آیا سایه جنگ با اسرائیل از لبنان دور شد؟

کاهش سطح نگرانی در جنوب لبنان


 
حمله موشکی «حزب الله» به سایت های نظامی اسرائیل در مرز با لبنان (رویترز)
  حمله موشکی «حزب الله» به سایت های نظامی اسرائیل در مرز با لبنان (رویترز)
TT

آیا سایه جنگ با اسرائیل از لبنان دور شد؟


 
حمله موشکی «حزب الله» به سایت های نظامی اسرائیل در مرز با لبنان (رویترز)
  حمله موشکی «حزب الله» به سایت های نظامی اسرائیل در مرز با لبنان (رویترز)

بحث و جدل نیروهای سیاسی لبنان این روزها بر سر ژنرال جوزف عون فرمانده ارتش است که دهم ژانویه بازنشسته می شود و موسسه ارتش بدون فرمانده. این بحث داغ ظاهرا داغ تر از اوضاع سیاسی و امنیتی در پی افزایش تنش و رویارویی بین «حزب الله» و اسرائیل در مناطق گسترده مرزی لبنان از راس الناقوره تا مزارع اشغالی شبعا شده است. با اینکه چهل و اندی روز از آغاز جنگ در غزه گذشته اما گویا خطر جنگ تمام عیار که گفته می شود به تحولات نوار غزه بستگی دارد از سر لبنان دور شده است.
نقل قول هایی که از برخی وزرا و نمایندگان از قول نبیه بری رئیس پارلمان و نجیب میقاتی نخست وزیر موقت شنیده می شود حاکی از این است که لبنان تا الان در معرض خطر و جنگ تمام عیار با اسرائیل قرار ندارد و هر چند درگیری های نظامی متقابل در حال افزایش است اما طرفین قواعد درگیری را رعایت می کنند و درگیری نظامی گاه گاهی از خط قواعد درگیری خارج می شود اما تحت کنترل است.
هدف درگیری نظامی در جنوب لبنان این است که «حزب الله» اسرائیل را سرگرم کند تا قدری از فشار بر جنبش «حماس» در نوار غزه کاسته شود. «حزب الله» با توجه به معادله موازنه وحشت استراتژی می خواهد توان نظامی ارتش اسرائیل را دچار فرسایش کند. به هر حال، تا حالا که تحول سیاسی برای گسترش جنگ جاری در غزه و درگیر شدن لبنان وجود ندارد. ناگفته نماند که ایران نیز به دنبال گسترش جنگ نیست. اگر ایران واقعا می خواست جنگ جاری به تمامی منطقه کشیده شود در زمان مناسب وارد عمل می شد و آن قدر معطل نمی کرد تا اسرائیل در غزه در قالب حمله زمینی پیشروی کند.
ایران پس از حمله «حماس» به شهرک نشین های اسرائیل در غلاف غزه تلاش کرد تا به جامعه بین الملل و به خصوص آمریکا پیام بدهد. امیر عبد اللهیان وزیر خارجه ایران در سفر زودهنگام خود به بیروت درست پس از حمله «حماس» با مقامات لبنانی دیدار کرد و گفت تهران از این حمله خبر نداشته و در آن دست نداشته و رهبران «حماس» بعد از حمله به مقامات ایران گفتند که می توانند چندین ماه در برابر تجاوز اسرائیل ایستادگی کنند.
حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» لبنان هم این موضع ایران را تکرار کرد و گفت که این گروه با توجه به تحولات جنگ در میدان وارد عمل می شود. نصر الله جزئیات بیشتری درباره دیدگاه «حزب الله» درباره جنگ ارایه نکرد و راهبرد ابهام سازنده را در پیش گرفت و سفرای برخی از کشورهای غربی در لبنان را سردرگم کرد و آنها نمی توانند پیش بینی کنند واکنش «حزب الله» درباره تشدید جنگ در غزه چه خواهد بود و آیا پای لبنان به جنگ جاری باز می شود یا خیر.
سفیران کشورهای غربی در لبنان سوال امکان آغاز جنگ در لبنان را در دیدارهایشان با بری رئیس پارلمان و میقاتی نخست وزیر موقت و عبد الله بوحبیب وزیر خارجه مطرح می کنند اما هنوز به جواب قطعی دست پیدا نکرده اند. سفرای غربی بارها از قول مقامات کشورهایشان به لبنانی ها هشدار داده اند که وارد جنگ نشوید.
پرزیدنت میقاتی سکوت رسمی دولت لبنان را درباره پرسش امکان ورود «حزب الله» به جنگ را شکست و گفت «حزب الله» رویکرد واقع بینانه و عقلانی در این باره دارد. «حزب الله» نمی خواهد که خلاف اراده اش موضع گیری کند اما برای فشار به جامعه بین المللی تلاش می کند تا این موسسه جهانی جلوی اسرائیل را بگیرد و نگذارد اسرائیل لبنان را به یک جنگ ناخواسته بکشاند چون تل آویو درباره جنگ با «حزب الله» تصمیم می گیرد و تصمیم در این باره با لبنان نیست اما «حزب الله» و لبنان خواستار فشار بر اسرائیل برای توقف تجاوز به غزه هستند.
نگرانی درباره گسترش جنگ اسرائیل به لبنان رفته رفته کاهش پیدا می کند. برخی از وزیران و نمایندگان در گفتگو با «الشرق الاوسط» از قول نبیه بری و میقاتی گفتند که لبنان حق دفاع از خود را دارد اما «حزب الله» از شرایط سیاسی و مالی کنونی در لبنان اطلاع دارد و به همین دلیل از روی عجله دست به اقدام غیر کارشناسی شده نمی زند و همسو با حساب و کتاب هایش در منطقه و به خصوص ایران حرکت می کند.
این نمایندگان و وزیران در گفتگو با «الشرق الاوسط» افزودند «مسئولیت کشیده شدن لبنان به جنگ به عهده اسرائیل است. محافل غربی و بین المللی که با همه دم و دستگاه سیاسی خود به میدان آمدند و برای اسرائیل برای جنگ با «حزب الله» بهانه می تراشند باید اهرم فشاری بر تل آویو در راستای جلوگیری از تنش باشند چون لبنان همچنان به قطعنامه ۱۷۰۱ پایبند است و آن را اجرا می کند و به اسرائیل اجازه نخواهد داد که این قطعنامه را زیرپا بگذارد». بنابراین، پایبندی به قواعد درگیری در تقابل کنونی بین اسرائیل و «حزب الله» ویژگی اصلی این رویارویی است و چنانچه اسرائیل قواعد درگیری را نادیده بگیرد با پاسخ مستقیم «حزب الله» روبرو خواهد شد. پاسخی که پس از اقدامات جنایتکارانه اسرائیل علیه غیر نظامیان در جاده میان شهرک های مرزی بلیدا و عیناتا داده شد. حمله هوایی اسرائیل در این منطقه باعث جان باختن سه دختر بچه به همراه مادربزرگشان شد.
«حزب الله» آشکارا اعلام کرد که اسرائیل باید منتظر پاسخ ما باشد و شهرک نشین کریات شمونه و زیر ساختارهای الجلیل الاعلی زیر آتش «حزب الله» قرار گرفتند. «حزب الله» این تهدید را به فرماندهی «یونیفل» ابلاغ کرد تا آنها به اسرائیل بگویند که حملات موشکی به الجلیل الاعلی در پاسخ به کشتار غیر نظامیان بود. اسرائیل مجبور شد که پیام خود را از طریق آموس هوکستاین مشاور رئیس جمهور آمریکا در امور انرژی به لبنان بدهد که حمله موشکی به خودروی حامل شهروندان غیر نظامی (مادربزرگ و نوه هایش) اشتباهی بوده و اسرائیل تصور می کرد که این خودروی نظامی است.
«حزب الله» در پاسخ به افزایش دامنه مناطق مورد هدف اسرائیل در لبنان چندین شهرک نشین در اسرائیل را بمباران کرد و آتش حملات «حزب الله» از منطقه عملیات تحت کنترل ارتش لبنان و یونیفل در جنوب رود لیطانی فراتر رفت.
رویارویی بین «حزب الله» و اسرائیل در چند روز گذشته بالا گرفته و پس از حمله زمینی ارتش اسرائیل به غزه به اوج رسید اما با این حال بسیاری از منابع دیپلماتیک غرب بر این باورند که این تنش تحت کنترل است حتی اگر گاه گاهی از مسیر متعارف خارج شود. البته روند تقابل نظامی بین «حزب الله» و اسرائیل در هفته های اول آغازین از حد متعارف خارج شد و به همین دلیل اکثریت ساکنان جنوب به خصوص در جبهه های مقدم درگیری از ترک خانه هایشان خودداری کردند. در اوایل درگیری چندین هزار خانوار خانه های موقت در مناطق کوهستانی اجاره کرده بودند تا در صورت گسترش دامنه رویارویی به آنجا پناه ببرند اما حالا این خانواده ها منصرف شدند. خیلی از خانواده ها هم برنامه ریزی کرده بودند نزد قوم و خویش خود بروند و اقامت کنند یا به مراکز ویژه آوارگان پناه ببرند که البته این مراکز هم به بازسازی و تعمیرات نیاز دارند و هم باید از امکانات و نیازمندی های حداقلی ساکنانشان برخوردار شوند.
کاهش خطر وقوع جنگ تمام عیار و نامحدود در جنوب لبنان به این معنا نیست که خطر وقوع جنگ کلا رفع شده چون ممکن است در اسرائیل از حالا برای رویارویی با «حزب الله» پس از پایان جنگ در غزه آماده می شوند. افراطیون دو آتشه دولت اسرائیل که یکی از آنها خود بنیامین نتانیاهو نخست وزیر است تردید نخواهد کرد از ترس غافلگیری احتمالی از سوی «حزب الله» خودشان اول به سراغ «حزب الله» برود. البته این گزینه در صورتی امکان اجرا شدن دارد که بنیامین نتانیاهو به دلیل افتضاح و شکست امنیتی و اطلاعاتی در پی بردن به حمله «حماس» به شهرک نشین های غلاف غزه مجبور به استعفا نشود یا برکنار نشود و در پرونده فساد نیز مورد پیگرد قضایی قرار نگیرد.
خلاصه اینکه وضع جنوب لبنان باید در اولویت دولت باشد که البته کاری در این زمینه از دست دولت برنمی آید چه برسد به اینکه اقداماتی برای مقابله با هر گونه حمله اسرائیل به لبنان در نظر بگیرد. به همین دلیل بازیابی کارکرد نهادهای دولت و انتخاب رئیس جمهور و تشکیل دولت مسئولیت پذیر ضروری به نظر می رسد. قبل از همه اینها شاید توافق برای تعیین فرمانده ارتش و جلوگیری از خالی ماندن این کرسی ضروری است.
احیای نهادهای حاکمیت در لبنان در شرایط کنونی ضروری است چرا که نگرانی های منطقی درباره تلاش برای بازنگری در نقشه خاورمیانه وجود دارد و به همین دلیل لبنان باید قدرت چانه زنی در میز مذاکرات داشته باشد در غیر اینصورت نام لبنان در فهرست کشورهایی خواهد رفت که مرزهایش بازتعریف خواهد شد.



السودانی و المالکی... جنگ سرد و بیشتر از آن

محمد شیاع السودانی نخست‌وزیر عراق (AFP)
محمد شیاع السودانی نخست‌وزیر عراق (AFP)
TT

السودانی و المالکی... جنگ سرد و بیشتر از آن

محمد شیاع السودانی نخست‌وزیر عراق (AFP)
محمد شیاع السودانی نخست‌وزیر عراق (AFP)

جنگ سرد بین نوری المالکی و محمد شیاع السودانی در حال وقوع است. این دو به سرعت وارد فاز انتخابات بعدی می شوند. همانطور که سیاستمداران در «حزب الدعوه اسلامی» و «چارچوب هماهنگی» پیش بینی می‌کنند، در آنجا، درگیری با تلفات و آشکار خواهد بود. مگر اینکه معامله ای بین آنها اتفاق بیفتد.

سال آینده، عراقی ها قرار است نمایندگان خود را در پارلمان انتخاب کنند، اما نوری المالکی، نخست‌وزیر اسبق، تلاش می‌کند تا این کار زودتر انجام شود. در هر دو مورد، بازیگران درباره قانون جدید انتخاباتی که با متغیرها سازگار است مذاکره خواهند کرد و تلاش السودانی برای رقابت با بزرگان برجسته‌ترین متغیر در بازی است.

اگرچه بسیاری در امکان برگزاری انتخابات پیش از موعد تردید دارند، اما تکان‌دادن آن ممکن است کارت فشاری بر السودانی در شرایط جنگ نرم باشد، زیرا آنچه مهم‌تر از تاریخ انتخابات است، قانون جدید آن است.

المالکی سیاستمداری است که بیشترین اشتیاق به تهیه پیش‌نویس قانون دارد. نزدیکان او و افرادی که برای او در نوشتن فرمول‌بندی‌ها و پیشنهادها کار می‌کردند می‌گویند که این مرد بیشتر از آن‌که در فکر فرصت‌های شخصی‌اش در پارلمان آینده باشد، به فکر «تله انداختن» برای السودانی است که آرزوی یک دوره دوم را دارند.

المالکی، «پدر بنیان‌گذار»

المالکی خود را سازنده پادشاهان بدون تاج‌وتخت می‌داند. پادشاهان برای او کار می‌کنند و به پروژه‌ای خدمت می‌کنند که در سال ۲۰۰۶ آغاز شد، روزی که شرایط و سرنوشت او را به ریاست دولت رساند. در آن زمان او به‌عنوان یک جایگزین ناشناخته برای ابراهیم الجعفری که معادله ایران و آمریکا در عراق او را پس زد، بر سر کار آمد.

حامیان «چارچوب هماهنگی» تصویر المالکی را در جریان تظاهراتی در نزدیکی منطقه سبز در بغداد در ۱۲ اوت بالا می‌برند (EPA)

افرادی که در دو دهه گذشته با او کار کرده و مخالف او بوده‌اند، می‌گویند: «المالکی بیش از دیگران در هنرهای سیاسی آموخته است». مانور دادن و حرکت آرام بین قطب‌ها، برجسته‌ترین چیزی است که او در آن مهارت دارد، علاوه بر «سوگیری فرقه‌ای و سوء ظن شدید» او، که همه «شیعیان جاه طلب و ترسو» را به سوی خود جذب می کند.

المالکی حتی پس از خروج از دولت، پدرخوانده پروژه سیاسی شیعیان باقی ماند. از این نظر، به قول یکی از رهبران سابق حزب الدعوه، او «پدر مؤسس است و بقیه پسران و نوه‌ها هستند».

المالکی خود را «ناجی شیعیان عراق معاصر» معرفی کرد. آخرین باری که آنها گرد هم آمدند، زمانی بود که رهبر جنبش صدر، مقتدی صدر، پس از تلاش برای متحدشدن با سنی‌ها و کردها (۲۰۲۰) اقدام به کودتا علیه آنها کرد و آنها را از دولت اخراج کرد. بسیاری بر این باورند که نقش المالکی در «چارچوب هماهنگی» از زمان تشکیل دولت محمد شیاع السودانی، وجهه او را به‌عنوان حامی دولت عمیق شیعی تقویت کرده است. در ذهن المالکی، او تنها عمق آن است.

نخست‌وزیر اسبق از متحدانش انتظار دارد که از موقعیت تاریخی او و محدودیت‌های رهبری او فراتر نروند، اما چه اتفاقی می‌افتد که افرادی که المالکی آنها را رو کرده است، علیه اش شورش و پروژه سیاسی خود را ایجاد کنند؟ اگر السودانی تصمیم بگیرد برای دور دوم نامزد شود، چه؟

«پسر گمراه»

السودانی زمانی که نیروهای آمریکایی عراق را اشغال و رژیم صدام حسین را سرنگون کردند، یک مهندس کشاورزی بود که برای دولت در استان میسان (جنوب) کار می‌کرد. ازآنجاکه او یک کارمند عالی‌رتبه و فرزند یک خانواده شیعی مخالف است، به‌عنوان هماهنگ‌کننده بین اداره شهر و حاکم آمریکایی در بغداد برای انجام امور تجاری منصوب شد.

در سال‌های بعد، السودانی به مناصب دولتی بالاتر ارتقا یافت. واضح بود که این مرد در زندگی در میان نهادهای دولتی مهارت داشت و می‌توانست در برابر فراز و نشیب‌های آن‌ها مقاومت کند. سیاستمداران وفادار به وی، او را یک «رهبری» باتجربه توصیف می‌کنند.

به نظر می‌رسد المالکی احساس می‌کرد که السودانی «نفر مناسب وی» است. در دولت‌های بعدی به یک ستون ثابت تبدیل شد. وزیر حقوق بشر، تجارت، کار و صنعت در ۳ دولت. این مرد از رده دوم یا پایین‌تر بود، اما در طول سال‌ها در نمای عمومی پروژه شیعه جاافتاده بود.

در سال ۲۰۱۹، صدها هزار جوان شیعه علیه دولت تظاهرات کردند. السودانی از کشتی حزب الدعوه پرید و سوار قایق کوچکی شد. او حزب نهضت الفراتین را تأسیس کرد و می خواست وارد باشگاه بزرگان شیعی شود. دو سال بعد در یک معامله دشوار به‌عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد.

در اکتبر ۲۰۲۲، السودانی با کاغذی در دست وارد خانه هادی العامری شد که در آن تعهداتی را که از حامیان دولت در «چارچوب هماهنگی» درخواست کرده بود، یادداشت کرد. المالکی و قیس الخزعلی، رهبر جنبش عصائب اهل الحق، در ازای آن، تعهداتی را تهیه کرده بودند که «السودانی تا زمانی که او در سمت خود باقی بماند، آن را اجرا خواهد کرد».

محتوای یادداشتی که به السودانی تحویل داده شد منعکس‌کننده «ذهن المالکی» بود که بعداً در سخنرانی «چارچوب‌سازان» منتشر شد مبنی بر این که «به یک مهندس کشاورزی وظایف نخست‌وزیری واگذار شد».

السودانی می خواستند بیشتر از اینها و بزرگ‌تر شوند. او کار خود را در دولت بی‌سروصدا آغاز کرد، زیرا اولین روزهای این دوره به حذف میراث سلفش مصطفی الکاظمی اختصاص داشت. حداقل «دستورالعمل‌هایی» که از «چارچوب» می‌آید، بر آن تأکید داشت.

جاه‌طلبی‌های السودانی

بعدها، السودانی نگاهی جدی به جاه‌طلبی‌های خود نشان داد. او پس از تأمین بودجه سه‌جانبه با سقف مالی بی‌سابقه، خود و تعدادی از وزرایش را به‌گونه‌ای معرفی کرد که می‌خواهد بر خدمات و توسعه تمرکز کند.

در مورد «چارچوب هماهنگی»، هیچ خطر سیاسی از سوی دولتی که خدمات ارائه می‌کند، وجود ندارد، بلکه آن‌طور که سیاستمداران شیعه می‌گویند، «این هیچ معنایی در ایجاد وزنه‌های سیاسی ندارد». آنها این را به‌عنوان «خدمات عکسی برای منافع خود» می‌دانستند، درحالی‌که «چشم باز»ی بر روی جاه‌طلبی‌های السودانی داشتند.

«السودانی منفجر شد.» سیاستمداران می‌گویند که پس از دو سال حکومت، او اکنون حدود ۵۰ نماینده را کنترل می‌کند که «عملاً» از «چارچوب هماهنگی» جدا شده‌اند و اشاره ضمنی می‌کند که «هر نماینده سابقی یک شریک بالقوه» در بلوک جدید السودانی در پارلمان بعدی است.

ضربه دردناک به چارچوب و المالکی - همان‌طور که السودانی امیدوار است - اتحاد او با سه فرماندار قدرتمند اسعد العیدانی در بصره، محمد المیاحی در کوت و نصیف الخطابی در کربلا بوده است. همه آنها شورشیان علیه «چارچوب هماهنگی» هستند.

«الشرق الاوسط» با رهبران شیعی که مشغول ارزیابی وزن عددی بازیگران بودند صحبت کرد. آنها وزن السودانی را حدود ۶۰ نماینده عنوان کردند و برخی دیگر به بیش از این عدد خوش‌بین هستند.

«واریزی در حساب» المالکی

المالکی راه السودانی را مسدود خواهد کرد. در مارس گذشته، او برای توضیح سرنوشت السودانی مثالی از خود آورد. او در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «من در انتخابات ۲۰۱۴ میلادی ۱۰۳ کرسی به دست آوردم، چون اجماع سیاسی اتفاق نیفتاد، پس اگر کسی اکنون ۶۰ کرسی بگیرد، چه معنایی دارد؟ اعداد به‌تنهایی کافی نیستند».

با بازگشت به آن تاریخ، المالکی پیش‌ازاین برنده بود و چون نتوانست اجماع شیعیان و کردها را به دست آورد، مجبور شد حیدر العبادی را به‌عنوان جانشین از صفوف الدعوه رو کند. از «ردیف دوم»، با چهره‌ای نرم، درست مثل السودانی الان. با این تفاوت که العبادی با وجود تحمل سختی‌های جنگ با داعش و بودجه تقریباً خالی، به صفوف چارچوب بازگشت و به جز موارد نادر، بیش از آن ریسک نکرد.

چرا المالکی اصرار دارد که پیچ‌ها را بر نخست‌وزیر فعلی سفت کند؟ رهبر ائتلاف «دولت قانون» معتقد است که «قابل‌قبول نیست شخصی که متعلق به شماست از حساب شرکتی که شما مالک آن هستید پول برداشت کند». به همین سادگی، یک سیاستمدار آگاه این استعاره را برای توضیح نحوه تفکر المالکی در حال حاضر ارائه می‌دهد.

عکسی از ویدئویی که نشان می‌دهد مردم عصبانی عکس المالکی را از یکی از مقرهای حزب الدعوه در جنوب عراق پایین می‌آورند

المالکی معتقد است که السودانی با استفاده از ابزار دولت عمیق، دست خود را به‌سوی مخاطبان شخصی خود دراز می‌کند و ائتلاف‌های جدیدی خارج از معادله، خارج از مهم‌ترین اتحاد عراق ایجاد می‌کند و سرمایه سیاسی او را «اختلاس» می‌کند.

وقتی المالکی این تغییرات را مشاهده می‌کند، به یاد می‌آورد که «السودانی را او ساخت و اوست که باید او را به رژیم بازگرداند». در واقع او به آن اعتقاد دارد.

بااین‌حال، المالکی نمی‌تواند در حال حاضر وارد یک نبرد آشکار با السودانی شود. در بند سنت‌های جنبش راست شیعی در عراق و ضرورت‌های رشد و شکوفایی آن قرار گرفته است و نخست‌وزیر دیگر همان کسی نیست که با برگ یادداشت «حقوق و تکلیف» وارد خانه العامری شده است. این به مرکزی برای اجماع ایران و آمریکا تبدیل شده است و این بهترین نقشی است که یک نخست‌وزیر باید در عراق ایفا کند. آیا المالکی در دوره اول نخست‌وزیری‌اش این‌طور نبود؟

کاری که المالکی اکنون می‌تواند برای به دام انداختن رفیق سابق خود؛ السودانی انجام دهد - در درازمدت - پیش‌نویس قانون جدید انتخابات است که نخست‌وزیر را از هر گونه اختیار، صلاحیت و توانایی برای استفاده از منابع قدرت در انتخابات سلب می‌کند.

این چیزی است که او می‌گوید و چیزی که او می‌خواهد این است که فرصتی را که مثلاً المالکی در سال ۲۰۱۰ از آن برخوردار بود، از السودانی بگیرد.

منابع می‌گویند که کارشناسان انتخابات دو ماه است که با المالکی برای تهیه پیش‌نویس قانون جدید انتخابات همکاری می‌کنند. به‌ویژه پس از حضور بازیگران اهل‌سنت و کرد، اکنون به مرحله پیشرفته‌ای رسیده است.

اما آنچه قابل‌توجه است این است که المالکی آماده است قانونی پیش‌نویس کند که هیچ شانسی برای برنده‌شدنش ایجاد نکند، بلکه شکست السودانی را تداوم بخشد.

در کوتاه‌مدت، المالکی همچنین در تلاش است تا متحدان السودانی را شکار کرده و آنها را به دام بیندازد. تصمیم‌گیرندگان در چارچوب هماهنگی می‌گویند زمانی که السودانی به انتخابات بعدی برسد، اگر یکی از سه فرماندار قدرتمند را حفظ کند، خوش‌شانس خواهد بود.

یک سیاستمدار عراقی می‌گوید: «المالکی آنها را سرنگون خواهد کرد».

السودانی گزینه آسانی نیست

نخست‌وزیر می‌داند که شیعیان در انتخابات آتی با پویایی جدیدی مواجه خواهند شد که در آن فرمول «چارچوب هماهنگی» ممکن است به انشعاب یا انتقال به مراکز ثقل جدید ختم شود. بخشی از برنامه السودانی قرارگرفتن در رأس یکی از آنهاست.

السودانی می‌تواند قانون جدید انتخابات را مسدود کرده و تلاش‌های حزب الدعوه را خنثی کند. نزدیکان او می‌گویند: «نخست‌وزیر با سنی‌ها و کردها گفت‌وگوهای دشواری خواهد داشت». حل‌وفصل‌های زیادی وجود دارد که ممکن است آنها را متقاعد کند که آشپزخانه المالکی را ترک کنند.

اگرچه حفظ متحدان در عراق تضمین نشده است، اما السودانی برای حفظ آنها تلاش خواهد کرد، درحالی‌که برای جلب نامزدهای سخت‌گیر شیعه، به‌ویژه محافظه‌کاران و ارتش تلاش می‌کند.

یکی از رهبران شیعه که معتقد است السودانی این‌طور نیست، می‌گوید: «السودانی از المالکی یاد می‌گیرد» و بخشی از آشفتگی در چارچوب هماهنگی «تکبر بنیان‌گذاران و دلخوری آنها از جسارت تازه‌کاران است». یکی از رهبران شیعه که معتقد است السودانی تنها شورشی نیست و می‌گوید: الخزعلی نیز در تلاش برای عبور از المالکی همین مسیر را هموار می‌کند.

او می‌گوید درحالی‌که با فضای جنگ سرد با المالکی آشناست و به نفع السودانی متمایل است، السودانی خود را «شریکی قابل‌اعتماد برای بازیگران اصلی منطقه از جمله ایران» معرفی می‌کند.

السودانی «در مسیر مشارکت‌های امیدوارکننده مرتبط با توافقات آتش‌بس و شکل جدیدی برای خاورمیانه ایستاده است که اساس آن حفظ حداقل سطح ثبات در عراق است».

«چوبه‌های دار» انتخابات

در آخرین سال عمر دولت، جنگ نرم به شکل داغ‌تری تغییر خواهد کرد. بسیاری تردید دارند که ناآرامی‌های اخیر در عراق به دلیل «مسائل فساد و دخالت کارکنان دولت در پرونده‌های مشکوک» صرفاً یک آماده‌سازی برای آنچه اتفاق خواهد افتاد باشد.

المالکی و السودانی درگیری‌های محدودی را تجربه کرده‌اند. السودانی در راندهای محدود عالی بود، اما رهبر «دولت قانون» از او امتیاز کسب کرد.

یک سیاستمدار کُرد مثالی از این موضوع می‌آورد: «در ماه‌های گذشته، السودانی با حمایت از تفاهم با برندگان در انتخابات محلی تلاش کرد تا در دولت‌های محلی در دیالی و کرکوک نفوذ کند، اما المالکی باتجربه، در راند اول مقام استانداری را به دست آورد و در راند دوم اجماع السودانی را به هم زد».

یک سیاستمدار سنی که در مذاکرات محرمانه برای اصلاح قانون انتخابات شرکت می‌کند، می‌گوید: «از این به بعد، برپایی چوبه‌های دار انتخاباتی آغاز می‌شود» و پیش‌بینی می‌کند نقشه جدیدی برای شیعیان طراحی شود که نیروهای سنی و کرد را تحت‌تأثیر قرار دهد.

بااین‌حال، آنچه سیاستمداران شیعه در مورد جنگ نرم السودانی و المالکی به بیرون درز کردند و تلاش‌هایی که در شرف رسیدن به مرحله «شکستن استخوان‌ها» است، نگرانی جنبش راست‌گرای شیعه را در مورد آینده خود پس از دو سال فخرفروشی و نفوذ آشکار می‌کند.

المالکی بدش نمی‌آید که یک بلوک کوچک به رهبری السودانی در پارلمان آینده وجود داشته باشد.

یکی از رهبران چارچوب می‌گوید: مدل عمار الحکیم، هادی العامری و دیگران که حول ده کرسی می‌چرخند، اشکالی ندارد، زیرا نبرد اکنون به «بازی اعداد» مربوط می‌شود و همه چیز در اطراف تعریف و اندازه آنها برای جلوگیری از نقشه «غافلگیری» می‌چرخد.

«قدرت اعداد غالب است»، زیرا اعتقاد رایج شیعیان بیان می‌کند که عوامل کلاسیک تأثیرگذاری در صحنه انتخابات مانند مرجعیت دینی و آمریکایی‌ها از بین رفته است، «ایران نیز ترجیح می‌دهد در آخرین لحظه، پس از صبر و احتیاط شدید در انتخابات مداخله کند».

اما رهبران شیعه پایان این جنگ سرد را چگونه تصور می‌کنند؟ بسیاری از مردم در مورد سه گزینه صحبت می‌کنند: یا السودانی مقاومت می‌کنند یا با المالکی زیر نظر شخص ثالث معامله می‌کند یا یکی از آنها با تحمل ضربات شدید سیاسی از گردونه خارج می‌شود.