انتقام آمریکا؛ حمله در سوریه و عراق «تازه اول کار است»

دموکرات ها استقبال کردند و جمهوری خواهان گفتند کافی نیست و باید ایران بمباران شود

دمار في القائم جراء الغارات الأميركية ليلة الجمعة (رويترز)
دمار في القائم جراء الغارات الأميركية ليلة الجمعة (رويترز)
TT

انتقام آمریکا؛ حمله در سوریه و عراق «تازه اول کار است»

دمار في القائم جراء الغارات الأميركية ليلة الجمعة (رويترز)
دمار في القائم جراء الغارات الأميركية ليلة الجمعة (رويترز)

مقامات آمریکا می گویند حملات هوایی بامداد شنبه (۳ فوریه) آمریکا به مراکز گروه های شبه نظامی وابسته به ایران در عراق و سوریه «تازه اول کار است» و باید منتظر حملات دیگری بود که ممکن است در چند دور به منظور تضعیف توان نظامی این شبه نظامیان انجام شود تا دیگر این گروه ها قادر به انجام حملات مشابه به حمله به پایگاه آمریکا در اردن نباشند. حمله گروه های تحت حمایت ایران به پایگاه نظامی آمریکا در اردن باعث کشته شدن سه سرباز آمریکایی و مصدومیت بیش از ۴۰ تن دیگر شد.حملات تلافی جویانه آمریکا در خاک عراق و سوریه با واکنش های گسترده در خود آمریکا و کشورهای دیگر همراه بود و به گمانه زنی درباره چرخش استراتژیک دولت پرزیدنت جو بایدن نسبت به ایران و گروه های نیابتی اش و به قول مقامات آمریکایی اقدامات «بی ثبات کننده آنها در منطقه» دامن زده است.حملات هوایی آمریکا ۳۰ دقیقه طول کشید و جنگنده ها و بمب افکن های آمریکایی بیش از ۸۵ هدف مرتبط با سپاه قدس و گروه های شبه نظامی آن در سوریه و عراق را بمباران کردند. حملات هوایی آمریکا علیه «نیروی قدس» در مسیر افزایش تنش و افزایش فشار دولت بایدن با حملات موشکی و پهپادی به ایران و گروه های نیابتی اش تعبیر شد که تا حالا به حملات هوایی علیه گروه های نیابتی ایران در عراق و سوریه و یمن محدود شده و به خاک ایران حمله نشده است.

حملات هوایی آمریکا به یکی از مراکز گروه های مسلح در القائم در مرز عراق با سوریه (رویترز)

فعلا برنامه ای برای حمله به ایران نداریم

یکی از مقامات عالی رتبه دولت آمریکا گفت که ایالت متحده آمریکا فعلا برنامه ای برای اقدام نظامی در خاک ایران ندارد اما جان کربی سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا به این سوال پاسخ نداد که آیا پنتاگون گزینه های نظامی در خاک ایران را به بایدن ارایه داده یا خیر. کربی در نشست خبری مشترک با ژنرال داگلاس سیمز مدیر عملیات ستاد مشترک ارتش آمریکا افزود «هدف حملات هوایی اخیر تضعیف و از کار انداختن توان نظامی» گروه های وابسته به سپاه در حمله به آمریکایی ها در منطقه بود». او خاطر نشان کرد «ما دنبال جنگ با ایران نیستیم».کربی اظهار کرد «آمریکا آماری درباره کشته شدگان و زخمی های مسلح ندارد اما پنتاگون در حال ارزیابی نتایج حمله است و تصور می کنیم که موفق بوده». او تاکید کرد که آمریکا قبل از انجام حملات به دولت عراق در این باره خبر داده بود اما آمریکا با رژیم ایران هیچ گونه راه ارتباطی ندارد. کربی خاطر نشان کرد «اهداف بنا به داده های منابع اطلاعاتی انتخاب شدند که تاکید کردند مراکز مورد حمله با حملات علیه نیروهای آمریکایی ارتباط دارند. ما در ابتدا اطمینان حاصل کردیم که هیچ غیر نظامی در منطقه حضور ندارد».آمریکا با بیش از ۱۲۵ «موشک نقطه زن» ۳ مرکز در عراق و ۴ نقطه در سوریه را بمباران کرد که مراکز کنترل و فرماندهی عملیات و ساختمان و مراکز اطلاعاتی و تاسیسات ذخیره و نگهداری موشک و پهپاد و پایگاه های خدمات لجستیک و انبار مهمات بودند.

آمریکا بامداد شنبه با تسلیحاتی از جمله بمب افکن سنگین «بی ۱ لنسر» نقاطی در سوریه و عراق مورد هدف قرار داد (پایگاه نیروی هوایی آمریکا)

سیمز خاطر نشان کرد «بمب افکن های «بی ۱» از آمریکا پرواز و برخی نقاط را بمباران کردند. این اهداف و نقاط را انتخاب کردیم تا غیر نظامیان آسیب نبینند. این حملات بامداد شنبه انجام شدند اما با این حال احتمال دارد تلفات جانی شامل غیر نظامیان در این مراکز نیز شود». او اضافه کرد «زمان این حمله بنا به آب و هوا انتخاب شد چون روز جمعه آب و هوا برای انجام حملات مناسب تر از بقیه روزها بود».

یمن هدف بعدی

سیمز و کربی از اظهار نظر درباره حملات بعدی خودداری کردند و گفتند که حملات بامداد شنبه آخرین پاسخ آمریکا به ایران نیست و ایران باید منتظر حملات بیشتر باشد. روزنامه «پولیتیکو» از قول برخی مقامات آمریکا گزارش داد که یمن هدف بعدی حملات هوایی آمریکا خواهد بود.بایدن در پاسخ به حمله ۲۸ ژانویه به پایگاه «برج ۲۲» در اردن دستور این حملات هوایی را داد. رئیس جمهور آمریکا شامگاه جمعه در بیانیه ای گفت «حملات تلافی جویانه امروز آغاز شد و در زمان و مکانی که انتخاب می کنیم ادامه خواهد یافت. آمریکا دنبال جنگ در خاورمیانه یا هیچ نقطه دیگری در دنیا نیست. اما به کسانی که می خواهند به ما آسیب بزنند می گوییم: اگر آمریکایی ها را اذیت کنی جواب می دهیم».لوید آستین وزیر دفاع آمریکا در بیانیه جداگانه گفت حملات بامداد شنبه «تازه اول کار است». او افزود «پرزیدنت بایدن دستور داد اقدامات بیشتری علیه سپاه و گروه های شبه نظامیان وابسته به سپاه در پاسخ به حملاتشان به نیروهای آمریکایی و ائتلاف انجام شود. تمام اقدامات لازم برای دفاع از آمریکا و نیروها و منافعمان را انجام خواهیم داد».گرچه مقامات آمریکا مرتب می گویند که نمی خواهند جنگ در منطقه گسترش پیدا کند اما به هر حال حملات هوایی اخیر آمریکا در حقیقت ورود تمام عیار و فزاینده و مستقیم به دل بحران در خاورمیانه است. وزارت خارجه آمریکا بامداد شنبه از بیم از افزایش تنش اعلام کرد که آنتونی بلینکن وزیر خارجه از روز یکشنبه پنجمین سفر خود را به منطقه آغاز می کند و راهی اسرائیل و کرانه باختری و قطر و مصر و سعودی خواهد شد.

هواپیمای آمریکایی در پایگاه نیروی هوایی دوور در جریان مراسم انتقال پیکر سه نفر از سربازان آمریکایی کشته شده در حمله پهپادی به پایگاه برج ۲۲ در اردن (د پ آ)

جمهوری خواهان انتقاد کردند

جمهوری خواهان از حملات اخیر در سوریه و عراق «استقبال» کردند اما با این حال بسیاری از چهره های سرشناس و ارشد جمهوری خواه در سنا و مجلس نمایندگان گفتند که این حملات «کافی نیست». راجر ویکر سناتور جمهوری خواه و مایکل مک کال نماینده جمهوری خواه ضمن استقبال از این حملات هوایی گفتند که «حملات خیلی اندک و خیلی دیر بودند». ویکر عضو کمیته نیروهای مسلح سنا در بیانیه ای گفت «زمان آن رسیده که عالی ترین فرمانده نظامی ما خط مشی دیگری در پیش بگیرد و حامیان واقعی تروریسم در منطقه را مورد هدف قرار دهد». مک کال رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان در بیانیه ای گفت «دولت بایدن باید با ضربات کاری و تلافی جویانه ادامه دار و آغاز تحریم های نفتی و غیره منبع حمایت از تروریسم را ریشه کن کند». دب فیشر سناتور جمهوری خواه گفت «به احتمال زیاد این حملات که مدت ها پیش علنی شده بود اهداف مد نظر برای متوقف کردن محور ایران را برآورده نکرده است. باید حملات بعدی پرزیدنت بایدن به مراتب کوبنده تر باشد». جونی ارنست سناتور جمهوری خواه گفت «بالاخره. ایران باید فهمد که جان آمریکایی ها چه بهایی دارد». پیت ریکتز سناتور معتقد است «پرزیدنت بایدن برای بازیابی توان بازدارندگی موثر باید ایران را بزند و ضرباتی در خاک ایران انجام دهد که برای آنها دردناک باشد. واکنش های ضعیف و بی رمق و پیغام دادن مشکل را حل نمی کند. ما نیازی به دلجویی نداریم بلکه به رهبر نیاز داریم».اما دموکرات ها از حملات اخیر تعریف و تمجید کردند. جک رید رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا در بیانیه ای گفت «این یک واکنش قدرتمند و مناسب بود. ۸۵ مرکزی که مورد حمله قرار گرفتند به مراتب بیشتر از نقاطی هستند که در دولت سابق مورد هدف قرار گرفتند».منظور او از دولت سابق دولت دونالد ترامپ است. او افزود «به گروه های نیابتی ایران در سوریه و عراق ضرب شست نشان دادیم و شبه نظامیان ایران در همه مناطق خاورمیانه باید بفهمند که آنها هم مورد بازخواست قرار خواهند گرفت». آستین اسکات نماینده دموکرات و عضو کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان گفت «شجاعت و مهارت فرماندهی مرکزی آمریکا مایه تقدیر و ستایش است. آنها در چندین حمله هوایی سپاه پاسداران و شبه نظامیان سپاه را مورد هدف قرار دادند».



اردوگاه‌های افغانستانی نگرانی‌هایی را درباره «بازگشت القاعده» برانگیخته‌اند  

مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
TT

اردوگاه‌های افغانستانی نگرانی‌هایی را درباره «بازگشت القاعده» برانگیخته‌اند  

مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)

در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد که بدن نحیف و فرسوده‌ی «القاعده» زنگ زده است. آمریکایی‌ها با کمک ائتلافی بین‌المللی موفق به کشتن رهبران برجسته این گروه، از جمله اسامه بن لادن و جانشین او، ایمن الظواهری شدند. صدها نفر دیگر از رهبران و اعضای آن‌ها دستگیرشدند و هسته‌های مخفی آن در سراسر جهان نابود گردید. و اگر این‌ها کافی نباشد، رقیبی سرسخت به نام «داعش» از میان خودشان ظهور کرد که با انجام عملیات‌های گسترده در سراسر جهان، «درخشش تروریسم» را از القاعده ربود.
اما این تصویر ممکن است گمراه‌کننده باشد. درست است که «القاعده» به نظر از انجام حملات بزرگ مانند حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ علیه ایالات متحده ناتوان است و همچنین نمی‌تواند حتی پس از گذشت بیش از دو سال از مرگ الظواهری نام رهبر جدید خود را اعلام کند. با این حال، گزارش‌های جدید سازمان ملل نشان می‌دهد که این گروه در حال حاضر در حال بازسازی صفوف خود است و در افغانستان اردوگاه‌های آموزشی و مدارس دینی ایجاد کرده است.
اگر این گزارش‌ها صحت داشته باشند، ممکن است این نگرانی را ایجاد کنند که تاریخ تکرار شود؛ زیرا حملات القاعده در ۱۱ سپتامبر از اردوگاه‌های افغانستانی این گروه آغاز شد. آیا این ممکن است بار دیگر تحت حکومت طالبان در نسخه دوم خود تکرار شود؟

برج‌های مرکز تجارت جهانی در نیویورک پیش از سقوطشان (گتی)

این روزها سالگرد حملات «القاعده» به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ فرا رسیده است. آن حملات با هواپیماهای ربوده‌شده غیرنظامی، بزرگترین حمله تروریستی روی خاک آمریکا از زمان حمله ژاپنی‌ها به پرل هاربر در هاوایی در سال ۱۹۴۱ بود که منجر به ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم شد. اگرچه حملات ۱۱ سپتامبر به جنگ جهانی سوم منجر نشد، اما جنگی طولانی علیه تروریسم را آغاز کرد که در سراسر قاره‌های جهان گسترش یافت.
این جنگ با حمله به افغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ آغاز شد، زمانی که آمریکایی‌ها توانستند حکومت طالبان را که به عوامل حملات «القاعده» پناه داده بود، سرنگون کنند. در تابستان ۲۰۲۱، آمریکایی‌ها چمدان‌های خود را بستند و از افغانستان خارج شدند، و این کشور دوباره تحت حاکمیت طالبان قرار گرفت، این بار در نسخه دوم آن. خروج آن‌ها شکستی برای طرح آمریکا در ایجاد یک دولت متحد در کابل بود؛ زیرا دولت اشرف غنی و ارتش آن که میلیاردها دلار برای تجهیز آن‌ها هزینه شده بود، به سرعت در برابر نیروهای طالبان فروپاشید.
طالبان به تازگی سومین سالگرد بازگشت خود به قدرت را جشن گرفت و ارتشی مجهز به تجهیزات و تسلیحات مختلف از جمله وسایل نقلیه و هواپیماهایی که آمریکایی‌های در حال خروج بر جا گذاشتند یا از پادگان‌های ارتش فروپاشیده افغانستان به دست آوردند، به نمایش گذاشت.
بازگشت طالبان به قدرت در واقع برای بسیاری از کشورهای غربی مشکلی ایجاد نکرد. باوجود انتقادات مرتبط با اجرای سختگیرانه شریعت اسلامی، از جمله منع آموزش دختران پس از رسیدن به سنی مشخص، این گروه در ایجاد سطح بالایی از امنیت در کشور موفق بوده است. طالبان زمین‌های کشت خشخاش، ماده مخدری که بازارهای غربی را پر کرده بود، را به‌ طور قابل توجهی کاهش داده و همچنین با هسته‌های مخفی «داعش - خراسان» که در شرق افغانستان رشد کرده و تهدید خارجی نیز محسوب می‌شد، مبارزه کرده است.
اما مزایای طالبان با نگرانی فزاینده غربی همراه است؛ نگرانی از اینکه افغانستان تحت حکومت جدید آن‌ها همانند گذشته به پناهگاهی برای گروه‌های تروریستی و تندرو تبدیل شود.
افشای حضور ایمن الظواهری در کابل در تابستان ۲۰۲۲ یکی از نشانه‌های علنی نگرانی غربی‌ها از بازگشت «القاعده» به افغانستان بود. جانشین اسامه بن لادن در رأس «القاعده» در منطقه شیرپور، یکی از مناطق اعیان نشین کابل، تحت حفاظت عناصر طالبان زندگی می‌کرد. منطقی بود که این سئوال مطرح شود که چگونه فردی به اندازه الظواهری می‌تواند به دون اطلاع رهبر طالبان، ملا هبت‌الله آخوندزاده، در کابل زندگی کند، درست مانند زمانی که اسامه بن لادن و رهبران «القاعده» تحت حکومت ملا عمر، رهبر سابق طالبان، زندگی می‌کردند. با این حال، هیچ چیزی تأیید نمی‌کند که آخوندزاده از میزبانی الظواهری آگاه بوده باشد.
به هر حال، موضوع الظواهری به سرعت حل شد. یک حمله توسط پهپاد آمریکایی در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲ او را در بالکن آپارتمانش در کابل به قتل رساند. طالبان که در این ماجرا خجالت‌زده شده بود، هرگز مرگ الظواهری را تأیید نکرد و تحقیقی را آغاز کرد که نتایج آن هنوز به‌طور رسمی اعلام نشده است.

«القاعده» اما سکوت اختیار کرد، برای اجتنااب از به درد سرانداختن میزبان افغانستانی‌اش و شاید هم به توصیه آنها.

دود ناشى از حمله هوایی آمریکا در كابل ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲... آمریکایی‌ها اعلام کردند که ایمن الظواهری را کشته‌اند (آ.ف.پ)

الظواهری تنها نیست

الظواهری به طور قطع تنها رهبر «القاعده» نیست که تحت حاکمیت جدید «طالبان» زندگی می‌کند. گزارش‌های متعدد از کارشناسان سازمان ملل که متخصص در امور افغانستان هستند، نشان می‌دهد که این کشور به مرکز جذب گروه‌های افراطی از جمله «القاعده» تبدیل شده است، هرچند که «طالبان» تلاش می‌کند مهمانان خود را از دید عموم دور نگه دارد، اقدامی که به وضوح به هدف اجتناب از خجالت در برابر طرف‌های خارجی که قادر به مختل کردن تلاش‌های آنها برای کسب شناسایی بین‌المللی از حکومتشان هستند، انجام می‌شود.
گزارش اخیر تیم نظارت بر تحریم‌های افغانستان سازمان ملل، که در ژوئیه 2024 منتشر شد، فاش می‌کند که «طالبان» به تحمیل «محدودیت‌هایی بر حرکت اعضای (القاعده) و گروه‌های وابسته به آن و مجبور کردن آنها به کاهش حضورشان در افغانستان» پرداخته است، اگرچه «رابطه بین طرفین همچنان نزدیک است». این گزارش به اطلاعاتی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد «(القاعده) تلاش‌های مداوم برای سازماندهی مجدد، جذب (عناصر) و آموزش در افغانستان انجام می‌دهد» و به «حرکت انتقالی خفیف به سوی افغانستان» برای افرادی با ارتباط با «القاعده» اشاره دارد.
گزارش می‌افزاید که «هدف این فعالیت‌ها نامشخص است و پیامدهای آن بر توانایی‌های (تشکیلات) نیز مشخص نیست. اما این فعالیت‌ها باعث نگرانی بزرگی شده است. تعداد گروه‌های تروریستی که در افغانستان فعال هستند کاهش نیافته است» و اشاره می‌کند که «القاعده و گروه‌های وابسته به آن افغانستان را به عنوان سرزمین دوست می‌شمارند».

شکیبایی استراتژیک

گزارش 26 صفحه‌ای کارشناسان سازمان ملل اطلاعاتی درباره تعاملات «القاعده» با میزبانان افغانش ارائه می‌دهد. گزارش می‌گوید: «القاعده به طور استراتژیک صبور است و با گروه‌هایت روریستی دیگر در افغانستان همکاری می‌کند و به رابطه مداوم خود با (طالبان) اولویت می‌دهد. این گروه به طور مخفیانه فعالیت می‌کند تا تصویری از این‌که (طالبان) به توافق‌نامه دوحه در مورد عدم استفاده از سرزمین‌های افغانستان برای اهداف تروریستی پایبند است، ارائه دهد». اما گزارش اضافه می‌کند: «علیرغم کم بودن نمایش عمومی،(القاعده) تبلیغاتی منتشر می‌کند که هدف آن افزایش جذب (در صفوفش) است، در حالی که تلاش می‌کند توانایی‌های عملیاتی خود را بازسازی کند. توانایی (القاعده) برای انجام حملات بزرگ محدود است، اما قصد آن قوی باقی مانده و توانایی‌های گروه‌های وابسته به آن برای اجرای عملیات‌های خارجی را تقویت می‌کند. تغییراتی از زمان گزارش قبلی تیم سازمان ملل در وضعیت یا مکان حضور امیر(القاعده) وجود ندارد، و همچنین تغییراتی در توانایی‌های گروه در افغانستان مشاهده نشده است». معلوم است که گزارش قبلی به اطلاعاتی اشاره کرد که نشان می‌دهد «امیر واقعی (القاعده)، سيف العدل (مصری محمد صلاح‌الدین عبد الحلیم زیدان)، در ایران حضور دارد، در حالی که دیگر رهبران، از جمله عبد الرحمن الغامدی، در افغانستان هستند».
گزارش جدید، که در ژوئیه گذشته منتشر شد، اطلاعاتی درباره نقش‌هایی که رهبران «القاعده» در افغانستان ایفا می‌کنند، ارائه می‌دهد. گزارش می‌گوید که «شخصیات (القاعده) در افغانستان با امیران جنگ، تبلیغ‌کنندگان، جذب‌کنندگان و تأمین‌کنندگان ارتباط برقرار می‌کنند»، و اضافه می‌کند که «مدرسان با تجربه به افغانستان سفر کرده‌اند تا امنیت هسته‌های مخفی پراکنده در آنجا را تقویت کنند. (القاعده) به ارتباطات و عملیات‌های جذب، به ویژه در میان کسانی که قبلاً در کنار آن فعالیت می‌کردند یا اعضای عملیاتی بودند، قبل از آگوست 2021»، که تاریخ بازگشت «طالبان» به قدرت در کابل است، اولویت می‌دهد. گزارش همچنین اطلاعاتی درباره تلاش «القاعده» برای«ایجاد همکاری با جنبش اسلامی ترکستان شرقی که به نام حزب اسلامی ترکستانی نیز شناخته می‌شود، و با گروه انصار الله، به منظور تقویت فعالیت‌ها و تقویت موقعیت آن در ساختار نظامی (طالبان) در شمال، (برای) اجرای عملیات‌های مشترک و انتقال مرکز فعالیت‌های تروریستی به آسیای میانه» ارائه می‌دهد. «گروه انصار الله» در اینجا گروهی تاجیکی است که به نام «طالبان تاجیکی» نیز شناخته می‌شود و مقر آن در ولایت بدخشان در شمال افغانستان است.

گزارش سازمان ملل همچنین اطلاعاتی نشان می‌دهد که «هسته‌های مخفی(القاعده) در چندین ولایت افغان، به ویژه در جنوب شرق کشور، فعال هستند»، و اشاره می‌کند که دفاتر وابسته به این تشکیلات به ویژه«آموزش مبارزان محلی در کنار فعالان گروه (طالبان) پاکستانی» را بر عهده دارند، و به «رصد مکان‌های جدید برای پایگاه‌های آموزشی و خانه‌های امن در ولایت‌های مختلف افغانستان، از جمله اردوگاه‌های پیشین در جلال‌آباد، قندهار و در کنر، نورستان و تخار» اشاره می‌کند.

«درون» مسلح با موشک‌هایی مشابه به آن‌هایی که برای کشتن ایمن الظواهری، رهبر «القاعدة»، در کابل استفاده شد (ارتش آمریکا - آ.ب)

هرم «القاعده»

و در مورد هرم «القاعده» در افغانستان، گزارش می‌گوید: «گردان عمر الفاروق تحت فرماندهی ابو إخلاص مصری، با ورود یک گروه جدید از برخی مبارزان عرب، پیشرفت کرده است».
ابو إخلاص مصری به دلیل نگرانی «طالبان» از اینکه دستگاه‌های اطلاعاتی خارجی به دنبال او بودند، در اواخر نوامبر 2023 توسط مدیریت کل اطلاعات بازداشت حفاظتی (برای حفاظت) شد. همچنین گزارش می‌دهد که «دیگر اعضای (القاعده)، از جمله مهندسان تسلیحات، نیز به دلیل حفاظت بازداشت یا از سوی مقامات واقعی کابل پنهان شده‌اند».
بر اساس گزارش، «رسیدگی به ورود تعدادی از اعضای عرب (القاعده) به کنر و نورستان به منظور آموزش و تسهیل ارتباط میان محمد صلاح‌الدین عبدالحلیم زیدان (لقب سيف العدل) و شخصیت‌های اصلی (القاعده)، همچنین با شاخه (القاعده) در شبه‌جزیره هند و عناصر خاصی از (طالبان)» مورد توجه قرار گرفته است. همچنین«عبدالعظیم بن علی»، عضو لیبیایی (القاعده) که به شورای ابوسلیم در درنه تعلق دارد، در وزارت داخله (افغانستان) خدمت می‌کند بدون اینکه نقش مشخصی داشته باشد و برای او گذرنامه‌ای افغان به نام‌های (عبدالعظیم) و (علی موسى بن علی الدرسی) صادر شده است». گزارش قبلی تیم سازمان ملل، در ژانویه 2024، اشاره کرده بود که شش فعال جدید از اعضای «القاعده» به شرق افغانستان آمده‌اند تا به «گردان عمر الفاروق» تحت رهبری ابو إخلاص مصری بپیوندند و فاش کرده بود که این گروه هشت اردوگاه آموزشی جدید در افغانستان، از جمله در غزنی، لغمان، پروان و اوروزگان، به همراه یک پایگاه برای ذخیره سلاح در دره پنجشیر، تأسیس کرده است. همچنین گزارش می‌افزاید که حکیم مصری، مستقر در ولایت کنر، مسئول اردوگاه‌های آموزشی از جمله «آموزش انتحاری‌ها» برای گروه «طالبان» پاکستانی است. همچنین گزارش می‌دهد که «القاعده» پنج مدرسه (دینی) در لغمان، کنر، ننگرهار، نورستان و پروان دارد.
به نظر می‌رسد که افشای وجود این همه رهبران خارجی در افغانستان، نگرانی‌هایی برای مقامات «طالبان» ایجاد کرده است که اقدام به ساماندهی حضور آنها کرده‌اند. گزارش سازمان ملل، برای ماه ژوئیه گذشته، فاش می‌کند که مدیریت 31 در اطلاعات افغانستان، که مسئول هماهنگی با مبارزان خارجی است، «به تمام مبارزان عرب اطلاع داده است که از کابل دوری کنند وگرنه با بازداشت مواجه خواهند شد». همچنین اضافه می‌کند که «طالبان» علی‌رغم این دستور، از اعضای«القاعده» خواسته است که به پایتخت بیایند تا ثبت‌نام شده و اطلاعات آنها با استفاده از تکنولوژی (بیومتریک) گرفته شود، اما «شخصیت‌های بلندپایه (القاعده)» نیامده‌اند.
به نظر می‌رسد که مسئله انتقال اعضای «القاعده» به افغانستان، با وجود تلاش‌های «طالبان» برای حفظ آن از دید رسانه‌ها دیگر پنهان نیست. جالب توجه است که سيف العدل، که به عنوان «امیر واقعی»این گروه از زمان کشته شدن الظواهری توصیف می‌شود، مقاله‌ای منتشر کرد که در آن از طرفداران گروهش خواسته بود تا به افغانستان بپیوندند. در مقاله‌ای که عنوان آن «این غزه است: جنگ وجود و نه جنگ مرزها» بود، سيف العدل مسلمانان خواهان «تغییر» را تشویق کرد که به افغانستان بروند «تا از شرایط آن یاد بگیرند و از تجربه (طالبان) بهره‌مند شوند».
این دعوت به طور قطع دعوتی ساده نیست. سيف العدل، که سال‌ها در ایران اقامت داشته، بی‌تردید در فکر راهی است که به گروهش امکان دهد تا خود را بازسازی کرده و مبارزان بیشتری جذب کند، مشابه به آنچه که «القاعده» در دهه 1990 انجام داد، زمانی که افغانستان را به عنوان پایگاه پشتیبان برای جذب، آموزش و پنهان‌سازی استفاده کرد. و اگرچه گزارش کارشناسان سازمان ملل به این نکته اشاره می‌کند که «قصد (القاعده)» تغییر نکرده و آنها در حال آماده‌سازی برای حملات تروریستی بیشتر از افغانستان هستند، اما «طالبان» تاکنون متعهد به وعده خود برای عدم اجازه استفاده از افغانستان به عنوان پایگاه برای توطئه‌های تروریستی در خارج باقی مانده است. شایان ذکر است که آمادگی برای حملات «القاعده» در 11 سپتامبر 2001 درون خود گروه بحث‌هایی را در مورد جواز شرعی آن بدون اجازه «طالبان» برانگیخت. آیا تاریخ دوباره تکرار خواهد شد؟

دود ناشى از حمله هوایی آمریکا در كابل ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲... آمریکایی‌ها اعلام کردند که ایمن الظواهری را کشته‌اند (آ.ف.پ)

تهدید «القاعده» در پایین‌ترین سطح از 1996 است

با وجود نگرانی از خطرات بازگشت «القاعده» به افغانستان، به نظر می‌رسد که ایالات متحده مطمئن است که این گروه در حال حاضر در ضعیف‌ترین مرحله خود از زمان انتقال از سودان به افغانستان در سال 1996 است.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به سئوالات «الشرق الأوسط» گفت: «ما ارزیابی می‌کنیم که توانایی (القاعده) برای تهدید ایالات متحده از افغانستان یا پاکستان ممکن است در پایین‌ترین سطح از زمانی که گروه به افغانستان از سودان در سال 1996 منتقل شد، باشد».
او افزود که «نگرانی دائمی و مهم‌تر ایالات متحده در افغانستان مربوط به این است که این کشور دوباره نمی‌تواند به عنوان پایگاه برای حملات تروریستی علیه ایالات متحده عمل کند».
در مورد نشانه‌های بازگشت «القاعده» به افغانستان، گفت: «ما با استفاده از رویکردی که شامل تمامی دولت آمریکا می‌شود و با همکاری با شرکا و متحدان، در تلاش برای جلوگیری از ظهور مجدد تهدیدات خارجی از افغانستان هستیم»، و افزود: «ما به طور مداوم بر روی(حرکت) طالبان فشار می‌آوریم تا به تعهدات خود در زمینه مقابله با تروریسم پایبند باشد».
«الشرق الأوسط» سئوالاتی درباره ادعاهای بازگشت «القاعده» به افغانستان به وزارت خارجه دولت «طالبان» ارسال کرد، اما تا زمان انتشار این گزارش، پاسخی دریافت نکرد.