اخبار ضد و نقیض درباره ممنوع‌الفعالیت شدن مهدی یراحی

اخبار ضد و نقیض درباره ممنوع‌الفعالیت شدن مهدی یراحی
TT

اخبار ضد و نقیض درباره ممنوع‌الفعالیت شدن مهدی یراحی

اخبار ضد و نقیض درباره ممنوع‌الفعالیت شدن مهدی یراحی

اخبار ضد و نقیض درباره ممنوع‌الفعالیت شدن مهدی یراحی
یک ترانه انتقادی به جنگ در ایران حاشیه ساز شد
از ماسکی برای کارون تا لباسی برای کارگران
 
مهدی یراحی خواننده پاپ ایران که به پیش از این ترانه‌هایی با مایه‌های انتقادی و اجتماعی خوانده بود، اخیراً با موزیک ویدیوی «پاره سنگ» حاشیه ساز شد. یراحی از جمله خواننده‌هایی است که همیشه نسبت به اتفاقات جامعه ایرانی با هنر موسیقی خود واکنش نشان داده‌است.
به گزارش الشرق الاوسط، سایت «اعتماد آنلاین» شب گذشته در این باره نوشت که مهدی یراحی بعد از انتشار موزیک ویدیوی پاره سنگ ممنوع الکار شد. روابط عمومی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد همچنین از احضار مدیران مؤسسه «جام سبز» خبر داد.
این اثر انتقادی خبرساز مضمونی در نقد جنگ داشت و در آن اشاره‌هایی هم به معضلات پس از جنگ شده بود. همچنین در ویدئوی این کار برخی مشکلات مردم زادگاه مهدی یراحی یعنی اهواز که هنوز پس از گذشت سال‌ها با آن درگیر هستند به تصویر کشیده بود.
مجید فروغی مدیر روابط عمومی معاونت هنری در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در واکنش به این کلیپ منتشر شده، گفته‌است: کلیپ منتشر شده «پاره سنگ» در فضای مجازی با کلیپی که دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز داده، مغایرت دارد و تحریف شده‌است.
وی ادامه داد: همچنین بخشی از شعر منتشر شده در این کلیپ، متفاوت با شعری است که برای درخواست مجوز ارائه شده‌است؛ بنابراین کلیپ «پاره سنگ» آن چیزی نیست که دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن مجوز داده و غیرمجاز است.
به گفته او، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آن موسسه‌ای که این کلیپ را منتشر کرده برخورد خواهد کرد و آن‌ها را به دفتر موسیقی احضار می‌کنیم تا توضیحات لازم را به ما بدهند و بعد از آن برای ادامه فعالیت آن‌ها تصمیم‌گیری خواهد شد. چون درخواست کننده کلیپ «پاره سنگ» مؤسسه است، دفتر موسیقی با مؤسسه وارد گفتگو می‌شود و تذکرات لازم را به آن‌ها می‌دهد و پس از آن، برای ادامه روند فعالیت آن‌ها تصمیم می‌گیرد.
از سوی دیگر «فرهاد گوی‌آبادی» مدیر مؤسسه «جام سبز» دربارهٔ این اتفاق گفته‌است: «در حال حاضر در این زمینه اظهار نظری انجام نمی‌دهیم و روز شنبه با مسئولین محترم دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلسه خواهیم داشت. اما فکر نمی‌کنیم کاری که اکنون منتشر شده‌است از لحاظ کلام و محتوا مشکل خاصی داشته باشد و حتماً درباره جزئیات این اتفاقات با مسئولین محترم وزارت ارشاد گفتگو می‌کنیم.»
پس از این، روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خبر ممنوع‌الفعالیت شدن مهدی یراحی، خواننده موسیقی پاپ را تکذیب کرد.
تک آهنگ «پاره سنگ» که از آلبوم «سه‌گانه اجتماعی اول» یراحی منتشر شده‌است، جنگ ایران و عراق و سرنوشت مردم ایران پس از این جنگ را به شدت مورد انتقاد قرار داده‌است. در بخش‌هایی از این ترانه آمده‌است: «من آخرین شهید این قبیله ام قبیله ای که آب و نون ندارن».. یا در جایی دیگر می‌گوید: «مرگ برد و دوباره عقل مُرد و تمومه خاطراتمون گره به جنگ خورد و»... «به من یک نفر بگه کجای کاریم تقاص جنگو پای چی باید بذاریم چرا هنوز زندگی نداریم..»
 
انتقاد رسانه‌های تندرو: ابتذال مضاعف
تندروها در ایران این کلیپ را عین ابتذال و هجمه به باورها و ارزش‌های دفاع مقدس عنوان کرده‌اند. روزنامه تندروی «صبح نو» نزدیک به جریان اصولگرایان و مورد حمایت محمدباقر قالیباف به نظر می‌رسد بیشتر از همه عصبی شده‌است. در واکنش به این ترانه در مقاله ای با عنوان «پاره سنگ» مهدی یراحی به سمت چه کسی پرتاب شده‌است؟ نوشته‌است: «تنها خاصیت این آثار دست‌وپا کردن چهره‌ای متفاوت برای خوانندگان و ایجاد بازاری تازه در فضای یک نواخت‌شده موسیقی امروز بود. یراحی تنها در ژستی اعتراضی با متلک گفتن به دفاع ملی خوزستانی‌ها در برابر دشمنان، آن را غلبه بی‌عقلی خطاب می‌کند. این یعنی اعتراضی از طرف جبهه سرمایه‌داری به‌نفع سیاست‌های بازارآزادی با حمایت سرمایه‌گذاران بساز و بفروش
این روزنامه همچنین می‌نویسد: «مهدی یراحی که خود فرزند جنوب است و محدودیت‌های این خاک عزیز را از نزدیک لمس کرده، بهتر از هر کسی می‌داند که آنچه امروز از خوزستان، از اهواز و آبادان و دزفول باقی مانده‌است، حاصل همان دوران طولانی مقاومت است. اگر هنوز زندگی در این خطه جریان دارد و آدم‌ها نفس می‌کشند، اگر خرمشهر و اروند، محمره و شط‌العرب نشدند به‌خاطر ایستادن بر سر اصولی عقلانی بوده‌است؛ اصولی که می‌گوید دربرابر دشمنی که به خانه حمله می‌کند باید دفاع کرد. اصولی که می‌گوید وطن هتل نیست که اگر خدماتش ضعیف شد آن را ترک کنیم. اصولی که زندگی را در مقاومت می‌بیند نه در ترک مبارزه و خوش‌خیالی. موسیقی اعتراضی اصیل، مقاومت در برابر حمله دشمن را به نازیسم و نژادپرستی هیتلری پیوند نمی‌دهد.»
«خبرگزاری دانشجو» وابسته به بسیج دانشجویی از جمله منتقدان اقدامات اجتماعی مهدی یراحی است. این خبرگزاری پیش از این از اینکه او در پیامی در صفحه شخصی خود مایکل جکسون را "بزرگترین پدیده هنری تاریخ " دانسته و او را "اسطوره بزرگی" قلمداد می‌کند به شدت به انتقاد گرفته بود. این خبرگزاری نوشته بود: «یراحی پیش از این نیز در ترانه‌های خود از مضامینی ناشایست و نا متعارف استفاده کرده بود که اعتراضات زیادی را برانگیخته بود. آخرین شاهکار آقای خواننده جوان هم مصاحبه ای بود که در سیمای ملی پخش می‌شد، که در آن یراحی در رسانه ملی جمهوری اسلامی، خواننده مورد علاقه خود را «ام کلثوم» خواننده زن عرب عنوان کرده بود!»
مهدی یراحی که پیش از این هم با حضور در زنجیره‌های انسانی نجات کارون نشان داده بود که دوستدار محیط زیست است و با آهنگ‌هایی مثل «خاک» و «چه چیزا شنیدم» از دغدغه‌مندی‌اش نسبت به اتفاقات روز اجتماعی سخن گفته‌است و حتی در قولی که در برنامه «خندوانه» داد، بدعت‌گذار اولین کنسرت خیابانی رایگان برای خانواده‌های ساکن درکوره‌پزخانه‌های جنوب شهر تهران در تابستان ۹۵ بود.
 
تعهد اجتماعی یک هنرمند
برخی از کارشناسان موسیقی در ایران معتقدند که «یراحی در این سال‌ها نشان داده برقراری توازن بین سلیقه عام و خاص را خوب بلد است و در عین رعایت استانداردهای خاص موسیقایی‌اش، می‌تواند هر بار مخاطبان بیشتری را همراه آثارش کند، نمونه‌اش ترانه «حیک بابا حیک» است که در عین برخورداری از ریتمی قدیمی و شاد، با تصویری از بشکه‌های خالی نفت در حال و هوای غبارآلود این روزهای جنوب ایران، سخت نفس کشیدن این روزهای مردم آن خطّه را فریاد می‌زند. مهدی یراحی خواننده‌ای‌ست که در هنگامه آشفته بازار این روزهای موسیقی ایران، همچنان متعهد مانده تا هر چند وقت یکبار از دردهای اجتماعی مردمش در ترانه‌هایش بگوید تا نشان بدهد تعهد اصل اول هنرمندی است.»
کارشناسانی مثل «امید جهانداری» این اقدام مهدی یراحی را اینگونه توصیف کردند: «در موسیقی پاپ ما نیز هنوز هستند کسانی که درد اجتماع دارند و به تعبیر زیبای روزبه بمانی –در این روزگار بی‌عاری موسیقی– فقط از یار و دلدار نمی‌خوانند. مهدی یراحی اخیراً مسیر خوبی را در پیش گرفته‌است و آلبوم سه‌گانه اجتماعی را تولید کرده‌است. از این آلبوم تا به حال دو اثر به نام سرسام و پاره سنگ منتشر شده‌است. از هر دو اثر هم از نظر محتوا و هم اجرا لذت بردم.»
 
ادامه اعتراضات مردمی یراحی
یراحی در آخرین کنسرت خود در زادگاهش اهواز، برای همدلی و همصدایی با کارگران شرکت گروه ملی فولاد اهواز لباس کارگران را به تن کرد و در ادامه این حرکت نمادین از مسئولین خواستار رسیدگی به وضع أسف‌بار معیشتی این قشر زحمتکش و آزادی کارگرانی شد که به دلیل اعتراض به عدم پرداخت حقوقشان، طی هفته‌های گذشته راهی زندان شدند. او در طول اجرای کنسرتش، در این باره اظهار کرد: «به امید این که صدای تشویق‌های شما برسد به مسئولینی که باید مترصد باشند تا حال این کارگران خوب شود و صدای دادخواهی آن‌ها با تدبیر و تعقل و منطق پاسخ داده شود.»
موضوعی که با استقبال کاربران فضای مجازی روبه‌رو شد. کاربری نوشت: «تو زمانه‌ای که خواننده‌های جدید دنبال پول درآوردن از هنرشون هستند، مهدی یراحی در موسیقی‌اش حرف‌های مردم را می‌زند و مشکلات مردم را به گوش کل ایران می‌رساند تا همه شاهد موضوعاتی که #صدا_سیما نادیده می‌گیرد، باشند
کاربر دیگری هم در حمایت از او نوشته‌است: «کاش آدم هنرمندم باشه، هنرمند مردمی واقعی باشه نه فقط تو اینستاگرام. کسی که حداقل با مردم شهرش یک‌صدا باشه واسه احقاق حقشون. دیشب #مهدی_یراحی کنسرت اهوازشو با لباس کارگران #فولاد_اهواز اجرا کرد. دوسال پیش هم توی تهران برای افراد بی‌بضاعت کنسرت رایگان برگزار کرد و شام هم داد بهشون! همین‌قدر این آدم مردمیه! برخلاف سایر سلبریتی‌ها، بی‌سروصداهای شوآف‌گونه حمایت می‌کنه. دمت گرم مرد!»
همین موضوع واکنش روزنامه شهروند نزدیک به اصلاح طلبان را به همراه داشت. این روزنامه در مطلبی با عنوان «چقدر مهدی یراحی کم داریم»، حرکت مهدی یراحی در کنسرت اهواز را جزو معدود اتفاقات حال خوب‌کن این روزهای ایران دانست و نوشت: «خدا خیرش بدهد. خیرشان بدهد و کاش مهدی یراحی‌های بیشتری داشتیم. کاش رویش داشتند و تکثیر می‌شدند. فقط هم برای اعتراض نه، برای اینکه به مردم امید هم بدهند و از همدلی در کنار هم بودن بگویند و از نقاط مثبت و حرکت‌های هدفمند حمایت کنند. ستاره‌هایی که فقط غر نمی‌زنند و کمی هم آینده را می‌بینند و امید می‌دهند و از مردم می‌خواهند تا کنار هم باشند و مقابل خشونت‌و چند دستگی و بی‌نظمی بایستند.»
مهدی یراحی پیش از این هم در یکی از کنسرت‌هایش و در اعتراض به بی‌توجهی‌ها نسبت به آلودگی شدید هوای اهواز، با ماسک روی صحنه رفت، یکی از اجراهایش در تهران هم با پرفورمنس ویژه‌ای برای قطعه «خاک» همراه شد. او در یکی از کنسرتهایش در اهواز با لوگوی «نخل» بر روی تی شرتش حاضر شده بود. همچنین مهدی یراحی همیشه در تجمع‌های اعتراضی حمایت از کارون در اهواز حاضر بوده‌است. او به دلیل دغدغه‌های محیط زیستس به فرزند کارون مشهور شده‌است.
مهدی یراحی در گفت و گو با روزنامه «جام جم» در ارتباط با فعالیت‌های اجتماعی اش این چنین توضیح داده‌است: «همیشه به ندای قلبم گوش داده‌ام و تحت تأثیر حال و هوای درونم که ناگزیر بعضی اوقات تحت تأثیر پیرامونم است، به موضوعات و مسائل مختلف می‌پردازم. البته طبیعتاً برای پرداخت و البته عمق بیشتر در موضوعات مختلف با حداکثر تحقیق و تفکر وارد موضوعات مختلف می‌شوم.»
 
به چالش کشیدن صاحبان قدرت
به نظر می‌رسد، «پاره سنگ» اثری ضد جنگ و ضد جامعه ستیزی است و به دور از شوآف و هیاهو سعی در به چالش کشیدن صاحبان قدرت دارد.
 یراحی حالا یک قهرمان است برای مردم زادگاهش چون صدای‌شان را شنیده و نترسیده خطی بیفتد بر چهره شفاف شهرتش، نگران مجوزهای قطعاتش نشده و بیم به دلش راه نداده مبادا امضا نکنند پای برگه‌هایش را. او حالا سلبریتی‌تر از هر سلبریتی دیگری است در میان مردم سرزمینش.
اخبار ضد و نقیض درباره ممنوع‌الفعالیت شدن مهدی یراحی
یک ترانه انتقادی به جنگ در ایران حاشیه ساز شد
از ماسکی برای کارون تا لباسی برای کارگران
 
مهدی یراحی خواننده پاپ ایران که به پیش از این ترانه‌هایی با مایه‌های انتقادی و اجتماعی خوانده بود، اخیراً با موزیک ویدیوی «پاره سنگ» حاشیه ساز شد. یراحی از جمله خواننده‌هایی است که همیشه نسبت به اتفاقات جامعه ایرانی با هنر موسیقی خود واکنش نشان داده‌است.
به گزارش الشرق الاوسط، سایت «اعتماد آنلاین» شب گذشته در این باره نوشت که مهدی یراحی بعد از انتشار موزیک ویدیوی پاره سنگ ممنوع الکار شد. روابط عمومی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد همچنین از احضار مدیران مؤسسه «جام سبز» خبر داد.
این اثر انتقادی خبرساز مضمونی در نقد جنگ داشت و در آن اشاره‌هایی هم به معضلات پس از جنگ شده بود. همچنین در ویدئوی این کار برخی مشکلات مردم زادگاه مهدی یراحی یعنی اهواز که هنوز پس از گذشت سال‌ها با آن درگیر هستند به تصویر کشیده بود.
مجید فروغی مدیر روابط عمومی معاونت هنری در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در واکنش به این کلیپ منتشر شده، گفته‌است: کلیپ منتشر شده «پاره سنگ» در فضای مجازی با کلیپی که دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز داده، مغایرت دارد و تحریف شده‌است.
وی ادامه داد: همچنین بخشی از شعر منتشر شده در این کلیپ، متفاوت با شعری است که برای درخواست مجوز ارائه شده‌است؛ بنابراین کلیپ «پاره سنگ» آن چیزی نیست که دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن مجوز داده و غیرمجاز است.
به گفته او، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آن موسسه‌ای که این کلیپ را منتشر کرده برخورد خواهد کرد و آن‌ها را به دفتر موسیقی احضار می‌کنیم تا توضیحات لازم را به ما بدهند و بعد از آن برای ادامه فعالیت آن‌ها تصمیم‌گیری خواهد شد. چون درخواست کننده کلیپ «پاره سنگ» مؤسسه است، دفتر موسیقی با مؤسسه وارد گفتگو می‌شود و تذکرات لازم را به آن‌ها می‌دهد و پس از آن، برای ادامه روند فعالیت آن‌ها تصمیم می‌گیرد.
از سوی دیگر «فرهاد گوی‌آبادی» مدیر مؤسسه «جام سبز» دربارهٔ این اتفاق گفته‌است: «در حال حاضر در این زمینه اظهار نظری انجام نمی‌دهیم و روز شنبه با مسئولین محترم دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلسه خواهیم داشت. اما فکر نمی‌کنیم کاری که اکنون منتشر شده‌است از لحاظ کلام و محتوا مشکل خاصی داشته باشد و حتماً درباره جزئیات این اتفاقات با مسئولین محترم وزارت ارشاد گفتگو می‌کنیم.»
پس از این، روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خبر ممنوع‌الفعالیت شدن مهدی یراحی، خواننده موسیقی پاپ را تکذیب کرد.
تک آهنگ «پاره سنگ» که از آلبوم «سه‌گانه اجتماعی اول» یراحی منتشر شده‌است، جنگ ایران و عراق و سرنوشت مردم ایران پس از این جنگ را به شدت مورد انتقاد قرار داده‌است. در بخش‌هایی از این ترانه آمده‌است: «من آخرین شهید این قبیله ام قبیله ای که آب و نون ندارن».. یا در جایی دیگر می‌گوید: «مرگ برد و دوباره عقل مُرد و تمومه خاطراتمون گره به جنگ خورد و»... «به من یک نفر بگه کجای کاریم تقاص جنگو پای چی باید بذاریم چرا هنوز زندگی نداریم..»
 
انتقاد رسانه‌های تندرو: ابتذال مضاعف
تندروها در ایران این کلیپ را عین ابتذال و هجمه به باورها و ارزش‌های دفاع مقدس عنوان کرده‌اند. روزنامه تندروی «صبح نو» نزدیک به جریان اصولگرایان و مورد حمایت محمدباقر قالیباف به نظر می‌رسد بیشتر از همه عصبی شده‌است. در واکنش به این ترانه در مقاله ای با عنوان «پاره سنگ» مهدی یراحی به سمت چه کسی پرتاب شده‌است؟ نوشته‌است: «تنها خاصیت این آثار دست‌وپا کردن چهره‌ای متفاوت برای خوانندگان و ایجاد بازاری تازه در فضای یک نواخت‌شده موسیقی امروز بود. یراحی تنها در ژستی اعتراضی با متلک گفتن به دفاع ملی خوزستانی‌ها در برابر دشمنان، آن را غلبه بی‌عقلی خطاب می‌کند. این یعنی اعتراضی از طرف جبهه سرمایه‌داری به‌نفع سیاست‌های بازارآزادی با حمایت سرمایه‌گذاران بساز و بفروش
این روزنامه همچنین می‌نویسد: «مهدی یراحی که خود فرزند جنوب است و محدودیت‌های این خاک عزیز را از نزدیک لمس کرده، بهتر از هر کسی می‌داند که آنچه امروز از خوزستان، از اهواز و آبادان و دزفول باقی مانده‌است، حاصل همان دوران طولانی مقاومت است. اگر هنوز زندگی در این خطه جریان دارد و آدم‌ها نفس می‌کشند، اگر خرمشهر و اروند، محمره و شط‌العرب نشدند به‌خاطر ایستادن بر سر اصولی عقلانی بوده‌است؛ اصولی که می‌گوید دربرابر دشمنی که به خانه حمله می‌کند باید دفاع کرد. اصولی که می‌گوید وطن هتل نیست که اگر خدماتش ضعیف شد آن را ترک کنیم. اصولی که زندگی را در مقاومت می‌بیند نه در ترک مبارزه و خوش‌خیالی. موسیقی اعتراضی اصیل، مقاومت در برابر حمله دشمن را به نازیسم و نژادپرستی هیتلری پیوند نمی‌دهد.»
«خبرگزاری دانشجو» وابسته به بسیج دانشجویی از جمله منتقدان اقدامات اجتماعی مهدی یراحی است. این خبرگزاری پیش از این از اینکه او در پیامی در صفحه شخصی خود مایکل جکسون را "بزرگترین پدیده هنری تاریخ " دانسته و او را "اسطوره بزرگی" قلمداد می‌کند به شدت به انتقاد گرفته بود. این خبرگزاری نوشته بود: «یراحی پیش از این نیز در ترانه‌های خود از مضامینی ناشایست و نا متعارف استفاده کرده بود که اعتراضات زیادی را برانگیخته بود. آخرین شاهکار آقای خواننده جوان هم مصاحبه ای بود که در سیمای ملی پخش می‌شد، که در آن یراحی در رسانه ملی جمهوری اسلامی، خواننده مورد علاقه خود را «ام کلثوم» خواننده زن عرب عنوان کرده بود!»
مهدی یراحی که پیش از این هم با حضور در زنجیره‌های انسانی نجات کارون نشان داده بود که دوستدار محیط زیست است و با آهنگ‌هایی مثل «خاک» و «چه چیزا شنیدم» از دغدغه‌مندی‌اش نسبت به اتفاقات روز اجتماعی سخن گفته‌است و حتی در قولی که در برنامه «خندوانه» داد، بدعت‌گذار اولین کنسرت خیابانی رایگان برای خانواده‌های ساکن درکوره‌پزخانه‌های جنوب شهر تهران در تابستان ۹۵ بود.
 
تعهد اجتماعی یک هنرمند
برخی از کارشناسان موسیقی در ایران معتقدند که «یراحی در این سال‌ها نشان داده برقراری توازن بین سلیقه عام و خاص را خوب بلد است و در عین رعایت استانداردهای خاص موسیقایی‌اش، می‌تواند هر بار مخاطبان بیشتری را همراه آثارش کند، نمونه‌اش ترانه «حیک بابا حیک» است که در عین برخورداری از ریتمی قدیمی و شاد، با تصویری از بشکه‌های خالی نفت در حال و هوای غبارآلود این روزهای جنوب ایران، سخت نفس کشیدن این روزهای مردم آن خطّه را فریاد می‌زند. مهدی یراحی خواننده‌ای‌ست که در هنگامه آشفته بازار این روزهای موسیقی ایران، همچنان متعهد مانده تا هر چند وقت یکبار از دردهای اجتماعی مردمش در ترانه‌هایش بگوید تا نشان بدهد تعهد اصل اول هنرمندی است.»
کارشناسانی مثل «امید جهانداری» این اقدام مهدی یراحی را اینگونه توصیف کردند: «در موسیقی پاپ ما نیز هنوز هستند کسانی که درد اجتماع دارند و به تعبیر زیبای روزبه بمانی –در این روزگار بی‌عاری موسیقی– فقط از یار و دلدار نمی‌خوانند. مهدی یراحی اخیراً مسیر خوبی را در پیش گرفته‌است و آلبوم سه‌گانه اجتماعی را تولید کرده‌است. از این آلبوم تا به حال دو اثر به نام سرسام و پاره سنگ منتشر شده‌است. از هر دو اثر هم از نظر محتوا و هم اجرا لذت بردم.»
 
ادامه اعتراضات مردمی یراحی
یراحی در آخرین کنسرت خود در زادگاهش اهواز، برای همدلی و همصدایی با کارگران شرکت گروه ملی فولاد اهواز لباس کارگران را به تن کرد و در ادامه این حرکت نمادین از مسئولین خواستار رسیدگی به وضع أسف‌بار معیشتی این قشر زحمتکش و آزادی کارگرانی شد که به دلیل اعتراض به عدم پرداخت حقوقشان، طی هفته‌های گذشته راهی زندان شدند. او در طول اجرای کنسرتش، در این باره اظهار کرد: «به امید این که صدای تشویق‌های شما برسد به مسئولینی که باید مترصد باشند تا حال این کارگران خوب شود و صدای دادخواهی آن‌ها با تدبیر و تعقل و منطق پاسخ داده شود.»
موضوعی که با استقبال کاربران فضای مجازی روبه‌رو شد. کاربری نوشت: «تو زمانه‌ای که خواننده‌های جدید دنبال پول درآوردن از هنرشون هستند، مهدی یراحی در موسیقی‌اش حرف‌های مردم را می‌زند و مشکلات مردم را به گوش کل ایران می‌رساند تا همه شاهد موضوعاتی که #صدا_سیما نادیده می‌گیرد، باشند
کاربر دیگری هم در حمایت از او نوشته‌است: «کاش آدم هنرمندم باشه، هنرمند مردمی واقعی باشه نه فقط تو اینستاگرام. کسی که حداقل با مردم شهرش یک‌صدا باشه واسه احقاق حقشون. دیشب #مهدی_یراحی کنسرت اهوازشو با لباس کارگران #فولاد_اهواز اجرا کرد. دوسال پیش هم توی تهران برای افراد بی‌بضاعت کنسرت رایگان برگزار کرد و شام هم داد بهشون! همین‌قدر این آدم مردمیه! برخلاف سایر سلبریتی‌ها، بی‌سروصداهای شوآف‌گونه حمایت می‌کنه. دمت گرم مرد!»
همین موضوع واکنش روزنامه شهروند نزدیک به اصلاح طلبان را به همراه داشت. این روزنامه در مطلبی با عنوان «چقدر مهدی یراحی کم داریم»، حرکت مهدی یراحی در کنسرت اهواز را جزو معدود اتفاقات حال خوب‌کن این روزهای ایران دانست و نوشت: «خدا خیرش بدهد. خیرشان بدهد و کاش مهدی یراحی‌های بیشتری داشتیم. کاش رویش داشتند و تکثیر می‌شدند. فقط هم برای اعتراض نه، برای اینکه به مردم امید هم بدهند و از همدلی در کنار هم بودن بگویند و از نقاط مثبت و حرکت‌های هدفمند حمایت کنند. ستاره‌هایی که فقط غر نمی‌زنند و کمی هم آینده را می‌بینند و امید می‌دهند و از مردم می‌خواهند تا کنار هم باشند و مقابل خشونت‌و چند دستگی و بی‌نظمی بایستند.»
مهدی یراحی پیش از این هم در یکی از کنسرت‌هایش و در اعتراض به بی‌توجهی‌ها نسبت به آلودگی شدید هوای اهواز، با ماسک روی صحنه رفت، یکی از اجراهایش در تهران هم با پرفورمنس ویژه‌ای برای قطعه «خاک» همراه شد. او در یکی از کنسرتهایش در اهواز با لوگوی «نخل» بر روی تی شرتش حاضر شده بود. همچنین مهدی یراحی همیشه در تجمع‌های اعتراضی حمایت از کارون در اهواز حاضر بوده‌است. او به دلیل دغدغه‌های محیط زیستس به فرزند کارون مشهور شده‌است.
مهدی یراحی در گفت و گو با روزنامه «جام جم» در ارتباط با فعالیت‌های اجتماعی اش این چنین توضیح داده‌است: «همیشه به ندای قلبم گوش داده‌ام و تحت تأثیر حال و هوای درونم که ناگزیر بعضی اوقات تحت تأثیر پیرامونم است، به موضوعات و مسائل مختلف می‌پردازم. البته طبیعتاً برای پرداخت و البته عمق بیشتر در موضوعات مختلف با حداکثر تحقیق و تفکر وارد موضوعات مختلف می‌شوم.»
 
به چالش کشیدن صاحبان قدرت
به نظر می‌رسد، «پاره سنگ» اثری ضد جنگ و ضد جامعه ستیزی است و به دور از شوآف و هیاهو سعی در به چالش کشیدن صاحبان قدرت دارد.
 یراحی حالا یک قهرمان است برای مردم زادگاهش چون صدای‌شان را شنیده و نترسیده خطی بیفتد بر چهره شفاف شهرتش، نگران مجوزهای قطعاتش نشده و بیم به دلش راه نداده مبادا امضا نکنند پای برگه‌هایش را. او حالا سلبریتی‌تر از هر سلبریتی دیگری است در میان مردم سرزمینش.



اسطوره سینما آنتونی هاپکینز در «البحر الأحمر»: زندگی‌ام فراتر از آن چیزی بود که انتظار داشتم

بازیگر بریتانیایی، آنتونی هاپکینز، روی صحنه جشنواره (عکس: ایمان الخطاف)
بازیگر بریتانیایی، آنتونی هاپکینز، روی صحنه جشنواره (عکس: ایمان الخطاف)
TT

اسطوره سینما آنتونی هاپکینز در «البحر الأحمر»: زندگی‌ام فراتر از آن چیزی بود که انتظار داشتم

بازیگر بریتانیایی، آنتونی هاپکینز، روی صحنه جشنواره (عکس: ایمان الخطاف)
بازیگر بریتانیایی، آنتونی هاپکینز، روی صحنه جشنواره (عکس: ایمان الخطاف)

پس از کارنامه‌ای سینمایی که نزدیک به شش دهه را در برگرفته است، اسطورهٔ بازیگری جهان، آنتونی هاپکینز، چهارشنبه‌شب در جشنوارهٔ فیلم دریای سرخ در جدّه روی صحنه رفت؛ تا گفت‌وگویی طولانی ارائه کند که آمیزه‌ای از طنز، فلسفه و خاطرات حرفه‌ای نادر بود. در طول یک ساعت کامل، هاپکینز—که وارد دههٔ نهم زندگی شده—با ذهنی هوشیار و آمادگی برای مرور مسیر حرفه‌ای خود ظاهر شد و از نگاهش به بازیگری، نوشتن، موسیقی و جزئیات شخصیت‌های ماندگاری که حافظهٔ سینما را ساخته‌اند، سخن گفت.
هاپکینز، برندهٔ دو اسکار بهترین بازیگر برای نقش‌هایش در «سکوت بره‌ها» (۱۹۹۱) و «پدر» (۲۰۲۰)، خطوط اصلی مسیر هنری خود را چنین ترسیم کرد: «زندگی‌ام بسیار فراتر از آن چیزی پیش رفت که انتظارش را داشتم. هنوز هم احساس می‌کنم شخص دیگری این مسیر را برایم نوشته است». این زبان شگفتی‌زدگی کلید فهم رابطهٔ او با هنر، انتخاب‌های بازیگری‌اش و حتی زندگی شخصی‌اش است.

هانیبال لکتر... نبوغ شر

شخصیت «هانیبال لکتر» یکی از برجسته‌ترین نقش‌های هاپکینز است. او در این گفت‌وگو به تفصیل دربارهٔ این شخصیت در «سکوت بره‌ها» صحبت کرد و خوانشی متفاوت از شیوهٔ ساخت نقش ارائه داد. هاپکینز توضیح داد که: «من تلاش نکردم شرّ را بفهمم؛ فقط سعی کردم یک ماشین بدون احساس را بازی کنم.»

شخصیت «هانیبال لکتر» یکی از قوی‌ترین شخصیت‌هایی است که هاپکینز در طول مسیر حرفه‌ای خود ارائه کرده است (IMDb)

او باور دارد جذابیت لکتر از آن‌جاست که همچون «مفیستوفیلس» (نامی برای شیطان)، نقاط ضعف انسان و عمق شکنندگی‌اش را می‌داند. او همچنین راز یکی از مشهورترین مؤلفه‌های نقش را فاش کرد: «اگر بدون پلک‌زدن به یک سگ یا گربه نگاه کنید... می‌ترسد. این قدرت چشم است». همان چیزی که پایهٔ «نگاه ثابت» ترسناک لکتر شد.

میان تاریخ و خیال

وقتی از او پرسیدند ترجیح می‌دهد شخصیت‌های تاریخی را بازی کند یا شخصیت‌های خیالی، پاسخی داد که توجه سالن را جلب کرد: «همهٔ شخصیت‌ها خیالی‌اند... ما هم خیالی هستیم!»
او توضیح داد که هنگام آماده‌سازی نقش‌ها، حتی در مورد شخصیتی پیچیده مثل ریچارد نیکسون، خود را در پژوهش‌های طولانی‌مدت غرق نمی‌کند: «کمی تحقیق می‌کنم، اما اطلاعات زیاد ذهن را شلوغ می‌کند. مغز باید از آشوب خالی باشد.»
از نظر او بازی در نقش یک شخصیت تاریخی، بازآفرینی است، نه بازتولید واقعیت: «نیکسون من، نیکسون واقعی نیست... او نسخهٔ الیور استون است.»
او سپس خاطره‌ای طنزآمیز از روز تست گریم نقش نیکسون تعریف کرد؛ روزی که تیم گریم برایش بینی مصنوعی گذاشت، اما پس از برداشتن آن، ناگهان خطوط چهره نیکسون را در آینه دید و گفت: «یک کلاه، یک کفش، یک ضربهٔ کوچک گریم... کافی است تا ناگهان وارد روح شخصیت شوی.»

آنتونی هاپکینز در نمایی از «سکوت بره‌ها»

ترس... سایهٔ بازیگر و سوخت او

محور قوی‌تر سخنان هوبکنز دربارهٔ «ترس» بود؛ جایی که بی‌درنگ توجه‌ها را جلب کرد که چگونه این اسطورهٔ سینما و دارندهٔ نشان امپراتوری بریتانیا (CBE) می‌گوید: «ترس از شکست تمام زندگی‌ام همراهم بوده است، اما روبه‌رو شدن با آن در نتیجهٔ سلسله‌ای از حمایت‌ها و هل‌دادن‌هایی بود که از سوی کارگردانان و بازیگرانی که کنارم بودند دریافت کردم.» او داستانی تأثیرگذار دربارهٔ یکی از بازیگران آمریکایی تعریف کرد که هنگام تمرین‌های فیلم «نیکسون» تلاش کرده بود او را خرد کند. هابکینز می‌گوید به اولیور استون مراجعه کرد و خواست که از فیلم کنار گذاشته شود، زیرا احساس نمی‌کرد که توانایی ایفای نقش را دارد. پاسخ قاطع استون این بود: «تو هیچ جا نخواهی رفت. این نقش را بازی می‌کنی... چه تبدیل به موفقیت شود، چه یک شکست تمام‌عیار.»
هاپکینز ، یکی از مشهورترین و پربارترین بازیگران بریتانیایی در پاسخ به پرسشی از یکی از حاضران دربارهٔ راه رهایی از ترس در فرهنگ‌های محافظه‌کار، یکی از صریح‌ترین پاسخ‌هایش را داد: «وقتی بچه هستیم همیشه احمق به نظر می‌رسیم... بعد بزرگ می‌شویم و تجربه‌های احمقانه و خطرناک می‌کنیم... این زندگی است!» و ادامه داد: «نمی‌توانید از کودک بخواهید حرکت نکند یا حرف نزند... باید جرئت کنید کارها را انجام دهید... حتی اگر مردم به شما بخندند.»

آنتونی هوبکنز (جشنواره)

 

موسیقی... عشق نخست

در محور دیگری، هاپکینز دربارهٔ شیفتگی‌اش به موسیقی سخن گفت؛ هنری که به روح او نزدیک‌تر است. او توضیح داد که همسرش نخستین مشوق ورودش به این حوزه بوده و برای مخاطبان تعریف کرد که همسرش او را به نوشتن، آهنگ‌سازی و نقاشی تشویق کرده، با اینکه خود او به توانایی‌اش در هیچ‌یک از این مهارت‌ها باور نداشت. تا اینکه ارکسترهای جهانی، آثار او را در ریاض در سال ۲۰۲۳ نواختند. او با اشاره به شوپنهاور گفت: «موسیقی فراتر از تجربهٔ انسانی است... نمی‌توان آن را با کلمات بیان کرد.»
تماشاگران پس از پایان نشست با تصویر تازه‌ای از هاپکینز سالن را ترک کردند: فقط بازیگر نابغه‌ای نیست که «هانیبال لکتر»، «نیکسون» و «اودین» را آفریده؛ بلکه حکیمی است که زندگی، هنر و موسیقی را با شفافیتی شگفت‌آور تأمل می‌کند؛ نشستی که ترکیبی از طنز، فلسفه و سرکشی بود و با تشویق طولانی برای مردی به پایان رسید که از مرز شهرت عبور کرده و به مرحله‌ای آرام‌تر و عمیق‌تر رسیده؛ مرحله‌ای که خود او آن را «معجزهٔ بودن» می‌نامد.

 


جشنواره «دریای سرخ»… شب توزیع جوایز، تأکید بر جایگاه جهانی و پلی برای سینما 

شهد امین، کارگردان سعودی، جایزهٔ فیلم «هِجرة» را دریافت می‌کند (جشنواره)
شهد امین، کارگردان سعودی، جایزهٔ فیلم «هِجرة» را دریافت می‌کند (جشنواره)
TT

جشنواره «دریای سرخ»… شب توزیع جوایز، تأکید بر جایگاه جهانی و پلی برای سینما 

شهد امین، کارگردان سعودی، جایزهٔ فیلم «هِجرة» را دریافت می‌کند (جشنواره)
شهد امین، کارگردان سعودی، جایزهٔ فیلم «هِجرة» را دریافت می‌کند (جشنواره)

پس از چند روز پرحرارت سینمایی که جده طی آن میزبان نمایش‌های نخست و صداهایی از چهار قاره بود، مراسم اختتامیه دوره پنجم «جشنواره بین‌المللی فیلم البحر الأحمر» در شبی برگزار شد که گستردگی تأثیر جهانی آن را به نمایش گذاشت و حضور رو‌به‌رشد سینمای سعودی را برجسته کرد؛ شبی با مشارکت چشمگیر شماری از نامدارترین ستارگان جهان از جمله جانی دپ، سلمان خان، یسرا، نادین لبکی و سر آنتونی هاپکینز؛ تصویری که جایگاه جشنواره را به‌عنوان پلی میان سینمای عرب و سینمای جهان تثبیت کرد.

جمانا الراشد، رئیس هیئت امنای مؤسسهٔ «البحر الأحمر السينمائی»، از این دستاورد احساس غرور می‌کند (جشنواره)

جمانا الراشد، رئیس هیئت امنای مؤسسه «البحر الأحمر»، در جریان مراسم گفت: «در طول ده روز گذشته، پرده‌های جشنواره، ما را از میان قاره‌ها و به جهان‌های تازه بردند. تجربه‌ای کم‌نظیر را با هم زیستیم، اما تأثیر آن عمیق است. غریبه‌هایی که در کنار هم می‌نشینند و مجذوب همان فیلم، همان داستان و همان شخصیت‌ها می‌شوند. این قدرت سینماست، و همچنان یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای فهم متقابل ما باقی خواهد ماند».
او مهم‌ترین آمارهای دوره پنجم را مرور کرد: نمایش ۱۱۱ فیلم از سراسر جهان، از جمله بیش از ۴۰ نمایش نخست جهانی یا منطقه‌ای، ۲۹۰ اکران سینمایی و ۳۰ هزار بلیت. همچنین جشنواره امسال میزبان هیئت‌هایی از ۹۷ کشور و بیش از ۴۰ هزار شرکت‌کننده از میان فیلم‌سازان بود.
الراشد درباره این اعداد گفت: «این‌ها فقط آمار نیستند، بلکه بیانگر جامعه‌ای سینمایی‌اند که هر سال گسترده‌تر می‌شود؛ کارگردانانی که شریک پیدا می‌کنند، پروژه‌هایی که کسانی را می‌یابند که به آن‌ها ایمان دارند، و تماشاگری که دلش را به روی دیدگاه‌های تازه می‌گشاید».

تجلیل از اسطوره آنتونی هاپکینز (جشنواره)

تجلیل‌هایی با حضور جهانی

پس از سخنرانی، مراسم تجلیل آغاز شد؛ مراسمی که جشنواره در آن از چهار نام اثرگذار بر سینمای جهان تقدیر کرد.
نخست، تجلیل از بازیگر و کارگردان سعودی، عهد کامل، که تجربه‌اش آمیزه‌ای از حضور محلی و بلندپروازی بین‌المللی بود. سپس ادریس البا، بازیگر و کارگردان بریتانیایی که در برنامه‌های جشنواره حضوری برجسته داشت، مورد تقدیر قرار گرفت. همچنین جشنواره از دارن آرونوفسکی، کارگردان آمریکایی و یکی از مهم‌ترین صداهای سینمایی پیش‌ران مرزهای تجربه بصری و روایی، قدردانی کرد.
اما تأثیرگذارترین لحظه، تجلیل از سر آنتونی هاپکینز بود؛ او موقر آرام و قدردانی آشکار روی صحنه آمد؛ لحظه‌ای که بیانگر احترام متقابل میان جشنواره و یکی از نمادهای بازیگری جهان بود.

دارن آرونوفسکی، کارگردان آمریکایی، و همسرش روی فرش قرمز (جشنواره)

جوایز تماشاگران

سپس مراسم به بخش اعلام جوایز رسید. فیلم «هجرة» ساخته کارگردان سعودی شهد أمین، با رأی تماشاگران، برنده جایزه فیلم العلا برای بهترین فیلم سعودی شد؛ و این فیلم بعدها جایزه هیئت داوران را نیز به کارنامه خود افزود، در تأکیدی دوباره بر حضور تجربه سینمای سعودی در عرصه رقابت.
همچنین فیلم «كولونيا» ساخته کارگردان مصری محمد صیام، برنده جایزه تماشاگران برای بهترین فیلم بین‌المللی شد، و فیلم «VI: در حرکت» اثر کارگردان فرانسوی ژولیت بینوش، جایزه الشرق برای بهترین مستند را کسب کرد.

درخشش سینمای کوتاه

در بخش مسابقه فیلم‌های کوتاه، هیئت داوران لوح تقدیر ویژه را به فیلم «جم 1983» ساخته جورج أبومحیّا اهدا کرد؛ در حالی که فیلم «الأراضي الفارغة/ سرزمین‌های خالی» اثر کریم‌الدین الألفی، جایزه یُسر نقره‌ای را به دست آورد.
اما یُسر طلایی نصیب فیلم فلسطینی «مهدَّد بالانقراض/ در معرض انقراض» ساخته سعید زاغا شد؛ فیلمی که رویکردی حساس به تنش انسانی در دل واقعیتی پیچیده ارائه می‌داد.
در بخش دستاورد سینمایی نیز، فیلم چینی «صداهای شب» از زانگ زونگشین برجسته شد؛ اثری که تجربه‌ای بصری با تکیه بر حس روایی نوآورانه به شمار می‌رفت.

بازیگر لبنانی جورج خبّاز، برنده جایزه بهترین بازیگر (جشنواره)

جوایز بازیگری

در حوزه بازیگری، سیو سو بین، بازیگر کره‌ای، برای نقش‌آفرینی‌اش در فیلم «دنیای عشق» برنده جایزه یُسر برای بهترین بازیگر زن شد؛ نقشی مبتنی بر بیان درونی و توان حمل معانی با کمترین حرکت.
اما جایزه بهترین بازیگر مرد به جورج خبّاز، بازیگر لبنانی، برای نقشش در فیلم «يونان» رسید؛ نقشی که توانایی بالای او را در ترکیب حساسیت انسانی با عمق دراماتیک آشکار ساخت.
همچنین سیرل عریس، نویسنده لبنانی، جایزه بهترین فیلمنامه را برای فیلم «نجوم الأمل والألم/ ستاره‌های امید و درد» دریافت کرد، و کارگردان أمیر فخرالدین نیز جایزه یُسر برای بهترین کارگردان را برای فیلم «يونان» از آن خود کرد.
در بخش فیلم‌های بلند، یُسر نقره‌ای به کارگردان شیرین دعیبس برای فیلم «اللي باقي منك/ باقیمانده تو» تعلق گرفت؛ و مراسم با اعلام مهم‌ترین برنده به پایان رسید: فیلم «زمین از دست رفته» ساخته أكیو فوجيموتو که یُسر طلایی برای بهترین فیلم بلند را دریافت کرد؛ نقطه اوجی برای فیلمی که با رویکردی کارگردانی‌شده و انسانی، روایتی فشرده و امضایی بصری روشن ارائه می‌داد.

جانی دپ، ستاره هالیوود، در حال سلام دادن به تماشاگران روی فرش قرمز (جشنواره)

دوره‌ای که افق‌های تازه‌ای گشود

دورهٔ پنجم با ارتقای سطح انتخاب‌های هنری، گسترده‌تر شدن مشارکت بین‌المللی و افزایش حضور سینمای سعودی در قلب صحنه متمایز شد؛ به‌گونه‌ای که به نظر رسید جشنواره مسیری روشن را برای تقویت صداهایی ترسیم می‌کند که حامل چشم‌اندازهای انسانی وسیع‌اند، و در عین حال فضایی رو به گسترش برای آثار سعودی حفظ می‌کند که سودای رقابت جهانی دارند.
در ترکیب فیلم‌های برگزیده در این سال تحولی چشمگیر دیده می‌شد؛ موضوعات هویت، مهاجرت، رابطهٔ فرد و جمع، و مفهوم حافظه به‌عنوان محرک روایت با قدرت حضور داشتند. از انتخاب‌های کمیتهٔ داوری چنین برمی‌آمد که آثاری که میان دیدگاه هنری روشن و بعد انسانی عمیق جمع می‌کنند، تواناتر در جلب توجه بوده‌اند. از میان آثار برنده، فیلم «زمین گمشده» به‌سبب زبان سینمایی آرامش که جزئیات کوچک را به صحنه‌هایی با نیروی عاطفی بالا بدل می‌کرد، اثری ماندگار گذاشت. در حالی که پیروزی فیلم «هِجرة» تأییدی بود بر اینکه سینمای سعودی وارد مرحله‌ای از بلوغ تکنیکی و هنری شده که بر تجارب رو به رشدش افزوده است.
با پایان‌یافتن دوره، آشکار بود که جشنواره دیگر تنها رویدادی جشن‌گونه نیست، بلکه سکویی است که در آن ملامح مرحله‌ای تازه از حضور سینمایی سعودی و جهان عرب شکل می‌گیرد. صداهای متنوع در هم آمیختند، و تجربه‌های جهانی در کنار تجربه‌های محلی قرار گرفتند. دایرهٔ سینما برای هرکسی گسترش یافت؛ چه آن‌که می‌خواهد داستانش را روایت کند، و چه آن‌که خواهان شنیدن داستانی دیگر است. و هنگامی که حاضران سالن را ترک کردند، احساسی باقی مانده بود که دورهٔ پنجم آغازی برای مرحله‌ای پخته‌تر است؛ مرحله‌ای که «البحر الأحمر» را به جشنواره‌ای تبدیل می‌کند که توان حمل سینمای محلی به جهان، و آوردن جهان به جده را دارد.
 

 


امیر المصری… بازیگری که از رینگ بوکس تا کلیدهای پیانو، مرزهای تن و هویت را درمی‌نوردد

امیر المصری درباره انگیزه، تحوّل و آغاز پروژه تولیدی خود صحبت می‌کند (الشرق الاوسط)
امیر المصری درباره انگیزه، تحوّل و آغاز پروژه تولیدی خود صحبت می‌کند (الشرق الاوسط)
TT

امیر المصری… بازیگری که از رینگ بوکس تا کلیدهای پیانو، مرزهای تن و هویت را درمی‌نوردد

امیر المصری درباره انگیزه، تحوّل و آغاز پروژه تولیدی خود صحبت می‌کند (الشرق الاوسط)
امیر المصری درباره انگیزه، تحوّل و آغاز پروژه تولیدی خود صحبت می‌کند (الشرق الاوسط)

به دست آوردن نقش اصلی در فیلم افتتاحیه جشنواره سینمایی بین‌المللی «دریای سرخ » کار ساده‌ای نیست، اما وقتی همین بازیگر در همان دوره فیلم دیگری نیز داشته باشد، این یک اتفاق نادر در مسیر حرفه‌ای هر هنرمندی است. این دقیقاً همان چیزی است که امیر المصری، بازیگر بریتانیایی-مصری، تجربه می‌کند؛ او ستاره فیلم «العملاق/ غول» است که افتتاحیه پنجمین دوره جشنواره را رقم زد و توجه گسترده‌ای را جلب کرد، و هم‌زمان نقش اصلی فیلم «القصص/داستان‌ها» به کارگردانی ابوبکر شوقی، یکی از رقبای برجسته در مسابقه رسمی فیلم‌های بلند را نیز برعهده دارد.
المصری که طی سال‌های گذشته نامش به‌عنوان یکی از مهمانان آشنای جشنواره ثبت شده، امسال با لحنی متفاوت و حضوری پخته بازگشته است تا جزئیات تجربه خود را روایت کند: «وقتی مدیرعامل جشنواره، آقای فیصل بالطيور، با من درباره فیلم (غول) صحبت کرد، نمی‌دانستم قرار است آن را به‌عنوان فیلم افتتاحیه انتخاب کنند. ممکن بود فیلمی تجاری با یک ستاره هالیوودی را انتخاب کنند، اما آنها می‌خواستند افرادی مثل من را روی صحنه، در کنار ستاره‌های جهانی مانند مایکل کین و ایشواریا رای، ببینند».
المصری این لحظه را نقطه عطفی در مسیر حرفه‌ای خود می‌داند و با لحنی پرستش‌آمیز می‌افزاید: «من شیفته جشنواره هستم؛ هر سال می‌بینیم که هر دوره بهتر از قبلی است». او ادامه می‌دهد: «من بسیار از مرحله‌ای که اکنون به لحاظ هنری تجربه می‌کنم لذت می‌برم، به‌ویژه اینکه کم اتفاق می‌افتد یک بازیگر در دو فیلم در جشنواره‌ای به بزرگی (دریای سرخ) نقش اصلی داشته باشد».

صحنه‌ای از فیلم افتتاحیه جشنواره «غول» با بازی امیر المصری (جشنواره)

«غول»... مربی یا استعداد؟

حضور المصری در فیلم «غول» فراتر از یک نقش اصلی است؛ فیلم ساختی حساس دارد که نیازمند اجرای دقیق و آگاهانه شخصیت نسیم حمید است، ورزشکاری که در دهه ۹۰ در بریتانیا انقلابی در تصویر ورزشکار مسلمان ایجاد کرد و همزمان بحث‌های بی‌پایانی درباره رابطه‌اش با مربی افسانه‌ای‌اش، که نقش او را پیرس بروسنان بازی می‌کند، برانگیخت.
المصری درباره تشابه این داستان با زندگی خود می‌گوید: «بسیار... هر دوی ما نظرات منفی را نادیده می‌گیریم و با اصرار مسیرمان را ادامه می‌دهیم».
فیلم از یک صحنه کوچک در شفلید بریتانیا آغاز می‌شود، جایی که مادر پسری هفت ساله از مربی می‌خواهد فرزندش را برای مقابله با زورگویی آموزش دهد؛ لحظه‌ای که معمولی به نظر می‌رسد، اما پایه و اساس یک اسطوره می‌شود. مربی استعداد را از همان نگاه نخست تشخیص می‌دهد و نسیم را به همراه سه برادرش به رینگ می‌برد تا بلافاصله کشف کند که این کودک نحیف چیزی دارد که نمی‌توان آموزش داد. از این نقطه، داستان فیلم از خیابان‌های محله به قهرمانی جهان گسترش می‌یابد، تا زمانی که فروپاشی‌ها و تنش‌ها نشان می‌دهد رابطه بین ورزشکار و مربی چقدر شکننده است.
فیلم با هوشمندی پرسشی مطرح می‌کند: «غول واقعی کیست، مربی یا استعداد؟» این سؤال در صحنه‌ای تکان‌دهنده به اوج می‌رسد، وقتی دو طرف رو در رو می‌شوند؛ نسیم می‌گوید: «این استعداد از طرف خداست و باید از آن بهره ببرم بدون اینکه کسی را مقصر بدانم». مربی پاسخ می‌دهد: «استعداد تو هیچ ارزشی ندارد اگر من آن را کشف و ۱۶ سال پرورش نداده باشم».

امیر المصری... سالی سرنوشت‌ساز که موقعیت او را میان بازیگری و هویت هنری‌اش تغییر می‌دهد (جشنواره)

حضور واقعی نسیم حمید، ورزشکار بازنشسته، در نمایش فیلم اتفاقی ویژه بود؛ او پس از سال‌ها غیبت در جشنواره حاضر شد، لبخند زد و با تأثر گفت: «این فیلم به تو می‌گوید: (به نام خدا... مسیر جدیدت را آغاز کن!)»؛ گویی اسطوره به شکل نمادین مشعل را به بازیگری که آن را بازسازی کرده، سپرده است.

مرحله‌ای جدید... پروژه‌هایی به‌صورت عمده

با توجه به اینکه هویت هنری امیر المصری از تلاقی فرهنگ‌های عربی و غربی شکل گرفته است، دقیقاً همان‌طور که در فیلم «غول» مشاهده می‌شود، پرسشی درباره تأثیر این تلفیق فرهنگی ضروری به نظر می‌رسد. او با تأملی روشن در ماهیت انتخاب‌های خود پاسخ می‌دهد: «مهم‌تر این است که بر پروژه تمرکز کنم، هر چه باشد، چه در جهان عرب و چه خارج از آن». سپس توضیح می‌دهد: «همیشه این سؤال‌ها ذهنم را مشغول می‌کند: آیا این اثر می‌تواند چیزی درونی را به حرکت درآورد؟ آیا می‌تواند پیامی را منتقل کند؟» و اشاره می‌کند که فیلم «غول» کاملاً در این چارچوب قرار می‌گیرد.
این انگیزه باعث شد تا گامی را بردارد که مدتی طولانی به تعویق افتاده بود؛ یعنی تأسیس یک شرکت تولید در بریتانیا. المصری می‌گوید: «اخیراً شرکتی برای تولید تأسیس کردم که حدود سه ماه پیش راه‌اندازی شد، و در مرحله بعد قصد دارم آثاری را تولید کنم که نه تنها متعلق به من باشد، بلکه برای افرادی که شبیه من هستند نیز باشد». او درباره پروژه جدیدش صحبت می‌کند، گویی می‌خواهد سنگ بنای هویت تولیدی آینده‌ای را بگذارد که مکمل آن چیزی باشد که در جلوی دوربین آغاز کرده است.

جدیدترین پروژه‌ها

در مورد تازه‌ترین پروژه‌هایش، او می‌گوید: «فیلمی در آلمان تازه به پایان رساندم، و اگر در جشنواره‌ای مانند (دریای سرخ) نمایش داده شود، یعنی توانسته‌ایم توجه را به مسئله‌ای بسیار مهم جلب کنیم که وقتی آن را خواندم، مرا بسیار تحت تأثیر قرار داد. این فیلم اهمیت زیادی خواهد داشت».
با اینکه المصری از ذکر دقیق موضوع خودداری می‌کند، اما صحبت‌هایش نشان می‌دهد که این فیلم موضوعی سنگین و مرحله‌ای متعهدتر در انتخاب‌های سینمایی او خواهد بود.
در پایان مصاحبه، پنجره‌ای به پروژه جدیدی برای علاقه‌مندان درام باز می‌کند و تأکید می‌کند که برای بازی در سریال «قاتل» (سفّاح) با کارگردان هادی الباجوری آماده می‌شود، که قرار است از طریق پلتفرم «شاهد» پخش شود. این اثر از داستان واقعی یک قاتل سریالی در قلب قاهره الهام گرفته و این بار او را به سوی ژانر رازآلود و دنیاهای تاریک می‌برد.