اردوگاه‌های افغانستانی نگرانی‌هایی را درباره «بازگشت القاعده» برانگیخته‌اند  

این گروه در حال بازسازی صفوف خود تحت حکومت «طالبان» است... و وزارت امور خارجه آمریکا به «الشرق الأوسط» می‌گوید: تهدید در پایین‌ترین سطح خود از سال ۱۹۹۶ تاکنون است  

مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
TT

اردوگاه‌های افغانستانی نگرانی‌هایی را درباره «بازگشت القاعده» برانگیخته‌اند  

مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)
مبارزان گروه «طالبان» در ولایت بدخشان شمال کشور، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ (فرانس پرس)

در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد که بدن نحیف و فرسوده‌ی «القاعده» زنگ زده است. آمریکایی‌ها با کمک ائتلافی بین‌المللی موفق به کشتن رهبران برجسته این گروه، از جمله اسامه بن لادن و جانشین او، ایمن الظواهری شدند. صدها نفر دیگر از رهبران و اعضای آن‌ها دستگیرشدند و هسته‌های مخفی آن در سراسر جهان نابود گردید. و اگر این‌ها کافی نباشد، رقیبی سرسخت به نام «داعش» از میان خودشان ظهور کرد که با انجام عملیات‌های گسترده در سراسر جهان، «درخشش تروریسم» را از القاعده ربود.
اما این تصویر ممکن است گمراه‌کننده باشد. درست است که «القاعده» به نظر از انجام حملات بزرگ مانند حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ علیه ایالات متحده ناتوان است و همچنین نمی‌تواند حتی پس از گذشت بیش از دو سال از مرگ الظواهری نام رهبر جدید خود را اعلام کند. با این حال، گزارش‌های جدید سازمان ملل نشان می‌دهد که این گروه در حال حاضر در حال بازسازی صفوف خود است و در افغانستان اردوگاه‌های آموزشی و مدارس دینی ایجاد کرده است.
اگر این گزارش‌ها صحت داشته باشند، ممکن است این نگرانی را ایجاد کنند که تاریخ تکرار شود؛ زیرا حملات القاعده در ۱۱ سپتامبر از اردوگاه‌های افغانستانی این گروه آغاز شد. آیا این ممکن است بار دیگر تحت حکومت طالبان در نسخه دوم خود تکرار شود؟

برج‌های مرکز تجارت جهانی در نیویورک پیش از سقوطشان (گتی)

این روزها سالگرد حملات «القاعده» به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ فرا رسیده است. آن حملات با هواپیماهای ربوده‌شده غیرنظامی، بزرگترین حمله تروریستی روی خاک آمریکا از زمان حمله ژاپنی‌ها به پرل هاربر در هاوایی در سال ۱۹۴۱ بود که منجر به ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم شد. اگرچه حملات ۱۱ سپتامبر به جنگ جهانی سوم منجر نشد، اما جنگی طولانی علیه تروریسم را آغاز کرد که در سراسر قاره‌های جهان گسترش یافت.
این جنگ با حمله به افغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ آغاز شد، زمانی که آمریکایی‌ها توانستند حکومت طالبان را که به عوامل حملات «القاعده» پناه داده بود، سرنگون کنند. در تابستان ۲۰۲۱، آمریکایی‌ها چمدان‌های خود را بستند و از افغانستان خارج شدند، و این کشور دوباره تحت حاکمیت طالبان قرار گرفت، این بار در نسخه دوم آن. خروج آن‌ها شکستی برای طرح آمریکا در ایجاد یک دولت متحد در کابل بود؛ زیرا دولت اشرف غنی و ارتش آن که میلیاردها دلار برای تجهیز آن‌ها هزینه شده بود، به سرعت در برابر نیروهای طالبان فروپاشید.
طالبان به تازگی سومین سالگرد بازگشت خود به قدرت را جشن گرفت و ارتشی مجهز به تجهیزات و تسلیحات مختلف از جمله وسایل نقلیه و هواپیماهایی که آمریکایی‌های در حال خروج بر جا گذاشتند یا از پادگان‌های ارتش فروپاشیده افغانستان به دست آوردند، به نمایش گذاشت.
بازگشت طالبان به قدرت در واقع برای بسیاری از کشورهای غربی مشکلی ایجاد نکرد. باوجود انتقادات مرتبط با اجرای سختگیرانه شریعت اسلامی، از جمله منع آموزش دختران پس از رسیدن به سنی مشخص، این گروه در ایجاد سطح بالایی از امنیت در کشور موفق بوده است. طالبان زمین‌های کشت خشخاش، ماده مخدری که بازارهای غربی را پر کرده بود، را به‌ طور قابل توجهی کاهش داده و همچنین با هسته‌های مخفی «داعش - خراسان» که در شرق افغانستان رشد کرده و تهدید خارجی نیز محسوب می‌شد، مبارزه کرده است.
اما مزایای طالبان با نگرانی فزاینده غربی همراه است؛ نگرانی از اینکه افغانستان تحت حکومت جدید آن‌ها همانند گذشته به پناهگاهی برای گروه‌های تروریستی و تندرو تبدیل شود.
افشای حضور ایمن الظواهری در کابل در تابستان ۲۰۲۲ یکی از نشانه‌های علنی نگرانی غربی‌ها از بازگشت «القاعده» به افغانستان بود. جانشین اسامه بن لادن در رأس «القاعده» در منطقه شیرپور، یکی از مناطق اعیان نشین کابل، تحت حفاظت عناصر طالبان زندگی می‌کرد. منطقی بود که این سئوال مطرح شود که چگونه فردی به اندازه الظواهری می‌تواند به دون اطلاع رهبر طالبان، ملا هبت‌الله آخوندزاده، در کابل زندگی کند، درست مانند زمانی که اسامه بن لادن و رهبران «القاعده» تحت حکومت ملا عمر، رهبر سابق طالبان، زندگی می‌کردند. با این حال، هیچ چیزی تأیید نمی‌کند که آخوندزاده از میزبانی الظواهری آگاه بوده باشد.
به هر حال، موضوع الظواهری به سرعت حل شد. یک حمله توسط پهپاد آمریکایی در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲ او را در بالکن آپارتمانش در کابل به قتل رساند. طالبان که در این ماجرا خجالت‌زده شده بود، هرگز مرگ الظواهری را تأیید نکرد و تحقیقی را آغاز کرد که نتایج آن هنوز به‌طور رسمی اعلام نشده است.

«القاعده» اما سکوت اختیار کرد، برای اجتنااب از به درد سرانداختن میزبان افغانستانی‌اش و شاید هم به توصیه آنها.

دود ناشى از حمله هوایی آمریکا در كابل ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲... آمریکایی‌ها اعلام کردند که ایمن الظواهری را کشته‌اند (آ.ف.پ)

الظواهری تنها نیست

الظواهری به طور قطع تنها رهبر «القاعده» نیست که تحت حاکمیت جدید «طالبان» زندگی می‌کند. گزارش‌های متعدد از کارشناسان سازمان ملل که متخصص در امور افغانستان هستند، نشان می‌دهد که این کشور به مرکز جذب گروه‌های افراطی از جمله «القاعده» تبدیل شده است، هرچند که «طالبان» تلاش می‌کند مهمانان خود را از دید عموم دور نگه دارد، اقدامی که به وضوح به هدف اجتناب از خجالت در برابر طرف‌های خارجی که قادر به مختل کردن تلاش‌های آنها برای کسب شناسایی بین‌المللی از حکومتشان هستند، انجام می‌شود.
گزارش اخیر تیم نظارت بر تحریم‌های افغانستان سازمان ملل، که در ژوئیه 2024 منتشر شد، فاش می‌کند که «طالبان» به تحمیل «محدودیت‌هایی بر حرکت اعضای (القاعده) و گروه‌های وابسته به آن و مجبور کردن آنها به کاهش حضورشان در افغانستان» پرداخته است، اگرچه «رابطه بین طرفین همچنان نزدیک است». این گزارش به اطلاعاتی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد «(القاعده) تلاش‌های مداوم برای سازماندهی مجدد، جذب (عناصر) و آموزش در افغانستان انجام می‌دهد» و به «حرکت انتقالی خفیف به سوی افغانستان» برای افرادی با ارتباط با «القاعده» اشاره دارد.
گزارش می‌افزاید که «هدف این فعالیت‌ها نامشخص است و پیامدهای آن بر توانایی‌های (تشکیلات) نیز مشخص نیست. اما این فعالیت‌ها باعث نگرانی بزرگی شده است. تعداد گروه‌های تروریستی که در افغانستان فعال هستند کاهش نیافته است» و اشاره می‌کند که «القاعده و گروه‌های وابسته به آن افغانستان را به عنوان سرزمین دوست می‌شمارند».

شکیبایی استراتژیک

گزارش 26 صفحه‌ای کارشناسان سازمان ملل اطلاعاتی درباره تعاملات «القاعده» با میزبانان افغانش ارائه می‌دهد. گزارش می‌گوید: «القاعده به طور استراتژیک صبور است و با گروه‌هایت روریستی دیگر در افغانستان همکاری می‌کند و به رابطه مداوم خود با (طالبان) اولویت می‌دهد. این گروه به طور مخفیانه فعالیت می‌کند تا تصویری از این‌که (طالبان) به توافق‌نامه دوحه در مورد عدم استفاده از سرزمین‌های افغانستان برای اهداف تروریستی پایبند است، ارائه دهد». اما گزارش اضافه می‌کند: «علیرغم کم بودن نمایش عمومی،(القاعده) تبلیغاتی منتشر می‌کند که هدف آن افزایش جذب (در صفوفش) است، در حالی که تلاش می‌کند توانایی‌های عملیاتی خود را بازسازی کند. توانایی (القاعده) برای انجام حملات بزرگ محدود است، اما قصد آن قوی باقی مانده و توانایی‌های گروه‌های وابسته به آن برای اجرای عملیات‌های خارجی را تقویت می‌کند. تغییراتی از زمان گزارش قبلی تیم سازمان ملل در وضعیت یا مکان حضور امیر(القاعده) وجود ندارد، و همچنین تغییراتی در توانایی‌های گروه در افغانستان مشاهده نشده است». معلوم است که گزارش قبلی به اطلاعاتی اشاره کرد که نشان می‌دهد «امیر واقعی (القاعده)، سيف العدل (مصری محمد صلاح‌الدین عبد الحلیم زیدان)، در ایران حضور دارد، در حالی که دیگر رهبران، از جمله عبد الرحمن الغامدی، در افغانستان هستند».
گزارش جدید، که در ژوئیه گذشته منتشر شد، اطلاعاتی درباره نقش‌هایی که رهبران «القاعده» در افغانستان ایفا می‌کنند، ارائه می‌دهد. گزارش می‌گوید که «شخصیات (القاعده) در افغانستان با امیران جنگ، تبلیغ‌کنندگان، جذب‌کنندگان و تأمین‌کنندگان ارتباط برقرار می‌کنند»، و اضافه می‌کند که «مدرسان با تجربه به افغانستان سفر کرده‌اند تا امنیت هسته‌های مخفی پراکنده در آنجا را تقویت کنند. (القاعده) به ارتباطات و عملیات‌های جذب، به ویژه در میان کسانی که قبلاً در کنار آن فعالیت می‌کردند یا اعضای عملیاتی بودند، قبل از آگوست 2021»، که تاریخ بازگشت «طالبان» به قدرت در کابل است، اولویت می‌دهد. گزارش همچنین اطلاعاتی درباره تلاش «القاعده» برای«ایجاد همکاری با جنبش اسلامی ترکستان شرقی که به نام حزب اسلامی ترکستانی نیز شناخته می‌شود، و با گروه انصار الله، به منظور تقویت فعالیت‌ها و تقویت موقعیت آن در ساختار نظامی (طالبان) در شمال، (برای) اجرای عملیات‌های مشترک و انتقال مرکز فعالیت‌های تروریستی به آسیای میانه» ارائه می‌دهد. «گروه انصار الله» در اینجا گروهی تاجیکی است که به نام «طالبان تاجیکی» نیز شناخته می‌شود و مقر آن در ولایت بدخشان در شمال افغانستان است.

گزارش سازمان ملل همچنین اطلاعاتی نشان می‌دهد که «هسته‌های مخفی(القاعده) در چندین ولایت افغان، به ویژه در جنوب شرق کشور، فعال هستند»، و اشاره می‌کند که دفاتر وابسته به این تشکیلات به ویژه«آموزش مبارزان محلی در کنار فعالان گروه (طالبان) پاکستانی» را بر عهده دارند، و به «رصد مکان‌های جدید برای پایگاه‌های آموزشی و خانه‌های امن در ولایت‌های مختلف افغانستان، از جمله اردوگاه‌های پیشین در جلال‌آباد، قندهار و در کنر، نورستان و تخار» اشاره می‌کند.

«درون» مسلح با موشک‌هایی مشابه به آن‌هایی که برای کشتن ایمن الظواهری، رهبر «القاعدة»، در کابل استفاده شد (ارتش آمریکا - آ.ب)

هرم «القاعده»

و در مورد هرم «القاعده» در افغانستان، گزارش می‌گوید: «گردان عمر الفاروق تحت فرماندهی ابو إخلاص مصری، با ورود یک گروه جدید از برخی مبارزان عرب، پیشرفت کرده است».
ابو إخلاص مصری به دلیل نگرانی «طالبان» از اینکه دستگاه‌های اطلاعاتی خارجی به دنبال او بودند، در اواخر نوامبر 2023 توسط مدیریت کل اطلاعات بازداشت حفاظتی (برای حفاظت) شد. همچنین گزارش می‌دهد که «دیگر اعضای (القاعده)، از جمله مهندسان تسلیحات، نیز به دلیل حفاظت بازداشت یا از سوی مقامات واقعی کابل پنهان شده‌اند».
بر اساس گزارش، «رسیدگی به ورود تعدادی از اعضای عرب (القاعده) به کنر و نورستان به منظور آموزش و تسهیل ارتباط میان محمد صلاح‌الدین عبدالحلیم زیدان (لقب سيف العدل) و شخصیت‌های اصلی (القاعده)، همچنین با شاخه (القاعده) در شبه‌جزیره هند و عناصر خاصی از (طالبان)» مورد توجه قرار گرفته است. همچنین«عبدالعظیم بن علی»، عضو لیبیایی (القاعده) که به شورای ابوسلیم در درنه تعلق دارد، در وزارت داخله (افغانستان) خدمت می‌کند بدون اینکه نقش مشخصی داشته باشد و برای او گذرنامه‌ای افغان به نام‌های (عبدالعظیم) و (علی موسى بن علی الدرسی) صادر شده است». گزارش قبلی تیم سازمان ملل، در ژانویه 2024، اشاره کرده بود که شش فعال جدید از اعضای «القاعده» به شرق افغانستان آمده‌اند تا به «گردان عمر الفاروق» تحت رهبری ابو إخلاص مصری بپیوندند و فاش کرده بود که این گروه هشت اردوگاه آموزشی جدید در افغانستان، از جمله در غزنی، لغمان، پروان و اوروزگان، به همراه یک پایگاه برای ذخیره سلاح در دره پنجشیر، تأسیس کرده است. همچنین گزارش می‌افزاید که حکیم مصری، مستقر در ولایت کنر، مسئول اردوگاه‌های آموزشی از جمله «آموزش انتحاری‌ها» برای گروه «طالبان» پاکستانی است. همچنین گزارش می‌دهد که «القاعده» پنج مدرسه (دینی) در لغمان، کنر، ننگرهار، نورستان و پروان دارد.
به نظر می‌رسد که افشای وجود این همه رهبران خارجی در افغانستان، نگرانی‌هایی برای مقامات «طالبان» ایجاد کرده است که اقدام به ساماندهی حضور آنها کرده‌اند. گزارش سازمان ملل، برای ماه ژوئیه گذشته، فاش می‌کند که مدیریت 31 در اطلاعات افغانستان، که مسئول هماهنگی با مبارزان خارجی است، «به تمام مبارزان عرب اطلاع داده است که از کابل دوری کنند وگرنه با بازداشت مواجه خواهند شد». همچنین اضافه می‌کند که «طالبان» علی‌رغم این دستور، از اعضای«القاعده» خواسته است که به پایتخت بیایند تا ثبت‌نام شده و اطلاعات آنها با استفاده از تکنولوژی (بیومتریک) گرفته شود، اما «شخصیت‌های بلندپایه (القاعده)» نیامده‌اند.
به نظر می‌رسد که مسئله انتقال اعضای «القاعده» به افغانستان، با وجود تلاش‌های «طالبان» برای حفظ آن از دید رسانه‌ها دیگر پنهان نیست. جالب توجه است که سيف العدل، که به عنوان «امیر واقعی»این گروه از زمان کشته شدن الظواهری توصیف می‌شود، مقاله‌ای منتشر کرد که در آن از طرفداران گروهش خواسته بود تا به افغانستان بپیوندند. در مقاله‌ای که عنوان آن «این غزه است: جنگ وجود و نه جنگ مرزها» بود، سيف العدل مسلمانان خواهان «تغییر» را تشویق کرد که به افغانستان بروند «تا از شرایط آن یاد بگیرند و از تجربه (طالبان) بهره‌مند شوند».
این دعوت به طور قطع دعوتی ساده نیست. سيف العدل، که سال‌ها در ایران اقامت داشته، بی‌تردید در فکر راهی است که به گروهش امکان دهد تا خود را بازسازی کرده و مبارزان بیشتری جذب کند، مشابه به آنچه که «القاعده» در دهه 1990 انجام داد، زمانی که افغانستان را به عنوان پایگاه پشتیبان برای جذب، آموزش و پنهان‌سازی استفاده کرد. و اگرچه گزارش کارشناسان سازمان ملل به این نکته اشاره می‌کند که «قصد (القاعده)» تغییر نکرده و آنها در حال آماده‌سازی برای حملات تروریستی بیشتر از افغانستان هستند، اما «طالبان» تاکنون متعهد به وعده خود برای عدم اجازه استفاده از افغانستان به عنوان پایگاه برای توطئه‌های تروریستی در خارج باقی مانده است. شایان ذکر است که آمادگی برای حملات «القاعده» در 11 سپتامبر 2001 درون خود گروه بحث‌هایی را در مورد جواز شرعی آن بدون اجازه «طالبان» برانگیخت. آیا تاریخ دوباره تکرار خواهد شد؟

دود ناشى از حمله هوایی آمریکا در كابل ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۲... آمریکایی‌ها اعلام کردند که ایمن الظواهری را کشته‌اند (آ.ف.پ)

تهدید «القاعده» در پایین‌ترین سطح از 1996 است

با وجود نگرانی از خطرات بازگشت «القاعده» به افغانستان، به نظر می‌رسد که ایالات متحده مطمئن است که این گروه در حال حاضر در ضعیف‌ترین مرحله خود از زمان انتقال از سودان به افغانستان در سال 1996 است.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به سئوالات «الشرق الأوسط» گفت: «ما ارزیابی می‌کنیم که توانایی (القاعده) برای تهدید ایالات متحده از افغانستان یا پاکستان ممکن است در پایین‌ترین سطح از زمانی که گروه به افغانستان از سودان در سال 1996 منتقل شد، باشد».
او افزود که «نگرانی دائمی و مهم‌تر ایالات متحده در افغانستان مربوط به این است که این کشور دوباره نمی‌تواند به عنوان پایگاه برای حملات تروریستی علیه ایالات متحده عمل کند».
در مورد نشانه‌های بازگشت «القاعده» به افغانستان، گفت: «ما با استفاده از رویکردی که شامل تمامی دولت آمریکا می‌شود و با همکاری با شرکا و متحدان، در تلاش برای جلوگیری از ظهور مجدد تهدیدات خارجی از افغانستان هستیم»، و افزود: «ما به طور مداوم بر روی(حرکت) طالبان فشار می‌آوریم تا به تعهدات خود در زمینه مقابله با تروریسم پایبند باشد».
«الشرق الأوسط» سئوالاتی درباره ادعاهای بازگشت «القاعده» به افغانستان به وزارت خارجه دولت «طالبان» ارسال کرد، اما تا زمان انتشار این گزارش، پاسخی دریافت نکرد.



دست نتانیاهو در لبنان پس از پیروزی ترامپ بازتر می شود؟


ستون دود بر فراز ضاحیه جنوبی بیروت پس از یکی از حملات هوایی اسرائیل (فرانس پرس)
ستون دود بر فراز ضاحیه جنوبی بیروت پس از یکی از حملات هوایی اسرائیل (فرانس پرس)
TT

دست نتانیاهو در لبنان پس از پیروزی ترامپ بازتر می شود؟


ستون دود بر فراز ضاحیه جنوبی بیروت پس از یکی از حملات هوایی اسرائیل (فرانس پرس)
ستون دود بر فراز ضاحیه جنوبی بیروت پس از یکی از حملات هوایی اسرائیل (فرانس پرس)

لبنانی ها منتظر پیامدهای پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و سیاست او برای حل بحران های منطقه و نحوه عمل به وعده هایش برای پایان دادن به جنگ ها در اوکراین و خاورمیانه هستند. ناظران معتقدند که راهکارهایی که رئیس جمهور منتخب آمریکا ارایه خواهد داد «یک شبه» به نتیجه نمی رسند و راهکارهای ترامپ «به ضرر اسرائیل نخواهند بود بلکه دست اسرائیل در اقدامات نظامی قبل از نشستن پای میز مذاکرات و گفتگو درباره راهکارها باز خواهد بود».
ترامپ در سخنرانی اعلام پیروزی اش درباره برنامه اش برای پایان دادن به جنگ ها چیزی نگفت و خیلی مختصر به این موضوع اشاره کرد. فارس سعید نماینده سابق پارلمان لبنان و رئیس گروه «لقاء سیده الجبل» گفت «پیروزی ترامپ نقطه عطفی در جهان به خصوص در مناطق پرتنش مثل اوکراین و خاورمیانه است. بر کسی پوشیده نیست که ترامپ به حمایت از بنیامین نتانیاهو و راست افراطی در اسرائیل شاید با شتاب بیشتری ادامه خواهد داد».
سعید در گفتگو با «الشرق الاوسط» معتقد است «انتخاب ترامپ باعث افزایش شتاب عملیات نظامی در جبهه لبنان و اسرائیل می شود و دست نتانیاهو را برای پیروزی نهایی عملیات نظامی اش بازتر می کند و قدرت چانه زنی اسرائیل در مرحله بعدی تقویت می شود».
او خاطر نشان کرد «به نظرم پرونده قطعنامه های ۱۷۰۱ و ۱۵۵۹ بسته شدند و به عبارت دیگر به سمت و سویی داریم می رویم که نباید سلاح در لبنان در دست نهاد مجری قانون بماند».

قطعنامه ۱۷۰۱ پایه اصلی برای رسیدن به توافق آتش بس در جبهه لبنان و اسرائیل است و لبنانی ها نگرانند که مبادا این قطعنامه نادیده گرفته شود و وضع نظامی و امنیتی جدید و غیر قابل تحمل به لبنان تحمیل گردد. فارس سعید نماینده پیشین افزود «خواسته ترامپ این خواهد بود که تمام اسلحه ها باید در چارچوب قانونی و دست دولت لبنان باشد. به نظرم دولت جدید آمریکا برای تبلور یک حاکمیت سیاسی جدید و یکپارچه در لبنان تلاش خواهد کرد و این حکومت باید توان اجرای اقداماتی که پس از پیروزی ترامپ تحمیل خواهد شد را داشته باشد و البته در این میان دست نتانیاهو در منطقه بازتر می شود».

سعید گفت هر گونه توافق سیاسی در لبنان «بدون هزینه نخواهد بود. این توافق سیاسی شاید تحولات را پرشتاب تر کند». او اظهار داشت «بهتر است که (حزب الله) متقاعد شود که باید طبق قانون اساسی لبنان تسلیحاتش را به دولت لبنان بدهد چون در غیر این صورت (حزب الله) مجبور خواهد شد اسلحه خود را طبق موازنه قدرتی که در منطقه تحمیل خواهد شد واگذار کند».

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در کانون توجه گسترده مردم و مقامات رسمی لبنان قرار داشتند و آنها میتینگ های انتخاباتی و کارزارهای انتخاباتی دونالد ترامپ و کاملا هریس و شمارش آرا و اعلام نتیجه را لحظه به لحظه دنبال کردند چرا که نتیجه این انتخابات پیامدهای قابل توجهی بر وضع داخلی لبنان خواهد داشت.

خلدون الشریف فعال سیاسی لبنانی گفت «ما به عنوان مردم لبنان تمام اظهارات ترامپ پیش از پیروزی اش در انتخابات را دنبال کردیم. او به آمریکایی های لبنانی تبار نامه نوشته و وعده داد که صلح را در اسرع وقت به لبنان بازمی گرداند. مسعد بولس مشاور لبنانی الاصل ترامپ نقش برجسته و مهمی در توجه به وضع لبنان داشته و خواهد داشت و شاید بولس محرک دولت آمریکا در دوران ترامپ برای توجه به لبنان باشد».
الشریف در ادامه گفتگو با «الشرق الاوسط» اظهار کرد «دولت دموکرات آمریکا در یک سال و اندی که از جنگ غزه گذشت و در چند ماهی که اسرائیل به جان لبنان افتاد مساله آتش بس را جدی دنبال نکرد و نیز نتوانست نتانیاهو را ملزم به پایبندی به هر گونه ابتکار عمل ولو ابتکار عمل کاخ سفید درباره غزه در ماه مه ۲۰۲۴ و نه ابتکار عمل مشترک بین آمریکا و فرانسه درباره آتش بس سه هفته ای در ماه سپتامبر در لبنان بکند».
او خاطر نشان کرد «دولت بایدن گویی وقت تلف می کرد تا نتانیاهو برنامه اش را پیش ببرد».
حالا همه منتظرند تا دونالد ترامپ تیم کاری اش را انتخاب کند و بار دیگر ۲۰ ژانویه به کاخ سفید بازگردد.
خلدون تاکید کرد «مردم و دولت و احزاب لبنانی به دنبال آتش بس و اجرای همه بنود قطعنامه ۱۷۰۱ و انتخاب رئیس جمهور با توافق ملی و تشکیل دولت اصلاحات محور واقعی با عملکرد شفاف و صادقانه و مورد اعتماد کشورهای عربی هستند. دولتی که بتواند روابط لبنان را با کشورهای جهان ترمیم کند. کشور کوچک لبنان باید دوستان زیاد و دشمنان اندک داشته باشد و لو تنها دشمن آن اسرائیل باشد».
الشریف گفت «دولت های آمریکایی پیاپی پس از استقلال لبنان تا به امروز توجه حداقلی به لبنان نداشتند و این مایه تاسف است».

او یادآور شد «امروز جنگ ویرانگر به جان لبنان افتاده و امید لبنانی ها به پایان این جنگ و آغاز بازسازی کشور و بازگشت لبنان به محیط منطقه ای و بین المللی است. شاید ترامپ قبل از ورود به دفترش در کاخ سفید بتواند به وعده خود عمل کرده و جنگ ها را پایان دهد».

دست نتانیاهو در لبنان پس از پیروزی ترامپ بازتر می شود؟

ستون دود بر فراز ضاحیه جنوبی بیروت پس از یکی از حملات هوایی اسرائیل (فرانس پرس)

بیروت: یوسف دیاب
لبنانی ها منتظر پیامدهای پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و سیاست او برای حل بحران های منطقه و نحوه عمل به وعده هایش برای پایان دادن به جنگ ها در اوکراین و خاورمیانه هستند. ناظران معتقدند که راهکارهایی که رئیس جمهور منتخب آمریکا ارایه خواهد داد «یک شبه» به نتیجه نمی رسند و راهکارهای ترامپ «به ضرر اسرائیل نخواهند بود بلکه دست اسرائیل در اقدامات نظامی قبل از نشستن پای میز مذاکرات و گفتگو درباره راهکارها باز خواهد بود».
ترامپ در سخنرانی اعلام پیروزی اش درباره برنامه اش برای پایان دادن به جنگ ها چیزی نگفت و خیلی مختصر به این موضوع اشاره کرد. فارس سعید نماینده سابق پارلمان لبنان و رئیس گروه «لقاء سیده الجبل» گفت «پیروزی ترامپ نقطه عطفی در جهان به خصوص در مناطق پرتنش مثل اوکراین و خاورمیانه است. بر کسی پوشیده نیست که ترامپ به حمایت از بنیامین نتانیاهو و راست افراطی در اسرائیل شاید با شتاب بیشتری ادامه خواهد داد».
سعید در گفتگو با «الشرق الاوسط» معتقد است «انتخاب ترامپ باعث افزایش شتاب عملیات نظامی در جبهه لبنان و اسرائیل می شود و دست نتانیاهو را برای پیروزی نهایی عملیات نظامی اش بازتر می کند و قدرت چانه زنی اسرائیل در مرحله بعدی تقویت می شود».
او خاطر نشان کرد «به نظرم پرونده قطعنامه های ۱۷۰۱ و ۱۵۵۹ بسته شدند و به عبارت دیگر به سمت و سویی داریم می رویم که نباید سلاح در لبنان در دست نهاد مجری قانون بماند».

قطعنامه ۱۷۰۱ پایه اصلی برای رسیدن به توافق آتش بس در جبهه لبنان و اسرائیل است و لبنانی ها نگرانند که مبادا این قطعنامه نادیده گرفته شود و وضع نظامی و امنیتی جدید و غیر قابل تحمل به لبنان تحمیل گردد. فارس سعید نماینده پیشین افزود «خواسته ترامپ این خواهد بود که تمام اسلحه ها باید در چارچوب قانونی و دست دولت لبنان باشد. به نظرم دولت جدید آمریکا برای تبلور یک حاکمیت سیاسی جدید و یکپارچه در لبنان تلاش خواهد کرد و این حکومت باید توان اجرای اقداماتی که پس از پیروزی ترامپ تحمیل خواهد شد را داشته باشد و البته در این میان دست نتانیاهو در منطقه بازتر می شود».

سعید گفت هر گونه توافق سیاسی در لبنان «بدون هزینه نخواهد بود. این توافق سیاسی شاید تحولات را پرشتاب تر کند». او اظهار داشت «بهتر است که (حزب الله) متقاعد شود که باید طبق قانون اساسی لبنان تسلیحاتش را به دولت لبنان بدهد چون در غیر این صورت (حزب الله) مجبور خواهد شد اسلحه خود را طبق موازنه قدرتی که در منطقه تحمیل خواهد شد واگذار کند».

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در کانون توجه گسترده مردم و مقامات رسمی لبنان قرار داشتند و آنها میتینگ های انتخاباتی و کارزارهای انتخاباتی دونالد ترامپ و کاملا هریس و شمارش آرا و اعلام نتیجه را لحظه به لحظه دنبال کردند چرا که نتیجه این انتخابات پیامدهای قابل توجهی بر وضع داخلی لبنان خواهد داشت.

خلدون الشریف فعال سیاسی لبنانی گفت «ما به عنوان مردم لبنان تمام اظهارات ترامپ پیش از پیروزی اش در انتخابات را دنبال کردیم. او به آمریکایی های لبنانی تبار نامه نوشته و وعده داد که صلح را در اسرع وقت به لبنان بازمی گرداند. مسعد بولس مشاور لبنانی الاصل ترامپ نقش برجسته و مهمی در توجه به وضع لبنان داشته و خواهد داشت و شاید بولس محرک دولت آمریکا در دوران ترامپ برای توجه به لبنان باشد».
الشریف در ادامه گفتگو با «الشرق الاوسط» اظهار کرد «دولت دموکرات آمریکا در یک سال و اندی که از جنگ غزه گذشت و در چند ماهی که اسرائیل به جان لبنان افتاد مساله آتش بس را جدی دنبال نکرد و نیز نتوانست نتانیاهو را ملزم به پایبندی به هر گونه ابتکار عمل ولو ابتکار عمل کاخ سفید درباره غزه در ماه مه ۲۰۲۴ و نه ابتکار عمل مشترک بین آمریکا و فرانسه درباره آتش بس سه هفته ای در ماه سپتامبر در لبنان بکند».
او خاطر نشان کرد «دولت بایدن گویی وقت تلف می کرد تا نتانیاهو برنامه اش را پیش ببرد».
حالا همه منتظرند تا دونالد ترامپ تیم کاری اش را انتخاب کند و بار دیگر ۲۰ ژانویه به کاخ سفید بازگردد.
خلدون تاکید کرد «مردم و دولت و احزاب لبنانی به دنبال آتش بس و اجرای همه بنود قطعنامه ۱۷۰۱ و انتخاب رئیس جمهور با توافق ملی و تشکیل دولت اصلاحات محور واقعی با عملکرد شفاف و صادقانه و مورد اعتماد کشورهای عربی هستند. دولتی که بتواند روابط لبنان را با کشورهای جهان ترمیم کند. کشور کوچک لبنان باید دوستان زیاد و دشمنان اندک داشته باشد و لو تنها دشمن آن اسرائیل باشد».
الشریف گفت «دولت های آمریکایی پیاپی پس از استقلال لبنان تا به امروز توجه حداقلی به لبنان نداشتند و این مایه تاسف است».

او یادآور شد «امروز جنگ ویرانگر به جان لبنان افتاده و امید لبنانی ها به پایان این جنگ و آغاز بازسازی کشور و بازگشت لبنان به محیط منطقه ای و بین المللی است. شاید ترامپ قبل از ورود به دفترش در کاخ سفید بتواند به وعده خود عمل کرده و جنگ ها را پایان دهد».