ابوالغیط به «الشرق الاوسط»: سایه انداختن غزه بر «اجلاس بحرین» مانع از بحث درباره بحران‌های دیگر نمی‌شود

وی به اسرائیل نسبت به حمله به رفح و «بی ثبات کردن» روابط خود با مصر هشدار داد

احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه کشورهای عربی در دیدارهای مقدماتی «اجلاس سران بحرین» (الشرق الاوسط)
احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه کشورهای عربی در دیدارهای مقدماتی «اجلاس سران بحرین» (الشرق الاوسط)
TT

ابوالغیط به «الشرق الاوسط»: سایه انداختن غزه بر «اجلاس بحرین» مانع از بحث درباره بحران‌های دیگر نمی‌شود

احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه کشورهای عربی در دیدارهای مقدماتی «اجلاس سران بحرین» (الشرق الاوسط)
احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه کشورهای عربی در دیدارهای مقدماتی «اجلاس سران بحرین» (الشرق الاوسط)

احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه عرب تایید کرد که تجاوزهای اسرائیل به نوار غزه بر دستور کار «اجلاس بحرین» که روز پنجشنبه به میزبانی منامه پایتخت بحرین و با حضور سران عرب برگزار می‌شود، حاکم شد، اما در عین حال این به هیچ وجه موجب«نادیده انگاشتن» دیگر مسائل منطقه‌ای، به ویژه بحران‌های سودان، یمن، لیبی، پرونده‌های امنیت آب و سایر پرونده‌های اقدام مشترک کشورهای عرب «نخواهد شد».
ابوالغیط در گفت و گو با «الشرق الاوسط» در حاشیه تدارکات مستمر برای «اجلاس بحرین»، با تاکید بر اینکه تلاش‌های انجام شده در این پرونده در دوره گذشته «موفق شد قطب‌نمای افکار عمومی جهان» را تغییر دهد، گفت:« رژیم اشغالگر اسرائیل، یک سیستم آپارتاید است... که دیگر جایی در این دوران ندارد.»
دبیرکل اتحادیه کشورهای عربی نسبت به اقدام احمقانه‌ای که اسرائیل ممکن است با حمله به شهر رفح فلسطین یا اجرای طرح آوارگی که از سوی فلسطینی‌ها، جهان عرب و نهادهای بین‌المللی رد می‌شود، انجام دهد، هشدار داد. پیامدهای این اقدام بر ثبات منطقه‌ای و روابط با مصر که هسته آن بر اساس معاهده صلح برقرار است، بسیار زیاد خواهد بود.
وی تاکید کرد که «اسرائیل باید توجه کند» تا باعث «بی ثباتی روابط خود با بزرگترین کشور عربی و در نتیجه شکست بزرگ در موقعیت کلی امنیتی اسرائیل نشود.»
دبیرکل اتحادیه کشورهای عرب در گفت‌وگوی خود به موضع اتحادیه در مورد درخواست تشکیل یک نیروی مشترک عربی برای اداره نوار غزه در روز پس از جنگ اشاره و از تلاش‌های اتحادیه برای حل بحران‌های منطقه و برآورده کردن آرمان‌های افکار عمومی عربی دفاع کرد. و این هم متن گفت‌وگو:

- اجلاس سران عرب در شرایطی سخت و پیچیده‌ برگزاری می‌شود، این اوضاع چه تأثیری بر دستور کار آن دارد؟ مهمترین نکات در دستور کار اجلاس سران بحرین چیست؟
*یقیناً مسئله فلسطین و تجاوزهای اسرائیل به نوار غزه بر کار این اجلاس سایه انداخته و این از جلسات مقدماتی آغاز شد که شاهد بحث در مورد قطعنامه‌های مختلف بود که همه مربوط به شرایط سختی است که فلسطینی‌ها در غزه از آن رنج می‌برند.
همه ما احساس می‌کنیم که هر خانه‌ای در سراسر جهان عرب نسبت به این فاجعه خشم و اندوه دارد و طبیعی است که اجلاس با این احساسات همگام شود، آنها را ابراز و در نتایج خود منعکس کند.
با این حال، دستور کار این اجلاس به موضوعات مختلف مورد توجه جهان عرب، از رسیدگی به بحران‌های سودان، یمن و لیبی گرفته تا امنیت آب و امنیت سایبری و سایر موضوعات سیاسی و توسعه می‌پردازد.
- از زمان آغاز تجاوزهای اسرائیل به نوار غزه، اتحادیه تلاش‌های متعددی انجام داده و جلسات متعددی برای پاسخگویی به آن برگزار کرده است. مهم‌ترین فعالیت‌ها و تلاش‌ها در زمینه چه بود؟
*نشست فوق‌العاده سران عربی و اسلامی که در 11 نوامبر در ریاض برگزار شد، یک کمیته وزارتی را به‌عنوان پیگیری تحولات غزه به ریاست اعلیحضرت شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه پادشاهی عربی سعودی که ریاست آخرین اجلاس سران را بر عهده داشت، تشکیل داد. دبیرکل اتحادیه عرب، یکی از اعضای آن، برای بسیج حمایت از آتش بس در غزه و تاکید بر ضرورت اجرای کمک‌های بشردوستانه، بازدیدهای مختلفی از پایتخت‌های اثرگذار در جهان در اروپا، ایالات متحده و آسیا انجام داد. این کمیته همچنین تلاش کرد تا کشورها را به سمت به رسمیت شناختن کشور فلسطین سوق دهد و افق سیاسی منتهی به تجسم دولت فلسطین را تدوین کند.
من فکر می‌کنم که قطب‌نمای افکار عمومی جهانی تغییر کرده است. در نوامبر گذشته، بسیاری از کشورهای اروپایی و همچنین ایالات متحده آمریکا به اسرائیل برای ادامه کشتار غزه چراغ سبز نشان دادند، اما امروز همه از آتش‌بس صحبت می‌کنند و حتی از نقض اشغالگری که فقط به عنوان «پاکسازی قومی» قابل توصیف است، صحبت می‌کنند. این واژه‌ای است که تنها عده‌ای جرأت کردند از آن برای توصیف رفتار اسرائیل استفاده کنند.
این قطعاً یک تغییر آشکار در مواضع دیپلماتیک است.
در اینجا درس‌های تاریخ را فراموش نکنیم. تحمیل انزوا بر آفریقای جنوبی و محاصره آن با تحریم‌ها... در نهایت منجر به سقوط رژیم آپارتاید شد.
به نظر من، رژیم اشغالگر اسراییل، در اصل، همانگونه که امروز اسرائیل انجام می‌دهد، رژیم آپارتاید است... که دیگر جایی در این دوران ندارد.
-اتحادیه عرب بارها مخالفت خود را با سناریوی آوارگی اعلام کرد... اما با تهدید اسرائیل به انجام عملیات نظامی گسترده در شهر فلسطینی رفح... و با شروع عملیاتی که عملیات محدود خوانده می‌شود، آیا به نظر شما اسرائیل مصمم است با طرح جابه‌جایی پیش برود؟ چگونه می‌توان با این موضوع مقابله کرد؟

*واضح است که عملیات انجام شده توسط اسرائیل محدود نیست، بلکه عمداً فریبنده است تا دولت آمریکا را آرام کند که موضع صریح رد یک عملیات گسترده را بیان کرده است.
طرح آوارگی توسط فلسطینی‌ها، کشورهای عرب و در سطح بین‌المللی رد شده است. نشانه‌هایی وجود دارد که اسرائیل در مقاطعی، شاید در آغاز تجاوز به غزه، به این طرح فکر می‌کرد... اما از استحکام مواضع طرد کننده، به ویژه مواضع فلسطین و مصر و البته مواضع کشورهای عرب... که مبتنی بر آن است، شگفت‌زده شد.
این نگرانی وجود دارد که اسرائیل دست به کار احمقانه‌ای بزند، اما من فکر می‌کنم اکنون برای رهبران آن روشن شده است که عواقب این اقدام بر ثبات منطقه‌ای و روابط با مصر، که اساساً بر اساس معاهده صلح استوار است، بزرگ خواهد بود.
من مطمئن هستم که مصر بیش از یک سناریو برای رویارویی با طرح جابه‌جایی، در نطفه خفه کردن آن و جلوگیری از اجرای آن در واقعیت، دارد. تداوم فشار کشورهای عرب در عرصه بین المللی برای افشای پیامدهای خطرناک این طرح و انفجار همه جانبه‌ای که می‌تواند در منطقه به دنبال داشته باشد، ضروری است.
-ورود نیروهای اسرائیلی به گذرگاه رفح و اعلام کنترل آن، چه تأثیری بر معاهده صلح بین مصر و اسرائیل می‌گذارد به خصوص که تل آویو گفته است آنچه انجام داده «نقض معاهده» نیست؟
*از زمان آنچه که خروج یکجانبه از غزه در سال 2005 نامیده شد، اسرائیل به دنبال این است که مصر را مسئول نوار غزه بداند. مصری‌ها از این موضوع آگاه هستند و این غیر منطقی است که مصر عواقب اشغالگری اسرائیل را تحمل کند. اگر اسرائیل می‌خواهد از عواقب اشغال خلاص شود، باید به آن پایان دهد، مسئله اصلی این است.
اسرائیل باید توجه کند که چگونه با سیاست‌های بی پروایش می‌تواند روابط خود با بزرگترین کشور عربی را دچار بی ثبات کند. من فکر می‌کنم که اگر این اتفاق بیفتد، یک عقب گرد بزرگ در موقعیت کلی امنیتی اسرائیل خواهد بود.
- برخی در مورد تشکیل یک نیروی مشترک عربی برای اداره نوار غزه در روز بعد از جنگ صحبت می‌کنند ... آیا واقعاً این موضوع مورد بحث قرار گرفت و موضع اتحادیه در مورد نیروی مشترک عربی چیست؟
*ما در درجه اول دغدغه پایان دادن به این تراژدی را داریم که مردم فلسطین در حال تجربه آن هستند. اولویت آتش بس، کمک به فلسطینی‌ها و بازگرداندن حداقل عملکرد نهادهایی است که به زندگی روزمره در نوار غزه خدمت می‌کنند.
طرح واکنش اضطراری که توسط شورای اقتصادی و اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفت و به اجلاس بحرین ارائه شد، به پیامدهای اقتصادی و اجتماعی تجاوز اسرائیل به کشور فلسطین می‌پردازد و شامل برنامه‌های مربوط به واکنش اضطراری، امداد رسانی جامع و بهبودی زودهنگام است.
-باوجود تلاش‌های انجام شده، چه در سطح اتحادیه به عنوان یک مؤسسه نهادمند و چه توسط تک تک کشورهای عضو، برای توقف جنگ غزه و محدود کردن پیامدهای فاجعه بار انسانی آن، طول جنگ تأثیر قابل توجهی بر افکار عمومی عربی داشت که شاید باعث انتقاد از این تلاش‌ها شود و آنها را در توقف جنگ «بی‌اثر» بدانند یا آنها را بیانگر نبض افکار عمومی نبینند، به این انتقادات چه پاسخی می‌دهید؟
*افکار عمومی خشمگین‌اند و ما آن را احساس می‌کنیم. به هر حال، این به جهان عرب محدود نمی‌شود، بلکه یک افکار عمومی جهانی وجود دارد که از ادامه این کشتار خشم شدیدی را احساس می‌کند. حتی قدرت بزرگ، ایالات متحده آمریکا، که نزدیک‌ترین دوست اسرائیل است، نمی‌تواند به این کشتار مداوم پایان دهد.
احساس خشم قابل درک و موجه است، اما گاهی اوقات آنها با متهم کردن این یا آن طرف به سهل انگاری یا بی اثری به دنبال ابراز وجود هستند.
در مورد اتحادیه عرب، ایراد چنین اتهامی دشوار است، زیرا از زمان بروز این بحران، تعامل مستقیمی با این بحران وجود داشته است. ما در جهان عرب از طریق کمیته وزیران و سایر چارچوب‌ها حرکت می‌کنیم. من طی ماه‌های گذشته ده‌ها تن از سیاستمداران، رهبران و وزیران خارجه را در مقر دبیرخانه کل پذیرفته‌ام و به همین منظور از کشورهای زیادی دیدن کرده‌ام.
نتیجه این است که ما شاهد تغییر آشکار در قطب نمای افکار عمومی جهانی هستیم. ما در همان نقطه‌ای نیستیم که کشورها در زمان آغاز این تجاوز در اکتبر گذشته بودند.
- در رابطه با وضعیت سومالی، اتحادیه در پی «یادداشت تفاهم» بین منطقه اقلیم سومالی و اتیوپی، موضع روشنی در دفاع از حاکمیت سومالی اتخاذ کرد؟
*روز سه شنبه، پیش از برگزاری نشست مقدماتی وزیران برای اجلاس، گروه وزرای مربوط به حمایت از سومالی در مقابله با حمله به حاکمیت و تمامیت ارضی این کشور دومین نشست خود را برگزار کردند.
هدف، پیگیری جنبش عربی در حمایت از سومالی از آغاز این بحران در ژانویه گذشته و بررسی مراحل بعدی بود.
پیام واضح است.

طرف عربی قراردادی را که اتیوپی در ژانویه سال گذشته با کشور اقلیم سومالی امضا کرد را نمی‌پذیرد و بر این اساس در بیش از یک سطح اقدام خواهد شد.
-دخالت ترکیه و ایران در امور جهان عرب یکی از موضوعات اصلی در دستور کار اتحادیه عرب بود... اما اخیراً به نظر می‌رسید نشانه‌های مثبتی از نزدیکی کشورهای عرب با ترکیه و ایران وجود داشته باشد... این نزدیکی را چگونه می‌بینید... و اکنون ترکیه و ایران برای حمایت از آن چه نیازی دارند؟
*نزدیکی در سطوح مختلف با این دو همسایه منطقه‌ای نتایج مثبتی دارد که اولین آن کاهش تنش‌های منطقه‌ای و ایجاد فرصت گفت‌وگو درباره موضوعات مختلف مورد توجه منطقه است. البته این یک روند مستمر است و توسط طرف عربی در چارچوب اتحادیه در حال ارزیابی است.
من معتقدم عنصر حاکم در توسعه این روابط احترام به حاکمیت کشورها و خودداری از مداخله در امور داخلی است. اگر این اصل برقرار و رعایت شود، می‌توان برای توسعه روابط در سطوح مختلف بر آن بنا نهاد.



«بزرگ‌ترین شبکه حماس در کرانه باختری طی یک دهه»... شاباک چه چیزی پیدا کرد؟


فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)
فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)
TT

«بزرگ‌ترین شبکه حماس در کرانه باختری طی یک دهه»... شاباک چه چیزی پیدا کرد؟


فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)
فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)

سرویس امنیت داخلی اسرائیل، «شاباک»، اعلام کرد که یکی از بزرگ‌ترین زیرساخت‌های جنبش «حماس» در شهر الخلیل واقع در جنوب کرانه باختری را کشف و خنثی کرده است. این شبکه، بنا بر اعلام شاباک، یکی از «بزرگ‌ترین شبکه‌هایی است که در یک دهه گذشته کشف شده‌اند».

شاباک گفت که طی عملیات بزرگی که سه ماه به طول انجامید، «بیش از ۶۰ عضو حماس» را که برنامه‌ریزی برای اجرای حملات در آینده نزدیک داشتند، بازداشت کرده است. در جریان این عملیات، افرادی که در حملات قبلی مشارکت داشته یا کمک کرده بودند نیز بازداشت شده‌اند.

در بیانیه‌ای که رسانه‌های اسرائیلی با توجه بسیار آن را پوشش دادند، آمده است که «در طول سه ماه گذشته، فعالیت‌های روزانه گسترده‌ای از سوی شاباک، با همکاری ارتش و پلیس، اجرا شد که طی آن، زیرساختی گسترده، پیچیده و عظیم متعلق به حماس در شهر الخلیل کشف شد؛ شبکه‌ای که برای اجرای حملات مختلف در آینده نزدیک آماده‌سازی شده بود».

عکسی که توسط شاباک منتشر شده و آن را تسلیحات کشف‌شده از سلول حماس در کرانه باختری توصیف کرده‌اند

طبق تحقیقات شاباک، «در چارچوب فعالیت‌های این شبکه زیرساختی، که از دست‌کم ۱۰ سلول تشکیل شده بود، مسئولان ارشد حماس — اغلب از جمله اسیران سابق در زندان‌های اسرائیل — اقدام به جذب، مسلح‌سازی و آموزش عناصر جدید در منطقه، با هدف اجرای حملات تیراندازی و کارگذاری بمب‌های دست‌ساز علیه اهداف اسرائیلی کرده‌اند».

رسانه‌های عبری‌زبان گزارش دادند که اتهامات واردشده به افراد بازداشت‌شده شامل «تمرین تیراندازی، جمع‌آوری اطلاعات درباره اهداف اسرائیلی، ساخت مواد منفجره، سرهم‌بندی بمب‌ها و برنامه‌ریزی برای حملات در داخل کرانه باختری و اسرائیل» است.

در مجموع، ۶۰ نفر بازداشت شده‌اند که بنا بر ادعای شاباک، اطلاعات اطلاعاتی گسترده‌ای ارائه داده‌اند؛ اطلاعاتی که به کشف ۲۲ نوع سلاح مختلف، ۱۱ نارنجک دستی، مواد انفجاری و مقادیر زیادی مهمات منجر شده است. همچنین یک مخفیگاه زیرزمینی کشف شده که برای پناه‌دادن به افراد تحت تعقیب و ذخیره‌سازی سلاح‌ها استفاده می‌شده است.

بزرگ‌ترین پرونده در یک دهه

تحقیقات نشان داد که برخی از بازداشت‌شدگان، در حملاتی شرکت داشته‌اند که در سال‌های گذشته رخ داده، از جمله یکی از افراد که در عملیات تیراندازی ۳۱ اوت ۲۰۱۰ در تقاطع بنی نعیم در الخلیل شرکت داشت؛ حمله‌ای که به کشته‌شدن ۴ اسرائیلی انجامید.

عکس یک مخفیگاه زیرزمینی در الخلیل که شاباک آن را به حماس نسبت داده و گفته برای فعالیت‌های مسلحانه استفاده می‌شده است (شاباک)

یکی از مقام‌های ارشد شاباک گفت: «این بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین پرونده‌ای است که طی دهه گذشته در کرانه باختری توسط شاباک خنثی شده است». او افزود: «اکثر اعضای این شبکه، قبلاً در زندان‌های اسرائیل محبوس بوده‌اند و تجربه‌ بالایی در مواجهه با بازجویی دارند». او تأکید کرد که «کشف این شبکه، ناکامی بزرگی برای حماس در اجرای مجموعه‌ای از حملات خطرناک در اسرائیل به شمار می‌رود».

رسانه‌های اسرائیلی نیز گزارش دادند که در روزهای آینده، کیفرخواست‌هایی جدی علیه متهمان صادر خواهد شد؛ از جمله اتهاماتی نظیر «رهبری یک سازمان تروریستی، تصدی سمت‌های اجرایی یا رهبری، تلاش برای قتل عمد و اقدامات منجر به قتل عمد».

تلاش برای برافراشتن مجدد در کرانه باختری

این نخستین‌ بار نیست که سلول‌هایی در کرانه باختری که وابسته به حماس هستند کشف می‌شود، اما این رویداد توجه را به تلاش‌های حماس برای بازسازی حضور خود در کرانه باختری جلب کرده است — تلاشی که پس از حدود دو سال جنگ اسرائیل با هدف از میان‌بردن حماس در نوار غزه شدت گرفته است.

حماس همواره در کرانه باختری حضور داشته و دوره‌های مختلفی از حضور پررنگ و کم‌رنگ را تجربه کرده، اما به گفته ناظران، هرگز شرایط پیچیده‌تری از وضعیت فعلی را — که پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد — تجربه نکرده است.

تظاهرات فلسطینی‌ها در الخلیل در ژوئیه ۲۰۲۴ در اعتراض به ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس (AFP)

منبعی در حماس در کرانه باختری به روزنامه «الشرق الاوسط» گفت: «کل جنبش در وضعیت پیچیده، دشوار و بی‌سابقه‌ای قرار دارد». وی افزود: «پیگرد مداوم اسرائیلی‌ها علیه رهبران، امکانات و پایگاه‌های حماس از زمان ۷ اکتبر، در غزه، کرانه و حتی خارج، آسیب زیادی به ما زده است».

این منبع ادامه داد: «شرایط امنیتی در کرانه باختری همیشه پیچیده‌تر از نوار غزه بوده، اما اکنون حتی پیچیده‌تر شده است. پیگرد امنیتی دائم، نظارت بر منابع مالی، و کاهش شدید توانایی حماس در تأمین منابع و حرکت، به بحران‌های ترکیبی و عمیق منجر شده است».

با این حال، منبع یادشده ابراز اطمینان کرد که این بحران نیز خواهد گذشت و افزود: «بازداشت‌ها، تعقیب‌ها و ترورها از بدو پیدایش حماس ادامه داشته، اما هرگز موفق به نابودی آن نشده‌اند. این یک جنگ قدیمی و همیشگی است».

حماس چگونه در کرانه باختری آغاز شد؟

حضور حماس در کرانه باختری از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۸۷ آغاز شد. ابتدا تمرکز فعالیت آن بر جذب فلسطینیان از طریق مساجد بود و سپس به اجرای عملیات‌های تیراندازی و تلاش برای ربایش نظامیان روی آورد.

حماس با اجرای عملیات‌های انفجاری در داخل اسرائیل، در کرانه باختری شناخته‌تر شد و این اقدامات با آغاز انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ شدت یافت. سپس در انتخابات ۲۰۰۶ مشارکت کرد و رهبرانی از کرانه باختری را برای شرکت در انتخابات قانون‌گذاری معرفی کرد که منجر به پیروزی بر فتح شد و جایگاه سیاسی حماس را تقویت کرد.

می‌توان گفت که پیش از شکاف داخلی فلسطین در سال ۲۰۰۷، فعالیت‌های حماس در کرانه باختری رسمی، علنی و گسترده بود، اما پس از آن، هر نوع فعالیتی برای حماس ممنوع اعلام شد. تشکیلات خودگردان فلسطینی اعضای حماس را بازداشت، منابع مالی آن را تعقیب و سلاح‌هایش را مصادره کرد و مؤسسات وابسته به آن را بست؛ اقدامی که به تضعیف حضور این جنبش در کرانه باختری انجامید.

منبعی امنیتی در فلسطین گفت: «دستور کار حماس همواره عامل بی‌ثباتی در کرانه بوده و این همان چیزی است که تشکیلات خودگردان با آن مقابله کرده، نه با خود جنبش».

پیش و پس از ۷ اکتبر، استفاده حماس از سلاح در کرانه باختری کاملاً ممنوع بود. این موضوع بارها به برخوردهایی با تشکیلات خودگردان منجر شد. با این حال، پس از ۷ اکتبر، برخی سلول‌های حماس حملاتی را علیه اهداف اسرائیلی در کرانه انجام دادند، اما این حملات در حد انتظارات رهبران حماس نبود.

فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته پرچم‌های حماس، فلسطین و حزب‌الله را در کرانه باختری برافراشته‌اند (رویترز)

یک منبع آگاه فلسطینی در کرانه باختری گفت که رهبری حماس در نوار غزه «روی حضوری بزرگ‌تر در کرانه باختری حساب کرده بود، حضوری که بتواند توازن را بر هم بزند».

رهبران سیاسی و نظامی حماس از همان لحظات آغازین حمله ۷ اکتبر، بارها از کرانه باختری خواستند وارد عرصه نبرد شود، اما چنین چیزی رخ نداد.

احتمال ورود کرانه به خط درگیری، یکی از نگرانی‌های دائمی اسرائیل در طول جنگ بود. شاباک بارها هشدار داده بود که انتفاضه‌ای سوم ممکن است شکل بگیرد و سلول‌های خفته حماس فعال شوند.

شاباک اعلام کرده که در سال ۲۰۲۴ موفق به خنثی‌سازی ۱۰۴۰ «عملیات تروریستی بزرگ» در کرانه باختری شده است، از جمله ۶۸۹ مورد تیراندازی، ۳۲۶ مورد انفجار، ۱۳ مورد چاقوکشی، ۹ مورد زیر گرفتن با خودرو، ۲ عملیات انتحاری و یک مورد آدم‌ربایی.