اولین درس سیاسی که آموختم

«الشرق الأوسط» خاطرات دولتمرد سعودی را که تمامی پادشاهان را همراهی کرده است، به‌طور اختصاصی منتشر می‌کند (قسمت 1 تا 4)

TT

اولین درس سیاسی که آموختم

الحجیلان در حال ترجمه در ملاقات ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا در آوریل 1952
الحجیلان در حال ترجمه در ملاقات ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا در آوریل 1952

بیش از ده سال است که محافل فرهنگی و رسانه‌ای عربی و سعودی درباره‌ نزدیک بودن انتشار خاطرات دولتمرد سعودی، شیخ جمیل الحجيلان، سخن می‌گویند. این توجه بی‌دلیل نیست؛ او یکی از چهره‌های برجسته‌ دیپلماسی سعودی است. او در دیوان وزارت خارجه مشغول به کار بود، زمانی که مقر آن در جده بود، قبل از اینکه در سال ۱۹۸۴ به ریاض، پایتخت کشور منتقل شود. وی در سفارت‌های ایران و پاکستان فعالیت کرد و سپس مدیرکل رادیو، مطبوعات و نشر شد، پیش از اینکه به وزارت خارجه بازگردد و اولین سفیر سعودی در کویت شود. سپس او اولین شخصی شد که عنوان وزیر اطلاع‌رسانی سعودی را به دست آورد. وی بعدها وزیر بهداشت شد و سپس به عنوان سفیر سعودی در آلمان و فرانسه خدمت کرد و در نهایت اولین سعودی بود که به سمت دبیرکل شورای همکاری خلیج منصوب شد.

الحجيلان تمامی پادشاهان سعودی را از زمان ملک عبدالعزیز تا امروز همراهی کرده است. او برای آن‌ها ترجمه کرده، حامل پیام‌هایشان بوده و مأموریت‌هایی از جانب آن‌ها انجام داده است. در اجلاس‌ها و جلسات با آن‌ها حضور داشته و شنیده‌ها، دیده‌ها و تجربه‌های خود را ثبت کرده است. این خاطرات که به‌صورت اختصاصی توسط «الشرق الأوسط» منتشر می‌شود و در غرفه «شرکت رف للنشر» در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ریاض با عنوان «جميل الحجيلان؛ مسيرة في عهد سبعة ملوك: جمیل الحجيلان؛ سرگذشتی در دوران هفت پادشاه» در دسترس خواهد بود، حوادث، موقعیت‌ها و جزئیاتی را برای اولین بار مستند کرده است. این خاطرات دوره‌هایی از تاریخ سیاسی، اداری و اجتماعی سعودی را ثبت و تحولات منطقه و کشورهای آن طی یک قرن را رصد کرده است. این کتاب تجربه‌ی یکنسل و تاریخ نسل‌ها است که شیخ جمیل آنچه را که در حافظه‌اش از خاطرات و موقعیت‌ها داشت و آنچه در آرشیوهایش نگهداری می‌کرد، به رشته تحریر درآورده است.

اهمیت این خاطرات در تفاوت آن‌ها با دیگر خاطرات و سرگذشت‌های مسئولان سعودی است؛ چرا که آن‌ها مستند به بسیاری از وقایع و حوادث داخلی و منطقه‌ای طی صد سال گذشته هستند. این خاطرات، نه‌تنها شرح حوادث، بلکه تحلیل علل و نتایج آن‌ها نیز هستند؛ آن هم از سوی شاهدی که نه تنها این وقایع را تجربه کرده، بلکه در آن‌ها نقش داشته است. این کتاب هم داستان یک مرد و هم تاریخ یک کشور است.

تربیت ملی‌گرایانه و باشگاه «بعث»

الحجيلان در خاطرات خود به تولدش در دیرالزور (ژانویه ۱۹۲۷) و خانواده مهاجرش (از عقيلات القصیم) اشاره می‌کند و شرایط سخت خانواده‌اش را در غیاب دائم پدر، که به دلیل سفرهای دائم و بعد ازدواج دومش در قاهره مستقر شده بود، شرح می‌دهد. مادر و مادر بزرگش مسئول تربیت او بودند. او از تحصیلات ابتدایی خود در سوریه و تربیت ملی‌گرایانه‌اش در دوران اشغال فرانسه و شرکت در اعتراضات ضد استعماری صحبت می‌کند و همچنین به عضویتش در «باشگاه فرهنگ» که رویکردی بعثی داشت اشاره می‌کند. او می‌گوید:« اعضای باشگاه لزوماً عضو حزب بعث نبودند، چرا که ما در سنی بودیم که از سیاست تنها شعارهای ملی‌گرایانه‌اش را درک می‌کردیم.

نکبت یک نقطه عطف در آگاهی الحجیلان و نسل او بود (ا.ف.ب)

ما این شعارها را با شور و هیجان فراوان تکرار می‌کردیم، شیفته آرزوهای وحدت عربی که در ضمیرمان جای گرفته بود. ندای بعث برای ما دانش‌آموزان، نمادی از مقابله با حضور فرانسه در سوریه بود، بدون اینکه توانایی درک تئوری‌های عقیدتی حزب را داشته باشیم.»

سخنرانی بنیانگذار «اخوان‌المسلمین»

و ناهار با کمونیست‌ها

خاطرات الحجيلان به سفر او به مصر در سال ۱۹۴۴ و تحصیلاتش در آن زمان می‌پردازد. وی دوران زندگی در مصر در دوران سلطنت و تجربه‌ نسل او از وقایع تاریخی مانند فاجعه ۱۹۴۸ را شرح می‌دهد. او همچنین تأثیرپذیری خود از جریان‌های مختلف سیاسی، از حضور در یک سخنرانی حسن البنا، بنیانگذار اخوان‌المسلمین، در مقر جماعت، تا صرف ناهار با اعضای حزب کمونیست سودان را بازگو می‌کند. او همچنین به تغییرات سیاسی که مصر در دهه ۱۹۴۰ تجربه کرد و کشف استعدادهای نویسندگی، شاعری و سخنوری خود اشاره دارد و در نهایت به اخذ مدرک لیسانس حقوق از دانشگاه فؤاد اول در سال ۱۹۵۰ می‌پردازد.

«وزارت خارجه» در جده و پنج دانش‌آموخته

الحجيلان در خاطراتش اولین بار حضور در وطن خود را در اوایل سال ۱۹۵۱ و استخدامش به‌عنوان وابسته دیپلماتیک در وزارت خارجه در جده توصیف می‌کند. او همچنین توضیح می‌دهد که چگونه طاهر رضوان، معاون وزیر خارجه، او را در روز سه‌شنبه ۲ ژانویه ۱۹۵۱ به قصر خزام در جده برد تا با شاهزاده فیصل بن عبدالعزیز، وزیرخارجه، دیدار کند.

روز بعد شاهزاده فیصل حکم انتصاب او به‌عنوان وابسته دوم دیپلماتیک در وزارت خارجه با حقوق ۳۸۵ ریال را امضا کرد.

تعداد کارمندان وزارت امور خارجه بیش از سی نفر نبود و تنها پنج نفر از آن‌ها تحصیل‌کرده بودند. الحجیلان مقر وزارت امور خارجه را در آغاز یک ساختمان ساده با دو طبقه توصیف می‌کند که ابعاد آن چهل در سی متر بود و هیچ باغ یا فضای خالی دور آن نبود (اشاره به خانه با طول در محله عماریه در جده). در طبقه همکف، هفت اتاق وجود داشت که توسط ادارات تشریفات، امور کنسولی، ترجمه، پرونده‌ها، کنفرانس‌ها، و امور اداری و نسخه‌برداری اشغال شده بود. در طبقه بالا دفتر معاون وزیر، دفتر خصوصی و تلگراف‌ها و سالنی برای پذیرایی از سفراء قرارداشت. این وضعیت تا سال 1954 ادامه داشت.

در جده، الحجیلان شروع به نوشتن مقالاتی در روزنامه «البلاد» سعودی و نوشتن داستان‌های کوتاه برای رادیو کرد. او در یادداشت‌های خود به برخی از هم‌کلاسی‌ها و همکارانش در آن زمان مانند احمد زکی یمانی، عبدالرحمن البیز، مقبل العیسی، ناصر المنقور، عبدالرحمن ابا الخیل، ابراهیم العنقری، محمد الفریح، عبدالرحمن المنصور، مصطفی طیبه، هاشم الدباغ، احمد صلاح جمجوم، عمر السقاف، مأمون قبانی و عبدالله الجلاجل و دیگران اشاره می‌کند.

در یادداشت‌های خود، الحجیلان سعی می‌کند دلایل تأثیر بسیاری از مسئولان سعودی در آن دوره را تحت تأثیر ایده‌های ملی‌گرایانه توضیح دهد و این را به تحصیل آن‌ها در دانشگاه‌هایی که تفکر ملی عربی را تقویت می‌کرد و زندگی در شرایط استعمار بسیاری از کشورهای عربی و واقعیت پر از گم‌گشتگی و شکست‌های عربی مرتبط می‌داند. او توصیف می‌کند که چگونه فاجعه 1948 نسل اولیه فارغ‌التحصیلان را که به تحصیل خود افتخار می‌کردند، و تعداد آن‌ها به 15 نفر نمی‌رسید، تحت تأثیر قرار داد. او می‌گوید:« شکست عربی در فلسطین ما را نابود کرد و هر آنچه را که از تاریخ‌مان به عنوان افتخار داشتیم، از ما گرفت.»

او همچنین توضیح می‌دهد که چگونه آن‌ها تصمیم به تأسیس آنچه را که «مدرسه فرهنگ عمومی» نامیدند، گرفتند تا از طریق سخنرانی‌های عمومی در تاریخ، زبان انگلیسی، عملیات بانکی و ادبیات عربی جامعه را آگاه کنند و هر یک از آن تحصیل‌کرده‌ها در زمینه تخصص خود سخنرانی می‌کردند. این مدرسه دو شعبه داشت، یکی در مکه و دیگری در جده.

اما مهم‌ترین رویداد در این مرحله از تاریخ الحجیلان، همان‌طور که در یادداشت‌هایش ذکر کرده، مترجمی دیدار ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا، روبرتو خوزه آرتاخو، در ریاض (آوریل 1952) بود. الحجیلان به یاد می‌آورد که «این اولین درس در سیاست داخلی و خارجی کشورم بود که با شگفتی از مردی دریافت کردم که تاریخ درباره او با شگفتی صحبت می‌کند، از ملکی که مسیر وحدت و ساخت را رهبری کرد و سیاستی خردمندانه برای دولتی که در قلب وقایع قرار داشت، پایه‌گذاری کرد.»

او وقایع آن ملاقات را چنین روایت می‌کند:« عبدالعزیز گفت - و حافظه‌ام در مورد آن ملاقات بسیار ضعیف است - که ما ملتی هستیم که خداوند ما را به اسلام کرامت بخشیده است. ما وجود خود را بر پایه دین و زندگی بنا کرده‌ایم، می‌خواهیم دوستان بیشتری داشته باشیم و از دشمنی یا اختلاف با دیگران پرهیز کنیم و در زمین، مال یا جاه طمع نداریم. سرزمین ما، الحمدلله، وسیع و سرشار از خیر است و بالاتر از همه، خداوند ما را به خدمت حرمین شریفین مفتخر کرده است، که این شرفی بی‌نظیر است. رابطه ما با برادران عرب و مسلمان‌مان این است که در صورت ظلم، به یاری آن‌ها بشتابیم و اگر خطا کردند، در بازگشت به حق یاری‌شان کنیم. ما به حقوق همسایگی احترام می‌گذاریم و به عهدها و توافق‌ها پایبندیم، در امور دیگران دخالت نمی‌کنیم و دخالت هیچ‌کس را هم در امور خود نمی‌پذیریم.»

الحجیلان در حال ترجمه در ملاقات ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا در آوریل 1952

او اضافه می‌کند:« لحظه‌ای به سکوت گذشت و سپس ملک عبدالعزیز گفت: مسأله‌ای وجود دارد که ما را رنج می‌دهد و دل‌هایمان را می‌آزارد، و آن وضعیت برادران‌مان در مغرب عربی است. آن‌ها در دین، زبان، زندگی و معاش خود تحت فشار هستند، به دلیل استعمار فرانسوی بر سرزمین‌شان. این موضوع برای خداوند ناپسند است و هیچ انسانی نمی‌تواند آن را تحمل کند. فرانسه بهتر این است که دست خود را از این سرزمین‌های عربی و مسلمان بردارد و آن‌ها را به حال خود رها کند، وگرنه ملت‌های آن‌ها در برابر این ظلم به پا خواهند خاست و شما در این موضوع غریبه نیستید و باید در این زمینه با شما همکاری کنیم. اگر این ملت‌ها بر آزادسازی خود از ظلم و استکبار مصرّ باشند، هیچ چیزی در برابر آن‌ها نخواهد ایستاد. مثل ما می‌گوید: اراده، پدر موفقیت است و ترک، پدر شکست.»

ملک عبدالعزیز بسیار علاقمند بود که الحجیلان این مثل را به خوبی ترجمه کند. « وقتی متوجه شد که من به سرعت ترجمه‌ام را انجام داده‌ام - و من خود را برای این کار آماده کرده بودم - از من پرسید: آیا ترجمه کردی پسرم؟ گفتم: بله، عمرتان دراز باد!» ملک در مورد این موضوع«ظاهر تأثر» داشت و صدایش بعد از اینکه آرام و پایین بود، بلند شد. او می‌دانست که در حال صحبت با وزیر امور خارجه اسپانیا است و کشورش نیز با گستاخی و تعدی بر قسمتی از خاک مغرب دست انداخته است. ملک عبدالعزیز، صاحب چشم‌انداز عربی اسلامی جامع، فراموش نکرد که برادرانش در مغرب عربی چه رنجی می‌برند و دغدغه‌های عربی نزدیک به دیار خود او را از آنچه در دیار برادران دیگرش می‌گذشت، غافل نکرد. سخنان او در این زمینه جوهر ملاقات با وزیر بود، آغاز و پایان آن. پیشگویی ملک عبدالعزیز و بینش او نسبت به آینده وقایع در مغرب عربی زمانی صحت پیدا کرد که ملت‌های آنجا به پا خاستند و در نبردهای فداکاری و ایثار بار ظلم طاغوت‌ها را از دوش خود برداشتند.

شام در تاریکی!

الحجیلان به یاد می‌آورد که ولیعهد آن زمان، شاهزاده سعود، از مهمان اسپانیایی استقبال کرد و برای او مراسم شامی در قصر الحمراء در ریاض برگزار نمود که در محوطه‌ای نزدیک به قصر المربع، جایی که پدرش ملک عبدالعزیز زندگی می‌کرد، واقع شده بود. در آنجا بود که الحجیلان برای اولین بار شاهزاده سعود بن عبدالعزیز ولیعهد را دید. شاهزاده سعود مهمانش را به سالن غذاخوری برای صرف شام همراهی کرد و در حین شام باران شدیدی بارید که باعث قطع برق شد و سالن غذاخوری در تاریکی فرو رفت. خدمتکاران فریاد می‌زدند: «التریک، التریک!» (چراغ قوه)، در حالی که ولیعهد و مهمانش در مورد تاریخ عرب‌ها در اندلس صحبت می‌کردند.

برای جلوگیری از ناراحتی که ممکن بود ولیعهد احساس کند، وزیر اسپانیایی با صدای بلند گفت که سعی دارد صدای خود را از تاریکی عبور دهد:«ما بسیار از باران در جنوب اسپانیا خوشحال می‌شویم و زنان با سرودها از آن استقبال می‌کنند. باران منبع خیرات زمین و موجد شادی زندگی است. و شما نیز، جناب وزیر، همان‌طور که می‌شنویم، باران را دوست دارید و از نزول آن خوشحال می‌شوید.» ولیعهد پاسخ داد: «بله، ما از نزول آن خوشحال می‌شویم. آمدن شما به ما، جناب وزیر، نشانه خیر بر ماست.»

قصر الحمراء در اوایل دهه 1960 به مقر دبیرخانه شورای وزیران تبدیل شد و سالن غذاخوری آن مکان برگزاری جلسات شورای وزیران گردید، تا الحجیلان دوباره به آنجا برگردد، اما این بار به عنوان عضوی از شورای وزیران برای شرکت در جلسات در این اتاق.

پیام سوسیالیستی و دعوت‌های کمونیستی در تهران

الحجیلان به سفارت سعودی در تهران منتقل شد (ژوئن 1953) و دیدارملک سعود از ایران (ژوئیه 1955) مهم‌ترین رویداد در مدت کار او در آنجا بود. او مترجمی بین ملک سعود و سفیر شوروی در تهران را که تمایل به ملاقات با ملک و انتقال پیامی از رهبری شوروی داشت، بر عهده گرفت. در تهران توجهش به دعوت‌هایی که از سفارت‌های کشورهای کمونیستی به او می‌رسید جلب شد: «من و همسرم در طول کارم در تهران متوجه شدیم بدون آنکه در آن زمان هدف از این پدیده را درک کنیم، که اکثر دعوت‌هایی که به ما می‌رسید از دیپلمات‌های کشورهای اروپای شرقی مانند یوگسلاوی، چکسلواکی، مجارستان، بلغارستان، لهستان و رومانی بود.

این کشورها که نظام‌های سلطنتی آن‌ها با حمله شوروی به آن‌ها فروپاشید، به جمهوری‌هایی با نظام‌های کمونیستی تبدیل شدند که در مدار مسکو می‌چرخیدند. در سال‌های دهه 1950، حضور دیپلماتیک خارجی این کشورها تقویت شد و آن‌ها، به دستور مسکو، توجه خاصی به تعامل با جهان عرب داشتند.

گفتگوی الحجيلان با «الشرق الأوسط پیرامون خاطراتش (عکاس: محمد عثمان)

پس از برنامه شام در سفارت‌های این کشورها، فیلم‌های کوتاه سینمایی درباره دستاوردهای ملت‌هایشان در پیوستن به نظام کمونیستی «که موانع را ویران کرده و اصول عدالت و برابری بین شهروندان را تأسیس کرده است»، و فیلم‌های مستند دیگری درباره قهرمانی‌های مردم روسیه در حین محاصره آلمانی‌ها بر شهرهای استالینگراد و مسکو و دیگران، به ما نمایش داده می‌شد. این فعالیت دیپلماتیک سازمان‌یافته برای مقامات امنیتی در ایران ناشناخته نبود. حزب توده کمونیستی، قوی‌ترین حزب چپ‌گرای ایران، چه در خفا و چه در سطح علنی، دستورات خود را از سفارت شوروی در تهران دریافت می‌کرد.»

بازدید آیزنهاور از پاکستان و سئوال ملک فیصل

الحجیلان به سفارت سعودی در کراچی منتقل شد (اوت 1956) و پس از ترک سفیر عبدالرحمن البسام، به عنوان قائم مقام او منصوب شد. در ژانویه 1958، رئیس‌جمهوری آمریکایی، ژنرال دوایت آیزنهاور، به پاکستان سفر کرد و با رئیس‌جمهوری پاکستان، ایوب خان، دیدار کرد. این سفر یک رویداد سیاسی بزرگ بود و الحجیلان گزارشی رسمی نوشت و مستقیماً برای شاهزاده فیصل، وزیر امور خارجه آن زمان، ارسال کرد.

فیصل در پاسخ از او تشکر کرد و ابراز امیدواری کرد که «ای کاش در گزارش اطلاعاتی درباره گفت‌وگوهایی که بین دو رئیس‌جمهور انجام شده بود، وجود داشته باشد.»

او یادآور می‌شود که وقتی شیخ محمد الحمد الشبیلی به عنوان سفیر سعودی در پاکستان منصوب شد، به ملک سعود و ولیعهد، شاهزاده فیصل نوشت «که او را به کارمندی شایسته به نام جمیل الحجیلان توصیه کند». الحجیلان فضل شیخ الشبیلی را فراموش نمی‌کند و همچنین به نقش تعیین‌کننده دوستش، شیخ عبدالعزیز بن ابراهیم بن معمر، مشاور نزدیک ملک سعود اشاره می‌کند که او را به مسئولان معرفی کرد و به گفته الحجیلان، در انتصاب او و دیگر وزرا و مسئولان در تشکیل دولت (دسامبر 1960) یا آنچه در آن زمان به عنوان «دولت جوانان» شناخته می‌شد، نقش اساسی داشت. این دولت تحت ریاست ملک سعود تشکیل شد و بیشتر اعضای آن از نسل جوان بودند. این تغییر کابینه به دنبال استعفای ولیعهد، شاهزاده فیصل از ریاست دولت بود.

اولین سفیر سعودی در کویت

در سپتامبر 1962، قرار بود جمیل الحجیلان عضو هیئت سعودی به ریاست ابراهیم السویل باشد تا در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک شرکت کند، اما تلگرافی فوری از دیوان سلطنتی دریافت کرد که به طور اضطراری او را به طائف فرا می‌خواند. وقتی به قصر الحویه رسید، به او خبر داده شد که به عنوان سفیر در کویت منصوب شده است.

ماموریت دیپلماتیک حجیلان در کویت آغاز شد و رابطه او با آن تا زمان بازنشستگی‌اش ادامه یافت (ا.ف.ب)

الحجیلان درباره آن می‌گوید: «من نمی‌دانستم دلیل فوریت بازگشت و کناره‌گیری از مأموریت به نیویورک چیست، تا اینکه از منابع معتبر در دیوان سلطنتی متوجه شدم که این درخواست فوری به خاطر حضور نماینده بریتانیا، کشور حامی در کویت، به نام سر جان ریشموند بود. بریتانیا می‌خواست نماینده‌اش اولین کسی باشد که اوراق اعتمادش را به امیر کویت، شیخ عبدالله السالم الصباح، ارائه دهد تا بدین ترتیب رهبری کادر دیپلماتیک در کویت را به دست آورد، چرا که او در واقع در کویت و در حال انجام وظیفه نمایندگی کشورش بود. اما شیخ عبدالله السالم این اقدام بریتانیا را نپسندید و آن را غیرمناسب برای کویت دانست، در حالی که این کشور در آستانه آغاز دوره‌ای جدید در تاریخ خود بود. همچنین سعودی‌ها در کویت قبل از استقلال، نمایندگی تجاری (نزدیک به کنسولی) داشتند که منافع آن‌ها و رعايايشان را بر عهده داشت، که بر اساس خانواده‌ای سعودی - کویتی به نام آل النفیسی شکل گرفته بود.

بر اساس این ملاحظات، توافقی بین شیخ عبدالله السالم و ملک سعود به وجود آمد که سعودی‌ها باید به سرعت سفیری انتخاب کنند و او را به کویت بفرستند تا اولین کسی باشد که اوراق اعتمادش را از بین سفراء ارائه دهد و بدین ترتیب رهبری کادر دیپلماتیک در کویت به سعودی‌ها تعلق بگیرد.»

مأموریت سیاسی - رسانه‌ای در کویت

الحجیلان در کویت، با بحران عراقی - کویتی مواجه شد، اما بزرگترین چالش رساندن صدای رسانه‌ای سعودی به افکار عمومی کویت بود، به ویژه در شرایطی که رسانه‌های ناصری به شدت علیه سعودی‌ها فعالیت می‌کردند، که این وضعیت با کودتای ضد سلطنتی در یمن(سپتامبر 1962) تشدید شد.

دهه 1960 عصر تنش در روابط عربی - عربی بود

ولیعهد، شاهزاده فیصل، به عنوان معاون رئیس‌جمهورى و وزیر امور خارجه (مارس 1962) به مقام خود بازگشت و سپس دولت تحت ریاست او (اکتبر 1962) تشکیل شد و او همچنان سبد وزارت امور خارجه را در اختیار داشت. وزارت اطلاع‌رسانی هنوز تأسیس نشده بود و وزیر دولت، شیخ عبدالله بلخير، بر اداره کل رادیو و مطبوعات نظارت می‌کرد.

دهه شصت دوره تنش در روابط عربی - عربی بود (گتی)

الحجیلان به یاد می‌آورد که «سال‌های 1960 سال‌های تنش در روابط عربی - عربی بودند. سعودی‌ها در موضع مقابله با چپ‌گرایان قرار داشتند. رسانه، نه توپ و خمپاره، سلاح آن رویارویی بود». در کویت، الحجیلان واکنش‌ها به کودتای یمن را زیر نظر داشت و گزارش‌هایی به وزیر امور خارجه ارسال می‌کرد و بیان می‌کرد که رسانه‌های رئیس‌جمهوری مصر، جمال عبدالناصر «صدای بلندی داشتند و تأثیر زیادی بر افکار و احساسات داشتند و می‌توانستند آنچه را که می‌خواستند، تثبیت کنند».



ولیعهد سعودی و نخست‌وزیر ایتالیا آخرین تحولات بین‌المللی را بررسی کردند

ولیعهد سعودی در دیدار با نخست‌وزیر ایتالیا در منامه، چهارشنبه (واس)
ولیعهد سعودی در دیدار با نخست‌وزیر ایتالیا در منامه، چهارشنبه (واس)
TT

ولیعهد سعودی و نخست‌وزیر ایتالیا آخرین تحولات بین‌المللی را بررسی کردند

ولیعهد سعودی در دیدار با نخست‌وزیر ایتالیا در منامه، چهارشنبه (واس)
ولیعهد سعودی در دیدار با نخست‌وزیر ایتالیا در منامه، چهارشنبه (واس)

شاهزاده محمد بن سلمان بن عبدالعزیز، ولیعهد و رئیس شورای وزرای پادشاهی عربی سعودی، چهارشنبه با جورجیا میلونی، نخست‌وزیر ایتالیا، آخرین تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی و تلاش‌های مربوط به آن را مورد بررسی قرار داد.

این دیدار در منامه، پایتخت بحرین، و در حاشیه چهل‌وششمین نشست شورای عالی شورای همکاری کشورهای خلیج برگزار شد. دو طرف درباره جنبه‌های مختلف همکاری مشترک میان دو کشور و راه‌های توسعه آن در چند حوزه گفت‌وگو کردند.

رایزنی‌های ولیعهد سعودی و نخست‌وزیر ایتالیا درباره جنبه‌های همکاری و راه‌های توسعه آن در چند حوزه (واس)

در این دیدار از سوی سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزرای سعودی، شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی، شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع، شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه، دکتر مساعد العیبان، وزیر دولت و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی و خالد الفالح، وزیر سرمایه‌گذاری حضور داشتند.


همکاری خلیج و ایتالیا برای ایجاد سکوی فعال‌کننده همکاری‌ها 

ملک حمد بن عیسی آل خلیفه در جریان اجلاس خلیج (بنا)
ملک حمد بن عیسی آل خلیفه در جریان اجلاس خلیج (بنا)
TT

همکاری خلیج و ایتالیا برای ایجاد سکوی فعال‌کننده همکاری‌ها 

ملک حمد بن عیسی آل خلیفه در جریان اجلاس خلیج (بنا)
ملک حمد بن عیسی آل خلیفه در جریان اجلاس خلیج (بنا)

پادشاه بحرین، ملک حمد بن عیسی، بر اهمیت همکاری کشورهای شورای همکاری خلیج با ایتالیا و تقویت روابط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تأکید کرد.

ملک حمد در سخنرانی خود در حاشیه اجلاس خلیج – ایتالیا در منامه گفت که به پیشرفت‌های قابل توجه ایتالیا در زمینه‌های مختلف افتخار می‌کند و نقش پیشگام آن در حمایت از امنیت و صلح بین‌المللی و مشارکت در حفاظت از امنیت ناوبری دریایی بین‌المللی را ارج می‌نهد.

جورجیا میلونی، نخست‌وزیر ایتالیا، گفت که کشورش «ملتی با قلبی کهن و نگاهی به آینده» است. او به «مرز عربی» میان امپراتوری روم و شبه‌جزیره عربی اشاره کرد و توضیح داد که این مرز، مانع سختی نبود بلکه مسیر عبور، ارتباط و تجارت بود و جاده ادویه روم باستان را به هند متصل می‌کرد و از دریای مدیترانه عبور می‌کرد.

میلونی افزود که ایتالیا آماده برگزاری یک اجلاس خلیجی – مدیترانه‌ای در کشور خود است تا گفت‌وگو و همکاری میان کشورهای خلیج و مدیترانه را تقویت کند.

او تأکید کرد که اهمیت فضای مشترک میان دو طرف در حال افزایش است و نیاز به گفت‌وگویی منظم دارد که به همکاری عمیق منجر شود تا همه بتوانند از فرصت‌های ناشی از موقعیت ژئوپولیتیکی و نقاط قوت متقابل بهره‌مند شوند.

میلونی گفت که ایتالیا تنها محصول آماده صادر نمی‌کند، بلکه ابزارهای مالی، دانش و تجربه صنعتی و فنی را در بخش‌های پیشرفته در اختیار شرکای خود قرار می‌دهد و همکاری به معنای کار مشترک است، نه رابطه فروشنده و خریدار.

او افزود که هدف ایجاد «سکوی عملیاتی مشترک» است که بر چالش‌هایی تمرکز کند که طرفین می‌توانند با هم تاثیرگذار باشند. اولین این چالش‌ها، توسعه روابط اقتصادی است که در اقتصاد جهانی نوآور اهمیت حیاتی دارد. میلونی گفت: «پروژه «راه اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا» که شهرهای بندری بزرگ در هند، خاورمیانه و اروپا را متصل می‌کند و امکان ادغام با ایالات متحده را فراهم می‌کند، می‌تواند انرژی عظیمی برای اقتصادها و شرکت‌های ما ایجاد کند».

نخست‌وزیر ایتالیا، جورجیا میلونی، در جریان سخنرانی خود (خبرگزاری سعودی)

در زمینه امنیت منطقه‌ای، میلونی گفت که برای دستیابی به امنیت و ثبات در خاورمیانه باید به راه‌حل ساختاری مبتنی بر دو دولت رسید. او افزود که این امر نیازمند به رسمیت شناختن حق فلسطینی‌ها برای تأسیس دولت خود و همچنین شناسایی نهایی حق دولت اسرائیل برای موجودیت و امنیت است.

میلونی اظهار کرد که رسیدن به این هدف آسان نیست، اما وقتی به رهبران حاضر در اجلاس نگاه می‌کند، مطمئن می‌شود که همه خواهان همان هستند: آینده‌ای با صلح، رونق و ثبات.

او همچنین به پرونده ایران اشاره کرد و گفت که ایران بارها اعلام کرده به دنبال داشتن سلاح هسته‌ای نیست. او افزود که اگر این درست باشد و بخواهیم باور کنیم، رسیدن سریع به توافقی قابل اعتماد با مشارکت کامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، برای اطمینان دادن به جامعه جهانی درباره ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران ضروری است.

میلونی در پایان سخنان خود گفت که درخت زندگی که بیش از ۴۰۰ سال در صحرای بحرین رشد کرده، نمادی است از اینکه غیرممکن می‌تواند ممکن شود، مانند همکاری خلیج – ایتالیا که او امیدوار است در آینده رشد کند.

جاسم البدیوی، دبیرکل شورای همکاری خلیج، تأکید کرد که روابط خلیج – ایتالیا قوی است و دهه‌ها همکاری سازنده بر پایه اعتماد و تبادل منافع دارد.

او افزود که روابط دو طرف در سال‌های اخیر در همه زمینه‌ها پیشرفت کرده و امنیت و ثبات، مبارزه با تروریسم و تقویت امنیت جمعی و حل اختلافات به روش‌های مسالمت‌آمیز را تقویت کرده است.


کشورهای خلیج آمادگی دفاعی خود را پس از حملات به قطر افزایش دادند


جاسم محمد البدیوی، دبیرکل شورای همکاری خلیج (خبرگزاری کویت)
جاسم محمد البدیوی، دبیرکل شورای همکاری خلیج (خبرگزاری کویت)
TT

کشورهای خلیج آمادگی دفاعی خود را پس از حملات به قطر افزایش دادند


جاسم محمد البدیوی، دبیرکل شورای همکاری خلیج (خبرگزاری کویت)
جاسم محمد البدیوی، دبیرکل شورای همکاری خلیج (خبرگزاری کویت)

جاسم محمد البدیوی دبیرکل شورای همکاری خلیج تأکید کرد که شش کشور عضو شورای همکاری در جریان دو حمله به قطر، اتحاد خود را نشان دادند و ثابت کردند که «سرنوشت خلیج، سرنوشتی واحد است و امنیت خلیج، امنیتی واحد».

او در سخنرانی افتتاحیه قمه خلیجی در منامه گفت که کشورهای عضو، اجرای تصمیمات و توصیه‌های نشست فوق‌العاده شورای دفاع مشترک را آغاز کرده‌اند. این نشست پس از تجاوز اسرائیل به قطر برگزار شد.

بر اساس این توصیه‌ها، چندین تمرین نظامی مشترک انجام شده است. البدیوی گفت که «هم‌اکنون تمرین اتحاد ۲۵ ویژه نیروهای دریایی خلیج برگزار می‌شود» و جلسات کمیته‌های نظامی تخصصی همچنان ادامه دارد تا توان بازدارندگی مشترک تقویت شود.

دبیرکل شورای همکاری افزود که کشورهای عضو برای حمایت از قطر و پشتیبانی از امنیت و حاکمیت آن پس از دو حمله از سوی ایران و اسرائیل، اقدام کرده‌اند.

ایران در ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵ به پایگاه‌های امریکایی از جمله پایگاه هوایی العدید در قطر و چند پایگاه در عراق حمله موشکی کرد. این حمله در پاسخ به حمله امریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران بود.

اسرائیل نیز در ۹ سپتامبر ۲۰۲۵ با هواپیماهای جنگنده به دوحه حمله کرد و مقر اعضای هیئت مذاکره‌کننده جنبش ‹حماس› را هدف گرفت.

البدیوی تأکید کرد که موضع حمایتی خلیجی نشان می‌دهد امنیت هر کشور عضو، بخشی جدایی‌ناپذیر از امنیت همه شورای همکاری است و هر تهدیدی علیه یک کشور، تهدیدی برای همه اعضا محسوب می‌شود.

او همچنین بر مواضع شورای همکاری درباره فلسطین تأکید کرد و افزود که «کشورهای شورا بر محوریت این قضیه و ضرورت پایان اشغال و تشکیل دولت مستقل فلسطینی بر مرزهای ۱۹۶۷ با پایتخت قدس شرقی تأکید دارند».

البدیوی از نقش پادشاهی عربی سعودی در رهبری تلاش‌های بین‌المللی برای اجرای راه‌حل دو دولتی تقدیر کرد و از نتایج کنفرانس بین‌المللی نیویورک در سپتامبر ۲۰۲۵ که از به‌رسمیت‌شناختن دولت فلسطینی حمایت کرد، استقبال نمود.

وی همچنین از نتایج قمه شرم‌الشیخ برای صلح در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۵ و توافق قطر، مصر، ترکیه و ایالات متحده برای آغاز مرحله نخست توقف جنگ در غزه قدردانی کرد و بر «لزوم پایبندی همه طرف‌ها به آتش‌بس» تأکید کرد. او کمک‌های انسان‌دوستانه شورای همکاری به مردم فلسطین را نیز ستود.

شراکت‌های بین‌المللی

البدیوی گفت که سیاست‌های شورای همکاری الگویی موفق از همکاری منطقه‌ای ایجاد کرده است که ثبات سیاسی، رونق اقتصادی و همکاری امنیتی را با هم جمع کرده و شورا را به یک مرکز معتبر برای شراکت‌های بین‌المللی تبدیل کرده است.

او به موفقیت نشست خلیجی ـ آمریکایی در ۱۴ مه ۲۰۲۵ در ریاض اشاره کرد و همچنین به قمه شورای همکاری و آسه‌آن و نشست سه‌جانبه با چین در ۲۷ مه ۲۰۲۵ در کوالالامپور پرداخت. شورا ۱۳ نشست وزارتی مشترک با کشورهای عربی و گروه‌های بین‌المللی برگزار کرده است.

یکپارچگی اقتصادی

دبیرکل شورای همکاری گفت که هیئت خلیجی هوانوردی کشوری تأسیس شده، اصلاحاتی در توافقیه واحد مالیات بر ارزش افزوده و مالیات انتخابی تصویب شده، پلتفرم صنعتی خلیج راه‌اندازی شده و مرکز خلیجی انقلاب صنعتی چهارم فعالیت خود را آغاز کرده است. همچنین پروژه اتحاد گمرکی با راه‌اندازی پلتفرم تبادل داده‌های گمرکی در ۲۰۲۶ پیشرفت کرده است.

وی به تقویت بازار مشترک خلیج، تنظیم تجارت خدمات، شناسایی متقابل صلاحیت‌های حرفه‌ای و آغاز مذاکرات تجارت آزاد با مالزی اشاره کرد.

امور تقنینی و حقوقی

البدیوی به صدور «راهنمای نگارش قوانین واحد»، تلاش برای تقویت شفافیت و مبارزه با فساد، تصویب تصمیم‌های گروه خلیجی نزد شورای حقوق بشر و اجرای هفته‌های خلیجی برای نظارت مالی، اداری و حفاظت از ارزش‌های دینی و اخلاقی خانواده اشاره کرد.

امور امنیتی

در زمینه امنیتی، دبیرکل گفت که استراتژی خلیجی مقابله با جرایم پول‌شویی ۲۰۲۶-۲۰۳۰ تصویب شده، آمادگی برای کنفرانس امنیت خلیج/جهانی ۲۰۲۷ در امارات انجام شده و تمرین «امنیت خلیج ۴» در قطر آماده‌سازی شده است. همچنین پروژه «نقطه واحد در سفر هوایی» آماده اجراست و به‌صورت دوجانبه میان کشورهای عضو در صورت آمادگی اجرا خواهد شد.