مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

در میان دستاوردها و موفقیت‌هایی که به سوی آینده‌ای شکوفا پیش می‌روند

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
TT

مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

ولیعهد رؤیاهای پادشاه را به واقعیت تبدیل کرد و به شکلی آن را محقق ساخت که عربستان امروز را به چیزی متفاوت بدل کرده است

با فرا رسیدن هشتمین سالگرد بیعت شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، زمان اندکی درنگ می‌کند تا بر مرحله‌ای بی‌سابقه در تاریخ سعودی گواهی دهد. در روز ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ رمضان ۱۴۳۸ هـ)، فرمان پادشاه سلمان برای انتخاب شاهزاده محمد به این منصب صادر شد و در آن شب مبارک، سعودی‌ها با ولیعهد بیعت کردند.
این لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ سعودی بود که در آن، این رهبر استثنایی آشکار شد؛ شخصیتی که آرزوهای ملت خود را همراه با میراث و تاریخ پرافتخار، جایگاه جهانی و وزن تمدنی آن بر دوش گرفت.
سعودی‌ها از طریق بیعت، به ویژگی منحصربه‌فرد نظام سیاسی خود و اصالت اسلامی آن می‌نگرند و مشروعیت قانون اساسی کشور را که بر پذیرش و رضایت مردمی استوار است، تأیید می‌کنند؛ مشروعیتی که در عمق وجدان ملت و حاکمان سعودی ریشه دارد. این رابطه، بنیان مستحکم قرارداد اجتماعی سعودی را تثبیت می‌کند و درعین‌حال، دستاوردهای دولت مدرن خود و گام‌های استوار آن به‌سوی آینده را به یاد می‌آورند.
انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، سرآغاز مرحله‌ای جدید بود که در آن، نوسازی با بلندپروازی و برنامه‌ریزی جسورانه با تلاش خستگی‌ناپذیر درهم‌آمیخت. این تصمیم، صرفاً یک انتقال سیاسی نبود، بلکه پاسخی ضروری به نیاز رهبری‌ای بود که دیدگاهی متفاوت دارد، بر اراده استوار است و معتقد است که آینده ساخته می‌شود، نه اینکه صرفاً منتظر آن ماند.
شاهزاده محمد بن سلمان توانایی‌های استثنایی و مهارت‌های رهبری برجسته‌ای از خود نشان داد که او را به بهترین گزینه برای ولایت‌عهدی، دومین منصب مهم پس از پادشاه، تبدیل کرد؛ منصبی که نماد ثبات، استحکام پایه‌های سلطنت و تداوم سلسله حاکم است. او همچنین ریاست هیئت وزیران و شورای امور سیاسی و امنیتی را بر عهده دارد؛ شورایی که مسئول سیاست‌ها و راهبردهای امنیت ملی و سیاست داخلی و خارجی کشور است. علاوه بر این، او ریاست شورای امور اقتصادی و توسعه را نیز به عهده دارد که مسئول پرونده‌های اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای، ازجمله بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات است. بنابراین، او بر تدوین سیاست‌ها و راهبردهای تمام بخش‌های دولتی نظارت دارد و اجرای آن‌ها را پیگیری می‌کند.
فراموش نشدنی است که او معمار «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» است؛ کسی که اهداف آن را تعیین کرد و بر حسن اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های آن نظارت دارد.
تمامی این مسئولیت‌های اجرایی که پادشاه به ولیعهد سپرده بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ (ربیع‌الأول ۱۴۴۴ هـ) با انتصاب او به ریاست هیئت وزیران، به اوج خود رسید. این نخستین باری در ۶۰ سال گذشته بود که پادشاه، رئیس هیئت وزیران نبود. بررسی جزئیات حقوقی و تاریخی این فرمان سلطنتی ممکن است طولانی باشد، اما نکته مهم، اعتماد کامل و تفویض مطلق اختیارات از سوی پادشاه به ولیعهد برای اداره تمامی این مسئولیت‌ها و رسیدگی به حجم گسترده‌ای از پرونده‌ها است؛ موضوعی که در اندازه دستاوردهای محقق‌شده منعکس می‌شود.
ولیعهد، دیدگاه‌های پادشاه را به واقعیتی ملموس تبدیل کرده و به شیوه‌ای شگفت‌انگیز، سعودی امروز را به کشوری متفاوت بدل کرده است. بااین‌حال، این تغییر به‌عنوان انقطاع از مراحل پیشین نیست، بلکه تداوم آن‌ها محسوب می‌شود و ثبات در اصول و مبانی تأسیس دولت، اتکا بر میراث تاریخی و عمق تمدنی آن را نشان می‌دهد.

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

جامعیت چشم‌انداز

هنگامی که به اعلام چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی در آوریل ۲۰۱۶ (رجب ۱۴۳۷ هـ) نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود: آیا سعودی‌ها انتظار این همه دستاورد را داشتند؟ پاسخ مستقیم: خیر. بسیاری از ناظران و تحلیلگران در زمان اعلام این چشم‌انداز، تنها بر ابعاد اقتصادی آن تمرکز کردند و از این نکته غافل شدند که این چشم‌انداز، یک پروژه‌ نوسازی جامع و برنامه‌ای اصلاحی فراگیر در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزه‌هاست.
با گذشت زمان، ویژگی‌های این چشم‌انداز بیش از پیش آشکار شد و دستاوردهای امروز در تمامی سطوح، گواه این امر است. اگر تنها به بخشی از آنچه در یک سال اخیر تحقق یافته، نگاه کنیم، بزرگی این موفقیت‌ها را درک خواهیم کرد.
- سعودی رتبه اول جهانی را در شاخص اعتماد ادلمن ۲۰۲۴ (گزارش اعتماد) از نظر میزان اعتماد شهروندان به دولت خود کسب کرد.
- رتبه دوم جهانی در شاخص تحول فناوری شرکت‌ها.
- رتبه چهارم جهانی در شاخص توسعه دولت الکترونیک و خدمات دیجیتال سازمان ملل.
- نرخ بیکاری در میان سعودی‌ها در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ درصد کاهش یافت، که به سطح هدف‌گذاری‌شده در چشم‌انداز ۲۰۳۰ (۷ درصد) بسیار نزدیک است.
- درصد مالکیت مسکن در میان خانواده‌های سعودی به ۶۳.۷ درصد افزایش یافت، که در حال نزدیک شدن به هدف ۷۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰ است. این دو حوزه (اشتغال و مسکن) از جمله مهم‌ترین چالش‌های گذشته بودند.
- سعودی رتبه نخست رشد تعداد گردشگران بین‌المللی در میان کشورهای سازمان ملل را کسب کرد.
- سعودی در میان کشورهای گروه ۲۰ بالاترین نرخ رشد درآمدهای گردشگری را به ثبت رساند.
- برای اولین بار، میزبانی دو رویداد بین‌المللی بزرگ را به دست آورد: اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی ۲۰۳۴.
سعودی در کنار همه این‌ها، همچنان بهترین خدمات را به میلیون‌ها حاجی و زائر ارائه می‌دهد و با بیشترین تلاش ممکن از حرمین شریفین و زائران آن‌ها مراقبت می‌کند.
افزون بر این، دستاوردهای عظیم در زمینه‌های آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و خدمات شهری در سطح ملی، و رهبری در کمک‌های بشردوستانه و امدادرسانی جهانی را نیز نباید نادیده گرفت. همچنین، در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزش تحولات چشمگیری رخ داده که شمارش آن‌ها دشوار است.

چشم‌انداز سیاسی

اما اگر بخواهیم ابعاد سیاسی چشم‌انداز را که از آغاز حکومت ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ (۱۴۳۶ هـ) پایه‌گذاری شد، درک کنیم، می‌توان گفت که هدف این سیاست، قرار دادن سعودی در جایگاهی شایسته در صحنه بین‌المللی و تثبیت موقعیت آن به عنوان قدرتی دیپلماتیک با نفوذ جهانی است. این سیاست همچنین بر استفاده حداکثری از منابع و ظرفیت‌های کشور از طریق ایجاد شراکت‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی و متنوع‌سازی روابط بین‌المللی تأکید دارد.
شاهدی بر این موضوع، سفر ملک سلمان به آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۵ (ذی‌القعده ۱۴۳۶ هـ) است، جایی که شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار ملک سلمان با باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طرح شراکت راهبردی قرن بیست‌ویکم را ارائه کرد. این طرح به عنوان تکمیل‌کننده روابط موجود توصیف شد و ملک سلمان و اوباما از دستیاران خود خواستند که سازوکار اجرای این شراکت را طراحی کنند. توسعه این شراکت در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر، در دسامبر ۲۰۲۲ (جمادی‌الاول ۱۴۴۴ هـ)، ملک سلمان و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، توافقنامه شراکت راهبردی جامع میان سعودی و چین را امضا کردند.
علاوه بر این، سعودی روابط راهبردی خود با روسیه را نیز تقویت کرد و با همکاری نزدیک در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در ائتلاف اوپک پلاس ایفا نمود که به ثبات قیمت‌های جهانی نفت کمک شایانی کرد.
تمامی این اقدامات نشان می‌دهد که چشم‌انداز ۲۰۳۰ فراتر از یک برنامه اقتصادی است؛ این یک نقشه راه جامع برای نوسازی کشور و تثبیت جایگاه سعودی به عنوان یک قدرت جهانی در همه ابعاد است.

شراکت‌ها و میانجی‌گری‌ها

سعودی در سال‌های اخیر موفق شده است روابط خود را با قدرت‌های جهانی به شکل چشمگیری تقویت کند. این امر نتیجه رهبری هوشمندانه‌ای است که مسیر شراکت‌های استراتژیک قرن بیست‌ویکم را ترسیم و اجرا کرده است. این شراکت‌ها بر تقویت منافع مشترک با کشورهای تأثیرگذار استوار است و بر اساس درکی عمیق از نیازهای جهان امروز، تعادلی را برقرار کرده که به نفع همه طرف‌هااست.
در دنیای امروز، حفظ روابط استراتژیک مؤثر همزمان با آمریکا، روسیه و چین کار آسانی نیست. با این حال، سعودی موفق شده اصول و مسیر خود را حفظ کند و در عین حال، احترام و قدردانی نه‌تنها از سوی رهبران جهان، بلکه حتی از سوی ملت‌ها را نیز به دست آورد.
این شراکت‌های بزرگ و تفاهمات در زمینه‌های گوناگون، در حالی شکل گرفته که سعودی همواره بر استقلال تصمیم‌گیری و برابری در تعاملات تأکید داشته است. این امر از سوی تمامی کشورهایی که با سعودی تعامل دارند، کاملاً درک و پذیرفته شده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز این اصل را در سفر خود به ایالات متحده به‌روشنی بیان کرد. او در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید گفت:
«ما رابطه خود را با ایالات متحده، رابطه‌ای مفید برای جهان و منطقه خود می‌دانیم... امیدواریم که این رابطه همچنان ادامه یابد و به صلح جهانی کمک کند... کشور ما، به لطف خدا، نیازی به چیزی ندارد، اما برای ما مهم است که ثباتی برقرار باشد که به نفع مردم منطقه باشد.»
اگر به دستاوردهای سیاسی سعودی در چند سال گذشته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این کشور دارای یک چشم‌انداز سیاسی مستقل و پویااست. میانجی‌گری سعودی بین آمریکا و روسیه نمونه‌ای از این سیاست است.
در طول دهه‌های گذشته، سعودی همواره نقش یک میانجی صلح در جهان عرب و اسلام را ایفا کرده است. اما در سال‌های اخیر، این کشور تلاش‌های گسترده‌ای برای حل چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در تعامل با آمریکا، چین، کشورهای اروپایی، روسیه، اوکراین، ایران، هند و پاکستان انجام داده است. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، شخصاً این تلاش‌ها را هدایت کرده است.
امروز، نقش میانجی‌گری سعودی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و این کشور به بزرگ‌ترین «میانجی خیر» در جهان تبدیل شده است. سعودی نه‌تنها در پی پایان دادن به جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است، بلکه الگویی الهام‌بخش از یک کشور پیشرو را ارائه می‌دهد که هدفش استفاده از قرن بیست‌ویکم برای شکوفایی بشریت است، نه تکرار جنگ‌ها و رقابت‌های ویرانگر قرن بیستم.

شایستگی رهبری

دستاوردهای اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰، از جمله افزایش تأثیر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و افزایش بهره‌وری مالی کشور، به یک الگوی جهانی تبدیل شده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در هنگام امضای فرمان تأسیس صندوق سرمایه‌گذاری ملی آمریکا، به موفقیت‌های صندوق سرمایه‌گذاری عمومی سعودی اشاره کرد و آن را یک نمونه موفق جهانی دانست.
امروز، جهان به‌خوبی درک کرده است که قدرت سعودی دیگر فقط در نفت و سرمایه‌گذاری‌هایش خلاصه نمی‌شود. بلکه این کشور توانسته است با رهبری کارآمد و مدیریت هوشمندانه، اقتصاد خود را متحول کند و در بازه‌ای کوتاه، به دستاوردهایی برسد که بسیاری از کشورها طی دهه‌ها قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند.
نمونه‌ای از این موفقیت، میانجی‌گری سعودی بین دو قدرت بزرگ جهانی، آمریکا و روسیه، در «قصر الدرعیه» ریاض است؛ اتفاقی که هیچ‌کس تصور آن را نمی‌کرد.
یکی از دلایل اعتماد قدرت‌های جهانی به رهبری سعودی، درک عمیق این کشور از منافع، اولویت‌ها و تعاملات جهانی است. بی‌طرفی مسئولانه در مذاکرات صلح و سرمایه‌گذاری در روابط استراتژیک با قدرت‌های جهانی، باعث شده که سعودی به عنوان کشوری که صرفاً به دنبال منافع خود در خارج از مرزهایش نیست، بلکه به دنبال ایجاد ثبات و پیشرفت جهانی است، مورد احترام قرار گیرد.
امروز، سعودی‌ها در سالگرد بیعت با ولیعهد خود، محمد بن سلمان، نه‌تنها آرزوها و رویاهای خود را محقق‌شده می‌بینند، بلکه شاهد هستند که او با تلاش شبانه‌روزی، کشور را به جایگاه پیشرو جهانی رسانده است.
این آغاز مسیری جدید است، مسیری که در آن دستاوردهای بیشتری رقم خواهد خورد و سعودی را در صدر کشورهای پیشرو جهان قرار خواهد داد.



اسرائیل بی خیال گروگان ها اهرم قدرت «حماس» شد؟  

اسرائیل بی خیال گروگان ها اهرم قدرت «حماس» شد؟  
TT

اسرائیل بی خیال گروگان ها اهرم قدرت «حماس» شد؟  

اسرائیل بی خیال گروگان ها اهرم قدرت «حماس» شد؟  

«حماس» از گروگان هایی که در حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ از اسرائیل ربود به عنوان اهرم اصلی که قدرت چانه زنی این گروه را افزایش داد استفاده کرد. «حماس» با استفاده از بحث گروگان ها در مذاکرات با اسرائیل در موضع برابر قرار گرفت و به همین دلیل آتش بس برقرار شد. اما آیا اسرائیل بامداد سه شنبه (۱۸ مارس) با از سرگیری جنگی کوبنده تر از قبل بی خیال گروگان ها شد؟
کارشناسانی که «الشرق الاوسط» با آنها گفتگو کرد معتقدند که گروگان های باقی مانده در غزه به دلیل اینکه نظامی هستند یک اهرم فشار بزرگ بر دولت اسرائیل به شمار می روند.
برخی منابع «حماس» می گویند که بقیه گروگان ها نظامی هستند و برخی سرباز و بعضی دیگر نظامیان درجه دارند که از مراکز نظامی گوناگون در غلاف غزه در حمله ۷ اکتبر به اسارت گرفته شدند. «حماس» و تعدادی از گروه های مسلح فلسطینی که اسرائیلی ها را به اسارت گرفتند پیشتر اعلام کردند که برخی از گروگان های آزاد شده سرباز و از اعضای دستگاه های امنیتی اسرائیل بودند اما اسرائیل این اطلاعات را تکذیب کرد.
طبق آمار اعلام شده «حماس» ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حدود ۲۵۰ نفر را از اسرائیل را ربود که از این مجموع بنا به آمار دولت اسرائیل دستکم ۳۴ نفر کشته شده اند. البته گمان می رود عدد واقعی کشته شدگان بیشتر باشد.
آمار و گزارش های اسرائیل می گویند که ۱۰۹ نفر از گروگان ها طی جنگ آزاد شدند و به اینها باید ۸ نفر دیگر را اضافه کرد که ارتش اسرائیل آزاد کرد. جسد ۳۷ نفر از گروگان ها نیز پیدا شده و ۳ گروگان فرار کردند اما بر اثر حملات هوایی اسرائیل کشته شدند.
«حماس» تا نیمه ژانویه که آتش بس شد حدود ۹۴ گروگان داشت که طبق برخی گزارش ها ۶۰ نفر آنها تا آن زمان زنده بودند و بقیه در حملات اسرائیل کشته شدند.

شیری بیباس به همراه دو کودکش ربوده و به غزه منتقل شدند (آسوشیتد پرس)

مرحله اول توافق آتش بس اول مارس پایان یافت. حدود یک هزار نفر از اسرای فلسطینی در زندان های اسرائیل در مرحله اول در ازای ۳۳ نفر از گروگان های «حماس» آزاد شدند که ۲۵ نفرشان زنده و بقیه مرده بودند.
یک منبع آگاه به «الشرق الاوسط» گفت «حماس» هنوز حدود ۶۱ گروگان دارد که دستکم ۳۵ نفر آنها زنده هستند.
سوال اینجا این است حالا که اسرائیل بامداد سه شنبه جنگ را از سرگرفت تکلیف این گروگان ها چه خواهد شد. خانواده های گروگان ها می گویند دولت آنها را به حال خود رها کرد.

قوی ترین اهرم فشار

این منبع آگاه خاطر نشان کرد «گروگان ها قوی ترین اهرم فشار (حماس) در رویارویی با ماشین جنگ اسرائیل هستند. (حماس) همه مفاد توافق آتش بس و ورود به مرحله دوم را کاملا اجرا کرد. در مرحله دوم می بایست گروگان های زنده و مرده بیشتری آزاد شوند و در ازای آن اسرائیل از غزه خارج شود و آتش بس پایدار برقرار گردد».
اسرائیل چوب لای چرخ مرحله دوم توافق آتش بس گذاشت و حاضر به خروج از غزه نشد و بهانه اش این بود که هیچ تضمینی نیست «حماس» پس از عقب نشینی اسرائیل از غزه بقیه گروگان ها را تحویل دهد و باید همه گروگان ها یک دفعه آزاد شوند. «حماس» قبول نکرد و گفت تضمینی برای خروج اسرائیل از غزه و برقراری آتش بس سراسری و پایدار و رسیدن به راه حل عادلانه برای مساله فلسطین وجود ندارد.

به دنبال ازسرگیری بمباران غزه روز سه شنبه عده ای از زنان فلسطینی پشت وانتی نشسته اند تا از مناطقی که ارتش اسرائیل سه شنبه دستور تخلیه آنها را داد خارج شوند (رویترز)

استیون ویتکاف فرستاده آمریکا در خاورمیانه پیشنهاد داد که «حماس» ۱۱ نفر از گروگان های زنده و برخی از گروگان های مرده را در یک روز تحویل دهد. البته این پیشنهاد بعدا تعدیل شد و ویتکاف گفت که «حماس» ۵ نفر از گروگان های زنده و بعضی از گروگان های مرده را در ده روز تحویل بدهد و در ازای آن ۵۰ روز آتش بس تمدید شود و سپس بقیه گروگان ها آزاد شوند و آتش بس برای ۵۰ روز دیگر دوباره تمدید گردد.
«حماس» در پاسخ به پیشنهاد ویتکاف گفت که حاضر است در ازای آزادی شماری از اسرای فلسطینی و تمدید دوره آتش بس و ورود کمک و گفتگو درباره خروج اسرائیل و رسیدن به آتش بس پایدار یکی از گروگان های زنده اسرائیلی آمریکایی و حدود ۴ نفر از گروگان های مرده آمریکایی را آزاد کند.

آیا اسرائیل از «مهم ترین» گروگان ها دست کشید؟

سمیر فرج کارشناس مصری مسائل استراتژیک بر این باور است که گروگان هایی که هنوز دست «حماس» هستند خواه مرده و خواه زنده «بزرگ ترین اهرم فشارند».
او در گفتگو با «الشرق الاوسط» افزود «بزرگ ترین فشار و سرزنش به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از جانب خانواده گروگان هاست و بنابراین اسرائیل توجه زیادی برای بازگرداندن گروگان ها دارد».
سمیر راغب کارشناس مصری مسائل استراتژیک با سمیر فرج هم نظر است. او در گفتگو با «الشرق الاوسط» معتقد است که ««حماس» به نظر می رسد گروگان های اندکی دارد اما طبق اطلاعات در دسترس شماری از فرماندهان نظامی اسرائیل از جمله گروگان های باقی مانده هستند».
بسیاری از خانواده گروگان ها با از سرگیری حملات گسترده و کوبنده اسرائیل از بامداد سه شنبه در غزه می خواهند بدانند تکلیف این گروگان ها چه خواهد شد. آنها می گویند دولت نتانیاهو گروگان ها را تنها گذاشت.
به گزارش روزنامه تایمز اسرائیل «انجمن خانواده گروگان ها و مفقود الاثرها» در بیانیه ای گفتند دولت اسرائیل «ترجیح داده گروگان ها را قربانی کند».
این بیانیه افزود «بیم و دغدغه اصلی خانواده ها و گروگان ها و مردم اسرائیل به واقعیت تبدیل شد. ما وحشت زده و عصبانی و بیمناک هستیم که مبادا روند برگرداندن عزیزانمان عمدا خراب شود».
یک منبع مسئول جنبش «حماس» گفت یکی از اسرای اسرائیلی در نوار غزه بامداد سه شنبه کشته و دو تن دیگر زخمی شدند. خبرگزاری «معا» فلسطین به نقل از این منبع گزارش داد که این گروگان ها به دلیل حملات هوایی اسرائیل در نوار غزه کشته و زخمی شدند.
از سوی دیگر «حماس» گفت نخست وزیر اسرائیل می خواهد جنگ در غزه را «حلقه نجات خود» برای نجات از مشکلات سیاسی داخلی اش قرار دهد حتی اگر در این راه گروگان ها «قربانی» شوند.
وزارت بهداشت غزه اعلام کرد دستکم ۴۰۰ نفر در نوار غزه روز سه شنبه بر اثر حملات اسرائیل جان باختند که شمار زیادی از کودکان در میان قربانیان وجود دارند.