وزیر خارجه عراق: به تهران تأکید کردیم که پرونده گروه‌ها مسئله داخلی است

او در مصاحبه‌ای با «الشرق الاوسط» گفت، عراق منتظر آغاز فرایند سیاسی در سوریه است… و از «داعش» نگران است.

وزیر خارجه عراق فؤاد حسین (الشرق الأوسط)
وزیر خارجه عراق فؤاد حسین (الشرق الأوسط)
TT

وزیر خارجه عراق: به تهران تأکید کردیم که پرونده گروه‌ها مسئله داخلی است

وزیر خارجه عراق فؤاد حسین (الشرق الأوسط)
وزیر خارجه عراق فؤاد حسین (الشرق الأوسط)

«چگونه بغداد را از آتش محافظت کنیم؟» وزیر خارجه عراق فؤاد حسین این جمله را تکرار می‌کرد، هر شب سال ۲۰۲۴ که بر کشورش گذشت، به یاد می‌آورد، او را یک ساعت پس از اعلام آتش‌بس بین اسرائیل و «حماس» در ۱۵ ژانویه ۲۰۲۵، در محل اقامتش در لندن ملاقات کردیم.
وزیر دیپلماسی می‌گوید عراق از جنگ نجات یافت، اما همچنان با خطر شعله‌ور شدن آن مواجه است. او همچنین می‌گوید «جهان اکنون به ما به شکل متفاوتی نگاه می‌کند»، اما «عراقی‌ها مشکلات خود را با گروه‌های مسلح دارند و هیچ‌کس جز خودشان آن را حل نمی‌کند»، حتی اگر ایران با آنها اختلاف داشته باشد یا رئیس‌جمهوری آمریکایی که به بغداد و تهران علاقه‌ای ندارد به قدرت بازگردد.
اخبار مربوط به مفاد توافق آتش‌بس در غزه جریان داشت. فؤاد حسین می‌پرسد: «چگونه به این لحظه رسیدیم؟ خیلی دیر شد با هزینه خونین بسیار»، و بدون پنهان کردن خوش‌بینی، به آنچه او به عنوان «پیشگویی عراقی» از اکتبر ۲۰۲۳ توصیف کرد، باز می‌گردد: «هر جنگی جنگ دیگری به وجود می‌آورد و جنگ‌های بیشتری در پیش است».
در این زمان، زمانی که لبنان وارد دوره جدیدی می‌شود و سوریه پس از بشار اسد مرحله انتقالی را می‌گذراند، بغداد در لندن توافق گسترده‌ای را رقم می‌زند که بسیاری آن را با بار سیاسی بیشتر از مواضع رسمی تفسیر کردند، مگر وزیر حسین که می‌گوید: «بله... توافق تاریخی، اما نه برای آمادگی برای آمدن ترامپ».

چارچوب بریتانیایی در عراق
در ۱۵ ژانویه، بغداد بسته سرمایه‌گذاری بریتانیایی به ارزش ۱۲.۳ میلیارد پوند اعلام کرد. معامله‌ای بی‌سابقه که وزیر حسین آن را بازتاب «تاریخ طولانی رابطه بین دو کشور» می‌داند.
یک معامله دفاعی بین دو کشور وجود دارد. بیانیه مشترک می‌گوید این معامله «مقدمه‌ای برای توافق امنیتی آینده» است. وزیر عراقی اظهار نظر می‌کند: «به جای توافقات جمعی با کشورهای ائتلاف بین‌المللی برای مبارزه با (داعش)، ما پیشنهاد دستیابی به تفاهمات امنیتی جداگانه با بسیاری از کشورها را دادیم. ما مذاکراتی را با فرانسه و آلمان آغاز کردیم و اکنون با بریتانیا برای رسیدن به تفاهماتی در مورد چگونگی برخورد در حوزه امنیتی در حال مذاکره هستیم».
او ادامه می‌دهد: «در عراق دو نوع نیروی بریتانیایی وجود دارد: یکی در ائتلاف بین‌المللی و دیگری بخشی از ناتو است. بنابراین ما نیاز به بحث در مورد چگونگی برخورد با این وضعیت از جنبه‌های امنیتی و نظامی داریم».
از وزیر حسین پرسیدیم که این سخنان در مقایسه با لحظه حساس در خاورمیانه چه معنایی دارد، جایی که بسیاری می‌گویند عراق ممکن است در معرض تحریم‌ها یا هدف قرار گیرد و اینکه آیا حضور قابل‌توجه در لندن یک حرکت پیشگیرانه برای بادهای آینده است؟
وزیر حسین می‌گوید: «هدف ترتیب دادن امور پیش از رسیدن رئیس‌جمهورى ترامپ به کاخ سفید نیست. تمام مسائل مطرح شده به سیاست عراق، وضعیت عراق و روابط دوجانبه بین عراق و کشورهای تأثیرگذار مربوط می‌شود».
فؤاد حسین از نیویورک به لندن رسید، جایی که عراق ریاست گروه کشورهای ۷۷ + چین را بر عهده گرفت، گروهی که وزیر آن را گروه کشورهای جنوب جهانی توصیف می‌کند.
«ما درباره رهبری عراق برای گروهی از کشورها در چارچوب سازمان ملل صحبت می‌کنیم، که بزرگترین بلوک نماینده جنوب جهانی است. این رهبری فضای روابط دیپلماتیک ویژه با کشورهای شمال را برای تقویت صلح و امنیت در جهان باز می‌کند. این موقعیت عراق را در منطقه و جهان تقویت می‌کند و روابط آن را، از جمله با ایالات متحده، تقویت می‌کند».
وزیر معتقد است که ریاست این بلوک برای عراق در «روز بعد» از جنگ مهم خواهد بود، چرا که به گفته او، نشان می‌دهد «چگونه جهان بغداد را ارزیابی می‌کند».

وزیر خارجه عراق فؤاد حسین گفت که توافق با بریتانیا «برای آمادگی» ترامپ نیست (الشرق الاوسط)

... و بازگشت ترامپ
در عراق امروز هیچ گفت‌وگویی جز درباره بازگشت ترامپ نیست. زمینه‌ای قدیمی که امروز باعث قطبی شدن و هیجان سیاسی می‌شود و نوعی درگیری عراقی-ایرانی بر سر خاطرات دوره اول او در کاخ سفید. وزیر حسین بار دیگر پیشنهاد می‌کند سرنوشت جغرافیا و مقتضیات سیاست را درک کنیم.
«رئیس‌جمهورى آمریکا، دونالد ترامپ، انتخاب مردم آمریکا در یک فرآیند دموکراتیک است و ما به آن احترام می‌گذاریم. اما سیاست آمریکا نسبت به ایران، در شرایط تنش بین طرفین، بر کل منطقه تأثیر می‌گذارد و عراق در قلب این تأثیر قرار دارد، به‌دلیل اینکه همسایه ایران است و روابط تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی با آن دارد، و همچنین روابط قوی‌ای که با آمریکایی‌ها در گذشته و حال داشته‌ایم، کسانی که به ما در مبارزه با تروریسم طبق توافقات واضح کمک کرده‌اند.

وزیر حسین امیدوار است که روابط بین دو طرف به گفت‌وگوهایی برای رسیدن به راه‌حل‌های معین تبدیل شود. اما او نگران ادامه تنش‌هاست، با اینکه احساس راحتی می‌کند؛ زیرا بحث‌های سیاسی در جامعه عراقی به سمت تعادل بین طرف‌های نزاع پیش رفته و این مسئله نیازمند انجام گام‌های متعددی است، و چنین بحثی در گذشته آسان نبود.
چگونه عراق این بحث حساس را به روشی که وزیر حسین توصیف می‌کند انجام داد؟ او می‌گوید: «ما بر یک کمپین رسانه‌ای فشرده کار کردیم تا داخل کشور را متقاعد کنیم که در خطر هستیم. اگر نتوانید داخل را متقاعد کنید، نمی‌توانید خارج را متقاعد کنید. ما توانستیم پیام را برسانیم، هرچند که آسان نبود. در ابتدا برخی از این مسائل به‌خوبی درک نمی‌شد، اما ما موفق شدیم همه را هشدار دهیم که عراق در خطر است و باید از جنگ دوری کند.»

دستورالعمل دشوار عراق
چگونه عراق این دستورالعمل پیچیده را ابداع کرد؟ وزیر می‌گوید که با وجود حساسیت این پرونده، «عراقی‌ها به‌صورت علنی درباره آن بحث می‌کنند». آنها به روش‌های خود برای رسیدگی به گروه‌های مسلح خارج از کنترل دولت فکر می‌کنند، «به حركت بخشيدن به آنچه که مرجعیت دینی در نجف اعلام کرده است، که ضرورت محدود کردن سلاح را بیان کرده است.»
«آیا ما کشور را می‌سازیم یا به جنگ‌های میدان‌های معین ادامه می‌دهیم؟ کشور نمی‌تواند ترکیبی از کشور و هر چیز دیگری که آن را تضعیف می‌کند باشد. بنابراین، ما به تفاهمات داخلی نیاز داریم که اساس آن این است که هیچ طرف دیگری نمی‌تواند وضعیت خشونت یا جنگ را تحمیل کند. این ممکن نیست. ما این موضوع را حتی قبل از این وقایع مورد بحث قرار دادیم.»
آنچه وزیر می‌گوید حتی قبل از «طوفان الاقصی» مطرح شده بود و طرف‌های بین‌المللی به دنبال پایان‌های غیر باز برای بحث عراقی هستند.
«بسیاری از ناظران این را می‌گویند. اما من می‌بینم که بحث جدی‌ای در جامعه عراقی و بین محافل سیاسی و رهبری‌ها وجود دارد. ما این وضعیت را شروع کرده‌ایم و به یک دوره زمانی معین نیاز داریم تا به نتایج برسیم. واضح است که ما به مکانیسم‌های خاصی پایبندیم و پیشنهادات مختلفی وجود دارد، مثلاً اینکه گروه‌ها بخشی از «الحشد الشعبی» شوند که بخشی قانونی از نیروهای مسلح است. همچنین پیشنهاد دیگری وجود دارد که گروه‌ها سلاح‌های خود را به حشد تحویل دهند و فقط به نهادهای سیاسی تبدیل شوند. ایده‌های زیادی وجود دارد، اما در نهایت باید به تفاهمات داخلی برسیم و از ایجاد وضعیتی که ممکن است، خدای نکرده، به درگیری داخلی منجر شود، دوری کنیم. این غیرقابل قبول است.»
در محافل سیاسی درباره حل مسئله ۳ گروهی که از اکتبر ۲۰۲۳ در صدها حمله مسلحانه در چارچوب آنچه «حمایت از مقاومت در غزه» در «وحدت میادین» توصیف می‌شد، درگیر شدند، بحث می‌شود که به احتمال زیاد جنبش «نجباء»، «کتائب حزب‌الله» و «کتائب سید الشهداء» هستند.

عراق متعهد به مکانیسم‌های خاصی برای حل مسئله گروه‌های مسلح است... و جایی برای تحمیل خشونت توسط یک طرف وجود ندارد

بحث عراقی‌ها به زمان بیشتری نیاز دارد، اما تهدیداتی که این روزها زیاد درباره آنها صحبت می‌شود، ممکن است به زمان‌بندی‌های بغداد کمک نکند. وزیر حسین در نوامبر گذشته گفته بود که کشورش تهدیدات واضحی دریافت کرده است، برخی از آنها اسرائیلی هستند، پس حالا چه؟
«بله، تهدید همچنان وجود دارد و من درباره درصد بالاتر یا پایین‌تر صحبت نمی‌کنم. تهدید همان تهدید است. اما من درباره بحث‌های داخلی صحبت می‌کنم که ربطی به فشار خارجی ندارد، بلکه به نیاز عراقی برای رسیدن به نتایج مربوط می‌شود.»
درباره ایران که رهبر آن علی خامنه‌ای اعلام کرده، «نیروهای آمریکایی اشغالگر در عراق هستند و باید گروه‌ها به‌طور جدی با آنها مقابله کنند»، وزیر حسین می‌گوید: «من با نخست‌وزیر در تهران بودم (در روز ۸ ژانویه). ما گفتیم که بسیاری از کشورها درباره وضعیت داخلی عراق نظرات خود را مطرح می‌کنند، اما مسائل ما مسئله عراقی‌هاست و این برای همه صدق می‌کند (...) به‌وضوح مواضع ایرانی‌ای در رسانه‌ها درباره برخی مسائل منتشر شده که با دیدگاه ما متفاوت است، اما در نهایت تصمیم نهایی باید عراقی باشد.»
فؤاد حسین فرضیه «تصمیم خالص عراقی» را به بقای بغداد از آتش جنگ مرتبط می‌داند. او می‌گوید که «دولت روزهای بسیار سختی را به دلیل شرایط داخلی، همچنین اطرافیانش پشت سر گذاشت، اما موفق شد.» اکنون آتش‌بس در غزه پس از کشتار و آوارگی هزاران نفر متوقف شده است، پس آیا واقعاً به آتش‌بس رسیده‌ایم؟ وزیر پاسخ می‌دهد: «تنش همچنان پابرجاست. سال ۲۰۲۴ برای ما بسیار سخت بود، زیرا برخورد با مراکز قدرت و کشورهایی که با آنها روابط مستحکمی نداریم انجام می‌شد. اکنون عراق در منطقه‌ای است که هنوز آتش در آن شعله‌ور است.

و همچنان این سؤال باقی است: چگونه خود را از این آتش محافظت می‌کنید؟ تلاشی که سال گذشته انجام دادیم، در دوره آینده دو برابر خواهد شد تا عراق را در حالتی از ثبات دور از جنگ‌ها و درگیری‌ها حفظ کنیم.»

... و این هم سوریه بدون اسد
هیچ کس بهتر از عراقی‌ها نمی‌تواند اراده مردم سوریه را درک کند. از نظر وزیر حسین، آن‌ها «کاملاً معنای دیکتاتوری و حزب بعث را که دهه‌ها با آن مبارزه کردند، درک می‌کنند.»
وزیر لحظه سقوط بشار اسد را «نتیجه طبیعی چندین عامل» توصیف می‌کند؛ از جمله فروپاشی نظام و ارتش، همچنین مردم سوریه که طعم تلخ استبداد، ظلم و انزوای جهانی را چشیده‌اند.
«بنابراین، زمانی که تغییر در سوریه رخ داد، این به دلیل مبارزه و کار مشترک بین اجزای مختلف مردم سوریه و احزاب سیاسی مختلف بود؛ برخی لیبرال، برخی مذهبی، و برخی ملی‌گرا. تغییر همچنین به دلیل دخالت عوامل خارجی رخ داد. اگر دخالت خارجی وجود نداشت، مانند آنچه در عراق اتفاق افتاد، تغییر ممکن نبود. اکنون باید نتیجه‌ای برای این مبارزه مشترک برای آزادی و حفاظت از حقوق بشر، زنان و اقلیت‌ها انتظار داشت. این بخشی از خواسته‌های بسیاری از احزاب سیاسی بود.»
اما کسانی که تعامل بغداد با دولت جدید سوریه را مشاهده می‌کنند، بوی محافظه‌کاری را حس می‌کنند، در حالی که مواضع داخلی حاکی از تردید و بی‌اعتمادی است؟ وزیر می‌گوید که بغداد «منتظر است ببیند چگونه فرآیند سیاسی در سوریه آغاز خواهد شد.»

تصویری جمعی از وزرای خارجه و نمایندگان کشورهایی که در نشست ریاض درباره سوریه شرکت کردند (واس)

«اکنون، در دمشق دولتی وجود دارد که به‌ شکل مثبت صحبت می‌کند و به نیت‌های خوب اشاره دارد. اما برای رسیدن به ثبات نظام، به ابزارهایی نیاز داریم. سوریه اکنون ویران شده و بازسازی به کار مشترک و حمایت جهانی نیاز دارد. بدون حمایت جهانی نمی‌توان سوریه را بازسازی کرد.»
بنابراین، بغداد منتظر پاسخ‌هایی به سؤالاتش است تا حالت محافظه‌کاری را پایان دهد. سؤالاتی که وزیر حسین مطرح کرد، به نظر می‌رسد بسیار و سنگین هستند: «گفته می‌شود، کنفرانس ملی قریب‌الوقوع در سوریه باید آغازگر راه‌حلی واقعی باشد، اما چه کسی اعضای این کنفرانس را انتخاب می‌کند؟ چه نهادی بر این کنفرانس نظارت می‌کند؟ چه موضوعاتی در دستور کار کنفرانس مطرح می‌شود؟ و هدف کنفرانس چیست؟ آیا بحث یا کار برای رسیدن به توافقات بین طرف‌های مختلف و نمایندگان اجزای سوریه است؟ تمام این سؤالات را مطرح کرده‌ایم و در نشست وزرای خارجه عرب در ریاض نیز مطرح کرده‌ایم و امیدواریم پاسخ‌هایی دریافت کنیم.»

هیچ کس بهتر از عراقی‌ها نمی‌تواند اراده مردم سوریه را درک کند، زیرا آن‌ها کاملاً دیکتاتوری حزب بعث را درک می‌کنند

وزیر عراقی این گفته را که «عراقی‌ها به وضعیت سوریه علاقه‌ای ندارند» رد می‌کند؛ زیرا زمانی که ارتش سوریه فروپاشید، «داعش بر مکان‌های جدیدی دست گذاشت و تعداد اعضایش افزایش یافت، زیرا آن‌ها سلاح‌های جدیدی به دست آوردند. همچنین برخی از رهبران از خارج بازگشتند تا بار دیگر به صفوف داعش بپیوندند. چگونه می‌توانیم نگران نباشیم، در حالی که این‌ها نزدیک به مرزهای ما هستند.» و امروز «احتمال بازگشت تروریسم خطری برای کشورهای همسایه سوریه؛ عراق، اردن و لبنان نیز خواهد بود.»
بنابراین، عراق از نظر وزیر حسین به سوریه علاقه دارد؛ زیرا «عراق حزب بعث را می‌فهمد و تحولات همراه با زوال آن را می‌شناسد. ما وضعیت سوریه را درک می‌کنیم. اما ما تجربه‌ای در تغییر داریم. اگر بحثی با طرف سوری باشد، ما از اصولی شروع می‌کنیم که با بحث‌های کشورهای دیگر با طرف سوری متفاوت است. و تنها چیزی که می‌خواهیم، خیر مردم سوریه است. ما خواهان ثبات هستیم. ثبات سوریه به معنای ثبات عراق نیز هست.»
این سؤالات عراقی به کجا می‌روند؟ و چه کسی آن‌ها را به دولت جدید دمشق و رئیس آن احمد الشرع پیش می‌کشد؟ وزیر عراقی می‌گوید بغداد با دمشق در تماس است. «هنگامی که در نشست ریاض بودم، گفت‌وگوی مثبتی در حضور وزیر خارجه سوریه (اسعد الشیبانی) در چارچوب گفت‌وگوی عمیق با وزرای خارجه عرب صورت گرفت.»

کردها... پل اتصال و قطع
بغداد محتاط است، اما کردها در دو سوی عراق و سوریه درگیر مسئله‌ای مشترک هستند که از تقاطع‌ها خالی نیست. اربیل مشتاق به ثبت حضور فعال است که به نقش میانجیگری نزدیک می‌شود، و این پس از دیدار مسعود بارزانی، رئیس حزب دموکرات کردستان، و مظلوم عبدي، فرمانده نیروهای «قسد» روشن شده است.
«دولت بغداد معتقد نیست که ثبات سوریه فقط به دمشق محدود شود، بلکه می‌خواهد همه اجزای سوریه را شامل شود (...) بنابراین، رهبران کرد در اقلیم کردستان به دلیل قومیت‌شان نقش محوری در بغداد دارند و در مناطق دیگر، به‌ویژه در سوریه، تأثیرگذار هستند.»

وزیر حسین درباره «اول گفت‌وگوی کردی-کردی در داخل سوریه و گفت‌وگوی کردی با رهبران اقلیم کردستان که به وضعیت آینده بخش كردی اهمیت می‌دهند» صحبت می‌کند. همچنین، از سال ۲۰۱۹، حدود ۲۵۰ هزار پناهجوی سوری در کردستان ساکن هستند که اکنون «تأثیر قابل توجهی در جامعه دارند. نمی‌توان ثباتی در دمشق باشد در حالی که در حلب، سواحل یا سایر مناطق شرق مدیترانه یا جنوب سوریه وجود نداشته باشد. اکنون باید وضعیت تعاملی بین داخل عراق و داخل سوریه ایجاد شود.»
وزیر عراقی «وظایف سیاسی پیچیده» برای کشوری مانند عراق را، در مواجهه با خطرات جنگ، خلاصه می‌کند: «هیچ وظیفه‌ای پیچیده‌تر از ایجاد توازن بین وضعیت داخلی و تحولات پیرامون وجود ندارد. ما با آمریکا، غرب، روسیه، خلیج و ایران روابط داریم. این واقعیت عراق است (...) و تضادها و درگیری‌های همه این طرف‌ها نیازمند اقدامات سیاسی دقیقی برای حفاظت از توازن است.»



مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
TT

مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

ولیعهد رؤیاهای پادشاه را به واقعیت تبدیل کرد و به شکلی آن را محقق ساخت که عربستان امروز را به چیزی متفاوت بدل کرده است

با فرا رسیدن هشتمین سالگرد بیعت شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، زمان اندکی درنگ می‌کند تا بر مرحله‌ای بی‌سابقه در تاریخ سعودی گواهی دهد. در روز ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ رمضان ۱۴۳۸ هـ)، فرمان پادشاه سلمان برای انتخاب شاهزاده محمد به این منصب صادر شد و در آن شب مبارک، سعودی‌ها با ولیعهد بیعت کردند.
این لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ سعودی بود که در آن، این رهبر استثنایی آشکار شد؛ شخصیتی که آرزوهای ملت خود را همراه با میراث و تاریخ پرافتخار، جایگاه جهانی و وزن تمدنی آن بر دوش گرفت.
سعودی‌ها از طریق بیعت، به ویژگی منحصربه‌فرد نظام سیاسی خود و اصالت اسلامی آن می‌نگرند و مشروعیت قانون اساسی کشور را که بر پذیرش و رضایت مردمی استوار است، تأیید می‌کنند؛ مشروعیتی که در عمق وجدان ملت و حاکمان سعودی ریشه دارد. این رابطه، بنیان مستحکم قرارداد اجتماعی سعودی را تثبیت می‌کند و درعین‌حال، دستاوردهای دولت مدرن خود و گام‌های استوار آن به‌سوی آینده را به یاد می‌آورند.
انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، سرآغاز مرحله‌ای جدید بود که در آن، نوسازی با بلندپروازی و برنامه‌ریزی جسورانه با تلاش خستگی‌ناپذیر درهم‌آمیخت. این تصمیم، صرفاً یک انتقال سیاسی نبود، بلکه پاسخی ضروری به نیاز رهبری‌ای بود که دیدگاهی متفاوت دارد، بر اراده استوار است و معتقد است که آینده ساخته می‌شود، نه اینکه صرفاً منتظر آن ماند.
شاهزاده محمد بن سلمان توانایی‌های استثنایی و مهارت‌های رهبری برجسته‌ای از خود نشان داد که او را به بهترین گزینه برای ولایت‌عهدی، دومین منصب مهم پس از پادشاه، تبدیل کرد؛ منصبی که نماد ثبات، استحکام پایه‌های سلطنت و تداوم سلسله حاکم است. او همچنین ریاست هیئت وزیران و شورای امور سیاسی و امنیتی را بر عهده دارد؛ شورایی که مسئول سیاست‌ها و راهبردهای امنیت ملی و سیاست داخلی و خارجی کشور است. علاوه بر این، او ریاست شورای امور اقتصادی و توسعه را نیز به عهده دارد که مسئول پرونده‌های اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای، ازجمله بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات است. بنابراین، او بر تدوین سیاست‌ها و راهبردهای تمام بخش‌های دولتی نظارت دارد و اجرای آن‌ها را پیگیری می‌کند.
فراموش نشدنی است که او معمار «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» است؛ کسی که اهداف آن را تعیین کرد و بر حسن اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های آن نظارت دارد.
تمامی این مسئولیت‌های اجرایی که پادشاه به ولیعهد سپرده بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ (ربیع‌الأول ۱۴۴۴ هـ) با انتصاب او به ریاست هیئت وزیران، به اوج خود رسید. این نخستین باری در ۶۰ سال گذشته بود که پادشاه، رئیس هیئت وزیران نبود. بررسی جزئیات حقوقی و تاریخی این فرمان سلطنتی ممکن است طولانی باشد، اما نکته مهم، اعتماد کامل و تفویض مطلق اختیارات از سوی پادشاه به ولیعهد برای اداره تمامی این مسئولیت‌ها و رسیدگی به حجم گسترده‌ای از پرونده‌ها است؛ موضوعی که در اندازه دستاوردهای محقق‌شده منعکس می‌شود.
ولیعهد، دیدگاه‌های پادشاه را به واقعیتی ملموس تبدیل کرده و به شیوه‌ای شگفت‌انگیز، سعودی امروز را به کشوری متفاوت بدل کرده است. بااین‌حال، این تغییر به‌عنوان انقطاع از مراحل پیشین نیست، بلکه تداوم آن‌ها محسوب می‌شود و ثبات در اصول و مبانی تأسیس دولت، اتکا بر میراث تاریخی و عمق تمدنی آن را نشان می‌دهد.

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

جامعیت چشم‌انداز

هنگامی که به اعلام چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی در آوریل ۲۰۱۶ (رجب ۱۴۳۷ هـ) نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود: آیا سعودی‌ها انتظار این همه دستاورد را داشتند؟ پاسخ مستقیم: خیر. بسیاری از ناظران و تحلیلگران در زمان اعلام این چشم‌انداز، تنها بر ابعاد اقتصادی آن تمرکز کردند و از این نکته غافل شدند که این چشم‌انداز، یک پروژه‌ نوسازی جامع و برنامه‌ای اصلاحی فراگیر در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزه‌هاست.
با گذشت زمان، ویژگی‌های این چشم‌انداز بیش از پیش آشکار شد و دستاوردهای امروز در تمامی سطوح، گواه این امر است. اگر تنها به بخشی از آنچه در یک سال اخیر تحقق یافته، نگاه کنیم، بزرگی این موفقیت‌ها را درک خواهیم کرد.
- سعودی رتبه اول جهانی را در شاخص اعتماد ادلمن ۲۰۲۴ (گزارش اعتماد) از نظر میزان اعتماد شهروندان به دولت خود کسب کرد.
- رتبه دوم جهانی در شاخص تحول فناوری شرکت‌ها.
- رتبه چهارم جهانی در شاخص توسعه دولت الکترونیک و خدمات دیجیتال سازمان ملل.
- نرخ بیکاری در میان سعودی‌ها در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ درصد کاهش یافت، که به سطح هدف‌گذاری‌شده در چشم‌انداز ۲۰۳۰ (۷ درصد) بسیار نزدیک است.
- درصد مالکیت مسکن در میان خانواده‌های سعودی به ۶۳.۷ درصد افزایش یافت، که در حال نزدیک شدن به هدف ۷۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰ است. این دو حوزه (اشتغال و مسکن) از جمله مهم‌ترین چالش‌های گذشته بودند.
- سعودی رتبه نخست رشد تعداد گردشگران بین‌المللی در میان کشورهای سازمان ملل را کسب کرد.
- سعودی در میان کشورهای گروه ۲۰ بالاترین نرخ رشد درآمدهای گردشگری را به ثبت رساند.
- برای اولین بار، میزبانی دو رویداد بین‌المللی بزرگ را به دست آورد: اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی ۲۰۳۴.
سعودی در کنار همه این‌ها، همچنان بهترین خدمات را به میلیون‌ها حاجی و زائر ارائه می‌دهد و با بیشترین تلاش ممکن از حرمین شریفین و زائران آن‌ها مراقبت می‌کند.
افزون بر این، دستاوردهای عظیم در زمینه‌های آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و خدمات شهری در سطح ملی، و رهبری در کمک‌های بشردوستانه و امدادرسانی جهانی را نیز نباید نادیده گرفت. همچنین، در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزش تحولات چشمگیری رخ داده که شمارش آن‌ها دشوار است.

چشم‌انداز سیاسی

اما اگر بخواهیم ابعاد سیاسی چشم‌انداز را که از آغاز حکومت ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ (۱۴۳۶ هـ) پایه‌گذاری شد، درک کنیم، می‌توان گفت که هدف این سیاست، قرار دادن سعودی در جایگاهی شایسته در صحنه بین‌المللی و تثبیت موقعیت آن به عنوان قدرتی دیپلماتیک با نفوذ جهانی است. این سیاست همچنین بر استفاده حداکثری از منابع و ظرفیت‌های کشور از طریق ایجاد شراکت‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی و متنوع‌سازی روابط بین‌المللی تأکید دارد.
شاهدی بر این موضوع، سفر ملک سلمان به آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۵ (ذی‌القعده ۱۴۳۶ هـ) است، جایی که شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار ملک سلمان با باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طرح شراکت راهبردی قرن بیست‌ویکم را ارائه کرد. این طرح به عنوان تکمیل‌کننده روابط موجود توصیف شد و ملک سلمان و اوباما از دستیاران خود خواستند که سازوکار اجرای این شراکت را طراحی کنند. توسعه این شراکت در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر، در دسامبر ۲۰۲۲ (جمادی‌الاول ۱۴۴۴ هـ)، ملک سلمان و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، توافقنامه شراکت راهبردی جامع میان سعودی و چین را امضا کردند.
علاوه بر این، سعودی روابط راهبردی خود با روسیه را نیز تقویت کرد و با همکاری نزدیک در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در ائتلاف اوپک پلاس ایفا نمود که به ثبات قیمت‌های جهانی نفت کمک شایانی کرد.
تمامی این اقدامات نشان می‌دهد که چشم‌انداز ۲۰۳۰ فراتر از یک برنامه اقتصادی است؛ این یک نقشه راه جامع برای نوسازی کشور و تثبیت جایگاه سعودی به عنوان یک قدرت جهانی در همه ابعاد است.

شراکت‌ها و میانجی‌گری‌ها

سعودی در سال‌های اخیر موفق شده است روابط خود را با قدرت‌های جهانی به شکل چشمگیری تقویت کند. این امر نتیجه رهبری هوشمندانه‌ای است که مسیر شراکت‌های استراتژیک قرن بیست‌ویکم را ترسیم و اجرا کرده است. این شراکت‌ها بر تقویت منافع مشترک با کشورهای تأثیرگذار استوار است و بر اساس درکی عمیق از نیازهای جهان امروز، تعادلی را برقرار کرده که به نفع همه طرف‌هااست.
در دنیای امروز، حفظ روابط استراتژیک مؤثر همزمان با آمریکا، روسیه و چین کار آسانی نیست. با این حال، سعودی موفق شده اصول و مسیر خود را حفظ کند و در عین حال، احترام و قدردانی نه‌تنها از سوی رهبران جهان، بلکه حتی از سوی ملت‌ها را نیز به دست آورد.
این شراکت‌های بزرگ و تفاهمات در زمینه‌های گوناگون، در حالی شکل گرفته که سعودی همواره بر استقلال تصمیم‌گیری و برابری در تعاملات تأکید داشته است. این امر از سوی تمامی کشورهایی که با سعودی تعامل دارند، کاملاً درک و پذیرفته شده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز این اصل را در سفر خود به ایالات متحده به‌روشنی بیان کرد. او در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید گفت:
«ما رابطه خود را با ایالات متحده، رابطه‌ای مفید برای جهان و منطقه خود می‌دانیم... امیدواریم که این رابطه همچنان ادامه یابد و به صلح جهانی کمک کند... کشور ما، به لطف خدا، نیازی به چیزی ندارد، اما برای ما مهم است که ثباتی برقرار باشد که به نفع مردم منطقه باشد.»
اگر به دستاوردهای سیاسی سعودی در چند سال گذشته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این کشور دارای یک چشم‌انداز سیاسی مستقل و پویااست. میانجی‌گری سعودی بین آمریکا و روسیه نمونه‌ای از این سیاست است.
در طول دهه‌های گذشته، سعودی همواره نقش یک میانجی صلح در جهان عرب و اسلام را ایفا کرده است. اما در سال‌های اخیر، این کشور تلاش‌های گسترده‌ای برای حل چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در تعامل با آمریکا، چین، کشورهای اروپایی، روسیه، اوکراین، ایران، هند و پاکستان انجام داده است. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، شخصاً این تلاش‌ها را هدایت کرده است.
امروز، نقش میانجی‌گری سعودی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و این کشور به بزرگ‌ترین «میانجی خیر» در جهان تبدیل شده است. سعودی نه‌تنها در پی پایان دادن به جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است، بلکه الگویی الهام‌بخش از یک کشور پیشرو را ارائه می‌دهد که هدفش استفاده از قرن بیست‌ویکم برای شکوفایی بشریت است، نه تکرار جنگ‌ها و رقابت‌های ویرانگر قرن بیستم.

شایستگی رهبری

دستاوردهای اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰، از جمله افزایش تأثیر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و افزایش بهره‌وری مالی کشور، به یک الگوی جهانی تبدیل شده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در هنگام امضای فرمان تأسیس صندوق سرمایه‌گذاری ملی آمریکا، به موفقیت‌های صندوق سرمایه‌گذاری عمومی سعودی اشاره کرد و آن را یک نمونه موفق جهانی دانست.
امروز، جهان به‌خوبی درک کرده است که قدرت سعودی دیگر فقط در نفت و سرمایه‌گذاری‌هایش خلاصه نمی‌شود. بلکه این کشور توانسته است با رهبری کارآمد و مدیریت هوشمندانه، اقتصاد خود را متحول کند و در بازه‌ای کوتاه، به دستاوردهایی برسد که بسیاری از کشورها طی دهه‌ها قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند.
نمونه‌ای از این موفقیت، میانجی‌گری سعودی بین دو قدرت بزرگ جهانی، آمریکا و روسیه، در «قصر الدرعیه» ریاض است؛ اتفاقی که هیچ‌کس تصور آن را نمی‌کرد.
یکی از دلایل اعتماد قدرت‌های جهانی به رهبری سعودی، درک عمیق این کشور از منافع، اولویت‌ها و تعاملات جهانی است. بی‌طرفی مسئولانه در مذاکرات صلح و سرمایه‌گذاری در روابط استراتژیک با قدرت‌های جهانی، باعث شده که سعودی به عنوان کشوری که صرفاً به دنبال منافع خود در خارج از مرزهایش نیست، بلکه به دنبال ایجاد ثبات و پیشرفت جهانی است، مورد احترام قرار گیرد.
امروز، سعودی‌ها در سالگرد بیعت با ولیعهد خود، محمد بن سلمان، نه‌تنها آرزوها و رویاهای خود را محقق‌شده می‌بینند، بلکه شاهد هستند که او با تلاش شبانه‌روزی، کشور را به جایگاه پیشرو جهانی رسانده است.
این آغاز مسیری جدید است، مسیری که در آن دستاوردهای بیشتری رقم خواهد خورد و سعودی را در صدر کشورهای پیشرو جهان قرار خواهد داد.