سوریه پاشنه آشیل «حزب الله» و راه نفوذ اسرائیل

حصاری با فناوری‌های جاسوسی و واحد ویژه برای پالایش داده‌ها و ردیابی تحرکات عناصر

محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)
محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)
TT

سوریه پاشنه آشیل «حزب الله» و راه نفوذ اسرائیل

محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)
محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)

شماری از مقامات پیشین و کنونی در دستگاه اطلاعاتی اسرائیل گفتند که دخالت «حزب الله» در جنگ داخلی سوریه و جنگیدن نیروهای «حزب الله» در کنار نظام بشار الاسد همچون «پاشنه آشیل» این گروه شد و این امکان را به تل آویو داد که به طور گسترده به سیستم «حزب الله» نفوذ پیدا کند. ساختار محرمانه «حزب الله» برای دهه های طولانی جای نفوذ و جاسوسی برای هیچ سازمان و کشوری باقی نگذاشته بود.

کمتر از بیست سال پس از سه بار تلاش اسرائیل برای ترور حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» در جنگ ۲۰۰۶ بالاخره اسرائیل روز جمعه (۲۷ سپتامبر) محل حضور نصر الله را به دقت شناسایی کرد و نصر الله و حدود ۲۰ نفر از فرماندهان ارشد «حزب الله» را پس از چند هفته ترور و تصفیه فیزیکی و حملات غیر متعارف کشت.
مقامات کنونی و پیشینی که روزنامه بریتانیایی «فایننشال تایمز» با آنها گفتگو کرده می گویند «این بار وضع فرق کرد چرا که اسرائیل در دو ماه گذشته عملیات خود را بنا به داده های اطلاعاتی ارزشمند و بی سابقه پیش برد» و روند ترورها با کشتن فواد شکر فرمانده نظامی «حزب الله» در اواخر ماه ژوئیه کلید خورد.

«تصویر اطلاعاتی متراکم»

به گزارش «فایننشال تایمز» دلیل این تحول و عملیات موفق اسرائیل در ترور فرماندهان «حزب الله» این است که اسرائیل به دنبال استقرار نیروهای «حزب الله» در سوریه از سال ۲۰۱۲ به منظور کمک به رژیم اسد برای سرکوب اعتراضات به «تصویر اطلاعاتی متراکم» درباره «حزب الله» دست پیدا کرده بود. به عبارت دیگر دست «حزب الله» در آن زمان برای اسرائیل رو شد یعنی اسرائیل به اطلاعات ارزشمندی درباره «هویت مسئول عملیات حزب و افرادی که ارتقای درجه می گرفتند و افراد فاسد و نیروهایی که سفر غیر موجه داشتند» دست پیدا کرد.

عکس آرشیوی از آموزش نظامی شبه نظامیان ایران در سوریه که در بین آنها نیروهای «حزب الله» لبنان نیز هستند (دیده بان حقوق بشر سوریه)

«حزب الله» می خواست تمام قد وارد جنگ ادامه دار در سوریه شود و به همین دلیل قواعد سفت و سخت عضو گیری نیرو را شل تر کرد و همین باعث شد تا «در معرض نفوذ و جاسوسی اسرائیل» قرار بگیرد چرا که «خبرچین های اسرائیل همه جا حضور داشتند و جاسوس های اسرائیل دنبال اعضای سابقی که احتمال داشت از «حزب الله» جدا شده باشند می گشتند».
رندا سلیم مدیر برنامه حل تعارض موسسه خاورمیانه در واشنگتن می گوید «گسترش حضور و نفوذ در سوریه باعث شد که ساز و کارهای نظارت داخلی «حزب الله» تضعیف شود و بستری برای نفوذ در سطح گسترده ایجاد گردد».

«دریایی از داده ها»

جنگ سوریه در کنار روند نفوذ «دریایی از داده ها» را در اختیار جاسوسان اسرائیل و الگوریتم های آن ها قرار داد که اکثر آنها به صورت علنی در دسترس بود، مثل «پوسترهای شهدا» که «حزب الله» از آنها به طور مرتب برای آگهی ترحیم نیروهایش در سوریه استفاده می کرد. آگهی های ترحیم حاوی اطلاعات دقیق از شهر محل تولد پیکارجو و محل کشته شدن و حلقه دوستانی که خبر را در رسانه های اجتماعی منتشر می کردند بودند. مراسم خاکسپاری علنی تر بودند و باعث شدند گاهی مقام های ارشد این گروه برای مدت کوتاه هم که شده از سایه بیرون بیایند.
این گزارش به نقل از یک مقام ارشد سابق لبنانی گفت «نفوذ به «حزب الله» توسط نهادهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا «بهای حمایت آنها از اسد بود». او توضیح داد «آنها باید خودشان را در سوریه آشکار می ساختند. این گروه مخفی اینجا بود که ناگزیر شد با سرویس اطلاعاتی فاسد سوریه یا سرویس های اطلاعاتی روسیه که به صورت منظم از سوی آمریکایی ها رصد می شوند در تماس باشد و اطلاعات رد و بدل کند».

پوستر "شهدا" که حزب الله آن را با نام و عکس کشته هایش در سوریه و تشییع جنازه آنها منتشر می کرد. این پوسترها منبع مهم اطلاعات هستند

یزید سابق محقق مرکز خاورمیانه بنیاد کارنگی در این باره گفت «نیروهای «حزب الله» از نیروهایی بسیار منظم و سختگیر به کسانی تبدیل شدند که اجازه ورود افراد بسیاری را (به این گروه) می دادند».
او افزود «از خود راضی بودن و تکبر و تغییر در نحوه عضوگیری آغاز ضعیف شدن آنها بود».

محاصره با فناوری های جاسوسی

تحول در جمع آوری اطلاعات به واسطه ماهواره های جاسوسی و پهپادهای پیشرفته و توانمندی های هک سایبری که گوشی های تلفن همراه را به دستگاه های شنود تبدیل می کرد به اسرائیل در روند نفوذ به «حزب الله» کمک کرد».
اسرائیل واحدی ویژه به نام «یگان ۹۹۰۰» راه اندازی کرد که الگوریتم هایی را طراحی می کند تا از طریق ترابایت ها تصاویر بصری کوچکترین تغییرات را پیدا کنند. آنها امید داشتند یک دریچه تهویه بالای تونل یا اضافه شدن ناگهانی سازه ای بتی را شناسایی کنند که نشانه ای از وجود پناهگاه است.
این گزارش توضیح داد «هنگامی که یک نیروی (حزب الله) شناسایی می شود سبک حرکت و رفت و آمد روزانه او به یک پایگاه داده گسترده اطلاعات وارد می شود. اطلاعات این نیرو از طریق دستگاه های مختلف مثل موبایل همسرش یا کیلومتر شمار خودروی هوشمندش یا موقعیت جغرافیایی اش جمع آوری می شوند».

هاشم صفی الدین فرمانده برجسته «حزب الله» در مراسم تشییع جنازه یکی از فرماندهان حزب الله که در ادلب سوریه کشته شد (فرانس پرس)

به گفته چندین مقام اسرائیلی این اطلاعات ممکن است از منابع متنوعی مانند پهپادهای در حال پرواز یا دوربین های مدار بسته ای که از کنار نیروهای «حزب الله» عبور می کند یا حتی صدایشان که توسط میکروفون کنترل از راه دور یک تلویزیون مدرن ضبط شده به دست آید.

یکی از مقامات اسرائیلی می گوید «هر گونه وقفه ایجاد شده در روال عادی زندگی افراد تحت رصد به هشداری برای افسران اطلاعاتی تبدیل می شود تا این اطلاعات را چک کنند. این فناوری به اسرائیل اجازه داد تا فرماندهان رده میانی جوخه های ضد تانک حزب الله متشکل از دو یا سه پیکارجو را شناسایی کنند. این جوخه های ضد تانک برای اسرائیل در مرزها دردسرساز شده بودند. اسرائیل همچنین در برهه ای از زمان برنامه زمانی فرماندهان را زیر نظر گرفت تا ببیند آیا آنها به دلیل انتظار وقوع یک حمله ناگهانی به میدان نبرد فراخوانده می شوند یا خیر».

شناسایی مکان نصر الله

دستگاه اطلاعاتی اسرائیل در ماه های اخیر تقریبا به فناوری دست یافته بود که دست کم به اسرائیل به صورت متناوب اجازه می داد مکان نصر الله را شناسایی کند. نصر الله همواره در تونل های زیر زمینی و مخفیگاه ها زندگی می کرد.
یکی از مقامات اسرائیل گفت که در روزهای بعد از هفتم اکتبر جنگنده های اسرائیلی دستور داشتند مکان حضور نصر الله را بمباران کنند. محل حضور او توسط اداره اطلاعات اسرائیل (امان) شناسایی شده بود. اما این حمله کنسل شد چرا که کاخ سفید از بنیامین نتانیاهو خواست این حمله را انجام ندهد.

محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)

اما به نظر می رسد که آمریکا روز جمعه گذشته دیگر به حمله به محل حضور نصر الله اعتراض نکرد. دستگاه اطلاعات اسرائیل بار دیگر مکان نصر الله را شناسایی کردند. او داشت به «مخفیگاه مرکز کنترل و فرماندهی» می رفت تا گویا در نشست فرماندهان ارشد حزب الله و یکی از فرماندهان سپاه شرکت کند که حمله تکان دهنده انجام شد.



مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
TT

مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

ولیعهد رؤیاهای پادشاه را به واقعیت تبدیل کرد و به شکلی آن را محقق ساخت که عربستان امروز را به چیزی متفاوت بدل کرده است

با فرا رسیدن هشتمین سالگرد بیعت شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، زمان اندکی درنگ می‌کند تا بر مرحله‌ای بی‌سابقه در تاریخ سعودی گواهی دهد. در روز ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ رمضان ۱۴۳۸ هـ)، فرمان پادشاه سلمان برای انتخاب شاهزاده محمد به این منصب صادر شد و در آن شب مبارک، سعودی‌ها با ولیعهد بیعت کردند.
این لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ سعودی بود که در آن، این رهبر استثنایی آشکار شد؛ شخصیتی که آرزوهای ملت خود را همراه با میراث و تاریخ پرافتخار، جایگاه جهانی و وزن تمدنی آن بر دوش گرفت.
سعودی‌ها از طریق بیعت، به ویژگی منحصربه‌فرد نظام سیاسی خود و اصالت اسلامی آن می‌نگرند و مشروعیت قانون اساسی کشور را که بر پذیرش و رضایت مردمی استوار است، تأیید می‌کنند؛ مشروعیتی که در عمق وجدان ملت و حاکمان سعودی ریشه دارد. این رابطه، بنیان مستحکم قرارداد اجتماعی سعودی را تثبیت می‌کند و درعین‌حال، دستاوردهای دولت مدرن خود و گام‌های استوار آن به‌سوی آینده را به یاد می‌آورند.
انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، سرآغاز مرحله‌ای جدید بود که در آن، نوسازی با بلندپروازی و برنامه‌ریزی جسورانه با تلاش خستگی‌ناپذیر درهم‌آمیخت. این تصمیم، صرفاً یک انتقال سیاسی نبود، بلکه پاسخی ضروری به نیاز رهبری‌ای بود که دیدگاهی متفاوت دارد، بر اراده استوار است و معتقد است که آینده ساخته می‌شود، نه اینکه صرفاً منتظر آن ماند.
شاهزاده محمد بن سلمان توانایی‌های استثنایی و مهارت‌های رهبری برجسته‌ای از خود نشان داد که او را به بهترین گزینه برای ولایت‌عهدی، دومین منصب مهم پس از پادشاه، تبدیل کرد؛ منصبی که نماد ثبات، استحکام پایه‌های سلطنت و تداوم سلسله حاکم است. او همچنین ریاست هیئت وزیران و شورای امور سیاسی و امنیتی را بر عهده دارد؛ شورایی که مسئول سیاست‌ها و راهبردهای امنیت ملی و سیاست داخلی و خارجی کشور است. علاوه بر این، او ریاست شورای امور اقتصادی و توسعه را نیز به عهده دارد که مسئول پرونده‌های اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای، ازجمله بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات است. بنابراین، او بر تدوین سیاست‌ها و راهبردهای تمام بخش‌های دولتی نظارت دارد و اجرای آن‌ها را پیگیری می‌کند.
فراموش نشدنی است که او معمار «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» است؛ کسی که اهداف آن را تعیین کرد و بر حسن اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های آن نظارت دارد.
تمامی این مسئولیت‌های اجرایی که پادشاه به ولیعهد سپرده بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ (ربیع‌الأول ۱۴۴۴ هـ) با انتصاب او به ریاست هیئت وزیران، به اوج خود رسید. این نخستین باری در ۶۰ سال گذشته بود که پادشاه، رئیس هیئت وزیران نبود. بررسی جزئیات حقوقی و تاریخی این فرمان سلطنتی ممکن است طولانی باشد، اما نکته مهم، اعتماد کامل و تفویض مطلق اختیارات از سوی پادشاه به ولیعهد برای اداره تمامی این مسئولیت‌ها و رسیدگی به حجم گسترده‌ای از پرونده‌ها است؛ موضوعی که در اندازه دستاوردهای محقق‌شده منعکس می‌شود.
ولیعهد، دیدگاه‌های پادشاه را به واقعیتی ملموس تبدیل کرده و به شیوه‌ای شگفت‌انگیز، سعودی امروز را به کشوری متفاوت بدل کرده است. بااین‌حال، این تغییر به‌عنوان انقطاع از مراحل پیشین نیست، بلکه تداوم آن‌ها محسوب می‌شود و ثبات در اصول و مبانی تأسیس دولت، اتکا بر میراث تاریخی و عمق تمدنی آن را نشان می‌دهد.

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

جامعیت چشم‌انداز

هنگامی که به اعلام چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی در آوریل ۲۰۱۶ (رجب ۱۴۳۷ هـ) نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود: آیا سعودی‌ها انتظار این همه دستاورد را داشتند؟ پاسخ مستقیم: خیر. بسیاری از ناظران و تحلیلگران در زمان اعلام این چشم‌انداز، تنها بر ابعاد اقتصادی آن تمرکز کردند و از این نکته غافل شدند که این چشم‌انداز، یک پروژه‌ نوسازی جامع و برنامه‌ای اصلاحی فراگیر در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزه‌هاست.
با گذشت زمان، ویژگی‌های این چشم‌انداز بیش از پیش آشکار شد و دستاوردهای امروز در تمامی سطوح، گواه این امر است. اگر تنها به بخشی از آنچه در یک سال اخیر تحقق یافته، نگاه کنیم، بزرگی این موفقیت‌ها را درک خواهیم کرد.
- سعودی رتبه اول جهانی را در شاخص اعتماد ادلمن ۲۰۲۴ (گزارش اعتماد) از نظر میزان اعتماد شهروندان به دولت خود کسب کرد.
- رتبه دوم جهانی در شاخص تحول فناوری شرکت‌ها.
- رتبه چهارم جهانی در شاخص توسعه دولت الکترونیک و خدمات دیجیتال سازمان ملل.
- نرخ بیکاری در میان سعودی‌ها در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ درصد کاهش یافت، که به سطح هدف‌گذاری‌شده در چشم‌انداز ۲۰۳۰ (۷ درصد) بسیار نزدیک است.
- درصد مالکیت مسکن در میان خانواده‌های سعودی به ۶۳.۷ درصد افزایش یافت، که در حال نزدیک شدن به هدف ۷۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰ است. این دو حوزه (اشتغال و مسکن) از جمله مهم‌ترین چالش‌های گذشته بودند.
- سعودی رتبه نخست رشد تعداد گردشگران بین‌المللی در میان کشورهای سازمان ملل را کسب کرد.
- سعودی در میان کشورهای گروه ۲۰ بالاترین نرخ رشد درآمدهای گردشگری را به ثبت رساند.
- برای اولین بار، میزبانی دو رویداد بین‌المللی بزرگ را به دست آورد: اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی ۲۰۳۴.
سعودی در کنار همه این‌ها، همچنان بهترین خدمات را به میلیون‌ها حاجی و زائر ارائه می‌دهد و با بیشترین تلاش ممکن از حرمین شریفین و زائران آن‌ها مراقبت می‌کند.
افزون بر این، دستاوردهای عظیم در زمینه‌های آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و خدمات شهری در سطح ملی، و رهبری در کمک‌های بشردوستانه و امدادرسانی جهانی را نیز نباید نادیده گرفت. همچنین، در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزش تحولات چشمگیری رخ داده که شمارش آن‌ها دشوار است.

چشم‌انداز سیاسی

اما اگر بخواهیم ابعاد سیاسی چشم‌انداز را که از آغاز حکومت ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ (۱۴۳۶ هـ) پایه‌گذاری شد، درک کنیم، می‌توان گفت که هدف این سیاست، قرار دادن سعودی در جایگاهی شایسته در صحنه بین‌المللی و تثبیت موقعیت آن به عنوان قدرتی دیپلماتیک با نفوذ جهانی است. این سیاست همچنین بر استفاده حداکثری از منابع و ظرفیت‌های کشور از طریق ایجاد شراکت‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی و متنوع‌سازی روابط بین‌المللی تأکید دارد.
شاهدی بر این موضوع، سفر ملک سلمان به آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۵ (ذی‌القعده ۱۴۳۶ هـ) است، جایی که شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار ملک سلمان با باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طرح شراکت راهبردی قرن بیست‌ویکم را ارائه کرد. این طرح به عنوان تکمیل‌کننده روابط موجود توصیف شد و ملک سلمان و اوباما از دستیاران خود خواستند که سازوکار اجرای این شراکت را طراحی کنند. توسعه این شراکت در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر، در دسامبر ۲۰۲۲ (جمادی‌الاول ۱۴۴۴ هـ)، ملک سلمان و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، توافقنامه شراکت راهبردی جامع میان سعودی و چین را امضا کردند.
علاوه بر این، سعودی روابط راهبردی خود با روسیه را نیز تقویت کرد و با همکاری نزدیک در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در ائتلاف اوپک پلاس ایفا نمود که به ثبات قیمت‌های جهانی نفت کمک شایانی کرد.
تمامی این اقدامات نشان می‌دهد که چشم‌انداز ۲۰۳۰ فراتر از یک برنامه اقتصادی است؛ این یک نقشه راه جامع برای نوسازی کشور و تثبیت جایگاه سعودی به عنوان یک قدرت جهانی در همه ابعاد است.

شراکت‌ها و میانجی‌گری‌ها

سعودی در سال‌های اخیر موفق شده است روابط خود را با قدرت‌های جهانی به شکل چشمگیری تقویت کند. این امر نتیجه رهبری هوشمندانه‌ای است که مسیر شراکت‌های استراتژیک قرن بیست‌ویکم را ترسیم و اجرا کرده است. این شراکت‌ها بر تقویت منافع مشترک با کشورهای تأثیرگذار استوار است و بر اساس درکی عمیق از نیازهای جهان امروز، تعادلی را برقرار کرده که به نفع همه طرف‌هااست.
در دنیای امروز، حفظ روابط استراتژیک مؤثر همزمان با آمریکا، روسیه و چین کار آسانی نیست. با این حال، سعودی موفق شده اصول و مسیر خود را حفظ کند و در عین حال، احترام و قدردانی نه‌تنها از سوی رهبران جهان، بلکه حتی از سوی ملت‌ها را نیز به دست آورد.
این شراکت‌های بزرگ و تفاهمات در زمینه‌های گوناگون، در حالی شکل گرفته که سعودی همواره بر استقلال تصمیم‌گیری و برابری در تعاملات تأکید داشته است. این امر از سوی تمامی کشورهایی که با سعودی تعامل دارند، کاملاً درک و پذیرفته شده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز این اصل را در سفر خود به ایالات متحده به‌روشنی بیان کرد. او در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید گفت:
«ما رابطه خود را با ایالات متحده، رابطه‌ای مفید برای جهان و منطقه خود می‌دانیم... امیدواریم که این رابطه همچنان ادامه یابد و به صلح جهانی کمک کند... کشور ما، به لطف خدا، نیازی به چیزی ندارد، اما برای ما مهم است که ثباتی برقرار باشد که به نفع مردم منطقه باشد.»
اگر به دستاوردهای سیاسی سعودی در چند سال گذشته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این کشور دارای یک چشم‌انداز سیاسی مستقل و پویااست. میانجی‌گری سعودی بین آمریکا و روسیه نمونه‌ای از این سیاست است.
در طول دهه‌های گذشته، سعودی همواره نقش یک میانجی صلح در جهان عرب و اسلام را ایفا کرده است. اما در سال‌های اخیر، این کشور تلاش‌های گسترده‌ای برای حل چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در تعامل با آمریکا، چین، کشورهای اروپایی، روسیه، اوکراین، ایران، هند و پاکستان انجام داده است. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، شخصاً این تلاش‌ها را هدایت کرده است.
امروز، نقش میانجی‌گری سعودی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و این کشور به بزرگ‌ترین «میانجی خیر» در جهان تبدیل شده است. سعودی نه‌تنها در پی پایان دادن به جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است، بلکه الگویی الهام‌بخش از یک کشور پیشرو را ارائه می‌دهد که هدفش استفاده از قرن بیست‌ویکم برای شکوفایی بشریت است، نه تکرار جنگ‌ها و رقابت‌های ویرانگر قرن بیستم.

شایستگی رهبری

دستاوردهای اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰، از جمله افزایش تأثیر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و افزایش بهره‌وری مالی کشور، به یک الگوی جهانی تبدیل شده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در هنگام امضای فرمان تأسیس صندوق سرمایه‌گذاری ملی آمریکا، به موفقیت‌های صندوق سرمایه‌گذاری عمومی سعودی اشاره کرد و آن را یک نمونه موفق جهانی دانست.
امروز، جهان به‌خوبی درک کرده است که قدرت سعودی دیگر فقط در نفت و سرمایه‌گذاری‌هایش خلاصه نمی‌شود. بلکه این کشور توانسته است با رهبری کارآمد و مدیریت هوشمندانه، اقتصاد خود را متحول کند و در بازه‌ای کوتاه، به دستاوردهایی برسد که بسیاری از کشورها طی دهه‌ها قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند.
نمونه‌ای از این موفقیت، میانجی‌گری سعودی بین دو قدرت بزرگ جهانی، آمریکا و روسیه، در «قصر الدرعیه» ریاض است؛ اتفاقی که هیچ‌کس تصور آن را نمی‌کرد.
یکی از دلایل اعتماد قدرت‌های جهانی به رهبری سعودی، درک عمیق این کشور از منافع، اولویت‌ها و تعاملات جهانی است. بی‌طرفی مسئولانه در مذاکرات صلح و سرمایه‌گذاری در روابط استراتژیک با قدرت‌های جهانی، باعث شده که سعودی به عنوان کشوری که صرفاً به دنبال منافع خود در خارج از مرزهایش نیست، بلکه به دنبال ایجاد ثبات و پیشرفت جهانی است، مورد احترام قرار گیرد.
امروز، سعودی‌ها در سالگرد بیعت با ولیعهد خود، محمد بن سلمان، نه‌تنها آرزوها و رویاهای خود را محقق‌شده می‌بینند، بلکه شاهد هستند که او با تلاش شبانه‌روزی، کشور را به جایگاه پیشرو جهانی رسانده است.
این آغاز مسیری جدید است، مسیری که در آن دستاوردهای بیشتری رقم خواهد خورد و سعودی را در صدر کشورهای پیشرو جهان قرار خواهد داد.