عبد ربه: عرفات با قذافی درگیر بود و ارتش سوریه نفرتش را به ارث برد

«الشرق الاوسط» دفترچه‌های سفر فلسطین را با مذاکرات سخت و روابط دشوارشان بازگشایی می‌کند (قسمت آخر)

TT

عبد ربه: عرفات با قذافی درگیر بود و ارتش سوریه نفرتش را به ارث برد

شارون، وزیر دفاعش، بنیامین بن الیعزر و رئیس سابق ستاد ارتش شائول موفاز، در حال بررسى تسلیحات  کشتی "کارن آ" (AFP)
شارون، وزیر دفاعش، بنیامین بن الیعزر و رئیس سابق ستاد ارتش شائول موفاز، در حال بررسى تسلیحات کشتی "کارن آ" (AFP)

آنچه در غزه اتفاق می‌افتد با ادامه بی عدالتی اسرائیل، به ویژه اصرار دولت‌های متوالی آن برای فرار از حقوق مترتب بر صلح ارتباط دارد. این بی عدالتی پس از تصمیم رئیس جمهوری فقید فلسطین یاسر عرفات به امضای توافقنامه «اسلو» در 13 سپتامبر 1993 تشدید شد.عرفات بر توافق «اسلو» به عنوان اولین گام برای ایجاد یک کشور فلسطینی در سرزمین آن حساب بازکرده بود، اما بنیامین نتانیاهو سیاست خود را بر اساس کشتن این توافق و اثرات آن قرار داد. قرارداد «اسلو» ربطی به آنچه پیش از آن رخ داد، به ویژه جنگ در پایتخت‌ها و روابط تیره‌ای که بین «ساف» و برخی کشورهای برجسته عربی وجود داشت، ندارد.هدف از گفتگو با یاسر عبدربه، دبیر سابق کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین، پیوند زمان حال با گذشته برای روشن کردن رویدادهایی بود که متولدین پس از «اسلو» قادر به تجربه آن نبودند.

چه کسی کمال جنبلاط را کشت؟

سفر دشوار دیگری به دمشق که در آن عبدربه پس از ترور رهبر لبنانى، کمال جنبلاط که مخالف مداخله نظامی سوریه در لبنان بود، شرکت کرد. در اینجا او آن توقف را به یاد می‌آورد:« پس از تشکیل شورای ملی فلسطین از قاهره برگشتیم. لازم بود به سوریه سفر و با حافظ اسد دیدار کنیم و نتیجه را به اطلاع او برسانیم، زیرا این پروتکلی بود که رهبری مصر و سوریه به آن عادت کرده بودند. ترور کمال جنبلاط همزمان با جلسه شورای ملی یعنی چند روز قبل از سفر ما به دمشق اتفاق افتاد. ما آن دوره را به پاس قدردانی از ایشان «دوره شهید کمال جنبلاط» نامیدیم. وقتی به دیدار رئیس جمهوری حافظ اسد رفتیم، یاسر عرفات به او گفت که ما جلسه را «جلسه شهید کمال جنبلاط» نامیدیم. اسد سریع از عرفات پرسید:« ابوعمار» به نظرت چه کسی جنبلاط را کشت؟

عرفات در گفت‌وگو با حافظ اسد در جشن‌های بزرگداشت انقلاب لیبی در طرابلس در سال 1989 (AFP)

من و سایر اعضای کمیته اجرایی - رهبری ساف - در کنار رئیس جمهوری عرفات نشسته بودیم. من یکی از افرادی بودم که مضطرب منتظر پاسخ عرفات ماندم. عرفات به روش خودش، وقتی نمی‌تواند جواب بدهد و با موقعیتی بسیار پردرسر مواجه می‌شود، پاهایش به تکان خوردن می‌افتند و حرف‌ها را تکرار می‌کند. پس از مدتی به او گفت: جناب رئیس، چه کسی غیر از آنها؟ چه کسی؟ چه کسی؟ ترسیدم بگوید: جناب رئیس جمهوری خودت، اسد به او گفت: منظورت از آنها کیست «ابو عمار»؟ پاسخ داد: البته اسرائیل.کمی آرام شدم، اما اسد ادامه داد: «ابو عمار، چرا فکر می‌کنی اسرائیل است نه کس دیگری؟» به او گفت: «منطقه‌ای را که کمال جنبلاط در آنجا بود می‌شناسم. از سراشیبی می‌روید. در انتهای سرازیری مسیر انحرافی وجود دارد و سپس شروع به بالا رفتن می‌کنید. در مسیر انحرافی برای او کمین کردند، چه کسی جز اسرائیل می‌تواند این کار را انجام دهد؟

عرفات خواهان گسترش جنگ در لبنان نبود

یاسر عرفات متهم به تحریک کمال جنبلاط برای کشاندن جنگ به جبل شد، آیا این اتهام صحت دارد؟ عبدربه پاسخ می‌دهد:« حقیقتاً به هیچ وجه». من معتقدم کمال جنبلاط می‌خواست که مقاومت فلسطین با همه نیروهایش جبهه را در جبل گسترش دهد، در واقع او کسی است که حتی ممکن است بر بسیج نیروهای حزب سوسیالیست (که آن را رهبری می‌کند) در منطقه جبل و منطقه مشرف به الکحاله، نظارت داشت و خواستار مشارکت «فتح »در این روند شد.
«فتح» شرکت نکرد و اگر هم شرکت داشت به صورت نمادین بود. کسی که با تمام قدرت شرکت کرد، تصور می‌کنم «جبهه دموکراتیک» بود و حدود بیست نفر از نیروهایش را از دست داد که ارتش لبنان با آنها مقابله کرد، نه فقط «کتائب» یا «القوات اللبنانیه» یا دیگران. یاسر عرفات از بالا رفتن از کوه غافلگیر شد. من مطمئنم آن طور که دیگران انتظار داشتند، این برنامه او نبود که از کوه بالا برود یا از سمت ضور الشعیر به بکفیا بپیوندد و سرازیر شود.
کسانی که به این سمت کشیده شدند، افسران گروه موسوم به «گروه ابوموسی و ابوخالد العمله» بودند. یاسر عرفات مخالفت کافی برای جلوگیری از دخالت آنها در این روند نشان نداد. اما این تصمیم در ابتدا توسط عرفات گرفته نشد. کمال جنبلاط مشتاق عملیات، بالا رفتن از کوه، شکستن کمر نیروهای کتائب و محاصره منطقه بود. صعود به کوه و منطقه عالیه برای کسی ممکن نبود مگر با تایید سوسیالیست‌ها.
یاسر عرفات نیز از حمله به شهر دامور لبنان حمایت نکرد. او تلاش برای بازگرداندن تماس یا به قول لبنانی‌ها طرف مقابل یعنی«کتائب»، کمیل شمعون و دیگران قطع نکرد. عرفات مایل بود با این ارتباطات «موی معاویه» را حفظ کند و نزدیکان خود مانند ابوحسن سلامه و ابوالزعیم را به ادامه این ارتباطات تشویق می‌کرد.

یاسر عرفات در زمان وقوع حمله به دامور و پس از ماجرای تل‌الزعتر، کسی بود که گروه‌ها و نیروهای خود را تحت فشار قرار داد تا موضوع به کشتار تبدیل نشود.
و بیش از آن، او بود که با شمعون ارتباط برقرار کرد تا به السعدیات بروند و از آنجا از طریق دریا منتقل شوند... در آنجا چند دیوانه بودند که شاید می‌خواستند مرتکب در حد قتل عام در کلیسای دامور شوند؛ چون افرادی بودند که به کلیسا پناه برده بودند، بنابر این کسانی را برای محافظت از کلیسا فرستاد. من مطمئن هستم که یاسر عرفات درگیر غلتیدن در یک جنگ کثیف از این نوع نبوده است.»

با محمود درویش و عرفات در شمال لبنان
یاسر عرفات که در سال 1982 بیروت را ترک کرد، در سال 1983 به طرابلس در شمال لبنان بازگشت تا با «عصیان» در «فتح» مقابله کند و عملا وارد درگیری با سوریه شود. چرا برگشت؟ ماجرای دیدار یاسر عبدربه و محمود درویش با یاسر عرفات در شمال چیست؟ عبدربه به یاد می‌آورد:« فرضیه سوری بعدها وجود داشت مبنی بر اینکه یاسر عرفات زیرک کسی بود که به طرابلس آمد تا سوری‌ها را به جنگ علیه خود بکشاند تا به ابوموسی، ابوخالد العمله و ابوصالح انگ بزند که حرکت آنها یک جنبش اصلاحی نبود، بلکه یک جنبش سازماندهی شده توسط سوریه است و او تا حد زیادی در این روند موفق بود. آیا واقعاً یاسر عرفات چنین نقشه‌ای در سر داشت؟ من این را از یاسر عرفات بعید نمی‌دانم، زیرا او می‌خواست که بازیگران واقعی روی صحنه بیایند بدون اینکه کسی بیاید و خود را با پوشش فلسطین استتار کند که به نام اصلاحات در «فتح» این اقدام را انجام دادند. البته در دوران محاصره او، من و محمود درویش رفتیم.
شاید محمود درویش بود که من را تحریک کرد نه اینکه من او را تحریک کردم. محمود درویش رابطه‌ای مبهم با یاسر عرفات داشت. او عرفات را دوست داشت و از او مطمئن بود، اما در عین حال مشکوک بود که گاهی دست به ماجراجویی‌های حساب نشده می‌زند و تصمیمات برگشت ناپذیری می‌گیرد. عرفاتی را ترجیح می‌داد که گاهی مردد است و کاری می‌کند و برعکس آن را تا بدون درگیری شدید در میان بماند. او بود که مرا تحریک کرد تا بروم و با «ابوعمار» دیدار کنم. با ماشین و فقط با راننده از راه حمص (سوریه) رفتیم. رفتیم و وارد طرابلس شدیم. قبل از طرابلس، به البداوی و آن مناطقی که یاسر عرفات در منطقه شمالی بود. در بازگشت از طریق بعلبک وارد شدیم. در آن زمان ورود به لبنان آسان بود.
وارد شدیم و او را در حال نظارت بر عملیات حفاری در کوه دیدیم و کوه تماماً گچی (سنگ آهکی) بود، تمام کوه سفید بود، حتی لباس‌هایش. خلاصه گفتم:« ابو عمار چطوری؟» گفت:« همانطور که می‌بینید در حال آماده شدن هستیم». پرسیدیم:« چرا سنگر و حفاری؟» ما جواب نهایی را از عرفات نگرفتیم. گفت:« اینها ترتیبات نظامی است که شما به آن کاری ندارید و از امور نظامی سر در نمی‌آورید.» با او نشستیم و خیال ما از او راحت شد. روحیه‌اش خوب بود. بعد از ظهر بود و گفت:« با من ناهار می‌خورید». محمود درویش در مورد غذا محتاط بود. ناهار یاسر عرفات دو قوطی ساردین و دو عدد گوجه فرنگی بود. نگاهی به چهره محمود درویش انداختم و او راحت نبود.
درویش خیلی کم مشارکت کرد. کمی نان خورد. پس از آن از او اجازه خروج خواستیم تا پیش از غروب آفتاب به شام (دمشق) برگردیم و از طریق بقاع برگشتیم».
آیا «جنگ اردوگاه‌ها» در لبنان بخشی از پاسخ به رفتار یاسر عرفات بود؟ عبدربه می‌گوید:« معلوم بود که جنبش (امل) توسط یک محرک سوری و با ترتیبات سوری آن را به راه انداخت. نتیجه گسترش نقش «فتح» در جنوب و تا حدودی در مناطق کوهستانی با همدستی ضمنی ولید جنبلاط بود که کمک‌های زیادی را عبور می‌داد و دست‌کم به یک اردوگاه «فتح» پناه داده بود برمی‌گشت، همانطور که من به یاد دارم، و حرکت آنها در تمام جهات در سراسر منطقه.
سوری‌ها این را می‌دانستند که «فتح» در جنوب در حال گسترش است، بنابراین به «امل» دستور دادند که این کار را انجام دهد و «امل» درگیر جنگی بی‌معنا و بیهوده شد. محاصره اردوگاه‌هایی مانند «شتیلا» یا سایر اردوگاه‌ها و بعداً پاسخ به آن با عملیات مغدوشه که آن هم به همان اندازه هولناک بود.

سنگدلی نسبت به عرفات در سوریه «ارثی است»

آیا این درست است که ژنرال حکمت الشهابی، رئیس ستاد ارتش سوریه در مورد یاسر عرفات بسیار تند بود؟ عبدربه پاسخ می‌دهد:‌« به نظر می‌رسید این وضعیت در میان رهبری ارتش سوریه به ارث رسیده است. مصطفی طلاس از یاسر عرفات خوشش نمی‌آمد و گاهی در برخی از سخنرانی‌هایش به شدت فحاشی می‌کرد و با توهین‌های مبتذل به او توهین می‌کرد و حکمت الشهابی اصلاً تحمل نام عرفات را نداشت. او این کار را جلوی ما آشکارا می‌کرد.»
عبدربه درباره صبری البناء «ابو نضال» و شخصیت او می‌گوید: در دوره عراق که در بغداد بود با او آشنا شدم و بعد از آن دیگر او را ندیدم. او فردی بسیار خودشیفته، خود بزرگ بین و به شدت شکاک بود.

دائم به دور و بر نگاه می‌انداخت و سریع متهم می‌کرد. اگر نام کسی را جلوی او به زبان بیاوری، بلافاصله به تو می‌گوید: این جاسوس است. شاید او تحت تأثیر سنت‌های سیاسی عراق بوده، زیرا متهم شدن به جاسوسی در عراق مانند آب خوردن است. او باعث نمی‌شد احساس راحتی کنی، حتی اگر در مواقع دیگر، گویی در یک وضعیت اسکیزوفرنی واقعی قرار داشت، گاهی او را فردی آرام و خوشایند می‌بینی و در مدت کوتاهی به عکس آن تبدیل می‌شود.
ابونضال دستان خود را در خون فلسطینیان بسیاری شست. این زمانی بود که سوریه و فلسطین پس از جنگ اکتبر به هم نزدیک شدند، پس از آنکه پروژه صلحی وجود داشت و بعد از آنکه ما طرح ده ماده‌ای را اعلام کردیم، که اولین نطفه پروژه پذیرش کشور فلسطین در کرانه باختری و غزه بود. برای عراقی‌ها این زنگ خطر بود، بنابراین آنها شروع به کار علیه «ساف» و «فتح» کردند و به سیاست ترور متوسل شدند. در کویت سفیر را ترور کردند، در پاریس سفیر را در خیلی جاها ترور کردند.

قذافی و جذابیت عرفات
آیا تفاهم بین یاسر عرفات و معمر قذافی دشوار بود؟ عبدربه پاسخ می‌دهد:« سخت و آسان.» قذافی از یاسر عرفات بسیار استقبال می‌کرد و با او دوستانه برخورد می‌کرد و یاسر عرفات جرأت داشت با او به زبانی سخن بگوید که حاوی تندی یا توبیخ باشد، تا جایی که او را «ای معمر» خطاب می‌کرد. جرأت نمی‌کرد این حرف‌ها را به صدام، حافظ اسد، سادات و یا هر کس دیگری بزند. مثلاً به او می‌گفت:« ای معمر کجا می‌روی؟ اشتباه می‌کنی.» آره. به او می‌گفت: اشتباه می‌کنی و گاهی از او انتقاد می‌کرد.
قذافی همه اینها را پذیرفت. زیرا «ابو عمار» خود را نه تنها از نظر سنی مسن‌تر، بلکه از نظر سابقه مبارزاتی بزرگ‌تر از قذافی می‌دانست. قذافی یک افسر جزء با درجه ستوان یا سروان بود... «ابو عمار» به قذافی درجه‌ای اهمیت نمی‌داد، زیرا قذافی در حمایت از «فتح» و «سازمان آزادیبخش» بسیار خساست به خرج می‌داد. او از سازمان حمایت نمی‌کرد، بلکه از گروه‌ها و جناح‌ها حمایت می‌کرد و حمایت ویژه از احمد جبرئیل که به قول مصری‌ها «با عقلش شیرینی می‌خورد». قذافی را به این توهم انداخت که او یک فرمانده نظامی عالی رتبه است.
عرفات در رابطه‌اش با قذافی تندمزاج بود. قذافی ناچار بود به او احترام بگذارد و با او با احترام رفتار کند. البته او بعداً «شورش» جناح «انتفاضه» در «فتح» علیه عرفات را تأمین مالی کرد. عرفات کاریزمایی داشت، در واقع، بسیار زیاد. کسانی بودند که طاقت نداشتند. مطمئنم. حافظ اسد طاقت نیاورد. احمد حسن البکر نیز نتوانست عرفات را تحمل کند. صدام ممکن است احساس رقابت با کسی نداشته باشد. زیرا او در درون خود متقاعد شده که از کودکی برتر از تمام بشریت است. قذافی هم حسادت می‌کرد. احساس می‌کنی که او کمی حسادت داشت، اما باید با یاسر عرفات با احترام رفتار می‌کرد.
آیا تعدادی از کودتاچیان عرب عقده جمال عبدالناصر داشتند؟ عبدربه می‌گوید: بله، اینها وجود دارند. در واقع، عبدالناصر کسی بود که دوران افسرانی را آغاز کرد که به نمادهای پوپولیستی در کشورهای خود و در سطح جهان عرب تبدیل شدند. همه آنها، حتی کسانی که انتقاد می‌کنند، حاوی بخشی از لفاظی عبدالناصر، واژگان عبدالناصر و فردگرایی عبدالناصر هستند. شاید عبدالناصر ویژگی‌های مثبت دیگری هم داشت، شاید تقلید از آنها برای کسی سخت باشد. اما عبدالناصر الگوی یک دیکتاتور نظامی عرب بود. و کپی‌ها، کپی‌های تحریف شده بودند. برای قذافی، عبدالناصر در اصل نماد پدری‌اش بود، اگر این گفته از نظر روانشناسی درست باشد. عبدالناصر او را در آغوش گرفت و تشویقش کرد و او را مهار کرد.

جمال عبدالناصر با عرفات، قذافی و ملک حسین در قاهره در سال 1970 (گتی)

غزه برای عرفات مقدس بود

عبدربه برای اولین بار در «نبرد کرامه» در سال 1968 در اردن با عرفات ملاقات کرد، نبردی که به «فتح» و عرفات مشروعیت بخشید. از او پرسیدم:« آیا امروز دلت برای یاسر عرفات تنگ شده است؟» عبد ربه پاسخ داد:« بدون شک. قطعاً. هرکسی یاسر عرفات را می‌شناخت، به درجات مختلف و تعدادشان محدود است، نقش او را از یاد نمی‌برد و به یاد می‌آورد که در این زمان چگونه رفتار می‌کرد. حتی اخیراً کسانی مدعی شدند اگر یاسر عرفات بود به مقدمه‌هایی که منجر به تجاوزات اخیر علیه غزه شد، اجازه نمی‌داد.
و اجازه نمی‌داد این تقسیم‌بندی که در جنبش فلسطین رخ داد، خروج «حماس» از بقیه احزاب و «ساف» و سپس جدایی غزه از کرانه باختری روی دهد. غزه برای یاسر عرفات مقدس بود و حتی اگر «حماس» صد کودتا می‌کرد، امکان نداشت غزه را ترک کند. او لزوماً به غزه حمله نمی‌کند، اما حاضر است در ازای پا گذاشتن دوباره به غزه، بهای آن را به «حماس» بپردازد.

از عبدربه پرسیدم، چگونه پس از حوادث خونین سال 1970 اردن را ترک کرد و گفت:« سال 1971 آن را ترک کردم؛ پس از اینکه ارتش اردن کنترل آن را به دست گرفت و در عَمّان به طور مخفی ماندیم. سپس به سمت جنگل‌های جرش و عجلون حرکت کردم، جایی که همه نیروهای مقاومت جمع شده بودند و بمباران شدند و بقیه ماجرا. سپس جلسه شورای ملی در ماه ژوئیه یا اوت تشکیل شد و از من و ابوجهاد (خلیل الوزیر) خواستند که جنگل‌های جرش و عجلون را ترک کرده و برای شرکت در شورای ملی تحت حمایت جهان عرب به قاهره برویم. و جنگل‌های جرش و عجلون وقتی که ما در قاهره بودیم پاکسازی شدند.



دمشق خواهان «شراکت راهبردی بسیار قوی» با واشنگتن

وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)
وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)
TT

دمشق خواهان «شراکت راهبردی بسیار قوی» با واشنگتن

وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)
وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)

وزیر امور خارجه جمهوری عربی سوریه، اسعد الشیبانی، روز یک‌شنبه اظهار کرد که دمشق در پی ایجاد «شراکت بسیار قوی» با ایالات متحده آمریکا است. او هم‌زمان تأکید کرد که سوریه خواهان «حفظ فاصله برابر با همه کشورها و ایجاد روابطی مبتنی بر همکاری و گشودگی» است.

وزیر امور خارجه سوریه در کنفرانس مطبوعاتی در پایتخت پادشاهی عربی بحرین، منامه، اعلام کرد که رئیس‌جمهور احمد الشرع به‌زودی به واشنگتن سفر خواهد کرد.
در همین حال، منابع مطلع در دمشق به روزنامه «الشرق الأوسط» گفتند که این سفر با هدف «اجرای توافق قبلی» انجام می‌شود که پیش‌تر توافق شده بود و اکنون شرایط برای اعلام «شراکت راهبردی» فراهم شده است. این شراکت می‌تواند تأثیر مثبتی بر چندین پرونده، به‌ویژه در زمینه مذاکرات داخلی با «نیروهای دموکراتیک سوریه» و مذاکرات منطقه‌ای با اسرائیل داشته باشد.

الشیبانی توضیح داد که موضوعات زیادی وجود دارد «از جمله لغو تحریم‌ها و گشودن صفحه‌ای جدید میان دو کشور» که دمشق می‌تواند درباره آن‌ها گفت‌وگو کند؛ زیرا «دیگر هیچ توجیهی برای ادامه تحریم‌ها وجود ندارد». او تمایل دمشق را برای ایجاد «شراکت بسیار قوی میان آمریکا و سوریه» ابراز و تأکید کرد که کشورش خواهان «روابط متوازن» با همه کشورها است و «همچنان دست همکاری را به سوی متحدان و دوستان در منطقه دراز می‌کند». او اظهار کرد که سوریه «در دوره گذشته با چالش‌های بزرگی روبه‌رو شد اما تسلیم نشد و همچنان بر تحقق عدالت پایبند است».

او افزود: «سوریه مرکز جذب و قطب‌بندی نخواهد بود، بلکه در مسیری واحد حرکت می‌کند که همه را در بر می‌گیرد». او پایبندی دولت را به «تقویت صلح داخلی و قرار دادن قانون به‌عنوان اساس روابط میان همه اجزای ملت سوریه» تأکید کرد و از «افتخار به تنوع فرهنگی و قومی سوریه» سخن گفت.

در خصوص پرونده مذاکرات با اسرائیل، وزیر امور خارجه سوریه تأکید کرد که کشورش با «تحریکات اسرائیلی» به‌صورت دیپلماتیک برخورد می‌کند و در تلاش است تا منافع خود را بدون کشیده شدن به تنش یا رویارویی حفظ کند.

الشیبانی گفت: «ما گفته‌ایم که به توافق‌نامه ۱۹۷۴ پایبندیم و همچنین متعهد به ایجاد توافقی هستیم که صلح و آرامش میان ما و اسرائیل را تضمین کند. نمی‌خواهیم سوریه وارد جنگی جدید شود و سوریه نیز امروز تهدیدی برای هیچ طرفی، از جمله اسرائیل، نیست». او افزود: «به‌نظر من، مذاکراتی در جریان است یا مسیرهایی در حال حرکت به‌سوی دستیابی به توافقی امنیتی هستند که توافق‌نامه ۱۹۷۴ را خدشه‌دار نمی‌کند و واقعیتی جدید را که ممکن است اسرائیل در جنوب تحمیل کند، به رسمیت نمی‌شناسد».

سفر احمد الشرع به کاخ سفید نخستین سفر رسمی از نوع خود توسط یک رئیس‌جمهور سوریه در تاریخ روابط دو کشور محسوب می‌شود.
وائل علوان، پژوهشگر و مدیر اجرایی «مرکز مطالعات جسور»، به «الشرق الأوسط» گفت که این سفر با هدف «اجرای توافقی انجام می‌شود که پیش‌تر توافق شده بود و قرار بود در حاشیه حضور رئیس‌جمهور سوری در نشست‌های سازمان ملل متحد در نیویورک اعلام شود، اما ترتیباتی در سوریه باید انجام می‌شد... اکنون شرایط برای اعلام شراکت راهبردی فراهم شده است».

دیدار دونالد ترمپ و احمد الشرع در ریاض در ماه مه گذشته (آسوشیتدپرس)

این پژوهشگر نزدیک به دولت سوریه این اقدام را یکی از «مهم‌ترین گام‌هایی دانست که دولت سوریه برای بازتعریف جایگاه خود در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی بر آن تکیه خواهد کرد». او گفت: «این گام مورد توافق میان سوریه و ایالات متحده به این معناست که سوریه دیگر در محوری قرار ندارد که غرب آن را محور شر می‌نامد، و دیگر در محوری نیست که منبع مزاحمت و نگرانی برای منطقه برای ترکیه، کشورهای خلیج و کشورهای اتحادیه اروپا محسوب شود». بلکه برعکس، «سوریه به متحدی در مبارزه با تروریسم تبدیل شده و در تضمین امنیت و ثبات منافع مشترک ـ عربی، ترکیه‌ای و غربی ـ مشارکت دارد که همگی با منافع جدید سوریه هم‌راستا هستند».

با این حال، علوان گفت: «سوریه جدید نمی‌خواهد با این اقدام وارد محور رویارویی با محور دیگر شود، بلکه می‌خواهد روابطی متوازن با همه برقرار کند».

احمد الشرع در دمشق در تاریخ ۴ اکتبر، فرستاده ویژه آمریکا، تام بَرَک، و فرمانده ستاد مرکزی، دریادار براد کوپر را پذیرفت (حساب رسمی ریاست‌جمهوری سوریه)

تام بَرَک، فرستاده ویژه ایالات متحده به سوریه، پیش‌تر اعلام کرده بود که رئیس‌جمهور الشرع در تاریخ ۱۰ نوامبر (آبان‌ماه جاری) در واشنگتن توافق‌نامه‌ای با رئیس‌جمهور دونالد ترمپ امضا خواهد کرد که به موجب آن سوریه به ائتلاف بین‌المللی ضد گروه «داعش» خواهد پیوست؛ ائتلافی که در سال ۲۰۱۴ تأسیس شد و شامل ۸۸ کشور است. او این اقدام را «تحولی تاریخی در روابط میان دمشق و واشنگتن» توصیف کرد.

به گفته علوان، ورود دمشق به ائتلاف ضد «داعش» تأثیر زیادی بر سطح روابط خارجی با آمریکا و کشورهای غربی خواهد داشت و تأثیر عمیقی بر سطح سیاست داخلی خواهد گذاشت. او معتقد است که شراکت با ایالات متحده «به دمشق برگ برنده‌ای بسیار مهم می‌دهد». او گفت: «نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) بارها از این برگ در میز مذاکرات با دولت سوریه استفاده کرده‌اند، اما اکنون این برگ در اختیار دولت سوریه نیز قرار دارد. دیگر (قسد) تنها شریک محلی در مبارزه با تروریسم نیست، بلکه دولت سوریه شریک رسمی شده است و واحدهای مسئول مبارزه با تروریسم در نیروهای (قسد) تحت چتر دولت سوریه فعالیت خواهند کرد».

رئیس‌جمهور سوریه احمد الشرع و فرمانده «قسد» مظلوم عبدی پس از امضای توافق‌نامه در تاریخ ۱۰ مارس گذشته (آسوشیتدپرس)

او اشاره کرد که این امر «می‌تواند مذاکرات میان دولت سوریه و (قسد) را در مسیر ادغام تسریع کند»، با این توضیح که شرایط «آسان نخواهد بود، زیرا هنوز چالش‌ها و دشواری‌های زیادی وجود دارد، اما فرصت‌ها برای موفقیت، به‌ویژه با جهت‌گیری حمایت بین‌المللی برای فشار بر (قسد) جهت تحقق این امر و بر دولت سوریه برای واقع‌گرایی و انعطاف بیشتر در مذاکرات ادغام بسیار بیشتر شده‌اند».

علوان معتقد است که تقویت روابط سوریه ـ آمریکا می‌تواند «محرک اضافی برای مداخله مثبت ایالات متحده در جهت موفقیت مذاکرات و فشار بر اسرائیل برای نشان دادن انعطاف بیشتر در دستیابی به تفاهم با سوریه» باشد. او گفت: «شاید شراکت با ایالات متحده تضمین‌هایی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی فراهم کند که نشان دهد سوریه در مسیر حمایت از غرب حرکت می‌کند و متحد کسانی نیست که شرارت را در منطقه صادر می‌کنند».


تهدید فزاینده حوثی‌ها برای امنیت یمن و منطقه

حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)
حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)
TT

تهدید فزاینده حوثی‌ها برای امنیت یمن و منطقه

حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)
حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)

تازه‌ترین گزارش تیم کارشناسان سازمان ملل متحد درباره یمن که به شورای امنیت ارائه شده، نشان می‌دهد اوضاع این کشور همچنان با پیچیدگی‌های سیاسی و نظامی بیشتر روبه‌رو است؛ روند حل‌وفصل سیاسی در رکود کامل قرار دارد و بحران انسانی رو به وخامت گذاشته است، به‌گونه‌ای که دوسوم جمعیت یمن به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند.

با وجود اجرای قطعنامه‌های سازمان ملل، از جمله قطعنامه ۲۲۱۶ (۲۰۱۵)، گزارش تأکید دارد که تحریم‌های اعمال‌شده بر افراد و نهادهای پشتیبان حوثی‌ها تأثیر مؤثری نداشته است. به گفته‌ی گزارش، رهبران این گروه از طریق واسطه‌ها و شرکت‌های پوششی در منطقه، محدودیت‌های مربوط به مسدودسازی دارایی‌ها و ممنوعیت سفر را دور زده‌اند.

تیم کارشناسان خواستار «بازنگری در سازوکارهای تحریم» و تقویت نظارت بر گذرگاه‌های دریایی و بنادر یمن شد و بر لزوم تشدید اقدامات علیه نهادهایی که ممنوعیت ارسال سلاح را نقض می‌کنند، تأکید کرد.

در گزارش آمده است که ضعف در اجرای تحریم‌ها، به حوثی‌ها امکان داده توان نظامی خود را حفظ کنند و نفوذ جغرافیایی و نظامی‌شان را گسترش دهند. کارشناسان هشدار دادند که این گروه اکنون به تهدیدی رو به رشد برای امنیت شبه‌جزیره عربستان و دریای سرخ تبدیل شده است.

به گفته‌ی گزارش، حوثی‌ها تلاش می‌کنند جنگ در غزه را دستاویزی برای توجیه حملات خود علیه کشتی‌های خارجی قرار دهند و خود را بخشی از «محور مقاومت» معرفی کنند. این راهبرد، هرچند برای آن‌ها دستاورد تبلیغاتی داخلی دارد، اما یمن و منطقه را وارد دایره‌ای از درگیری گسترده‌تر و پیچیده‌تر می‌کند.

گزارش هشدار می‌دهد که تداوم این وضعیت بدون بازدارندگی مؤثر، «پیامدهایی وخیم برای ثبات منطقه و امنیت کشتیرانی بین‌المللی» در پی خواهد داشت و از شورای امنیت می‌خواهد با اتخاذ اقداماتی سختگیرانه‌تر، روند گفت‌وگوی جامع یمنی تحت نظارت سازمان ملل را احیا کند.

گزارش یادآور می‌شود که گروه حوثی همچنان «بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت و ثبات محلی و منطقه‌ای» است؛ زیرا به حملات نظامی و فرامرزی ادامه می‌دهد و از هرگونه راه‌حل صلح‌آمیز واقعی سر باز می‌زند.

تشدید حملات دریایی

به‌گزارش تیم کارشناسان، حوثی‌ها در ماه‌های گذشته حملات خود در دریای سرخ و خلیج عدن را شدت داده‌اند و با استفاده از پهپادها و موشک‌های دوربرد، کشتی‌های تجاری و نظامی را هدف گرفته‌اند. این حملات باعث اختلال در تجارت جهانی و افزایش بی‌سابقه هزینه‌های بیمه دریایی شده است.

اژدر دریایی به‌کاررفته در حملات حوثی‌ها به کشتی‌ها (رسانه حوثی)

نهادهای بین‌المللی بیش از ۲۵ حمله به کشتی‌ها را بین اوت ۲۰۲۴ تا ژوئیه ۲۰۲۵ ثبت کرده‌اند. گزارش این حملات را «تحولی خطرناک در ماهیت درگیری یمن» دانسته است که مرزهای داخلی جنگ را پشت سر گذاشته و امنیت مسیرهای دریایی بین‌المللی را تهدید می‌کند.

طبق گزارش، حملات حوثی‌ها به کشتی‌هایی با پرچم کشورهای مختلف منجر به کشته و زخمی‌شدن ملوانان و خسارات سنگین به کشتی‌ها شده است.

ایالات متحده و اسرائیل نیز حملاتی هوایی علیه مواضع حوثی‌ها در صنعا، الحدیده و صعده انجام داده‌اند و انبارهای تسلیحاتی و سکوهای پرتاب موشک را هدف قرار داده‌اند. با این حال، بنا به گزارش، گروه حوثی همچنان «سطح بالایی از توان عملیاتی» خود را حفظ کرده و به توسعه زرادخانه نظامی‌اش با پشتیبانی مالی و لجستیکی طرف‌های منطقه‌ای – از جمله ایران – ادامه می‌دهد.

حمایت خارجی و اقتصاد جنگ

به گفته‌ی گزارش، قاچاق سلاح به حوثی‌ها علی‌رغم تحریم‌های سازمان ملل ادامه دارد. نیروهای دولتی یمن در ژوئن ۲۰۲۵ بیش از ۷۵۰ تُن مهمات و مواد منفجره را که برای این گروه ارسال شده بود، توقیف کردند.

پهپادی که از سوی حوثی‌ها از مکان نامعلومی پرتاب شده است (رسانه حوثی)

گزارش می‌افزاید که حوثی‌ها به موشک‌های ضدکشتی کروز، پهپادهای پیشرفته «رعد» و «صقر» و سامانه‌های پدافند هوایی قابل‌حمل مجهز شده‌اند که سطح تهدید هوایی و دریایی آن‌ها را افزایش داده است.

بنا بر گزارش، بخشی از این تسلیحات به‌صورت محلی با قطعات ایرانی قاچاق‌شده ساخته می‌شود و در کارگاه‌هایی در صنعا و الحدیده مونتاژ می‌گردد؛ موضوعی که نشانگر حمایت فنی و مهندسی مستمر از سوی کارشناسان وابسته به «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» ایران است.

کارشناسان همچنین از شکل‌گیری «اقتصاد جنگی» در مناطق تحت کنترل حوثی‌ها خبر داده‌اند؛ اقتصادی متکی بر مالیات‌های مضاعف، اخاذی، تصرف کمک‌های بشردوستانه و فشار بر بخش خصوصی. این گروه از نظام‌های گمرکی و بانکی برای مقاصد سیاسی و اقتصادی استفاده می‌کند و در نتیجه، شهروندان با افزایش شدید قیمت‌ها و فروپاشی خدمات عمومی مواجه‌اند.

گزارش تأکید دارد که حوثی‌ها با تکیه بر حواله‌های خارجی، قاچاق سوخت و ارز، آثار تحریم‌ها و مسدودسازی دارایی‌ها را تا حدی خنثی کرده‌اند و از این منابع برای تأمین مالی عملیات جذب نیرو و گسترش نفوذ خود بهره می‌برند.

نقض‌های گسترده حقوق بشر

تیم کارشناسان صدها مورد نقض حقوق بشر از سوی حوثی‌ها، از جمله بازداشت‌های خودسرانه، ناپدیدسازی اجباری، سربازگیری کودکان و گلوله‌باران مناطق مسکونی را ثبت کرده است.

به‌گزارش این تیم، گروه حوثی کارکنان سازمان ملل و نهادهای امدادرسان را بازداشت کرده و محدودیت‌های شدیدی بر فعالیت رسانه‌ها و سازمان‌های محلی و بین‌المللی اعمال کرده است.

موشک بالستیکی مورد استفاده حوثی‌ها در حملات علیه اسرائیل (رسانه حوثی)

گزارش می‌افزاید که حوثی‌ها سیاستی سازمان‌یافته برای خاموش‌کردن صدای مخالفان در پیش گرفته‌اند؛ سیاستی که شامل کنترل شدید رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، جلوگیری از تظاهرات و نظامی‌سازی آموزش، دین و رسانه است.

این اقدامات، به گفته‌ی کارشناسان، با هدف «ایجاد جامعه‌ای بسته و مطیع» انجام می‌شود که وفاداری کامل به این گروه؛ از طریق حذف نخبگان اجتماعی و فکری مخالف پروژه سیاسی آن‌ها داشته باشد.

همکاری فرامرزی با گروه‌های مسلح

تیم کارشناسان همچنین از وجود هماهنگی میان حوثی‌ها و گروه‌های مسلح منطقه‌ای از جمله «جنبش الشباب» سومالی و شبکه‌های قاچاق سلاح و تجهیزات نظامی خبر داده است.

به گفته‌ی گزارش، این همکاری شامل تبادل تجربه در زمینه‌ی فناوری پهپادها و ارتباطات پیشرفته، و استفاده مشترک از شبکه‌های دریایی قاچاق است.

گروه حوثی متهم به تشدید نقض‌ها علیه ساکنان مناطق تحت کنترل خود است (AFP)

افراد از ملیت‌های مختلف از جمله سومالی و ایران در این فعالیت‌ها مشارکت دارند و برخی کشتی‌های توقیف‌شده تحت مالکیت شرکت‌های صوری بوده‌اند. تیم کارشناسان نتیجه می‌گیرد که این شبکه‌های فراملیتی به چالشی فزاینده برای جامعه بین‌المللی در کنترل جریان سلاح به یمن تبدیل شده‌اند.


الشرع در آستانه پیوستن به ائتلاف بین‌المللی ضد داعش به واشنگتن می‌رود  

دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دیدار با احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، در ریاض در ۱۴ مه گذشته (آسوشیتدپرس)
دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دیدار با احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، در ریاض در ۱۴ مه گذشته (آسوشیتدپرس)
TT

الشرع در آستانه پیوستن به ائتلاف بین‌المللی ضد داعش به واشنگتن می‌رود  

دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دیدار با احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، در ریاض در ۱۴ مه گذشته (آسوشیتدپرس)
دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دیدار با احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، در ریاض در ۱۴ مه گذشته (آسوشیتدپرس)

تام برک، فرستاده ویژه ایالات متحده آمریکا در امور سوریه، روز شنبه اعلام کرد که احمد الشرع، رئیس‌جمهور انتقالی سوریه، در ماه نوامبر جاری به واشنگتن سفر خواهد کرد تا توافق‌نامه پیوستن به ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا علیه گروه تروریستی داعش را امضا کند.

به گزارش «خبرگزاری فرانسه»، برک در پاسخ به پرسش خبرنگاران در حاشیه «گفت‌وگوی منامه» در بحرین مبنی بر اینکه آیا الشرع در همین ماه به واشنگتن سفر خواهد کرد، گفت: «بله». وی افزود که او «احتمالاً» توافق‌نامه پیوستن به ائتلاف مبارزه با این گروه تروریستی را امضا خواهد کرد.

این نخستین سفر رئیس‌جمهور انتقالی سوریه به واشنگتن و دومین سفر او به ایالات متحده خواهد بود؛ پس از آنکه در ماه سپتامبر گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کرد. در ماه مه گذشته، الشرع برای نخستین‌بار در ریاض با دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، دیدار کرد؛ دیداری تاریخی که در جریان آن، رئیس‌جمهور آمریکا وعده داد تحریم‌های اعمال‌شده علیه سوریه را لغو کند.

عناصر نیروهای دموکراتیک سوریه – قسد – در دیرالزور (آرشیو – رویترز)

در همین حال، «نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد)» از انهدام یک هسته وابسته به گروه داعش در شمال استان رقه خبر دادند. این عملیات با همکاری نیروهای ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده انجام شد.

«قسد» در بیانیه‌ای اعلام کرد که یگان‌های عملیات نظامی و نیروهای کماندوی این گروه، با پشتیبانی مستقیم ائتلاف بین‌المللی، بامداد شنبه در شهرک تل‌السمن در شمال رقه، «عملیاتی دقیق و ویژه» را علیه یک هسته وابسته به داعش اجرا کردند. در حالی‌که برخی، «قسد» را متهم می‌کنند که به بهانه مبارزه با داعش، اقدام به تعقیب و بازداشت مخالفان خود می‌کند.

----
زیرنویس عکس:
«ترکیه در تلاش است مسئولیت نگهداری از زندان‌ها و اردوگاه‌های داعش را از ‹قسد› به دولت دمشق منتقل کند (رویترز)»

«قسد» اعلام کرد که عملیات انهدام این هسته داعش در شمال استان رقه، که در مناطق تحت کنترل اداره خودگردان قرار دارد، در چارچوب ادامه مأموریت‌های این نیرو برای حفاظت از مناطق شمال و شرق سوریه در برابر «خطر تروریسم» انجام شده است. این عملیات پس از «رصد اطلاعاتی دقیق از تحرکات اعضای این هسته، شنود ارتباطات آن‌ها و پیگیری آماده‌سازی برای انجام حملات جدید علیه نیروهای ما و نهادهای غیرنظامی» صورت گرفت.

ترکیه در تلاش است مسئولیت نگهداری از زندان‌ها و اردوگاه‌های داعش را از ‹قسد› به دولت دمشق منتقل کند (رویترز)

این عملیات به‌طور هم‌زمان با پشتیبانی هوایی و شناسایی ائتلاف بین‌المللی انجام شد و به بازداشت پنج عضو گروه داعش انجامید؛ از جمله «سه نفر که در برنامه‌ریزی و اجرای عملیات تروریستی دست داشتند». این افراد پیش‌تر مواضع نظامی وابسته به «قسد» و نهادهای اداره خودگردان را هدف قرار داده بودند و تلاش داشتند «بی‌ثباتی و هرج‌ومرج را در منطقه گسترش دهند».

در بیانیه مرکز رسانه‌ای نیروهای «قسد» آمده است که این عملیات نتیجه «همکاری مشترک و هماهنگ میان یگان‌های میدانی، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی ‹قسد› و همکاری با ائتلاف بین‌المللی بوده است که پشتیبانی کامل اطلاعاتی و هوایی را فراهم کرد». «قسد» این همکاری را «ستون اصلی تضمین امنیت و ثبات منطقه» توصیف کرد.

«قسد» همچنین وعده داد که کارزارهای خود را «بدون هیچ‌گونه تساهلی علیه هر کسی که امنیت و ثبات مناطق ما را تهدید کند، تا نابودی کامل آن‌ها» ادامه خواهد داد. این نیرو اعلام کرد: «هر هسته تروریستی که بخواهد امنیت غیرنظامیان را بر هم زند یا ثبات مناطق ما را هدف قرار دهد، هدف مستقیم نیروهای ما خواهد بود» و متعهد شد که «اجازه بازگشت تروریسم یا هرج‌ومرج را نخواهد داد».

«قسد» همچنین چهار غیرنظامی را در روستای عرعور در شمال شرقی استان حسکه بازداشت کرد. خبرگزاری رسمی سوریه «سانا» به‌نقل از منابع محلی گزارش داد که «قسد» این روستا را محاصره کرد، چند خانه را بازرسی کرد و پس از آن چهار نفر را بازداشت کرد، بدون آنکه اتهامات آن‌ها مشخص شود.

----
زیرنویس عکس:
«عناصر نیروهای دموکراتیک سوریه – قسد – در دیرالزور (آرشیو – رویترز)»

استان‌های مختلف سوریه روز جمعه شاهد تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی علیه اقدامات «قسد» بودند؛ اقداماتی که برخی آن‌ها را «نقض‌های سیستماتیک علیه ساکنان جزیره سوریه» در مناطق تحت کنترل «قسد» در حومه‌های دیرالزور، حسکه، رقه و حلب در شمال و شمال شرق کشور توصیف کردند.

همچنین تجمع‌هایی اعتراضی در دمشق، حمص، دیرالزور، حماه، لاذقیه و حلب برگزار شد که در آن‌ها آوارگان مناطق شرقی شرکت داشتند و خواستار بازگشت به مناطق خود شدند. محمود العاید، یکی از شرکت‌کنندگان در اعتراضات دمشق از اهالی حومه دیرالزور، «قسد» را متهم کرد که مخالفان خود را به بهانه وابستگی به گروه داعش بازداشت می‌کند.

پس از سقوط نظام بشار اسد، تنش‌ها در برخی مناطق تحت کنترل اداره خودگردان افزایش یافته و شکاف‌ها میان متحدان «قسد» و مخالفان آن تشدید شده است.