دستیار وزیر خارجه سوریه: نشست جده مرحله جدیدی را میگشاید
ایمن سوسان، دستیار وزیر امور خارجه و مهاجران سوریه
ایمن سوسان، دستیار وزیر امور خارجه و مهاجران سوریه تأکید کرد: تشکیل اجلاس سران کشورهای عربی در پادشاهی عربی سعودی با آن جایگاه و ثقل بسیار بزرگ و سیاست معتدل آن بدیهی و روشن است و نمیتوان در مورد آن صحبت کرد.
سوسان در حاشیه جلسات مقدماتی نشست وزیران که فردا (چهارشنبه) در جده (غرب سعودی) برگزار میشود، به «الشرق الاوسط» گفت: همه امیدوارند نشست جده مرحله جدیدی را آغاز کند.
وی افزود: اهمیت برگزاری اجلاس در سعودی چیزی است که نمیتوان دربارهٔ آن صحبت کرد زیرا بدیهی و روشن است. باتوجه به جایگاه بلند، ثقل قابل توجه و سیاست معتدل سعودی، همه امیدوارند که اجلاس جده در میان جو خوشبینی که بر همه حاکم است، مرحله جدیدی را آغاز کند.
سوریه پس از ۱۲ سال غیبت در نشستهای مقدماتی برای کار اجلاس سران کشورهای عربی که ۱۹ می در سعودی برگزار میشود، شرکت میکند.
دستیار وزیر امور خارجه سوریه اظهار کرد، «همه تلاش میکنند تا بتوانیم بر سالهای ضعفی که امت عرب ما تجربه کرده، در جریان آنچه «جهنم عربی» نامید و قلب همه را خون کرد، غلبه کنیم.
وی افزود: اجازه دهید مرحله جدیدی را آغاز کنیم که بر آن تفاهم، گفت و گو، ارتباط، احترام متقابل، عدم مداخله در امور داخلی و توجه به منافع خود حکمفرما باشد.
او ادامه داد: این که ما به عنوان کشورهای عربی آگاهی و درک داریم که آنچه بر یکی از ما میگذرد به دیگران نیز میرسد، خیر یکی از ما برای دیگران خیر است و شر یکی از ما باید بر دیگران منعکس شود.
ایمن سوسان فضای جلسات تدارکاتی در حال انجام را «با جدیت، مثبتاندیشانه و پر از خوشبینی» توصیف کرد.
هیئت سوری شرکتکننده در این جلسات مشتمل بر رانیا احمد، دستیار وزیر اقتصاد و تجارت خارجی در امور بینالملل، ریاض عباس، رئیس اداره امور عربی، انس البقاعی، مدیر روابط بینالملل احسان رومان از دفتر وزیر امور خارجه است.
از سوی دیگر، محمد سامر خلیل وزیر تجارت خارجی دیروز (دوشنبه) در راس هیاتی سوری در جلسات شورای اقتصادی و اجتماعی در سطح وزیران شرکت کرد.
منابع دیپلماتیک غربی گفته بودند که نشست دوره ای سران کشورهای عربی که قرار است در جده برگزار شود، برای رسیدگی دقیق به تعدادی از تحولات حساس بینالمللی و منطقه ای درخواست شدهاست. در سطح بینالمللی، ماههای گذشته شاهد تشدید جنگ روسیه در اوکراین بودیم. این امر منجر به وخامت بیسابقه روابط غرب و روسیه با بازتاب آن در پروندههای اقتصادی و سیاسی، بهویژه در غیاب هرگونه نشانهای مبنی بر امکان توقف سریع این جنگ شد.
این منابع در سطح منطقه ای به بیانیه «سعودی، ایران و چین» صادرشده در پکن اشاره کردند و گفتند: مشخص است که چین در این روند نقش ضامن و حامی را ایفا میکند و اگر این بیانیه به احیای روابط بین ریاض و تهران منجر شد، پس کسانی هستند که معتقدند ممکن است دری را برای سرد کردن پروندههای دیگری که ایران مستقیماً به آنها مرتبط است باز کند.
تحول دیگر بازگشت سوریه به تصاحب موقعیت خود در اتحادیه کشورهای عربی است که به بازگرداندن ورقی که بیش از یک دهه از عمر آن میگذرد کمک میکند.
این منابع اشاره میکنند که کشورهای غربی بر مرحله پس از بازگشت نظارت خواهند داشت و اینکه آیا دمشق برای برداشتن گامهای مثبت به سمت راهحل سیاسی و بازگشت آوارگان ، کنترل قاچاق مواد مخدر و احترام به قطعنامههای بینالمللی در مورد سوریه اقدام خواهد کرد یا خیر.
اردوگاههای افغانستانی نگرانیهایی را درباره «بازگشت القاعده» برانگیختهاند https://persian.aawsat.com/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A8/5059704-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%88%DA%AF%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%AE%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF-%C2%A0
اردوگاههای افغانستانی نگرانیهایی را درباره «بازگشت القاعده» برانگیختهاند
مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
در سالهای اخیر، به نظر میرسد که بدن نحیف و فرسودهی «القاعده» زنگ زده است. آمریکاییها با کمک ائتلافی بینالمللی موفق به کشتن رهبران برجسته این گروه، از جمله اسامه بن لادن و جانشین او، ایمن الظواهری شدند. صدها نفر دیگر از رهبران و اعضای آنها دستگیرشدند و هستههای مخفی آن در سراسر جهان نابود گردید. و اگر اینها کافی نباشد، رقیبی سرسخت به نام «داعش» از میان خودشان ظهور کرد که با انجام عملیاتهای گسترده در سراسر جهان، «درخشش تروریسم» را از القاعده ربود.
اما این تصویر ممکن است گمراهکننده باشد. درست است که «القاعده» به نظر از انجام حملات بزرگ مانند حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ علیه ایالات متحده ناتوان است و همچنین نمیتواند حتی پس از گذشت بیش از دو سال از مرگ الظواهری نام رهبر جدید خود را اعلام کند. با این حال، گزارشهای جدید سازمان ملل نشان میدهد که این گروه در حال حاضر در حال بازسازی صفوف خود است و در افغانستان اردوگاههای آموزشی و مدارس دینی ایجاد کرده است.
اگر این گزارشها صحت داشته باشند، ممکن است این نگرانی را ایجاد کنند که تاریخ تکرار شود؛ زیرا حملات القاعده در ۱۱ سپتامبر از اردوگاههای افغانستانی این گروه آغاز شد. آیا این ممکن است بار دیگر تحت حکومت طالبان در نسخه دوم خود تکرار شود؟
این روزها سالگرد حملات «القاعده» به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ فرا رسیده است. آن حملات با هواپیماهای ربودهشده غیرنظامی، بزرگترین حمله تروریستی روی خاک آمریکا از زمان حمله ژاپنیها به پرل هاربر در هاوایی در سال ۱۹۴۱ بود که منجر به ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم شد. اگرچه حملات ۱۱ سپتامبر به جنگ جهانی سوم منجر نشد، اما جنگی طولانی علیه تروریسم را آغاز کرد که در سراسر قارههای جهان گسترش یافت.
این جنگ با حمله به افغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ آغاز شد، زمانی که آمریکاییها توانستند حکومت طالبان را که به عوامل حملات «القاعده» پناه داده بود، سرنگون کنند. در تابستان ۲۰۲۱، آمریکاییها چمدانهای خود را بستند و از افغانستان خارج شدند، و این کشور دوباره تحت حاکمیت طالبان قرار گرفت، این بار در نسخه دوم آن. خروج آنها شکستی برای طرح آمریکا در ایجاد یک دولت متحد در کابل بود؛ زیرا دولت اشرف غنی و ارتش آن که میلیاردها دلار برای تجهیز آنها هزینه شده بود، به سرعت در برابر نیروهای طالبان فروپاشید.
طالبان به تازگی سومین سالگرد بازگشت خود به قدرت را جشن گرفت و ارتشی مجهز به تجهیزات و تسلیحات مختلف از جمله وسایل نقلیه و هواپیماهایی که آمریکاییهای در حال خروج بر جا گذاشتند یا از پادگانهای ارتش فروپاشیده افغانستان به دست آوردند، به نمایش گذاشت.
بازگشت طالبان به قدرت در واقع برای بسیاری از کشورهای غربی مشکلی ایجاد نکرد. باوجود انتقادات مرتبط با اجرای سختگیرانه شریعت اسلامی، از جمله منع آموزش دختران پس از رسیدن به سنی مشخص، این گروه در ایجاد سطح بالایی از امنیت در کشور موفق بوده است. طالبان زمینهای کشت خشخاش، ماده مخدری که بازارهای غربی را پر کرده بود، را به طور قابل توجهی کاهش داده و همچنین با هستههای مخفی «داعش - خراسان» که در شرق افغانستان رشد کرده و تهدید خارجی نیز محسوب میشد، مبارزه کرده است.
اما مزایای طالبان با نگرانی فزاینده غربی همراه است؛ نگرانی از اینکه افغانستان تحت حکومت جدید آنها همانند گذشته به پناهگاهی برای گروههای تروریستی و تندرو تبدیل شود.
افشای حضور ایمن الظواهری در کابل در تابستان ۲۰۲۲ یکی از نشانههای علنی نگرانی غربیها از بازگشت «القاعده» به افغانستان بود. جانشین اسامه بن لادن در رأس «القاعده» در منطقه شیرپور، یکی از مناطق اعیان نشین کابل، تحت حفاظت عناصر طالبان زندگی میکرد. منطقی بود که این سئوال مطرح شود که چگونه فردی به اندازه الظواهری میتواند به دون اطلاع رهبر طالبان، ملا هبتالله آخوندزاده، در کابل زندگی کند، درست مانند زمانی که اسامه بن لادن و رهبران «القاعده» تحت حکومت ملا عمر، رهبر سابق طالبان، زندگی میکردند. با این حال، هیچ چیزی تأیید نمیکند که آخوندزاده از میزبانی الظواهری آگاه بوده باشد.
به هر حال، موضوع الظواهری به سرعت حل شد. یک حمله توسط پهپاد آمریکایی در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲ او را در بالکن آپارتمانش در کابل به قتل رساند. طالبان که در این ماجرا خجالتزده شده بود، هرگز مرگ الظواهری را تأیید نکرد و تحقیقی را آغاز کرد که نتایج آن هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است.
«القاعده» اما سکوت اختیار کرد، برای اجتنااب از به درد سرانداختن میزبان افغانستانیاش و شاید هم به توصیه آنها.
الظواهری تنها نیست
الظواهری به طور قطع تنها رهبر «القاعده» نیست که تحت حاکمیت جدید «طالبان» زندگی میکند. گزارشهای متعدد از کارشناسان سازمان ملل که متخصص در امور افغانستان هستند، نشان میدهد که این کشور به مرکز جذب گروههای افراطی از جمله «القاعده» تبدیل شده است، هرچند که «طالبان» تلاش میکند مهمانان خود را از دید عموم دور نگه دارد، اقدامی که به وضوح به هدف اجتناب از خجالت در برابر طرفهای خارجی که قادر به مختل کردن تلاشهای آنها برای کسب شناسایی بینالمللی از حکومتشان هستند، انجام میشود.
گزارش اخیر تیم نظارت بر تحریمهای افغانستان سازمان ملل، که در ژوئیه 2024 منتشر شد، فاش میکند که «طالبان» به تحمیل «محدودیتهایی بر حرکت اعضای (القاعده) و گروههای وابسته به آن و مجبور کردن آنها به کاهش حضورشان در افغانستان» پرداخته است، اگرچه «رابطه بین طرفین همچنان نزدیک است». این گزارش به اطلاعاتی اشاره میکند که نشان میدهد «(القاعده) تلاشهای مداوم برای سازماندهی مجدد، جذب (عناصر) و آموزش در افغانستان انجام میدهد» و به «حرکت انتقالی خفیف به سوی افغانستان» برای افرادی با ارتباط با «القاعده» اشاره دارد.
گزارش میافزاید که «هدف این فعالیتها نامشخص است و پیامدهای آن بر تواناییهای (تشکیلات) نیز مشخص نیست. اما این فعالیتها باعث نگرانی بزرگی شده است. تعداد گروههای تروریستی که در افغانستان فعال هستند کاهش نیافته است» و اشاره میکند که «القاعده و گروههای وابسته به آن افغانستان را به عنوان سرزمین دوست میشمارند».
شکیبایی استراتژیک
گزارش 26 صفحهای کارشناسان سازمان ملل اطلاعاتی درباره تعاملات «القاعده» با میزبانان افغانش ارائه میدهد. گزارش میگوید: «القاعده به طور استراتژیک صبور است و با گروههایت روریستی دیگر در افغانستان همکاری میکند و به رابطه مداوم خود با (طالبان) اولویت میدهد. این گروه به طور مخفیانه فعالیت میکند تا تصویری از اینکه (طالبان) به توافقنامه دوحه در مورد عدم استفاده از سرزمینهای افغانستان برای اهداف تروریستی پایبند است، ارائه دهد». اما گزارش اضافه میکند: «علیرغم کم بودن نمایش عمومی،(القاعده) تبلیغاتی منتشر میکند که هدف آن افزایش جذب (در صفوفش) است، در حالی که تلاش میکند تواناییهای عملیاتی خود را بازسازی کند. توانایی (القاعده) برای انجام حملات بزرگ محدود است، اما قصد آن قوی باقی مانده و تواناییهای گروههای وابسته به آن برای اجرای عملیاتهای خارجی را تقویت میکند. تغییراتی از زمان گزارش قبلی تیم سازمان ملل در وضعیت یا مکان حضور امیر(القاعده) وجود ندارد، و همچنین تغییراتی در تواناییهای گروه در افغانستان مشاهده نشده است». معلوم است که گزارش قبلی به اطلاعاتی اشاره کرد که نشان میدهد «امیر واقعی (القاعده)، سيف العدل (مصری محمد صلاحالدین عبد الحلیم زیدان)، در ایران حضور دارد، در حالی که دیگر رهبران، از جمله عبد الرحمن الغامدی، در افغانستان هستند».
گزارش جدید، که در ژوئیه گذشته منتشر شد، اطلاعاتی درباره نقشهایی که رهبران «القاعده» در افغانستان ایفا میکنند، ارائه میدهد. گزارش میگوید که «شخصیات (القاعده) در افغانستان با امیران جنگ، تبلیغکنندگان، جذبکنندگان و تأمینکنندگان ارتباط برقرار میکنند»، و اضافه میکند که «مدرسان با تجربه به افغانستان سفر کردهاند تا امنیت هستههای مخفی پراکنده در آنجا را تقویت کنند. (القاعده) به ارتباطات و عملیاتهای جذب، به ویژه در میان کسانی که قبلاً در کنار آن فعالیت میکردند یا اعضای عملیاتی بودند، قبل از آگوست 2021»، که تاریخ بازگشت «طالبان» به قدرت در کابل است، اولویت میدهد. گزارش همچنین اطلاعاتی درباره تلاش «القاعده» برای«ایجاد همکاری با جنبش اسلامی ترکستان شرقی که به نام حزب اسلامی ترکستانی نیز شناخته میشود، و با گروه انصار الله، به منظور تقویت فعالیتها و تقویت موقعیت آن در ساختار نظامی (طالبان) در شمال، (برای) اجرای عملیاتهای مشترک و انتقال مرکز فعالیتهای تروریستی به آسیای میانه» ارائه میدهد. «گروه انصار الله» در اینجا گروهی تاجیکی است که به نام «طالبان تاجیکی» نیز شناخته میشود و مقر آن در ولایت بدخشان در شمال افغانستان است.
گزارش سازمان ملل همچنین اطلاعاتی نشان میدهد که «هستههای مخفی(القاعده) در چندین ولایت افغان، به ویژه در جنوب شرق کشور، فعال هستند»، و اشاره میکند که دفاتر وابسته به این تشکیلات به ویژه«آموزش مبارزان محلی در کنار فعالان گروه (طالبان) پاکستانی» را بر عهده دارند، و به «رصد مکانهای جدید برای پایگاههای آموزشی و خانههای امن در ولایتهای مختلف افغانستان، از جمله اردوگاههای پیشین در جلالآباد، قندهار و در کنر، نورستان و تخار» اشاره میکند.
هرم «القاعده»
و در مورد هرم «القاعده» در افغانستان، گزارش میگوید: «گردان عمر الفاروق تحت فرماندهی ابو إخلاص مصری، با ورود یک گروه جدید از برخی مبارزان عرب، پیشرفت کرده است».
ابو إخلاص مصری به دلیل نگرانی «طالبان» از اینکه دستگاههای اطلاعاتی خارجی به دنبال او بودند، در اواخر نوامبر 2023 توسط مدیریت کل اطلاعات بازداشت حفاظتی (برای حفاظت) شد. همچنین گزارش میدهد که «دیگر اعضای (القاعده)، از جمله مهندسان تسلیحات، نیز به دلیل حفاظت بازداشت یا از سوی مقامات واقعی کابل پنهان شدهاند».
بر اساس گزارش، «رسیدگی به ورود تعدادی از اعضای عرب (القاعده) به کنر و نورستان به منظور آموزش و تسهیل ارتباط میان محمد صلاحالدین عبدالحلیم زیدان (لقب سيف العدل) و شخصیتهای اصلی (القاعده)، همچنین با شاخه (القاعده) در شبهجزیره هند و عناصر خاصی از (طالبان)» مورد توجه قرار گرفته است. همچنین«عبدالعظیم بن علی»، عضو لیبیایی (القاعده) که به شورای ابوسلیم در درنه تعلق دارد، در وزارت داخله (افغانستان) خدمت میکند بدون اینکه نقش مشخصی داشته باشد و برای او گذرنامهای افغان به نامهای (عبدالعظیم) و (علی موسى بن علی الدرسی) صادر شده است». گزارش قبلی تیم سازمان ملل، در ژانویه 2024، اشاره کرده بود که شش فعال جدید از اعضای «القاعده» به شرق افغانستان آمدهاند تا به «گردان عمر الفاروق» تحت رهبری ابو إخلاص مصری بپیوندند و فاش کرده بود که این گروه هشت اردوگاه آموزشی جدید در افغانستان، از جمله در غزنی، لغمان، پروان و اوروزگان، به همراه یک پایگاه برای ذخیره سلاح در دره پنجشیر، تأسیس کرده است. همچنین گزارش میافزاید که حکیم مصری، مستقر در ولایت کنر، مسئول اردوگاههای آموزشی از جمله «آموزش انتحاریها» برای گروه «طالبان» پاکستانی است. همچنین گزارش میدهد که «القاعده» پنج مدرسه (دینی) در لغمان، کنر، ننگرهار، نورستان و پروان دارد.
به نظر میرسد که افشای وجود این همه رهبران خارجی در افغانستان، نگرانیهایی برای مقامات «طالبان» ایجاد کرده است که اقدام به ساماندهی حضور آنها کردهاند. گزارش سازمان ملل، برای ماه ژوئیه گذشته، فاش میکند که مدیریت 31 در اطلاعات افغانستان، که مسئول هماهنگی با مبارزان خارجی است، «به تمام مبارزان عرب اطلاع داده است که از کابل دوری کنند وگرنه با بازداشت مواجه خواهند شد». همچنین اضافه میکند که «طالبان» علیرغم این دستور، از اعضای«القاعده» خواسته است که به پایتخت بیایند تا ثبتنام شده و اطلاعات آنها با استفاده از تکنولوژی (بیومتریک) گرفته شود، اما «شخصیتهای بلندپایه (القاعده)» نیامدهاند.
به نظر میرسد که مسئله انتقال اعضای «القاعده» به افغانستان، با وجود تلاشهای «طالبان» برای حفظ آن از دید رسانهها دیگر پنهان نیست. جالب توجه است که سيف العدل، که به عنوان «امیر واقعی»این گروه از زمان کشته شدن الظواهری توصیف میشود، مقالهای منتشر کرد که در آن از طرفداران گروهش خواسته بود تا به افغانستان بپیوندند. در مقالهای که عنوان آن «این غزه است: جنگ وجود و نه جنگ مرزها» بود، سيف العدل مسلمانان خواهان «تغییر» را تشویق کرد که به افغانستان بروند «تا از شرایط آن یاد بگیرند و از تجربه (طالبان) بهرهمند شوند».
این دعوت به طور قطع دعوتی ساده نیست. سيف العدل، که سالها در ایران اقامت داشته، بیتردید در فکر راهی است که به گروهش امکان دهد تا خود را بازسازی کرده و مبارزان بیشتری جذب کند، مشابه به آنچه که «القاعده» در دهه 1990 انجام داد، زمانی که افغانستان را به عنوان پایگاه پشتیبان برای جذب، آموزش و پنهانسازی استفاده کرد. و اگرچه گزارش کارشناسان سازمان ملل به این نکته اشاره میکند که «قصد (القاعده)» تغییر نکرده و آنها در حال آمادهسازی برای حملات تروریستی بیشتر از افغانستان هستند، اما «طالبان» تاکنون متعهد به وعده خود برای عدم اجازه استفاده از افغانستان به عنوان پایگاه برای توطئههای تروریستی در خارج باقی مانده است. شایان ذکر است که آمادگی برای حملات «القاعده» در 11 سپتامبر 2001 درون خود گروه بحثهایی را در مورد جواز شرعی آن بدون اجازه «طالبان» برانگیخت. آیا تاریخ دوباره تکرار خواهد شد؟
تهدید «القاعده» در پایینترین سطح از 1996 است
با وجود نگرانی از خطرات بازگشت «القاعده» به افغانستان، به نظر میرسد که ایالات متحده مطمئن است که این گروه در حال حاضر در ضعیفترین مرحله خود از زمان انتقال از سودان به افغانستان در سال 1996 است.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به سئوالات «الشرق الأوسط» گفت: «ما ارزیابی میکنیم که توانایی (القاعده) برای تهدید ایالات متحده از افغانستان یا پاکستان ممکن است در پایینترین سطح از زمانی که گروه به افغانستان از سودان در سال 1996 منتقل شد، باشد».
او افزود که «نگرانی دائمی و مهمتر ایالات متحده در افغانستان مربوط به این است که این کشور دوباره نمیتواند به عنوان پایگاه برای حملات تروریستی علیه ایالات متحده عمل کند».
در مورد نشانههای بازگشت «القاعده» به افغانستان، گفت: «ما با استفاده از رویکردی که شامل تمامی دولت آمریکا میشود و با همکاری با شرکا و متحدان، در تلاش برای جلوگیری از ظهور مجدد تهدیدات خارجی از افغانستان هستیم»، و افزود: «ما به طور مداوم بر روی(حرکت) طالبان فشار میآوریم تا به تعهدات خود در زمینه مقابله با تروریسم پایبند باشد».
«الشرق الأوسط» سئوالاتی درباره ادعاهای بازگشت «القاعده» به افغانستان به وزارت خارجه دولت «طالبان» ارسال کرد، اما تا زمان انتشار این گزارش، پاسخی دریافت نکرد.