عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم

وی به «الشرق الأوسط» گفت که درهای سازمان آزادیبخش فلسطین به روی هر کسی که وحدت نمایندگی و تعهدات بین المللی آن را به رسمیت بشناسد باز است

عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم
TT

عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم

عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم

محمود عباس ، رئیس‌ تشكيلات خودگردان فلسطین با تاکید بر عزم تشکیلات برای همکاری با همه طرف‌های عربی ، منطقه‌ای و بین‌المللی به منظور «جلوگیری از وقوع نكبه‌ای جدید برای مردم فلسطین» گفت که حمله «طوفان الاقصی» برای همه غافلگیرکننده بود و «هیچ‌کس انتظار آن را نداشت.»
عباس در گفت و گو با «الشرق الأوسط» تاکید كرد، درهای پیوستن به سازمان آزاديبخش فلسطين «ضمن تاکید بر لزوم پایبندی به وحدت نمایندگی سازمان و احترام به تعهدات عربی و بین المللی آن و تصمیمات شوراهاى ملت فلسطین » باز است. وی معتقد است که جنبش «حماس » همچنان از تعهد به نتایج گفتگوها كه با هدف از بین بردن اثرات تفرقه «حاصل از کودتا » برگزار شد، طفره می رود.
او بر اين باور است که دولت جو بایدن، «فشار واقعی و جدی» بر دولت اسرائیل برای تحکیم مسیر راه حل سیاسی که منجر به تشکیل کشور مستقل فلسطین می شود، اعمال نکرده است. او از غیبت «شریک اسرائیلی» پس از تبدیل شدن بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر به «مانع» روند صلح سخن گفت. وی با بیان اینکه موضوع تشکیل دولت جدید یک موضوع داخلی فلسطین است، گفت: ما برای حفاظت از تصمیم مستقل فلسطین هزینه های گزاف و كلانى پرداختیم و به هیچکس اجازه مداخله و کنترل آن را نخواهیم داد. متن گفتگو را در ادامه می خوانید:
* آقای رئیس، آیا ما در راه تشکیل کشور فلسطین هستیم یا به سمت نکبه دوم مى رويم؟
ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی به پایتختی بیت المقدس شرقی یکی از اصول ثابت ملی ما و مطابق با تصمیمات همه شوراهای ملی فلسطین است. ما برای به رسمیت شناختن کامل بین المللی این کشور و ارتقای جایگاه آن در سازمان ملل به یک کشور عضو کامل تلاش می کنیم. در عین حال، مردم ما در برابر همه تلاش‌هایی که مى خواهند آنها را از سرزمینشان ريشه كن كنند مى ايستند. ما در همه سطوح با طرف‌های ذیربط عربی، منطقه‌ای و بین‌المللی همکاری مى كنيم تا با جلوگیری از آوارگی، از یک نكبه جدید برای مردم فلسطین جلوگیری کنیم، چه در نوار غزه، چه در کرانه باختری و چه در قدس شرقی، و این همان چیزی است که ما به تمام جهان و به ویژه دولت آمریکا هشدار دادیم و خاطرنشان کرديم که چنین اقدام خطرناکی عواقب فاجعه‌باری برای منطقه و جهان خواهد داشت و منطقه را در وضعیت بی ثباتی فرو خواهد برد.

اشتباه بزرگ اسرائیل

  • راه حلی که مانع از فاجعه ای مى شود که غزه در حال تجربه آن است چه مشخصاتی دارد؟

فاجعه‌ای که غزه و بقیه سرزمین‌های فلسطینی از سر می‌گذرانند بی‌سابقه است، ماشین کشتار اسرائیل برای نابود ساختن همه اجزای تشکیلات فلسطینی دست به تخریب سیستماتیک و عمدی می‌زند و بر اين باور است که این اقدامات امنیت و ثبات را به همراه خواهد داشت. اشتباه بزرگی که تاوان گزاف آن را خواهد پرداخت، زیرا تنها راه دستیابی به امنیت و صلح توقف فوری این جنگ، خروج ارتش اشغالگر از کل نوار غزه بدون قطع هیچ وجهی از خاك آن و تسریع ورود کمکهای امدادی و پزشکی به نوار است، زیرا ما هرگز و به هيچ قيمتى اجازه نمى دهيم مردم فلسطین از سرزمین خود آواره شوند، سپس راه برای آغاز راه حل سیاسی بر اساس قطعنامه های مشروعیت بین المللی و ابتکار صلح عربی هموار مى شود كه با به رسمیت شناختن کشور فلسطین، عضویت کامل آن در سازمان ملل با تصمیم شورای امنیت سازمان ملل و برگزاری کنفرانس بین المللی صلح با تضمینهای جهانى و جدول زمانی مشخص براى پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین با پایتخت آن، بیت المقدس شرقی، در مرزهای 1967 توسط اسرائیل آغاز می شود.
اسراییل تمام راه حلهای امنیتی و نظامی را علیه ملت فلسطین آزموده و همه ناکام بوده اند و اکنون زمان آن فرا رسیده که جامعه جهانی به ویژه دولت آمریکا نظر خود را در باره اجرای قطعنامه های مشروعیت بین المللی و حقوق بین الملل بیان کند.

  • آیا آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، تعهدی مبنی بر به رسمیت شناختن کشور فلسطین به شما ابلاغ کرد؟

ما بارها با مقامات دولت ایالات متحده ملاقات کردیم (بلینکن پنج بار، جیک سالیوان و ویلیام برنز چندین بار) و از آنها وعده هایی در مورد راه حل دو کشوری و حمایت از تلاشها برای دستیابی به صلح مبتنی بر مشروعیت بین المللی شنیدیم. گفتگوهایى عمیق و مستمر با آنها داشتيم، اما در زمین واقعيت هیچ اتفاقی نیفتاد. به این معنی که دولت پرزیدنت بایدن فشار واقعی و جدی بر دولت راستگرای اسرائیل اعمال نکرد تا شاهد تحقق عملی این اظهارات باشيم، زیرا رژیم اشغالگر اسرائیل رویکرد روشنی را برای از بین بردن تمام پایه‌هایی که روند سیاسی بر آن استوار است، اعمال می‌کند.

و علناً قطعنامه های مشروعیت بین المللی از جمله راه حل دو كشورى را رد مى كند و دست به تجاوز همه جانبه به مردم فلسطین و کشتارهای خونین و پاکسازی قومی به ویژه در نوار غزه و خشونت و تبعیض نژادی در کرانه باختری رود اردن و قدس شرقی مى زند.
ایالات متحده به حمایت و پشتيبانى از این اشغال ادامه می دهد و این باعث می شود که بگوییم مهم نیست که ما چه می شنویم یا دولت آمریکا چه می گوید، بلکه مهمتر این است که در عمل چه اتفاقی می افتد و این مهم است. این چیزی است که ما از دولت آمریکا می خواهیم که آن را اجرا کند تا بتوانیم با یک روند سیاسی جدی و روشن بر اساس مشروعیت قوانین بین المللی، امنیت و ثبات را برای همه فراهم كنيم. راه حل مستلزم «اراده صادقانه آمریکایی» است.

  • آیا سازوکاری وجود دارد که افق سیاسی را از طریق قطعنامه شورای امنیت یا فرمول دیگری باز کند؟

سازوکار مشخص است، اما تنها نیاز به اجرا دارد که عبارت است از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر اعطای عضویت کامل به کشور فلسطین در سازمان ملل و برگزاری کنفرانس بین المللی صلح با حضور همه طرفهای بین المللی تحت قانون زیرمجموعه سازمان ملل، که از آن مکانیسمی برای اقدام پدید خواهد آمد که با تضمینهای بین المللی روشن حمایت می شود. روندى سیاسی که بر اساس یک جدول زمانی مشخص است که همه طرفها به آن متعهد هستند، مطابق با قوانین بین المللی و قطعنامه های مشروعیت بین المللی مرتبط. این تنها به اراده بین المللی صادقانه، به ویژه از سوی دولت آمریکا نیاز دارد.

  • آیا تأسیس کشور فلسطین مشروط به به رسمیت شناختن کشور اسرائیل و تضمین امنیت بین المللی برای دولت عبری است؟

بر اساس معاهده اسلو، بین سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل به رسمیت شناخته شد و بر اساس آن، قراردادهای دوجانبه موقت با ضمانت‌های بین‌المللی به امضا رسيد. مسائل حل شد و توافقنامه صلح بین کشورهای فلسطین و اسرائیل امضا شد.
ما به نوبه خود به اجرای همه تعهدات خود با وجود ناسازگاری اسرائیل و رد کلیه قطعنامه های مشروعیت بین المللی و حتی سرپیچی از قوانین بین المللی پايبند هستیم، با علم به اینکه کشور فلسطین وجود دارد و نهادهای آن مطابق با بهترين استانداردهای بین المللی عمل می کنند. هنگامی که این امر محقق شود، به رسمیت شناختن موجود و متقابل بین دولتهای فلسطین و اسرائیل و با تضمینهایی که بین طرفهای مربوطه توافق می شود، وجود خواهد داشت. آنچه اکنون لازم است، به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط اسرائیل است.

  • آیا پیوستن «حماس» به سازمان آزادیبخش فلسطین، آن را ملزم به به رسمیت شناختن اسرائیل، که این سازمان قبلاً تأیید کرده بود، می کند؟

ما بارها گفته‌ایم و تاکید کرده‌ایم که سازمان آزادیبخش فلسطین تنها نماینده قانونی مردم فلسطین است و هرکس بخواهد به این سازمان بپیوندد باید به وحدت نمایندگی سازمان، برنامه سیاسی روشن و تعهدات بین‌المللی آن پایبند باشد و موافقتنامه های منعقد شده توسط سازمان آزادیبخش فلسطین با همه طرفهای بین المللی که بر اساس آن تشکیلات خودگردان ملی فلسطین تأسيس شد را تایید کند. از این رو همواره تاکید کرده ایم که با توجه به اینکه سازمان آزادیبخش فلسطین خانه همه فلسطینی ها است، ضمن تاکید بر لزوم پایبندی به وحدت نمایندگی این سازمان و احترام به تعهدات عربی و بین المللی و تصمیمات شوراهای ملی فلسطین، درهای پیوستن به این سازمان به روی همه طیفهای کنش سیاسی فلسطین باز است.

سوال « روز بعد»

  • آیا مقامات ملی آماده اداره نوار غزه در آنچه «روز پس از جنگ» نامیده می شود، هستند؟

تشکیلات ملی فلسطین نوار غزه را ترک نکرده است تا زمانی به نوار غزه بازگردد. از زمان کودتای جنبش «حماس» در سال 2007، دولت فلسطین بیش از 140 میلیون دلار در ماه به (برق، آب، سوخت، بیمارستانها، حقوق بازنشستگان و توسعه اجتماعی) این نوار مى پردازد، این وظیفه ما در قبال مردم غزه است. ما در قبال باریکه غزه مسئول بودیم و هستیم و در قبال آن مسئول خواهیم ماند و به وظیفه خود در قبال مردم خود در نوار غزه مانند بقیه سرزمین فلسطین در کرانه باختری و شرق بیت المقدس عمل خواهیم کرد. به محض پایان تجاوز به مردم ما در نوار غزه، ما آماده هستیم تا کار را برای کاهش درد و رنج مردم خود آغاز کنیم و وظایف خود را که به عنوان یک مرجع ملی فلسطین به ما سپرده شده است در قبال همه مردم فلسطین و در همه مکان‌های آنها انجام دهیم.

  • آیا نهادهای مرجع توانایی ایفای این نقش را دارند؟ آیا بلینکن درخواست بازسازى آن را کرد؟ آیا او هم خواستار تشکیل دولت تکنوکرات يا توافقى بود؟

نهادهاى کشور فلسطین مطابق با بالاترین استانداردهای بین المللی ايجاد شده اند و می توانند وظایف محوله را تا حد ممکن انجام دهند، چه در کرانه باختری، چه در نوار غزه و چه در شرق بیت المقدس.

تشکیل دولت جدید فلسطین یک تصمیم داخلی فلسطین است که به منظور مراقبت و حفاظت از عالی ترین منافع مردم فلسطین و عدم تسلیم در برابر هیچ خواسته خارجی اعم از منطقه ای و بین المللی اتخاذ شده است. ما برای حفاظت از تصمیم ملی مستقل فلسطین هزینه گزافی پرداختیم و به کسی اجازه مداخله در آن یا تلاش برای کنترل آن را نخواهیم داد.

موضع سعودى « شرافتمندانه و تاریخی» است

  • شما از بیانیه سعودى که بر تقدم به رسمیت شناختن كشور بر صلح همه جانبه و عادی سازی روابط تاکید کرد، استقبال کردید. روابط خود با سعودی را چگونه توصیف می کنید؟

مواضع پادشاهی عربى سعودی از زمان بنیانگذار آن، ملک عبدالعزیز آل سعود رحمه الله تا خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهد اعلیحضرت شاهزاده محمد بن سلمان مواضع تاریخی، شرافتمندانه، معتبر و ثابتی در قبال مردم فلسطین و آرمان عادلانه آن است.
بیانیه سعودی که مواضع و اصول پادشاهی را در قبال مسئله فلسطین تأیید می کند، چیزی جز ادامه این سير و راه بزرگ و مواضع شجاعانه ای که پادشاهی همیشه در قبال فلسطین و مردم آن اتخاذ کرده و تلاشهای خستگی ناپذیر خود در راستای احقاق حقوق ملت فلسطین در آزادی و استقلال و ایجاد کشور مستقل خود با پایتختی بیت المقدس شرقی نيست. همه ما به این حمایت قاطع و محکم سعودی، به ویژه در این شرایط خطرناکی که منطقه و جهان از آن عبور می‌کند، اطمینان داریم که با قطعنامه‌های مشروعیت بین‌المللی و ابتکار صلح عربی منطبق است و همچنین میزان رایزنی‌های مستمر و پيوسته و هماهنگی بین پادشاهی عربى سعودی و دولت فلسطین و استحکام روابط برادرانه ای که ما را پیوند می دهد و متحد می کند را نشان می‌دهد. ما به طور مداوم با رهبری سعودى به رهبری خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهدش، اعلیحضرت شاهزاده محمد بن سلمان در تماس هستیم.

نتانیاهو سنگ مانع است

  • آیا فکر می کنید که بنیامین نتانیاهو هنوز هم برای ایفای نقش یک شریک در جستجوی صلح مناسب است؟

ما با صراحت می گوییم که در حال حاضر هیچ شریکی از اسرائیل برای ایجاد صلح عادلانه و پایدار وجود ندارد و به جهان اعلام کردیم که نتانیاهو به وضوح به عنوان یک مانع در راه دستیابی به یک راه حل سیاسی مبتنی بر مشروعیت و قوانین بین المللی است. اعتقادی به دستیابی به صلح و پایان دادن به اشغالگری ندارد تا فلسطینی ها و اسرائیلی ها بتوانند به جای جنگ در امنیت و ثبات زندگی کنند، راه حل و آرزویی که بارها و بارها شکست خورده است، با این حال بر پیشبرد آن اصرار دارد.
من معتقدم که اکنون همه جهان به خوبی از صحت اظهارات ما آگاه است که نتانیاهو به مانعی در برابر تلاش‌های بین‌المللی كنونى برای توقف جنگ اسرائیل و دنبال کردن یک مسیر سیاسی مبتنی بر مشروعیت بین‌المللی تبدیل شده كه مى تواند مانع تکرار بحران‌ها و تشدید تنش‌هایی که در حال حاضر رخ می‌دهد و کل منطقه از آن رنج می‌برد بشود. اظهارات نتانیاهو مبنی بر رد راه حل دو کشوری و ادامه جنگ غزه که اعلام کرد، گواه روشنی بر رد علنی او از راه صلح و دستیابی به امنیت و ثبات است و تنها به منطق اشغال، زور و شهرك سازى اعتقاد دارد.

  • نتانیاهو یک کمپین وحشیانه علیه « آنروا» به راه انداخت. شما این موضوع را چگونه می بینید؟

آژانس امداد و کار فلسطین برای آوارگان فلسطینی (UNRWA) با قطعنامه شماره 302 سازمان ملل متحد در 18 دسامبر 1949 برای خدمت رسانی به آوارگان فلسطینی که به اجبار از سرزمین خود آواره شده اند تشکیل شد و تا زمان رفع مشکل آنها به طور عادلانه مطابق با قطعنامه های مربوطه مشروعیت بین المللی، از جمله قطعنامه 194 حل و فصل شود به کار خود ادامه خواهد داد. مسئله پناهندگان هسته اصلی آرمان فلسطین و بقیه مسائل مربوط به وضعیت نهایی است.
تهدید به انحلال « آنروا» تهدیدی برای مجازات میلیون ها نفر از مردم فلسطین به صورت ناعادلانه و غیرانسانی است، به ویژه که آنها در سال 1948 از سرزمین خود آواره شدند و اسرائیل همچنان علیه آنها دست به جنایت می زند که آخرین آنها جنگ نسل کشی در نوار غزه است. ما به جهان گفتیم که قبل از هر اقدامی باید منتظر نتیجه تحقیقات انجام شده توسط « آنروا» باشیم، اما واضح است که کشوری در حال تلاش برای انحلال و پایان دادن به نقش « آنروا» است تا بتواند پروژه های خود را برای انحلال اجرا کند. موضوع آوارگان در مسیر انحلال کل موضوع فلسطین و به دور از مشروعیت بین المللی و قوانین بین المللی که ما هرگز اجازه آن را نخواهیم داد و با کشورها و طرفهای ذیربط برای جلوگیری از این امر ارتباط برقرار کرده ایم.

  • آیا درست است که «حماس» پذیرفته، «روز بعد» در غزه مرجعیت نخواهد داشت؟ در ازای آن چه می خواهد؟

«حماس» باید به این سوال پاسخ دهد.

تلاش برای آتش زدن کرانه باختری

  • آیا ترس از وقوع یک انتفاضه جدید در کرانه باختری وجود دارد؟

مقامات اشغالگر اسرائیل از زمانی که تجاوزات خود را علیه مردم فلسطین در نوار غزه آغاز کردند، با سیاستهای کشتار، دستگیری و یورش به شهرها، روستاها و اردوگاه های فلسطینی سعی در آتش زدن کرانه باختری و بیت المقدس شرقی و حمایت از شهرک نشینان تروریست برای انجام جنایات فجیع خود علیه مردم ما داشتند. و ما با همه کشورها ارتباط برقرار کرده ایم، به ویژه دولت آمریکا به آنها اطلاع داده ایم که ادامه این اقدامات اسرائیل منجر به شعله ور شدن اوضاع خواهد شد به گونه ای که هیچ کس نتواند پيامدهاى آن را کنترل یا پیش بینی کند. اما هیچ فشار واقعی و جدی که اسرائیل را مجبور به توقف این جنایات کند وجود ندارد و با اين وجود ما به تلاش خود برای حفظ آرامش و جلوگیری از تشدید تنش ادامه می دهیم تا از مردم خود محافظت کنیم و فرصت را برای اشغالگران اسرائیل برای سوء استفاده از اوضاع و شعله ور ساختن اوضاع از دست بدهیم كه منجر به وقوع یک انتفاضه جدید می شود، زیرا هدف آنها جلوگیری از دستیابی به یک راه حل سیاسی است. اسرائیل در تلاش است تا با توسل به تشدید تنش در منطقه، از تحقق آن فرار کند.

  • آیا طرح ديدارى بین شما و رهبری «حماس» وجود دارد؟

ما مانعى در راه ديدار با رهبران «حماس» نمی بينیم و از زمان کودتای سال 2007 با آنها ملاقات کرده ایم و توافقات زیادی برای پایان دادن به کودتا منعقد کرده ایم، همانطور که در توافقات مکه، مصر، الجزایر و موارد دیگر اتفاق افتاد که جدیدترین آنها العلمین است و ما به تمام تلاشهای عربی و بین المللی برای پایان دادن به شكاف پاسخ داده ایم، اما مسائلی وجود دارد که باید رعایت شود تا از مرحله اختلاف بگذريم تا به همه نشانه هاى پنهانى و مظاهر تفرقه پایان دهد، تا یک اقتدار و یک سلاح مشروع و یک قانون و یک تعهد داشته باشیم که سازمان آزادیبخش فلسطین تنها نماینده مشروع مردم فلسطین باشد و به توافقات بین المللی تعهد داشته باشیم. و بعد از آن آماده برگزارى انتخابات عمومی مردم فلسطین مى شويم تا از طريق صندوق رای تعیین کنند چه کسی را انتخاب مى کنند و ما به گواه جامعه جهانی تجربیات موفق قبلی در این زمینه داریم. ما سه انتخابات سراسری را برگزار کردیم که مطابق با بالاترین سطوح صداقت و شفافیت بود.

  • آیا از عملیات «طوفان الاقصی» یا میزان دستاوردهای آن در روز اول شگفت زده شدید؟

این حمله برای همه غافلگیرکننده بود و هیچکس انتظار آن را نداشت و از زمان کودتای سال 2007 ما هیچ رابطه ای با «حماس» نداشتیم. باوجود همه ابتکارات ارائه شده توسط برادران و دوستان در جهان برای پایان دادن به اختلاف، رهبری «حماس» به بهانه های واهی از آنها طفره می رود که آخرین آن در دیدار دبیران کل گروه های فلسطینى در ژوئیه گذشته در العلمين مصر بود که پرونده آشتی و پیوستن به سازمان آزادیبخش فلسطین و تشکیل کمیته ای برای پیگیری مسائل مورد توافق قرار گرفت، «حماس» تاکنون به دعوت برای حضور در جلسات پاسخ نداده و این کاری است که همیشه انجام مى دهد.

  • آیا به انتصاب معاونت فکر کرده ای؟ آیا برای مدیریت غزه به شرکای امنیتی، عرب یا دیگران نیاز دارید؟

این موضوع مشمول قانون اساسی فلسطین است که جز با تشکیل شورای ملی فلسطین یا در صورت برگزاری انتخابات عمومی و انتخاب شورای قانونگذاری جدید که اصلاحیه این ماده را تایید می کند قابل اصلاح نیست.
در مورد بخش دوم سئوال، ما در همه مسائل با برادران عرب خود در حال رایزنی و هماهنگی دائمی هستیم. در مورد پرونده امنیتی، زمانی که تشکیلات خودگردان ملی فلسطین به اعمال اختیارات خود در نوار غزه بازگردد و رهبر سیاسی آنجا شود، ما به همکاری با همه طرفهایی که مایل به مشارکت در روند بازسازی نوار غزه هستند، نگاه مثبت خواهیم داشت.



اردوگاه‌های افغانستانی نگرانی‌هایی را درباره «بازگشت القاعده» برانگیخته‌اند  

مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
TT

اردوگاه‌های افغانستانی نگرانی‌هایی را درباره «بازگشت القاعده» برانگیخته‌اند  

مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)

در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد که بدن نحیف و فرسوده‌ی «القاعده» زنگ زده است. آمریکایی‌ها با کمک ائتلافی بین‌المللی موفق به کشتن رهبران برجسته این گروه، از جمله اسامه بن لادن و جانشین او، ایمن الظواهری شدند. صدها نفر دیگر از رهبران و اعضای آن‌ها دستگیرشدند و هسته‌های مخفی آن در سراسر جهان نابود گردید. و اگر این‌ها کافی نباشد، رقیبی سرسخت به نام «داعش» از میان خودشان ظهور کرد که با انجام عملیات‌های گسترده در سراسر جهان، «درخشش تروریسم» را از القاعده ربود.
اما این تصویر ممکن است گمراه‌کننده باشد. درست است که «القاعده» به نظر از انجام حملات بزرگ مانند حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ علیه ایالات متحده ناتوان است و همچنین نمی‌تواند حتی پس از گذشت بیش از دو سال از مرگ الظواهری نام رهبر جدید خود را اعلام کند. با این حال، گزارش‌های جدید سازمان ملل نشان می‌دهد که این گروه در حال حاضر در حال بازسازی صفوف خود است و در افغانستان اردوگاه‌های آموزشی و مدارس دینی ایجاد کرده است.
اگر این گزارش‌ها صحت داشته باشند، ممکن است این نگرانی را ایجاد کنند که تاریخ تکرار شود؛ زیرا حملات القاعده در ۱۱ سپتامبر از اردوگاه‌های افغانستانی این گروه آغاز شد. آیا این ممکن است بار دیگر تحت حکومت طالبان در نسخه دوم خود تکرار شود؟

برج‌های مرکز تجارت جهانی در نیویورک پیش از سقوطشان (گتی)

این روزها سالگرد حملات «القاعده» به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ فرا رسیده است. آن حملات با هواپیماهای ربوده‌شده غیرنظامی، بزرگترین حمله تروریستی روی خاک آمریکا از زمان حمله ژاپنی‌ها به پرل هاربر در هاوایی در سال ۱۹۴۱ بود که منجر به ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم شد. اگرچه حملات ۱۱ سپتامبر به جنگ جهانی سوم منجر نشد، اما جنگی طولانی علیه تروریسم را آغاز کرد که در سراسر قاره‌های جهان گسترش یافت.
این جنگ با حمله به افغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ آغاز شد، زمانی که آمریکایی‌ها توانستند حکومت طالبان را که به عوامل حملات «القاعده» پناه داده بود، سرنگون کنند. در تابستان ۲۰۲۱، آمریکایی‌ها چمدان‌های خود را بستند و از افغانستان خارج شدند، و این کشور دوباره تحت حاکمیت طالبان قرار گرفت، این بار در نسخه دوم آن. خروج آن‌ها شکستی برای طرح آمریکا در ایجاد یک دولت متحد در کابل بود؛ زیرا دولت اشرف غنی و ارتش آن که میلیاردها دلار برای تجهیز آن‌ها هزینه شده بود، به سرعت در برابر نیروهای طالبان فروپاشید.
طالبان به تازگی سومین سالگرد بازگشت خود به قدرت را جشن گرفت و ارتشی مجهز به تجهیزات و تسلیحات مختلف از جمله وسایل نقلیه و هواپیماهایی که آمریکایی‌های در حال خروج بر جا گذاشتند یا از پادگان‌های ارتش فروپاشیده افغانستان به دست آوردند، به نمایش گذاشت.
بازگشت طالبان به قدرت در واقع برای بسیاری از کشورهای غربی مشکلی ایجاد نکرد. باوجود انتقادات مرتبط با اجرای سختگیرانه شریعت اسلامی، از جمله منع آموزش دختران پس از رسیدن به سنی مشخص، این گروه در ایجاد سطح بالایی از امنیت در کشور موفق بوده است. طالبان زمین‌های کشت خشخاش، ماده مخدری که بازارهای غربی را پر کرده بود، را به‌ طور قابل توجهی کاهش داده و همچنین با هسته‌های مخفی «داعش - خراسان» که در شرق افغانستان رشد کرده و تهدید خارجی نیز محسوب می‌شد، مبارزه کرده است.
اما مزایای طالبان با نگرانی فزاینده غربی همراه است؛ نگرانی از اینکه افغانستان تحت حکومت جدید آن‌ها همانند گذشته به پناهگاهی برای گروه‌های تروریستی و تندرو تبدیل شود.
افشای حضور ایمن الظواهری در کابل در تابستان ۲۰۲۲ یکی از نشانه‌های علنی نگرانی غربی‌ها از بازگشت «القاعده» به افغانستان بود. جانشین اسامه بن لادن در رأس «القاعده» در منطقه شیرپور، یکی از مناطق اعیان نشین کابل، تحت حفاظت عناصر طالبان زندگی می‌کرد. منطقی بود که این سئوال مطرح شود که چگونه فردی به اندازه الظواهری می‌تواند به دون اطلاع رهبر طالبان، ملا هبت‌الله آخوندزاده، در کابل زندگی کند، درست مانند زمانی که اسامه بن لادن و رهبران «القاعده» تحت حکومت ملا عمر، رهبر سابق طالبان، زندگی می‌کردند. با این حال، هیچ چیزی تأیید نمی‌کند که آخوندزاده از میزبانی الظواهری آگاه بوده باشد.
به هر حال، موضوع الظواهری به سرعت حل شد. یک حمله توسط پهپاد آمریکایی در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲ او را در بالکن آپارتمانش در کابل به قتل رساند. طالبان که در این ماجرا خجالت‌زده شده بود، هرگز مرگ الظواهری را تأیید نکرد و تحقیقی را آغاز کرد که نتایج آن هنوز به‌طور رسمی اعلام نشده است.

«القاعده» اما سکوت اختیار کرد، برای اجتنااب از به درد سرانداختن میزبان افغانستانی‌اش و شاید هم به توصیه آنها.

دود ناشى از حمله هوایی آمریکا در كابل ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲... آمریکایی‌ها اعلام کردند که ایمن الظواهری را کشته‌اند (آ.ف.پ)

الظواهری تنها نیست

الظواهری به طور قطع تنها رهبر «القاعده» نیست که تحت حاکمیت جدید «طالبان» زندگی می‌کند. گزارش‌های متعدد از کارشناسان سازمان ملل که متخصص در امور افغانستان هستند، نشان می‌دهد که این کشور به مرکز جذب گروه‌های افراطی از جمله «القاعده» تبدیل شده است، هرچند که «طالبان» تلاش می‌کند مهمانان خود را از دید عموم دور نگه دارد، اقدامی که به وضوح به هدف اجتناب از خجالت در برابر طرف‌های خارجی که قادر به مختل کردن تلاش‌های آنها برای کسب شناسایی بین‌المللی از حکومتشان هستند، انجام می‌شود.
گزارش اخیر تیم نظارت بر تحریم‌های افغانستان سازمان ملل، که در ژوئیه 2024 منتشر شد، فاش می‌کند که «طالبان» به تحمیل «محدودیت‌هایی بر حرکت اعضای (القاعده) و گروه‌های وابسته به آن و مجبور کردن آنها به کاهش حضورشان در افغانستان» پرداخته است، اگرچه «رابطه بین طرفین همچنان نزدیک است». این گزارش به اطلاعاتی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد «(القاعده) تلاش‌های مداوم برای سازماندهی مجدد، جذب (عناصر) و آموزش در افغانستان انجام می‌دهد» و به «حرکت انتقالی خفیف به سوی افغانستان» برای افرادی با ارتباط با «القاعده» اشاره دارد.
گزارش می‌افزاید که «هدف این فعالیت‌ها نامشخص است و پیامدهای آن بر توانایی‌های (تشکیلات) نیز مشخص نیست. اما این فعالیت‌ها باعث نگرانی بزرگی شده است. تعداد گروه‌های تروریستی که در افغانستان فعال هستند کاهش نیافته است» و اشاره می‌کند که «القاعده و گروه‌های وابسته به آن افغانستان را به عنوان سرزمین دوست می‌شمارند».

شکیبایی استراتژیک

گزارش 26 صفحه‌ای کارشناسان سازمان ملل اطلاعاتی درباره تعاملات «القاعده» با میزبانان افغانش ارائه می‌دهد. گزارش می‌گوید: «القاعده به طور استراتژیک صبور است و با گروه‌هایت روریستی دیگر در افغانستان همکاری می‌کند و به رابطه مداوم خود با (طالبان) اولویت می‌دهد. این گروه به طور مخفیانه فعالیت می‌کند تا تصویری از این‌که (طالبان) به توافق‌نامه دوحه در مورد عدم استفاده از سرزمین‌های افغانستان برای اهداف تروریستی پایبند است، ارائه دهد». اما گزارش اضافه می‌کند: «علیرغم کم بودن نمایش عمومی،(القاعده) تبلیغاتی منتشر می‌کند که هدف آن افزایش جذب (در صفوفش) است، در حالی که تلاش می‌کند توانایی‌های عملیاتی خود را بازسازی کند. توانایی (القاعده) برای انجام حملات بزرگ محدود است، اما قصد آن قوی باقی مانده و توانایی‌های گروه‌های وابسته به آن برای اجرای عملیات‌های خارجی را تقویت می‌کند. تغییراتی از زمان گزارش قبلی تیم سازمان ملل در وضعیت یا مکان حضور امیر(القاعده) وجود ندارد، و همچنین تغییراتی در توانایی‌های گروه در افغانستان مشاهده نشده است». معلوم است که گزارش قبلی به اطلاعاتی اشاره کرد که نشان می‌دهد «امیر واقعی (القاعده)، سيف العدل (مصری محمد صلاح‌الدین عبد الحلیم زیدان)، در ایران حضور دارد، در حالی که دیگر رهبران، از جمله عبد الرحمن الغامدی، در افغانستان هستند».
گزارش جدید، که در ژوئیه گذشته منتشر شد، اطلاعاتی درباره نقش‌هایی که رهبران «القاعده» در افغانستان ایفا می‌کنند، ارائه می‌دهد. گزارش می‌گوید که «شخصیات (القاعده) در افغانستان با امیران جنگ، تبلیغ‌کنندگان، جذب‌کنندگان و تأمین‌کنندگان ارتباط برقرار می‌کنند»، و اضافه می‌کند که «مدرسان با تجربه به افغانستان سفر کرده‌اند تا امنیت هسته‌های مخفی پراکنده در آنجا را تقویت کنند. (القاعده) به ارتباطات و عملیات‌های جذب، به ویژه در میان کسانی که قبلاً در کنار آن فعالیت می‌کردند یا اعضای عملیاتی بودند، قبل از آگوست 2021»، که تاریخ بازگشت «طالبان» به قدرت در کابل است، اولویت می‌دهد. گزارش همچنین اطلاعاتی درباره تلاش «القاعده» برای«ایجاد همکاری با جنبش اسلامی ترکستان شرقی که به نام حزب اسلامی ترکستانی نیز شناخته می‌شود، و با گروه انصار الله، به منظور تقویت فعالیت‌ها و تقویت موقعیت آن در ساختار نظامی (طالبان) در شمال، (برای) اجرای عملیات‌های مشترک و انتقال مرکز فعالیت‌های تروریستی به آسیای میانه» ارائه می‌دهد. «گروه انصار الله» در اینجا گروهی تاجیکی است که به نام «طالبان تاجیکی» نیز شناخته می‌شود و مقر آن در ولایت بدخشان در شمال افغانستان است.

گزارش سازمان ملل همچنین اطلاعاتی نشان می‌دهد که «هسته‌های مخفی(القاعده) در چندین ولایت افغان، به ویژه در جنوب شرق کشور، فعال هستند»، و اشاره می‌کند که دفاتر وابسته به این تشکیلات به ویژه«آموزش مبارزان محلی در کنار فعالان گروه (طالبان) پاکستانی» را بر عهده دارند، و به «رصد مکان‌های جدید برای پایگاه‌های آموزشی و خانه‌های امن در ولایت‌های مختلف افغانستان، از جمله اردوگاه‌های پیشین در جلال‌آباد، قندهار و در کنر، نورستان و تخار» اشاره می‌کند.

«درون» مسلح با موشک‌هایی مشابه به آن‌هایی که برای کشتن ایمن الظواهری، رهبر «القاعدة»، در کابل استفاده شد (ارتش آمریکا - آ.ب)

هرم «القاعده»

و در مورد هرم «القاعده» در افغانستان، گزارش می‌گوید: «گردان عمر الفاروق تحت فرماندهی ابو إخلاص مصری، با ورود یک گروه جدید از برخی مبارزان عرب، پیشرفت کرده است».
ابو إخلاص مصری به دلیل نگرانی «طالبان» از اینکه دستگاه‌های اطلاعاتی خارجی به دنبال او بودند، در اواخر نوامبر 2023 توسط مدیریت کل اطلاعات بازداشت حفاظتی (برای حفاظت) شد. همچنین گزارش می‌دهد که «دیگر اعضای (القاعده)، از جمله مهندسان تسلیحات، نیز به دلیل حفاظت بازداشت یا از سوی مقامات واقعی کابل پنهان شده‌اند».
بر اساس گزارش، «رسیدگی به ورود تعدادی از اعضای عرب (القاعده) به کنر و نورستان به منظور آموزش و تسهیل ارتباط میان محمد صلاح‌الدین عبدالحلیم زیدان (لقب سيف العدل) و شخصیت‌های اصلی (القاعده)، همچنین با شاخه (القاعده) در شبه‌جزیره هند و عناصر خاصی از (طالبان)» مورد توجه قرار گرفته است. همچنین«عبدالعظیم بن علی»، عضو لیبیایی (القاعده) که به شورای ابوسلیم در درنه تعلق دارد، در وزارت داخله (افغانستان) خدمت می‌کند بدون اینکه نقش مشخصی داشته باشد و برای او گذرنامه‌ای افغان به نام‌های (عبدالعظیم) و (علی موسى بن علی الدرسی) صادر شده است». گزارش قبلی تیم سازمان ملل، در ژانویه 2024، اشاره کرده بود که شش فعال جدید از اعضای «القاعده» به شرق افغانستان آمده‌اند تا به «گردان عمر الفاروق» تحت رهبری ابو إخلاص مصری بپیوندند و فاش کرده بود که این گروه هشت اردوگاه آموزشی جدید در افغانستان، از جمله در غزنی، لغمان، پروان و اوروزگان، به همراه یک پایگاه برای ذخیره سلاح در دره پنجشیر، تأسیس کرده است. همچنین گزارش می‌افزاید که حکیم مصری، مستقر در ولایت کنر، مسئول اردوگاه‌های آموزشی از جمله «آموزش انتحاری‌ها» برای گروه «طالبان» پاکستانی است. همچنین گزارش می‌دهد که «القاعده» پنج مدرسه (دینی) در لغمان، کنر، ننگرهار، نورستان و پروان دارد.
به نظر می‌رسد که افشای وجود این همه رهبران خارجی در افغانستان، نگرانی‌هایی برای مقامات «طالبان» ایجاد کرده است که اقدام به ساماندهی حضور آنها کرده‌اند. گزارش سازمان ملل، برای ماه ژوئیه گذشته، فاش می‌کند که مدیریت 31 در اطلاعات افغانستان، که مسئول هماهنگی با مبارزان خارجی است، «به تمام مبارزان عرب اطلاع داده است که از کابل دوری کنند وگرنه با بازداشت مواجه خواهند شد». همچنین اضافه می‌کند که «طالبان» علی‌رغم این دستور، از اعضای«القاعده» خواسته است که به پایتخت بیایند تا ثبت‌نام شده و اطلاعات آنها با استفاده از تکنولوژی (بیومتریک) گرفته شود، اما «شخصیت‌های بلندپایه (القاعده)» نیامده‌اند.
به نظر می‌رسد که مسئله انتقال اعضای «القاعده» به افغانستان، با وجود تلاش‌های «طالبان» برای حفظ آن از دید رسانه‌ها دیگر پنهان نیست. جالب توجه است که سيف العدل، که به عنوان «امیر واقعی»این گروه از زمان کشته شدن الظواهری توصیف می‌شود، مقاله‌ای منتشر کرد که در آن از طرفداران گروهش خواسته بود تا به افغانستان بپیوندند. در مقاله‌ای که عنوان آن «این غزه است: جنگ وجود و نه جنگ مرزها» بود، سيف العدل مسلمانان خواهان «تغییر» را تشویق کرد که به افغانستان بروند «تا از شرایط آن یاد بگیرند و از تجربه (طالبان) بهره‌مند شوند».
این دعوت به طور قطع دعوتی ساده نیست. سيف العدل، که سال‌ها در ایران اقامت داشته، بی‌تردید در فکر راهی است که به گروهش امکان دهد تا خود را بازسازی کرده و مبارزان بیشتری جذب کند، مشابه به آنچه که «القاعده» در دهه 1990 انجام داد، زمانی که افغانستان را به عنوان پایگاه پشتیبان برای جذب، آموزش و پنهان‌سازی استفاده کرد. و اگرچه گزارش کارشناسان سازمان ملل به این نکته اشاره می‌کند که «قصد (القاعده)» تغییر نکرده و آنها در حال آماده‌سازی برای حملات تروریستی بیشتر از افغانستان هستند، اما «طالبان» تاکنون متعهد به وعده خود برای عدم اجازه استفاده از افغانستان به عنوان پایگاه برای توطئه‌های تروریستی در خارج باقی مانده است. شایان ذکر است که آمادگی برای حملات «القاعده» در 11 سپتامبر 2001 درون خود گروه بحث‌هایی را در مورد جواز شرعی آن بدون اجازه «طالبان» برانگیخت. آیا تاریخ دوباره تکرار خواهد شد؟

دود ناشى از حمله هوایی آمریکا در كابل ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲... آمریکایی‌ها اعلام کردند که ایمن الظواهری را کشته‌اند (آ.ف.پ)

تهدید «القاعده» در پایین‌ترین سطح از 1996 است

با وجود نگرانی از خطرات بازگشت «القاعده» به افغانستان، به نظر می‌رسد که ایالات متحده مطمئن است که این گروه در حال حاضر در ضعیف‌ترین مرحله خود از زمان انتقال از سودان به افغانستان در سال 1996 است.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به سئوالات «الشرق الأوسط» گفت: «ما ارزیابی می‌کنیم که توانایی (القاعده) برای تهدید ایالات متحده از افغانستان یا پاکستان ممکن است در پایین‌ترین سطح از زمانی که گروه به افغانستان از سودان در سال 1996 منتقل شد، باشد».
او افزود که «نگرانی دائمی و مهم‌تر ایالات متحده در افغانستان مربوط به این است که این کشور دوباره نمی‌تواند به عنوان پایگاه برای حملات تروریستی علیه ایالات متحده عمل کند».
در مورد نشانه‌های بازگشت «القاعده» به افغانستان، گفت: «ما با استفاده از رویکردی که شامل تمامی دولت آمریکا می‌شود و با همکاری با شرکا و متحدان، در تلاش برای جلوگیری از ظهور مجدد تهدیدات خارجی از افغانستان هستیم»، و افزود: «ما به طور مداوم بر روی(حرکت) طالبان فشار می‌آوریم تا به تعهدات خود در زمینه مقابله با تروریسم پایبند باشد».
«الشرق الأوسط» سئوالاتی درباره ادعاهای بازگشت «القاعده» به افغانستان به وزارت خارجه دولت «طالبان» ارسال کرد، اما تا زمان انتشار این گزارش، پاسخی دریافت نکرد.