داماد قاسم سلیمانی... هاشم صفی‌الدین، نامزد برجسته جانشینی نصرالله کیست؟

پسرخاله رهبر «حزب‌الله» و شبیه او، از سال 1994 برای جانشینی آماده شده است

صفی‌الدین در جریان شرکت در مراسم تشییع یکی از فرماندهان حزب که در ادلب سوریه کشته شد (AFP)
TT

داماد قاسم سلیمانی... هاشم صفی‌الدین، نامزد برجسته جانشینی نصرالله کیست؟

صفی‌الدین در جریان شرکت در مراسم تشییع یکی از فرماندهان حزب که در ادلب سوریه کشته شد (AFP)

پسرخاله رهبر «حزب‌الله» و شبیه او، از سال 1994 برای جانشینی آماده شده است و پس از تحصیل در قم به بیروت بازگشت تا ریاست شورای اجرایی حزب‌الله، که به عنوان دولت حزب عمل می‌کند، را بر عهده بگیرد. مسئولیت کار او با عماد مغنیه، فرمانده امنیتی سابق حزب‌الله، بود.
با غیبت حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، پس از 32 سال در رأس این گروه، پرسش‌ها درباره جانشین احتمالی او افزایش یافته است. با وجود رازآلودگی در انتخاب رهبران در سازمان‌هایی مانند حزب‌الله، نام هاشم صفي‌الدین، پسرخاله نصرالله و داماد قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، به عنوان یکی از نامزدهای اصلی برای رهبری این گروه مطرح است.
صفي‌الدین از نظر ظاهر و شخصیت، حتی در نوع تلفظ حرف «ر»، شباهت زیادی به نصرالله دارد. از سال 1994 برای جانشینی او آماده شده و از قم به بیروت آمد تا ریاست شورای اجرایی حزب را بر عهده بگیرد. این شورا عملاً به عنوان دولت حزب عمل می‌کند و کارهای روزانه حزب را نظارت می‌کند. عماد مغنیه، فرمانده امنیتی سابق حزب، بر فعالیت آن نظارت داشت.
صفي‌الدین سایه نصرالله محسوب می‌شود و فرد دوم در حزب‌الله است. او مسئولیت بسیاری از پرونده‌های حساس روزانه، از مدیریت مؤسسات حزب تا سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی را بر عهده دارد و پرونده‌های استراتژیک را به نصرالله واگذار کرده است.
صفي‌الدین که از سال 2017 در لیست تروریست‌های آمریکا قرار دارد، از مسئولین بلندپایه حزب است که روابط نزدیکی با جناح نظامی حزب‌الله دارد. او همچنین روابط بسیار قوی با جناح اجرایی حزب و تهران دارد. او سال‌ها در حوزه علمیه قم تحصیل کرده تا زمانی که نصرالله او را به بیروت فراخواند تا مسئولیت‌هایی را در حزب بر عهده بگیرد. پسر او، رضا، در سال 2020 با زینب سلیمانی، دختر قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس که در همان سال در بغداد توسط یک حمله هوایی آمریکا کشته شد، ازدواج کرد.

هاشم صفي‌الدین در یک عکس آرشیویی همراه با ابراهیم عقیل، فرمانده حزب‌الله که هفته گذشته در یک حمله هوایی اسرائیل کشته شد (AFP)

نام هاشم صفي‌الدین حدود 16 سال پیش توسط یک روزنامه ایرانی به عنوان جانشین نصرالله مطرح شد، اما منابع نزدیک به حزب می‌گویند تصمیم‌گیری درباره جانشینی او خیلی زودتر از آن صورت گرفته است. به گفته یکی از رهبران سابق حزب‌الله، انتخاب صفي‌الدین به عنوان جانشین نصرالله حدود دو سال پس از اینکه نصرالله در سال 1992 به جای عباس موسوی که توسط اسرائیل ترور شد، دبیرکلی حزب‌الله را بر عهده گرفت، انجام شد.
این رهبر سابق حزب‌الله می‌گوید انتخاب صفي‌الدین همزمان با «فراخوانی» او از شهر قم به بیروت در سال 1994 برای به دست گرفتن مسئولیت‌هایی که به او قدرت کنترل بر همه بخش‌های مالی، اداری و سازمانی حزب داد، صورت گرفت. مسیر مشابه او با نصرالله در حزب‌الله، احتمال جانشینی او را بیشتر کرده است. هرچند که نصرالله تنها دو سال از پسرخاله‌اش بزرگتر است، اما از نظر ظاهری بسیار مسن‌تر به نظر می‌رسد و نفوذ سیاسی و مردمی بیشتری دارد.
اطلاعات زیادی درباره صفي‌الدین در دست نیست. او در میان محافل سیاسی لبنان تقریباً ناشناخته بوده و به ندرت با افراد خارج از حزب‌الله ملاقات می‌کند. اما اطلاعات اندکی که درباره او وجود دارد، نشان می‌دهد که او متولد سال 1964 از روستای دیر قانون النهر در جنوب لبنان و از خانواده‌ای با حضور قوی اجتماعی است. خانواده او یکی از معروف‌ترین نمایندگان منطقه در دهه‌های 1960 و 1970، محمد صفي‌الدین، و بسیاری از روحانیون برجسته را معرفی کرده است.
صفي‌الدین در سنین جوانی، پیش از سفر به قم برای تحصیلات دینی، به دنبال ازدواج با خانواده‌ای مذهبی بود. او در اواخر سال 1983 احتمالاً با دختر سید محمد علی الامین، عضو هیئت شرعی در مجلس اعلای اسلامی شیعه و خواهر سید مهدی الامین، مفتی بعبدا، ازدواج کرد.
او پس از ازدواج به قم رفت و به پسرخاله‌اش نصرالله پیوست. برخی از آشنایان خانواده می‌گویند صفي‌الدین یکی از سه نفری بود که تحت حمایت عماد مغنیه، مسئول امنیتی حزب‌الله، قرار داشت. این سه نفر شامل حسن نصرالله، نبيل فاروق (یکی از فرماندهان حزب) و خود صفي‌الدین بودند. گفته می‌شود مغنیه بود که این سه نفر را به قم فرستاد و شرایط آن‌ها را در آنجا تسهیل کرد. این سه نفر به رهبران اصلی حزب‌الله در اوایل دهه 1990 تبدیل شدند. نصرالله دبیرکل شد، صفي‌الدین مدیر اجرایی حزب شد و به عنوان رئیس دولت حزب‌الله فعالیت کرد و فاروق فرمانده منطقه جنوبی شد که از اهمیت نظامی بالایی برای حزب برخوردار است.
علاوه بر امور روزمره حزب، شورای اجرایی که صفي‌الدین ریاست آن را بر عهده دارد، گروه بزرگی از سرمایه‌گذاری‌ها را نیز مدیریت می‌کند. این سرمایه‌گذاری‌ها برای تأمین استقلال مالی حزب و تأمین هزینه‌های آن که از منابع مالی «مشروع» در نظر گرفته شده برای مقاومت تأمین نمی‌شود، ایجاد شده‌اند. در حالی که برخی این سرمایه‌گذاری‌ها را میلیاردها دلار برآورد می‌کنند، منابع نزدیک به حزب‌الله در صحت این رقم تردید دارند، هرچند که به بزرگی حجم این سرمایه‌گذاری‌ها در لبنان، کشورهای عربی، آفریقا، اروپا، ایالات متحده و آمریکای لاتین اذعان دارند. پیش از این، کارهای نظامی حزب نیز زیر نظر شورای اجرایی بود، اما با ایجاد «شورای جهادی»، این مسئولیت‌ها از شورای اجرایی جدا شد.
سال‌هایی که صفي‌الدین در قم گذراند، بر افکار سیاسی او تأثیر گذاشت. او از حامیان نظریه ولایت فقیه است، هرچند بسیاری از شیعیان لبنان به این نظریه اعتقاد ندارند. او در یکی از نوشته‌های خود به‌طور غیرمستقیم به تجربه روحانیون شیعه در قم و اهمیت آن در مقایسه با تجربه نجف اشاره می‌کند و تأثیر آن را بر تفکر سیاسی شیعیان لبنان مورد بررسی قرار می‌دهد. او می‌نویسد: «صحنه اسلامی شیعی لبنان عمدتاً به سمت محصولات فکری نجف متمایل بود و در بسیاری مواقع تجربه نجف بر آن غالب بود، در حالی که ویژگی‌های قم کمتر دیده می‌شد، جز در برخی موارد نادر. برخلاف انتظارها، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی طلوع کرد و پیروزی بزرگی برای نهج اسلامی رهایی‌بخش به ارمغان آورد و موفقیت خیره‌کننده‌ای را به همراه داشت». او همچنین نظریه ولایت فقیه را یکی از مهم‌ترین نظریه‌هایی می‌داند که امام خمینی از دلایل شرعی و عقلی بیرون آورد تا به‌عنوان راه‌حلی برای مشکلات جنبش‌های اسلامی و جلوگیری از تفرقه بین آن‌ها عمل کند.



ترامپ حوثی‌ها را به واقعیت بازگرداند؛ تهدید حوثی به انتقام 


تجمع مردم در صعده، یمن، در محلی که هدف حمله آمریکا قرار گرفت (رويترز)
تجمع مردم در صعده، یمن، در محلی که هدف حمله آمریکا قرار گرفت (رويترز)
TT

ترامپ حوثی‌ها را به واقعیت بازگرداند؛ تهدید حوثی به انتقام 


تجمع مردم در صعده، یمن، در محلی که هدف حمله آمریکا قرار گرفت (رويترز)
تجمع مردم در صعده، یمن، در محلی که هدف حمله آمریکا قرار گرفت (رويترز)

«ترامپ حوثی‌ها را به واقعیت بازگرداند»... در یک عصر سرد لندنی، در مقابل یک کافه در غرب پایتخت بریتانیا، یک جوان یمنی به تلفنش خیره شده است. این در حالی است که شب قبل، ارتش آمریکا یک عملیات نظامی را با دستور مستقیم رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، آغاز کرد و به چندین منطقه از جمله صنعا حمله کرد. این حملات که از شب شنبه آغاز شد و تا طلوع فجر ادامه داشت، حداقل ۳۱ کشته بر جای گذاشت. رسانه‌های حوثی این آمار را اعلام کرده‌اند و همچنین از تهدید گروه حوثی به انتقام خبر داده‌اند.

روز یکشنبه، کاخ سفید اعلام کرد که چندین فرمانده «اصلی» حوثی در این حملات کشته شده‌اند. اما گروه حوثی تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ واکنشی نشان نداده و کشته یا زخمی شدن فرماندهان خود را تأیید نکرده است.

در اولین واکنش رسمی، دولت یمن گروه حوثی را متهم کرد که یمنی‌ها را درگیر یک جنگ «بی‌معنا» کرده است. مصطفی نعمان، معاون وزیر خارجه یمن، به روزنامه «الشرق الاوسط» گفت: «حوثی‌ها در این توهم زندگی می‌کردند که می‌توانند با کل جهان درگیر شوند. آنها مصیبت‌های زیادی برای کشور ما و مردم بی‌گناه به بار آورده‌اند.»

صادق الوصابی، پژوهشگر مرکز مطالعات یمن در واشنگتن، می‌گوید: «حوثی‌ها دروغ گفتند و فقط خودشان آن را باور کردند. آنها در حباب قدرت واهی زندگی می‌کردند و فکر می‌کردند می‌توانند با کل جهان مقابله کنند. این نه به دلیل عدم درک دولت قبلی آمریکا از ماهیت حوثی‌ها، بلکه به دلیل تمایل به تعامل با آنها بود. ترامپ آمد و با حوثی‌ها به زبانی که خوب می‌فهمند، یعنی زبان قدرت، صحبت کرد.»

رئیس‌جمهور غافلگیرکننده

از حدود ساعت ۵:۴۵ بعدازظهر شنبه به وقت گرینویچ، اخبار فوری، ویدیوها، اظهارات و شایعات روی صفحه تلویزیون‌ها و تلفن‌های همراه ظاهر شدند. به‌طور همزمان، به‌روزرسانی‌ها و بیانیه‌ها در شبکه‌های اجتماعی منتشر شدند.

سناریوی مورد انتظار این بود که سخنگوی نظامی حوثی‌ها، یحیی سریع، بیانیه‌ای درباره حمله به یک کشتی تجاری با ادعای حمایت از اسرائیل منتشر کند. اما ترامپ، طبق عادتش، سناریوهای از پیش تعیین‌شده را دوست ندارد و ترجیح می‌دهد غافلگیر کند. او شکل نبرد، شروع آن و زمان اجرایش را خودش تعیین کرد. او شروع‌کننده بود تا استراتژی دولت خود در پرونده یمن را آشکار کند و چارچوب گسترده‌تری برای دیدگاه واشنگتن درباره راه‌حل یمن ترسیم کند.

ترامپ در پیامی به حوثی‌ها و ایران گفت: «به همه تروریست‌های حوثی... وقت شما تمام شده است. حملات شما باید از امروز متوقف شود. اگر این کار را نکنید، جهنمی را خواهید دید که هرگز مانندش را ندیده‌اید.»

واکنش‌های احتمالی حوثی‌ها

ماجد المذحجی، رئیس مرکز مطالعات صنعا، معتقد است که این حملات هزینه‌های حوثی‌ها را افزایش می‌دهد و آنها را بین دو انتخاب قرار می‌دهد: یا تسلیم شدن و کاهش تنش با واکنش ضعیف به حملات آمریکا، یا تشدید درگیری‌ها در دریای سرخ.

المذحجی می‌گوید: «این حملات نشان‌دهنده تغییر قابل توجهی در حضور آمریکا در یمن است. این خشونت فزاینده که با طبقه‌بندی حوثی‌ها به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی (FTO) آغاز شد، اکنون با این موج از حملات همراه شده است که هدفش وارد کردن آسیب واقعی به بدنه جنبش حوثی است، نه فقط مهار آن.»

مصطفی نعمان به تلاش‌های دولت یمن برای صلح اشاره می‌کند و می‌گوید: «حوثی‌ها همه این تلاش‌ها را نادیده گرفتند و در برابر تلاش‌های سعودی برای پایان دادن به جنگ مقاومت کردند.»

انگیزه‌ها و پیام‌ها

توازن قوا در منطقه به سرعت در حال تغییر است. نیروهایی مانند حزب‌الله و سپاه قدس دیگر انعطاف‌پذیری و قدرت سابق را ندارند. علاوه بر این، ایران با حملات اسرائیل و فشارهای اقتصادی شدید آمریکا مواجه است و در موقعیت ضعیف‌تری برای بازگشت به مذاکرات هسته‌ای قرار دارد.

الیزابت کندل، استاد دانشگاه کمبریج، سه انگیزه اصلی برای حمله آمریکا مطرح می‌کند: حفاظت از کشتیرانی بین‌المللی، پیش‌دستی در برابر هر اقدام احتمالی حوثی‌ها و افزایش فشار بر ایران.

سناریوهای احتمالی

برخی کارشناسان معتقدند که حوثی‌ها ممکن است به حملات خود علیه کشتی‌ها در دریای سرخ ادامه دهند. مارک کیمت، معاون سابق وزیر خارجه آمریکا، می‌گوید: «من انتظار دارم حوثی‌ها به حملات آمریکا با حملات بیشتری به کشتی‌ها پاسخ دهند.»

هانا پورتر، پژوهشگر مؤسسه ARK، معتقد است که شکست حوثی‌ها از طریق نیروی نظامی دشوار است: «اگر حملات هوایی کافی بود، حوثی‌ها سال‌ها پیش شکست می‌خوردند. حوثی‌ها ثابت کرده‌اند که می‌توانند فشارهای زیادی را تحمل کنند.»

حملات اخیر آمریکا به حوثی‌ها نشان‌دهنده تغییر رویکرد واشنگتن در قبال یمن است. این حملات نه تنها برای تنبیه حوثی‌ها، بلکه برای ارسال پیام به ایران طراحی شده‌اند. با این حال، موفقیت این استراتژی به توانایی آمریکا در ضربه زدن به رهبران ارشد حوثی‌ها بستگی دارد. بدون این، این حملات ممکن است تنها به طولانی‌تر شدن جنگ در یمن منجر شود.