به تأسیس آنچه را که «مدرسه فرهنگ عمومی» نامیدند، گرفتند تا از طریق سخنرانی‌های عمومی در تاریخ، زبان انگلیسی، عملیات بانکی و ادبیات عربی جامعه را آگاه کنند و هر یک از آن تحصیل‌کرده‌ها در زمینه تخصص خود سخنرانی می‌کردند. این مدرسه دو شعبه داشت، یکی در مکه و دیگری در جده.

اما مهم‌ترین رویداد در این مرحله از تاریخ الحجیلان، همان‌طور که در یادداشت‌هایش ذکر کرده، مترجمی دیدار ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا، روبرتو خوزه آرتاخو، در ریاض (آوریل 1952) بود. الحجیلان به یاد می‌آورد که «این اولین درس در سیاست داخلی و خارجی کشورم بود که با شگفتی از مردی دریافت کردم که تاریخ درباره او با شگفتی صحبت می‌کند، از ملکی که مسیر وحدت و ساخت را رهبری کرد و سیاستی خردمندانه برای دولتی که در قلب وقایع قرار داشت، پایه‌گذاری کرد.»

او وقایع آن ملاقات را چنین روایت می‌کند:« عبدالعزیز گفت - و حافظه‌ام در مورد آن ملاقات بسیار ضعیف است - که ما ملتی هستیم که خداوند ما را به اسلام کرامت بخشیده است. ما وجود خود را بر پایه دین و زندگی بنا کرده‌ایم، می‌خواهیم دوستان بیشتری داشته باشیم و از دشمنی یا اختلاف با دیگران پرهیز کنیم و در زمین، مال یا جاه طمع نداریم. سرزمین ما، الحمدلله، وسیع و سرشار از خیر است و بالاتر از همه، خداوند ما را به خدمت حرمین شریفین مفتخر کرده است، که این شرفی بی‌نظیر است. رابطه ما با برادران عرب و مسلمان‌مان این است که در صورت ظلم، به یاری آن‌ها بشتابیم و اگر خطا کردند، در بازگشت به حق یاری‌شان کنیم. ما به حقوق همسایگی احترام می‌گذاریم و به عهدها و توافق‌ها پایبندیم، در امور دیگران دخالت نمی‌کنیم و دخالت هیچ‌کس را هم در امور خود نمی‌پذیریم.»

الحجیلان در حال ترجمه در ملاقات ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا در آوریل 1952

او اضافه می‌کند:« لحظه‌ای به سکوت گذشت و سپس ملک عبدالعزیز گفت: مسأله‌ای وجود دارد که ما را رنج می‌دهد و دل‌هایمان را می‌آزارد، و آن وضعیت برادران‌مان در مغرب عربی است. آن‌ها در دین، زبان، زندگی و معاش خود تحت فشار هستند، به دلیل استعمار فرانسوی بر سرزمین‌شان. این موضوع برای خداوند ناپسند است و هیچ انسانی نمی‌تواند آن را تحمل کند. فرانسه بهتر این است که دست خود را از این سرزمین‌های عربی و مسلمان بردارد و آن‌ها را به حال خود رها کند، وگرنه ملت‌های آن‌ها در برابر این ظلم به پا خواهند خاست و شما در این موضوع غریبه نیستید و باید در این زمینه با شما همکاری کنیم. اگر این ملت‌ها بر آزادسازی خود از ظلم و استکبار مصرّ باشند، هیچ چیزی در برابر آن‌ها نخواهد ایستاد. مثل ما می‌گوید: اراده، پدر موفقیت است و ترک، پدر شکست.»

ملک عبدالعزیز بسیار علاقمند بود که الحجیلان این مثل را به خوبی ترجمه کند. « وقتی متوجه شد که من به سرعت ترجمه‌ام را انجام داده‌ام - و من خود را برای این کار آماده کرده بودم - از من پرسید: آیا ترجمه کردی پسرم؟ گفتم: بله، عمرتان دراز باد!» ملک در مورد این موضوع«ظاهر تأثر» داشت و صدایش بعد از اینکه آرام و پایین بود، بلند شد. او می‌دانست که در حال صحبت با وزیر امور خارجه اسپانیا است و کشورش نیز با گستاخی و تعدی بر قسمتی از خاک مغرب دست انداخته است. ملک عبدالعزیز، صاحب چشم‌انداز عربی اسلامی جامع، فراموش نکرد که برادرانش در مغرب عربی چه رنجی می‌برند و دغدغه‌های عربی نزدیک به دیار خود او را از آنچه در دیار برادران دیگرش می‌گذشت، غافل نکرد. سخنان او در این زمینه جوهر ملاقات با وزیر بود، آغاز و پایان آن. پیشگویی ملک عبدالعزیز و بینش او نسبت به آینده وقایع در مغرب عربی زمانی صحت پیدا کرد که ملت‌های آنجا به پا خاستند و در نبردهای فداکاری و ایثار بار ظلم طاغوت‌ها را از دوش خود برداشتند.

شام در تاریکی!

الحجیلان به یاد می‌آورد که ولیعهد آن زمان، شاهزاده سعود، از مهمان اسپانیایی استقبال کرد و برای او مراسم شامی در قصر الحمراء در ریاض برگزار نمود که در محوطه‌ای نزدیک به قصر المربع، جایی که پدرش ملک عبدالعزیز زندگی می‌کرد، واقع شده بود. در آنجا بود که الحجیلان برای اولین بار شاهزاده سعود بن عبدالعزیز ولیعهد را دید. شاهزاده سعود مهمانش را به سالن غذاخوری برای صرف شام همراهی کرد و در حین شام باران شدیدی بارید که باعث قطع برق شد و سالن غذاخوری در تاریکی فرو رفت. خدمتکاران فریاد می‌زدند: «التریک، التریک!» (چراغ قوه)، در حالی که ولیعهد و مهمانش در مورد تاریخ عرب‌ها در اندلس صحبت می‌کردند.

برای جلوگیری از ناراحتی که ممکن بود ولیعهد احساس کند، وزیر اسپانیایی با صدای بلند گفت که سعی دارد صدای خود را از تاریکی عبور دهد:«ما بسیار از باران در جنوب اسپانیا خوشحال می‌شویم و زنان با سرودها از آن استقبال می‌کنند. باران منبع خیرات زمین و موجد شادی زندگی است. و شما نیز، جناب وزیر، همان‌طور که می‌شنویم، باران را دوست دارید و از نزول آن خوشحال می‌شوید.» ولیعهد پاسخ داد: «بله، ما از نزول آن خوشحال می‌شویم. آمدن شما به ما، جناب وزیر، نشانه خیر بر ماست.»

قصر الحمراء در اوایل دهه 1960 به مقر دبیرخانه شورای وزیران تبدیل شد و سالن غذاخوری آن مکان برگزاری جلسات شورای وزیران گردید، تا الحجیلان دوباره به آنجا برگردد، اما این بار به عنوان عضوی از شورای وزیران برای شرکت در جلسات در این اتاق.

پیام سوسیالیستی و دعوت‌های کمونیستی در تهران

الحجیلان به سفارت سعودی در تهران منتقل شد (ژوئن 1953) و دیدارملک سعود از ایران (ژوئیه 1955) مهم‌ترین رویداد در مدت کار او در آنجا بود. او مترجمی بین ملک سعود و سفیر شوروی در تهران را که تمایل به ملاقات با ملک و انتقال پیامی از رهبری شوروی داشت، بر عهده گرفت. در تهران توجهش به دعوت‌هایی که از سفارت‌های کشورهای کمونیستی به او می‌رسید جلب شد: «من و همسرم در طول کارم در تهران متوجه شدیم بدون آنکه در آن زمان هدف از این پدیده را درک کنیم، که اکثر دعوت‌هایی که به ما می‌رسید از دیپلمات‌های کشورهای اروپای شرقی مانند یوگسلاوی، چکسلواکی، مجارستان، بلغارستان، لهستان و رومانی بود.

این کشورها که نظام‌های سلطنتی آن‌ها با حمله شوروی به آن‌ها فروپاشید، به جمهوری‌هایی با نظام‌های کمونیستی تبدیل شدند که در مدار مسکو می‌چرخیدند. در سال‌های دهه 1950، حضور دیپلماتیک خارجی این کشورها تقویت شد و آن‌ها، به دستور مسکو، توجه خاصی به تعامل با جهان عرب داشتند.

گفتگوی الحجيلان با «الشرق الأوسط پیرامون خاطراتش (عکاس: محمد عثمان)

پس از برنامه شام در سفارت‌های این کشورها، فیلم‌های کوتاه سینمایی درباره دستاوردهای ملت‌هایشان در پیوستن به نظام کمونیستی «که موانع را ویران کرده و اصول عدالت و برابری بین شهروندان را تأسیس کرده است»، و فیلم‌های مستند دیگری درباره قهرمانی‌های مردم روسیه در حین محاصره آلمانی‌ها بر شهرهای استالینگراد و مسکو و دیگران، به ما نمایش داده می‌شد. این فعالیت دیپلماتیک سازمان‌یافته برای مقامات امنیتی در ایران ناشناخته نبود. حزب توده کمونیستی، قوی‌ترین حزب چپ‌گرای ایران، چه در خفا و چه در سطح علنی، دستورات خود را از سفارت شوروی در تهران دریافت می‌کرد.»

بازدید آیزنهاور از پاکستان و سئوال ملک فیصل

الحجیلان به سفارت سعودی در کراچی منتقل شد (اوت 1956) و پس از ترک سفیر عبدالرحمن البسام، به عنوان قائم مقام او منصوب شد. در ژانویه 1958، رئیس‌جمهوری آمریکایی، ژنرال دوایت آیزنهاور، به پاکستان سفر کرد و با رئیس‌جمهوری پاکستان، ایوب خان، دیدار کرد. این سفر یک رویداد سیاسی بزرگ بود و الحجیلان گزارشی رسمی نوشت و مستقیماً برای شاهزاده فیصل، وزیر امور خارجه آن زمان، ارسال کرد.

فیصل در پاسخ از او تشکر کرد و ابراز امیدواری کرد که «ای کاش در گزارش اطلاعاتی درباره گفت‌وگوهایی که بین دو رئیس‌جمهور انجام شده بود، وجود داشته باشد.»

او یادآور می‌شود که وقتی شیخ محمد الحمد الشبیلی به عنوان سفیر سعودی در پاکستان منصوب شد، به ملک سعود و ولیعهد، شاهزاده فیصل نوشت «که او را به کارمندی شایسته به نام جمیل الحجیلان توصیه کند». الحجیلان فضل شیخ الشبیلی را فراموش نمی‌کند و همچنین به نقش تعیین‌کننده دوستش، شیخ عبدالعزیز بن ابراهیم بن معمر، مشاور نزدیک ملک سعود اشاره می‌کند که او را به مسئولان معرفی کرد و به گفته الحجیلان، در انتصاب او و دیگر وزرا و مسئولان در تشکیل دولت (دسامبر 1960) یا آنچه در آن زمان به عنوان «دولت جوانان» شناخته می‌شد، نقش اساسی داشت. این دولت تحت ریاست ملک سعود تشکیل شد و بیشتر اعضای آن از نسل جوان بودند. این تغییر کابینه به دنبال استعفای ولیعهد، شاهزاده فیصل از ریاست دولت بود.

اولین سفیر سعودی در کویت

در سپتامبر 1962، قرار بود جمیل الحجیلان عضو هیئت سعودی به ریاست ابراهیم السویل باشد تا در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک شرکت کند، اما تلگرافی فوری از دیوان سلطنتی دریافت کرد که به طور اضطراری او را به طائف فرا می‌خواند. وقتی به قصر الحویه رسید، به او خبر داده شد که به عنوان سفیر در کویت منصوب شده است.

ماموریت دیپلماتیک حجیلان در کویت آغاز شد و رابطه او با آن تا زمان بازنشستگی‌اش ادامه یافت (ا.ف.ب)

الحجیلان درباره آن می‌گوید: «من نمی‌دانستم دلیل فوریت بازگشت و کناره‌گیری از مأموریت به نیویورک چیست، تا اینکه از منابع معتبر در دیوان سلطنتی متوجه شدم که این درخواست فوری به خاطر حضور نماینده بریتانیا، کشور حامی در کویت، به نام سر جان ریشموند بود. بریتانیا می‌خواست نماینده‌اش اولین کسی باشد که اوراق اعتمادش را به امیر کویت، شیخ عبدالله السالم الصباح، ارائه دهد تا بدین ترتیب رهبری کادر دیپلماتیک در کویت را به دست آورد، چرا که او در واقع در کویت و در حال انجام وظیفه نمایندگی کشورش بود. اما شیخ عبدالله السالم این اقدام بریتانیا را نپسندید و آن را غیرمناسب برای کویت دانست، در حالی که این کشور در آستانه آغاز دوره‌ای جدید در تاریخ خود بود. همچنین سعودی‌ها در کویت قبل از استقلال، نمایندگی تجاری (نزدیک به کنسولی) داشتند که منافع آن‌ها و رعايايشان را بر عهده داشت، که بر اساس خانواده‌ای سعودی - کویتی به نام آل النفیسی شکل گرفته بود.

بر اساس این ملاحظات، توافقی بین شیخ عبدالله السالم و ملک سعود به وجود آمد که سعودی‌ها باید به سرعت سفیری انتخاب کنند و او را به کویت بفرستند تا اولین کسی باشد که اوراق اعتمادش را از بین سفراء ارائه دهد و بدین ترتیب رهبری کادر دیپلماتیک در کویت به سعودی‌ها تعلق بگیرد.»

مأموریت سیاسی - رسانه‌ای در کویت

الحجیلان در کویت، با بحران عراقی - کویتی مواجه شد، اما بزرگترین چالش رساندن صدای رسانه‌ای سعودی به افکار عمومی کویت بود، به ویژه در شرایطی که رسانه‌های ناصری به شدت علیه سعودی‌ها فعالیت می‌کردند، که این وضعیت با کودتای ضد سلطنتی در یمن(سپتامبر 1962) تشدید شد.

دهه 1960 عصر تنش در روابط عربی - عربی بود

ولیعهد، شاهزاده فیصل، به عنوان معاون رئیس‌جمهورى و وزیر امور خارجه (مارس 1962) به مقام خود بازگشت و سپس دولت تحت ریاست او (اکتبر 1962) تشکیل شد و او همچنان سبد وزارت امور خارجه را در اختیار داشت. وزارت اطلاع‌رسانی هنوز تأسیس نشده بود و وزیر دولت، شیخ عبدالله بلخير، بر اداره کل رادیو و مطبوعات نظارت می‌کرد.

دهه شصت دوره تنش در روابط عربی - عربی بود (گتی)

الحجیلان به یاد می‌آورد که «سال‌های 1960 سال‌های تنش در روابط عربی - عربی بودند. سعودی‌ها در موضع مقابله با چپ‌گرایان قرار داشتند. رسانه، نه توپ و خمپاره، سلاح آن رویارویی بود». در کویت، الحجیلان واکنش‌ها به کودتای یمن را زیر نظر داشت و گزارش‌هایی به وزیر امور خارجه ارسال می‌کرد و بیان می‌کرد که رسانه‌های رئیس‌جمهوری مصر، جمال عبدالناصر «صدای بلندی داشتند و تأثیر زیادی بر افکار و احساسات داشتند و می‌توانستند آنچه را که می‌خواستند، تثبیت کنند».



خروج نیروهای باقی‌مانده اماراتی از یمن

خروج نیروهای باقی‌مانده اماراتی از یمن
TT

خروج نیروهای باقی‌مانده اماراتی از یمن

خروج نیروهای باقی‌مانده اماراتی از یمن

وزارت دفاع امارات متحده عربی اعلام کرد که باقی‌مانده نیروهای تخصصی خود در حوزه مبارزه با تروریسم را از یمن خارج کرده است؛ اقدامی که با هماهنگی شرکای ذی‌ربط و در پی «تحولات اخیر» و پیامدهای احتمالی آن بر ایمنی و اثربخشی مأموریت‌های مبارزه با تروریسم انجام شده است.

این وزارتخانه در بیانیه‌ای اعلام کرد مشارکت امارات در ائتلاف عربی حمایت از مشروعیت از سال ۲۰۱۵ «در حمایت از مشروعیت در یمن» و در پشتیبانی از تلاش‌های بین‌المللی برای مقابله با گروه‌های تروریستی آغاز شد؛ با هدف تحقق امنیت و ثبات یمن. در این بیانیه همچنین آمده است که فرزندان امارات در این مسیر «فداکاری‌های بزرگی» انجام داده‌اند.

وزارت دفاع امارات توضیح داد که نیروهای مسلح این کشور پس از تکمیل مأموریت‌های تعیین‌شده در چارچوب‌های رسمی مورد توافق، در سال ۲۰۱۹ «به حضور نظامی خود» در یمن پایان دادند و آنچه پس از آن باقی ماند، صرفاً به تیم‌های تخصصی در چارچوب تلاش‌های مبارزه با تروریسم و با هماهنگی شرکای بین‌المللی محدود بود.

این وزارتخانه تأکید کرد تصمیم به پایان دادن به مأموریت تیم‌های باقی‌مانده، در چارچوب «ارزیابی جامع الزامات مرحله کنونی» اتخاذ شده و با تعهدات امارات متحده عربی و نقش آن در حمایت از امنیت و ثبات منطقه همخوانی دارد؛ اشاره‌ای به بیانیه‌ای که وزارت امور خارجه امارات در همان روز درباره تحولات جاری یمن و توضیح ماهیت حضور این کشور در آنجا صادر کرده بود.


امارات بر اهمیت امنیت و ثبات سعودی تأکید کرد

پرچم امارات (وام)
پرچم امارات (وام)
TT

امارات بر اهمیت امنیت و ثبات سعودی تأکید کرد

پرچم امارات (وام)
پرچم امارات (وام)

امارات متحده عربی در بیانیه‌ای، بر اهتمام خود به امنیت و ثبات پادشاهی عربی سعودی و احترام کامل به حاکمیت و امنیت ملی این کشور تأکید کرد و هرگونه اقدامی را که منجر به تهدید امنیت پادشاهی یا امنیت منطقه شود، به‌طور قاطع مردود دانست.

این کشور هم‌زمان «ابراز تأسف شدید» خود را نسبت به مطالب مطرح‌شده درباره نقش امارات در رویدادهای جاری در جمهوری یمن اعلام کرد.

امارات تأکید کرد که هیچ‌گونه ارتباطی با اعمال فشار یا هدایت هیچ طرف یمنی برای انجام عملیات نظامی که امنیت پادشاهی عربی سعودی را خدشه‌دار کند یا مرزهای آن را هدف قرار دهد، ندارد.

امارات همچنین اعلام کرد که روابط برادرانه و تاریخی میان دو کشور، ستون اساسی ثبات منطقه به شمار می‌رود و ابوظبی همواره بر هماهنگی کامل با ریاض تأکید دارد.

در ارتباط با تحولات استان‌های حضرموت و المهره، وزارت خارجه امارات توضیح داد که موضع این کشور از همان ابتدا آن هم در هماهنگی با برادران در پادشاهی عربی سعودی بر مهار اوضاع، حمایت از مسیرهای کاهش تنش و حرکت به‌سوی تفاهماتی متمرکز بوده است که «به حفظ امنیت و ثبات و حفاظت از غیرنظامیان کمک می‌کند».

پیش‌تر بیانیه‌ای از سوی پادشاهی عربی سعودی صادر شده بود که در آن از امارات خواسته شده بود حمایت مالی و نظامی از هر گروه یمنی را متوقف کند و پادشاهی ضمن ابراز تأسف از اقدام ابوظبی در فشار بر نیروهای شورای انتقالی جنوب برای اجرای عملیات نظامی که مرزهای پادشاهی عربی سعودی را در استان‌های مرزی المهره و حضرموت تحت تأثیر قرار می‌دهد، این اقدامات را محکوم کرده بود.

ریاض همچنین از ابوظبی خواست به درخواست جمهوری یمن مبنی بر خروج نیروهایش از خارج از اراضی یمن ظرف مدت بیست‌وچهار ساعت پاسخ دهد.

در ادامه و با بازگشت به بیانیه امارات، و در خصوص عملیات نظامی انجام‌شده در بندر مکلا و مطالب مطرح‌شده درباره آن در بیانیه سخنگوی نظامی نیروهای ائتلاف، امارات بار دیگر تأکید کرد که هیچ ارتباطی با «شعله‌ور ساختن درگیری در یمن» ندارد و مدعی شد بیانیه یادشده بدون مشورت با کشورهای عضو ائتلاف صادر شده است.

در خصوص محموله‌ای که هدف حمله ائتلاف قرار گرفت، ابوظبی ادعا کرد که این محموله شامل هیچ‌گونه سلاحی نبوده و خودروهایی که تخلیه شده‌اند، برای هیچ طرف یمنی در نظر گرفته نشده بودند، بلکه برای استفاده نیروهای اماراتیِ فعال در یمن بوده‌اند. امارات همچنین به وجود هماهنگی «در سطح بالا» با پادشاهی عربی سعودی اشاره کرد و گفت توافق شده بود که این خودروها از بندر خارج نشوند، پیش از آنکه اعلام کند از هدف قرار گرفتن آن‌ها در بندر مکلا غافلگیر شده است.

وزارت خارجه امارات بار دیگر تأکید کرد که حضور این کشور در یمن بنا به دعوت دولت قانونی و در چارچوب ائتلاف حمایت از مشروعیت به رهبری پادشاهی عربی سعودی با پایبندی به احترام به حاکمیت یمن صورت گرفته و هدف آن حمایت از بازگرداندن مشروعیت و مبارزه با تروریسم بوده است. این وزارتخانه همچنین با یادآوری فداکاری‌های امارات، بر حمایت این کشور از مردم یمن در مراحل مختلف تأکید کرد.

در مقابل، دولت یمن، امارات را به حمایت از شورای انتقالی متهم می‌کند؛ شورایی که در آغاز ماه جاری دست به تمرد زده و نیروهای خود را به استان‌های حضرموت و المهره منتقل کرده است؛ اقدامی که باعث تشدید تنش در این استان‌ها که پیش‌تر از آرامش و ثبات برخوردار بودند، شد. این وضعیت پادشاهی عربی سعودی را وادار کرد هیأتی را به محل اعزام کند و رهبری تلاش‌های میانجی‌گرانه برای کاهش تنش را بر عهده بگیرد، اما رهبران شورای انتقالی بر تشدید تنش و عدم خروج نیروهای خود پافشاری کردند؛ موضوعی که در نهایت شورای دفاع ملی یمن را به درخواست مداخله از ائتلاف سوق داد. ائتلاف نیز اعلام کرد به این درخواست پاسخ داده و حمله نظامی محدود در بندر مکلا بامداد سه‌شنبه، نخستین اقدام در چارچوب این پاسخ بوده است.


سعودی: اقدامات امارات در یمن بسیار خطرناک است... امنیت پادشاهی خط قرمز است

تصاویر نشان‌دهنده خودروهای نظامی سوخته در پی حمله هوایی ائتلاف حمایت از مشروعیت در یمن علیه کمک نظامی خارجی در بندر مکلا بامداد امروز است (خبرگزاری فرانسه)
تصاویر نشان‌دهنده خودروهای نظامی سوخته در پی حمله هوایی ائتلاف حمایت از مشروعیت در یمن علیه کمک نظامی خارجی در بندر مکلا بامداد امروز است (خبرگزاری فرانسه)
TT

سعودی: اقدامات امارات در یمن بسیار خطرناک است... امنیت پادشاهی خط قرمز است

تصاویر نشان‌دهنده خودروهای نظامی سوخته در پی حمله هوایی ائتلاف حمایت از مشروعیت در یمن علیه کمک نظامی خارجی در بندر مکلا بامداد امروز است (خبرگزاری فرانسه)
تصاویر نشان‌دهنده خودروهای نظامی سوخته در پی حمله هوایی ائتلاف حمایت از مشروعیت در یمن علیه کمک نظامی خارجی در بندر مکلا بامداد امروز است (خبرگزاری فرانسه)

پادشاهی عربی سعودی روز سه‌شنبه از اقدام امارات متحده عربی در فشار بر نیروهای «شورای انتقالی جنوب» برای انجام عملیات نظامی در مرزهای جنوبی پادشاهی در استان‌های حضرموت و المهره ابراز تأسف کرد؛ اقدامی که تهدیدی برای امنیت ملی پادشاهی و همچنین امنیت و ثبات جمهوری یمن و منطقه محسوب می‌شود.

وزارت خارجه پادشاهی عربی سعودی اعلام کرد: «گام‌هایی که کشور برادر امارات متحده عربی برداشته، بسیار خطرناک است و با اصولی که ائتلاف حمایت از مشروعیت در یمن بر پایه آن شکل گرفته، سازگار نیست و به تلاش‌های این ائتلاف برای تحقق امنیت و ثبات یمن کمکی نمی‌کند.»

در بیانیه وزارت خارجه آمده است: «در ادامه بیانیه صادره در تاریخ ۵ / ۷ / ۱۴۴۷ هـ (۲۵ / ۱۲ / ۲۰۲۵ م) درباره تلاش‌های صادقانه پادشاهی در همکاری با امارات برای پایان دادن و رسیدگی به اقدامات تنش‌زا که شورای انتقالی جنوب در حضرموت و المهره انجام داده است، و با اشاره به بیانیه شورای رهبری ریاست جمهوری یمن و بیانیه فرماندهی ائتلاف عربی در خصوص حرکت کشتی‌های حامل سلاح و خودروهای سنگین از بندر فجیره به بندر مکلا بدون دریافت مجوز رسمی از فرماندهی نیروهای مشترک ائتلاف... پادشاهی در این چارچوب تأکید می‌کند که هرگونه تعرض یا تهدید علیه امنیت ملی آن خط قرمز است و پادشاهی در برابر آن در اتخاذ تمامی اقدامات لازم برای مقابله و خنثی‌سازی تردید نخواهد کرد. همچنین پادشاهی بر پایبندی خود به امنیت، ثبات و حاکمیت یمن و حمایت کامل از رئیس شورای رهبری ریاست جمهوری و دولت او تأکید می‌کند. پادشاهی بار دیگر تأکید دارد که مسئله جنوب، مسئله‌ای عادلانه با ابعاد تاریخی و اجتماعی است و تنها راه حل آن گفت‌وگو بر سر میز مذاکره در چارچوب راه‌حل سیاسی جامع یمن است؛ راه‌حلی که همه جریان‌های یمنی از جمله شورای انتقالی جنوب در آن مشارکت خواهند داشت.»

پادشاهی عربی سعودی همچنین بر ضرورت پاسخ امارات به درخواست جمهوری یمن مبنی بر خروج نیروهای نظامی‌اش از یمن ظرف ۲۴ ساعت و توقف هرگونه حمایت نظامی یا مالی از هر طرف در داخل یمن تأکید کرد. پادشاهی ابراز امیدواری نمود که در این زمینه عقلانیت، اصول برادری، حسن همجواری و روابط نزدیک میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج و منافع یمن برادر حاکم شود و امارات گام‌های مورد انتظار را برای حفظ روابط دوجانبه میان دو کشور بردارد؛ روابطی که پادشاهی بر تقویت آن و همکاری مشترک برای افزایش رفاه، شکوفایی و ثبات منطقه تأکید دارد.

حمله محدود ائتلاف به بندر مکلا

فرماندهی نیروهای مشترک ائتلاف حمایت از مشروعیت در یمن صبح امروز اعلام کرد که یک حمله هوایی «محدود» علیه کمک نظامی خارجی در بندر مکلا انجام داده است.

سخنگوی رسمی نیروهای ائتلاف، سرتیپ ترکی المالکی، گفت: «در روزهای شنبه و یکشنبه گذشته، ورود دو کشتی از بندر فجیره به بندر مکلا بدون دریافت مجوز رسمی از فرماندهی نیروهای مشترک ائتلاف رصد شد. خدمه این دو کشتی سیستم‌های ردیابی را از کار انداختند و مقدار زیادی سلاح و خودروهای جنگی را برای حمایت از نیروهای شورای انتقالی جنوب در استان‌های شرقی یمن (حضرموت و المهره) تخلیه کردند؛ اقدامی که نقض آشکار تلاش‌ها برای برقراری آرامش و دستیابی به راه‌حل مسالمت‌آمیز و همچنین نقض قطعنامه شماره ۲۲۱۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد است.»

وی افزود: «بر اساس درخواست رئیس شورای رهبری ریاست جمهوری یمن از نیروهای ائتلاف برای اتخاذ تمامی تدابیر نظامی لازم جهت حفاظت از غیرنظامیان در حضرموت و المهره، و با توجه به خطر و تشدید تنش ناشی از این سلاح‌ها که امنیت و ثبات را تهدید می‌کند، نیروهای هوایی ائتلاف صبح امروز عملیات نظامی محدودی را اجرا کردند که طی آن سلاح‌ها و خودروهای جنگی تخلیه‌شده از دو کشتی در بندر مکلا هدف قرار گرفت. این عملیات پس از مستندسازی کامل و مطابق با قوانین و عرف‌های بین‌المللی بشردوستانه انجام شد تا از بروز خسارات جانبی جلوگیری شود.»