سوری‌ها سقوط اسد را جشن گرفتند، مسکو به او پناهندگی داد

الشرع: رژیم پیشین، سوریه را به «مزرعه‌ای برای طمع‌ورزی ایران» تبدیل کرده بود... کرملین: تضمین‌هایی از مخالفان برای امنیت پایگاه‌هایمان دریافت کرده‌ایم

أحمد حسين الشرع المكنى «أبو محمد الجولاني» خلال وجوده في المسجد الأموي بدمشق 8 ديسمبر 2024 (فصائل معارضة سورية عبر تلغرام)
أحمد حسين الشرع المكنى «أبو محمد الجولاني» خلال وجوده في المسجد الأموي بدمشق 8 ديسمبر 2024 (فصائل معارضة سورية عبر تلغرام)
TT

سوری‌ها سقوط اسد را جشن گرفتند، مسکو به او پناهندگی داد

أحمد حسين الشرع المكنى «أبو محمد الجولاني» خلال وجوده في المسجد الأموي بدمشق 8 ديسمبر 2024 (فصائل معارضة سورية عبر تلغرام)
أحمد حسين الشرع المكنى «أبو محمد الجولاني» خلال وجوده في المسجد الأموي بدمشق 8 ديسمبر 2024 (فصائل معارضة سورية عبر تلغرام)

هزاران نفر از مردم سوریه در داخل و خارج کشور روز یکشنبه سقوط بشار اسد، رئیس‌جمهور سابق سوریه را جشن گرفتند. این اتفاق پس از حمله ناگهانی و سریع گروه‌های مخالف و ورود آن‌ها به دمشق رخ داد. بدین ترتیب، به پنج دهه سلطه خانواده اسد بر سوریه پایان داده شد. رسانه‌های روسی گزارش دادند که مسکو به اسد و خانواده‌اش به دلایل انسانی پناهندگی اعطا کرده است.

در دمشق و سایر شهرها، مردم مجسمه‌ها و نمادهای حافظ اسد، رئیس‌جمهور پیشین سوریه و پسرش بشار را سرنگون کردند. این در حالی بود که پرچم‌های انقلاب سوریه در بسیاری از نقاط برافراشته شده بود.گزارش‌های خبرنگار الشرق الاوسط از اطراف کاخ «تشرین» و میدان «الامویین» در مرکز دمشق حاکی از حضور گسترده مردم در کاخ ریاست‌جمهوری بود. برخی برای ثبت لحظات تاریخی عکس می‌گرفتند و برخی دیگر به دنبال اشیاء گران‌بها یا کنجکاوی در کاخ بودن.

جشن در میدان الامویین دمشق روز یکشنبه پس از سقوط نظام بشار اسد (خبرگزاری فرانسه)

زنی با صدای بلند گفت: "ببینید در چند طبقه زندگی می‌کردند، در حالی که ما در خانه‌های کوچک بدون برق و آب بودیم." جوان دیگری پاسخ داد: "ببینید چطور زندگی می‌کردند و ما را این همه سال تحت فشار گذاشتند."

در داخل کاخ، کودک فقیری اسباب‌بازی کاغذی را که متعلق به فرزندان رئیس‌جمهور بود، نگاه می‌کرد و تلاش می‌کرد از منطق آن سر در بیاورد.

مبارزان مخالف در میدان امویین، قلب دمشق، در حال جشن گرفتن سقوط نظام اسد ( خبرگزاری فرانسه)

سوری برای همه سوری‌ها

زینه شهلا، روزنامه‌نگار مستقل، به «الشرق الأوسط» گفت: «احساساتم ترکیبی از هیجان و ابهام است. بیان این احساسات دشوار است. این اولین بار است که می‌توانم بدون ترس از نیروهای امنیتی در خیابان‌های دمشق قدم بزنم. سوریه اکنون متعلق به ما سوری‌ها است.»

در حالی که برخی محله‌های دمشق پر از شادی بود، اکثر مناطق در سکوت و حالتی شبیه به حکومت نظامی قرار داشتند. گروه‌های مسلح مخالف در اطراف ساختمان‌های دولتی مستقر بودند. در میدان امویین، که محل ساختمان تلویزیون و رادیو است، تیراندازی‌های پراکنده جریان داشت.

همزمان، دود غلیظ و بوی باروت فضای دمشق را فرا گرفته بود. اسرائیل نیز حملاتی به فرودگاه نظامی «مزه» و مقرهای گارد جمهوری انجام داد.

در ساعات اولیه صبح، نیروهای دولتی مقرهای نظامی را تخلیه کردند و حجم زیادی از اسلحه را به جا گذاشتند. گروه‌های مخالف وارد دمشق شدند، زندانیان را آزاد کردند و برخی مقرها را به طور کامل تصرف کردند. این شرایط باعث هرج‌ومرج شد.

کاخ ریاست‌جمهوری دمشق پس از سقوط نظام اسد (آسوشیتدپرس)

یک منبع نزدیک به «اداره عملیات نظامی» که توسط نیروهای مخالف اداره می‌شود، به «الشرق الأوسط» گفت: «اتفاقی که افتاد، نتیجه اشتباهی بود که ناشی از ورود نیروهای مخالف از درعا و حومه دمشق پیش از رسیدن نیروهای شمال (عملیات بازدارندگی تجاوز) بود. این موضوع باعث هرج‌ومرج شد، به‌ویژه با حضور مسلحانی از بقایای شبیحه در میان نیروهای مخالف. اما فردای روز ورود نیروها، اوضاع متفاوت خواهد بود. نظم برقرار شده و زندگی به حالت عادی بازخواهد گشت. همه این‌ها بر اساس یک برنامه دقیق که از ماه‌ها پیش آماده شده، اجرا می‌شود.»

گفته می‌شود که عقب‌نشینی نیروهای نظام از مقرهای امنیتی و نظامی در ساعات اولیه صبح، مقادیر زیادی سلاح برجای گذاشت، پیش از آنکه نیروهای مسلح از حومه دمشق به آنجا برسند. همچنین، به محلات حامی نظام سلاح توزیع شد تا از انتقام‌گیری‌ها در پی هرج‌ومرج احتمالی پس از سقوط نظام و فقدان امنیت جلوگیری شود.آتش‌سوزی‌هایی نیز در ساختمان‌های امنیتی در دمشق، از جمله در ساختمان اطلاعات نظامی، رخ داد.

در ویدئویی که خبرگزاری فرانسه منتشر کرد، گروهی از افراد، از جمله اعضای نیروهای مخالف، روی یک تانک در نزدیکی میدان ایستاده‌اند، مشت‌های خود را بالا برده و علامت پیروزی نشان می‌دهند، در حالی که صدای تیراندازی در هوا در پس‌زمینه شنیده می‌شود.

یک جنگجوی مخالف دولت، خارج از کاخ مسکونی مهاجرین در دمشق، در حال جشن گرفتن پایان ۵ دهه حکومت حزب بعث (خبرگزاری فرانسه)

جولانی در مسجد اموی

احمد الشرع، فرمانده «هیئت تحریر الشام» (معروف به ابومحمد جولانی)، ظهر روز یکشنبه به دمشق رسید و در کانال تلگرام خود ویدئویی منتشر کرد که او را در حال سجده و بوسیدن زمین در فضایی سبز، نزدیک یک جاده اصلی، نشان می‌دهد. این ویدئو با عنوان «فرمانده احمد الشرع در لحظه رسیدن به دمشق، برای شکرگزاری سجده می‌کند» منتشر شد.وی همچنین روز یکشنبه از مسجد اموی در دمشق بازدید کرد و در ویدئویی از داخل مسجد دیده می‌شود که جمعی از افراد اطراف او شعار «الله‌اکبر» سر می‌دهند.

او گفت: «هیچ خانه‌ای در سوریه نمانده که آتش جنگ به آن نرسیده باشد، و امروز سوریه به لطف خدا در حال بهبودی است. این پیروزی، تاریخ جدیدی برای امت اسلامی و منطقه است.»الشرع معتقد است که بشار اسد «سوریه را به مزرعه‌ای برای طمع‌ورزی‌های ایران تبدیل کرد، در آن طایفه‌گرایی را گسترش داد و فسادی ایجاد کرد که سوریه را به بزرگ‌ترین تولیدکننده کبتاگون (مواد مخدر) در جهان بدل ساخت.» او افزود: «امروز سوریه به لطف خدا پاک می‌شود.»

وی تأکید کرد که این «پیروزی» به لطف خون قربانیان و رنج مردم در زندان‌ها برای مخالفان سوری به دست آمده است و به آزادسازی تعداد زیادی از زندانیان توسط نیروهایش اشاره کرد.

با سقوط اسد، سوریه فصل حکومت حزب بعث را که در ۸ مارس ۱۹۶۳ با کودتا به قدرت رسیده بود، به پایان می‌رساند. در ۱۶ نوامبر ۱۹۷۰، حافظ اسد، وزیر دفاع وقت، کودتایی به نام «جنبش اصلاحات» انجام داد و تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۰ بر قدرت ماند. از آن زمان، حکومت به بشار منتقل شد.

اتاقى که به نظر می‌رسد دفتر کاری در داخل کاخ مسکونی رئیس‌جمهور مخلوع سوریه، بشار اسد، در منطقه مهاجرین دمشق باشد (خبرگزاری فرانسه)

پناهندگی اسد به روسیه

تا عصر یکشنبه، محل اقامت اسد نامشخص بود، اما رسانه‌های روسی اعلام کردند او و خانواده‌اش به مسکو رسیده‌اند و حق پناهندگی دریافت کرده‌اند.

خبرگزاری «اینترفاکس» به نقل از منبعی ناشناس گزارش داد: «رئیس‌جمهور سوریه، بشار اسد، به مسکو رسیده است. روسیه به دلایل انسانی به او و خانواده‌اش پناهندگی اعطا کرده است.»روسیه در طول تقریباً یک دهه گذشته، متحد حیاتی اسد باقی ماند و با حمایت نظامی از او، توانست به بازپس‌گیری کنترل حدود دو سوم خاک سوریه کمک کند.

منبعی در کرملین تأیید کرد که «گروه‌های مخالف سوری امنیت پایگاه‌های نظامی روسیه در سوریه را تضمین کرده‌اند.» این منبع به خبرگزاری‌های روسی گفت: «مسئولان روسیه در تماس با نمایندگان مخالفان مسلح سوری هستند و مسئولان آن‌ها امنیت پایگاه‌های نظامی و نمایندگی‌های دیپلماتیک روسیه در خاک سوریه را تضمین کرده‌اند.»

یک جنگجوی مخالف مسلح سوری روز گذشته در داخل دفتر کاخ ریاست‌جمهوری دمشق در حال استراحت (آسوشیتدپرس)

آینده سوریه

دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، سقوط اسد را فرصتی تاریخی برای ساختن آینده‌ای صلح‌آمیز و پایدار برای سوریه دانست. او از تمامی طرف‌ها خواست آرامش را حفظ کنند و از حقوق همه شهروندان حمایت کنند.

میان «امیدهای محتاطانه» سازمان ملل و درخواست‌هایی برای جلوگیری از «هرج‌ومرج»، واکنش‌های جامعه بین‌المللی به سقوط نظام اسد روز یکشنبه ادامه یافت. در همین حال، روسیه اعلام کرد که برای بررسی وضعیت سوریه، خواستار برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت در روز دوشنبه شده است.

کارنامه تحصیلی کریم، فرزند رئیس‌جمهور مخلوع سوریه، در میان اسنادی که توجه کسی را جلب نکرد (عکس از الشرق الاوسط)

دیمیتری پولیانسکی، معاون نماینده روسیه در سازمان ملل، در تلگرام نوشت: «در پی رویدادهای اخیر در سوریه که هنوز پیامدهای آن بر این کشور و منطقه به‌طور کامل ارزیابی نشده است، روسیه خواستار برگزاری مشورت‌های اضطراری و غیرعلنی در شورای امنیت سازمان ملل شده است.» وی افزود که این نشست روز دوشنبه برگزار خواهد شد.



«تابستان سوئیسی»: درمان توهمات حافظه عراقی... با اعتراف

«تابستان سوئیسی»: درمان توهمات حافظه عراقی... با اعتراف
TT

«تابستان سوئیسی»: درمان توهمات حافظه عراقی... با اعتراف

«تابستان سوئیسی»: درمان توهمات حافظه عراقی... با اعتراف

زمان داستان اصلی از لحظه قدرت گرفتن «قاتل» و کنترل او بر «حزب» و زندگی آغاز می‌شود

چهار عنصر اساسی پشت صحنه متفاوت دنیای رمان «صیف سویسری/ تابستان سوئیسی» نوشته إنعام کجه‌جی- انتشارات تکوین/ الرافدین ۲۰۲۴ - قرار دارد:
اول، حافظه روایی‌ای که پروژه نویسنده را به طور کلی شکل داده است.
دوم، منطق تمثیلی متضاد و حتی برخوردی که در این رمان به اوج خود می‌رسد.
سوم، نحوه به تصویر کشیدن جایگاه مکان غریب در روایت.
چهارم، حضور آشکار سبک اعتراف که در سراسر متن غالب است.
اما ساختارهای اصیل شکست در این رمان چیست؟ شاید بتوان گفت که این شکست‌ها، بخشی از استعاره‌های کلی این اثر هستند. چرا این را نمی‌توان حافظه روایی دانست؟ شاید، اما عنوان «تابستان سوئیسی» از همان ابتدا ما را آماده می‌کند که انتظار داستان‌های بزرگ و امیدهای عظیم را نداشته باشیم؛ ما فقط به یک تابستان سوئیسی می‌رویم! حداقل این چیزی است که از عنوان ساده و بی‌ادعای کتاب درک می‌شود.

حافظه روایی پیشنهادی

چهار شخصیت عراقی با دقت از سوی نمایندگان شرکت‌های دارویی سوئیس انتخاب می‌شوند تا به یک اقامتگاه دانشگاهی – که می‌توان آن را سرپناه یا آسایشگاه نامید – در حاشیه شهر بازل، سوئیس بروند. این سفر درمانی رایگان در اواخر هزاره انجام می‌شود و هدف آن معالجه بیماری‌ای صعب‌العلاج است که حافظه عراقی و توهمات ناشی از آن، به‌ویژه اعتیاد ایدئولوژیک نام دارد.
تعیین زمان این رویداد بسیار مهم است، زیرا این سفر چند سال پیش از اشغال عراق انجام می‌شود. این چهار شخصیت که در رمان بر اساس اهمیت‌شان معرفی می‌شوند عبارتند از: حاتم الحاتمی، یک بعثی ملی‌گرا که از کشورش فرار کرده است. بشیره حسون صاج آل محمود، یک زندانی کمونیست که در بازداشتگاه مورد تجاوز قرار گرفته و دخترش سندس نتیجه این زندان و فریب بوده است. غزوان البابلی، یک شیعه متدین که سابقاً در زندان‌های رژیم بعث بوده است. دلاله شمعون، یک مسیحی آشوری که به عنوان مبلغ دینی یَهُوَه، خدایی متفاوت از مذهب خود، فعالیت می‌کند.
در این اقامتگاه درمانی، دکتر بلاسم مسئول درمان این افراد است. در اینجا، تعادل نسبی بین شخصیت‌ها دیده می‌شود: دو مرد و دو زن. این چهار نفر، چهار نوع حافظه روایی متفاوت و شاید متضاد را در این رمان ارائه می‌دهند. اما سرنوشت آن‌ها در داستان متفاوت است؛ چراکه روایت حاتم الحاتمی، که یک مأمور امنیتی بعثی با ریشه‌های روستایی از جنوب عراق است، بخش عمده‌ای از رمان را به خود اختصاص می‌دهد. او تنها شخصیتی است که روایت از دیدگاه او و با ضمیر اول شخص بیان می‌شود، که این انتخاب، معنای خاصی در درک کل متن دارد.

زمان در رمان

از آنجایی که زمان منطق اصلی روایت است، دو اشاره زمانی در رمان وجود دارد که زمینه حافظه روایی را مشخص می‌کند: لحظه‌ای که «قاتل» قدرت را در حزب و زندگی به دست می‌گیرد – که همان لحظه‌ای است که پاکسازی‌های گسترده‌ای علیه مخالفان آغاز می‌شود. آیا می‌توان گفت که این لحظه، همان کشتار قاعة الخلد در سال ۱۹۷۹ است؟ زمان سفر درمانی در اواخر هزاره، که این سفر را به یک حافظه روایی از پیش تعیین‌شده تبدیل می‌کند.
در این روایت، قربانیان مختلفی را می‌بینیم: بشیره، غزوان، و دلاله، که هرکدام نوعی از قربانی‌شدن را تجربه کرده‌اند. اما این قربانیان، اسیر توهم ایدئولوژیک خود هستند، و داستان‌هایشان یک افسانه دروغین از مظلومیت را می‌سازد که از فرد شروع می‌شود و به ادعای گروهی تبدیل می‌شود. برای مثال: بشیره‌ نماینده سرکوب کمونیست‌ها و تجاوز در رژیم بعث است. غزوان البابلی نماینده روایت‌های مظلومیت شیعیان در دوران صدام است. دلاله، به‌عنوان یک آشوری مسیحی که به دینی جدید گرویده، تصویری از قربانی‌بودن را بازتعریف می‌کند.

روایت قاتل

اما در نهایت، «تابستان سوئیسی» بیشتر از آنکه داستان قربانیان باشد، داستان قاتلی است که به اعتراف می‌رسد. این قاتل کسی نیست جز حاتم الحاتمی، که بخش اعظم روایت را در اختیار دارد.
آیا توصیف او به عنوان قاتل اغراق‌آمیز است؟ نه چندان. شخصیت او بر دو اصل متضاد استوار است: کشتار مخالفان حزب و نظام. رسیدن به عشق واقعی و طلب بخشش، زمانی که سعی می‌کند بشیره را از دست همکاران سابق خود نجات دهد. رمان به‌جای پرداختن به جزئیات قتل‌ها، از نمادها و اشاره‌ها استفاده می‌کند. مثلاً: همسر الحاتمی از او فاصله می‌گیرد و از برقراری رابطه با او امتناع می‌کند. فصل‌هایی با عناوین کنایی مانند «جشن اعدام» نام‌گذاری شده‌اند. در مقابل این روایت فشرده، توصیف زندگی الحاتمی – رابطه او با قدرت و عشقش به بشیره – با جزئیات بیشتری بیان می‌شود.

نقش اعتراف در رمان

در این آسایشگاه در بازل، همه افراد – از قاتل تا قربانی – برای درمان حافظه خود مجبور به اعتراف می‌شوند. اعتراف، هسته مرکزی رمان است و چیزی مهم‌تر از آن در داستان وجود ندارد. اما این اعتراف تنها در صورتی معنا پیدا می‌کند که شرایط آن وجود داشته باشد. مکان: محیطی بیگانه، منضبط، و خالی از هیجانات حافظه ملتهب عراقی. صدای اعتراف‌کننده: تنها کسی که از زاویه دید اول‌شخص روایت می‌کند، حاتم الحاتمی است.
از ۱۵ فصلی که به داستان او اختصاص دارد، ۹ فصل با صدای خودش روایت می‌شود، در حالی که دیگر شخصیت‌ها چنین امتیازی ندارند. تنها سندس در فصل آخر، با صدای خود درباره سرنوشت شخصیت‌ها صحبت می‌کند.
«تابستان سوئیسی» یک رمان اعتراف است که به‌ندرت در فضای فرهنگی ما دیده می‌شود. این اثر موفق شده است از دام تقیه – که در فرهنگ و روایت‌های ما رایج است – عبور کند و به سطحی از صداقت برسد که کمتر در ادبیات عربی و عراقی تجربه شده است. این، ویژگی منحصربه‌فردی است که اثر إنعام کجه‌جی را برجسته می‌کند.