بسته شدن مرز جنوبی الجزایر به روی شهروندان سوریه

بسته شدن مرز جنوبی الجزایر به روی شهروندان سوریه
TT

بسته شدن مرز جنوبی الجزایر به روی شهروندان سوریه

بسته شدن مرز جنوبی الجزایر به روی شهروندان سوریه

یک مقام ارشد الجزایر از بسته شدن مرزهای جنوبی الجزایر با مالی و نیجر و جلوگیری از ورود شهروندان سوریه به کشور خبر داد. او افزود «این اقدام به منظور جلوگیری از ورود اعضای گروه های اپوزیسیونی که در خاک سوریه با شکست و ناکامی روبرو شدند صورت گرفته است و این افراد امنیت کشور را در معرض تهدید قرار می دهند.»
حسن قاسمی مدیر سیاست گذاری مهاجرت در وزات کشور به رویترز گفت «شهروندان سوری که با این شیوه به دنبال گرفتن پناهندگی در الجزایر هستند مظنون به اسلام گرایی افراطی بوده و ما آنها را در کشورمان نمی پذیریم.»
کشور الجزایر عرصه نبرد چند ساله بین حکومت و گروه های اسلام گرای تندرو در دهه نود میلادی (دهه هفتاد خورشیدی) بود اما حالا خشونت ها کمتر شده و تنها حمله های پراکنده در مناطق دورافتاده اتفاق می افتد.
القاسمی افزود «۵۰ هزار شهروند سوری در چند سال گذشته به دلایل بشر دوستانه در الجزایر پناهندگی گرفتند». منظور این وزیر الجزایری پناهجویانی هستند که از دست جنگ داخلی سوریه گریخته اند. او خاطر نشان کرد «اما دولت الجزایر نمی تواند پذیرای اعضای گروه های مسلحی باشد که از سوریه فرار کرده اند. این یک مساله امنیتی است.»
او گفت «۱۰۰ نفر از عناصر مسلح به همراه افراد مسلح بومی در چند هفته گذشته به مرزهای جنوبی کشور رسیده اند اما ما آنها را زیر نظر گرفتیم و بعد از اینکه به شیوه های غیر قانونی به الجزایر وارد شدند اخراجشان کردیم. اين گروه از شهروندان سوریه با گذرنامه های جعلی سودانی از فرودگاه های ترکیه یا اردن یا مصر یا سودان یا نیجر یا مالی وارد الجزایر شدند.»
او در ادامه افزود «بی گمان این افراد جنایتکار هستند و باید با هشیاری کامل با آنان برخورد کنیم و از ورود آنان به الجزایر خودداری کنیم.»
روابط دیپلماتیک الجزایر و سوریه بعد از جنگ داخلی سوریه برقرار ماند. پرزیدنت بشار اسد تا حدود زیادی موفق به شکست گروه های مسلح اپوزیسیون و افراطی شد. این گروه ها در پی سرنگونی بشار اسد هستند. شهروندان سوریه می توانند بدون ویزا به الجزایر سفر کنند.
هر چند بخش های جنوبی و جنوب شرق الجزایر بیابانی و عمدتا خالی از سکنه هستند اما حضور امنیتی الجزایر در این مناطق به دنبال گسترش گروه های تندرو و شورشی در لیبی و شمال مالی و نیجر افزایش یافته است.
الجزایر بعد از جنگ داخلی در دهه نود میلادی (دهه هفتاد خورشیدی) به عنوان متحد مهم آمریکا برای مقابله با اسلام گرایان افراطی مطرح شد. گروه های اسلام گرا عمدتا در مناطق بیابانی ساحل در بخش شمالی و غربی آفریقا مستقر هستند.

 



چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
TT

چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)

منابع دیپلماتیک در بغداد به روزنامه «الشرق الاوسط» گفتند مقام‌های عراقی نگران کشیده شدن کشور به جنگ میان ایران و اسرائیل بودند و آن را «تهدیدی وجودی برای عراق» توصیف کردند که خطرناک‌تر از تهدید داعش بود؛ همان گروهی که زمانی یک‌سوم خاک کشور را اشغال کرده بود.

این منابع توضیح دادند:
«داعش یک پدیده بیگانه بود که در نهایت باید از بدن عراق به‌ویژه با توجه به حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی از بغداد برای مقابله با آن طرد می‌شد. اما جنگ ایران و اسرائیل، وحدت عراق را تهدید می‌کرد.»

شرح تهدید وجودی از نگاه منابع دیپلماتیک:

همزمان با آغاز جنگ، بغداد پیام‌هایی از اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان و کانال‌های دیگر دریافت کرد. در این پیام‌ها آمده بود که اسرائیل در صورت حمله‌ای از خاک عراق، پاسخ‌هایی «سخت و دردناک» خواهد داد. اسرائیل مسئولیت هرگونه حمله از خاک عراق را متوجه دولت عراق دانسته بود.

آمریکا نیز از زبان توصیه‌آمیز قبلی عبور کرد و مستقیماً نسبت به عواقب وخیم حملات احتمالی گروه‌های وابسته به ایران هشدار داد.

مقام‌های عراقی نگران «سناریوی فاجعه» بودند. سناریویی که در آن، گروه‌های عراقی به اسرائیل حمله می‌کردند و اسرائیل نیز با موجی از ترورهای هدفمند مشابه آنچه علیه فرماندهان حزب‌الله لبنان و ژنرال‌ها و دانشمندان ایرانی در آغاز جنگ انجام داد، پاسخ می‌داد.

به گفته این منابع، اگر اسرائیل حملات دردناکی علیه این گروه‌ها انجام می‌داد، خشم در میان شیعیان عراق شعله‌ور می‌شد. این وضعیت ممکن بود مرجعیت شیعه را وادار به اتخاذ موضعی جدی کند و در نتیجه، بحران به شکل تقابل مستقیم شیعیان با اسرائیل درمی‌آمد.

این سناریو باعث شد نگرانی‌هایی شکل گیرد مبنی بر اینکه سایر گروه‌های عراقی، شیعیان را مسئول کشاندن کشور به جنگی بدانند که می‌شد از آن دوری کرد. در چنین شرایطی، احتمال بروز شکاف دوباره میان شیعیان و سنی‌ها و تهدید دوباره برای وحدت عراق وجود داشت.

خطر دیگر، موضع احتمالی کردها بود. این احتمال وجود داشت که کردها اعلام کنند دولت مرکزی فقط نماینده یک گروه است، کشور از جنگ‌ها خسته شده و اقلیم دیگر نمی‌خواهد خود را با بغداد درگیر کند؛ چراکه نزدیکی به بغداد، اقلیم را وارد جنگ‌هایی می‌کند که نمی‌خواهد در آن‌ها شرکت داشته باشد.

نقش دولت السودانی

دولت محمد شیاع السودانی با ترکیبی از قاطعیت و تدبیر عمل کرد. به گروه‌ها هشدار داد که تحمل هیچ تلاشی برای کشاندن کشور به جنگی که وحدتش را تهدید می‌کند، ندارد. همزمان، کانال‌های ارتباطی با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا، را باز نگه داشت.

موضع ایران و موازنه داخلی
دولت عراق از موضع تهران هم بهره برد. ایران نه‌تنها از گروه‌ها نخواست وارد جنگ شوند، بلکه آن‌ها را به خویشتنداری تشویق کرد. برخی معتقدند تهران نمی‌خواست پس از از دست دادن سوریه، روابطش با عراق را نیز قربانی کند.

عامل مهم دیگر، درک گروه‌ها از بزرگی جنگ بود. آن‌ها می‌دانستند این نبرد از توانشان فراتر است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط حزب‌الله در لبنان و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل درون ایران. اسرائیل نشان داده بود که اطلاعات دقیقی از گروه‌های دشمن دارد و با برتری تکنولوژیک خود، می‌تواند به اهدافش برسد.

سه حمله ناکام

با وجود فشارها، به گفته منابع دیپلماتیک، گروه‌های بی‌انضباط تلاش کردند سه حمله را طراحی و اجرا کنند؛ اما نیروهای امنیتی عراق توانستند پیش از اجرا آن‌ها را خنثی کنند.

منابع همچنین گفتند که ایران زخمی عمیق برداشت؛ چراکه اسرائیل جنگ را به خاک ایران کشاند و آمریکا را به هدف گرفتن تأسیسات هسته‌ای آن ترغیب کرد. به‌گفته این منابع، اگر ایران در پرونده هسته‌ای امتیاز ندهد، احتمال دور تازه‌ای از درگیری وجود دارد.