لبنان بر نقش بزرگ‌تر برّی برای حفظ کشور و پیش‌گیری از فتنه‌ آفرینی حساب باز کرده است

«حزب الله» برای سامان دادن به اوضاع خود برای برون رفت از « زلزله» ترور نصرا

بری در حال استقبال از فرستاده فرانسوی ژان ایو لودریان هفته گذشته در بیروت (AFP)
بری در حال استقبال از فرستاده فرانسوی ژان ایو لودریان هفته گذشته در بیروت (AFP)
TT

لبنان بر نقش بزرگ‌تر برّی برای حفظ کشور و پیش‌گیری از فتنه‌ آفرینی حساب باز کرده است

بری در حال استقبال از فرستاده فرانسوی ژان ایو لودریان هفته گذشته در بیروت (AFP)
بری در حال استقبال از فرستاده فرانسوی ژان ایو لودریان هفته گذشته در بیروت (AFP)

ترور حسن نصرالله، دبیرکل «حزب‌الله» توسط اسرائیل، لبنان را وارد مرحله‌ سیاسی پرتلاطم می‌کند. این ترور تأثیرات بزرگی خواهد داشت که از خود حزب شروع می‌شود، زیرا برای خروج از «زلزله»‌ای که به آن دچار شده، نیازمند مدیریت شوک و تمرکز بر بازسازی رهبری سیاسی و نظامی خود است تا خلأیی که با ترور دبیرکل به وجود آمده را پر کند و از نقص‌های امنیتی که به اسرائیل اجازه پیگیری و ترور رهبران برجسته‌اش را داده، جلوگیری کند؛ به ویژه با افزایش نگرانی‌ها از ادامه این اقدامات.
حزب‌الله اکنون در مرحله انتقالی قرار دارد و شیخ نعیم قاسم، معاون نصرالله، به طور موقت جانشینی او را بر عهده گرفته است تا زمانی که شرایط سیاسی و امنیتی اجازه دهد یک دبیرکل جدید با مشورت با رهبر ایران، علی خامنه‌ای، انتخاب شود. این برای پر کردن بخشی از خلأ ناشی از ترور نصرالله است، کسی که نیمی از عمر خود را در رهبری حزب‌الله سپری کرده و به دلیل هاله و کاریزمای خاصی که داشت، باعث حمایت گسترده‌ای از حزب در بین پایگاه اجتماعی آن و محور مقاومت در منطقه شده است.

تصاویری از نصرالله بر روی یکی از ساختمان‌های ضاحیه جنوبی بیروت (EPA)

چالش‌های بزرگ

نصرالله، چه در میان حامیان و چه در میان مخالفانش، به عنوان یک بازیگر مهم در معادلات داخلی و بین‌المللی شناخته شده بود. این موضوع چالشی بزرگ برای جانشین او به شمار می‌آید، چرا که پر کردن این خلأ به سادگی با جایگزینی او ممکن نیست. جانشین نصرالله به یک دوره زمانی نیاز دارد تا موقعیت حزب‌الله را در همه سطوح بازسازی کند، هرچند در داخل حزب، به دلیل نبود جناح‌ها و نبردهای قدرت، اختلافات حزبی به چشم نمی‌خورد.
بنابراین، به گفته یکی از منابع برجسته «دوگانه شیعی» به روزنامه «الشرق الأوسط»، قضاوت درباره جانشین نصرالله در حال حاضر و مقایسه او با نصرالله از نظر تأثیرگذاری سیاسی و کاریزما ناعادلانه است. چه با نصرالله موافق باشیم و چه مخالف، باید به جانشین او فرصت داده شود تا بر اساس عملکردش مورد ارزیابی قرار گیرد. هرچند این به معنای کم‌اهمیت جلوه دادن خلأیی که نصرالله به دلیل تجربیات و مهارت‌های خود در طول بیش از سه دهه رهبری حزب به وجود آورده، نیست.

تقابل در نقطه میانه راه

حزب‌الله به شدت نیازمند بازسازی صفوف خود و نظم بخشیدن به وضعیت داخلی‌اش است تا بتواند از شوک ترور نصرالله عبور کند و نقش خود را در معادلات داخلی لبنان و محور مقاومت حفظ نماید. اختلاف حزب‌الله با جریان‌های مخالفش نباید از سوی این جریان‌ها به عنوان فرصتی برای انتقام‌جویی یا تسویه‌حساب تلقی شود، بلکه باید به سمت گفت‌وگو و تعامل حرکت کرد تا با انتخاب رئیس‌جمهورى و حمایت از دولت نجات لبنان از بحران‌ها ممکن شود. به‌ویژه در شرایط فعلی، باید از نخست‌وزیر نجیب میقاتی حمایت کرد تا برای برقراری آتش‌بس و پایان دادن به تجاوزات اسرائیل، که باعث تخریب روستاها، کشتار غیرنظامیان و آوارگی مردم شده، تلاش کند.
منبع مذکور تأکید می‌کند که جایی برای انتقام‌جویی از حزب‌الله به‌ معنای سیاسی آن وجود ندارد و به تماس مثبت سامی الجمیل، رهبر حزب «الکتائب»، با نبیه بری، رئیس مجلس نمایندگان لبنان، اشاره می‌کند و امیدوار است که سمیر جعجع، رئیس حزب «القوات اللبنانیة» نیز از او پیروی کند. زیرا در شرایط حمله اسرائیل به لبنان، نیاز است که به‌خاطر منافع ملی و حفظ استحکام داخلی، از اختلافات سیاسی فراتر برویم. این منبع همچنین از رفتار مثبت لبنانی‌ها در استقبال از آوارگان اظهار رضایت می‌کند.

نقش برجسته‌تر برای بِرّی

تا زمانی که حزب‌الله موفق به بازسازی وضعیت خود با مشورت ایران شود، نقش نبیه بری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. او دیگر فقط به نمایندگی از نصرالله برای مذاکره با آموس هوکستین، واسطه آمریکایی برای آرام‌سازی وضعیت جنوب لبنان، محدود نخواهد شد، بلکه وظیفه ایجاد شرایط مناسب برای انتخاب رئیس‌جمهورى را نیز بر عهده خواهد داشت. این وظایف بری می‌تواند به پر کردن خلأیی که با ترور نصرالله به وجود آمده کمک کند تا حزب‌الله دوباره به وضعیت سیاسی و نقش خود بازگردد، هرچند رهبری جدید حزب‌الله که در حال شکل‌گیری است، ممکن است به سادگی نتواند نقش کامل خود را در هدایت بازوهای محور مقاومت در منطقه بازپس گیرد.
نقش بری افزایش خواهد یافت، نه فقط به‌عنوان یک واقعیت، بلکه به این دلیل که بدون او امکان رسیدن به توافق برای انتخاب رئیس‌جمهورى وجود ندارد. او از آنجا که توانایی برقراری تعامل مثبت با بیشتر جریان‌های سیاسی، حتی برخی از مخالفان، را دارد، می‌تواند نقش کلیدی در یافتن نقاط مشترک برای خروج از بن‌بست انتخاب رئیس‌جمهورى ایفا کند.

عکس آرشیوی که نشان می‌دهد نصرالله در حال دست دادن با نماینده جورج عدوان (نیروهای لبنانی) در یکی از جلسات گفت‌وگوی لبنانی در سال ۲۰۰۶ به ریاست نبیه بری است (AFP)

حزب‌الله باید برای سامان دادن اوضاع خود، همزمان با مشورت با رهبری ایران اقدام کند، که تاکنون نقش آن به ارائه حمایت معنوی از حزب‌الله در پیام تسلیت به نصرالله محدود شده و به نظر می‌رسد تصمیم‌گیری‌های میدانی را به سپاه پاسداران واگذار کرده است. با این حال، منابع شیعه که نمی‌خواهند نامشان فاش شود، از تهران انتقاد دارند که همچنان به مذاکرات غیرمستقیم با دولت جو بایدن ادامه می‌دهد و از درگیری با آمریکا خودداری می‌کند تا فرصتی را که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، برای ایجاد اختلاف میان تهران و واشنگتن جستجو می‌کند، از دست ندهد. آمریکا نیز در ترور نصرالله توسط اسرائیل مخالفتی نشان نداده و نتانیاهو آن را برای تغییر توازن قوا در خاورمیانه ضروری دانسته است.

تماس‌ها برای جلوگیری از فتنه‌ها

نبیه بری پیشگام تماس‌ها برای حفظ امنیت و تقویت ثبات داخلی است و تلاش می‌کند راه را بر کسانی که قصد ایجاد شورش و فتنه‌های پراکنده دارند، ببندد. این در حالی است که اکثریت پناهندگان با استقبال گرم و تحمل بالا از سوی میزبانان خود، از جمله جمعیت‌ها و افراد از طوایف مختلف، مواجه شده‌اند. «الشرق الأوسط» مطلع شده است که بری همچنان با اکثریت نیروهای سیاسی در تماس است و قدردان نقش ولید جنبلاط، رهبر پیشین حزب سوسیالیست ترقی‌خواه، بوده و در تقویت حضور امنیتی در بیروت بزرگ برای جلوگیری از هرگونه برخورد بین پناهندگان و میزبانان نقش داشته است. وی همچنین با فرمانده ارتش، ژنرال جوزف عون و رئیس نیروهای امنیت داخلی، ژنرال عماد عثمان، در تماس بوده است.

شیخ نعیم قاسم به‌طور موقت رهبری حزب‌الله را بر عهده گرفته است (Reuters)

بری به «الشرق الأوسط» گفت، اسرائیل عامل شکست تلاش‌های بین‌المللی برای دستیابی به آتش‌بس است و افزود که این کشور به تجاوزات خود ادامه می‌دهد و همچنان غیرنظامیان و امدادگران را هدف قرار می‌دهد تا جنوب را از ساکنانش خالی کند و روستاها را ویران سازد.

تلاش‌ها برای آتش‌بس

بری تأکید کرد که دولت لبنان وظایف خود را انجام می‌دهد و افزود: «ما موضع خود را درباره دستیابی به آتش‌بس اعلام کرده‌ایم و مسئولیت اکنون بر عهده جامعه بین‌المللی است که باید امروز، نه فردا، اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا به تجاوزاتش پایان دهد و قطعنامه 1701 را اجرا کند. نباید به اسرائیل اجازه داد جنوب لبنان را به منطقه‌ای سوخته تبدیل کند که زندگی در آن دشوار باشد.»
او همچنین از مواضع سامی الجمیل، رهبر حزب «الکتائب»، و جبران باسیل، رهبر «جریان ملی آزاد» ابراز رضایت کرد و گفت: «اکنون وقت آن است که همه با هم متحد شویم و با تجاوز اسرائیل با موضعی یکپارچه مقابله کنیم. این قوی‌ترین سلاحی است که داریم تا مانع از دستیابی دشمن به اهدافش شویم، زیرا این تجاوز نه تنها طایفه‌ای خاص، بلکه تمام لبنان و وحدت آن را تهدید می‌کند. ما باید مسئولانه عمل کنیم و از حساسیت‌های سیاسی که به تحکیم ثبات کشورمان کمکی نمی‌کند، فراتر رویم. ما گزینه‌ای جز فشار برای توقف این تجاوز نداریم که هر لحظه گسترش می‌یابد و نیازمند دخالت فوری بین‌المللی برای اجرای قطعنامه 1701 است. ما نخستین کسانی بودیم که از درخواست آمریکا و فرانسه برای آتش‌بس حمایت کردیم، اما نتانیاهو اراده بین‌المللی را با امتناع از رعایت آن نادیده گرفت.»



مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
TT

مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

ولیعهد رؤیاهای پادشاه را به واقعیت تبدیل کرد و به شکلی آن را محقق ساخت که عربستان امروز را به چیزی متفاوت بدل کرده است

با فرا رسیدن هشتمین سالگرد بیعت شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، زمان اندکی درنگ می‌کند تا بر مرحله‌ای بی‌سابقه در تاریخ سعودی گواهی دهد. در روز ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ رمضان ۱۴۳۸ هـ)، فرمان پادشاه سلمان برای انتخاب شاهزاده محمد به این منصب صادر شد و در آن شب مبارک، سعودی‌ها با ولیعهد بیعت کردند.
این لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ سعودی بود که در آن، این رهبر استثنایی آشکار شد؛ شخصیتی که آرزوهای ملت خود را همراه با میراث و تاریخ پرافتخار، جایگاه جهانی و وزن تمدنی آن بر دوش گرفت.
سعودی‌ها از طریق بیعت، به ویژگی منحصربه‌فرد نظام سیاسی خود و اصالت اسلامی آن می‌نگرند و مشروعیت قانون اساسی کشور را که بر پذیرش و رضایت مردمی استوار است، تأیید می‌کنند؛ مشروعیتی که در عمق وجدان ملت و حاکمان سعودی ریشه دارد. این رابطه، بنیان مستحکم قرارداد اجتماعی سعودی را تثبیت می‌کند و درعین‌حال، دستاوردهای دولت مدرن خود و گام‌های استوار آن به‌سوی آینده را به یاد می‌آورند.
انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، سرآغاز مرحله‌ای جدید بود که در آن، نوسازی با بلندپروازی و برنامه‌ریزی جسورانه با تلاش خستگی‌ناپذیر درهم‌آمیخت. این تصمیم، صرفاً یک انتقال سیاسی نبود، بلکه پاسخی ضروری به نیاز رهبری‌ای بود که دیدگاهی متفاوت دارد، بر اراده استوار است و معتقد است که آینده ساخته می‌شود، نه اینکه صرفاً منتظر آن ماند.
شاهزاده محمد بن سلمان توانایی‌های استثنایی و مهارت‌های رهبری برجسته‌ای از خود نشان داد که او را به بهترین گزینه برای ولایت‌عهدی، دومین منصب مهم پس از پادشاه، تبدیل کرد؛ منصبی که نماد ثبات، استحکام پایه‌های سلطنت و تداوم سلسله حاکم است. او همچنین ریاست هیئت وزیران و شورای امور سیاسی و امنیتی را بر عهده دارد؛ شورایی که مسئول سیاست‌ها و راهبردهای امنیت ملی و سیاست داخلی و خارجی کشور است. علاوه بر این، او ریاست شورای امور اقتصادی و توسعه را نیز به عهده دارد که مسئول پرونده‌های اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای، ازجمله بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات است. بنابراین، او بر تدوین سیاست‌ها و راهبردهای تمام بخش‌های دولتی نظارت دارد و اجرای آن‌ها را پیگیری می‌کند.
فراموش نشدنی است که او معمار «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» است؛ کسی که اهداف آن را تعیین کرد و بر حسن اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های آن نظارت دارد.
تمامی این مسئولیت‌های اجرایی که پادشاه به ولیعهد سپرده بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ (ربیع‌الأول ۱۴۴۴ هـ) با انتصاب او به ریاست هیئت وزیران، به اوج خود رسید. این نخستین باری در ۶۰ سال گذشته بود که پادشاه، رئیس هیئت وزیران نبود. بررسی جزئیات حقوقی و تاریخی این فرمان سلطنتی ممکن است طولانی باشد، اما نکته مهم، اعتماد کامل و تفویض مطلق اختیارات از سوی پادشاه به ولیعهد برای اداره تمامی این مسئولیت‌ها و رسیدگی به حجم گسترده‌ای از پرونده‌ها است؛ موضوعی که در اندازه دستاوردهای محقق‌شده منعکس می‌شود.
ولیعهد، دیدگاه‌های پادشاه را به واقعیتی ملموس تبدیل کرده و به شیوه‌ای شگفت‌انگیز، سعودی امروز را به کشوری متفاوت بدل کرده است. بااین‌حال، این تغییر به‌عنوان انقطاع از مراحل پیشین نیست، بلکه تداوم آن‌ها محسوب می‌شود و ثبات در اصول و مبانی تأسیس دولت، اتکا بر میراث تاریخی و عمق تمدنی آن را نشان می‌دهد.

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

جامعیت چشم‌انداز

هنگامی که به اعلام چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی در آوریل ۲۰۱۶ (رجب ۱۴۳۷ هـ) نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود: آیا سعودی‌ها انتظار این همه دستاورد را داشتند؟ پاسخ مستقیم: خیر. بسیاری از ناظران و تحلیلگران در زمان اعلام این چشم‌انداز، تنها بر ابعاد اقتصادی آن تمرکز کردند و از این نکته غافل شدند که این چشم‌انداز، یک پروژه‌ نوسازی جامع و برنامه‌ای اصلاحی فراگیر در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزه‌هاست.
با گذشت زمان، ویژگی‌های این چشم‌انداز بیش از پیش آشکار شد و دستاوردهای امروز در تمامی سطوح، گواه این امر است. اگر تنها به بخشی از آنچه در یک سال اخیر تحقق یافته، نگاه کنیم، بزرگی این موفقیت‌ها را درک خواهیم کرد.
- سعودی رتبه اول جهانی را در شاخص اعتماد ادلمن ۲۰۲۴ (گزارش اعتماد) از نظر میزان اعتماد شهروندان به دولت خود کسب کرد.
- رتبه دوم جهانی در شاخص تحول فناوری شرکت‌ها.
- رتبه چهارم جهانی در شاخص توسعه دولت الکترونیک و خدمات دیجیتال سازمان ملل.
- نرخ بیکاری در میان سعودی‌ها در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ درصد کاهش یافت، که به سطح هدف‌گذاری‌شده در چشم‌انداز ۲۰۳۰ (۷ درصد) بسیار نزدیک است.
- درصد مالکیت مسکن در میان خانواده‌های سعودی به ۶۳.۷ درصد افزایش یافت، که در حال نزدیک شدن به هدف ۷۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰ است. این دو حوزه (اشتغال و مسکن) از جمله مهم‌ترین چالش‌های گذشته بودند.
- سعودی رتبه نخست رشد تعداد گردشگران بین‌المللی در میان کشورهای سازمان ملل را کسب کرد.
- سعودی در میان کشورهای گروه ۲۰ بالاترین نرخ رشد درآمدهای گردشگری را به ثبت رساند.
- برای اولین بار، میزبانی دو رویداد بین‌المللی بزرگ را به دست آورد: اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی ۲۰۳۴.
سعودی در کنار همه این‌ها، همچنان بهترین خدمات را به میلیون‌ها حاجی و زائر ارائه می‌دهد و با بیشترین تلاش ممکن از حرمین شریفین و زائران آن‌ها مراقبت می‌کند.
افزون بر این، دستاوردهای عظیم در زمینه‌های آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و خدمات شهری در سطح ملی، و رهبری در کمک‌های بشردوستانه و امدادرسانی جهانی را نیز نباید نادیده گرفت. همچنین، در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزش تحولات چشمگیری رخ داده که شمارش آن‌ها دشوار است.

چشم‌انداز سیاسی

اما اگر بخواهیم ابعاد سیاسی چشم‌انداز را که از آغاز حکومت ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ (۱۴۳۶ هـ) پایه‌گذاری شد، درک کنیم، می‌توان گفت که هدف این سیاست، قرار دادن سعودی در جایگاهی شایسته در صحنه بین‌المللی و تثبیت موقعیت آن به عنوان قدرتی دیپلماتیک با نفوذ جهانی است. این سیاست همچنین بر استفاده حداکثری از منابع و ظرفیت‌های کشور از طریق ایجاد شراکت‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی و متنوع‌سازی روابط بین‌المللی تأکید دارد.
شاهدی بر این موضوع، سفر ملک سلمان به آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۵ (ذی‌القعده ۱۴۳۶ هـ) است، جایی که شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار ملک سلمان با باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طرح شراکت راهبردی قرن بیست‌ویکم را ارائه کرد. این طرح به عنوان تکمیل‌کننده روابط موجود توصیف شد و ملک سلمان و اوباما از دستیاران خود خواستند که سازوکار اجرای این شراکت را طراحی کنند. توسعه این شراکت در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر، در دسامبر ۲۰۲۲ (جمادی‌الاول ۱۴۴۴ هـ)، ملک سلمان و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، توافقنامه شراکت راهبردی جامع میان سعودی و چین را امضا کردند.
علاوه بر این، سعودی روابط راهبردی خود با روسیه را نیز تقویت کرد و با همکاری نزدیک در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در ائتلاف اوپک پلاس ایفا نمود که به ثبات قیمت‌های جهانی نفت کمک شایانی کرد.
تمامی این اقدامات نشان می‌دهد که چشم‌انداز ۲۰۳۰ فراتر از یک برنامه اقتصادی است؛ این یک نقشه راه جامع برای نوسازی کشور و تثبیت جایگاه سعودی به عنوان یک قدرت جهانی در همه ابعاد است.

شراکت‌ها و میانجی‌گری‌ها

سعودی در سال‌های اخیر موفق شده است روابط خود را با قدرت‌های جهانی به شکل چشمگیری تقویت کند. این امر نتیجه رهبری هوشمندانه‌ای است که مسیر شراکت‌های استراتژیک قرن بیست‌ویکم را ترسیم و اجرا کرده است. این شراکت‌ها بر تقویت منافع مشترک با کشورهای تأثیرگذار استوار است و بر اساس درکی عمیق از نیازهای جهان امروز، تعادلی را برقرار کرده که به نفع همه طرف‌هااست.
در دنیای امروز، حفظ روابط استراتژیک مؤثر همزمان با آمریکا، روسیه و چین کار آسانی نیست. با این حال، سعودی موفق شده اصول و مسیر خود را حفظ کند و در عین حال، احترام و قدردانی نه‌تنها از سوی رهبران جهان، بلکه حتی از سوی ملت‌ها را نیز به دست آورد.
این شراکت‌های بزرگ و تفاهمات در زمینه‌های گوناگون، در حالی شکل گرفته که سعودی همواره بر استقلال تصمیم‌گیری و برابری در تعاملات تأکید داشته است. این امر از سوی تمامی کشورهایی که با سعودی تعامل دارند، کاملاً درک و پذیرفته شده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز این اصل را در سفر خود به ایالات متحده به‌روشنی بیان کرد. او در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید گفت:
«ما رابطه خود را با ایالات متحده، رابطه‌ای مفید برای جهان و منطقه خود می‌دانیم... امیدواریم که این رابطه همچنان ادامه یابد و به صلح جهانی کمک کند... کشور ما، به لطف خدا، نیازی به چیزی ندارد، اما برای ما مهم است که ثباتی برقرار باشد که به نفع مردم منطقه باشد.»
اگر به دستاوردهای سیاسی سعودی در چند سال گذشته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این کشور دارای یک چشم‌انداز سیاسی مستقل و پویااست. میانجی‌گری سعودی بین آمریکا و روسیه نمونه‌ای از این سیاست است.
در طول دهه‌های گذشته، سعودی همواره نقش یک میانجی صلح در جهان عرب و اسلام را ایفا کرده است. اما در سال‌های اخیر، این کشور تلاش‌های گسترده‌ای برای حل چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در تعامل با آمریکا، چین، کشورهای اروپایی، روسیه، اوکراین، ایران، هند و پاکستان انجام داده است. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، شخصاً این تلاش‌ها را هدایت کرده است.
امروز، نقش میانجی‌گری سعودی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و این کشور به بزرگ‌ترین «میانجی خیر» در جهان تبدیل شده است. سعودی نه‌تنها در پی پایان دادن به جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است، بلکه الگویی الهام‌بخش از یک کشور پیشرو را ارائه می‌دهد که هدفش استفاده از قرن بیست‌ویکم برای شکوفایی بشریت است، نه تکرار جنگ‌ها و رقابت‌های ویرانگر قرن بیستم.

شایستگی رهبری

دستاوردهای اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰، از جمله افزایش تأثیر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و افزایش بهره‌وری مالی کشور، به یک الگوی جهانی تبدیل شده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در هنگام امضای فرمان تأسیس صندوق سرمایه‌گذاری ملی آمریکا، به موفقیت‌های صندوق سرمایه‌گذاری عمومی سعودی اشاره کرد و آن را یک نمونه موفق جهانی دانست.
امروز، جهان به‌خوبی درک کرده است که قدرت سعودی دیگر فقط در نفت و سرمایه‌گذاری‌هایش خلاصه نمی‌شود. بلکه این کشور توانسته است با رهبری کارآمد و مدیریت هوشمندانه، اقتصاد خود را متحول کند و در بازه‌ای کوتاه، به دستاوردهایی برسد که بسیاری از کشورها طی دهه‌ها قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند.
نمونه‌ای از این موفقیت، میانجی‌گری سعودی بین دو قدرت بزرگ جهانی، آمریکا و روسیه، در «قصر الدرعیه» ریاض است؛ اتفاقی که هیچ‌کس تصور آن را نمی‌کرد.
یکی از دلایل اعتماد قدرت‌های جهانی به رهبری سعودی، درک عمیق این کشور از منافع، اولویت‌ها و تعاملات جهانی است. بی‌طرفی مسئولانه در مذاکرات صلح و سرمایه‌گذاری در روابط استراتژیک با قدرت‌های جهانی، باعث شده که سعودی به عنوان کشوری که صرفاً به دنبال منافع خود در خارج از مرزهایش نیست، بلکه به دنبال ایجاد ثبات و پیشرفت جهانی است، مورد احترام قرار گیرد.
امروز، سعودی‌ها در سالگرد بیعت با ولیعهد خود، محمد بن سلمان، نه‌تنها آرزوها و رویاهای خود را محقق‌شده می‌بینند، بلکه شاهد هستند که او با تلاش شبانه‌روزی، کشور را به جایگاه پیشرو جهانی رسانده است.
این آغاز مسیری جدید است، مسیری که در آن دستاوردهای بیشتری رقم خواهد خورد و سعودی را در صدر کشورهای پیشرو جهان قرار خواهد داد.