«30 ژوئيه» عراقی... داستان کودتای سفیدی که با سیل خون همراه شد

النايف پیشنهاد طارق عزیز را رد کرد و پس از 10 سال با گلوله صدام مواجه شد

TT

«30 ژوئيه» عراقی... داستان کودتای سفیدی که با سیل خون همراه شد

رئیس‌جمهوری سابق عراق احمد حسن البكر و معاونش صدام حسین (A.F.P)
رئیس‌جمهوری سابق عراق احمد حسن البكر و معاونش صدام حسین (A.F.P)

عقلانی نیست که مردی به نام صدام حسین را به گوشه‌ای تنگ بکشانی و او را وادار کنی که تو را به عنوان شریک در اداره عراق بپذیرد. نه «بعث» شریک دوست دارد و نه صدام تحمل آن‌ها را دارد.

در دفاتر «بعث» که در 17 ژوئیه 1968 به قدرت بازگشت، روزهای پرهزینه‌ای به ثبت رسیده است. 30 ژوئیه همان سال نخستین نقطه عطف بود که به «بعث» این امکان را داد که به تنهایی قدرت را با ریاست احمد حسن البكر و دست راستش صدام حسین در دست بگیرد. شغل من ایجاب کرد که با برخی از افراد نقش‌آفرین در آن روز ملاقات کنم و داستان‌های آن‌ها را با خوانندگان «الشرق الأوسط» به اشتراک بگذارم.

رئیس‌جمهوری سابق عراق احمد حسن البكر و معاونش صدام حسین (A.F.P)

شکست ارتش‌های عربی در جنگ 1967 خشم افکار عمومی عربی را برانگیخت و دولت‌ها را مسئول «ناکامی» دانستند که در واقع یک فاجعه بود. عبد الرحمن عارف، رئیس‌جمهوری عراق که جانشین برادرش عبدالسلام شده بود، ضعیف به نظر می‌رسید. قدرتش در ارتش متزلزل بود و اعتبارش در خیابان محدود. در بهار 1968 زمزمه‌ها در حلقه‌های کوچک درباره آمادگی گروه‌های مختلف برای به دست گرفتن قدرت افزایش یافت. برخی پیش‌بینی کردند که کشور به دست یک نظامی بیفتد.

رهبری «بعث» صحنه را زیر نظر داشت. نگران بود که با یک کودتا یا چیزی مشابه آن بیدار شود. آن‌ها شروع به برنامه‌ریزی برای بازگشت به قدرت کردند تا از تجربه‌ای که در سال 1963 رخ داد و به خون کشیده شد و عبد السلام عارف، کسی که آن را به ارمغان آورده بود، آن‌ها را سرنگون کرد، انتقام بگیرند.

رهبری سعی کرد از ورود دوباره به تونل خون جلوگیری کند و شروع به بررسی موقعیت‌ها و موانع کرد. سرهنگ ابراهیم الداود فرمانده گارد ریاست‌جمهوری با حدود بیست هزار نیرو بود. اگر الداود مقاومت می‌کرد، نبرد خونینی در اطراف دیوارهای قصر و دورتر از آن در می‌گرفت. شاید حتی این برخورد باعث می‌شد که طرف ثالثی از ارتش برای عرضه خود به عنوان نجات‌دهنده به میدان بیاید.

ملاقات‌کنندگان گزینه‌ها را بررسی کردند و در نهایت تصمیم به گفت‌وگو با الداود گرفتند و امیدوار بودند او را به سمت جنبش کودتا جلب کنند یا حداقل بی‌طرف کنند. آن‌ها قبل از تصمیم‌گیری به نکته‌ای مهم رسیدند: ابراهیم الداود به شدت تحت تأثیر دوستش عبد الرزاق النايف، معاون رئیس‌اطلاعات نظامی بود. شایع بود که النايف مردی قدرتمند و ماهر در کنترل امور است و ارتباطات مبهمی با سازمان‌های غربی دارد و الداود به طور کورکورانه به او اعتماد دارد.

وظیفه‌ای پیچیده از این نوع نیاز به زیرکی دارد. باید به احمد حسن البكر سپرده می‌شد که در شخص خود تصویر یک نظامی و مهارت‌های حزبی را با تجربه در نقشه‌کشی ترکیب می‌کرد.

سازمان‌دهندگان کودتا همکاری سرهنگ سعدون غیدان را تأمین کردند که نیروهایی مستقر در قصر ریاست‌جمهوری داشت و شامل تعدادی تانک بود.

سعدون غيدان وعبدالرزاق النايف

البكر نیز با الداود ملاقات و او را از پروژه کنار زدن عارف مطلع کرد. گفت: «بیایید این موضوع را به طور مخفیانه بین خودمان نگه داریم. شما مردی متدین هستید، پس به قرآن قسم می‌خوریم که این اطلاعات به شخص سومی نخواهد رسید.» و بالطبع البكر منظورش النايف بود. الداود در 15 ژوئیه سوگند یاد کرد، اما تردیدی نداشت که به النايف اطلاع دهد.

رهبری «بعث» در تنگنا قرار گرفت. راز دیگر راز نبود و اطلاعات در دست مردی خطرناک به نام عبدالرزاق النايف بود، پس او چگونه با آن‌ها برخورد می‌کند؟ موفقیت یا شکست تلاش در دست او بود. «بعث» اصلاً مایل نبود مردی را وارد کند که بسیاری در کشور درباره او می‌گفتند که «دارای ارتباطات مشکوک با سازمان‌های غربی است.»

در آن مرحله، عضو رهبری صلاح عمر العلی نقش مهمی ایفا کرد. او به من گفت: «صبح 16 ژوئیه، به گروه‌های اجرایی مدنی و نظامی نسخه نهایی مأموریت‌ها را اطلاع دادیم. در ابتدا فکر کردیم که عملیات را در 14 ژوئیه به دلیل ارزش نمادین آن (سالگرد کودتای 1958 که بعد از آن جمهوری اعلام شد) انجام دهیم، سپس به روز بعد فکر کردیم، اما ملاحظات عملی ما را به تأخیر انداخت. در 16 ژوئیه، اسلحه‌های پنهان شده در مخفیگاه‌های حزبی و مقداری لباس نظامی برای پنهان‌کاری را بیرون آوردیم. در ساعت 8 شب، در خانه البكر در محله علی صالح در خیابان 14 رمضان ملاقات کردیم. باید کارهای نهایی را آماده می‌کردیم و منتظر زمان اجرا در ساعت 2:30 بامداد بودیم. در اینجا بود که یک شگفتی پیش آمد.»

پیام شوکه‌کننده

ملاقات‌کنندگان به عنوان اعضای رهبری منطقه‌ای حزب در حال بررسی آخرین آماده‌سازی‌ها بودند که در زدند. البكر رفت و در را باز کرد و سپس با یک برگه کوچک برگشت.

ناگهان البكر گفت که این پیام از سرهنگ عبد الرزاق النايف است که در آن نوشته شده: «من اطلاعاتی دارم که شما قصد انجام این عملیات را دارید. من با شما هستم و آماده‌ام هر مأموریتی را انجام دهم و به خدا توکل کنید.»

صلاح عمر العلي

علی به یاد می‌آورد که «البکر گفت: این پیام در دست شماست. حالا می‌خواهم که موضوع را بررسی کنید و تصمیم مناسب را بگیرید. پیام که توسط افسر جوانی که همراه النايف بود منتقل شده بود، به اندازه بمب تأثیرگذار بود. فرستنده پیام بعثی بود بدون اینکه رئیسش بداند، اما این موضوع از اهمیت مشکل نمی‌کاهد. مشاوره‌ای با مقداری سردرگمی صورت گرفت. النايف افسری قدرتمند، باهوش و بلندپرواز بود که نقش او فراتر از موقعیتش بود. ما جنبه‌های مختلف موضوع را بررسی کردیم؛ اگر عملیات را لغو کنیم، چه کسی تضمین می‌کند که النايف از فرصت استفاده نکرده و آن را فاش نکند و ما را به کلی نابود نکند؟ او خواهد دید که ما بدون پیشنهاد برای مشارکت او اقدام کرده‌ایم و عملیات را به دلیل آگاهی او از آن لغو کرده‌ایم. لغو عملیات به وضوح برای حزب فاجعه‌بار بود. از طرف دیگر، مشارکت النايف نیز خود یک ریسک به حساب می‌آمد. واضح بود که الداود به سوگندی که خورده بود پایبند نبوده و ما را در وضعیتی قرار داده که باید هزینه آن را بپردازیم.»

در نهایت، تصمیم به اجرای عملیات گرفتیم و به النايف پاسخ دادیم: «عمداً و با آگاهی شما را مطلع نکردیم به دلیل موقعیت حساس شما و نگرانی برای شما. ما به برادر ابراهیم الداود اطلاع دادیم تا مستقیماً به شما اطلاع ندهیم و از بروز موقعیت ناخوشایند جلوگیری کنیم و بر این باور بودیم که این روش بهتر و مؤثرتر است و می‌دانستیم که او شما را مطلع خواهد کرد. ما تصمیم به اجرای عملیات گرفته‌ایم و اگر موفق شویم، شما رئیس‌جمهوری عراق خواهید بود. واقعاً ما دو تصمیم مرتبط گرفته‌ایم: اول، فریب دادن النايف به مشارکت از طریق پیشنهاد مقام نخست‌وزیری. دوم، ضرورت خلاص شدن از النايف و الداود در اولین فرصت. و تصمیم گرفتیم که حمله به کاخ ریاست‌جمهوری به عهده اعضای رهبری منطقه‌ای باشد.»

یک خودروی زرهی در مقابل کاخ ریاست جمهوری پس از کودتا در سال ۱۹۶۸ (گتی)

پیش از اجرای عملیات، در خانه عبد کریم الندا، برادر زن احمد حسن البکر، ملاقات کردیم. عبدالکریم کارمند راه‌آهن بود و در ساختمان‌های اختصاصی نزدیک به رادیو در منطقه صالحیه اقامت داشت. بدون شک توصیف احساسات در آن ساعات حیاتی ضروری است. ما در آپارتمان، که شامل نه عضو رهبری از جمله البکر و صدام و تعدادی دیگر از جمله حردان التكریتی بود، نشسته بودیم. تعداد حاضرین در آپارتمان کمتر از بیست نفر بود. طرح این بود که الداود و غیدان در انتظار ما باشند.»

او افزود: «ما لباس‌های نظامی با نشان‌های افسران را پوشیدیم. در زمان معین، یک کامیون نظامی رسید و ما سوار آن شدیم و بخش دیگر با دو ماشین غیرنظامی رفتیم. ما با لباس‌های نظامی و اسلحه‌های خود به ورودی کاخ رسیدیم. در ورودی گردان تانک‌ها، سعدون غیدان در انتظار ما بود و در گردان را باز کرد. همچنین تعدادی از جوانان حزبی که به صورت مخفیانه برای آموزش استفاده از تانک‌ها فرستاده شده بودند، به ما ملحق شدند. ما با کمال تعجب متوجه شدیم که تانک‌های اطراف قصر جدید هستند و این جوانان نتوانستند آن‌ها را راه‌اندازی کنند. به طور تصادفی یکی از جوانان موفق به راه‌اندازی یک تانک شد و از یکی به دیگری منتقل شد و ما محاصره قصر را تکمیل کردیم.»

«در مقر گردان تانک‌ها، ستاد فرماندهی خود را مستقر کردیم. البکر با عبد الرحمن عارف که خواب بود تماس گرفت. میان آن‌ها دوستی و همکاری و ملاقات‌های زیادی وجود داشت. عارف متعجب شد و به البکر که کنار او بود گفت: چه خبر ابوهیثم؟ پاسخ داد: ابو قیس، رهبری انقلاب مأموریتش را به پایان رسانده و بر کل کشور مسلط شده است. به نام رهبری انقلاب از تو می‌خواهیم عاقل و آگاه باشی و از هر تلاشی خودداری کنی. به تو توصیه می‌کنم که خود را تسلیم رهبری انقلاب کنی و در عوض امنیت کامل و مطلق برای تو و خانواده‌ات خواهی داشت. این عملیات هدفی علیه شخص تو ندارد. هدف نجات کشور از مشکلاتی است که ممکن است به دلیل ادامه حکومت ضعیف تو پیش بیاید و کشور دوباره به حمام خون بیفتد. لطفاً لطفاً لطفاً خود را تسلیم کن و هیچ تلاشی نکن. همه چیز تمام شده است و تو می‌دانی که منظور من چیست.»

برای رئیس‌جمهوری پاسخ دادن به چنین دعوتی آسان نیست. عبد الرحمن عارف تلاش کرد تا وضعیت را بررسی کند و با تعدادی از فرماندهان تیپ‌های خارج از بغداد تماس گرفت و درب‌ها بسته بود. حدود ده دقیقه بعد، البکر دوباره او را خواست و بر تسلیم شدنش تأکید کرد. پس از چند دقیقه، تماس نهایی و قاطعانه‌ای با او برقرار کرد و گفت: اگر خود را تسلیم نکنی، تو مسئول خواهی بود. مسئولیت زندگی تو و مسئولیت زندگی خانواده‌ات. سپس به یکی از افسران دستور دادیم که چند گلوله توپ به طرف کاخ شلیک کند.

وقتی عارف صدای انفجارها را شنید، فهمید که جایی برای مذاکره وجود ندارد و به این ترتیب تماس گرفت تا بر سر فرآیند تسلیم مذاکره کند. من و انور عبدالقادر الحديثی به درب اصلی کاخ رفتیم. عارف بیرون آمد و ما او را با یک ماشین نظامی کوچک به مقر گردان تانک‌ها بردیم.»

«عبد الرحمن عارف دست می‌دهد با افسر گارد ریاست‌جمهوری و در کنار او الداود»

«عارف ترسیده و وحشت‌زده بود. او شروع به لرزیدن و گفتن کلمات نامفهوم کرد. شاید او مطمئن نبود که امنیتش تضمین شده است. با او‌ به احترام برخورد کردیم اما وضعیت ما نگرانی او را از بین نبرد. ما قبلاً توافق کرده بودیم که عارف کشور را ترک کند، چون نیازی به دستگیری او نبود. در انتظار آماده شدن هواپیما برای انتقال او به خارج، پیشنهاد کردیم که او را به خانه حردان التكریتی ببریم. حردان راننده ماشین بود و عارف و من در داخل ماشین بودیم. او واقعاً نگران بود.»

او نتوانست باور کند که هواپیمایش در حال آماده‌سازی است. او معتقد بود که ما او را به جایی می‌بریم تا او را بکشیم. چون من لباس نظامی پوشیده و مسلح بودم، عارف هر بار که حرکتی عادی انجام می‌دادم، بیشتر نگران می‌شد. در طول مسیر او مدام تکرار می‌کرد که به ریاست جمهوری مبتلا شده و از پذیرش آن پشیمان است. در نهایت به او اطمینان دادیم که امنیتش تضمین شده است و می‌تواند خانواده‌اش و هر چیزی که نیاز دارد با خود ببرد. این مسأله در صبح رخ داد و به نظر می‌رسد که هواپیما او را به ترکیه برد.

البته در آغاز عملیات، گروهی به منزل نخست‌وزیر طاهر یحیی رفتند و او را دستگیر کردند و به این ترتیب (حزب بعث) بدون خون‌ریزی به قدرت برگشت.»

شجاعت صدام... و سخت‌گیری او

از علی در مورد رفتار صدام در آن ساعات پرسیدم و او پاسخ داد: «صدام درست همان‌طور عمل کرد که دیگران عمل کردند؛ لباس‌های نظامی پوشید و مانند سایر اعضای رهبری منطقه‌ای اسلحه‌اش را حمل کرد.

اگرچه می‌توان امروز صدام را به خاطر موارد زیادی متهم کرد، اما نمی‌توان گفت که او شجاع نبوده است. صدام مردی بود که به موقعیت‌های سخت عادت داشت. شجاعت او نیازی به اثبات ندارد و سخت‌گیری او نیز همین‌طور. باید توجه داشت که فعالیت حزبی در آن زمان دشوار و سخت بود و صدام در آن دوره ستاره نبود و تصمیم‌گیرنده اصلی نبود. می‌توانم بگویم که او حزبی و متعهد به تصمیمات حزب بود.»

«حزب بعث» قدرت را به دست گرفت، اما رهبری آن به رئیس‌جمهوری جدید، النايف و وزیر دفاع الداود به عنوان دو جسم خارجی و خطرناک نگاه می‌کرد. صلاح عمر العلی شریک در نقشه کاخ بود که به این دو هدف قرار گرفتند و این روایت اوست: «ما جلسه‌ای برای رهبری منطقه‌ای برگزار کردیم تا برخی تصمیمات قبلی‌امان را بازبینی کنیم، از جمله تصمیم برای برکناری النايف و الداود. البکر گفت: ما مجبور شدیم النايف را درگیر کنیم زیرا او نقشه ما را کشف کرده بود و از آن می‌ترسیدیم که باعث نابودی ما شود اگر او را نادیده بگیریم. به او وعده دادیم که نخست‌وزیر خواهد شد و وعده را اجرا کردیم و او در زمان اجرا به ما خیانت نکرد. وقتی تصمیم به شرکت دادن او گرفتیم، همچنین تصمیم به برکناری او در اولین فرصت گرفتیم. اما امروز می‌خواهم بگویم که رویدادهای 1963 بین (بعثی‌ها) و کمونیست‌ها هنوز در حافظه مردم به دلیل خون‌ریزی‌هایی که همراه آن بود، باقی مانده است. می‌ترسم اگر امروز النايف را برکنار کنیم، متهم به خیانت شویم و مردم بیشتر باور کنند که تصفیه‌ها در راه است. چه می‌شود اگر او به همکاری ادامه دهد؟ و چرا باید او را برکنار کنیم؟ بیایید فرصتی به او بدهیم. همه ما اشتباهاتی داریم. پیشنهاد می‌کنم که به همکاری ادامه دهیم و اگر رفتار متفاوتی از او دیدیم، در آن زمان تصمیم بگیریم. با این نظر موافقت کردیم و النايف به عنوان نخست‌وزیر به کارش ادامه داد.»

احترام نظامی افسران گارد به النايف پیش از برکناری او

پس از چند روز، البکر ما را به جلسه اضطراری رهبری منطقه‌ای دعوت کرد. او گفت: «شما خوب به یاد دارید که چه چیزی در مورد النايف در جلسه قبلی گفتم. حالا از شما می‌خواهم هرچه سریع‌تر اقدام به برکناری او کنید.» از او دلیل را پرسیدیم و او به گزارش‌ها اشاره کرد که حاکی از آن بود که نخست‌وزیر جدید با سرعت دیوانه‌وار در حال اقدام برای برکناری حکومت حزب است. او گفت که النايف با نظامیان تماس گرفته تا آن‌ها را برای مقابله با حزب استخدام کند و نمی‌دانست که برخی از آن‌ها عضو حزب بعث هستند. او افزود: «سریع باشید رفقا قبل از اینکه ما را برکنار کند. این تمام چیزی است که می‌خواهم بگویم قبل از اینکه او به این اتاق بیاید و همه ما را بکشد. حالا می‌روم. جمع شوید و برای خلاص شدن از او برنامه‌ریزی کنید و من با آنچه تصمیم می‌گیرید موافقم.»

روز بعد، ما در خانه صالح مهدی عماش که وزیر کشور بود، جمع شدیم و در غیاب البکر، زیرا از اینکه النايف ممکن است همه را در یک جا گیر بیندازد، نگران بودیم.

طرح را تهیه کردیم و بر اجرای آن توافق کردیم که به دو نفر، من و صدام، واگذار شد. طرح این بود که از النايف و الداود، یعنی نخست‌وزیر و وزیر دفاع، خلاص شویم.

ما نیروهای نظامی در اردن داشتیم. تصمیم گرفتیم که وزیر دفاع، ابراهیم الداود، برای بازدید از آن‌ها برود و در همان زمان به طور مخفیانه اعضای دفتر نظامی حزب را برای دستگیری او و مجبور کردنش به رفتن به اسپانیا بفرستیم. در این زمان، قسمت دوم طرح مربوط به النايف و به طور همزمان با آنچه در اردن در حال انجام بود، اجرایی می‌شد.

در 30 ژوئیه، الداود دستگیر و به زور به اسپانیا فرستاده شد. هم‌زمان داستان النايف به پایان رسید. معمولاً نخست‌وزیر جدید به قصر برای ناهار می‌آمد. پس از ناهار، با البکر به دفتر او می‌رفت تا برخی امور دولتی را بررسی کنند. در آن روز پس از ناهار، آن‌ها به دفتر وارد شدند و صالح مهدی عماش نیز با آن‌ها بود. طبق طرح، من و صدام با دو اسلحه وارد شدیم و از النايف خواستیم که تسلیم شود. در ابتدا او مقاومت کرد و تلاش کرد که اسلحه خود را بیرون بیاورد، اما موفق نشد. سپس شروع به التماس کرد و گفت: من خانواده و بچه دارم.

ضروری بود که اجرای عملیات به سرعت تکمیل شود. النايف نظامی و نخست‌وزیر بود و باید او را بدون جلب توجه محافظانش از قصر بیرون می‌بردیم. به او اطلاع دادیم که باید مانند این که چیزی اتفاق نیفتاده است از قصر خارج شود و اگر هرگونه علامتی به محافظان و نظامیانش بدهد، او را خواهیم کشت. النايف سوار بر ماشین شد و صدام او را همراهی کرد و به او گفت که اگر مقاومتی نشان دهد، او را خواهد کشت. ماشین از در پشتی قصر خارج شد و النايف به سرنوشتش تسلیم شد و هواپیما در انتظار او بود و او کشور را به مقصد مراکش ترک کرد.»

الداود والنايف

ابراهیم داود در ریاض زمانی که با او ملاقات کردم، در حال پیر شدن از تلخی‌ها بود. او اصرار داشت بگوید: «من رهبر انقلاب 17 ژوئیه بودم و (حزب بعث) آن را از من دزدید... من مسئول امنیت قصر بودم و اگر من آن را نمی‌انداختم، هیچ‌کس جرات نزدیک شدن به آن را نداشت.»

احمد حسن البکر استاد دسیسه چينی بود. در یک جلسه رهبری، پیشنهاد کرد که وزیر دفاع جدید، از نیروهای عراقی مستقر در اردن بازدید کند. داود سوار یک هواپیمای ریاست‌جمهوری شد و گروهی از افسران او را همراهی کردند. او هرگز تصور نمی‌کرد که در دام افتاده است. درخواست هواپیما برای بازگشت کرد و به او یک هواپیمای کوچک داده شد، اما پس از ورود به فضای هوایی عراق، خلبان گفت که دو جنگنده تهدید به سرنگون کردن هواپیما کرده‌اند اگر در بغداد فرود بیاید. بنابراین، هواپیما در پایگاه «H3» در الانبار فرود آمد.

هواپیما داود را از پایگاه به رم برد. سفیر عراقی در آنجا به او خوشامد گفت و گفت: «آن‌ها برای من در هتل لئوناردو دا وینچی رزرو کردند. من گذرنامه، پول و حتی پیژامه نداشتم. دستورات از بغداد این بود که گذرنامه را به او ندهید مگر اینکه او قبول کند به عنوان سفیر کار کند.» من 11 ماه به این وضعیت ادامه دادم و سفارت هزینه‌ها را پرداخت کرد.

داود با اصرار خانواده‌اش با پیشنهاد دولت موافقت کرد و گذرنامه‌اش را دریافت کرد و به عنوان سفیر به مادرید رفت. او می‌گوید: «من به عنوان سفیر باقی ماندم تا اینکه برادرم عبدالوهاب کشته شد. من تلگرافی فرستادم و اعلام کردم که نمی‌پذیرم سفیر دولتی خائن و وابسته به یهودی میشل عفلق (بنیان‌گذار حزب بعث) باشم.»

از او در مورد شرایط قتل برادرش پرسیدم و او پاسخ داد: «برادرم افسر بود و قبلاً معاون وابسته نظامی در پاکستان بود. او از داستان من و خیانت البکر و ظلمی که به من شد، درد می‌کشید. در یک جشن فارغ‌التحصیلی در دانشکده ستاد، برادرم حضور داشت. او با بیرون کشیدن اسلحه‌اش تلاش کرد تا البکر را به قتل برساند و محافظانش او را به خواب بردند. او را دستگیر و شکنجه کردند و کشتند. این در سال 1971 بود.»

داود گفت که البکر به او خیانت کرد «همان‌طور که عبدالکریم قاسم به عبدالسلام عارف که رهبر انقلاب 1958 بود، خیانت کرد.» و ادامه داد که پس از بازگشت «بعث» به قدرت، به عنوان وزیر دفاع درخواست البکر را برای اعطای درجه افسری به گروهی که نام صدام حسین در بین آن‌ها بود، رد کرد.

ابراهیم داود تسلیم سرنوشت خود در تبعید شد، اما عبدالرزاق النايف جوان این کار را نکرد. او در سال 1969 با افسر عراقی پر سر و صدا عبدالغنی الراوی در مقدمه‌چینی برای یک عملیات کودتا با حمایت ایرانیان شرکت کرد و در این دیدار، دو نفر با شاه محمد رضا پهلوی دیدار کردند. اما النايف که نگران «بی‌احتیاطی الراوی» بود، از طرحی که صدام حسین موفق به نفوذ در آن شد، کناره‌گیری کرد. پس از افشای توطئه، دادگاه عراقی حکم به اعدام الراوی و النايف را صادر کرد.

صدام به النايف برای تلاشش در توطئه برای برکناری رژیم «بعث» بخشیده نشد.

النیاف در اولین جلسه دولت پس از ۱۷ ژوئیه ۱۹۶۸

النايف در سال 1972 در لندن مورد سوء قصد قرارگرفت و همسرش زخمی شد. اما او در 9 ژوئیه 1978 در هتلی در لندن با یک مقام عراقی که خانواده‌اش می‌گویند سعدون شاكر بوده است و مدیریت اطلاعات عراقی و سپس وزارت کشور را بر عهده داشت، دیدار کرد. مقام عراقی با النايف خداحافظی کرد و او توسط جوانی که در مقابل ورودی هتل منتظر بود، با شلیک گلوله کشته شد. و «مقام عراقی» به سلامت به بغداد برگشت.

داستان جالب النايف کنجکاوی خبرنگاری مرا برانگیخت. به دیدار خانواده‌اش رفتم و همسرش با کمال احترام از من پذیرایی کرد. من به جستجوی چمدان‌هایی که او به جا گذاشته بود پرداختم و با پسرش علی صحبت کردم. علی تأیید کرد که البکر دام را برای پدرش گذاشت و او را به ناهار دعوت کرد و گفت: «ما یک آهو داریم و گوشت آهو را از دست ندهید.» او گفت که صدام مسلح به او تهدید کرد که اگر به مقاومت فکر کند، فرزندانش یتیم خواهند شد و او را تا فرودگاه با ماشین همراهی کرد. او همچنین فاش کرد که پدرش در اقامتش در عمّان، مهمان عراقی، طارق عزیز، را که 40 میلیون دلار پیشنهاد کرد تا از هرگونه فعالیت سیاسی خودداری کند، پذیرفت.

دلیل خوبی برای رد کردن یک پیشنهاد قطعی و سخاوتمندانه و نهایی از سوی فردی به نام صدام حسین وجود ندارد. شواهد نشان می‌دهد که گلوله صدام مدت‌ها به دنبال النايف بود و سپس او را یافت.



دمشق خواهان «شراکت راهبردی بسیار قوی» با واشنگتن

وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)
وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)
TT

دمشق خواهان «شراکت راهبردی بسیار قوی» با واشنگتن

وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)
وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)

وزیر امور خارجه جمهوری عربی سوریه، اسعد الشیبانی، روز یک‌شنبه اظهار کرد که دمشق در پی ایجاد «شراکت بسیار قوی» با ایالات متحده آمریکا است. او هم‌زمان تأکید کرد که سوریه خواهان «حفظ فاصله برابر با همه کشورها و ایجاد روابطی مبتنی بر همکاری و گشودگی» است.

وزیر امور خارجه سوریه در کنفرانس مطبوعاتی در پایتخت پادشاهی عربی بحرین، منامه، اعلام کرد که رئیس‌جمهور احمد الشرع به‌زودی به واشنگتن سفر خواهد کرد.
در همین حال، منابع مطلع در دمشق به روزنامه «الشرق الأوسط» گفتند که این سفر با هدف «اجرای توافق قبلی» انجام می‌شود که پیش‌تر توافق شده بود و اکنون شرایط برای اعلام «شراکت راهبردی» فراهم شده است. این شراکت می‌تواند تأثیر مثبتی بر چندین پرونده، به‌ویژه در زمینه مذاکرات داخلی با «نیروهای دموکراتیک سوریه» و مذاکرات منطقه‌ای با اسرائیل داشته باشد.

الشیبانی توضیح داد که موضوعات زیادی وجود دارد «از جمله لغو تحریم‌ها و گشودن صفحه‌ای جدید میان دو کشور» که دمشق می‌تواند درباره آن‌ها گفت‌وگو کند؛ زیرا «دیگر هیچ توجیهی برای ادامه تحریم‌ها وجود ندارد». او تمایل دمشق را برای ایجاد «شراکت بسیار قوی میان آمریکا و سوریه» ابراز و تأکید کرد که کشورش خواهان «روابط متوازن» با همه کشورها است و «همچنان دست همکاری را به سوی متحدان و دوستان در منطقه دراز می‌کند». او اظهار کرد که سوریه «در دوره گذشته با چالش‌های بزرگی روبه‌رو شد اما تسلیم نشد و همچنان بر تحقق عدالت پایبند است».

او افزود: «سوریه مرکز جذب و قطب‌بندی نخواهد بود، بلکه در مسیری واحد حرکت می‌کند که همه را در بر می‌گیرد». او پایبندی دولت را به «تقویت صلح داخلی و قرار دادن قانون به‌عنوان اساس روابط میان همه اجزای ملت سوریه» تأکید کرد و از «افتخار به تنوع فرهنگی و قومی سوریه» سخن گفت.

در خصوص پرونده مذاکرات با اسرائیل، وزیر امور خارجه سوریه تأکید کرد که کشورش با «تحریکات اسرائیلی» به‌صورت دیپلماتیک برخورد می‌کند و در تلاش است تا منافع خود را بدون کشیده شدن به تنش یا رویارویی حفظ کند.

الشیبانی گفت: «ما گفته‌ایم که به توافق‌نامه ۱۹۷۴ پایبندیم و همچنین متعهد به ایجاد توافقی هستیم که صلح و آرامش میان ما و اسرائیل را تضمین کند. نمی‌خواهیم سوریه وارد جنگی جدید شود و سوریه نیز امروز تهدیدی برای هیچ طرفی، از جمله اسرائیل، نیست». او افزود: «به‌نظر من، مذاکراتی در جریان است یا مسیرهایی در حال حرکت به‌سوی دستیابی به توافقی امنیتی هستند که توافق‌نامه ۱۹۷۴ را خدشه‌دار نمی‌کند و واقعیتی جدید را که ممکن است اسرائیل در جنوب تحمیل کند، به رسمیت نمی‌شناسد».

سفر احمد الشرع به کاخ سفید نخستین سفر رسمی از نوع خود توسط یک رئیس‌جمهور سوریه در تاریخ روابط دو کشور محسوب می‌شود.
وائل علوان، پژوهشگر و مدیر اجرایی «مرکز مطالعات جسور»، به «الشرق الأوسط» گفت که این سفر با هدف «اجرای توافقی انجام می‌شود که پیش‌تر توافق شده بود و قرار بود در حاشیه حضور رئیس‌جمهور سوری در نشست‌های سازمان ملل متحد در نیویورک اعلام شود، اما ترتیباتی در سوریه باید انجام می‌شد... اکنون شرایط برای اعلام شراکت راهبردی فراهم شده است».

دیدار دونالد ترمپ و احمد الشرع در ریاض در ماه مه گذشته (آسوشیتدپرس)

این پژوهشگر نزدیک به دولت سوریه این اقدام را یکی از «مهم‌ترین گام‌هایی دانست که دولت سوریه برای بازتعریف جایگاه خود در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی بر آن تکیه خواهد کرد». او گفت: «این گام مورد توافق میان سوریه و ایالات متحده به این معناست که سوریه دیگر در محوری قرار ندارد که غرب آن را محور شر می‌نامد، و دیگر در محوری نیست که منبع مزاحمت و نگرانی برای منطقه برای ترکیه، کشورهای خلیج و کشورهای اتحادیه اروپا محسوب شود». بلکه برعکس، «سوریه به متحدی در مبارزه با تروریسم تبدیل شده و در تضمین امنیت و ثبات منافع مشترک ـ عربی، ترکیه‌ای و غربی ـ مشارکت دارد که همگی با منافع جدید سوریه هم‌راستا هستند».

با این حال، علوان گفت: «سوریه جدید نمی‌خواهد با این اقدام وارد محور رویارویی با محور دیگر شود، بلکه می‌خواهد روابطی متوازن با همه برقرار کند».

احمد الشرع در دمشق در تاریخ ۴ اکتبر، فرستاده ویژه آمریکا، تام بَرَک، و فرمانده ستاد مرکزی، دریادار براد کوپر را پذیرفت (حساب رسمی ریاست‌جمهوری سوریه)

تام بَرَک، فرستاده ویژه ایالات متحده به سوریه، پیش‌تر اعلام کرده بود که رئیس‌جمهور الشرع در تاریخ ۱۰ نوامبر (آبان‌ماه جاری) در واشنگتن توافق‌نامه‌ای با رئیس‌جمهور دونالد ترمپ امضا خواهد کرد که به موجب آن سوریه به ائتلاف بین‌المللی ضد گروه «داعش» خواهد پیوست؛ ائتلافی که در سال ۲۰۱۴ تأسیس شد و شامل ۸۸ کشور است. او این اقدام را «تحولی تاریخی در روابط میان دمشق و واشنگتن» توصیف کرد.

به گفته علوان، ورود دمشق به ائتلاف ضد «داعش» تأثیر زیادی بر سطح روابط خارجی با آمریکا و کشورهای غربی خواهد داشت و تأثیر عمیقی بر سطح سیاست داخلی خواهد گذاشت. او معتقد است که شراکت با ایالات متحده «به دمشق برگ برنده‌ای بسیار مهم می‌دهد». او گفت: «نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) بارها از این برگ در میز مذاکرات با دولت سوریه استفاده کرده‌اند، اما اکنون این برگ در اختیار دولت سوریه نیز قرار دارد. دیگر (قسد) تنها شریک محلی در مبارزه با تروریسم نیست، بلکه دولت سوریه شریک رسمی شده است و واحدهای مسئول مبارزه با تروریسم در نیروهای (قسد) تحت چتر دولت سوریه فعالیت خواهند کرد».

رئیس‌جمهور سوریه احمد الشرع و فرمانده «قسد» مظلوم عبدی پس از امضای توافق‌نامه در تاریخ ۱۰ مارس گذشته (آسوشیتدپرس)

او اشاره کرد که این امر «می‌تواند مذاکرات میان دولت سوریه و (قسد) را در مسیر ادغام تسریع کند»، با این توضیح که شرایط «آسان نخواهد بود، زیرا هنوز چالش‌ها و دشواری‌های زیادی وجود دارد، اما فرصت‌ها برای موفقیت، به‌ویژه با جهت‌گیری حمایت بین‌المللی برای فشار بر (قسد) جهت تحقق این امر و بر دولت سوریه برای واقع‌گرایی و انعطاف بیشتر در مذاکرات ادغام بسیار بیشتر شده‌اند».

علوان معتقد است که تقویت روابط سوریه ـ آمریکا می‌تواند «محرک اضافی برای مداخله مثبت ایالات متحده در جهت موفقیت مذاکرات و فشار بر اسرائیل برای نشان دادن انعطاف بیشتر در دستیابی به تفاهم با سوریه» باشد. او گفت: «شاید شراکت با ایالات متحده تضمین‌هایی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی فراهم کند که نشان دهد سوریه در مسیر حمایت از غرب حرکت می‌کند و متحد کسانی نیست که شرارت را در منطقه صادر می‌کنند».


تهدید فزاینده حوثی‌ها برای امنیت یمن و منطقه

حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)
حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)
TT

تهدید فزاینده حوثی‌ها برای امنیت یمن و منطقه

حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)
حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)

تازه‌ترین گزارش تیم کارشناسان سازمان ملل متحد درباره یمن که به شورای امنیت ارائه شده، نشان می‌دهد اوضاع این کشور همچنان با پیچیدگی‌های سیاسی و نظامی بیشتر روبه‌رو است؛ روند حل‌وفصل سیاسی در رکود کامل قرار دارد و بحران انسانی رو به وخامت گذاشته است، به‌گونه‌ای که دوسوم جمعیت یمن به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند.

با وجود اجرای قطعنامه‌های سازمان ملل، از جمله قطعنامه ۲۲۱۶ (۲۰۱۵)، گزارش تأکید دارد که تحریم‌های اعمال‌شده بر افراد و نهادهای پشتیبان حوثی‌ها تأثیر مؤثری نداشته است. به گفته‌ی گزارش، رهبران این گروه از طریق واسطه‌ها و شرکت‌های پوششی در منطقه، محدودیت‌های مربوط به مسدودسازی دارایی‌ها و ممنوعیت سفر را دور زده‌اند.

تیم کارشناسان خواستار «بازنگری در سازوکارهای تحریم» و تقویت نظارت بر گذرگاه‌های دریایی و بنادر یمن شد و بر لزوم تشدید اقدامات علیه نهادهایی که ممنوعیت ارسال سلاح را نقض می‌کنند، تأکید کرد.

در گزارش آمده است که ضعف در اجرای تحریم‌ها، به حوثی‌ها امکان داده توان نظامی خود را حفظ کنند و نفوذ جغرافیایی و نظامی‌شان را گسترش دهند. کارشناسان هشدار دادند که این گروه اکنون به تهدیدی رو به رشد برای امنیت شبه‌جزیره عربستان و دریای سرخ تبدیل شده است.

به گفته‌ی گزارش، حوثی‌ها تلاش می‌کنند جنگ در غزه را دستاویزی برای توجیه حملات خود علیه کشتی‌های خارجی قرار دهند و خود را بخشی از «محور مقاومت» معرفی کنند. این راهبرد، هرچند برای آن‌ها دستاورد تبلیغاتی داخلی دارد، اما یمن و منطقه را وارد دایره‌ای از درگیری گسترده‌تر و پیچیده‌تر می‌کند.

گزارش هشدار می‌دهد که تداوم این وضعیت بدون بازدارندگی مؤثر، «پیامدهایی وخیم برای ثبات منطقه و امنیت کشتیرانی بین‌المللی» در پی خواهد داشت و از شورای امنیت می‌خواهد با اتخاذ اقداماتی سختگیرانه‌تر، روند گفت‌وگوی جامع یمنی تحت نظارت سازمان ملل را احیا کند.

گزارش یادآور می‌شود که گروه حوثی همچنان «بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت و ثبات محلی و منطقه‌ای» است؛ زیرا به حملات نظامی و فرامرزی ادامه می‌دهد و از هرگونه راه‌حل صلح‌آمیز واقعی سر باز می‌زند.

تشدید حملات دریایی

به‌گزارش تیم کارشناسان، حوثی‌ها در ماه‌های گذشته حملات خود در دریای سرخ و خلیج عدن را شدت داده‌اند و با استفاده از پهپادها و موشک‌های دوربرد، کشتی‌های تجاری و نظامی را هدف گرفته‌اند. این حملات باعث اختلال در تجارت جهانی و افزایش بی‌سابقه هزینه‌های بیمه دریایی شده است.

اژدر دریایی به‌کاررفته در حملات حوثی‌ها به کشتی‌ها (رسانه حوثی)

نهادهای بین‌المللی بیش از ۲۵ حمله به کشتی‌ها را بین اوت ۲۰۲۴ تا ژوئیه ۲۰۲۵ ثبت کرده‌اند. گزارش این حملات را «تحولی خطرناک در ماهیت درگیری یمن» دانسته است که مرزهای داخلی جنگ را پشت سر گذاشته و امنیت مسیرهای دریایی بین‌المللی را تهدید می‌کند.

طبق گزارش، حملات حوثی‌ها به کشتی‌هایی با پرچم کشورهای مختلف منجر به کشته و زخمی‌شدن ملوانان و خسارات سنگین به کشتی‌ها شده است.

ایالات متحده و اسرائیل نیز حملاتی هوایی علیه مواضع حوثی‌ها در صنعا، الحدیده و صعده انجام داده‌اند و انبارهای تسلیحاتی و سکوهای پرتاب موشک را هدف قرار داده‌اند. با این حال، بنا به گزارش، گروه حوثی همچنان «سطح بالایی از توان عملیاتی» خود را حفظ کرده و به توسعه زرادخانه نظامی‌اش با پشتیبانی مالی و لجستیکی طرف‌های منطقه‌ای – از جمله ایران – ادامه می‌دهد.

حمایت خارجی و اقتصاد جنگ

به گفته‌ی گزارش، قاچاق سلاح به حوثی‌ها علی‌رغم تحریم‌های سازمان ملل ادامه دارد. نیروهای دولتی یمن در ژوئن ۲۰۲۵ بیش از ۷۵۰ تُن مهمات و مواد منفجره را که برای این گروه ارسال شده بود، توقیف کردند.

پهپادی که از سوی حوثی‌ها از مکان نامعلومی پرتاب شده است (رسانه حوثی)

گزارش می‌افزاید که حوثی‌ها به موشک‌های ضدکشتی کروز، پهپادهای پیشرفته «رعد» و «صقر» و سامانه‌های پدافند هوایی قابل‌حمل مجهز شده‌اند که سطح تهدید هوایی و دریایی آن‌ها را افزایش داده است.

بنا بر گزارش، بخشی از این تسلیحات به‌صورت محلی با قطعات ایرانی قاچاق‌شده ساخته می‌شود و در کارگاه‌هایی در صنعا و الحدیده مونتاژ می‌گردد؛ موضوعی که نشانگر حمایت فنی و مهندسی مستمر از سوی کارشناسان وابسته به «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» ایران است.

کارشناسان همچنین از شکل‌گیری «اقتصاد جنگی» در مناطق تحت کنترل حوثی‌ها خبر داده‌اند؛ اقتصادی متکی بر مالیات‌های مضاعف، اخاذی، تصرف کمک‌های بشردوستانه و فشار بر بخش خصوصی. این گروه از نظام‌های گمرکی و بانکی برای مقاصد سیاسی و اقتصادی استفاده می‌کند و در نتیجه، شهروندان با افزایش شدید قیمت‌ها و فروپاشی خدمات عمومی مواجه‌اند.

گزارش تأکید دارد که حوثی‌ها با تکیه بر حواله‌های خارجی، قاچاق سوخت و ارز، آثار تحریم‌ها و مسدودسازی دارایی‌ها را تا حدی خنثی کرده‌اند و از این منابع برای تأمین مالی عملیات جذب نیرو و گسترش نفوذ خود بهره می‌برند.

نقض‌های گسترده حقوق بشر

تیم کارشناسان صدها مورد نقض حقوق بشر از سوی حوثی‌ها، از جمله بازداشت‌های خودسرانه، ناپدیدسازی اجباری، سربازگیری کودکان و گلوله‌باران مناطق مسکونی را ثبت کرده است.

به‌گزارش این تیم، گروه حوثی کارکنان سازمان ملل و نهادهای امدادرسان را بازداشت کرده و محدودیت‌های شدیدی بر فعالیت رسانه‌ها و سازمان‌های محلی و بین‌المللی اعمال کرده است.

موشک بالستیکی مورد استفاده حوثی‌ها در حملات علیه اسرائیل (رسانه حوثی)

گزارش می‌افزاید که حوثی‌ها سیاستی سازمان‌یافته برای خاموش‌کردن صدای مخالفان در پیش گرفته‌اند؛ سیاستی که شامل کنترل شدید رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، جلوگیری از تظاهرات و نظامی‌سازی آموزش، دین و رسانه است.

این اقدامات، به گفته‌ی کارشناسان، با هدف «ایجاد جامعه‌ای بسته و مطیع» انجام می‌شود که وفاداری کامل به این گروه؛ از طریق حذف نخبگان اجتماعی و فکری مخالف پروژه سیاسی آن‌ها داشته باشد.

همکاری فرامرزی با گروه‌های مسلح

تیم کارشناسان همچنین از وجود هماهنگی میان حوثی‌ها و گروه‌های مسلح منطقه‌ای از جمله «جنبش الشباب» سومالی و شبکه‌های قاچاق سلاح و تجهیزات نظامی خبر داده است.

به گفته‌ی گزارش، این همکاری شامل تبادل تجربه در زمینه‌ی فناوری پهپادها و ارتباطات پیشرفته، و استفاده مشترک از شبکه‌های دریایی قاچاق است.

گروه حوثی متهم به تشدید نقض‌ها علیه ساکنان مناطق تحت کنترل خود است (AFP)

افراد از ملیت‌های مختلف از جمله سومالی و ایران در این فعالیت‌ها مشارکت دارند و برخی کشتی‌های توقیف‌شده تحت مالکیت شرکت‌های صوری بوده‌اند. تیم کارشناسان نتیجه می‌گیرد که این شبکه‌های فراملیتی به چالشی فزاینده برای جامعه بین‌المللی در کنترل جریان سلاح به یمن تبدیل شده‌اند.


الشرع در آستانه پیوستن به ائتلاف بین‌المللی ضد داعش به واشنگتن می‌رود  

دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دیدار با احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، در ریاض در ۱۴ مه گذشته (آسوشیتدپرس)
دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دیدار با احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، در ریاض در ۱۴ مه گذشته (آسوشیتدپرس)
TT

الشرع در آستانه پیوستن به ائتلاف بین‌المللی ضد داعش به واشنگتن می‌رود  

دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دیدار با احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، در ریاض در ۱۴ مه گذشته (آسوشیتدپرس)
دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دیدار با احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، در ریاض در ۱۴ مه گذشته (آسوشیتدپرس)

تام برک، فرستاده ویژه ایالات متحده آمریکا در امور سوریه، روز شنبه اعلام کرد که احمد الشرع، رئیس‌جمهور انتقالی سوریه، در ماه نوامبر جاری به واشنگتن سفر خواهد کرد تا توافق‌نامه پیوستن به ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا علیه گروه تروریستی داعش را امضا کند.

به گزارش «خبرگزاری فرانسه»، برک در پاسخ به پرسش خبرنگاران در حاشیه «گفت‌وگوی منامه» در بحرین مبنی بر اینکه آیا الشرع در همین ماه به واشنگتن سفر خواهد کرد، گفت: «بله». وی افزود که او «احتمالاً» توافق‌نامه پیوستن به ائتلاف مبارزه با این گروه تروریستی را امضا خواهد کرد.

این نخستین سفر رئیس‌جمهور انتقالی سوریه به واشنگتن و دومین سفر او به ایالات متحده خواهد بود؛ پس از آنکه در ماه سپتامبر گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کرد. در ماه مه گذشته، الشرع برای نخستین‌بار در ریاض با دونالد ترمب، رئیس‌جمهور ایالات متحده، دیدار کرد؛ دیداری تاریخی که در جریان آن، رئیس‌جمهور آمریکا وعده داد تحریم‌های اعمال‌شده علیه سوریه را لغو کند.

عناصر نیروهای دموکراتیک سوریه – قسد – در دیرالزور (آرشیو – رویترز)

در همین حال، «نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد)» از انهدام یک هسته وابسته به گروه داعش در شمال استان رقه خبر دادند. این عملیات با همکاری نیروهای ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده انجام شد.

«قسد» در بیانیه‌ای اعلام کرد که یگان‌های عملیات نظامی و نیروهای کماندوی این گروه، با پشتیبانی مستقیم ائتلاف بین‌المللی، بامداد شنبه در شهرک تل‌السمن در شمال رقه، «عملیاتی دقیق و ویژه» را علیه یک هسته وابسته به داعش اجرا کردند. در حالی‌که برخی، «قسد» را متهم می‌کنند که به بهانه مبارزه با داعش، اقدام به تعقیب و بازداشت مخالفان خود می‌کند.

----
زیرنویس عکس:
«ترکیه در تلاش است مسئولیت نگهداری از زندان‌ها و اردوگاه‌های داعش را از ‹قسد› به دولت دمشق منتقل کند (رویترز)»

«قسد» اعلام کرد که عملیات انهدام این هسته داعش در شمال استان رقه، که در مناطق تحت کنترل اداره خودگردان قرار دارد، در چارچوب ادامه مأموریت‌های این نیرو برای حفاظت از مناطق شمال و شرق سوریه در برابر «خطر تروریسم» انجام شده است. این عملیات پس از «رصد اطلاعاتی دقیق از تحرکات اعضای این هسته، شنود ارتباطات آن‌ها و پیگیری آماده‌سازی برای انجام حملات جدید علیه نیروهای ما و نهادهای غیرنظامی» صورت گرفت.

ترکیه در تلاش است مسئولیت نگهداری از زندان‌ها و اردوگاه‌های داعش را از ‹قسد› به دولت دمشق منتقل کند (رویترز)

این عملیات به‌طور هم‌زمان با پشتیبانی هوایی و شناسایی ائتلاف بین‌المللی انجام شد و به بازداشت پنج عضو گروه داعش انجامید؛ از جمله «سه نفر که در برنامه‌ریزی و اجرای عملیات تروریستی دست داشتند». این افراد پیش‌تر مواضع نظامی وابسته به «قسد» و نهادهای اداره خودگردان را هدف قرار داده بودند و تلاش داشتند «بی‌ثباتی و هرج‌ومرج را در منطقه گسترش دهند».

در بیانیه مرکز رسانه‌ای نیروهای «قسد» آمده است که این عملیات نتیجه «همکاری مشترک و هماهنگ میان یگان‌های میدانی، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی ‹قسد› و همکاری با ائتلاف بین‌المللی بوده است که پشتیبانی کامل اطلاعاتی و هوایی را فراهم کرد». «قسد» این همکاری را «ستون اصلی تضمین امنیت و ثبات منطقه» توصیف کرد.

«قسد» همچنین وعده داد که کارزارهای خود را «بدون هیچ‌گونه تساهلی علیه هر کسی که امنیت و ثبات مناطق ما را تهدید کند، تا نابودی کامل آن‌ها» ادامه خواهد داد. این نیرو اعلام کرد: «هر هسته تروریستی که بخواهد امنیت غیرنظامیان را بر هم زند یا ثبات مناطق ما را هدف قرار دهد، هدف مستقیم نیروهای ما خواهد بود» و متعهد شد که «اجازه بازگشت تروریسم یا هرج‌ومرج را نخواهد داد».

«قسد» همچنین چهار غیرنظامی را در روستای عرعور در شمال شرقی استان حسکه بازداشت کرد. خبرگزاری رسمی سوریه «سانا» به‌نقل از منابع محلی گزارش داد که «قسد» این روستا را محاصره کرد، چند خانه را بازرسی کرد و پس از آن چهار نفر را بازداشت کرد، بدون آنکه اتهامات آن‌ها مشخص شود.

----
زیرنویس عکس:
«عناصر نیروهای دموکراتیک سوریه – قسد – در دیرالزور (آرشیو – رویترز)»

استان‌های مختلف سوریه روز جمعه شاهد تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی علیه اقدامات «قسد» بودند؛ اقداماتی که برخی آن‌ها را «نقض‌های سیستماتیک علیه ساکنان جزیره سوریه» در مناطق تحت کنترل «قسد» در حومه‌های دیرالزور، حسکه، رقه و حلب در شمال و شمال شرق کشور توصیف کردند.

همچنین تجمع‌هایی اعتراضی در دمشق، حمص، دیرالزور، حماه، لاذقیه و حلب برگزار شد که در آن‌ها آوارگان مناطق شرقی شرکت داشتند و خواستار بازگشت به مناطق خود شدند. محمود العاید، یکی از شرکت‌کنندگان در اعتراضات دمشق از اهالی حومه دیرالزور، «قسد» را متهم کرد که مخالفان خود را به بهانه وابستگی به گروه داعش بازداشت می‌کند.

پس از سقوط نظام بشار اسد، تنش‌ها در برخی مناطق تحت کنترل اداره خودگردان افزایش یافته و شکاف‌ها میان متحدان «قسد» و مخالفان آن تشدید شده است.