ترامپ حوثی‌ها را به واقعیت بازگرداند؛ تهدید حوثی به انتقام 

   ۴ فرضیه غربی درباره گروه حوثی حمایت‌شده از ایران تبخیر شد  


تجمع مردم در صعده، یمن، در محلی که هدف حمله آمریکا قرار گرفت (رويترز)
تجمع مردم در صعده، یمن، در محلی که هدف حمله آمریکا قرار گرفت (رويترز)
TT

ترامپ حوثی‌ها را به واقعیت بازگرداند؛ تهدید حوثی به انتقام 


تجمع مردم در صعده، یمن، در محلی که هدف حمله آمریکا قرار گرفت (رويترز)
تجمع مردم در صعده، یمن، در محلی که هدف حمله آمریکا قرار گرفت (رويترز)

«ترامپ حوثی‌ها را به واقعیت بازگرداند»... در یک عصر سرد لندنی، در مقابل یک کافه در غرب پایتخت بریتانیا، یک جوان یمنی به تلفنش خیره شده است. این در حالی است که شب قبل، ارتش آمریکا یک عملیات نظامی را با دستور مستقیم رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، آغاز کرد و به چندین منطقه از جمله صنعا حمله کرد. این حملات که از شب شنبه آغاز شد و تا طلوع فجر ادامه داشت، حداقل ۳۱ کشته بر جای گذاشت. رسانه‌های حوثی این آمار را اعلام کرده‌اند و همچنین از تهدید گروه حوثی به انتقام خبر داده‌اند.

روز یکشنبه، کاخ سفید اعلام کرد که چندین فرمانده «اصلی» حوثی در این حملات کشته شده‌اند. اما گروه حوثی تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ واکنشی نشان نداده و کشته یا زخمی شدن فرماندهان خود را تأیید نکرده است.

در اولین واکنش رسمی، دولت یمن گروه حوثی را متهم کرد که یمنی‌ها را درگیر یک جنگ «بی‌معنا» کرده است. مصطفی نعمان، معاون وزیر خارجه یمن، به روزنامه «الشرق الاوسط» گفت: «حوثی‌ها در این توهم زندگی می‌کردند که می‌توانند با کل جهان درگیر شوند. آنها مصیبت‌های زیادی برای کشور ما و مردم بی‌گناه به بار آورده‌اند.»

صادق الوصابی، پژوهشگر مرکز مطالعات یمن در واشنگتن، می‌گوید: «حوثی‌ها دروغ گفتند و فقط خودشان آن را باور کردند. آنها در حباب قدرت واهی زندگی می‌کردند و فکر می‌کردند می‌توانند با کل جهان مقابله کنند. این نه به دلیل عدم درک دولت قبلی آمریکا از ماهیت حوثی‌ها، بلکه به دلیل تمایل به تعامل با آنها بود. ترامپ آمد و با حوثی‌ها به زبانی که خوب می‌فهمند، یعنی زبان قدرت، صحبت کرد.»

رئیس‌جمهور غافلگیرکننده

از حدود ساعت ۵:۴۵ بعدازظهر شنبه به وقت گرینویچ، اخبار فوری، ویدیوها، اظهارات و شایعات روی صفحه تلویزیون‌ها و تلفن‌های همراه ظاهر شدند. به‌طور همزمان، به‌روزرسانی‌ها و بیانیه‌ها در شبکه‌های اجتماعی منتشر شدند.

سناریوی مورد انتظار این بود که سخنگوی نظامی حوثی‌ها، یحیی سریع، بیانیه‌ای درباره حمله به یک کشتی تجاری با ادعای حمایت از اسرائیل منتشر کند. اما ترامپ، طبق عادتش، سناریوهای از پیش تعیین‌شده را دوست ندارد و ترجیح می‌دهد غافلگیر کند. او شکل نبرد، شروع آن و زمان اجرایش را خودش تعیین کرد. او شروع‌کننده بود تا استراتژی دولت خود در پرونده یمن را آشکار کند و چارچوب گسترده‌تری برای دیدگاه واشنگتن درباره راه‌حل یمن ترسیم کند.

ترامپ در پیامی به حوثی‌ها و ایران گفت: «به همه تروریست‌های حوثی... وقت شما تمام شده است. حملات شما باید از امروز متوقف شود. اگر این کار را نکنید، جهنمی را خواهید دید که هرگز مانندش را ندیده‌اید.»

واکنش‌های احتمالی حوثی‌ها

ماجد المذحجی، رئیس مرکز مطالعات صنعا، معتقد است که این حملات هزینه‌های حوثی‌ها را افزایش می‌دهد و آنها را بین دو انتخاب قرار می‌دهد: یا تسلیم شدن و کاهش تنش با واکنش ضعیف به حملات آمریکا، یا تشدید درگیری‌ها در دریای سرخ.

المذحجی می‌گوید: «این حملات نشان‌دهنده تغییر قابل توجهی در حضور آمریکا در یمن است. این خشونت فزاینده که با طبقه‌بندی حوثی‌ها به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی (FTO) آغاز شد، اکنون با این موج از حملات همراه شده است که هدفش وارد کردن آسیب واقعی به بدنه جنبش حوثی است، نه فقط مهار آن.»

مصطفی نعمان به تلاش‌های دولت یمن برای صلح اشاره می‌کند و می‌گوید: «حوثی‌ها همه این تلاش‌ها را نادیده گرفتند و در برابر تلاش‌های سعودی برای پایان دادن به جنگ مقاومت کردند.»

انگیزه‌ها و پیام‌ها

توازن قوا در منطقه به سرعت در حال تغییر است. نیروهایی مانند حزب‌الله و سپاه قدس دیگر انعطاف‌پذیری و قدرت سابق را ندارند. علاوه بر این، ایران با حملات اسرائیل و فشارهای اقتصادی شدید آمریکا مواجه است و در موقعیت ضعیف‌تری برای بازگشت به مذاکرات هسته‌ای قرار دارد.

الیزابت کندل، استاد دانشگاه کمبریج، سه انگیزه اصلی برای حمله آمریکا مطرح می‌کند: حفاظت از کشتیرانی بین‌المللی، پیش‌دستی در برابر هر اقدام احتمالی حوثی‌ها و افزایش فشار بر ایران.

سناریوهای احتمالی

برخی کارشناسان معتقدند که حوثی‌ها ممکن است به حملات خود علیه کشتی‌ها در دریای سرخ ادامه دهند. مارک کیمت، معاون سابق وزیر خارجه آمریکا، می‌گوید: «من انتظار دارم حوثی‌ها به حملات آمریکا با حملات بیشتری به کشتی‌ها پاسخ دهند.»

هانا پورتر، پژوهشگر مؤسسه ARK، معتقد است که شکست حوثی‌ها از طریق نیروی نظامی دشوار است: «اگر حملات هوایی کافی بود، حوثی‌ها سال‌ها پیش شکست می‌خوردند. حوثی‌ها ثابت کرده‌اند که می‌توانند فشارهای زیادی را تحمل کنند.»

حملات اخیر آمریکا به حوثی‌ها نشان‌دهنده تغییر رویکرد واشنگتن در قبال یمن است. این حملات نه تنها برای تنبیه حوثی‌ها، بلکه برای ارسال پیام به ایران طراحی شده‌اند. با این حال، موفقیت این استراتژی به توانایی آمریکا در ضربه زدن به رهبران ارشد حوثی‌ها بستگی دارد. بدون این، این حملات ممکن است تنها به طولانی‌تر شدن جنگ در یمن منجر شود.



هشدارهای اسرائیل نسبت به افزایش خطر ترورهای سیاسی

پسربچه‌ای اسرائیلی که اسباب‌بازی‌ای به شکل تفنگ در دست دارد، در شهر الخلیل واقع در کرانه باختری اشغالی  مارس گذشته (ا.ف.ب)
پسربچه‌ای اسرائیلی که اسباب‌بازی‌ای به شکل تفنگ در دست دارد، در شهر الخلیل واقع در کرانه باختری اشغالی مارس گذشته (ا.ف.ب)
TT

هشدارهای اسرائیل نسبت به افزایش خطر ترورهای سیاسی

پسربچه‌ای اسرائیلی که اسباب‌بازی‌ای به شکل تفنگ در دست دارد، در شهر الخلیل واقع در کرانه باختری اشغالی  مارس گذشته (ا.ف.ب)
پسربچه‌ای اسرائیلی که اسباب‌بازی‌ای به شکل تفنگ در دست دارد، در شهر الخلیل واقع در کرانه باختری اشغالی مارس گذشته (ا.ف.ب)

هشدار یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل، که شامگاه یکشنبه اعلام کرد اسرائیل در آستانه مواجهه با ترورهای سیاسی و قتل‌هایی با انگیزه سیاسی است، باعث شوکی جدی در فضای سیاسی کشور شد و نگرانی گسترده‌ای را برانگیخت. او به‌ویژه هشدار داد که رئیس سرویس امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) در معرض بیشترین تهدیدها قرار دارد.

این هشدار باعث شد مقایسه‌هایی با دوره ترور اسحاق رابین، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل در سال ۱۹۹۵ صورت گیرد، و برخی نتیجه گرفتند که شاخص خطر ترورهای سیاسی اکنون حتی جدی‌تر از آن دوران شده است. آنچه این نگرانی را شدیدتر کرده، این است که رئیس شاباک که مسئولیت امنیت داخلی کشور و محافظت از شخصیت‌های سیاسی و امنیتی را دارد، اکنون خودش از سوی کسانی تهدید می‌شود که باید از آن‌ها محافظت کند.

با وجود حملات سخنگویان دولت و جناح راست به لاپید، که او را به تحریف حقیقت و تحریک سیاسی حزبی متهم کردند، صحبت‌های او همچنان این پرسش اساسی را در فضا نگه داشت:
آیا واقعاً امکان تکرار یک ترور سیاسی در اسرائیل وجود دارد؟ مانند آنچه در سال ۱۹۹۵ برای اسحاق رابین اتفاق افتاد؟

اطلاعاتی از داخل شاباک

لاپید این هشدار را از خود نساخته بود، بلکه آن را بر اساس اطلاعات رسمی از داخل شاباک مطرح کرد و سعی کرد با ارائه واقعیت‌ها و نشانه‌ها، گفته‌های خود را مستند کند. او گفت: «ما به سطوحی بی‌سابقه از تحریکات رسیده‌ایم.»

او افزود: «حزب لیکود، که اکنون قدرت را در اختیار دارد، بیانیه رسمی صادر کرده که در آن گفته شده رئیس شاباک، رونن بار، بخشی از این نهاد را به میلیشیای خاص دولت پنهان تبدیل کرده است. این نوع بیانیه‌ها پیامدهای خطرناکی دارد؛ آن‌ها دقیقاً می‌دانند این نوع اظهارات چه تاثیری بر هواداران‌شان دارد.»

لاپید از بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، خواست تا این وضعیت را متوقف کند و گفت:
«مسئولیت با توست؛ وزرایت را ساکت کن، پسرت را در میامی (یائیر نتانیاهو) هم ساکت کن. به‌جای پشتیبانی از تحریکات، از شاباک و نیروهای امنیتی و نظام‌هایی که حافظ بقای کشورند، حمایت کن.»

او هشدار داد: «تو نمی‌توانی بعداً بگویی خبر نداشتم. این بار نمی‌توانی خودت را تبرئه کنی. تو در این موضوع نقش داری و باید آن را متوقف کنی.»

لاپید یادآوری کرد که «دو هفته پیش از شکست امنیتی هفتم اکتبر ۲۰۲۳، در کنفرانسی خبری هشدار دادم که کشور در مسیر جنگ و فاجعه امنیتی قرار دارد، اما دولت گوش نداد.»

او تاکید کرد: «این‌بار هم هشدار می‌دهم، و این بار بر اساس اطلاعات دقیق اطلاعاتی. ما در مسیر یک فاجعه دیگر هستیم. اما این‌بار خطر از داخل می‌آید. سطح تحریکات و جنون بی‌سابقه است؛ خط قرمز رد شده.»

او افزود: «اگر این وضعیت متوقف نشود، ترور سیاسی در پیش خواهد بود، و شاید بیش از یک نفر کشته شود؛ یهودی‌ها یهودی‌ها را خواهند کشت. بیشترین تهدیدها متوجه رئیس شاباک، رونن بار، است.»

واکنش لیکود

حزب لیکود به ریاست نتانیاهو در بیانیه‌ای که شامگاه یکشنبه منتشر کرد، واکنش تندی به سخنان لاپید نشان داد و اعلام کرد:
«رهبر اپوزیسیون طی سال‌ها هرگز صدای خود را علیه تحریکات خطرناک و جنون‌آمیز علیه نخست‌وزیر بلند نکرده، بلکه خودش فعالانه در آن شرکت داشته است. وقتی نخست‌وزیر را خائن می‌نامند و تهدیدهای بی‌شماری علیه او مطرح می‌شود، لاپید سکوت کرده است.»

درس از ماجرای رابین

هشدارهای لاپید، چه از منظر شخصی و چه بر اساس منابع اطلاعاتی، واقع‌گرایانه به نظر می‌رسند و هر کسی که فضای سیاسی و خشونت‌های همراه با آن را دنبال می‌کند، این نگرانی را درک می‌کند.

فقط کافی است به تاریخ نزدیک نگاه کنیم؛ حدود ۳۰ سال پیش، اسحاق رابین به‌دلیل امضای توافقنامه‌های اسلو در سال ۱۹۹۳ به خائن متهم شد. آن زمان تحریکات در سطح شعارهای خیابانی و دیوارنویسی بود، و نتانیاهو، رئیس وقت اپوزیسیون، با سخنرانی‌های آتشین آن اعتراض‌ها را رهبری می‌کرد.

تصویر رابین را در لباس افسر نازی منتشر کردند و جوانی به‌نام «ییگال عامیر» این فضای تحریک‌آمیز را توجیهی برای ترور دانست. او با یک اسلحه به جان رابین افتاد و او را کشت و گفت که به تنهایی اقدام کرده است.

اما امروز وضعیت وخیم‌تر است؛ تحریکات مستقیماً از طرف نخست‌وزیر، بنیامین نتانیاهو، علیه رئیس شاباک انجام می‌شود. بنابراین لاپید اشتباه کرد که از نتانیاهو خواست وزرایش را کنترل کند؛ او باید شجاعانه‌تر می‌گفت: «تو رهبری تحریکات را بر عهده داری، و باید آن را متوقف کنی.»

«۳۰ وزیر تحریک‌گر»

نتانیاهو فقط علیه رونن بار تحریک نمی‌کند، بلکه علیه هر کسی که با سیاست‌های او مخالفت کند، موضع می‌گیرد. فقط یک روز پیش از این ماجرا، او روزنامه‌نگاران و تحلیل‌گران را متهم کرد که خدمتگزار «حماس» هستند، فقط به‌خاطر اینکه خواستار توقف جنگ برای آزادی گروگان‌ها بودند.

در کنار نتانیاهو، ۳۰ وزیر از مجموع ۳۸ وزیر کابینه‌اش نیز در تحریکات نقش دارند. روز یکشنبه گزارش شد که نفتالی بنت، نخست‌وزیر پیشین، دچار حمله قلبی شده و در بیمارستان بستری است. بنت اکنون طبق نظرسنجی‌ها تنها چهره مخالفی است که می‌تواند تهدیدی جدی برای نتانیاهو در انتخابات باشد.

در پی بستری شدن او، دو وزیر و یک عضو کنست از ائتلاف حاکم، پست‌هایی منتشر کردند که در آن‌ها شادمانی از وضعیت او ابراز شده بود. یکی نوشت: «شاید حالا بفهمد حساب خدا نزدیک است و تحریکاتش علیه نخست‌وزیر را متوقف کند.» دیگری گفت: «در باشگاه ورزشی بود که خداوند به او فهماند قدرت هم حدی دارد.» و نماینده کنست نوشت: «اگر در ۵۳ سالگی از پا درمی‌آید، چطور می‌خواست جنگ در هفت جبهه را مدیریت کند؟»

در شبکه‌های اجتماعی هم واکنش‌ها شدیدتر و آمیخته با نفرت بود. ده‌ها نفر آرزوی مرگ برای او کردند. فضای نفرت واقعاً خطرناک است.

میلیشیای مسلح

اما خطرناک‌تر از همه این‌ها، وجود میلیشیای مسلح در اسرائیل است که ایتمار بن‌گویر آن را با تصمیم دولت نتانیاهو تشکیل داده و در چارچوب وزارت پلیس فعالیت می‌کنند. گروه‌هایی از شهروندان مسلح و شهرک‌نشینان هر روز به فلسطینیان حمله می‌کنند، خانه‌ها و خودروها را آتش می‌زنند، با سنگ حمله می‌کنند، کشاورزان را از زمین‌هایشان در دره اردن و سایر مناطق بیرون می‌رانند، محصولات را تخریب می‌کنند و دام‌ها را مصادره می‌کنند.

در بیت‌المقدس، افراطی‌ها به رانندگان عرب اتوبوس‌ها، کشیشان و راهبه‌های مسیحی حمله می‌کنند و به تظاهرکنندگان چپ‌گرا که عکس کودکان کشته‌شده در غزه را حمل می‌کنند، یورش می‌برند. حتی خانواده‌های گروگان‌ها که در تل‌آویو و قدس تجمع می‌کنند، مورد حمله قرار می‌گیرند.

در فضای مجازی نیز زبان نفرت و خشونت حاکم است. برخی خواستار بازداشت و اعدام رونن بار به اتهام خیانت شدند. برخی نیز خواهان بازداشت مشاور حقوقی دولت، بهاراف ميارا، شدند.

در ماه‌های اخیر، سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل درباره تشکیل دوباره گروه‌های تروریستی یهودی هشدار داده‌اند؛ مشابه آنچه در دهه ۱۹۸۰ اتفاق افتاد و بن‌گویر و اسموتریچ به‌خاطر فعالیت خرابکارانه علیه فلسطینیان بازداشت شده بودند.

آن‌ها هشدار می‌دهند که عناصر پیرو «کاهانا» (خاخام افراطی) در حال نفوذ به پلیس اسرائیل هستند. از این رو، اسرائیل به‌شدت در معرض لغزش به سمت دوران ترورهای سیاسی است؛ نه فقط علیه رئیس شاباک و سیاستمداران، بلکه علیه فعالان سیاسی و اجتماعی در سطوح مختلف.