عبد ربه: عرفات از صدام خواست تا از کویت عقب نشینی کند تا از «نکبه جدید»جلوگیری شود

«الشرق الاوسط» دفترچه‌های سفر فلسطینی را با مذاکرات سخت و روابط دشوارش بازگشایی می‌کند (4)

TT

عبد ربه: عرفات از صدام خواست تا از کویت عقب نشینی کند تا از «نکبه جدید»جلوگیری شود

یاسر عبدربه دبیر سابق کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین
یاسر عبدربه دبیر سابق کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین

یاسر عبدربه دبیر سابق کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین در دیدارهای یاسر عرفات رئیس جمهوری فقید فلسطین با مقامات اسرائیلی و آمریکایی حضور داشت. وی همچنین در دیدارهای عرفات با صدام حسین رئیس جمهوری فقید عراق پس از حمله عراق به کویت حضور داشت. شهادت دادن او آشکار، روشن و تصحیح می‌کند.
از عبد ربه در باره آنچه گفته شد که طرف فلسطینی فرصت‌های مذاکره با اسرائیلی‌ها را از دست داد، از جمله در مذاکرات کمپ دیوید در سال 2000، پرسیدم و توضیح داد:« واقعیت اینکه کمپ دیوید از همان آغاز برای ما و یاسر عرفات به ویژه در مورد نیات آمریکایی و نه اسرائیلی شک برانگیز بود. رئیس جمهوری بیل کلینتون حضور داشت. در روز اول طرحی آمریکایی به ما ارائه شد که حدود ده درصد از خاک کرانه باختری را جدا می‌کند و حاوی محدودیت‌ها و جزئیات زیادی است که منجر به دستیابی به یک کشور واقعی دارای حاکمیت، هر چند هم محدود، نمی‌شود. علاوه بر این، مسئله قدس که در ابهام باقی مانده بود، به ویژه موضوع مکان‌های مقدس.
این ابهام سازنده نبود، بلکه ابهامی بود که به نفع موضع اسرائیل تمام می‌شد، زیرا این مناطق فوق‌العاده حساس هستند و برای یاسر عرفات این موضوع قابل مذاکره و بحث نبود، به ویژه اماکن مذهبی اسلامی و مسیحی. من می‌توانم تأیید کنم که یاسر عرفات معتقد بود هر گونه تخلف از این امر، حتی اگر اکثریت خواسته‌هایمان را در مورد مسائل دیگر به دست آوریم، بی‌تردید به او لقب خائن می‌دهند و نه آزادی‌بخش سرزمین ملی.
دغدغه اصلی عرفات این بود که در باره او گفته نشود آنچه را که هیچ‌کس دیگری در طول تاریخ از دست نداده بود، رها کرد، مثلاً صلاح الدین که اماکن مقدس را بازپس گرفت و در مورد آنها سازش نکرد. بنابراین حتی در مورد «دیوار ندبه»، آن‌طور که گفته می‌شود، یاسر عرفات با این بیان که این دیوار یک دیوار یهودی است، تسلیم موضع اسرائیل نشد. او می‌گفت این دیوار بر اساس مفهوم اسلامی، دیوار بُراق است. بنابراین، همه اماکن مقدس، به ویژه المسجد الاقصی و کلیسای قیامت، برای یاسر عرفات، نشانی بود که از طریق آن می‌توانست وارد تاریخ شود، به‌عنوان ورودی ملی یا ورودی کوتاهی و خیانت.

آمریکا «نقش میانجی» را در کمپ دیوید از دست داد
بیایید به کمپ دیوید برگردیم. زمانی که این طرح آمریکایی ارائه شد، سر و صدا و واکنش شدیدی در بین ما برانگیخت، چون از ابتدا مذاکره با اسرائیلی‌ها را آغاز نکردیم، پس چگونه آمریکایی‌ها این فرمول را به گونه‌ای ارائه کردند که گویی فرمول سازش است. آیا جانبداری بیشتری نسبت به مواضع اسرائیل داشت؟ روز بعد، آمریکایی‌ها به سرعت از این پروژه پا پس کشیدند تا جایی برای مذاکره در مورد همه نقاط، وضعیت نهایی، از جمله مرزها، زمین، البیت المقدس، اسکان، پناهندگان و غیره ایجاد شود.

عرفات با کلینتون و باراک در نشست کمپ دیوید در سال 2000 (AFP)

این عقب‌نشینی سریع مایه دلگرمی ما نشد، بلکه شک عمیقی را در ما ایجاد کرد که این اهداف آمریکایی‌ها است و این عقب‌نشینی صرفاً یک عقب‌نشینی تاکتیکی از سوی آنها. این اولین شکاف میان مذاکره‌کننده فلسطینی و یاسر عرفات در روند مذاکرات، در تلقی این روند به‌عنوان یک فرآیند جدی و به‌ویژه با تکیه بر موضع آمریکا بود. ثانیاً، یاسر عرفات بر لزوم نشست دوجانبه خود با ایهود باراک اصرار داشت تا قبل از ارجاع به کمیته‌های دوجانبه‌ای که در مورد مرزها، بیت‌المقدس، پناهندگان و غیره تشکیل شده بود، به همه مسائل رسیدگی شود.
ایهود باراک از هرگونه ملاقات دوجانبه با یاسر عرفات پرهیز می‌کرد و جلسه با یاسر عرفات را در حضور کلینتون و طرف آمریکایی ترجیح می‌داد، گویی می‌خواست از موضع آمریکا علیه ما استفاده کند. یاسر عرفات روزها و ساعت‌های طولانی را در زیر نور آفتاب یا لذت بردن از اشعه خورشید گذراند. یک نماینده اسرائیلی هم بود که ادعا می‌کرد به ما و به موضع ما نزدیک است و هیچ مقام رسمی ندارد به نام (یوسی) جینوسار . او بین ما و ایهود باراک می‌رفت و می‌آمد و سعی می‌کرد یاسر عرفات را آرام کند، زیرا او عملاً بیکار نشسته بود.
ما در کمیته‌هایی که تشکیل شده بود به جلسات می‌رفتیم، اما تا زمانی که کمیته‌ها بر اساس این رویکرد پیش نمی‌رفتند، ایشان ملاقات نمی‌کردند و با او گفتگو نمی‌کردند. جای آنها دیدارهای دوجانبه میان یاسر عرفات و کلینتون شد و این دیدارها در واقع در خلأ برگزار شد، زیرا رویکرد مذاکره‌ای بر آنها حاکم نبود. مسائلی بود که مثلاً در این جلسات صحبت می‌شد. این جلسات بسیار حول محور مسئله البیت المقدس و نحوه رسیدگی به آن می‌چرخید. ایده‌های آمریکایی مطرح شد، اما در واقع ایده‌های آمریکایی و اسرائیلی است.

یا از همان روز اول این احساس را داشتیم که هماهنگی در ارائه پروژه‌ها و فرمول‌ها بین آمریکا و اسرائیل در جریان بود و ما خارج از این هماهنگی بودیم. بنابراین نقش داور، نقش میانجی، حتی از نظر شکلی، توسط آمریکایی‌ها از دست رفت.

کلینتون ما را به خاطر شکست سرزنش کرد... و ما در به تاخیر انداختن پاسخ اشتباه کردیم
کمپ دیوید چگونه به پایان رسید؟ عبدربه می‌گوید: «کمپ دیوید در حالی به پایان رسید که ما نتوانستیم بر سر هیچ یک از موضوعات اصلی به توافق برسیم. در آخرین دیدار یاسر عرفات و کلینتون قرار بر این شد که این دیدارها به تعویق بیفتد و پس از دو هفته بازگردیم و در طی آن گفتگو با طرف اسرائیلی را ادامه دهیم تا آمادگی بیشتری برای ورود به جزئیات ماجرا و مسائل محوری و چگونگی رسیدگی به آنها و دستیابی به راه حل‌های مناسب برای آنها داشته باشیم. من راه حل‌های سازش نمی‌گویم، بلکه می‌گویم راه حل‌های مناسب برای هر دو طرف.
این توافق با کلینتون در حضور من بود و یاسر عرفات محتاط بود و از کلینتون خواست که نتیجه را اعلام نکند. یعنی شکست اعلام نمی‌شود. مهمتر از همه، ما نباید مسئول شکست معرفی شویم. کلینتون قول داد که به این موضوع پایبند باشد و ما را مسئول نداند یا اسرائیلی‌ها را مسئول بداند. ما دو هفته را بدون پیشرفت چشمگیری سپری کردیم. برخی از کمیته‌ها شاید پیشرفت‌هایی داشتند. در بحث مرزها، ما پیشرفت واقعی نداشتیم و شکاف بین ما و اسرائیلی‌ها زیاد بود، بین اصلاحات دو تا سه درصدی مرزها، در حالی که اسرائیلی‌ها حرف از 15 درصد می‌زدند. در مورد پناهندگان اصلاً پیشرفتی حاصل نشد. در مورد قدس اصلاً پیشرفتی وجود نداشت. اما ما موقعیت‌های یکدیگر را محک نزدیم. ما می‌دانیم که حداکثر در هر انتها چقدر است.
کلینتون قول داد در فرآیند پاسخگویی نقشی ایفا نکند. کمپ دیوید را ترک کردیم. من در ماشینی بودم که از کمپ دیوید به سمت فرودگاه واشنگتن حرکت می‌کرد و دو سه ساعت طول کشید. وقتی به فرودگاه رسیدیم، تلفنی با ما تماس گرفت و برخی از خبرنگاران حاضر به ما گفتند که کلینتون یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد و یاسر عرفات را مسئول کامل نتیجه نگرفتن و شکست دانست. عرفات بسیار عصبانی شد، اما برای اینکه خود را به رویارویی با آمریکا نکشاند، از اعضای هیئت ما که برخی از آنها هنوز در کمپ دیوید بودند، خواست در مورد صحبت‌های کلینتون اظهار نظر نکنند و با رد این اتهامات به او پاسخی ندهند..
این اشتباهی بود که بعداً متوجه شدیم و آن این بود که باید مستقیماً پاسخ می‌دادیم. متأسفانه من یکی از کسانی بودم که پیشنهاد کردم تا زمانی که از جزئیات گفته‌های او مطلع نشدیم و تا زمانی که از خود آمریکایی‌ها نشنیدیم صبر کنیم و پاسخ ندهیم، زیرا ممکن است توضیحاتی داشته باشند. سفر به غزه دوباره ساعت‌ها طول کشید. طی آن تمام رسانه‌های جهانی از وضعیت خبر دادند و آمریکایی‌ها ما را مسئول دانستند.
زمانی که به غزه رسیدیم، احتمالاً آن‌قدر زمان را تلف کرده باشیم که در آگاهی جهانیان ثابت شد که ما کسانی بودیم که در این مذاکرات شکست خوردیم. رئیس جمهوری آمریکا به برخی عرب‌ها و شاید برخی از نمایندگان کشورهای عربی در واشنگتن توضیح داد که چرا این کار را انجام داد و چرا عهد خود را با یاسر عرفات زیر پا گذاشت و گفت که اگر این موضوع معلق بماند و بدون اینکه عرفات را مسئول بداند، به شکست کامل رها شود، به موقعیت ایهود باراک آسیب رسانده و آن را تضعیف خواهد کرد. انتخابات نزدیک است که منجر به شکست وی در انتخابات می‌شود. بنابراین، او ترجیح داد که عرفات را مقصر بداند و باراک را تبرئه کند تا او را از عواقب این شکست داخلی در اسرائیل نجات دهد.

یک فرصت از دست رفته در طابا

ماه‌ها بعد، کلینتون پروژه خود را برای مذاکره برای ما ارائه کرد. این در اواخر دسامبر 2000 بود و کلینتون تنها چند هفته از دوره‌اش باقی مانده بود.این پروژه جلوتر از بقیه پروژه‌هایی بود که در کمپ دیوید به ما ارائه شد و این پروژه ما را شگفت‌زده کرد. به دنبال آن مذاکراتی که در طابای مصر بین خود و هیئت اسرائیلی انجام دادیم، در این مذاکرات بر اساس پروژه کلینتون، توانستیم به پیشرفت‌هایی در بسته شدن 80 تا 90 درصد مسائل توافق نهایی دست پیدا کنیم که اسرائیلی‌ها هم در آن زمان گفتند و نه فقط ما.

یاسر عبد ربه در یک گفتگوی جانبی در حاشیه مذاکرات طابا در اوایل سال 2001 (AFP)

به یک سئوال رسیدیم: آیا آنچه را که توافق کرده‌ایم امضا می‌کنیم و مثلاً 10 درصد را برای مذاکرات بعدی می‌گذاریم؟ ما پیش یاسر عرفات در غزه رفتیم تا نظر او را جویا شویم.

هیأت اسراییلی پیش ما دچار اختلاف شد و دو گروه شدند؛ کسانی که پذیرفتند امضا کنیم با وجود اینکه چند هفته دیگر انتخابات اسرائیل است و آنهایی که می‌گفتند ما نمی‌توانیم دست به این کار بزنیم، زیرا این یک دولت منقضی شده است و دو هفته دیگر یک دولت جایگزین خواهد آمد. همه حدس می‌زدند که (آریل نخست وزیر سابق اسرائیل) شارون بیاید. ما با یاسر عرفات تردید داشتیم و اسرائیلی‌ها تردید داشتند. یک جناحی بود که می‌گفت: اجازه دهید ما امضا کنیم و شارون و دولت بعدی اسرائیل را در برابر عمل انجام شده قرار دهیم. من از طرف فلسطینی بودم که در تردید زندگی می‌کردم و نگران موقعیت عرفات بودم، بنابراین این فرصت را از دست دادم.
مسئول کیست؟ مسئولیت با سه طرف است: ایالات متحده و کلینتون که پروژه واقعی خود را دیر ارائه کرد، یعنی چند هفته قبل از خروجش. در طرف اسرائیلی که بر اساس نظرسنجی‌ها به زمان قبل از انتخابات در اسرائیل و رسیدن ناگزیر شارون به قدرت و شکست ایهود باراک رسیده بود. ما کسانی بودیم که نمی‌دانستیم چه کنیم: آیا باید با کلینتون و باراک امضا کنیم یا منتظر آمدن رئیس‌جمهوری بعدی باشیم، به خصوص که سیگنال‌هایی از شخصیت‌های فلسطینی و عرب دریافت کردیم که اگر جورج بوش بیاید، و احتمال بیشتری دارد، او سخاوتمندتر و موثرتر در رسیدن به توافق خواهد بود، پس برای امضا کردن صبر کنید.
نمی‌خواهم مسئولیت را بر دوش دیگران بیاندازم، اما تا این لحظه سردرگم هستم: حق با ما بود یا نه؟ خلاصه کردن موضوع در اینکه «کمپ دیوید» شکست خورد و طرف فلسطینی پیشنهاد سخاوتمندانه‌ای دریافت و آن را رد کرد، حرف پوچی است به این دلیل که کلینتون چند ماه پس از شکست « کمپ دیوید» طرح خود را ارائه داد و از دو طرفی که نتوانستند در مذاکرات طابا علیرغم رفتن راه زیاد به نتیجه نهایی برسند، خواست.

باراک فریبکار... و پرز یک مذاکره کننده چیره دست
عبدربه در مورد تجربه خصمانه با آریل شارون می‌گوید: «در واقع فرصت تعامل مستقیم با شارون به ما دست نداد. می‌توانم بگویم که یاسر عرفات شدیداً به ایهود باراک بی اعتماد بود. نه با رابین که معتقد بود تا زمان ترورش واقعاً برای دستیابی به توافق جدی است و نه با شیمون پرز که احساسات عرفات نسبت به او بالا و پایین می‌شد به این شدت نبود. پرز عادت داشت وانمود کند که بسیار انعطاف پذیر است، سپس به سمت افراط‌گرایی رفت. او یک مذاکره کننده واقعی و زیرک بود. یاسر عرفات را در این دسته قرار می‌داد. این تصور نهایی را نمی‌دهد که نه سختگیر است، نه ملایم یا انعطاف پذیر.

عبدربه معتقد است که پرز مذاکره‌کننده‌ای بود که می‌دانست چگونه عرفات را فریب دهد (AFP)

ما قبل از آن در «وای ریو»ر (در سال 1998) با بنیامین نتانیاهو برای خروج از 13 درصد کرانه باختری به توافق رسیده بودیم و این با تلاش‌های کلینتون تأیید شد. توافقنامه «وای ریور» گامی قبل از کمپ دیوید بود و شامل آزادی چند صد زندانی و سایر توافقات در زمینه تسهیلات برای تشکیلات خودگردان فلسطین بود. نتانیاهو هیچ یک از آنها را اجرا نکرد، اگرچه ما آنها را پس از یک جلسه نفس‌گیر که کلینتون با ما و آنها در سالن مدرسه در آنجا برگزار کرد، امضا کردیم که از صبح روز اول تا روز دوم به مدت بیست و چهار ساعت تا صبح 2018 ادامه یافت. ما تحت فشار شدید کلینتون به این توافقات دست یافتیم. نتانیاهو پذیرفت و البته اجرا نکرد.
زمانی که ایهود باراک آمد، اولین جلسه را با او و دیوید لوی، وزیر امور خارجه‌اش، پس از یکی دو هفته برگزار کردیم و از او خواستیم که توافقنامه «وای ریور» را که با نتانیاهو بسته بودیم و هیچ اسرائیلی نمی‌تواند در آن زیاده‌خواهی کند، اجرا کند. باراک نپذیرفت و استدلالش این بود: چرا با هم شش ماه نمی‌نشینیم و به جای اینکه 13 درصد به شما بدهیم، بقیه را می‌دهیم؟ با مذاکرات فشرده همه چیز را به شما می‌دهیم.
البته باراک یک بازی دهنده بود زیرا تجربه با او ثابت کرد که او همچنان به طفره رفتن ادامه می‌دهد و به هیچ توافق واقعی نمی‌رسد. این شد که عرفات به او گفت: چرا این دو موضوع را جمع نمی‌کنیم؟ شما از 13 درصد عقب نشینی می‌کنید و در همان زمان ما بر سر بقیه مذاکره می‌کنیم. چرا به آنچه که نتانیاهو با آن موافقت کرده است پایبند نیستید؟ هیچ کس نمی‌تواند شما را به چیزی در داخل اسرائیل متهم کند، حتی راست افراطی. ایهود باراک نپذیرفت.

«رفتار نپخته» شارون با عرفات

شارون حاضر نشد با عرفات دست بدهد. این در واقع یک اقدام کودکانه از سوی شارون و شاید یک اقدام پوپولیستی در میان جنبش راست و راست افراطی بود که از او حمایت می‌کرد. هیچ ارزشی هم نداشت.

در عمل شارون پشت سر وقوع انتفاضه دوم بود و او بود که اوضاع را به وخامت مستمر رساند و سپس ما اشتباه کردیم که شارون از آن سوء استفاده کرد و آمریکایی‌ها را در کنج قرار داد، که همان مسئله کشتی «کارن آ» که مملو از سلاح‌هایی بود که در عمل از ایران می‌آمد. از جزیره‌ای ایرانی به نام «کیش» و طرف‌های آمریکایی و اسرائیلی از لحظه حرکت تا رسیدن به آب‌های سرزمینی آن را زیر نظر داشتند، سپس آن را توقیف کردند و یاسر عرفات متهم به دست داشتن در آن شد.
کلماتی برای تاریخ: یاسر عرفات به طور کامل منکر اطلاع از آن شد و حتی زمانی که جورج بوش و برخی از نزدیکانش از جمله (وزیر خارجه سابق آمریکا) کالین پاول از عرفات خواستند که مسئولیت خود را بپذیرد زیرا اعتراف او فشار روی این موضوع را کاهش می‌دهد، یاسر عرفات تاکید کرد که مسئولیتی بر عهده نگرفته است.
البته کاری از این دست بدون اطلاع عرفات امکان پذیر نیست. افرادی که سعی در آوردن این مقدار اسلحه داشتند از نزدیکان عرفات شناخته می‌شوند. این تسلیحات، حتی از نظر کمی و کیفی، نه منجر به تغییر موازنه قوا به ویژه نظامی می‌شد و نه بر برتری نظامی اسرائیل متزلزل یا تأثیر می‌گذاشت. اما از آن به عنوان نشانه‌ای استفاده شد که انتخاب عرفات دستیابی به حل و فصل و راه حل نیست، بلکه گزینه نظامی است. در آن لحظه، برخی عملیات انتحاری در داخل اسرائیل انجام شد که به طرف اسرائیلی این امکان را داد تا تلاش‌های آمریکا برای بازگرداندن عزت و زندگی به روند سیاسی را سرکوب کند.

اشتباه عرفات در انتفاضه دوم

آیا ایران از طریق عملیات انتحاری در تضعیف توافقنامه «اسلو» نقش داشته است؟ عبدربه پاسخ می‌دهد: «فکر نمی‌کنم که ایران در عملیات انتحاری دست داشته باشد. مسئول این عملیات عمدتاً جنبش «حماس» بود. گروه‌های دیگری هم هستند که می‌توانستند برخی از این عملیات‌ را انجام دهند. یادم نیست که «جهاد» در این زمینه خیلی مؤثر بوده باشد. بلکه بخشی از وضعیتی شد که در آن انتفاضه دوم بر خلاف انتفاضه اول و اوائل انتفاضه دوم که ماهیت آن مردمی بود وارد برخی عملیات نظامی باشد، با قصد هدف قراردادن اماکن غیرنظامی در داخل شهرهای اسرائیل.
فکر می‌کنم عرفات در آن مرحله اشتباه کرد. این کاملاً اشتباه است و کسانی هستند که آن را یک اشتباه مهلک می‌دانند، به ویژه اینکه یاسر عرفات به جنبش «حماس» اشاره کرد که این عملیات را به عنوان عنصر فشار بر اسرائیلی‌ها تایید می‌کند. کسانی هستند که گفته‌اند و شهادت داده‌اند که یاسر عرفات خطاب به برخی از رهبران «حماس» گفت:« ما در گذشته با هم دشمن بودیم و اکنون در نتیجه مشارکت در این عملیات به چیزی شبیه به متحدان روی آورده‌ایم.» من مدرکی برای این اظهارات ندارم، اما البته نمایندگان بین‌المللی زیادی آمدند و رفتند و از عرفات خواستند این عملیات را محکوم کند، او از محکوم کردن این عملیات خودداری کرد، اما هر اقدامی را که غیرنظامیان دو طرف را هدف قرار دهد محکوم کرد.»
آیا هاله یاسر عرفات مانعی بر سر راه گسترش «حماس» بود و رابطه او با آن چگونه بود؟ عرفات در مرحله‌ای بسیار شدید ضد «حماس» بود. می‌توانم بگویم که در مرحله اول استقرار حکومت در دوران اسحاق رابین و آنچه پس از آن تا آغاز دوره نتانیاهو در سال 1996 که به قدرت رسید، او آماده دستگیری و تعقیب رهبران «حماس» بود. او به سرویس‌های امنیتی ما مأموریت داد که چنین نقشی را ایفا کنند.»
هنگامی که روند در داخل اسرائیل تغییر کرد، به ویژه با شروع انتفاضه دوم، بازدید فاجعه بار شارون از المسجد الاقصی و سپس وقوع قیام مردمی، این روندها آغاز شد. عرفات آن را ابزاری برای فشار بر اسرائیلی‌ها می‌دانست، بدون اینکه خود شخصاً در این موضوع دخالت داشته باشد.
قبل از این، باید به خاطر داشته باشیم که تغییر به سمت حمایت از عملیات نظامی، از جمله علیه اهداف غیرنظامی، به یکباره اتفاق نیفتاد. پس از کشته شدن رابین و یک دوره انتقالی که در آن شیمون پرز آمد و انتخاباتی برگزار شد که در آن نتانیاهو در سال 1996 به قدرت رسید، اولین دیدار با نتانیاهو در یک پایگاه نظامی اسرائیل در ایست بازرسی اریز به قول ما در ورودی غزه، برگزار شد.

دیدار عرفات و نتانیاهو در ایست بازرسی اریز بین غزه و اسرائیل (AFP)

من با یاسر عرفات در آن دیدار با نتانیاهو بودم و او قبلاً با او ملاقات نکرده بود. نفر سومی هم در این جلسه حضور داشت، اما یادم نیست که بود.

نتانیاهو جلسه را این‌گونه آغاز کرد:« آقای عرفات، شما موضع من را در مورد توافقنامه «اسلو» که با شیمون پرز و اسحاق رابین امضا کردید می‌دانید، من مخالف این توافقات بودم و این یک دولت جدید در اسرائیل است و به شما می‌گویم که این قراردادها برای ما به پایان رسیده است و قانون جدیدی به نام «مقابله» جایگزین آن می‌کنیم، یعنی اگر قدم مثبتی بردارید، با یک قدم مثبت به آن پاسخ می‌دهیم و اگر کاری منفی انجام دهید، آن را با یک چیز منفی به پاسخ خواهیم داد. مرجع «تقابل» است، قدم‌های مثبت بردارید، اگر از آنها راضی باشیم، با گام‌های مثبت به آنها پاسخ خواهیم داد.
من در این دیدار با یاسر عرفات بودم و از نتانیاهو پرسیدم:« اگر فرض کنیم این را می‌پذیریم و با وجود اینکه قبول نمی‌کنیم چون در «اسلو» قرارداد را با کشور اسرائیل امضا کرده‌ایم نه با یک دولت اسرائیلی، و این توافق برای شما الزام آور است همانطور که برای ما الزام آور است، پس کشورها نمی‌توانند پای توافق‌ها را امضا کنند و با تغییر دولت‌ها تغییر کنند وگرنه جهان به جنگل تبدیل می‌شود. این اولین نکته. نکته دوم اینکه: اگر این اصل «عمل متقابل» را اتخاذ کنیم، چه کسی در مورد مثبت یا منفی و کافی یا ناکافی بودن هر اقدامی از ما قضاوت خواهد کرد؟ چه کسی شما را قضاوت خواهد کرد؟ گفت: ما قضاوت می‌کنیم. گفتم: پس تو حریف و تو داوری.
نشانه‌های شکست ظاهر شد، بنابراین عرفات خواست تا نیم ساعت یا بیشتر با او ملاقات کند، سپس آنجا را ترک کرد. در راه غزه به من گفت: فایده‌ای ندارد. این مرد می‌خواهد «اسلو» و توافقات را نابود کند. از آن لحظه، ما از یاسر عرفات که تمام شرط خود را روی روند سیاسی گذاشته بود، به یاسر عرفاتی رفتیم که محتاط‌تر شد و شروع کرد به این فکر که نجات روند سیاسی به معنای غیرممکن نیست، بلکه به این معناست که با مشکلات عظیمی روبرو است.

صدام به عرفات گفت: من چراغ‌های قدس را مانند چراغ‌های بغداد می‌بینم

از عبدربه پرسیدم که آیا عرفات در ارزیابی جدیت حمله عراق به کویت در سال 1990 اشتباه کرد یا خیر؟ او پاسخ داد: او قطعاً اشتباه کرد. یاسر عرفات حداقل در درون خود اصلاً این تهاجم را نمی‌پذیرفت، اما می‌ترسید این را به زبان بیاورد تا رابطه‌اش با عراق، عراق صدام حسین در آن زمان، از دست نرود. طرفداران یاسر عرفات در منطقه زیاد نبودند، به ویژه به دلیل روابط پرتنش با (رئیس جمهوری فقید سوریه) حافظ اسد و مهاجرت به تونس برای چندین سال. همچنین به این دلیل که رابطه با اردن رابطه‌ای نبود که بر مبنای مثبت ایجاد شود و برخی دعواها و تنش‌ها در آن باقی ماند. البته در آن زمان رابطه یاسر عرفات با کشورهای خلیج خوب بود. عرفات تصمیم گرفت که میانه چوب را نگه دارد و معتقد بود که موضوع بدون جنگ یعنی با توافق و عقب نشینی صدام به پایان می‌رسد و در نتیجه روابط عرب‌ها با یکدیگر باز می‌گردد، اما شاید روابط فلسطین و عراق به حالت قبلی خود برنگردد، اگر رابطه با صدام در این بحران را از دست بدهد.

صدام در دیدار با عرفات در بغداد در می 1990 (گتی)

البته عرفات حمایت‌های صدام از «ساف» را در نظر می‌گرفت. من نمی‌توانم او را با کشورهای خلیج به عنوان یک کل مقایسه کنم، اما صدام عملاً از او حمایت کرد. مهمتر از حمایت، راه عراق را برای ارتباطات عرفات با کرانه باختری و غزه از طریق اردن باز کرد، یعنی حمایت لجستیکی، نه فقط مالی، و آزادی حرکت و کار برای عرفات را فراهم کرد. به بغداد می‌رفت، با هر که می‌خواست ارتباط برقرار می‌کرد، روابط سیاسی برقرار می‌کرد و آرام می‌خوابید. او در تونس کاملاً احساس آرامش نمی‌کرد، زیرا مورد سوءقصد قرار گرفت. بنابراین عرفات ترجیح داد چوب را از وسط نگه دارد. او در این موقعیت باقی ماند و به دنبال حل و فصل بود.
تو در کنار عرفات بودی وقتی بیش از یک بار پس از حمله به کویت با صدام حسین ملاقات کرد. موضع عرفات چه بود؟ عبدربه پاسخ داد: «راستش را بخواهید، او به وضوح از او خواست و درخواست کرد که عقب نشینی کند. صدام را در یک خانه یا ویلای ساده در پارک الزورا که یک پارک مهمی در بغداد است ملاقات کردیم. یاسر عرفات تنها بود و من هم به جلسه دعوت شدم.
«ابو عمار» (عرفات) با صدام رو به رو شد و به او گفت که می‌ترسم عراق در معرض نکبه قرار گیرد. صدام سعی می‌کرد او را متقاعد کند که همه اینها به خاطر فلسطین است. «ابو عمار» از جمله معروفی استفاده کرد که بیش از یک بار تکرار کرد: ما پنجاه سال پیش از نکبه گذشتیم و پنجاه سال نیز می‌توانیم صبر کنیم تا مسئله فلسطین حل شود، اما نمی‌خواهیم که فاجعه دیگری بر سر عراق بیاید. ما نکبه دیگری به نام نکبه عراق نمی‌خواهیم.

من شاهد این موضوع بودم و او آن را تکرار کرد، حتی در جلسه‌ای که ملک حسین و علی سالم البیض به نمایندگی از یمن متحد حضور داشتند و او در آن زمان معاون رئیس جمهوری بود، یاسر عرفات در این دیدار گفت:«من نکبه دیگری به نام نکبه عراق نمی‌خواهم.»
پس از اتمام جلسه در پارک الزورا، صدام به او گفت: «خیالت راحت باشد ابو عمار. من حساب همه چیز را کردم.» ما نفهمیدیم آن چیز که حسابش را کرده چیست. دستش را گرفت و بر در ویلا ایستادیم و شب بغداد در مقابل ما بود، به او گفت:«ابوعمار، چراغ‌های قدس را ببین همان‌طور که من چراغ‌های بغداد را اکنون در برابر خود می‌بینم.» منظورش احیای قدس است.
در جلسه قبل که چهار طرفه بود با حضور یمن، اردن، ما و عراق، «ابو عمار» این سخنان را به او گفت و آنکه «ابو عمار» را پاسخ داد، طارق عزیز بود و به او گفت: ای ابوعمار، ما می‌خواهیم فلسطین را برای تو آزاد کنیم و قدس را به تو برگردانیم و تو امتناع می‌کنی؟ آیا این معقول است؟ ما می‌خواهیم تمام وزن عراق را به خطر بیندازیم تا اینکه قدس را دوباره به دست آوریم و شما امتناع می‌کنید. آیا این منطقی است؟
سعدون حمادی نیز در همین خط صحبت‌های خود را برای ما تکمیل کرد. وی جلسه را به تعویق انداخت و از وزرای خارجه خواست که بروند و بیانیه نهایی را با طارق عزیز، وزیر امور خارجه یمن متحد و مروان القاسم وزیر امور خارجه اردن تهیه کنند. من وزیر خارجه بودم چون هیچ کس دیگری با یاسر عرفات نبود. سفیر با ما بود (مسئول سابق ساف) برادر عبدالله الحورانی نیز همراه ما بود.

طارق عزیز خواستار هشدار نسبت به نکبه عراق شد

بیرون رفتیم و طارق عزیز دست مرا گرفت. من او را خوب می‌شناختم، گفت: خواهش می‌کنم ابوعمار آنچه را که در جلسه درباره مقدس و عراق و نکبه گفت تأیید کند، ما نکبه‌ای به نام نکبه عراق نمی‌خواهیم. من تعجب کردم زیرا اولین کسی که برای پاسخ به «ابو عمار» پیشقدم شد طارق عزیز بود.

عرفات، عبد ربه و بسام ابوشریف، مشاور رئیس جمهوری در جریان اجلاس سران مغرب در الجزایر برای حمایت از انتفاضه 1988 (گتی)

طارق عزیز خطر تهاجم را به خوبی می‌دانست، اما مجبور شد به رئیس جمهوری پاسخ دهد. من متحیر شدم و طارق عزیز آن را برایم تکرار کرد و به او گفتم: باشد. برگشتم و دیدم روسای جمهوری به تنهایی جلسه گرفته‌اند و یاسر عرفات با آنها بود. اجازه خواستم و به او گفتم: طارق عزیز از شما می‌خواهد همین سخنان را برای رئیس جمهوری، صدام تکرار کنید که ما فاجعه جدیدی به نام نکبه عراق را نمی‌خواهیم. باید راهی برای حل و فصل پیدا کرد. به من گفت: چه کسی؟ گفتم: طارق عزیز می‌گوید تکرار کن. گفت: مطمئنی؟ گفتم: بله، دو دقیقه پیش از او شنیدم. خواست که این کلمات را دو بار تکرار کنید. کمی فکر کرد و بعد به من گفت: خوب، خوب. نمی‌دانم تکرار کرد یا نه. اوضاع اینگونه پیش می‌رفت.
در سال 1973، عبدربه بخشی از هیئتی بود که از بغداد دیدن کرد و با رهبری عراق که به شدت از رهبر مخالف جنبش «فتح»، صبری البنا، معروف به «ابو نضال» حمایت می‌کرد، ملاقات کرد. از او پرسیدم که آیا درست است که رئیس جمهوری احمد حسن البکر از یاسر عرفات متنفر بود یا خیر؟ پاسخ داد: « خیلی از او متنفر بود. او را به شکلی بی ادبانه تحقیر می‌کرد. بر او وارد شديم و گفت: رئيس جمهوری شما چطور است؟ رهبر شما چطور است؟ «ابو عمار» در آن زمان رئیس جمهوری نبود. به او گفتیم: خوب است و سلام می‌رساند. گفت: آیا برایش تیغ بفرستم ریشش را بتراشد؟ آیا او به این دلیل که مبارز فلسطینی است ریش خود را می‌گذارد؟ آیا آرمان نیاز به ریش دارد؟ این‌طور حرف زدن چندش آور است. صدام حسین حضور داشت و کمی او را آرام کرد.
جو متشنج در نتیجه حوادث «اکتبر سیاه» در اردن در سال 1970 بود. ما فلسطینی‌ها این توهم را داشتیم که ارتش عراق در اردن از طرف ما علیه ارتش اردن مداخله خواهد کرد. اما این اتفاق نیفتاد، زیرا مبارزه بین بعثی‌ها، حزب بعث سوریه و حزب بعث عراق، یکی از اولویت‌ها بود. زمانی که ارتش سوریه وارد اردن شد، عراق به این باور رسید که هرگونه ورود از سوی خود باعث تقویت مداخله «بعث» سوریه، حریف واقعی، اولین و آخرین آن خواهد شد. بنابراین آنها تصمیم گرفتند که هیچ مداخله‌ای انجام ندهند تا تعادل به هم نخورد و «بعث» سوریه ثمره خود را درو نکند.

نقش قذافی در ترور «ابو ایاد»

قرار بود در دیدار با صدام در پارک الزورا، صلاح خلف «ابو ایاد» در این جلسه شرکت کند، اما در آخرین لحظه بهانه گرفت که قولنج روده دارد، به همین دلیل نیامد. صدام چون او را می‌شناخت، سراغش را گرفت و گفتم او را در هتل دیدم و گفت، قولنج دارد. صدام این استدلال را قبول نداشت و آن را نوعی تحریم می‌دانست، بنابراین شک ما متوجه صدام بود که بعداً «ابو ایاد» را ترور کرد. اما بعداً ثابت شد که کار معمر قذافی است و به دست «ابو نضال» که آن زمان پناهنده در لیبی بوده اجرا شده است.

به دست «ابو نضال» و تصمیم معمر قذافی؟ عبدربه پاسخ می‌دهد: «با تأیید معمر قذافی. ابو ایاد نسبت به معمر رفتار دوستانه‌ای نداشت و از او انتقاد می‌کرد و از سفر به لیبی یا تماس با او، اگر نگوییم قطع ارتباط می‌کرد، اکراه داشت. معمر یا متخاصم بود، یا محتاط، یا متنفر.
این عملیات از لیبی کلید خورد، فرد از لیبی آمد، فردی وابسته به «ابو نضال» بود. البته کینه‌های «ابونضال» نسبت به «ابو ایاد» عمیق و قدیمی است و تا زمانی که او در لیبی بود و حداقل زیر چشم و گوش لیبیایی‌ها، باید آنها را از نیت خود آگاه کرده باشد اگر آنها در آن دست نداشته‌اند. حدس من این است که آنها درگیر بودند و مخالفتی با خلاص شدن از شر «ابو ایاد» نداشتند.



منبع اردنی: اشاره حماس به بازگشت به عمّان «تحریک آمیز» است

بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه
بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه
TT

منبع اردنی: اشاره حماس به بازگشت به عمّان «تحریک آمیز» است

بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه
بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه

رهبران جنبش حماس با اظهارات مستقیم سیاسی از خارج، گاهی از ترکیه و گاهی از ایران، بار دیگر به درگیری‌های رسانه‌ای با اردن بازگشته‌اند. یک منبع آگاه اردنی به «الشرق الاوسط» گفت که بازگشایی پرونده بازگشت آنها به پادشاهی هاشمی اردن «تحریک آمیز» و «بی فایده» است.
نیروهای حماس در سال ۱۹۹۹ در زمان نخست‌وزیری عبدالرئوف الروابده، به دلایل امنیتی اردن را ترک کرده بودند.
درگیری‌هایی که از آغاز حوادث هفتم اکتبر مرتباً تکرار می‌شود، با اظهارات موسی ابومرزوق، از رهبران حماس، از شبکه العالم ایران چرخشی تازه به خود گرفت. وی گفته است «اگر قرار باشد رهبران حماس به کشور دیگری منتقل شوند به اردن خواهند رفت».
در شرایطی که دولت اردن بارها تأکید کرده بود که «هیچ تماسی بین آن و جنبش به ویژه از آغاز جنگ غزه وجود ندارد».

جلب توجه

این منبع اردنی معتقد است که اظهارات ابومرزوق در چارچوب «توسل مجدد به خیابان اردن» و «تحریک حکومت اردن» صورت می‌گیرد.
وی افزود: «این اقدامی جدید شبیه به تلاش‌های قبلی رئیس سابق دفتر سیاسی (حماس)، خالد مشعل، و رهبران نظامی جنبش در غزه، از طریق «درگیر کردن پادشاهی در محاسبات سیاسی خود» است.
این منبع گفت: «ابومرزوق طوری صحبت می‌کند که گویی هیچ دولتی در اردن وجود ندارد که تصمیم بگیرد چه کاری انجام دهد. اردن صفحه دفاتر جناح‌های فلسطینی را ورق زده است و به آن بازنمی‌گردد».
اظهارات ابومرزوق و اظهارات مشابه پیش از آن، توسط منبع اردنی در مصاحبه با «الشرق الاوسط» رد شد. او گفت که اردن تحت هیچ شرایطی حضور رهبران حماس در خاک خود را نخواهد پذیرفت.
وی در عین حال اشاره کرد که تلقین در مورد اینکه کدام یک از آنها تابعیت اردنی دارند (یعنی رهبران حماس) و حق بازگشت وی گفت: «هرکسی که تابعیت اردنی داشته باشد و بخواهد برگردد باید ارتباط خود را با هر سازمان خارجی کاملاً قطع کند».
همان منبع اشاره می‌کند که هرگونه احتمال بازگشت مطابق با شرایط مورد نیاز اردن و مطابق با مفاد قانون شامل «عدم افتتاح دفتر برای هیچ‌یک از سازمان‌های فلسطینی» است.
از آغاز جنگ در غزه، پادشاهی اردن اعلام کرد که «تشکیلات ملی فلسطین» نماینده قانونی کشور فلسطین است و سفارت آن در عمان معتبر و قانونی است.
به گزارش شبکه العالم، ابومرزوق به دنبال یادآوری حضور قبلی حماس در خاک اردن بود و بدون اشاره به دلایل خروج حماس در آن زمان، گفت که رهبران آن «اغلب اردنی هستند».
وی افزود: «کادر رهبری حماس ابتدا در اردن حضور داشت تا اینکه از قطر خواسته شد که میزبان آنان باشد لذا از اردن به قطر نقل مکان کردیم. اخبار منتشره دربارهٔ اینکه به عراق، سوریه، ترکیه و ... خواهیم رفت تبلیغات رسانه ای برای فشار بر قطری هاست. و هیچ خبری بین ما و دولت قطر در این مورد نیست».
وی همچنین اظهار کرد: همه اینها ساخته و پرداخته رسانه‌ها است تا قطر را وادار به وارد آوردن فشار بر حماس برای امتیازدهی در مذاکرات مبادله اسرا کنند.

گذرنامه‌ها

اگرچه ابومرزوق در صحبت‌های خود در مورد انتقال به اردن گفت که «در این مورد صحبتی نیست» (یعنی این گزینه روی میز نیست)، اما اظهار کرد که «اکثر رهبران حماس از مردم اردن هستند و گذرنامه اردنی دارند لذا همه این صحبت‌ها بی‌ارزش است، لذا اگر قرار بر رفتن باشد به اردن خواهند رفت زیرا اردن دارای مردمی مهمان نواز و سخاوتمند است که از مقاومت حمایت می‌کند و روابط ما با نظام اردن نیز خوب است و مشکلی برای اقامت در این کشور نداریم».

موسی ابومرزوق، از رهبران حماس، هنگام شرکت در مراسم تشییع جنازه صالح العاروری، از رهبران این جنبش، پس از ترور وی در نزدیکی بیروت در ۲ ژانویه (AP)

ابومرزوق اظهار کرد که مشکل این است که این آمریکا بود قطر را وادار کرد که رهبری حماس را بپذیرد لذا اگر فشار آمریکا نباشد رهبران حماس به مکان طبیعی خود یعنی اردن خواهند رفت، اما این داستان‌ها ساختگی بوده و اصلاً مشکلی میان ما و قطری‌ها وجود ندارد.

یک انتخاب، نه اخراج

پیش از اظهارات ابومرزوق، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس از استانبول در دیدار با تعدادی از نمایندگان «بلوک پارلمانی اصلاحات» اردن وابسته به «جنبش اسلامی» در اردن، دربارهٔ اردن اظهاراتی داشت.
رسانه‌ها به نقل از نمایندگانی که در این نشست حضور داشتند، هنیه تأکید کرد که جنبش در امور داخلی اردن مداخله نخواهد کرد، در حالی که بیانیه منتشر شده از سوی جنبش تأکید هنیه را تأیید کرد که اردن اهمیت ویژه ای در موضوع فلسطین پیدا کرده است.
مقامات سیاسی سابق تأکید می‌کنند که اردن «از استفاده از توصیف اخراج» در مورد خروج رهبران حماس از اردن برای ملاحظات قانونی خودداری می‌کند.
در حالی که چندین مقام در آن زمان گزارش دادند که خروج رهبران حماس در مواجهه با ادامه محاکمه داخلی آنها یک «گزینه» بود.
از سوی دیگر، گزارش‌های مطبوعاتی حاکی از آن است که هنیه مقامات و شخصیت‌های مردمی اردنی را به دلیل تسلیت ندادن به شهادت ۳ پسر و ۴ نوه‌اش «مقصر» می‌داند.
نیمه دوم ماه رمضان شاهد تشدید لفاظی‌های رسمی اردن علیه آنچه مداخله در امور داخلی تلقی می‌شد، بود. این تنش در پس‌زمینه فراخوان‌ها برای «تشدید اعتراض‌ها در اردن» و ملتهب کردن خیابان‌ها بود و این امر منجر به یک کمپین دستگیری در میان معترضان به اتهام حمله به اموال عمومی و مقاومت در برابر پرسنل امنیتی شد.

یک کامیون امدادی اردن به عنوان بخشی از کمک‌های بشردوستانه و بزرگ‌ترین کاروان از زمان شروع جنگ در غزه

روزنامه «الشرق الاوسط» مطلع شد: «بیشتر دستگیرشدگان در ارتباط با اعتراضات از ابتدای ۷ اکتبر به استثنای تعداد محدودی آزاد شدند».
منابع حقوقی اشاره کردند که «هیچ اتهامی در خصوص سردادن شعار در حمایت از حماس و رهبران آن در جریان اعتراضات مردمی مطرح نشده است». با این حال، منابع گفتند که «برخی از بازداشت شدگان با طرف‌های خارجی ارتباط دارند و از خارج از کشور پول و دستورالعمل دریافت می‌کنند».
اردنی‌ها خود را برای شرکت در انتخابات مجلس بیستم در دهم سپتامبر آینده آماده می‌کنند.
هفته گذشته، پادشاه اردن عبدالله دوم دستور داد تا انتخابات امسال به موقع برگزار شود تا از آنچه در محافل سیاسی در مورد احتمال به تعویق افتادن انتخابات به دلیل ملاحظات مربوط به اوضاع منطقه و جنگ در نوار غزه منتشر شده، جلوگیری شود.


بلینکن: پیشنهاد «بسیار سخاوتمندانه» به «حماس» شده و باید سریعا تصمیم بگیرند

TT

بلینکن: پیشنهاد «بسیار سخاوتمندانه» به «حماس» شده و باید سریعا تصمیم بگیرند

بلینکن: پیشنهاد «بسیار سخاوتمندانه» به «حماس» شده و باید سریعا تصمیم بگیرند

آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا بار دیگر مخالفت واشنگتن با حمله احتمالی اسرائیل به رفح را اعلام کرد و گفت امیدوار است ««حماس» درباره آتش بس در غزه درست تصمیم گیری کند».

بلینکن در نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در ریاض افزود «آمریکا از برنامه اسرائیل درباره حمله به رفح که ضامن حمایت از غیر نظامیان باشد اطلاع ندارد».

به گزارش فرانس پرس او ابراز امیدواری کرد که جنبش «حماس» با توافق پیشنهادی درباره آتش بس و مبادله اسرا موافقت کند و گفت این پیشنهاد «بسیار سخاوتمندانه» است.

بلینکن گفت «اسرائیل پیشنهادی بسیار سخاوتمندانه به (حماس) داده است». او افزود «باید درباره آن هر چه سریع تر تصمیم گیری کنند. امیدوارم تصمیم درست را بگیرند».

قرار است که «حماس» دوشنبه (۲۹ آوریل) به پیشنهادی برای برقراری وقفه در جنگ در غزه محاصره شده که با گرسنگی روبروست پاسخ دهد. این پیشنهاد شامل آزادی اسرا می شود. یک مقام ارشد «حماس» به فرانس پرس گفت که قرار است نشست سه جانبه در قاهره بین مقامات مصر و قطر و «حماس» برگزار شد. خلیل الحیه عضو دفتر سیاسی «حماس» در غزه که حضور پررنگی در مذاکرات دارد رئیس هیئت «حماس» است.

این مقام ارشد «حماس» که نخواست نامش منتشر شود در گفتگو با «فرانس پرس» افزود «اگر اسرائیل موانع جدیدی نگذارد فضا مثبت است چرا که ملاحظات و توضیحات مندرج در پاسخ «حماس» درباره پیشنهاد اسرائیل مشکل آنچنانی ندارد». مصر این پیشنهاد را تنظیم و اسرائیل برخی از مفاد آن را تعدیل کرد. این پیشنهاد پس از آن ارایه می شود که «حماس» در اواسط آوریل اصرار داشت که آتش بس در نوار غزه پایدار باشد اما اسرائیل زیر بار این شرط نمی رود.


ترور «ام فهد» اینفلوئنسر در عراق؛ پای «باند باج گیری» گیر است؟


«ام فهد» اینفلوئنسر مشهور عراق (فرانس پرس) 
«ام فهد» اینفلوئنسر مشهور عراق (فرانس پرس) 
TT

ترور «ام فهد» اینفلوئنسر در عراق؛ پای «باند باج گیری» گیر است؟


«ام فهد» اینفلوئنسر مشهور عراق (فرانس پرس) 
«ام فهد» اینفلوئنسر مشهور عراق (فرانس پرس) 

پدیده اینفلوئنسرهای شبکه های اجتماعی در عراق به خصوص «بلاگرهای زن» صرفا درباره دخترها و زنانی که دنبال آخرین مد و خودنمایی و درآمد زایی از سوشیال مدیا مارکتینگ هستند نیست و ماجرا اساسا چیز دیگری است.
حادثه ترور ام فهد «بلاگر» معروف عراقی روز جمعه (۲۶ آوریل) سوال ها و تردیدهای زیادی در عراق درباره این مساله مطرح می کند که اینفلوئنسرهای زن شبکه های اجتماعی عراق تا چه اندازه روی فضای سیاسی و امنیتی کشور تاثیر دارند. توجه کاربران و مردم این روزها دوباره به بحث «ترور فیزیکی» این چهره ها پس از «پایان ماموریت» یا «خطر کشف اطلاعات محرمانه» معطوف شده است.

چند مامور پلیس عراق کنار خودروی ام فهد پس از ترورش در مرکز بغداد جمع شدند (اکس)

«دنیای تاریک»

به نظر بخش وسیعی از مردم عراق برخی چهره های پرنفوذ در ارکان حاکمیت سیاسی و امنیتی به دلیل «روابط بده بستانی» با اینفلوئنسرهای زن در این پدیده نقش دارند و در مقابل این سلبریتی های سوشیال مدیا تاثیر فوق العاده ای بر برخی از چهره های پرنفوذ دارند.
البته این روابط «بده بستانی» همواره در یک خط ثابت و بدون فراز و نشیب و دست اندازهای تند و مرگبار نبوده. دست اندازهایی که در صورت بی توجهی و نادیده گرفتن یکی از طرفین به شروط «بده بستانی» و عبور از حد تعیین شده گریبان این رابطه را می گیرند و بدتر از همه اگر یکی از «بلاگرهای» زن در این رابطه به نفع رقبای احتمالی چهره سیاسی یا امنیتی طرف دیگر نقش ایفا کند.
عده بسیاری در عراق با ریشخند گرفتن و انتقاد این نوع روابط بین «بلاگرهای زن» و چهره های پرنفوذ از آن به عنوان «دنیای تاریک» یاد می کنند. صالح الحمدانی بلاگر و مجری شبکه حکومتی «العراقیه» در شبکه «اکس» نوشت «ما به یادداشت تفاهمی برای گسست رابطه بین نظامیان و «فشنیستاها» نیاز داریم». مقصود او اینفلوئنسرهای زن شبکه های اجتماعی است.

چطور ترور شد؟

«ام فهد» در خارج از خانه اش در محله کلاس بالای زیونه در شرق بغداد کشته شد. یک «ویدیو» دست به دست شده که نشان می دهد «ام فهد» در حال سوار شدن خودرویش است که یک موتور سوار به سمت او می رود. این ویدیو همچنین نشان می دهد که این موتور سوار در حال جمع کردن «پوکه های خالی» کلت صدا خفه کن از صحنه جرم است. عده ای زیادی می گویند این نشان می دهد که قاتل «یک آدمکش حرفه ای» است.
در بین مردم شایع شده که قاتل موبایل «ام فهد» را با خود برده است چرا که موبایلش حاوی فیلم و عکس های بسیاری از چهره های سیاسی و امنیتی پرنفوذ بوده اما تایید این گفته ها دشوار است و مقامات می گویند که تحقیق در مورد این حادثه جاری است.

قاتل «ام فهد» با کلت صدا خفه کن به سمت ام فهد که در خودرویش نشسته بود شلیک می کند (یک صحنه از دوربین مداربسته)

«ام فهد» چندین سالی است که همواره در شبکه های اجتماعی با جواهرات یا سوار خودروهای لوکس پست و استوری منتشر می کرد و برخی اوقات نیز فیلم های کوتاهی از رستوران های لوکس و مراسم آنچنانی می گذاشت.

برخی از بلاگرها عکس فردی را منتشر کردند که گفته می شود عامل ترور بوده اما وزارت کشور بیانیه ای در تایید این مطلب منتشر نکرده است. وزارت کشور از تشکیل کارگروه متخصص برای «شناسایی جزئیات قتل یک زن معروف در شبکه های اجتماعی توسط عناصر ناشناس در محله زیونه در بغداد» خبر داد.

یکی از منابعی که در جریان تحقیق درباره کشته شدن تاره فارس «مدل» معروف عراقی در سپتامبر ۲۰۱۸ بود گفت «تحقیق در مورد این نوع جنایت ها همیشه در جای خاصی به بن بست می خورد و از بالا دستور می رسد که پرونده بسته شود و پرونده برای همیشه مختومه اعلام می شود».

بررسی صحنه جرم جلوی خانه «ام فهد» در مرکز بغداد (اکس)

این منبع در گفتگو با «الشرق الاوسط» ادامه داد «در اکثر حوادث قتل زنانی که با افسران بلند پایه و چهره های پرنفوذ رابطه دارند خطوط قرمز برای تحقیق گذاشته می شود و عبور از این خطوط قرمز مجاز نیست».

فلاح المشعل تحلیلگر و خبرنگار در شبکه «اکس» نوشت «حذف فیزیکی بلاگرهای زن آغاز شد آنهم پس از آغاز افشای رسوایی ها و افشاگری و اعلام هویت چهره های بسیاری از جمله برخی از دانه درشت ها که در دام این بلاگرهای زن افتادند».

تاثیر بر تصمیم گیران

در بین مردم از چندین سال گذشته شایع شده که این «بلاگرهای زن» قدرت زیادی برای تاثیر گذاری در «مراکز تصمیم ساز» دارند یا به عبارت دیگر «این زنان» با توجه به تاثیر فوق العاده بر روی تصمیم گیرندگان قادر به لغو یا تعلیق تصمیماتشان هستند.

چند روز پیش از ترور «ام فهد» بود که شبکه های اجتماعی صحنه دعوا و اختلاف بین باسم دالیا نعیم مدل و اینفلوئنسر معروف عراقی و «ام فهد» شدند. «ام فهد» در یک «ویدیوی» منتشر شده دالیا نعیم را تهدید کرد که آبرویش را می برد و عکس های دالیا با سرلشکر سعد معن مسئول اطلاع رسانی و روابط و کمپین مقابله با «محتوای زننده و مستهجن» در وزارت کشور را منتشر کرد. پس از انتشار ویدیوی «ام فهد» وزارت کشور تحقیق در این باره را آغاز کرد که نتیجه اش برکناری سرلشکر معن و چند افسر ارشد دیگر به خاطر ارتباط با باندهای «باج گیری» شد و گروهی از «بلاگرها و فشنیستاهای زن» نیز با این باندها همکاری می کردند.

سرلشکر یحیی رسول سخنگوی فرمانده کل نیروهای مسلح ۲۰ مارس گفت «افرادی از یک باند را شناسایی کردیم که در دستگاه امنیتی کار می کنند اما با اسم مستعار و اکانت های فیک از دستگاه امنیتی باج گیری و چهره های شاخص امنیتی را بدنام می کردند».

«ام فهد» به اتهام انتشار محتوای زننده و مستهجن در ژانویه ۲۰۱۳ بازداشت شد اما چند هفته بعد آزاد شد و طبق روال معمول به کار خود ادامه داد.

«ام فهد» اینفلوئنسر معروف شبکه های اجتماعی (اینستاگرام)

بحران «ام اللول»

چند روز قبل از کشته شدن «ام فهد» بحران یک هنرمند رقص نمایشی به نام «ام اللول» به اوج خود رسید. عده بسیاری گفتند که «ام اللول» پاسپورت دیپلماتیک گرفته است. وزارت کشور این خبر را تکذیب کرد. مقداد میری سخنگوی وزارت کشور و هسته اطلاع رسانی امنیتی در بیانیه ای گفت «سازمان ثبت احوال و گذرنامه به خانم «ام اللول» پاسپورت دیپلماتیک یا سرویس دیگری ارایه نداده است».

میری افزود «هیچ نامه ای از وزارت خارجه عراق در این مورد ابلاغ نشده است».

دستگاه قضایی عراق هفته گذشته حکم ۴ ماه زندان برای «ام اللول» پس از بحث «گذرنامه دیپلماتیک» صادر کرد و گفت «این حکم به اتهام انتشار محتوای زننده و عکس ها و فیلم های منافی عفت عمومی با سخنان زشت» صادر شده است.

دفاع به جای بازخواست
همزمان با ترور «ام فهد» و بحران «ام اللول» بحران دیگری به وقوع پیوست. سر و کله یکی از «مدل های» عراقی در یکی از باندهای فرودگاهی در مراسم نود و سومین سالگرد تاسیس نیروی هوایی پیدا شد. وزارت دفاع به جای اینکه بگوید اشتباه کرده و افرادی که کوتاهی کردند را بازخواست کند «راهبرد دفاع» را در پیش گرفت.

اداره اطلاع رسانی و ارشاد وزارت دفاع جمعه (۲۶ آوریل) در واکنش به انتقادهای گسترده به این نهاد در بیانیه ای گفت «این سازمان از همه رسانه های داخلی اعم از شبکه های تلویزیونی و خبرگزاری های داخلی و خارجی و شبکه های اجتماعی و تولید کنندگان محتوای موفق برای پوشش رسانه ای این رویداد دعوت کرد».
این بیانیه افزود «همه ما از نقش کلیدی اینفلوئنسرهای زن و مرد عراقی برای حمایت از قهرمانان ارتش و بقیه دستگاه های امنیتی کشور در راستای مقابله با تروریسم آگاهیم. این دختر جوان که یک ویدیوی خصوصی از او دست به دست شده از جمله حاضرین در این مراسم برای حمایت از نیروهای قهرمان ما بود».

بیانیه وزارت دفاع خاطر نشان کرد «ما در دوران رسانه دیجیتال و سوشیال مدیا هستیم که خیلی زود منتشر می شود. وزارت دفاع در همه کشورها امروز در کنار رسانه های متعارف از رسانه دیجیتال و اینفلوئنسرها برای انتقال پیام خود به مردم کمک می گیرند».

اما «توجیه» اداره اطلاع رسانی و ارشاد جلوی موج فزاینده انتقادها و درخواست از نخست وزیر و فرمانده نیروهای مسلح برای بازخواست افرادی که کوتاهی کردند را نگرفت.


حلبوسی در عراق پا جای پای مقتدی صدر می گذارد؟


حلبوسی در جمع هوادارانش در یک تجمع مردمی در غرب الانبار (آرشیو- اکس)
حلبوسی در جمع هوادارانش در یک تجمع مردمی در غرب الانبار (آرشیو- اکس)
TT

حلبوسی در عراق پا جای پای مقتدی صدر می گذارد؟


حلبوسی در جمع هوادارانش در یک تجمع مردمی در غرب الانبار (آرشیو- اکس)
حلبوسی در جمع هوادارانش در یک تجمع مردمی در غرب الانبار (آرشیو- اکس)

تنش بین حزب «تقدم» و برخی نیروهای شیعی پس از برکناری حلبوسی از ریاست پارلمان در سال گذشته و به نتیجه نرسیدن مذاکرات برای انتخاب جانشین حلبوسی آغاز شد.

این منبع در گفتگو با «الشرق الاوسط» افزود «حزب «تقدم» در حال بررسی ۴ گزینه است: اعلام تعلیق پارلمان و یا کناره گیری از کابینه یا کناره گیری از ائتلاف اداره دولت و یا کناره گیری از سیاست است که گزینه آخر دقیقا همان کاری است که رهبر جریان صدری دو سال پیش انجام داد.

این منبع نزدیک به حلبوسی خاطر نشان کرد «نیروهای شیعی نگاه بده بستانی به احزاب سنی دارند و برای تامین منافعشان به دو دستگی میان سنی ها دامن می زنند».

او اظهار کرد «گزینه های کناره گیری مطرح هستند اما هر گزینه یک سری حساب و کتاب و هزینه دارد که باید مد نظر گرفته شود».

از سوی دیگر برخی منابع درون «چارچوب هماهنگی» گفتند که احتمالا سالم العیساوی نماینده وابسته به حزب السیاده به رهبری خمیس الخنجر کاندیدایی است که رئیس پارلمان خواهد شد.

این منابع افزودند «محمد کاظم آل صادق سفیر ایران چند روز پیش برای تسلیت به العیساوی به خاطر وفات برادرش به خانه او رفت و این بازدید می تواند نشانه مهمی باشد که ایران پذیرفته ریاست پارلمان را به العیساوی بدهد. العیساوی یکی از کاندیداهای مورد نظر نوری مالکی رئیس ائتلاف دولت قانون نیز هست».

Read also


«اهداف تداخلی» برای کاهش حضور ایران در سوریه

عناصر من «الحرس الثوري الإيراني» في سوريا (أرشيفية - متداولة)
عناصر من «الحرس الثوري الإيراني» في سوريا (أرشيفية - متداولة)
TT

«اهداف تداخلی» برای کاهش حضور ایران در سوریه

عناصر من «الحرس الثوري الإيراني» في سوريا (أرشيفية - متداولة)
عناصر من «الحرس الثوري الإيراني» في سوريا (أرشيفية - متداولة)

ایران کاهش حضور نظامی خود در سوریه را آغاز کرده است، اقدامی که منابع پیگیر در گفت و گو با «الشرق الاوسط» آنها را اهدافی تداخلی دانستند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، نیروهای ایرانی مقرهای خود را در دمشق و جنوب سوریه تا مرز جولان تخلیه کردند.
طبق این گزارش، این تصمیم پس از حملات اخیر که فرماندهان برجسته سپاه پاسداران ایران را هدف قرار داده بودند، پیشگیرانه بوده است.
منابع عراقی، از جمله مقامات سابق، گفته‌اند که «درز اخبار مربوط به عقب‌نشینی ممکن است یک ترفند و فریب ایرانی‌ها مبنی بر خروج آنها از سوریه باشد».
این منابع افزودند که این «استتار به آنها زمان کافی برای بررسی نشت اطلاعات به طرف‌های ثالث را می‌دهد».
یک سیاستمدار شیعه مرتبط با پرونده سوریه به «الشرق الاوسط» گفت: «علی‌رغم تمایل شبه نظامیان عراقی برای حرکت به سوریه برای پر کردن خلاء نظامیان ایرانی، این عملیات ممکن است یک فریب و استتار باشد».
وی تأکید کرد که «حضور ایران - به معنای مرسوم میدانی - از ابتدا محدود بوده است».
خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع نزدیک به حزب‌الله لبنان اعلام کرد که جنگجویان حزب‌الله و سایر عراقی‌ها جایگزین نیروهای ایرانی در حومه دمشق، درعا، قنیطره و دمشق شده‌اند.
ایران پس از «آخرین حمله دردناک» (تعبیری که بلومبرگ در گزارش خود آورده است)، دیگر میدان دار جنگ در سوریه نیست.
ایران اعتراف می‌کند که در سوریه مورد نفوذ قرار گرفته است و گروه‌های عراقی توصیه‌هایی از تهران دریافت کرده‌اند تا نحوه کار با تلفن‌ها را بهبود بخشند یا آن‌ها را به‌طور کامل خاموش کنند، همان‌طور که حزب‌الله لبنان قبل از آنها این کار را کرد.
این سیاستمدار شیعه به «الشرق الاوسط» گفت: «کاهش حضور نظامی ایران در سوریه اقدامی است که به‌طور خاص به سود جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده برای پیروزی رسمی در منطقه است، زیرا ایران تمایلی به پیروزی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق یا هر جمهوری‌خواه افراطی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ندارد».
این منابع مدعی شدند که تهران می‌خواهد با ایجاد تله برای جاسوسان در سوریه، به آنها وانمود کند که عقب‌نشینی کرده‌اند و در نتیجه شبکه افشاگر اطلاعات را شناسایی کند.
وی اظهار کرد که ایران می‌خواهد به همه این باور را بدهد که میدان را ترک کرده است تا مطمئن شود که اسرائیل و آمریکا در مسیر سست کردن کنترل خود در دمشق هستند، به ویژه اینکه «اطلاعات خیانت سوری‌ها به ایرانی‌ها تازه نیست، بلکه ماه‌ها پیش برای آنها قطعی شده بود».


السودانی: عراق کشوری باز به روی همگان نیست

السودانی: عراق کشوری باز به روی همگان نیست
TT

السودانی: عراق کشوری باز به روی همگان نیست

السودانی: عراق کشوری باز به روی همگان نیست

محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، گفت: «عراق کشوری باز برای هیچ‌کس نیست». او تأکید کرد که «ما از حقوق قانونی و دیپلماتیک خود برای محافظت از سرزمین‌هایمان در برابر هرگونه حمله استفاده خواهیم کرد».
السودانی چهارشنبه شب در دیدار با خبرنگاران در واشینگتن گفت: حضور ائتلاف بین‌المللی مبارزه با داعش متشکل از ۸۶ کشور، پس از اینکه عراق توانست این سازمان را شکست دهد، دیگر توجیهی ندارد.
وی در پاسخ به سؤال «الشرق الاوسط» مبنی بر اختلاف نظر پیرامون حضور نیروهای رزمی آمریکایی در عراق و اینکه آیا در مذاکراتی که وی با دولت آمریکا انجام داد، برنامه مشخصی برای عقب‌نشینی وجود داشت یا خیر؟ گفت: هیچ نیروی رزمی در عراق برای عقب‌نشینی وجود ندارد.
وی تأکید کرد: عراق در سال ۲۰۲۴ با عراق در سال ۲۰۱۴ که نیروهای ائتلاف کار خود را آغاز کردند، متفاوت است.
السودانی در پاسخ به حملات مسلحانه گردان‌های حزب‌الله عراق به مقرها و تأسیسات خارجی گفت که هرگونه حمله مسلحانه در مناطقی که مستشاران مستقر هستند را محکوم می‌کنیم و به هیچ گروه مسلحی اجازه نمی‌دهیم امنیت و ثبات را بازیچه قرار دهد.
نخست‌وزیر عراق دریافت گزارش‌ها یا نشانه‌هایی از سوی ایران دربارهٔ پرتاب موشک و پهپاد در حمله به اسرائیل، به‌ویژه که حمله ایران، حریم هوایی عراق را نقض کرده، تکذیب کرد.
او دخالت عراق در تنش کنونی بین اسرائیل و ایران را رد و تأکید کرد که مشکل اصلی تشدید تنش کنونی، مسئله فلسطین است.
وی گفت: موضع ما لزوم توقف جنگ غزه و کمک رسانی است و هر گونه صحبت دیگری در مورد مسائل فرعی فرار از موضوع اصلی یعنی مسئله فلسطین است.


ترور شهروند لبنانی نزدیک به «حزب الله» و انگشت اتهام به سمت موساد


 
عکسی که از محمد سرور در شبکه های اجتماعی منتشر شد
  عکسی که از محمد سرور در شبکه های اجتماعی منتشر شد
TT

ترور شهروند لبنانی نزدیک به «حزب الله» و انگشت اتهام به سمت موساد


 
عکسی که از محمد سرور در شبکه های اجتماعی منتشر شد
  عکسی که از محمد سرور در شبکه های اجتماعی منتشر شد

یک شهروند لبنانی مرتبط با «حزب الله» نزدیک بیروت توسط چند نفر ناشناس ترور شد. علی محمد سرور در سال ۲۰۱۹ به اتهام انتقال پول از ایران به «حماس» در فهرست تحریم آمریکا قرار گرفت. گمانه زنی ها درباره نقش احتمالی عوامل مزدور «موساد» اسرائیل در این حادثه افزایش یافته است.
یک مقام ارشد امنیتی به «الشرق الاوسط» گفت «طرح ترور این فرد با مهارت تمام اجرا شده است و به همین دلیل انگشت اتهام به سمت موساد نشانه رفته». او افزود علی محمد سرور چند روز قبل از کشته شدنش ربوده و شکنجه شده بود.
برخی از اطلاعات به دست آمده نشان می دهند که علی محمد سرور هفت روز پیش داشت از یک صرافی واقع در محله بیت مری واقع در شرق بیروت پس از برداشت یک حواله به خانه برمی گشت که با فریب به یک خانه اجاره ای هدایت می شود. این خانه توسط یک زن به صورت آنلاین اجاره شده بود. سرور آنجا ربوده شده و به قتل می رسد.
سرور به اتهام ایجاد سهولت در انتقال پول از ایران به «حماس» در فهرست تحریم آمریکا بود. یک منبع امنیتی به فرانس پرس گفت «او بر اثر دستکم ۵ گلوله زخمی شد و با خود پول به همراه داشت اما قاتلان پول او را ندزدیدند. سرور در یکی از موسسات مالی «حزب الله» از متحدان «حماس» کار می کرد».


پنج سال پس از سرنگونی البشیر؛ چه چیزی از میراث او باقی مانده است؟


 
شهروندان سودانی از استان های این کشور با قطار برای شرکت در جشن های خیابانی به مناسبت سرنگونی رژیم البشیر وارد پایتخت شدند (آژانس عکس اروپا)
  شهروندان سودانی از استان های این کشور با قطار برای شرکت در جشن های خیابانی به مناسبت سرنگونی رژیم البشیر وارد پایتخت شدند (آژانس عکس اروپا)
TT

پنج سال پس از سرنگونی البشیر؛ چه چیزی از میراث او باقی مانده است؟


 
شهروندان سودانی از استان های این کشور با قطار برای شرکت در جشن های خیابانی به مناسبت سرنگونی رژیم البشیر وارد پایتخت شدند (آژانس عکس اروپا)
  شهروندان سودانی از استان های این کشور با قطار برای شرکت در جشن های خیابانی به مناسبت سرنگونی رژیم البشیر وارد پایتخت شدند (آژانس عکس اروپا)

ارتش سودان صبح یازدهم آوریل ۲۰۱۹ در بیانیه ای اعلام کرد که کنار صدها هزار نفر از معترضانی می ایستد که مقر ارتش در خارطوم را قرق کرده بودند. فرماندهی ارتش در آن بیانیه از برکناری پرزیدنت عمر البشیر و سرنگونی حکومت مورد حمایت اسلامگرایان و پایان یکی از طولانی ترین دوران زمامداری چکمه پوشان در منطقه خبر داد.
آن زمان گفته شد که صلاح عبد الله (قوش) مدیر سرویس امنیت و اطلاعات سودان شب دهم آوریل به البشیر گفته بود که بساط تحصن معترضان در اطراف مقر فرماندهی ارتش جمع خواهد شد اما گویا حرف های قوش «نیرنگی» بیش نبود که زمینه ساز برکناری البشیر شد. تجمع میلیونی معترضان سودانی در میادین تحصن نزدیک به مقر فرماندهی کل ارتش و بقیه ستادها و یگان های ارتش در استان های دیگر برگزار شد. آیا واقعا انقلاب شد؟ آیا رژیم سرنگون شد؟ آنهم حکومتی که به قول مخالفانش «استبداد دینی» بود و نفس مردم را در سه دهه گذشته برید و صدها هزار نفر را کشت و با جدایی جنوب سودان یک سوم مساحت کشور و مردمانش را از دست داد.
حالا ۵ سال از آن روزها و سرنگونی نظام عمر البشیر گذشت اما عده بسیاری از مردم سودان می گویند که حکومت البشیر همچنان ادامه دارد و میراث آن دوران هنوز پاک نشده است.


خطر گرسنگی در کمین ۵۰٪ ساکنان بخش های تحت کنترل حوثی ها در یمن


 
قیمت مواد غذایی در بخش های تحت کنترل حوثی ها سه برابر شد (سازمان ملل)
  قیمت مواد غذایی در بخش های تحت کنترل حوثی ها سه برابر شد (سازمان ملل)
TT

خطر گرسنگی در کمین ۵۰٪ ساکنان بخش های تحت کنترل حوثی ها در یمن


 
قیمت مواد غذایی در بخش های تحت کنترل حوثی ها سه برابر شد (سازمان ملل)
  قیمت مواد غذایی در بخش های تحت کنترل حوثی ها سه برابر شد (سازمان ملل)

برنامه جهانی غذا گفت ناامنی غذایی در بخش های تحت کنترل حوثی ها در یمن به حد بی سابقه ای تا پایان سال گذشته و اوایل سال جاری میلادی تشدید و گوشت و میوه از سبد مردم حذف شده و ۵۳ درصد جمعیت این مناطق باید پول قرض بگیرند تا غذا بخرند.
سازمان غذا و کشاورزی (فائو) چندی پیش گفت اظهارات مقامات حوثی درباره کاهش قیمت کالاها در بخش های تحت کنترلشان بی پایه و اساس است و در همین حال برنامه جهانی غذا یاد آور شد که قیمت مواد غذایی در بخش های یاد شده در سه ماه چهارم سال ۲۰۲۳ نسبت به قبل از آغاز بحران سه برابر شده است.

۲۳ درصد خانواده های یمنی قادر به تامین غذا نیستند (سازمان ملل)

گزارش برنامه جهانی غذا اضافه کرد که «خانواده های یمنی از پس هزینه محصولات غذایی برنمی آیند» و توضیح داد که عده فراوانی در این مناطق برای خرید غذای مناسب پول قرض می گیرند. داده های دیده بان امنیت غذایی نشان می دهد که ۵۸ درصد خانواده های شرکت کننده در این آمار که ساکن مناطق تحت کنترل حوثی ها هستند در سه ماه چهارم ۲۰۲۳ عمدتا برای خرید غذا پول قرض گرفته اند. این آمار نسبت به ارقام سال ۲۰۲۲ بیست درصد افزایش داشته است.
برنامه جهانی غذا درباره تعلیق توزیع غذا در بخش های تحت کنترل حوثی ها گفت که این سازمان همچنان درگیر بحران شدید تامین مالی برای کمک های نجات بخش است و به همین دلیل ناامنی غذایی برای خانواده های تحت پوشش سازمان در ماه های ژانویه و فوریه بدتر شد و این مشکلات با توجه به بحران دریای سرخ و تعلیق کمک ها کما کمان ادامه دارد.

غذا نیست

در گزارش چهارمین ارزیابی سالانه امنیت غذایی در یمن آمده که ناامنی غذایی در بخش های تحت کنترل حوثی ها در ماه های دسامبر و ژانویه به «بدترین حد خود در ۲۰۲۳» رسید و ۹۲ درصد خانواده های شرکت کننده در نظرسنجی سازمان مجبور شدند یک جوری با کمبود غذا و ادامه کاهش مصرف غذا کنار بیایند.
این گزارش بین المللی افزود که هزینه سبد غذای مردم یمن در سال گذشته به دلیل کاهش قیمت اقلام اولیه مثل آرد و روغن گیاهی و لوبیای قرمز ۱۲ درصد کاهش داشته اما تکلیف قیمت مواد غذایی در بخش های تحت کنترل حوثی ها مشخص نیست چرا که کمک های غذایی به حال تعلیق درآمدند و تنش در خاورمیانه و شمال آفریقا و سواحل دریای سرخ بالا گرفته است.

بیش از پنجاه درصد خانواده های یمنی برای خرید غذای مناسب پول قرض می گیرند (سازمان ملل)

گزارش امنیت غذایی خاطر نشان کرد که وضع امنیت غذایی در یمن همچنان مایه نگرانی بوده و ناامنی غذایی در بخش های تحت کنترل حوثی ها تا پایان سال ۲۰۲۳ همچنان بدتر می شود.
این گزارش گفت تعداد خانواده هایی که غذای کافی برای خوردن ندارند به «حد بسیار بالایی» رسیده است. ۲۴۰ درصد خانواده های یمنی در ۱۸ استان از مجموع ۲۲ استان غذای مورد نیازشان را نمی توانند تامین کنند.
گزارش توضیح داد «۶۰ درصد خانواده ها قادر به تامین نیازهای غذایی حداقلی خود نیستند و از هر ۴ خانواده یمنی یک خانواده (۲۳ درصد) با محرومیت شدید غذایی دست و پنجه نرم می کنند».

محرومیت شدید

برنامه جهانی غذا افزود «سبد غذایی این خانواده ها عمدتا از غلات تشکیل شده و یک روز در هفته سبزی و هر سه هفته یک بار لبنیات مصرف می کنند. گوشت و میوه از سبد این خانواده ها حذف شده است».
داده های برنامه جهانی غذا نشان می دهد که مارب و ضالع و لحج و شبوه بالاترین نرخ محرومیت غذایی در استان های تحت کنترل دولت در سه ماه چهارم ۲۰۲۳ را داشته اند که ما بین ۶۴ و ۶۹ درصد گزارش شده است.
استان های مارب و الضالع بالاترین نرخ جمعیت درگیر ناامنی غذایی بالا (بالاترین حد در شاخص بین المللی امنیت غذایی) را دارند و برنامه جهانی غذا تخمین زده که ۵۹ درصد جمعیت مارب و ۵۱ درصد جمعیت الضالع امنیت غذایی ندارند.

اکثر ساکنان یمن کمک های بشردوستانه دریافت می کنند (سازمان ملل)

برنامه جهانی غذا یادآور شد «تعداد خانواده های یمنی ساکن مناطق تحت کنترل حوثی ها که غذای کافی نمی خورند ۶ درصد افزایش یافته است که این بالاترین نرخ در طول یک سال در این مناطق است. تعداد خانواده های یاد شده از ۴۶ درصد در ماه نوامبر به ۵۰ درصد در ماه دسامبر رسیده است. ممکن است که این پدیده تبعات دیگری در این مناطق داشته باشد به خصوص اینکه برخی هم در این میان از تعلیق کمک های بشردوستانه کاسبی می کنند».
به گفته این سازمان بالاترین نرخ ناامنی غذایی در مناطق تحت کنترل حوثی ها در استان های بیضا و جوف و ریمه بین ۵۹ درصد تا ۶۹ درصد گزارش شده است. ناامنی غذایی در میان ساکنان مارب و مهره و ذمار و اب و حجه در سال گذشته افزایش چشمگیر داشته است.

أفاد برنامج الأغذية العالمي بأن تراجع الأمن الغذائي في مناطق سيطرة الحوثيين في اليمن وصل إلى مستويات غير مسبوقة مع نهاية العام الماضي، وبداية العام الحالي، وذكر أن اللحوم والفواكه باتت غائبة تقريباً عن سفر الطعام، وأن نحو 53 في المائة من السكان في تلك المناطق يستدينون الأموال لتوفير الغذاء.

وبعد تأكيد منظمة الأغذية والزراعة عدم دقة حديث الحوثيين عن انخفاض أسعار السلع في مناطق سيطرتهم، ذكر برنامج الغذاء العالمي أن الأسعار في مناطق سيطرة الجماعة خلال الربع الرابع من العام المنصرم كانت أعلى بثلاثة أضعاف من مستويات ما قبل الأزمة.

23 في المائة من الأسر اليمنية يعانون حرماناً شديداً في استهلاك الغذاء (الأمم المتحدة)

ووصف ذلك بأنه «يشكل تحدياً كبيراً للقدرة على تحمل تكاليف الغذاء»، وبين أن العديد من الأشخاص في تلك المناطق اعتمدوا على الاقتراض لتأمين نظام غذائي مناسب، وقد أظهرت بيانات رصد الأمن الغذائي أن نحو 58 في المائة من الأسر التي شملها المسح في المناطق الخاضعة لسلطات الحوثيين اعتمدت على الاقتراض كمصدر رئيسي للغذاء خلال الربع الرابع من العام المنتهي، وبزيادة 20 نقطة مئوية عن بداية العام الذي سبقه.

وبشأن إيقافه المساعدات الغذائية مؤقتاً في تلك المناطق، قال البرنامج إنه لا يزال يواجه أزمة تمويل خانقة للمساعدات المنقذة للحياة. وأكد أن وضع الأمن الغذائي تدهور بشكل ملحوظ بالنسبة للأسر المستفيدة من تلك المساعدات خلال شهري يناير (كانون الثاني)، وفبراير (شباط) الماضيين. ونبه إلى أن هناك تحديات مستمرة، لا سيما بالنظر إلى أزمة البحر الأحمر، وتوقف المساعدات.

عدم كفاية الغذاء

بحسب المراجعة السنوية الرابعة للأمن الغذائي في اليمن، فإن الأوضاع الغذائية في المناطق الخاضعة للحوثيين وصلت في ديسمبر (كانون الأول) الماضي «إلى أسوأ مستوى لها خلال عام 2023»، وأن نحو 92 في المائة من الأسر التي شملها الاستطلاع تبنت استراتيجية واحدة على الأقل للتكيف مع نقص الغذاء، واستمرار انتشار عدم كفاية استهلاك الغذاء.

وبينت المراجعة الأممية أن تكلفة السلة الغذائية انخفضت بنسبة 12 في المائة خلال العام المنتهي في كل أنحاء البلاد، مدفوعة بانخفاض أسعار المواد الغذائية الأساسية بما في ذلك دقيق القمح، والزيت النباتي، والفاصوليا الحمراء. لكنها نبهت إلى «حالة من عدم اليقين» بشأن اتجاهات أسعار المواد الغذائية في المناطق الخاضعة للحوثيين، نظراً لتوقف المساعدات الغذائية، وتصاعد التوترات في منطقة الشرق الأوسط، وشمال أفريقيا، وسواحل البحر الأحمر.

أكثر من نصف الأسر اليمنية اضطر للاقتراض لتوفير غذاء مناسب (الأمم المتحدة)

وذكر البرنامج الأممي أن وضع الأمن الغذائي في اليمن ظل مثيراً للقلق، ولاحظ تدهور هذا الوضع في مناطق سيطرة الحوثيين بحلول نهاية العام الماضي. وقال إنه من الممكن أن يساهم التوقف المستمر للمساعدات الغذائية الإنسانية في مزيد من التدهور.

ونبه إلى أنه على المستوى الوطني، تجاوزت نسبة الأسر التي أبلغت عن عدم كفاية استهلاك الغذاء عتبة «المرتفعة للغاية»، والبالغة 240 في المائة في 18 محافظة من أصل 22 محافظة يمنية.

وأوضح أن 60 في المائة من الأسر لم تتمكن من تلبية الحد الأدنى من احتياجاتها الغذائية، وعلاوة على ذلك، أبلغت واحدة من كل أربع أسر في اليمن (23 في المائة) عن حرمان شديد في استهلاك الغذاء، وبزيادة قدرها نقطتان مئويتان.

حرمان شديد

ووفق ما أورده برنامج الغذاء العالمي، فإن هذه الأسر تميل إلى العيش في الغالب على السعرات الحرارية من الحبوب، والسكريات، والدهون، في حين تتناول الخضراوات يوماً واحداً فقط في الأسبوع، والبقوليات، ومنتجات الألبان مرة واحدة كل ثلاثة أسابيع. وأكد أن اللحوم والفواكه «غائبة تقريباً عن وجبات هذه الأسر».

وأظهرت بيانات الغذاء العالمي أن الأسر في مأرب والضالع ولحج وشبوة سجلت أعلى معدل انتشار للأشخاص الذين يعانون من عدم كفاية الاستهلاك الغذائي بين المحافظات الخاضعة لسيطرة الحكومة خلال الربع الرابع من العام الماضي، وكانت النسبة بين 64 و69 في المائة.

وسجلت اثنتان من هذه المحافظات (مأرب والضالع) أعلى نسبة من السكان الذين يعيشون في المرحلة الثالثة من التصنيف الدولي للأمن الغذائي، ورجح البرنامج أن يعاني 59 في المائة و51 في المائة من سكانهما على التوالي من انعدام الأمن الغذائي.

يعيش أغلب اليمنيين على المساعدات الإنسانية (الأمم المتحدة)

وذكر برنامج الغذاء العالمي أن نسبة الأسر اليمنية التي أبلغت عن عدم كفاية استهلاك الغذاء في مناطق الحوثيين زادت بنسبة 6 في المائة، وقال إن هذا «هو أسوأ مستوى لوحظ في تلك المناطق على مدار العام»، حيث ارتفعت النسبة من 46 في المائة في نوفمبر (تشرين الثاني) الماضي إلى 50 في المائة في ديسمبر. وقال إنه من الممكن أن تسود عواقب أخرى في تلك المناطق، خاصة في أوساط المستفيدين من المساعدات الإنسانية التي توقفت.

وبموجب هذه البيانات سجلت ذروة انعدام الأمن الغذائي في مناطق الحوثيين في محافظات البيضاء، والجوف، وريمة، حيث تراوحت نسبة الأسر التي تعاني من عدم كفاية النظام الغذائي بين 59 إلى 69 في المائة. وقال البرنامج الأممي إن مأرب والمهرة وذمار وإب وحجة شهدت ارتفاعاً ملحوظاً في انتشار عدم كفاية استهلاك الغذاء طوال العام الماضي.

Read also


سعودی و تعدادی از کشورهای عربی چهارشنبه را عید فطر اعلام کردند


 رصد هلال ماه شوال در رصدخانه نجوم در حوطه سدیر (دانشگاه المجمعه)
 رصد هلال ماه شوال در رصدخانه نجوم در حوطه سدیر (دانشگاه المجمعه)
TT

سعودی و تعدادی از کشورهای عربی چهارشنبه را عید فطر اعلام کردند


 رصد هلال ماه شوال در رصدخانه نجوم در حوطه سدیر (دانشگاه المجمعه)
 رصد هلال ماه شوال در رصدخانه نجوم در حوطه سدیر (دانشگاه المجمعه)

پادشاهی عربی سعودی، بحرین، امارات متحده عربی، کویت، قطر، مصر، عراق، لبنان، سوریه و یمن اعلام کردند که سه شنبه ۹ آوریل، سی ام ماه مبارک رمضان است و چهارشنبه اولین روز عید سعید فطر خواهد بود.
دیوان عالی پادشاهی عربی سعودی اعلام کرد که شامگاه دوشنبه جلسه ای را برای بررسی داده‌های رسیده از دادگاه‌ها در مورد رؤیت هلال شوال، تشکیل داده و پس از بررسی و تأمل در تمامی موارد دریافتی، به دلیل عدم ثبوت رؤیت هلال، مقرر شد سه شنبه سی ام ماه مبارک رمضان و چهارشنبه روز عید سعید فطر باشد.
دیوان عالی سعودی عید سعید فطر را به خادم حرمین شریفین، ولیعهد سعودی و همه شهروندان و مسلمانان جهان تبریک گفت و از خداوند خواستار قبولی روزه و عبادات آنان و ایجاد آشتی بین آنان و حمایت از دین او و اعتلای کلام خدا و حفظ امنیت و ثبات و رفاه این کشور است.