سایه نصرالله از سر «حزب الله» کم شد؛ زخم کاری

دیدگاه ایران درباره کارکرد «حزب الله» در آینده؛ تعیین کننده مرحله بعدی

حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» در مراسم حزبی در ضاحیه جنوبی بیروت در سال ۲۰۱۵ (فرانس پرس)
حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» در مراسم حزبی در ضاحیه جنوبی بیروت در سال ۲۰۱۵ (فرانس پرس)
TT

سایه نصرالله از سر «حزب الله» کم شد؛ زخم کاری

حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» در مراسم حزبی در ضاحیه جنوبی بیروت در سال ۲۰۱۵ (فرانس پرس)
حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» در مراسم حزبی در ضاحیه جنوبی بیروت در سال ۲۰۱۵ (فرانس پرس)

وضع منطقه بعد از ترور حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» با قبل از آن متفاوت خواهد بود. حسن نصر الله نماد مهم و برجسته محور مقاومت بود تا جایی که در میان پایگاه هواداران شیعه به «رهبری که نمی میرد» معروف بود. اما نصر الله امروز از دنیا رفت و دیگر خبری از خط و نشان کشیدن ها و انگشتش که به نشانه تهدید بلند می کرد نخواهد بود. دیگر خبری از این رهبر «کاریزماتیک» که هوادارانش به تهدید ناپذیر بودنش باور داشتند نخواهد بود. سوال مهم در مرحله کنونی این است که پس از رفتن نصر الله چه خواهد شد؟ چطور ایران در برابر ترور نصر الله موضع گیری می کند و چه کارکردی برای «حزب الله» در مرحله بعدی که قاعدتا رویارویی با اسرائیل است در نظر خواهد گرفت؟ عباس الموسوی دبیر کل پیشین «حزب الله» که در سال ۱۹۹۲ توسط اسرائیل ترور شد قدرت «آرام و بی دردسر» به نصرالله منتقل شد.
اما با این حال جای خالی حسن نصر الله به این راحتی پر نخواهد شد چه اینکه او از جمله مهم ترین شخصیت های موثر در خاورمیانه و جهان عرب و جهان اسلام به شمار می رفت. «حزب الله» در دوران زمامداری نصر الله با حمایت حداکثری ایران به قدرت منطقه ای تبدیل شد و نقش خود را در چند سال گذشته به عنوان نیروی سیاسی موثر که حرف اول و آخر را در لبنان می زند تثبیت کرد. دشمنان و نیروهای متخاصم «حزب الله» اذعان داشت که قدرت واقعی در لبنان دست نصر الله بود.
حسن جونی سرتیپ بازنشسته لبنانی و علی الامین تحلیلگر مسائل سیاسی درباره جای خالی نصر الله در مرکز فرماندهی و رهبری «حزب الله» هم نظرند و در گفتگو با «الشرق الاوسط» درباره موضع ایران صحبت کردند که چطور کارکرد «حزب الله» در مرحله بعدی را تعیین می کند.

ضربه کاری و تخریب روحیه

جونی گفت ترور نصر الله «ضربه کاری به «حزب الله» است چرا که نصر الله از چهره کاریزماتیک برخوردار بوده و در مقام دبیر کل این گروه یک نماد به شمار می رفت و همواره مرکز ثقل استراتژیک «حزب الله» بود.
او افزود «کار «حزب الله» پس از ترور دبیر کل آن تمام نمی شود».
این سرتیپ بازنشسته ارتش لبنان در گفتگو با «الشرق الاوسط» خاطر نشان کرد «نباید فراموش کرد «حزب الله» یک سازمان بزرگ و با سابقه است که نهادهای متعدد دارد. پس ترور دبیر کل و فرمانده «حزب الله» پایان کار «حزب الله» نیست. «حزب الله» برای ادامه حضور و نقش این گروه در مرحله حساس کنونی جنگ دبیر کل جدید منصوب می کند».

هواداران «حزب الله» عکس ها و پرچم این گروه و پرچم ایران را در مراسمی در شهر نبطیه در جنوب لبنان در ۲۰۲۲ بلند کردند (فرانس پرس)

از سوی دیگر الامین به «الشرق الاوسط» گفت «بی گمان غیبت حسن نصر الله باعث تضعیف شدید روحیه نیروها و هوادارانش می شود چرا که او نماد بود. نمادی که فراتر از سازمان (حزب الله) بود. حسن نصر الله برای هوادارانش که اعضای «حزب الله» نبودند نیز نماد به شمار می رفت. او رهبر کاریزماتیک با نقش و حضور و تاثیر فراوان بود».
او بر این باور است که نبود حسن نصر الله پیامدهای گوناگونی خواهد داشت اما «باید گفت که ساختار و سیستم و آرایش سازمانی (حزب الله) فرد محور نیست بلکه (حزب الله) نهادهای مختلفی درون حزبی دارد که موسسات مذهبی- ایدئولوژیک و مالی و سلامت و آموزشی و تربیتی و غیره هستند. مجموع این ساختار این امکان را به (حزب الله) می دهد تا از هم نپاشد و به نقش موثر خود ادامه دهد».

الامین خاطر نشان کرد «شاید تاثیر (حزب الله) اندکی کاهش پیدا کند اما حمایت های مالی و غیر مالی ایران نقش بسزایی در این حوزه دارد. اما آنچه ایران و (حزب الله) در ۴۰ سال گذشته ساختند و نهادهایی که در لبنان راه اندازی کردند به (حزب الله) کمک می کنند تا سرپا بماند به عنوان مثال موسسات زیر مجموعه بنیاد شهید که خانواده شهدای حزب را ساپورت می کند. این موسسات چند هزار کارمند دارند و نیروی انسانی هستند که به «حزب الله» پایگاه اجتماعی دارای مصونیت می دهند. جایگاه مذهبی (حزب الله) نیز به مقاومت و ایستادگی این سازمان کمک می کند».

الامین بر این باور است که نبود نصر الله در راس هرم رهبری «حزب الله» تبعات ناگواری دارد اما تحولات دراماتیکی به وقوع نخواهد پیوست. این پروسه طول خواهد کشید و به یک سوال اصلی یعنی ایران مربوط است. آیا کارکرد «حزب الله» که همواره توسط ایران استفاده ابزاری برای مواجهه با اسرائیل داشت تغییر خواهد کرد؟ به عبارت دیگر آیا ایران کارکرد «حزب الله» را تغییر می دهد یا خیر؟ تفسیر و تحلیل وضع آینده و تاثیر ترور حزب الله پس از پاسخ به این سوال روشن تر خواهد بود».

الامین درباره جانشین نصر الله که هاشم صفی الدین پسر خاله نصر الله و رئیس شورای اجرایی «حزب الله» خواهد بود افزود «دورنمای مرحله بعدی و جهت گیری حزب الله با هویت جانشین نصر الله مشخص خواهد شد».

سرنوشت «حزب الله» در گرو موضع «مبهم» ایران

سرتیپ جونی می گوید موضع ایران از جنگ کنونی به خصوص پس از ترور فرماندهان یگان رضوان «حزب الله» سوال برانگیز است. الامین معتقد است ایران پشت «حزب الله» را خالی نخواهد کرد اما رژیم ایران نقش و کارکرد «حزب الله» در آینده را تعیین می کند. ایران منافع خود را بر گزینه ورود به جنگ ترجیح داد.
جونی با اشاره به «ابهام و مرموز بودن دیدگاه های مقامات ایرانی که باعث تعجب عده زیادی در لبنان و تضعیف روحیه پایگاه هواداران «حزب الله» شدند» اضافه کرد «مساله مهم اینک این است که ایران چطور درباره ترور نصر الله موضع گیری می کند و چه سمت و سویی برای دست کشیدن یا ادامه جنگ می گیرد».

حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» در مراسم حزبی در ضاحیه جنوبی بیروت در سال ۲۰۱۵ (فرانس پرس)

الامین بر این باور است که «اینکه بگوییم ایران حزب الله را فدای منافعش کرد اندکی مبالغه انگیز است چرا که گروه های نیابتی برای رژیم ایران از اهمیت برخوردارند و ایران از این گروه ها دست نخواهد کشید».
او توضیح داد «آنچه گذشت این است که ایران به نوعی موازنه ایجاد کرد چرا که می خواهد رژیم را که ممکن است در صورت ورود به جنگ در خطر قرار بگیرد حمایت کند. ایران نمی خواهد مستقیما وارد جنگ شود و ترجیح می دهد ضربه ها را فقط (حزب الله) بخورد. بنابراین منافع ملی و قومی برای رژیم ایران اولویت اول هستند و حمایت از گروه های نیابتی اولویت بعدی هستند. این گروه ها سپر حمایتی رژیم ایران به شمار می روند. رژیم ایران سپر حمایتی آنها نیست».

الامین گفت تهران از حمایت حزب الله دست نمی کشد چرا که تامین مالی و جهت گیری و اداره حزب الله حتی در نهادهای داخلی حزب الله توسط ایران انجام می شود. اما سوال درباره مرحله بعدی است. نقش حزب الله در مرحله بعدی چه خواهد بود؟ کارکرد احتمالی حزب الله در مرحله بعدی چه خواهد بود؟ آیا حزب الله نقش قبلی اش را کنار می گذارد و به سمت یک توافق لبنانی و نقش سازنده در لبنان می رود؟ و یا اینکه دست به گام های غیر قابل پیش بینی خواهد زد؟ اما با این حال بایدد گفت که حزب الله دستخوش تحول بزرگی شد که بر خود حزب الله و روابطش با ایران تاثیر می گذارد.



مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
TT

مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

ولیعهد رؤیاهای پادشاه را به واقعیت تبدیل کرد و به شکلی آن را محقق ساخت که عربستان امروز را به چیزی متفاوت بدل کرده است

با فرا رسیدن هشتمین سالگرد بیعت شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، زمان اندکی درنگ می‌کند تا بر مرحله‌ای بی‌سابقه در تاریخ سعودی گواهی دهد. در روز ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ رمضان ۱۴۳۸ هـ)، فرمان پادشاه سلمان برای انتخاب شاهزاده محمد به این منصب صادر شد و در آن شب مبارک، سعودی‌ها با ولیعهد بیعت کردند.
این لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ سعودی بود که در آن، این رهبر استثنایی آشکار شد؛ شخصیتی که آرزوهای ملت خود را همراه با میراث و تاریخ پرافتخار، جایگاه جهانی و وزن تمدنی آن بر دوش گرفت.
سعودی‌ها از طریق بیعت، به ویژگی منحصربه‌فرد نظام سیاسی خود و اصالت اسلامی آن می‌نگرند و مشروعیت قانون اساسی کشور را که بر پذیرش و رضایت مردمی استوار است، تأیید می‌کنند؛ مشروعیتی که در عمق وجدان ملت و حاکمان سعودی ریشه دارد. این رابطه، بنیان مستحکم قرارداد اجتماعی سعودی را تثبیت می‌کند و درعین‌حال، دستاوردهای دولت مدرن خود و گام‌های استوار آن به‌سوی آینده را به یاد می‌آورند.
انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، سرآغاز مرحله‌ای جدید بود که در آن، نوسازی با بلندپروازی و برنامه‌ریزی جسورانه با تلاش خستگی‌ناپذیر درهم‌آمیخت. این تصمیم، صرفاً یک انتقال سیاسی نبود، بلکه پاسخی ضروری به نیاز رهبری‌ای بود که دیدگاهی متفاوت دارد، بر اراده استوار است و معتقد است که آینده ساخته می‌شود، نه اینکه صرفاً منتظر آن ماند.
شاهزاده محمد بن سلمان توانایی‌های استثنایی و مهارت‌های رهبری برجسته‌ای از خود نشان داد که او را به بهترین گزینه برای ولایت‌عهدی، دومین منصب مهم پس از پادشاه، تبدیل کرد؛ منصبی که نماد ثبات، استحکام پایه‌های سلطنت و تداوم سلسله حاکم است. او همچنین ریاست هیئت وزیران و شورای امور سیاسی و امنیتی را بر عهده دارد؛ شورایی که مسئول سیاست‌ها و راهبردهای امنیت ملی و سیاست داخلی و خارجی کشور است. علاوه بر این، او ریاست شورای امور اقتصادی و توسعه را نیز به عهده دارد که مسئول پرونده‌های اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای، ازجمله بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات است. بنابراین، او بر تدوین سیاست‌ها و راهبردهای تمام بخش‌های دولتی نظارت دارد و اجرای آن‌ها را پیگیری می‌کند.
فراموش نشدنی است که او معمار «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» است؛ کسی که اهداف آن را تعیین کرد و بر حسن اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های آن نظارت دارد.
تمامی این مسئولیت‌های اجرایی که پادشاه به ولیعهد سپرده بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ (ربیع‌الأول ۱۴۴۴ هـ) با انتصاب او به ریاست هیئت وزیران، به اوج خود رسید. این نخستین باری در ۶۰ سال گذشته بود که پادشاه، رئیس هیئت وزیران نبود. بررسی جزئیات حقوقی و تاریخی این فرمان سلطنتی ممکن است طولانی باشد، اما نکته مهم، اعتماد کامل و تفویض مطلق اختیارات از سوی پادشاه به ولیعهد برای اداره تمامی این مسئولیت‌ها و رسیدگی به حجم گسترده‌ای از پرونده‌ها است؛ موضوعی که در اندازه دستاوردهای محقق‌شده منعکس می‌شود.
ولیعهد، دیدگاه‌های پادشاه را به واقعیتی ملموس تبدیل کرده و به شیوه‌ای شگفت‌انگیز، سعودی امروز را به کشوری متفاوت بدل کرده است. بااین‌حال، این تغییر به‌عنوان انقطاع از مراحل پیشین نیست، بلکه تداوم آن‌ها محسوب می‌شود و ثبات در اصول و مبانی تأسیس دولت، اتکا بر میراث تاریخی و عمق تمدنی آن را نشان می‌دهد.

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

جامعیت چشم‌انداز

هنگامی که به اعلام چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی در آوریل ۲۰۱۶ (رجب ۱۴۳۷ هـ) نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود: آیا سعودی‌ها انتظار این همه دستاورد را داشتند؟ پاسخ مستقیم: خیر. بسیاری از ناظران و تحلیلگران در زمان اعلام این چشم‌انداز، تنها بر ابعاد اقتصادی آن تمرکز کردند و از این نکته غافل شدند که این چشم‌انداز، یک پروژه‌ نوسازی جامع و برنامه‌ای اصلاحی فراگیر در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزه‌هاست.
با گذشت زمان، ویژگی‌های این چشم‌انداز بیش از پیش آشکار شد و دستاوردهای امروز در تمامی سطوح، گواه این امر است. اگر تنها به بخشی از آنچه در یک سال اخیر تحقق یافته، نگاه کنیم، بزرگی این موفقیت‌ها را درک خواهیم کرد.
- سعودی رتبه اول جهانی را در شاخص اعتماد ادلمن ۲۰۲۴ (گزارش اعتماد) از نظر میزان اعتماد شهروندان به دولت خود کسب کرد.
- رتبه دوم جهانی در شاخص تحول فناوری شرکت‌ها.
- رتبه چهارم جهانی در شاخص توسعه دولت الکترونیک و خدمات دیجیتال سازمان ملل.
- نرخ بیکاری در میان سعودی‌ها در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ درصد کاهش یافت، که به سطح هدف‌گذاری‌شده در چشم‌انداز ۲۰۳۰ (۷ درصد) بسیار نزدیک است.
- درصد مالکیت مسکن در میان خانواده‌های سعودی به ۶۳.۷ درصد افزایش یافت، که در حال نزدیک شدن به هدف ۷۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰ است. این دو حوزه (اشتغال و مسکن) از جمله مهم‌ترین چالش‌های گذشته بودند.
- سعودی رتبه نخست رشد تعداد گردشگران بین‌المللی در میان کشورهای سازمان ملل را کسب کرد.
- سعودی در میان کشورهای گروه ۲۰ بالاترین نرخ رشد درآمدهای گردشگری را به ثبت رساند.
- برای اولین بار، میزبانی دو رویداد بین‌المللی بزرگ را به دست آورد: اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی ۲۰۳۴.
سعودی در کنار همه این‌ها، همچنان بهترین خدمات را به میلیون‌ها حاجی و زائر ارائه می‌دهد و با بیشترین تلاش ممکن از حرمین شریفین و زائران آن‌ها مراقبت می‌کند.
افزون بر این، دستاوردهای عظیم در زمینه‌های آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و خدمات شهری در سطح ملی، و رهبری در کمک‌های بشردوستانه و امدادرسانی جهانی را نیز نباید نادیده گرفت. همچنین، در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزش تحولات چشمگیری رخ داده که شمارش آن‌ها دشوار است.

چشم‌انداز سیاسی

اما اگر بخواهیم ابعاد سیاسی چشم‌انداز را که از آغاز حکومت ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ (۱۴۳۶ هـ) پایه‌گذاری شد، درک کنیم، می‌توان گفت که هدف این سیاست، قرار دادن سعودی در جایگاهی شایسته در صحنه بین‌المللی و تثبیت موقعیت آن به عنوان قدرتی دیپلماتیک با نفوذ جهانی است. این سیاست همچنین بر استفاده حداکثری از منابع و ظرفیت‌های کشور از طریق ایجاد شراکت‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی و متنوع‌سازی روابط بین‌المللی تأکید دارد.
شاهدی بر این موضوع، سفر ملک سلمان به آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۵ (ذی‌القعده ۱۴۳۶ هـ) است، جایی که شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار ملک سلمان با باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طرح شراکت راهبردی قرن بیست‌ویکم را ارائه کرد. این طرح به عنوان تکمیل‌کننده روابط موجود توصیف شد و ملک سلمان و اوباما از دستیاران خود خواستند که سازوکار اجرای این شراکت را طراحی کنند. توسعه این شراکت در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر، در دسامبر ۲۰۲۲ (جمادی‌الاول ۱۴۴۴ هـ)، ملک سلمان و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، توافقنامه شراکت راهبردی جامع میان سعودی و چین را امضا کردند.
علاوه بر این، سعودی روابط راهبردی خود با روسیه را نیز تقویت کرد و با همکاری نزدیک در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در ائتلاف اوپک پلاس ایفا نمود که به ثبات قیمت‌های جهانی نفت کمک شایانی کرد.
تمامی این اقدامات نشان می‌دهد که چشم‌انداز ۲۰۳۰ فراتر از یک برنامه اقتصادی است؛ این یک نقشه راه جامع برای نوسازی کشور و تثبیت جایگاه سعودی به عنوان یک قدرت جهانی در همه ابعاد است.

شراکت‌ها و میانجی‌گری‌ها

سعودی در سال‌های اخیر موفق شده است روابط خود را با قدرت‌های جهانی به شکل چشمگیری تقویت کند. این امر نتیجه رهبری هوشمندانه‌ای است که مسیر شراکت‌های استراتژیک قرن بیست‌ویکم را ترسیم و اجرا کرده است. این شراکت‌ها بر تقویت منافع مشترک با کشورهای تأثیرگذار استوار است و بر اساس درکی عمیق از نیازهای جهان امروز، تعادلی را برقرار کرده که به نفع همه طرف‌هااست.
در دنیای امروز، حفظ روابط استراتژیک مؤثر همزمان با آمریکا، روسیه و چین کار آسانی نیست. با این حال، سعودی موفق شده اصول و مسیر خود را حفظ کند و در عین حال، احترام و قدردانی نه‌تنها از سوی رهبران جهان، بلکه حتی از سوی ملت‌ها را نیز به دست آورد.
این شراکت‌های بزرگ و تفاهمات در زمینه‌های گوناگون، در حالی شکل گرفته که سعودی همواره بر استقلال تصمیم‌گیری و برابری در تعاملات تأکید داشته است. این امر از سوی تمامی کشورهایی که با سعودی تعامل دارند، کاملاً درک و پذیرفته شده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز این اصل را در سفر خود به ایالات متحده به‌روشنی بیان کرد. او در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید گفت:
«ما رابطه خود را با ایالات متحده، رابطه‌ای مفید برای جهان و منطقه خود می‌دانیم... امیدواریم که این رابطه همچنان ادامه یابد و به صلح جهانی کمک کند... کشور ما، به لطف خدا، نیازی به چیزی ندارد، اما برای ما مهم است که ثباتی برقرار باشد که به نفع مردم منطقه باشد.»
اگر به دستاوردهای سیاسی سعودی در چند سال گذشته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این کشور دارای یک چشم‌انداز سیاسی مستقل و پویااست. میانجی‌گری سعودی بین آمریکا و روسیه نمونه‌ای از این سیاست است.
در طول دهه‌های گذشته، سعودی همواره نقش یک میانجی صلح در جهان عرب و اسلام را ایفا کرده است. اما در سال‌های اخیر، این کشور تلاش‌های گسترده‌ای برای حل چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در تعامل با آمریکا، چین، کشورهای اروپایی، روسیه، اوکراین، ایران، هند و پاکستان انجام داده است. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، شخصاً این تلاش‌ها را هدایت کرده است.
امروز، نقش میانجی‌گری سعودی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و این کشور به بزرگ‌ترین «میانجی خیر» در جهان تبدیل شده است. سعودی نه‌تنها در پی پایان دادن به جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است، بلکه الگویی الهام‌بخش از یک کشور پیشرو را ارائه می‌دهد که هدفش استفاده از قرن بیست‌ویکم برای شکوفایی بشریت است، نه تکرار جنگ‌ها و رقابت‌های ویرانگر قرن بیستم.

شایستگی رهبری

دستاوردهای اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰، از جمله افزایش تأثیر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و افزایش بهره‌وری مالی کشور، به یک الگوی جهانی تبدیل شده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در هنگام امضای فرمان تأسیس صندوق سرمایه‌گذاری ملی آمریکا، به موفقیت‌های صندوق سرمایه‌گذاری عمومی سعودی اشاره کرد و آن را یک نمونه موفق جهانی دانست.
امروز، جهان به‌خوبی درک کرده است که قدرت سعودی دیگر فقط در نفت و سرمایه‌گذاری‌هایش خلاصه نمی‌شود. بلکه این کشور توانسته است با رهبری کارآمد و مدیریت هوشمندانه، اقتصاد خود را متحول کند و در بازه‌ای کوتاه، به دستاوردهایی برسد که بسیاری از کشورها طی دهه‌ها قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند.
نمونه‌ای از این موفقیت، میانجی‌گری سعودی بین دو قدرت بزرگ جهانی، آمریکا و روسیه، در «قصر الدرعیه» ریاض است؛ اتفاقی که هیچ‌کس تصور آن را نمی‌کرد.
یکی از دلایل اعتماد قدرت‌های جهانی به رهبری سعودی، درک عمیق این کشور از منافع، اولویت‌ها و تعاملات جهانی است. بی‌طرفی مسئولانه در مذاکرات صلح و سرمایه‌گذاری در روابط استراتژیک با قدرت‌های جهانی، باعث شده که سعودی به عنوان کشوری که صرفاً به دنبال منافع خود در خارج از مرزهایش نیست، بلکه به دنبال ایجاد ثبات و پیشرفت جهانی است، مورد احترام قرار گیرد.
امروز، سعودی‌ها در سالگرد بیعت با ولیعهد خود، محمد بن سلمان، نه‌تنها آرزوها و رویاهای خود را محقق‌شده می‌بینند، بلکه شاهد هستند که او با تلاش شبانه‌روزی، کشور را به جایگاه پیشرو جهانی رسانده است.
این آغاز مسیری جدید است، مسیری که در آن دستاوردهای بیشتری رقم خواهد خورد و سعودی را در صدر کشورهای پیشرو جهان قرار خواهد داد.