عبد ربه: «حماس» متحدان خود را غافلگیر کرد و از حجم نفوذ در 7 اکتبر شگفت‌زده شد

دفترهای سفر فلسطین را با مذاکرات پیچیده و روابط دشوار خود می‌گشاید (1)

TT

عبد ربه: «حماس» متحدان خود را غافلگیر کرد و از حجم نفوذ در 7 اکتبر شگفت‌زده شد

عرفات و در سمت چپ او، یاسر عبد ربه، در سال ۱۹۹۳ (گتی ایمجز)
عرفات و در سمت چپ او، یاسر عبد ربه، در سال ۱۹۹۳ (گتی ایمجز)

از عبد ربه پرسیدم که آیا مردم فلسطین در حال حاضر به سوی یک کشور مستقل می‌روند یا به سوی نکبه دوم، او پاسخ داد:« ما در میان یک نکبه بی‌سابقه فلسطینی هستیم و شاید این نکبه از نظر ابعاد فاجعه‌ای که در آن رخ داده، برای مردم فلسطین بسیار فراتر از نکبه اول باشد. در نکبه اول خیزش ملی فلسطین متلاشی شد و حتی با تصمیم جهان عرب و اتحاد رسمی تعدادی از کشورهای عربی با یکدیگر به نام حفظ حقوق مردم فلسطین در سرزمین و سرزمینشان جایگزین شد.

یک فاجعه جدید ... و یک شرایط متفاوت

در این نکبه خیزش ملی فلسطین با وجود همه کمبود‌ها و کاستی‌هایش که با وقایع فاجعه غزه و « طوفان الاقصی» نیز آشکار شد، بدون توجه به نتایج نظامی روی زمین، قابل حذف یا جایگزینی نیست. مقایسه بین ددمنشی و وحشیگری اشغالگری اسرائیل نیست. فناوری کشتار و تخریب در حال حاضر بسیار فراتر است از آنچه در سال 1948 در دسترس بود، اما هدف یکسان است. در سال 1948 معادل 500 روستا، شهرک و شهر فلسطینی محو و طرحی برای آوارگی دسته جمعی اجرا شد که ظلم و ستمی کمتر از ظلم امروزی نداشت.اما اکنون، فلسطینی نسبت به آن زمان حافظه تیزتری دارد. شاید در سال 1948 باور نمی‌کردیم که کاملاً از وطن خود رانده شویم. امروز فلسطینیان کوچک و بزرگ می‌ترسند که بار دیگر از سرزمین خود بیرون رانده شوند و این خطر را امری واقعی و ملموس می‌دانند و از این رو تا پای جان از خود دفاع می‌کنند و فریاد درد نه فریاد ناامیدی بلند می‌شود، با تمام ویرانی‌هایی که در نوار غزه از دورترین نقطه از شمال تا جنوب رخ داده است.فلسطینی زیر آوار امروز می‌گوید: وطنم را ترک نمی‌کنم. اینها شعار نیست، بلکه بیانگر آگاهی است که فلسطینیان در بیش از هفتاد سال انباشته کرده‌اند. من معتقدم که نقش شخصی فلسطینی‌ها در این لحظه تأثیر بسزایی در جهت‌گیری امور و رویدادها دارد.جهان امروز قطعاً نسبت به اسرائیل تعصب ندارد. در کشورهای غربی محافل سیاسی‌اند که با اسرائیل همراهی می‌کنند، اما «با تردید»، و گاهی به جرأت می‌گویم: «با شرم»، در حالی که در سال 1948 ما شاهد تظاهرات میلیون‌ها نفر در پایتخت‌های غربی به‌ویژه از نسل جوان نبودیم و امروز می‌بینیم.من فکر می‌کنم این احساس که کشور فلسطین راه حل است، حتی در میان کشورهایی که بیش از همه تملق‌گوی اسرائیل هستند در این فاجعه‌ای که ما از آن عبور می‌کنیم، فراگیراست. این کشورها تلاش می‌کنند تا از جنایات اسرائیل در نوار غزه روی داد و همچنان ادامه دارد بکاهند. تلاش می‌کنند چشم خود را بر اقدامات و سخنان اسرائیل ببندد. نسل اسرائیلی که نکبه اول را به وجود آورد، جرأت بیان آن را نداشت. امروز کسانی هستند که ما را « حیوانات بشری» خطاب می‌کنند، و کسانی هستند که ضرورت نابودی نوار غزه، تخلیه آن از ساکنانش، بیرون راندن آنها به ناشناخته‌ها و سکونت در نوار غزه و شهرک‌سازی در مقیاس دور یا گسترده در آن را اعلام می‌کنند.جهان امروز نیز برای قضاوت در مورد اسرائیل عجله دارد. اسرائیل از زمان پیدایش در سطحی که امروز شاهد آن هستیم، در تاریخ خود مورد محاکمه دیوان بین‌المللی دادگستری قرار نگرفته است و این یک رویداد گذرا و اضطراری با تأثیر محدود نیست. یک بار در تمام تاریخش تاکنون خطاب به اسرائیل نگفته است: شما متهم به نسل کشی هستید، هر چند این تاریخ پر از جنایات، پر از کشتارها و پر از تجاوزاتی است که علیه ملت فلسطین انجام شده است.«حماس» چه نقشی دارد؟آیا «حماس» می تواند بخشی از راه حل باشد؟ پاسخ به این سئوال برای من دشوار است، مگر اینکه «حماس» از این فرصت برای تجدید نظر در برخی از مواضع، افکار و روش‌های خود استفاده کند. من می‌گویم «بعضی»، نه «همه». من نباید انکار کنم که «حماس» یک نیروی ملی فلسطینی، یک نیروی مقاومت است و از زمان پیدایش و شرکت در انتفاضه اول، کارهای زیادی برای آرمان مردم فلسطین انجام داده است.برای اینکه «حماس» بتواند نقشی را که با آن آغاز کرده بود، احیا کند و آن را ادامه دهد، نیاز به بازنگری واقعی دارد. پس از این فاجعه‌ای که در نوار غزه روی داد و ادامه دارد و ما از چشم‌انداز کامل آن اطلاعی نداریم، نمی‌توان از آن اجتناب کرد، اما شاخص‌های آن مشخص است.

یاسر عبد ربه در مصاحبه با غسان شربل، سردبیر «الشرق الاوسط»

اینکه اسرائیل می‌خواهد غزه را از مردمش خالی کند، تا نوار غزه را خراب کند، تا این مردم دیگر نتوانند به جای اصلی خود بازگردند: بدون خانه، بدون جاده، بدون زیرساخت، بدون امکان تأمین ساده‌ترین نیازهای زندگی. این چیزی است که وجود دارد. اکنون «حماس» بدون توجه به اتهاماتی که به آن وارد می‌شود و صرف نظر از تحریم‌هایی که ممکن است از سوی این یا آن کشور غربی علیه آن اعمال شود و برخی از این تحریم‌ها دارای درجه بالایی از ریاکاری هستند، چگونه رفتار خواهد کرد؟تصور کنید که «حماس»، به عنوان مثال، به عنوان یک نیروی تروریستی طبقه‌بندی شده است، در حالی که حرکت شهرک‌سازی اسرائیل در سرزمین‌های فلسطین، که با اقدامات کشتار، سرقت زمین، تخریب خانه‌ها، تخریب محصولات کشاورزی، و تلاش برای سوزاندن همراه است. حتی برخی از روستاها و شهرها به عنوان الگویی برای اخراج همه جانبه فلسطینیان به ویژه در کرانه باختری ارائه می‌شوند!با وجود همه اینها، من می‌گویم که درها هنوز باز است و میدان برای «حماس» باز است. این اولین سابقه نیست. سوابق زیادی وجود داشت. و فلسطینی‌ها، یاسر عرفات و جنبش «فتح»، زمانی می‌گفتند که مثلاً بعد از نبرد بیروت تمام شده و ده‌ها هزار کیلومتر از سرزمین خود و در تبعید دور و دراز دور شده است، اما «فتح» توانست نقش خود را به همراه سازمان آزادیبخش فلسطین و بقیه نیروهای فلسطینی احیا کند و با قدرت بر درب حل و فصل سیاسی بکوبد. «حماس» به درجاتی از برخورد واقع‌بینانه با جهان امروز و تجربه فلسطین نیاز دارد. هر روز نیست که بتوان این تجربه تلخ و بی‌رحمانه را تکرار کرد.

دست دادن عرفات و اسحاق رابین در باغ کاخ سفید زیر نظر بیل کلینتون (AFP)

السنوار و مدل عرفات

از او پرسیدم که آیا یحیی السنوار، رهبر «حماس» در غزه، اکنون می‌تواند آنچه را که یاسر عرفات در پیمان «اسلو» در سال 1993 پذیرفته بود، بپذیرد، و پاسخ داد: «دقیقاً نمی‌دانم، یا نمی‌توانم با ذهن یحیی السنوار فکر کنم. اما جوابی که دارم و عجله می‌کنم تا اینکه بگویم این است: بله. از آنجا که تجربه تلخ درس می‌دهد و من می‌دانم، اگر شخص مورد نظر خود آن شخص باشد، دو چیز است: السنوار از نوادگان (اخوان المسلمین) نیست که از نظر ایدئولوژیکی به گونه‌ای تشکیل شده‌اند که برخورد عملگرایانه و واقع‌بینانه با تحولات وقایع را برای آنها دشوار می‌کند. او به عنوان یک جنبش اسلامی و یک جنبش مقاومت به «حماس» آمد، یعنی بعد از سال 1987 که «حماس» شروع به تشکیل و شرکت در انتفاضه اول کرد.دوم اینکه، من معتقدم که نتایج حاصل از نفوذ (شورمندانه) فلسطینیان به مرزهای نوار غزه در 7 اکتبر قابل انتظار نبود. شاید آنها می‌خواستند عملیات محدودی از جمله ربودن چند سرباز و درگیری محدود انجام دهند. نبرد محدود با اسرائیل که شامل کمی بمباران و تخریب نیز می‌شود، برای بهبود شرایط بین نوار غزه و اشغالگران اسرائیل که محاصره خفه کننده‌ای را بر نوار تحمیل می‌کند؛ بهبود شرایط زندگی، بهبود شرایط اقتصادی، بهبود شاید شرایط جغرافیایی، بندر یا فرودگاه و غیره، و بهبود شرایط برای پذیرش رهبری (حماس) توسط اسرائیل به عنوان یک عمل انجام شده در نوار غزه از منظر سیاسی. این انفجاری که به قول اسرائیلی‌ها بر اثر غفلت بی‌سابقه‌ای رخ داد، همان چیزی است که شاید السنوار را شگفت‌زده کرد، همانطور که دیگران را شگفت‌زده کرد.

اسماعیل هنیه و یحیی السنوار در دیدار با رهبران گروه‌های فلسطینی در غزه در سال 2017 (AFP)

«طوفان الاقصی» تصمیم نظامیان

اما آیا عبد ربه هنگام به راه افتادن «طوفان الاقصی» احساس کرد که این یک زمان‌بندی منطقه‌ای بود؟ او پاسخ می‌دهد: «به هیچ وجه.» من فکر نمی‌کنم که این اتفاق در آغاز و بازتاب‌هایی که بعد از آن به وجود آمد ناشی از برنامه‌ریزی ایران باشد، مثلاً آن‌طور که شایعه شده بود یا نیروهایی از اردوگاه مقاومت. من اینطور فکر نمی‌کنم. «حماس» با ایران و سایر قدرت‌ها رابطه دارد و آماده و امیدوار بود که از خارج از آن اردوگاه با دیگر قدرت‌های خلیج و جهان عرب ارتباط برقرار کند.رهبران «حماس» در خارج از کشور از چنین اتفاقی بی خبر بودند وگرنه این رویداد را با همان بهت، حیرت و به جرأت می‌گویم شوکی که افراد خارج از «حماس»، از جمله من، از آن استقبال کردند، روبه رو نمی‌شدند. آنها سعی کردند خود را جمع و جور کنند و طوری ظاهر نشوند که انگار با رهبری داخلی در تضاد هستند و با بیان اینکه این تصمیم رهبری نظامی در داخل است و رهبری نظامی مجاز است هر تصمیمی که می‌خواهدبگیرد بهانه و توجیه بیابند. و شما به عنوان یک رهبری سیاسی کجا هستید؟ این موضوع را تا امروز مسکوت نگه داشتند.من نمی‌خواهم از نقش خارجی‌ها یا خودی‌ها در «حماس» و مسئولیت خارجی‌ها و خودی‌ها در قبال این اقدام که مورد بهره‌برداری اسرائیل برای گسترش دامنه‌اش و انجام یک کارزار ویرانگر، خشن و نژادپرستانه انجامید، کم کنم. کمپینی که اکنون شاهد آن هستیم.

عکس هوایی از یک شهرک اسرائیلی در نزدیکی رام‌الله در سال 1991 (AFP)

فکر می‌کنم اسرائیل امیدوار بود که چنین شرایطی فراهم شود، شاید سخت‌تر از نتایج «طوفان الاقصی» در روز اول آن باشد، اما به سرعت خود را کنار هم کشید و می‌دانست که چگونه ضدحمله را هدایت کند و از آن اتفاق که افتاد استفاده کند.من مطمئن هستم که قدرت‌های خارجی از جمله «حزب الله» از آغاز عملیات غافلگیر شدند. واکنش‌ها و تلاش‌ها برای رد تلویحی آنچه اتفاق افتاده از همان روز اول در بیانیه‌های رهبران ایران، رهبران «حزب‌الله» و جنبش‌های مختلف رخ داد. اگر رهبری «حماس» خود آگاه نبود، این گروه‌های دیگر چگونه آگاه می‌شدند؟من فکر می‌کنم که این تصمیم توسط رهبری «حماس» در داخل غزه گرفته شده است. همانطور که گفتم (این رهبری) معتقد بود که می‌تواند یک اقدام نسبتاً محدود انجام دهد، نه در مقیاسی که رخ داد و واکنش اسرائیل نیز نسبتاً محدود خواهد بود، یعنی حداقل در مقیاس قبلی نبردهای سال‌های 2014، 2018 و قبل از آن، اما خود آنها نیز از این دستاورد غافلگیر شدند که این امر برای آنها محقق شد و پس از آنکه این اتفاق افتاد و با در اختیار داشتن سلاح‌ گرانبهای زندانیان که موجب شوک عمیق در اسرائیل بود، برای هجوم از آن بهره بردند.

آوارگان فلسطینی پس از سقوط روستای خود در سپتامبر ۱۹۴۸ به دست گروه‌های صهیونیستی به آن بازگشتند (AFP)

ضرورت تجدید تشکیلات خودگردان فلسطین

من می‌خواهم به یک نتیجه گیری کوتاه و واحد در مورد نبرد امروز غزه اشاره کنم. همه ما واقعیت منطقه را می‌دانیم و من نمی‌خواهم دوباره اظهار نظر کنم و خطابه‌ها و مطالبات غیرمنطقی که نه از محاسبات قدرت‌ها و موازنه‌های آنها و نه از وضعیت بین‌المللی ناشی می‌شود، بیان کنم. فرصت‌های موجود وجود دارد. جنبش ملی فلسطین اکنون موظف است صفوف خود را دوباره سازماندهی کند و اولویت‌های سیاسی خود از جمله «حماس» و البته بقیه نیروها را دوباره تعیین کند.منظور من در اینجا، و با صراحت بیشتر، این است که ما نباید این جمله را که به طور گسترده در سطح بین‌المللی منتشر شده مبنی بر اینکه نیاز به یک اقتدار مجدد فلسطینی وجود دارد، دست کم بگیریم. شاید برخی این تقاضای بین‌المللی را نوعی دستاویز برخی قدرت‌ها در سطح بین‌المللی به‌ویژه ایالات متحده برای طفره رفتن از انجام یک روند سیاسی بدانند که این فاجعه امروز در غزه را نه تنها به یک فاجعه، بلکه فرصتی برای راه‌اندازی یک روند سیاسی تبدیل می‌کند. دستیابی به یک راه حل سیاسی که نشان دهنده نتیجه‌گیری در مورد مناقشه عرب‌ها و اسرائیل است.

حرکت مبارزان فلسطینی از خان یونس به سمت اسرائیل در ۷ اکتبر (AFP)

شاید همین باشد. با این حال، اگر رهبری ملی یکپارچه فلسطینی با مشارکت همه گروه‌ها از جمله «حماس» وجود داشت، امکان بهره‌برداری از آنچه در 7 اکتبر رخ داد نبود تا تضمین بیشتری برای منافع مردم فلسطین باشد؟ آیا این امکان برای ما وجود نداشت که از همه نیروهایی که در اختیار داریم و نه فقط از نیروی غزه یا نیروها و توانایی‌های پراکنده در اینجا یا آنجا در کرانه باختری استفاده کنیم تا از نیروها و انرژی‌های کل مردم فلسطین در یک منطقه استفاده کنیم؟ روشی که منطقی‌تر یا مؤثرتر از آنچه تا به امروز رخ داده است.برخی از ما عمداً از شماری از فرصت‌ها غفلت کردیم تا نیروهای فلسطینی را در یک چارچوب ملی واحد جمع کنیم و در نتیجه تصمیم ملی فلسطین را کنترل کنیم تا هیچ طرفی به تنهایی آن را نپذیرد و طرف‌های دیگر را غافلگیر کند. چند بار دعوت به گفتگو کرده‌ایم و به نتیجه رسیده‌ایم؟ در سعودی، در مصر، و حتی اخیراً در الجزایر... و غیره. مسکو گفتگوهای بین ما را پذیرفت و پس از پایان هر جلسه به سمتی رفتیم که اختلاف و تضاد ثانویه داخلی را بین ما بازگرداند و آن را به اصلی تبدیل کرد.من معتقدم که اکنون باید تلاش جدی برای سازماندهی مجدد صفوف ملی فلسطین برای ایجاد یک رهبری ملی واحد و مسئول فلسطینی که همه را در بر می‌گیرد، صورت گیرد. علاوه بر این، باید رهبری یک اقتدار ملی را نیز بازتولید کند که بتواند با شرایط کنونی و با روزنه‌های باز، هر چقدر هم که تنگ باشند، سخنان و مواضع کنونی بین‌المللی ارائه می‌کند.»



علی موسی دقدوق یکی از رهبران ارشد «حزب الله» در سوریه کشته شد


کوین برگنر افسر آمریکایی در نشست خبری در بغداد بازداشت علی موسی دقدوق در ۲ ژوئیه ۲۰۰۷ را اعلام کرد (فرانس پرس- گتی)
کوین برگنر افسر آمریکایی در نشست خبری در بغداد بازداشت علی موسی دقدوق در ۲ ژوئیه ۲۰۰۷ را اعلام کرد (فرانس پرس- گتی)
TT

علی موسی دقدوق یکی از رهبران ارشد «حزب الله» در سوریه کشته شد


کوین برگنر افسر آمریکایی در نشست خبری در بغداد بازداشت علی موسی دقدوق در ۲ ژوئیه ۲۰۰۷ را اعلام کرد (فرانس پرس- گتی)
کوین برگنر افسر آمریکایی در نشست خبری در بغداد بازداشت علی موسی دقدوق در ۲ ژوئیه ۲۰۰۷ را اعلام کرد (فرانس پرس- گتی)

یک مقام دفاعی ارشد آمریکا گفت یکی از فرماندهان «حزب الله» لبنان که در طراحی یکی از متهورانه ترین و پیچیده ترین حملات علیه نظامیان آمریکایی در جنگ عراق نقش داشته در حمله هوایی اسرائیل به سوریه کشته شد.
نیروهای آمریکایی علی موسی دقدوق را در یک عملیات امنیتی در سال ۲۰۰۷ بازداشت کردند. این عملیات امنیتی پس از آن انجام شد که افرادی با یونیفرم یک تیم امنیتی آمریکا پنج سرباز آمریکایی را کشتند. به گزارش وبسایت «ان بی سی» آمریکا دولت عراق دقدوق را چندی بعد آزاد کرد.

«ان بی سی» به نقل از این مقام دفاعی آمریکا افزود «جزئیات حمله هوایی اسرائیل هنوز مشخص نیست که کی و کجای سوریه انجام شده و آیا هدف اصلی حمله دقدوق بوده یا خیر».
این حمله پیچیده که دقدوق یکی از طراحان آن بود ۲۰ ژانویه ۲۰۰۷ در یک مجتمع نظامی مشترک نظامیان آمریکا و عراق در کربلا روی داد.

شماری از افراد با یونیفرم یکی از تیم های امنیتی نظامی آمریکا و با اسلحه آمریکایی موفق شدند از چند ایست بازرسی رد شوند. برخی از این افراد انگلیسی صحبت می کردند. این گروه دست آخر به نزدیک سکونتگاه شماری از سربازان آمریکایی و عراقی رسیدند.

این مجتمع نظامی بخشی از «مجموعه های امنیتی مشترک» در عراق است که نیروهای آمریکایی آنجا سکونت داشتند و نیز با پلیس و سربازان عراقی کار می کردند.

هنگام ورود این افراد مسلح بیش از ۲۰ سرباز آمریکا در محل وقوع حادثه حضور داشتند.

ساختمان توسط این عناصر مسلح محاصره شد و آنها با بمب دستی و مواد منفجره در ورودی را شکستند. یک سرباز آمریکا در انفجار یک بمب دستی کشته شد. این عناصر مسلح وقتی وارد سکونتگاه نظامیان آمریکایی شدند دو سرباز آمریکایی در داخل ساختمان و دو نفر دیگر در محوطه بیرونی ساختمان را به اسارت درآوردند و به سرعت با خودروهای چهارچرخ متحرکی که آنجا منتظرشان بودند از محل وقوع حادثه دور شدند.

بالگردهای تهاجمی آمریکایی این خودروها را تعقیب کردند و همین باعث شد افراد مسلح از خودروها پیاده شوند و با پای پیاده فرار کنند و آنها هنگام فرار به سمت چهار سرباز آمریکایی تیراندازی کردند.

مقامات آمریکایی پس از آن حمله مدعی شدند که مهاجمان با توجه به سطح بالای هماهنگی و آموزش و مهارت و داده های اطلاعاتی لازم برای اجرای این عملیات مستقیما از ایران حمایت شدند.

آمریکایی ها مارس ۲۰۰۷ دقدوق را بازداشت کردند. به گزارش وبسایت «ان بی سی» اسناد نشان می دهد که سپاه قدس ایران از جمله طراحان حمله کربلا بوده است.
دقدوق در جریان بازجویی گفت این عملیات با حمایت و آموزش نظامی مستقیم سپاه قدس انجام شد.

دقیق برای چندین سال در عراق در بازداشت آمریکایی ها بود و آمریکایی ها در دسامبر ۲۰۱۱ او را به دولت عراق تحویل دادند.
این مقام آمریکایی گفت «دولت عراق گفت دقدوق محاکمه خواهد شد اما او پس از چند ماه آزاد شد و همین خشم مقامات آمریکا را برانگیخت. دقدوق دوباره و پس از مدت اندکی همکاری با (حزب الله) را از سرگرفت».