عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم

وی به «الشرق الأوسط» گفت که درهای سازمان آزادیبخش فلسطین به روی هر کسی که وحدت نمایندگی و تعهدات بین المللی آن را به رسمیت بشناسد باز است

عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم
TT

عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم

عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم

محمود عباس ، رئیس‌ تشكيلات خودگردان فلسطین با تاکید بر عزم تشکیلات برای همکاری با همه طرف‌های عربی ، منطقه‌ای و بین‌المللی به منظور «جلوگیری از وقوع نكبه‌ای جدید برای مردم فلسطین» گفت که حمله «طوفان الاقصی» برای همه غافلگیرکننده بود و «هیچ‌کس انتظار آن را نداشت.»
عباس در گفت و گو با «الشرق الأوسط» تاکید كرد، درهای پیوستن به سازمان آزاديبخش فلسطين «ضمن تاکید بر لزوم پایبندی به وحدت نمایندگی سازمان و احترام به تعهدات عربی و بین المللی آن و تصمیمات شوراهاى ملت فلسطین » باز است. وی معتقد است که جنبش «حماس » همچنان از تعهد به نتایج گفتگوها كه با هدف از بین بردن اثرات تفرقه «حاصل از کودتا » برگزار شد، طفره می رود.
او بر اين باور است که دولت جو بایدن، «فشار واقعی و جدی» بر دولت اسرائیل برای تحکیم مسیر راه حل سیاسی که منجر به تشکیل کشور مستقل فلسطین می شود، اعمال نکرده است. او از غیبت «شریک اسرائیلی» پس از تبدیل شدن بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر به «مانع» روند صلح سخن گفت. وی با بیان اینکه موضوع تشکیل دولت جدید یک موضوع داخلی فلسطین است، گفت: ما برای حفاظت از تصمیم مستقل فلسطین هزینه های گزاف و كلانى پرداختیم و به هیچکس اجازه مداخله و کنترل آن را نخواهیم داد. متن گفتگو را در ادامه می خوانید:
* آقای رئیس، آیا ما در راه تشکیل کشور فلسطین هستیم یا به سمت نکبه دوم مى رويم؟
ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی به پایتختی بیت المقدس شرقی یکی از اصول ثابت ملی ما و مطابق با تصمیمات همه شوراهای ملی فلسطین است. ما برای به رسمیت شناختن کامل بین المللی این کشور و ارتقای جایگاه آن در سازمان ملل به یک کشور عضو کامل تلاش می کنیم. در عین حال، مردم ما در برابر همه تلاش‌هایی که مى خواهند آنها را از سرزمینشان ريشه كن كنند مى ايستند. ما در همه سطوح با طرف‌های ذیربط عربی، منطقه‌ای و بین‌المللی همکاری مى كنيم تا با جلوگیری از آوارگی، از یک نكبه جدید برای مردم فلسطین جلوگیری کنیم، چه در نوار غزه، چه در کرانه باختری و چه در قدس شرقی، و این همان چیزی است که ما به تمام جهان و به ویژه دولت آمریکا هشدار دادیم و خاطرنشان کرديم که چنین اقدام خطرناکی عواقب فاجعه‌باری برای منطقه و جهان خواهد داشت و منطقه را در وضعیت بی ثباتی فرو خواهد برد.

اشتباه بزرگ اسرائیل

  • راه حلی که مانع از فاجعه ای مى شود که غزه در حال تجربه آن است چه مشخصاتی دارد؟

فاجعه‌ای که غزه و بقیه سرزمین‌های فلسطینی از سر می‌گذرانند بی‌سابقه است، ماشین کشتار اسرائیل برای نابود ساختن همه اجزای تشکیلات فلسطینی دست به تخریب سیستماتیک و عمدی می‌زند و بر اين باور است که این اقدامات امنیت و ثبات را به همراه خواهد داشت. اشتباه بزرگی که تاوان گزاف آن را خواهد پرداخت، زیرا تنها راه دستیابی به امنیت و صلح توقف فوری این جنگ، خروج ارتش اشغالگر از کل نوار غزه بدون قطع هیچ وجهی از خاك آن و تسریع ورود کمکهای امدادی و پزشکی به نوار است، زیرا ما هرگز و به هيچ قيمتى اجازه نمى دهيم مردم فلسطین از سرزمین خود آواره شوند، سپس راه برای آغاز راه حل سیاسی بر اساس قطعنامه های مشروعیت بین المللی و ابتکار صلح عربی هموار مى شود كه با به رسمیت شناختن کشور فلسطین، عضویت کامل آن در سازمان ملل با تصمیم شورای امنیت سازمان ملل و برگزاری کنفرانس بین المللی صلح با تضمینهای جهانى و جدول زمانی مشخص براى پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین با پایتخت آن، بیت المقدس شرقی، در مرزهای 1967 توسط اسرائیل آغاز می شود.
اسراییل تمام راه حلهای امنیتی و نظامی را علیه ملت فلسطین آزموده و همه ناکام بوده اند و اکنون زمان آن فرا رسیده که جامعه جهانی به ویژه دولت آمریکا نظر خود را در باره اجرای قطعنامه های مشروعیت بین المللی و حقوق بین الملل بیان کند.

  • آیا آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، تعهدی مبنی بر به رسمیت شناختن کشور فلسطین به شما ابلاغ کرد؟

ما بارها با مقامات دولت ایالات متحده ملاقات کردیم (بلینکن پنج بار، جیک سالیوان و ویلیام برنز چندین بار) و از آنها وعده هایی در مورد راه حل دو کشوری و حمایت از تلاشها برای دستیابی به صلح مبتنی بر مشروعیت بین المللی شنیدیم. گفتگوهایى عمیق و مستمر با آنها داشتيم، اما در زمین واقعيت هیچ اتفاقی نیفتاد. به این معنی که دولت پرزیدنت بایدن فشار واقعی و جدی بر دولت راستگرای اسرائیل اعمال نکرد تا شاهد تحقق عملی این اظهارات باشيم، زیرا رژیم اشغالگر اسرائیل رویکرد روشنی را برای از بین بردن تمام پایه‌هایی که روند سیاسی بر آن استوار است، اعمال می‌کند.

و علناً قطعنامه های مشروعیت بین المللی از جمله راه حل دو كشورى را رد مى كند و دست به تجاوز همه جانبه به مردم فلسطین و کشتارهای خونین و پاکسازی قومی به ویژه در نوار غزه و خشونت و تبعیض نژادی در کرانه باختری رود اردن و قدس شرقی مى زند.
ایالات متحده به حمایت و پشتيبانى از این اشغال ادامه می دهد و این باعث می شود که بگوییم مهم نیست که ما چه می شنویم یا دولت آمریکا چه می گوید، بلکه مهمتر این است که در عمل چه اتفاقی می افتد و این مهم است. این چیزی است که ما از دولت آمریکا می خواهیم که آن را اجرا کند تا بتوانیم با یک روند سیاسی جدی و روشن بر اساس مشروعیت قوانین بین المللی، امنیت و ثبات را برای همه فراهم كنيم. راه حل مستلزم «اراده صادقانه آمریکایی» است.

  • آیا سازوکاری وجود دارد که افق سیاسی را از طریق قطعنامه شورای امنیت یا فرمول دیگری باز کند؟

سازوکار مشخص است، اما تنها نیاز به اجرا دارد که عبارت است از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر اعطای عضویت کامل به کشور فلسطین در سازمان ملل و برگزاری کنفرانس بین المللی صلح با حضور همه طرفهای بین المللی تحت قانون زیرمجموعه سازمان ملل، که از آن مکانیسمی برای اقدام پدید خواهد آمد که با تضمینهای بین المللی روشن حمایت می شود. روندى سیاسی که بر اساس یک جدول زمانی مشخص است که همه طرفها به آن متعهد هستند، مطابق با قوانین بین المللی و قطعنامه های مشروعیت بین المللی مرتبط. این تنها به اراده بین المللی صادقانه، به ویژه از سوی دولت آمریکا نیاز دارد.

  • آیا تأسیس کشور فلسطین مشروط به به رسمیت شناختن کشور اسرائیل و تضمین امنیت بین المللی برای دولت عبری است؟

بر اساس معاهده اسلو، بین سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل به رسمیت شناخته شد و بر اساس آن، قراردادهای دوجانبه موقت با ضمانت‌های بین‌المللی به امضا رسيد. مسائل حل شد و توافقنامه صلح بین کشورهای فلسطین و اسرائیل امضا شد.
ما به نوبه خود به اجرای همه تعهدات خود با وجود ناسازگاری اسرائیل و رد کلیه قطعنامه های مشروعیت بین المللی و حتی سرپیچی از قوانین بین المللی پايبند هستیم، با علم به اینکه کشور فلسطین وجود دارد و نهادهای آن مطابق با بهترين استانداردهای بین المللی عمل می کنند. هنگامی که این امر محقق شود، به رسمیت شناختن موجود و متقابل بین دولتهای فلسطین و اسرائیل و با تضمینهایی که بین طرفهای مربوطه توافق می شود، وجود خواهد داشت. آنچه اکنون لازم است، به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط اسرائیل است.

  • آیا پیوستن «حماس» به سازمان آزادیبخش فلسطین، آن را ملزم به به رسمیت شناختن اسرائیل، که این سازمان قبلاً تأیید کرده بود، می کند؟

ما بارها گفته‌ایم و تاکید کرده‌ایم که سازمان آزادیبخش فلسطین تنها نماینده قانونی مردم فلسطین است و هرکس بخواهد به این سازمان بپیوندد باید به وحدت نمایندگی سازمان، برنامه سیاسی روشن و تعهدات بین‌المللی آن پایبند باشد و موافقتنامه های منعقد شده توسط سازمان آزادیبخش فلسطین با همه طرفهای بین المللی که بر اساس آن تشکیلات خودگردان ملی فلسطین تأسيس شد را تایید کند. از این رو همواره تاکید کرده ایم که با توجه به اینکه سازمان آزادیبخش فلسطین خانه همه فلسطینی ها است، ضمن تاکید بر لزوم پایبندی به وحدت نمایندگی این سازمان و احترام به تعهدات عربی و بین المللی و تصمیمات شوراهای ملی فلسطین، درهای پیوستن به این سازمان به روی همه طیفهای کنش سیاسی فلسطین باز است.

سوال « روز بعد»

  • آیا مقامات ملی آماده اداره نوار غزه در آنچه «روز پس از جنگ» نامیده می شود، هستند؟

تشکیلات ملی فلسطین نوار غزه را ترک نکرده است تا زمانی به نوار غزه بازگردد. از زمان کودتای جنبش «حماس» در سال 2007، دولت فلسطین بیش از 140 میلیون دلار در ماه به (برق، آب، سوخت، بیمارستانها، حقوق بازنشستگان و توسعه اجتماعی) این نوار مى پردازد، این وظیفه ما در قبال مردم غزه است. ما در قبال باریکه غزه مسئول بودیم و هستیم و در قبال آن مسئول خواهیم ماند و به وظیفه خود در قبال مردم خود در نوار غزه مانند بقیه سرزمین فلسطین در کرانه باختری و شرق بیت المقدس عمل خواهیم کرد. به محض پایان تجاوز به مردم ما در نوار غزه، ما آماده هستیم تا کار را برای کاهش درد و رنج مردم خود آغاز کنیم و وظایف خود را که به عنوان یک مرجع ملی فلسطین به ما سپرده شده است در قبال همه مردم فلسطین و در همه مکان‌های آنها انجام دهیم.

  • آیا نهادهای مرجع توانایی ایفای این نقش را دارند؟ آیا بلینکن درخواست بازسازى آن را کرد؟ آیا او هم خواستار تشکیل دولت تکنوکرات يا توافقى بود؟

نهادهاى کشور فلسطین مطابق با بالاترین استانداردهای بین المللی ايجاد شده اند و می توانند وظایف محوله را تا حد ممکن انجام دهند، چه در کرانه باختری، چه در نوار غزه و چه در شرق بیت المقدس.

تشکیل دولت جدید فلسطین یک تصمیم داخلی فلسطین است که به منظور مراقبت و حفاظت از عالی ترین منافع مردم فلسطین و عدم تسلیم در برابر هیچ خواسته خارجی اعم از منطقه ای و بین المللی اتخاذ شده است. ما برای حفاظت از تصمیم ملی مستقل فلسطین هزینه گزافی پرداختیم و به کسی اجازه مداخله در آن یا تلاش برای کنترل آن را نخواهیم داد.

موضع سعودى « شرافتمندانه و تاریخی» است

  • شما از بیانیه سعودى که بر تقدم به رسمیت شناختن كشور بر صلح همه جانبه و عادی سازی روابط تاکید کرد، استقبال کردید. روابط خود با سعودی را چگونه توصیف می کنید؟

مواضع پادشاهی عربى سعودی از زمان بنیانگذار آن، ملک عبدالعزیز آل سعود رحمه الله تا خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهد اعلیحضرت شاهزاده محمد بن سلمان مواضع تاریخی، شرافتمندانه، معتبر و ثابتی در قبال مردم فلسطین و آرمان عادلانه آن است.
بیانیه سعودی که مواضع و اصول پادشاهی را در قبال مسئله فلسطین تأیید می کند، چیزی جز ادامه این سير و راه بزرگ و مواضع شجاعانه ای که پادشاهی همیشه در قبال فلسطین و مردم آن اتخاذ کرده و تلاشهای خستگی ناپذیر خود در راستای احقاق حقوق ملت فلسطین در آزادی و استقلال و ایجاد کشور مستقل خود با پایتختی بیت المقدس شرقی نيست. همه ما به این حمایت قاطع و محکم سعودی، به ویژه در این شرایط خطرناکی که منطقه و جهان از آن عبور می‌کند، اطمینان داریم که با قطعنامه‌های مشروعیت بین‌المللی و ابتکار صلح عربی منطبق است و همچنین میزان رایزنی‌های مستمر و پيوسته و هماهنگی بین پادشاهی عربى سعودی و دولت فلسطین و استحکام روابط برادرانه ای که ما را پیوند می دهد و متحد می کند را نشان می‌دهد. ما به طور مداوم با رهبری سعودى به رهبری خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهدش، اعلیحضرت شاهزاده محمد بن سلمان در تماس هستیم.

نتانیاهو سنگ مانع است

  • آیا فکر می کنید که بنیامین نتانیاهو هنوز هم برای ایفای نقش یک شریک در جستجوی صلح مناسب است؟

ما با صراحت می گوییم که در حال حاضر هیچ شریکی از اسرائیل برای ایجاد صلح عادلانه و پایدار وجود ندارد و به جهان اعلام کردیم که نتانیاهو به وضوح به عنوان یک مانع در راه دستیابی به یک راه حل سیاسی مبتنی بر مشروعیت و قوانین بین المللی است. اعتقادی به دستیابی به صلح و پایان دادن به اشغالگری ندارد تا فلسطینی ها و اسرائیلی ها بتوانند به جای جنگ در امنیت و ثبات زندگی کنند، راه حل و آرزویی که بارها و بارها شکست خورده است، با این حال بر پیشبرد آن اصرار دارد.
من معتقدم که اکنون همه جهان به خوبی از صحت اظهارات ما آگاه است که نتانیاهو به مانعی در برابر تلاش‌های بین‌المللی كنونى برای توقف جنگ اسرائیل و دنبال کردن یک مسیر سیاسی مبتنی بر مشروعیت بین‌المللی تبدیل شده كه مى تواند مانع تکرار بحران‌ها و تشدید تنش‌هایی که در حال حاضر رخ می‌دهد و کل منطقه از آن رنج می‌برد بشود. اظهارات نتانیاهو مبنی بر رد راه حل دو کشوری و ادامه جنگ غزه که اعلام کرد، گواه روشنی بر رد علنی او از راه صلح و دستیابی به امنیت و ثبات است و تنها به منطق اشغال، زور و شهرك سازى اعتقاد دارد.

  • نتانیاهو یک کمپین وحشیانه علیه « آنروا» به راه انداخت. شما این موضوع را چگونه می بینید؟

آژانس امداد و کار فلسطین برای آوارگان فلسطینی (UNRWA) با قطعنامه شماره 302 سازمان ملل متحد در 18 دسامبر 1949 برای خدمت رسانی به آوارگان فلسطینی که به اجبار از سرزمین خود آواره شده اند تشکیل شد و تا زمان رفع مشکل آنها به طور عادلانه مطابق با قطعنامه های مربوطه مشروعیت بین المللی، از جمله قطعنامه 194 حل و فصل شود به کار خود ادامه خواهد داد. مسئله پناهندگان هسته اصلی آرمان فلسطین و بقیه مسائل مربوط به وضعیت نهایی است.
تهدید به انحلال « آنروا» تهدیدی برای مجازات میلیون ها نفر از مردم فلسطین به صورت ناعادلانه و غیرانسانی است، به ویژه که آنها در سال 1948 از سرزمین خود آواره شدند و اسرائیل همچنان علیه آنها دست به جنایت می زند که آخرین آنها جنگ نسل کشی در نوار غزه است. ما به جهان گفتیم که قبل از هر اقدامی باید منتظر نتیجه تحقیقات انجام شده توسط « آنروا» باشیم، اما واضح است که کشوری در حال تلاش برای انحلال و پایان دادن به نقش « آنروا» است تا بتواند پروژه های خود را برای انحلال اجرا کند. موضوع آوارگان در مسیر انحلال کل موضوع فلسطین و به دور از مشروعیت بین المللی و قوانین بین المللی که ما هرگز اجازه آن را نخواهیم داد و با کشورها و طرفهای ذیربط برای جلوگیری از این امر ارتباط برقرار کرده ایم.

  • آیا درست است که «حماس» پذیرفته، «روز بعد» در غزه مرجعیت نخواهد داشت؟ در ازای آن چه می خواهد؟

«حماس» باید به این سوال پاسخ دهد.

تلاش برای آتش زدن کرانه باختری

  • آیا ترس از وقوع یک انتفاضه جدید در کرانه باختری وجود دارد؟

مقامات اشغالگر اسرائیل از زمانی که تجاوزات خود را علیه مردم فلسطین در نوار غزه آغاز کردند، با سیاستهای کشتار، دستگیری و یورش به شهرها، روستاها و اردوگاه های فلسطینی سعی در آتش زدن کرانه باختری و بیت المقدس شرقی و حمایت از شهرک نشینان تروریست برای انجام جنایات فجیع خود علیه مردم ما داشتند. و ما با همه کشورها ارتباط برقرار کرده ایم، به ویژه دولت آمریکا به آنها اطلاع داده ایم که ادامه این اقدامات اسرائیل منجر به شعله ور شدن اوضاع خواهد شد به گونه ای که هیچ کس نتواند پيامدهاى آن را کنترل یا پیش بینی کند. اما هیچ فشار واقعی و جدی که اسرائیل را مجبور به توقف این جنایات کند وجود ندارد و با اين وجود ما به تلاش خود برای حفظ آرامش و جلوگیری از تشدید تنش ادامه می دهیم تا از مردم خود محافظت کنیم و فرصت را برای اشغالگران اسرائیل برای سوء استفاده از اوضاع و شعله ور ساختن اوضاع از دست بدهیم كه منجر به وقوع یک انتفاضه جدید می شود، زیرا هدف آنها جلوگیری از دستیابی به یک راه حل سیاسی است. اسرائیل در تلاش است تا با توسل به تشدید تنش در منطقه، از تحقق آن فرار کند.

  • آیا طرح ديدارى بین شما و رهبری «حماس» وجود دارد؟

ما مانعى در راه ديدار با رهبران «حماس» نمی بينیم و از زمان کودتای سال 2007 با آنها ملاقات کرده ایم و توافقات زیادی برای پایان دادن به کودتا منعقد کرده ایم، همانطور که در توافقات مکه، مصر، الجزایر و موارد دیگر اتفاق افتاد که جدیدترین آنها العلمین است و ما به تمام تلاشهای عربی و بین المللی برای پایان دادن به شكاف پاسخ داده ایم، اما مسائلی وجود دارد که باید رعایت شود تا از مرحله اختلاف بگذريم تا به همه نشانه هاى پنهانى و مظاهر تفرقه پایان دهد، تا یک اقتدار و یک سلاح مشروع و یک قانون و یک تعهد داشته باشیم که سازمان آزادیبخش فلسطین تنها نماینده مشروع مردم فلسطین باشد و به توافقات بین المللی تعهد داشته باشیم. و بعد از آن آماده برگزارى انتخابات عمومی مردم فلسطین مى شويم تا از طريق صندوق رای تعیین کنند چه کسی را انتخاب مى کنند و ما به گواه جامعه جهانی تجربیات موفق قبلی در این زمینه داریم. ما سه انتخابات سراسری را برگزار کردیم که مطابق با بالاترین سطوح صداقت و شفافیت بود.

  • آیا از عملیات «طوفان الاقصی» یا میزان دستاوردهای آن در روز اول شگفت زده شدید؟

این حمله برای همه غافلگیرکننده بود و هیچکس انتظار آن را نداشت و از زمان کودتای سال 2007 ما هیچ رابطه ای با «حماس» نداشتیم. باوجود همه ابتکارات ارائه شده توسط برادران و دوستان در جهان برای پایان دادن به اختلاف، رهبری «حماس» به بهانه های واهی از آنها طفره می رود که آخرین آن در دیدار دبیران کل گروه های فلسطینى در ژوئیه گذشته در العلمين مصر بود که پرونده آشتی و پیوستن به سازمان آزادیبخش فلسطین و تشکیل کمیته ای برای پیگیری مسائل مورد توافق قرار گرفت، «حماس» تاکنون به دعوت برای حضور در جلسات پاسخ نداده و این کاری است که همیشه انجام مى دهد.

  • آیا به انتصاب معاونت فکر کرده ای؟ آیا برای مدیریت غزه به شرکای امنیتی، عرب یا دیگران نیاز دارید؟

این موضوع مشمول قانون اساسی فلسطین است که جز با تشکیل شورای ملی فلسطین یا در صورت برگزاری انتخابات عمومی و انتخاب شورای قانونگذاری جدید که اصلاحیه این ماده را تایید می کند قابل اصلاح نیست.
در مورد بخش دوم سئوال، ما در همه مسائل با برادران عرب خود در حال رایزنی و هماهنگی دائمی هستیم. در مورد پرونده امنیتی، زمانی که تشکیلات خودگردان ملی فلسطین به اعمال اختیارات خود در نوار غزه بازگردد و رهبر سیاسی آنجا شود، ما به همکاری با همه طرفهایی که مایل به مشارکت در روند بازسازی نوار غزه هستند، نگاه مثبت خواهیم داشت.



مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
TT

مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

ولیعهد رؤیاهای پادشاه را به واقعیت تبدیل کرد و به شکلی آن را محقق ساخت که عربستان امروز را به چیزی متفاوت بدل کرده است

با فرا رسیدن هشتمین سالگرد بیعت شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، زمان اندکی درنگ می‌کند تا بر مرحله‌ای بی‌سابقه در تاریخ سعودی گواهی دهد. در روز ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ رمضان ۱۴۳۸ هـ)، فرمان پادشاه سلمان برای انتخاب شاهزاده محمد به این منصب صادر شد و در آن شب مبارک، سعودی‌ها با ولیعهد بیعت کردند.
این لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ سعودی بود که در آن، این رهبر استثنایی آشکار شد؛ شخصیتی که آرزوهای ملت خود را همراه با میراث و تاریخ پرافتخار، جایگاه جهانی و وزن تمدنی آن بر دوش گرفت.
سعودی‌ها از طریق بیعت، به ویژگی منحصربه‌فرد نظام سیاسی خود و اصالت اسلامی آن می‌نگرند و مشروعیت قانون اساسی کشور را که بر پذیرش و رضایت مردمی استوار است، تأیید می‌کنند؛ مشروعیتی که در عمق وجدان ملت و حاکمان سعودی ریشه دارد. این رابطه، بنیان مستحکم قرارداد اجتماعی سعودی را تثبیت می‌کند و درعین‌حال، دستاوردهای دولت مدرن خود و گام‌های استوار آن به‌سوی آینده را به یاد می‌آورند.
انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، سرآغاز مرحله‌ای جدید بود که در آن، نوسازی با بلندپروازی و برنامه‌ریزی جسورانه با تلاش خستگی‌ناپذیر درهم‌آمیخت. این تصمیم، صرفاً یک انتقال سیاسی نبود، بلکه پاسخی ضروری به نیاز رهبری‌ای بود که دیدگاهی متفاوت دارد، بر اراده استوار است و معتقد است که آینده ساخته می‌شود، نه اینکه صرفاً منتظر آن ماند.
شاهزاده محمد بن سلمان توانایی‌های استثنایی و مهارت‌های رهبری برجسته‌ای از خود نشان داد که او را به بهترین گزینه برای ولایت‌عهدی، دومین منصب مهم پس از پادشاه، تبدیل کرد؛ منصبی که نماد ثبات، استحکام پایه‌های سلطنت و تداوم سلسله حاکم است. او همچنین ریاست هیئت وزیران و شورای امور سیاسی و امنیتی را بر عهده دارد؛ شورایی که مسئول سیاست‌ها و راهبردهای امنیت ملی و سیاست داخلی و خارجی کشور است. علاوه بر این، او ریاست شورای امور اقتصادی و توسعه را نیز به عهده دارد که مسئول پرونده‌های اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای، ازجمله بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات است. بنابراین، او بر تدوین سیاست‌ها و راهبردهای تمام بخش‌های دولتی نظارت دارد و اجرای آن‌ها را پیگیری می‌کند.
فراموش نشدنی است که او معمار «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» است؛ کسی که اهداف آن را تعیین کرد و بر حسن اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های آن نظارت دارد.
تمامی این مسئولیت‌های اجرایی که پادشاه به ولیعهد سپرده بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ (ربیع‌الأول ۱۴۴۴ هـ) با انتصاب او به ریاست هیئت وزیران، به اوج خود رسید. این نخستین باری در ۶۰ سال گذشته بود که پادشاه، رئیس هیئت وزیران نبود. بررسی جزئیات حقوقی و تاریخی این فرمان سلطنتی ممکن است طولانی باشد، اما نکته مهم، اعتماد کامل و تفویض مطلق اختیارات از سوی پادشاه به ولیعهد برای اداره تمامی این مسئولیت‌ها و رسیدگی به حجم گسترده‌ای از پرونده‌ها است؛ موضوعی که در اندازه دستاوردهای محقق‌شده منعکس می‌شود.
ولیعهد، دیدگاه‌های پادشاه را به واقعیتی ملموس تبدیل کرده و به شیوه‌ای شگفت‌انگیز، سعودی امروز را به کشوری متفاوت بدل کرده است. بااین‌حال، این تغییر به‌عنوان انقطاع از مراحل پیشین نیست، بلکه تداوم آن‌ها محسوب می‌شود و ثبات در اصول و مبانی تأسیس دولت، اتکا بر میراث تاریخی و عمق تمدنی آن را نشان می‌دهد.

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

جامعیت چشم‌انداز

هنگامی که به اعلام چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی در آوریل ۲۰۱۶ (رجب ۱۴۳۷ هـ) نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود: آیا سعودی‌ها انتظار این همه دستاورد را داشتند؟ پاسخ مستقیم: خیر. بسیاری از ناظران و تحلیلگران در زمان اعلام این چشم‌انداز، تنها بر ابعاد اقتصادی آن تمرکز کردند و از این نکته غافل شدند که این چشم‌انداز، یک پروژه‌ نوسازی جامع و برنامه‌ای اصلاحی فراگیر در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزه‌هاست.
با گذشت زمان، ویژگی‌های این چشم‌انداز بیش از پیش آشکار شد و دستاوردهای امروز در تمامی سطوح، گواه این امر است. اگر تنها به بخشی از آنچه در یک سال اخیر تحقق یافته، نگاه کنیم، بزرگی این موفقیت‌ها را درک خواهیم کرد.
- سعودی رتبه اول جهانی را در شاخص اعتماد ادلمن ۲۰۲۴ (گزارش اعتماد) از نظر میزان اعتماد شهروندان به دولت خود کسب کرد.
- رتبه دوم جهانی در شاخص تحول فناوری شرکت‌ها.
- رتبه چهارم جهانی در شاخص توسعه دولت الکترونیک و خدمات دیجیتال سازمان ملل.
- نرخ بیکاری در میان سعودی‌ها در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ درصد کاهش یافت، که به سطح هدف‌گذاری‌شده در چشم‌انداز ۲۰۳۰ (۷ درصد) بسیار نزدیک است.
- درصد مالکیت مسکن در میان خانواده‌های سعودی به ۶۳.۷ درصد افزایش یافت، که در حال نزدیک شدن به هدف ۷۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰ است. این دو حوزه (اشتغال و مسکن) از جمله مهم‌ترین چالش‌های گذشته بودند.
- سعودی رتبه نخست رشد تعداد گردشگران بین‌المللی در میان کشورهای سازمان ملل را کسب کرد.
- سعودی در میان کشورهای گروه ۲۰ بالاترین نرخ رشد درآمدهای گردشگری را به ثبت رساند.
- برای اولین بار، میزبانی دو رویداد بین‌المللی بزرگ را به دست آورد: اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی ۲۰۳۴.
سعودی در کنار همه این‌ها، همچنان بهترین خدمات را به میلیون‌ها حاجی و زائر ارائه می‌دهد و با بیشترین تلاش ممکن از حرمین شریفین و زائران آن‌ها مراقبت می‌کند.
افزون بر این، دستاوردهای عظیم در زمینه‌های آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و خدمات شهری در سطح ملی، و رهبری در کمک‌های بشردوستانه و امدادرسانی جهانی را نیز نباید نادیده گرفت. همچنین، در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزش تحولات چشمگیری رخ داده که شمارش آن‌ها دشوار است.

چشم‌انداز سیاسی

اما اگر بخواهیم ابعاد سیاسی چشم‌انداز را که از آغاز حکومت ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ (۱۴۳۶ هـ) پایه‌گذاری شد، درک کنیم، می‌توان گفت که هدف این سیاست، قرار دادن سعودی در جایگاهی شایسته در صحنه بین‌المللی و تثبیت موقعیت آن به عنوان قدرتی دیپلماتیک با نفوذ جهانی است. این سیاست همچنین بر استفاده حداکثری از منابع و ظرفیت‌های کشور از طریق ایجاد شراکت‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی و متنوع‌سازی روابط بین‌المللی تأکید دارد.
شاهدی بر این موضوع، سفر ملک سلمان به آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۵ (ذی‌القعده ۱۴۳۶ هـ) است، جایی که شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار ملک سلمان با باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طرح شراکت راهبردی قرن بیست‌ویکم را ارائه کرد. این طرح به عنوان تکمیل‌کننده روابط موجود توصیف شد و ملک سلمان و اوباما از دستیاران خود خواستند که سازوکار اجرای این شراکت را طراحی کنند. توسعه این شراکت در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر، در دسامبر ۲۰۲۲ (جمادی‌الاول ۱۴۴۴ هـ)، ملک سلمان و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، توافقنامه شراکت راهبردی جامع میان سعودی و چین را امضا کردند.
علاوه بر این، سعودی روابط راهبردی خود با روسیه را نیز تقویت کرد و با همکاری نزدیک در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در ائتلاف اوپک پلاس ایفا نمود که به ثبات قیمت‌های جهانی نفت کمک شایانی کرد.
تمامی این اقدامات نشان می‌دهد که چشم‌انداز ۲۰۳۰ فراتر از یک برنامه اقتصادی است؛ این یک نقشه راه جامع برای نوسازی کشور و تثبیت جایگاه سعودی به عنوان یک قدرت جهانی در همه ابعاد است.

شراکت‌ها و میانجی‌گری‌ها

سعودی در سال‌های اخیر موفق شده است روابط خود را با قدرت‌های جهانی به شکل چشمگیری تقویت کند. این امر نتیجه رهبری هوشمندانه‌ای است که مسیر شراکت‌های استراتژیک قرن بیست‌ویکم را ترسیم و اجرا کرده است. این شراکت‌ها بر تقویت منافع مشترک با کشورهای تأثیرگذار استوار است و بر اساس درکی عمیق از نیازهای جهان امروز، تعادلی را برقرار کرده که به نفع همه طرف‌هااست.
در دنیای امروز، حفظ روابط استراتژیک مؤثر همزمان با آمریکا، روسیه و چین کار آسانی نیست. با این حال، سعودی موفق شده اصول و مسیر خود را حفظ کند و در عین حال، احترام و قدردانی نه‌تنها از سوی رهبران جهان، بلکه حتی از سوی ملت‌ها را نیز به دست آورد.
این شراکت‌های بزرگ و تفاهمات در زمینه‌های گوناگون، در حالی شکل گرفته که سعودی همواره بر استقلال تصمیم‌گیری و برابری در تعاملات تأکید داشته است. این امر از سوی تمامی کشورهایی که با سعودی تعامل دارند، کاملاً درک و پذیرفته شده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز این اصل را در سفر خود به ایالات متحده به‌روشنی بیان کرد. او در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید گفت:
«ما رابطه خود را با ایالات متحده، رابطه‌ای مفید برای جهان و منطقه خود می‌دانیم... امیدواریم که این رابطه همچنان ادامه یابد و به صلح جهانی کمک کند... کشور ما، به لطف خدا، نیازی به چیزی ندارد، اما برای ما مهم است که ثباتی برقرار باشد که به نفع مردم منطقه باشد.»
اگر به دستاوردهای سیاسی سعودی در چند سال گذشته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این کشور دارای یک چشم‌انداز سیاسی مستقل و پویااست. میانجی‌گری سعودی بین آمریکا و روسیه نمونه‌ای از این سیاست است.
در طول دهه‌های گذشته، سعودی همواره نقش یک میانجی صلح در جهان عرب و اسلام را ایفا کرده است. اما در سال‌های اخیر، این کشور تلاش‌های گسترده‌ای برای حل چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در تعامل با آمریکا، چین، کشورهای اروپایی، روسیه، اوکراین، ایران، هند و پاکستان انجام داده است. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، شخصاً این تلاش‌ها را هدایت کرده است.
امروز، نقش میانجی‌گری سعودی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و این کشور به بزرگ‌ترین «میانجی خیر» در جهان تبدیل شده است. سعودی نه‌تنها در پی پایان دادن به جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است، بلکه الگویی الهام‌بخش از یک کشور پیشرو را ارائه می‌دهد که هدفش استفاده از قرن بیست‌ویکم برای شکوفایی بشریت است، نه تکرار جنگ‌ها و رقابت‌های ویرانگر قرن بیستم.

شایستگی رهبری

دستاوردهای اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰، از جمله افزایش تأثیر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و افزایش بهره‌وری مالی کشور، به یک الگوی جهانی تبدیل شده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در هنگام امضای فرمان تأسیس صندوق سرمایه‌گذاری ملی آمریکا، به موفقیت‌های صندوق سرمایه‌گذاری عمومی سعودی اشاره کرد و آن را یک نمونه موفق جهانی دانست.
امروز، جهان به‌خوبی درک کرده است که قدرت سعودی دیگر فقط در نفت و سرمایه‌گذاری‌هایش خلاصه نمی‌شود. بلکه این کشور توانسته است با رهبری کارآمد و مدیریت هوشمندانه، اقتصاد خود را متحول کند و در بازه‌ای کوتاه، به دستاوردهایی برسد که بسیاری از کشورها طی دهه‌ها قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند.
نمونه‌ای از این موفقیت، میانجی‌گری سعودی بین دو قدرت بزرگ جهانی، آمریکا و روسیه، در «قصر الدرعیه» ریاض است؛ اتفاقی که هیچ‌کس تصور آن را نمی‌کرد.
یکی از دلایل اعتماد قدرت‌های جهانی به رهبری سعودی، درک عمیق این کشور از منافع، اولویت‌ها و تعاملات جهانی است. بی‌طرفی مسئولانه در مذاکرات صلح و سرمایه‌گذاری در روابط استراتژیک با قدرت‌های جهانی، باعث شده که سعودی به عنوان کشوری که صرفاً به دنبال منافع خود در خارج از مرزهایش نیست، بلکه به دنبال ایجاد ثبات و پیشرفت جهانی است، مورد احترام قرار گیرد.
امروز، سعودی‌ها در سالگرد بیعت با ولیعهد خود، محمد بن سلمان، نه‌تنها آرزوها و رویاهای خود را محقق‌شده می‌بینند، بلکه شاهد هستند که او با تلاش شبانه‌روزی، کشور را به جایگاه پیشرو جهانی رسانده است.
این آغاز مسیری جدید است، مسیری که در آن دستاوردهای بیشتری رقم خواهد خورد و سعودی را در صدر کشورهای پیشرو جهان قرار خواهد داد.