الهام احمد شامگاه سفر به دمشق: گفت‌وگوی بدون پیش شرط می‌خواهیم

یکی از روسای شورای دموکراتیک سوریه در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط» خواستار منطقه پرواز ممنوع در شرق سوریه شد

الهام احمد شامگاه سفر به دمشق: گفت‌وگوی بدون پیش شرط می‌خواهیم
TT

الهام احمد شامگاه سفر به دمشق: گفت‌وگوی بدون پیش شرط می‌خواهیم

الهام احمد شامگاه سفر به دمشق: گفت‌وگوی بدون پیش شرط می‌خواهیم

در پایان ماه گذشته سال قبل و پس از اعلام رئیس‌جمهوری آمریکا دونالد ترامپ مبنی بر بیرون کشیدن نیروهای کشورش از سوریه، خانم الهام احمد یکی از رهبران کُرد به مسکو سفر کرد تا واسطه از سرگیری گفت‌وگوها با نظام سوری بشود که از نیمه سال گذشته متوقف شده بود و نقشه راهی برای حل این مشکل به مقامات وزرات خارجه روسیه تحویل داد.
الهام احمد متولد شهر عفرین ریاست اجرایی «شورای سوریه دموکراتیک» بازوی سیاسی «نیروهای سوریه دموکراتیک» را به عهده دارد که با حمایت نیروهای ائتلاف بین‌المللی به رهبری واشنگتن بریک سوم مساحت خاک سوریه سیطره دارد؛ زمین‌هایی دارای منابع نفت و گاز. این یگان‌ها به عنوان دومین نیروی نظامی پس از نیروهای طرفدار بشار اسد محسوب می‌شوند.
گفت‌وگوهای مستقیمی با مقامات بلندپایه نظام اجرا کرد و دیداری رسمی در ژوئیه ۲۰۱۸ با سرلشکر علی مملوک رئیس دفتر امنیت ملی سوریه داشت.
«الشرق الاوسط» گفت‌وگویی با الهام احمد در شهر قامشلی انجام داد. این هم متن گفت‌وگو:

* معاون وزیر خارجه سوریه فیصل المقداد از گفت‌وگو با کردها استقبال کرد، این سخنان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
-سخنان المقداد مثبت بود از این جهت که گفت‌وگو را قبول دارند اما محدود کردن مسئله گفت‌وگو به قضیه کردها ناقص می‌ماند. چرا که طرح سوریه شامل همه شرکای ما در ترکیب جمعیتی منطقه است که با هم همزیستی دارند و شامل همه سوری‌ها می‌شود. ما خواستار گفت‌وگو در نیمه‌های سال گذشته بودیم و بدون هیچ پیش شرطی در آن زمان پشت میز گفت‌وگوها نشستیم اما به دلیل ذهنیت نظام نسبت به موضوع گفت‌وگو متوقف شد. نظام آمادگی کامل برای نشان دادن تغییر در ساختارش را ندارد اما امروز منتظر ترجمان جدیدی از سخنانی هستیم که مسئولان وزارت خارجه بیان می‌کنند. یادآوری می‌کنم که تا به امروز گامی عملی برداشته نشده‌است.

* اواخر سال گذشته در مسکو بودی و دقیقاً پس از اعلام رئیس‌جمهوری آمریکا مبنی بر عقب کشیدن نیروهای کشورش از سوریه، به منظور وساطت روسیه میان شما و نظام برای از سرگیری گفت‌وگوها، پاسخ آنها چه بود به خصوص که شما نقشه راه هم تقدیم کردید؟
-به روس‌ها نقشه راه دادیم و درخواست کردیم که این یادداشت به معنی گفت‌وگوی با نظام باشد. همچنین درخواست کردیم روسیه کشوری باشد که این گفت‌وگوها را تضمین می‌کند. همه از دیدگاه پشتیبان روسیه از نظام به شکل نظامی و سیاسی آگاهند. امیدواریم دراین گفت‌وگو جانب نظام را نگیرد. مقامات وزارت خارجه روسیه آمادگی خود را برای ایفای نقش اعلام کردند و از گفت‌وگوی سوری-سوری استقبال کردند و وعده دادند که در روزهای آینده گام‌هایی برداشته شود.
دیدار از مسکو با هدف رساندن پیامی به روس‌ها و نظام سوری بود با این مضمون که ما به راه حل آرام سیاسی ایمان داریم. همیشه سعی کرده‌ایم و هنوز هم سعی می‌کنیم که در جست‌وجوی راه حلی به این شکل باشیم و امیدواریم دیدار ما به شکل غلط فهمیده نشود. نقشه راهی را بر آنها عرضه کردیم و تأکید کردیم ما آماده گفت‌وگو هستیم و به گفت‌وگوی سوری-سوری ایمان داریم.
ما منتظر جدی بودن نظام در گفت‌وگو هستیم. مناطق شرق فرات و دو شهر منبج و طبقه را به شکل خودمختار اداره می‌کنند و ما در نقشه راه پیشنهاد کردیم که در قانون اساسی، این شوراها به عنوان بخشی از نظام سوریه دموکراتیک پذیرفته شوند.

* المقداد گفت که اوضاع به نقطه پایان رسیده، این گفته را چگونه تفسیر می‌کنید؟
-نمی‌دانم. شاید منظورش تحولات میدانی در سوریه در شرف پایان است. جرقه نبرد ادلب و ریف شمالی حلب هر آن ممکن است زده شود. گفت‌وگوها در آستانه برای کاهش تنش در آستانه اتمام است و نبرد برای محو داعش در شرف انتها. نقش گفت‌وگو به عنوان گزینه ناگزیر با مدیریت خودمختار فرامی‌رسد.

* ساکنان مناطق شرق فرات می‌پرسند شما راهی گفت‌وگو با نظام هستید یا مذاکره؟
-گفت‌وگو به عنوان مرحله اول حرکت به سمت طرح دیدگاه‌ها به حساب می‌آید و پس از آن رفتن به سمت مذاکره به عنوان بخشی از روند سیاسی فراگیر. بدون گفت‌وگو و زمینه مناسب و اعتماد سازی و برداشتن گام‌های محکم برای ایجاد اطمینان از دو طرف، به مذاکره حقیقی نمی‌رسیم.
اگر نظام با مسئله شرق فرات بخواهد از طریق منافع و تسویه‌های محلی دست بزند، همان‌طور که در درعا و غوطه و دمشق و حمص و دیگر شهرهای سوریه اتفاق افتاد این به معنای آن است که نظام راه حل شامل و فراگیر نمی‌خواهد و ما این را به شدت رد می‌کنیم. چون ویژگی خودمختاری با مناطق دیگر تفاوت دارد از این جهت که از نیروی نظامی منظم برخوردار است و بدنه‌ای سیاسی آن را نمایندگی می‌کند. مدیریت آن هم توسط خود مردم محلی با مشارکت همه بخش‌های جمعیتی است.

* در تابستان گذشته ریاست گروهی را به عهده داشتی و دیدارهای مستقیمی با مقامات عالیرتبه نظام سوریه برگزاری کردی… ریاست طرف سوری با چه کسی بود و پیشنهادتان چه بود و چه جوابی شنیدید؟
-با سرلشکر علی مملوک رئیس دفتر امنیت ملی سوریه و هیئت همراه دیدار کردم. دیدار حدود سه ساعت طول کشید. دیدگاه‌مان را دربارهٔ به رسمیت شناختن خودمختاری اعلام شده در شمال و شرق سوریه وبرخی اصول قانون اساسی مطرح کردیم. هیئت آنها با ما مسائلی را مطرح کرد که برجسته‌ترین آنها اینها بودند: وحدت ارضی سوریه، پرچم، رئیس‌جمهوری، حاکمیت حکومت و ارتش. بدون شک موضع ما در برابر این بندها روشن بود. گفتیم ما برای حفظ وحدت ارضی سوریه تلاش کردیم. با نگاهی به دو سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ کشور ازنظر نظامی بین طرف‌های درگیر تقسیم شده بود و اگر جانفشانی «یگان‌های مدافع خلق» و «نیروهای سوریه دموکراتیک» برای آزادسازی بخش‌های وسیعی از مناطق از دست گروه داعش نبود، الان سوریه تقسیم شده و تکه‌تکه بود. در آن نشست بر تشکیل کمیته‌های ویژه برای بررسی جزئیات پیچیده توافق شد.

* شما خواستار دموکراسی غیرمتمرکز هستید، اگر به توافق رسیدید تکلیف نیروهای سوریه دموکراتیک چه می‌شود؟
-اجازه بدهید در این نقطه صریح باشم. آنچه ما می‌خواهیم نظام سیاسی غیر متمرکز است که کرامت شهروند سوری را حفظ کند و به چندین دهه استبداد پایان ببخشد. فضا را برای زندگی سیاسی و تشکل احزاب و فعال سازی جامعه مدنی و سازمان‌های محلی و تشکل‌های حقوق بشری باز کند. برای فعال سازی اقتصاد و توزیع عادلانه ثروت در سراسر کشور در همه مناطق و استان‌ها تلاش کند.
اگر به توافقی متضمن حقوق همه عناصر تشکیل دهنده جمعیتی و مردم شمال و شرق سوریه، به رسمیت شناختن خود مختاری در قانون اساسی برسیم «نیروهای سوریه دموکراتیک» در مجموعه ارتش جدید ادغام می‌شوند و در عملیات نظامی در جنگ با تروریسم و گروه‌های افراطی و حفاظت از مرزها شرکت می‌کنیم.

* این کمیته‌ها تشکیل شد؟ چه کسی عامل شکست گفت‌وگوها در آن زمان شد؟
-بله کمیته‌ها یک ماه پس از اولین دیدار تشکیل شدند. هیئتی از حکومت خودمختار رفتند و در جلسه دوم در دمشق شرکت کردند که یک روز کامل به طول کشید. بحث‌ها پیرامون قانون ۱۰۷ ویژه مدیریت محلی کنونی سوریه گذشت. همه بحث‌ها سراین بود که ادارات خودمختاری در چارچوب قانون اداره محلی ادغام شوند. ما آن را رد کردیم. اداره محلی به عنوان بخشی از خودمختاری محسوب می‌شود نه برعکس. مسئله‌ای که مایه توقف گفت‌وگوها درآن زمان شد و بخش بزرگی از مسئولیت این ناکامی به عهده نظام است.

* آیا به روس‌ها اعتماد می‌کنید در حالی که آنها سال گذشته در نبرد عفرین به شما نارو زدند؟
-طرح سئوال به این شکل ایجاد مشکل می‌کند. مسئله ارتباطی به اطمینان یا عدم اطمینان ندارد. کشورهای درگیر در ماجرای سوریه بدون شک منافعی دارند و بیشتر اوقات اینها به زیان امنیت و ثبات و منافع سوریه تمام می‌شوند. بله ما توقع نداشتیم عفرین به این شکل به ترکیه تحویل داده شود و این خطای ما هم بود، اما روسیه نقش مهم و اساسی در سوریه دارد. باید همکاری برای آزادسازی مناطقی که توسط ترکیه اشغال شده و حفظ وحدت ارضی سوریه وجود داشته باشد. کشوری که از نظام به شکل نامحدود حمایت می‌کند، درنتیجه تشویق نظام برای ورود در عملیات جدی مذاکرات به عهده آن است. روسیه ویژگی منطقه شرق فرات را خوب درک می‌کند و با شهر عفرین فرق می‌کند. ما منتظر تصمیم روشن روسیه هستیم تا قدم‌های مناسب بعدی برای تعامل با مواضعش و نظارت بر گفت‌وگوها با نظام برداشته شود.



«بزرگ‌ترین شبکه حماس در کرانه باختری طی یک دهه»... شاباک چه چیزی پیدا کرد؟


فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)
فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)
TT

«بزرگ‌ترین شبکه حماس در کرانه باختری طی یک دهه»... شاباک چه چیزی پیدا کرد؟


فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)
فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)

سرویس امنیت داخلی اسرائیل، «شاباک»، اعلام کرد که یکی از بزرگ‌ترین زیرساخت‌های جنبش «حماس» در شهر الخلیل واقع در جنوب کرانه باختری را کشف و خنثی کرده است. این شبکه، بنا بر اعلام شاباک، یکی از «بزرگ‌ترین شبکه‌هایی است که در یک دهه گذشته کشف شده‌اند».

شاباک گفت که طی عملیات بزرگی که سه ماه به طول انجامید، «بیش از ۶۰ عضو حماس» را که برنامه‌ریزی برای اجرای حملات در آینده نزدیک داشتند، بازداشت کرده است. در جریان این عملیات، افرادی که در حملات قبلی مشارکت داشته یا کمک کرده بودند نیز بازداشت شده‌اند.

در بیانیه‌ای که رسانه‌های اسرائیلی با توجه بسیار آن را پوشش دادند، آمده است که «در طول سه ماه گذشته، فعالیت‌های روزانه گسترده‌ای از سوی شاباک، با همکاری ارتش و پلیس، اجرا شد که طی آن، زیرساختی گسترده، پیچیده و عظیم متعلق به حماس در شهر الخلیل کشف شد؛ شبکه‌ای که برای اجرای حملات مختلف در آینده نزدیک آماده‌سازی شده بود».

عکسی که توسط شاباک منتشر شده و آن را تسلیحات کشف‌شده از سلول حماس در کرانه باختری توصیف کرده‌اند

طبق تحقیقات شاباک، «در چارچوب فعالیت‌های این شبکه زیرساختی، که از دست‌کم ۱۰ سلول تشکیل شده بود، مسئولان ارشد حماس — اغلب از جمله اسیران سابق در زندان‌های اسرائیل — اقدام به جذب، مسلح‌سازی و آموزش عناصر جدید در منطقه، با هدف اجرای حملات تیراندازی و کارگذاری بمب‌های دست‌ساز علیه اهداف اسرائیلی کرده‌اند».

رسانه‌های عبری‌زبان گزارش دادند که اتهامات واردشده به افراد بازداشت‌شده شامل «تمرین تیراندازی، جمع‌آوری اطلاعات درباره اهداف اسرائیلی، ساخت مواد منفجره، سرهم‌بندی بمب‌ها و برنامه‌ریزی برای حملات در داخل کرانه باختری و اسرائیل» است.

در مجموع، ۶۰ نفر بازداشت شده‌اند که بنا بر ادعای شاباک، اطلاعات اطلاعاتی گسترده‌ای ارائه داده‌اند؛ اطلاعاتی که به کشف ۲۲ نوع سلاح مختلف، ۱۱ نارنجک دستی، مواد انفجاری و مقادیر زیادی مهمات منجر شده است. همچنین یک مخفیگاه زیرزمینی کشف شده که برای پناه‌دادن به افراد تحت تعقیب و ذخیره‌سازی سلاح‌ها استفاده می‌شده است.

بزرگ‌ترین پرونده در یک دهه

تحقیقات نشان داد که برخی از بازداشت‌شدگان، در حملاتی شرکت داشته‌اند که در سال‌های گذشته رخ داده، از جمله یکی از افراد که در عملیات تیراندازی ۳۱ اوت ۲۰۱۰ در تقاطع بنی نعیم در الخلیل شرکت داشت؛ حمله‌ای که به کشته‌شدن ۴ اسرائیلی انجامید.

عکس یک مخفیگاه زیرزمینی در الخلیل که شاباک آن را به حماس نسبت داده و گفته برای فعالیت‌های مسلحانه استفاده می‌شده است (شاباک)

یکی از مقام‌های ارشد شاباک گفت: «این بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین پرونده‌ای است که طی دهه گذشته در کرانه باختری توسط شاباک خنثی شده است». او افزود: «اکثر اعضای این شبکه، قبلاً در زندان‌های اسرائیل محبوس بوده‌اند و تجربه‌ بالایی در مواجهه با بازجویی دارند». او تأکید کرد که «کشف این شبکه، ناکامی بزرگی برای حماس در اجرای مجموعه‌ای از حملات خطرناک در اسرائیل به شمار می‌رود».

رسانه‌های اسرائیلی نیز گزارش دادند که در روزهای آینده، کیفرخواست‌هایی جدی علیه متهمان صادر خواهد شد؛ از جمله اتهاماتی نظیر «رهبری یک سازمان تروریستی، تصدی سمت‌های اجرایی یا رهبری، تلاش برای قتل عمد و اقدامات منجر به قتل عمد».

تلاش برای برافراشتن مجدد در کرانه باختری

این نخستین‌ بار نیست که سلول‌هایی در کرانه باختری که وابسته به حماس هستند کشف می‌شود، اما این رویداد توجه را به تلاش‌های حماس برای بازسازی حضور خود در کرانه باختری جلب کرده است — تلاشی که پس از حدود دو سال جنگ اسرائیل با هدف از میان‌بردن حماس در نوار غزه شدت گرفته است.

حماس همواره در کرانه باختری حضور داشته و دوره‌های مختلفی از حضور پررنگ و کم‌رنگ را تجربه کرده، اما به گفته ناظران، هرگز شرایط پیچیده‌تری از وضعیت فعلی را — که پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد — تجربه نکرده است.

تظاهرات فلسطینی‌ها در الخلیل در ژوئیه ۲۰۲۴ در اعتراض به ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس (AFP)

منبعی در حماس در کرانه باختری به روزنامه «الشرق الاوسط» گفت: «کل جنبش در وضعیت پیچیده، دشوار و بی‌سابقه‌ای قرار دارد». وی افزود: «پیگرد مداوم اسرائیلی‌ها علیه رهبران، امکانات و پایگاه‌های حماس از زمان ۷ اکتبر، در غزه، کرانه و حتی خارج، آسیب زیادی به ما زده است».

این منبع ادامه داد: «شرایط امنیتی در کرانه باختری همیشه پیچیده‌تر از نوار غزه بوده، اما اکنون حتی پیچیده‌تر شده است. پیگرد امنیتی دائم، نظارت بر منابع مالی، و کاهش شدید توانایی حماس در تأمین منابع و حرکت، به بحران‌های ترکیبی و عمیق منجر شده است».

با این حال، منبع یادشده ابراز اطمینان کرد که این بحران نیز خواهد گذشت و افزود: «بازداشت‌ها، تعقیب‌ها و ترورها از بدو پیدایش حماس ادامه داشته، اما هرگز موفق به نابودی آن نشده‌اند. این یک جنگ قدیمی و همیشگی است».

حماس چگونه در کرانه باختری آغاز شد؟

حضور حماس در کرانه باختری از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۸۷ آغاز شد. ابتدا تمرکز فعالیت آن بر جذب فلسطینیان از طریق مساجد بود و سپس به اجرای عملیات‌های تیراندازی و تلاش برای ربایش نظامیان روی آورد.

حماس با اجرای عملیات‌های انفجاری در داخل اسرائیل، در کرانه باختری شناخته‌تر شد و این اقدامات با آغاز انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ شدت یافت. سپس در انتخابات ۲۰۰۶ مشارکت کرد و رهبرانی از کرانه باختری را برای شرکت در انتخابات قانون‌گذاری معرفی کرد که منجر به پیروزی بر فتح شد و جایگاه سیاسی حماس را تقویت کرد.

می‌توان گفت که پیش از شکاف داخلی فلسطین در سال ۲۰۰۷، فعالیت‌های حماس در کرانه باختری رسمی، علنی و گسترده بود، اما پس از آن، هر نوع فعالیتی برای حماس ممنوع اعلام شد. تشکیلات خودگردان فلسطینی اعضای حماس را بازداشت، منابع مالی آن را تعقیب و سلاح‌هایش را مصادره کرد و مؤسسات وابسته به آن را بست؛ اقدامی که به تضعیف حضور این جنبش در کرانه باختری انجامید.

منبعی امنیتی در فلسطین گفت: «دستور کار حماس همواره عامل بی‌ثباتی در کرانه بوده و این همان چیزی است که تشکیلات خودگردان با آن مقابله کرده، نه با خود جنبش».

پیش و پس از ۷ اکتبر، استفاده حماس از سلاح در کرانه باختری کاملاً ممنوع بود. این موضوع بارها به برخوردهایی با تشکیلات خودگردان منجر شد. با این حال، پس از ۷ اکتبر، برخی سلول‌های حماس حملاتی را علیه اهداف اسرائیلی در کرانه انجام دادند، اما این حملات در حد انتظارات رهبران حماس نبود.

فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته پرچم‌های حماس، فلسطین و حزب‌الله را در کرانه باختری برافراشته‌اند (رویترز)

یک منبع آگاه فلسطینی در کرانه باختری گفت که رهبری حماس در نوار غزه «روی حضوری بزرگ‌تر در کرانه باختری حساب کرده بود، حضوری که بتواند توازن را بر هم بزند».

رهبران سیاسی و نظامی حماس از همان لحظات آغازین حمله ۷ اکتبر، بارها از کرانه باختری خواستند وارد عرصه نبرد شود، اما چنین چیزی رخ نداد.

احتمال ورود کرانه به خط درگیری، یکی از نگرانی‌های دائمی اسرائیل در طول جنگ بود. شاباک بارها هشدار داده بود که انتفاضه‌ای سوم ممکن است شکل بگیرد و سلول‌های خفته حماس فعال شوند.

شاباک اعلام کرده که در سال ۲۰۲۴ موفق به خنثی‌سازی ۱۰۴۰ «عملیات تروریستی بزرگ» در کرانه باختری شده است، از جمله ۶۸۹ مورد تیراندازی، ۳۲۶ مورد انفجار، ۱۳ مورد چاقوکشی، ۹ مورد زیر گرفتن با خودرو، ۲ عملیات انتحاری و یک مورد آدم‌ربایی.