منابع آگاه فلسطینی به «الشرق الأوسط» گفتند که ترور یحیی السنوار، رهبر جنبش «حماس»، «سختترین ضربه» به این جنبش از زمان تأسیس آن بوده است. با وجود ترور چندین نفر از بنیانگذاران این جنبش، این منابع تأکید کردند که این ترور یک «جای خالی که بهسختی پر میشود» ایجاد کرده است. آنها پیشبینی میکنند که این ترور تأثیرات بزرگی بر وضعیت فعلی نوار غزه و سرنوشت خود حماس داشته باشد و ممکن است به درگیری گستردهتر منطقهای میان ایران و اسرائیل منجر شود.
- السنوار تنها یک رهبر عادی برای «حماس» نبود. او بهویژه پس از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» در ۷ اکتبر سال گذشته، به برجستهترین نماد تاریخ این جنبش تبدیل شد. السنوار «معمار طوفان» بود؛ مردی که طولانیترین عملیات فریب اسرائیل را طراحی کرد و باعث ضربه به اعتبار این کشور و فاش شدن یکی از بزرگترین شکستهای اطلاعاتی آن شد.
- السنوار فرماندهای بود که نفوذ بلامنازعی در میان نیروهای «کتائب القسام» داشت. این نیروها در نبردهایی در غزه شرکت دارند که در میان خرابیهای این منطقه تاکنون بیش از چهل هزار کشته بر جای گذاشته است.
- السنوار همچنین نماد تقویت اتحاد با ایران بود. این اتحاد به کمک توافقهایی شکل گرفت که بر اساس آن ایران تأمین مالی، تسلیحات و تخصصهای نظامی را به حماس ارائه کرد
- در دوره رهبری السنوار، حماس تغییرات چشمگیری نسبت به دوران رهبران قبلی داشت. در این دوره، تصمیمات سیاسی و نظامی در دستان یک نفر قرار گرفت و او از حمایت گستردهای در میان مردم غزه برخوردار بود.
- اعضای حماس به السنوار بهعنوان یک رهبر کاریزماتیک نگاه میکردند که دارای ویژگیهای رهبری بود و درگیر رقابتهای داخلی بر سر قدرت یا جایگاه نبود.
- ترور السنوار یک پیروزی بزرگ برای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، محسوب میشود. او پیش از این وعده داده بود که همه افراد مرتبط با «طوفان الاقصی» را تعقیب خواهد کرد. با این ترور، نتانیاهو این موفقیت را به فهرست دستاوردهایش اضافه میکند، شبیه به ترور حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان.
- این ترور - حتی اگر بهطور تصادفی رخ داده باشد - نشان داد که موضوع گروگانهای حماس دیگر برای دولت اسرائیل اهمیت زیادی ندارد و گروگانها به عنوان اهرم فشاری بر تصمیمات این کشور تأثیر چندانی ندارند.
منابع تأکید کردند:
- حماس دارای سلسلهمراتب رهبری است که احتمال ترور رهبرانش را در نظر میگیرد، اما در حال حاضر کسی با ویژگیهای السنوار در جنبش وجود ندارد. بهویژه پس از ترور اکثر اعضای حلقهای که مسئولیت تعیین زمان «طوفان» را بر عهده داشتند.
- برخلاف حزبالله که توانایی ارتباط با ایران و دریافت کمکهای مختلف را دارد، حماس در یک منطقه محاصرهشده قرار دارد و امکان دریافت کمک فوری یا نجات آن بهسختی فراهم میشود.
- در حالی که ترور السنوار به معنای پایان حماس نیست، غیبت او قطعاً این جنبش را تضعیف خواهد کرد. تصمیمگیری در حماس بدون حضور او سختتر و کندتر خواهد شد، بهویژه در هماهنگی میان رهبری سیاسی و شاخه نظامی «القسام».
- ترور السنوار سؤالاتی را در مورد ادامه جنگ در غزه و سرنوشت گروگانها به وجود آورده است. ممکن است این ترور موجی از عملیات انتحاری را به همراه داشته باشد.
- پس از ترور السنوار، بسیار دشوار خواهد بود که رهبر بعدی حماس بتواند به آتشبس رضایت دهد، بهویژه اگر توافق در سایه حملات سنگین اسرائیل و از دست دادن رهبران ارشد حماس، مانند اسماعیل هنیه که در تهران ترور شد، شکل گیرد.
- این ترور در زمانی رخ داده که منطقه در وضعیت بسیار حساسی قرار دارد و اسرائیل آماده حمله به ایران است. این شرایط احتمال شعلهور شدن جبهههای مختلف در منطقه را افزایش میدهد. پیشبینی تأثیر غیبت السنوار بر وضعیت داخلی اسرائیل دشوار است. این احتمال وجود دارد که بحث درباره سرنوشت گروگانها دوباره در اولویت قرار گیرد، بهویژه اگر باور عمومی به این نتیجه برسد که زمان پذیرش آتشبس فرا رسیده است.