الهام احمد شامگاه سفر به دمشق: گفت‌وگوی بدون پیش شرط می‌خواهیم

یکی از روسای شورای دموکراتیک سوریه در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط» خواستار منطقه پرواز ممنوع در شرق سوریه شد

الهام احمد شامگاه سفر به دمشق: گفت‌وگوی بدون پیش شرط می‌خواهیم
TT
20

الهام احمد شامگاه سفر به دمشق: گفت‌وگوی بدون پیش شرط می‌خواهیم

الهام احمد شامگاه سفر به دمشق: گفت‌وگوی بدون پیش شرط می‌خواهیم

در پایان ماه گذشته سال قبل و پس از اعلام رئیس‌جمهوری آمریکا دونالد ترامپ مبنی بر بیرون کشیدن نیروهای کشورش از سوریه، خانم الهام احمد یکی از رهبران کُرد به مسکو سفر کرد تا واسطه از سرگیری گفت‌وگوها با نظام سوری بشود که از نیمه سال گذشته متوقف شده بود و نقشه راهی برای حل این مشکل به مقامات وزرات خارجه روسیه تحویل داد.
الهام احمد متولد شهر عفرین ریاست اجرایی «شورای سوریه دموکراتیک» بازوی سیاسی «نیروهای سوریه دموکراتیک» را به عهده دارد که با حمایت نیروهای ائتلاف بین‌المللی به رهبری واشنگتن بریک سوم مساحت خاک سوریه سیطره دارد؛ زمین‌هایی دارای منابع نفت و گاز. این یگان‌ها به عنوان دومین نیروی نظامی پس از نیروهای طرفدار بشار اسد محسوب می‌شوند.
گفت‌وگوهای مستقیمی با مقامات بلندپایه نظام اجرا کرد و دیداری رسمی در ژوئیه ۲۰۱۸ با سرلشکر علی مملوک رئیس دفتر امنیت ملی سوریه داشت.
«الشرق الاوسط» گفت‌وگویی با الهام احمد در شهر قامشلی انجام داد. این هم متن گفت‌وگو:

* معاون وزیر خارجه سوریه فیصل المقداد از گفت‌وگو با کردها استقبال کرد، این سخنان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
-سخنان المقداد مثبت بود از این جهت که گفت‌وگو را قبول دارند اما محدود کردن مسئله گفت‌وگو به قضیه کردها ناقص می‌ماند. چرا که طرح سوریه شامل همه شرکای ما در ترکیب جمعیتی منطقه است که با هم همزیستی دارند و شامل همه سوری‌ها می‌شود. ما خواستار گفت‌وگو در نیمه‌های سال گذشته بودیم و بدون هیچ پیش شرطی در آن زمان پشت میز گفت‌وگوها نشستیم اما به دلیل ذهنیت نظام نسبت به موضوع گفت‌وگو متوقف شد. نظام آمادگی کامل برای نشان دادن تغییر در ساختارش را ندارد اما امروز منتظر ترجمان جدیدی از سخنانی هستیم که مسئولان وزارت خارجه بیان می‌کنند. یادآوری می‌کنم که تا به امروز گامی عملی برداشته نشده‌است.

* اواخر سال گذشته در مسکو بودی و دقیقاً پس از اعلام رئیس‌جمهوری آمریکا مبنی بر عقب کشیدن نیروهای کشورش از سوریه، به منظور وساطت روسیه میان شما و نظام برای از سرگیری گفت‌وگوها، پاسخ آنها چه بود به خصوص که شما نقشه راه هم تقدیم کردید؟
-به روس‌ها نقشه راه دادیم و درخواست کردیم که این یادداشت به معنی گفت‌وگوی با نظام باشد. همچنین درخواست کردیم روسیه کشوری باشد که این گفت‌وگوها را تضمین می‌کند. همه از دیدگاه پشتیبان روسیه از نظام به شکل نظامی و سیاسی آگاهند. امیدواریم دراین گفت‌وگو جانب نظام را نگیرد. مقامات وزارت خارجه روسیه آمادگی خود را برای ایفای نقش اعلام کردند و از گفت‌وگوی سوری-سوری استقبال کردند و وعده دادند که در روزهای آینده گام‌هایی برداشته شود.
دیدار از مسکو با هدف رساندن پیامی به روس‌ها و نظام سوری بود با این مضمون که ما به راه حل آرام سیاسی ایمان داریم. همیشه سعی کرده‌ایم و هنوز هم سعی می‌کنیم که در جست‌وجوی راه حلی به این شکل باشیم و امیدواریم دیدار ما به شکل غلط فهمیده نشود. نقشه راهی را بر آنها عرضه کردیم و تأکید کردیم ما آماده گفت‌وگو هستیم و به گفت‌وگوی سوری-سوری ایمان داریم.
ما منتظر جدی بودن نظام در گفت‌وگو هستیم. مناطق شرق فرات و دو شهر منبج و طبقه را به شکل خودمختار اداره می‌کنند و ما در نقشه راه پیشنهاد کردیم که در قانون اساسی، این شوراها به عنوان بخشی از نظام سوریه دموکراتیک پذیرفته شوند.

* المقداد گفت که اوضاع به نقطه پایان رسیده، این گفته را چگونه تفسیر می‌کنید؟
-نمی‌دانم. شاید منظورش تحولات میدانی در سوریه در شرف پایان است. جرقه نبرد ادلب و ریف شمالی حلب هر آن ممکن است زده شود. گفت‌وگوها در آستانه برای کاهش تنش در آستانه اتمام است و نبرد برای محو داعش در شرف انتها. نقش گفت‌وگو به عنوان گزینه ناگزیر با مدیریت خودمختار فرامی‌رسد.

* ساکنان مناطق شرق فرات می‌پرسند شما راهی گفت‌وگو با نظام هستید یا مذاکره؟
-گفت‌وگو به عنوان مرحله اول حرکت به سمت طرح دیدگاه‌ها به حساب می‌آید و پس از آن رفتن به سمت مذاکره به عنوان بخشی از روند سیاسی فراگیر. بدون گفت‌وگو و زمینه مناسب و اعتماد سازی و برداشتن گام‌های محکم برای ایجاد اطمینان از دو طرف، به مذاکره حقیقی نمی‌رسیم.
اگر نظام با مسئله شرق فرات بخواهد از طریق منافع و تسویه‌های محلی دست بزند، همان‌طور که در درعا و غوطه و دمشق و حمص و دیگر شهرهای سوریه اتفاق افتاد این به معنای آن است که نظام راه حل شامل و فراگیر نمی‌خواهد و ما این را به شدت رد می‌کنیم. چون ویژگی خودمختاری با مناطق دیگر تفاوت دارد از این جهت که از نیروی نظامی منظم برخوردار است و بدنه‌ای سیاسی آن را نمایندگی می‌کند. مدیریت آن هم توسط خود مردم محلی با مشارکت همه بخش‌های جمعیتی است.

* در تابستان گذشته ریاست گروهی را به عهده داشتی و دیدارهای مستقیمی با مقامات عالیرتبه نظام سوریه برگزاری کردی… ریاست طرف سوری با چه کسی بود و پیشنهادتان چه بود و چه جوابی شنیدید؟
-با سرلشکر علی مملوک رئیس دفتر امنیت ملی سوریه و هیئت همراه دیدار کردم. دیدار حدود سه ساعت طول کشید. دیدگاه‌مان را دربارهٔ به رسمیت شناختن خودمختاری اعلام شده در شمال و شرق سوریه وبرخی اصول قانون اساسی مطرح کردیم. هیئت آنها با ما مسائلی را مطرح کرد که برجسته‌ترین آنها اینها بودند: وحدت ارضی سوریه، پرچم، رئیس‌جمهوری، حاکمیت حکومت و ارتش. بدون شک موضع ما در برابر این بندها روشن بود. گفتیم ما برای حفظ وحدت ارضی سوریه تلاش کردیم. با نگاهی به دو سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ کشور ازنظر نظامی بین طرف‌های درگیر تقسیم شده بود و اگر جانفشانی «یگان‌های مدافع خلق» و «نیروهای سوریه دموکراتیک» برای آزادسازی بخش‌های وسیعی از مناطق از دست گروه داعش نبود، الان سوریه تقسیم شده و تکه‌تکه بود. در آن نشست بر تشکیل کمیته‌های ویژه برای بررسی جزئیات پیچیده توافق شد.

* شما خواستار دموکراسی غیرمتمرکز هستید، اگر به توافق رسیدید تکلیف نیروهای سوریه دموکراتیک چه می‌شود؟
-اجازه بدهید در این نقطه صریح باشم. آنچه ما می‌خواهیم نظام سیاسی غیر متمرکز است که کرامت شهروند سوری را حفظ کند و به چندین دهه استبداد پایان ببخشد. فضا را برای زندگی سیاسی و تشکل احزاب و فعال سازی جامعه مدنی و سازمان‌های محلی و تشکل‌های حقوق بشری باز کند. برای فعال سازی اقتصاد و توزیع عادلانه ثروت در سراسر کشور در همه مناطق و استان‌ها تلاش کند.
اگر به توافقی متضمن حقوق همه عناصر تشکیل دهنده جمعیتی و مردم شمال و شرق سوریه، به رسمیت شناختن خود مختاری در قانون اساسی برسیم «نیروهای سوریه دموکراتیک» در مجموعه ارتش جدید ادغام می‌شوند و در عملیات نظامی در جنگ با تروریسم و گروه‌های افراطی و حفاظت از مرزها شرکت می‌کنیم.

* این کمیته‌ها تشکیل شد؟ چه کسی عامل شکست گفت‌وگوها در آن زمان شد؟
-بله کمیته‌ها یک ماه پس از اولین دیدار تشکیل شدند. هیئتی از حکومت خودمختار رفتند و در جلسه دوم در دمشق شرکت کردند که یک روز کامل به طول کشید. بحث‌ها پیرامون قانون ۱۰۷ ویژه مدیریت محلی کنونی سوریه گذشت. همه بحث‌ها سراین بود که ادارات خودمختاری در چارچوب قانون اداره محلی ادغام شوند. ما آن را رد کردیم. اداره محلی به عنوان بخشی از خودمختاری محسوب می‌شود نه برعکس. مسئله‌ای که مایه توقف گفت‌وگوها درآن زمان شد و بخش بزرگی از مسئولیت این ناکامی به عهده نظام است.

* آیا به روس‌ها اعتماد می‌کنید در حالی که آنها سال گذشته در نبرد عفرین به شما نارو زدند؟
-طرح سئوال به این شکل ایجاد مشکل می‌کند. مسئله ارتباطی به اطمینان یا عدم اطمینان ندارد. کشورهای درگیر در ماجرای سوریه بدون شک منافعی دارند و بیشتر اوقات اینها به زیان امنیت و ثبات و منافع سوریه تمام می‌شوند. بله ما توقع نداشتیم عفرین به این شکل به ترکیه تحویل داده شود و این خطای ما هم بود، اما روسیه نقش مهم و اساسی در سوریه دارد. باید همکاری برای آزادسازی مناطقی که توسط ترکیه اشغال شده و حفظ وحدت ارضی سوریه وجود داشته باشد. کشوری که از نظام به شکل نامحدود حمایت می‌کند، درنتیجه تشویق نظام برای ورود در عملیات جدی مذاکرات به عهده آن است. روسیه ویژگی منطقه شرق فرات را خوب درک می‌کند و با شهر عفرین فرق می‌کند. ما منتظر تصمیم روشن روسیه هستیم تا قدم‌های مناسب بعدی برای تعامل با مواضعش و نظارت بر گفت‌وگوها با نظام برداشته شود.



مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
TT
20

مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

ولیعهد رؤیاهای پادشاه را به واقعیت تبدیل کرد و به شکلی آن را محقق ساخت که عربستان امروز را به چیزی متفاوت بدل کرده است

با فرا رسیدن هشتمین سالگرد بیعت شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، زمان اندکی درنگ می‌کند تا بر مرحله‌ای بی‌سابقه در تاریخ سعودی گواهی دهد. در روز ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ رمضان ۱۴۳۸ هـ)، فرمان پادشاه سلمان برای انتخاب شاهزاده محمد به این منصب صادر شد و در آن شب مبارک، سعودی‌ها با ولیعهد بیعت کردند.
این لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ سعودی بود که در آن، این رهبر استثنایی آشکار شد؛ شخصیتی که آرزوهای ملت خود را همراه با میراث و تاریخ پرافتخار، جایگاه جهانی و وزن تمدنی آن بر دوش گرفت.
سعودی‌ها از طریق بیعت، به ویژگی منحصربه‌فرد نظام سیاسی خود و اصالت اسلامی آن می‌نگرند و مشروعیت قانون اساسی کشور را که بر پذیرش و رضایت مردمی استوار است، تأیید می‌کنند؛ مشروعیتی که در عمق وجدان ملت و حاکمان سعودی ریشه دارد. این رابطه، بنیان مستحکم قرارداد اجتماعی سعودی را تثبیت می‌کند و درعین‌حال، دستاوردهای دولت مدرن خود و گام‌های استوار آن به‌سوی آینده را به یاد می‌آورند.
انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، سرآغاز مرحله‌ای جدید بود که در آن، نوسازی با بلندپروازی و برنامه‌ریزی جسورانه با تلاش خستگی‌ناپذیر درهم‌آمیخت. این تصمیم، صرفاً یک انتقال سیاسی نبود، بلکه پاسخی ضروری به نیاز رهبری‌ای بود که دیدگاهی متفاوت دارد، بر اراده استوار است و معتقد است که آینده ساخته می‌شود، نه اینکه صرفاً منتظر آن ماند.
شاهزاده محمد بن سلمان توانایی‌های استثنایی و مهارت‌های رهبری برجسته‌ای از خود نشان داد که او را به بهترین گزینه برای ولایت‌عهدی، دومین منصب مهم پس از پادشاه، تبدیل کرد؛ منصبی که نماد ثبات، استحکام پایه‌های سلطنت و تداوم سلسله حاکم است. او همچنین ریاست هیئت وزیران و شورای امور سیاسی و امنیتی را بر عهده دارد؛ شورایی که مسئول سیاست‌ها و راهبردهای امنیت ملی و سیاست داخلی و خارجی کشور است. علاوه بر این، او ریاست شورای امور اقتصادی و توسعه را نیز به عهده دارد که مسئول پرونده‌های اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای، ازجمله بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات است. بنابراین، او بر تدوین سیاست‌ها و راهبردهای تمام بخش‌های دولتی نظارت دارد و اجرای آن‌ها را پیگیری می‌کند.
فراموش نشدنی است که او معمار «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» است؛ کسی که اهداف آن را تعیین کرد و بر حسن اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های آن نظارت دارد.
تمامی این مسئولیت‌های اجرایی که پادشاه به ولیعهد سپرده بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ (ربیع‌الأول ۱۴۴۴ هـ) با انتصاب او به ریاست هیئت وزیران، به اوج خود رسید. این نخستین باری در ۶۰ سال گذشته بود که پادشاه، رئیس هیئت وزیران نبود. بررسی جزئیات حقوقی و تاریخی این فرمان سلطنتی ممکن است طولانی باشد، اما نکته مهم، اعتماد کامل و تفویض مطلق اختیارات از سوی پادشاه به ولیعهد برای اداره تمامی این مسئولیت‌ها و رسیدگی به حجم گسترده‌ای از پرونده‌ها است؛ موضوعی که در اندازه دستاوردهای محقق‌شده منعکس می‌شود.
ولیعهد، دیدگاه‌های پادشاه را به واقعیتی ملموس تبدیل کرده و به شیوه‌ای شگفت‌انگیز، سعودی امروز را به کشوری متفاوت بدل کرده است. بااین‌حال، این تغییر به‌عنوان انقطاع از مراحل پیشین نیست، بلکه تداوم آن‌ها محسوب می‌شود و ثبات در اصول و مبانی تأسیس دولت، اتکا بر میراث تاریخی و عمق تمدنی آن را نشان می‌دهد.

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

جامعیت چشم‌انداز

هنگامی که به اعلام چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی در آوریل ۲۰۱۶ (رجب ۱۴۳۷ هـ) نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود: آیا سعودی‌ها انتظار این همه دستاورد را داشتند؟ پاسخ مستقیم: خیر. بسیاری از ناظران و تحلیلگران در زمان اعلام این چشم‌انداز، تنها بر ابعاد اقتصادی آن تمرکز کردند و از این نکته غافل شدند که این چشم‌انداز، یک پروژه‌ نوسازی جامع و برنامه‌ای اصلاحی فراگیر در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزه‌هاست.
با گذشت زمان، ویژگی‌های این چشم‌انداز بیش از پیش آشکار شد و دستاوردهای امروز در تمامی سطوح، گواه این امر است. اگر تنها به بخشی از آنچه در یک سال اخیر تحقق یافته، نگاه کنیم، بزرگی این موفقیت‌ها را درک خواهیم کرد.
- سعودی رتبه اول جهانی را در شاخص اعتماد ادلمن ۲۰۲۴ (گزارش اعتماد) از نظر میزان اعتماد شهروندان به دولت خود کسب کرد.
- رتبه دوم جهانی در شاخص تحول فناوری شرکت‌ها.
- رتبه چهارم جهانی در شاخص توسعه دولت الکترونیک و خدمات دیجیتال سازمان ملل.
- نرخ بیکاری در میان سعودی‌ها در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ درصد کاهش یافت، که به سطح هدف‌گذاری‌شده در چشم‌انداز ۲۰۳۰ (۷ درصد) بسیار نزدیک است.
- درصد مالکیت مسکن در میان خانواده‌های سعودی به ۶۳.۷ درصد افزایش یافت، که در حال نزدیک شدن به هدف ۷۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰ است. این دو حوزه (اشتغال و مسکن) از جمله مهم‌ترین چالش‌های گذشته بودند.
- سعودی رتبه نخست رشد تعداد گردشگران بین‌المللی در میان کشورهای سازمان ملل را کسب کرد.
- سعودی در میان کشورهای گروه ۲۰ بالاترین نرخ رشد درآمدهای گردشگری را به ثبت رساند.
- برای اولین بار، میزبانی دو رویداد بین‌المللی بزرگ را به دست آورد: اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی ۲۰۳۴.
سعودی در کنار همه این‌ها، همچنان بهترین خدمات را به میلیون‌ها حاجی و زائر ارائه می‌دهد و با بیشترین تلاش ممکن از حرمین شریفین و زائران آن‌ها مراقبت می‌کند.
افزون بر این، دستاوردهای عظیم در زمینه‌های آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و خدمات شهری در سطح ملی، و رهبری در کمک‌های بشردوستانه و امدادرسانی جهانی را نیز نباید نادیده گرفت. همچنین، در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزش تحولات چشمگیری رخ داده که شمارش آن‌ها دشوار است.

چشم‌انداز سیاسی

اما اگر بخواهیم ابعاد سیاسی چشم‌انداز را که از آغاز حکومت ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ (۱۴۳۶ هـ) پایه‌گذاری شد، درک کنیم، می‌توان گفت که هدف این سیاست، قرار دادن سعودی در جایگاهی شایسته در صحنه بین‌المللی و تثبیت موقعیت آن به عنوان قدرتی دیپلماتیک با نفوذ جهانی است. این سیاست همچنین بر استفاده حداکثری از منابع و ظرفیت‌های کشور از طریق ایجاد شراکت‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی و متنوع‌سازی روابط بین‌المللی تأکید دارد.
شاهدی بر این موضوع، سفر ملک سلمان به آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۵ (ذی‌القعده ۱۴۳۶ هـ) است، جایی که شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار ملک سلمان با باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طرح شراکت راهبردی قرن بیست‌ویکم را ارائه کرد. این طرح به عنوان تکمیل‌کننده روابط موجود توصیف شد و ملک سلمان و اوباما از دستیاران خود خواستند که سازوکار اجرای این شراکت را طراحی کنند. توسعه این شراکت در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر، در دسامبر ۲۰۲۲ (جمادی‌الاول ۱۴۴۴ هـ)، ملک سلمان و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، توافقنامه شراکت راهبردی جامع میان سعودی و چین را امضا کردند.
علاوه بر این، سعودی روابط راهبردی خود با روسیه را نیز تقویت کرد و با همکاری نزدیک در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در ائتلاف اوپک پلاس ایفا نمود که به ثبات قیمت‌های جهانی نفت کمک شایانی کرد.
تمامی این اقدامات نشان می‌دهد که چشم‌انداز ۲۰۳۰ فراتر از یک برنامه اقتصادی است؛ این یک نقشه راه جامع برای نوسازی کشور و تثبیت جایگاه سعودی به عنوان یک قدرت جهانی در همه ابعاد است.

شراکت‌ها و میانجی‌گری‌ها

سعودی در سال‌های اخیر موفق شده است روابط خود را با قدرت‌های جهانی به شکل چشمگیری تقویت کند. این امر نتیجه رهبری هوشمندانه‌ای است که مسیر شراکت‌های استراتژیک قرن بیست‌ویکم را ترسیم و اجرا کرده است. این شراکت‌ها بر تقویت منافع مشترک با کشورهای تأثیرگذار استوار است و بر اساس درکی عمیق از نیازهای جهان امروز، تعادلی را برقرار کرده که به نفع همه طرف‌هااست.
در دنیای امروز، حفظ روابط استراتژیک مؤثر همزمان با آمریکا، روسیه و چین کار آسانی نیست. با این حال، سعودی موفق شده اصول و مسیر خود را حفظ کند و در عین حال، احترام و قدردانی نه‌تنها از سوی رهبران جهان، بلکه حتی از سوی ملت‌ها را نیز به دست آورد.
این شراکت‌های بزرگ و تفاهمات در زمینه‌های گوناگون، در حالی شکل گرفته که سعودی همواره بر استقلال تصمیم‌گیری و برابری در تعاملات تأکید داشته است. این امر از سوی تمامی کشورهایی که با سعودی تعامل دارند، کاملاً درک و پذیرفته شده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز این اصل را در سفر خود به ایالات متحده به‌روشنی بیان کرد. او در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید گفت:
«ما رابطه خود را با ایالات متحده، رابطه‌ای مفید برای جهان و منطقه خود می‌دانیم... امیدواریم که این رابطه همچنان ادامه یابد و به صلح جهانی کمک کند... کشور ما، به لطف خدا، نیازی به چیزی ندارد، اما برای ما مهم است که ثباتی برقرار باشد که به نفع مردم منطقه باشد.»
اگر به دستاوردهای سیاسی سعودی در چند سال گذشته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این کشور دارای یک چشم‌انداز سیاسی مستقل و پویااست. میانجی‌گری سعودی بین آمریکا و روسیه نمونه‌ای از این سیاست است.
در طول دهه‌های گذشته، سعودی همواره نقش یک میانجی صلح در جهان عرب و اسلام را ایفا کرده است. اما در سال‌های اخیر، این کشور تلاش‌های گسترده‌ای برای حل چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در تعامل با آمریکا، چین، کشورهای اروپایی، روسیه، اوکراین، ایران، هند و پاکستان انجام داده است. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، شخصاً این تلاش‌ها را هدایت کرده است.
امروز، نقش میانجی‌گری سعودی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و این کشور به بزرگ‌ترین «میانجی خیر» در جهان تبدیل شده است. سعودی نه‌تنها در پی پایان دادن به جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است، بلکه الگویی الهام‌بخش از یک کشور پیشرو را ارائه می‌دهد که هدفش استفاده از قرن بیست‌ویکم برای شکوفایی بشریت است، نه تکرار جنگ‌ها و رقابت‌های ویرانگر قرن بیستم.

شایستگی رهبری

دستاوردهای اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰، از جمله افزایش تأثیر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و افزایش بهره‌وری مالی کشور، به یک الگوی جهانی تبدیل شده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در هنگام امضای فرمان تأسیس صندوق سرمایه‌گذاری ملی آمریکا، به موفقیت‌های صندوق سرمایه‌گذاری عمومی سعودی اشاره کرد و آن را یک نمونه موفق جهانی دانست.
امروز، جهان به‌خوبی درک کرده است که قدرت سعودی دیگر فقط در نفت و سرمایه‌گذاری‌هایش خلاصه نمی‌شود. بلکه این کشور توانسته است با رهبری کارآمد و مدیریت هوشمندانه، اقتصاد خود را متحول کند و در بازه‌ای کوتاه، به دستاوردهایی برسد که بسیاری از کشورها طی دهه‌ها قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند.
نمونه‌ای از این موفقیت، میانجی‌گری سعودی بین دو قدرت بزرگ جهانی، آمریکا و روسیه، در «قصر الدرعیه» ریاض است؛ اتفاقی که هیچ‌کس تصور آن را نمی‌کرد.
یکی از دلایل اعتماد قدرت‌های جهانی به رهبری سعودی، درک عمیق این کشور از منافع، اولویت‌ها و تعاملات جهانی است. بی‌طرفی مسئولانه در مذاکرات صلح و سرمایه‌گذاری در روابط استراتژیک با قدرت‌های جهانی، باعث شده که سعودی به عنوان کشوری که صرفاً به دنبال منافع خود در خارج از مرزهایش نیست، بلکه به دنبال ایجاد ثبات و پیشرفت جهانی است، مورد احترام قرار گیرد.
امروز، سعودی‌ها در سالگرد بیعت با ولیعهد خود، محمد بن سلمان، نه‌تنها آرزوها و رویاهای خود را محقق‌شده می‌بینند، بلکه شاهد هستند که او با تلاش شبانه‌روزی، کشور را به جایگاه پیشرو جهانی رسانده است.
این آغاز مسیری جدید است، مسیری که در آن دستاوردهای بیشتری رقم خواهد خورد و سعودی را در صدر کشورهای پیشرو جهان قرار خواهد داد.