وزیر خارجه اردن: بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفت

الصفدی به «الشرق الاوسط» می‌گوید جهان عرب باید نقشی فعال در سوریه بازی کند

وزیر خارجه اردن: بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفت
TT

وزیر خارجه اردن: بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفت

وزیر خارجه اردن: بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفت

وزیر خارجه اردن ایمن الصفدی می‌گوید، بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفته‌اند و حالا وقت راه حل‌های سیاسی و بازگرداندن تماس دربارهٔ مسائل همکاری‌ها مطابق منظومه کار مشترک عربی رسیده‌است.
وی همچنین در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط» به اهمیت «نشست عربی- اروپایی» اشاره می‌کند که قرار است ماه آینده در مصر برگزار شود.
وزیر خارجه اردن بر این عقیده است که همه به راه حل سیاسی در بحران سوریه باور دارند و باید فاجعه‌ای را که ویرانی عظیمی به سوریه وارد کرد به پایان رساند.
او در حاشیه نشست توسعه‌ اقتصادی سران عرب در بیروت پایتخت لبنان خواستار «وجود نقش سیاسی فعال عربی در سوریه» شد. مشروح مصاحبه را در پایین می‌خوانید:

* ارزیابی‌تان از نشست اقتصادی و نتایج آن چیست؟
-در ابتدا برگزاری این نشست به خودی خود ضرورتی مهم است و منطقه عربی نیاز به فعال سازی همکاری در زمینه اقتصادی دارد. بر اهمیت ارتباط اقتصادی تأکید کردم چرا که اقتصادهای به هم پیوسته مانند ثبات و امنیت ماست و در نتیجه، هر تلاشی به منظور فعال سازی و ارتباط تولید صورت گیرد خدمت به همه است؛ ولی باز هم جنبه سیاسی بسیار مهم به حساب می‌آید و عبور کردن از بحران‌های منطقه شرط اساسی در ارتقای توان اقتصادی ما به سمت وضعیت مطلوب است. ما می‌دانیم که بحران‌های منطقه مانع تحقق رشد فراگیر شده. همچنین می‌بینیم بحران‌ها، بسیاری از درآمدها و منابع را نابود کردند و جوانان را ناامید ساختند و مانع از تلاش‌های سیاسی برای خروج منطقه از بحران‌ها شدند.

* چگونه می‌توان از این اختلافات سیاسی عبور کرد؟
-مسائل روشنی وجود دارد که نیاز به تلاش‌ها همگانی، همآهنگی، مشورت و ارائه راه حل دارند، اما باید به مکانیزم کار منطقه‌ای سازمان یافته و در حد امکان آسیب‌ناپذیر از کشاکش‌ها در روابط سیاسی برسیم.
منطقه شرایط بسیار سختی را دارد. رشد اقتصادی در اردن از ۷درصد فراتر رفت، اما امروز به دلیل اوضاع منطقه‌ای به زیر۲ درصد رسیده. عراق بازار بزرگ اقتصاد اردن بود و دیدیم به دلیل فعالیت گروه‌های تروریستی چه اتفاقاتی در آن افتاد. امروز موفقیتی در برابر تروریسم کسب کرد و باید برای بازسازی کنار آن کشور بایستیم. همچنین نسبت به بحران سوریه که بر همه تأثیر گذاشت و باید برای حل آن تلاش کنیم و ثبات و امنیت به سوریه برگردد و منافع ملی آن حفظ شود.

* سوریه چگونه برمی‌گردد؟
- مهم‌ترین مسئله حل بحران آن است. باید همه برای پایان دادن به رنجی که ویرانی بزرگی به سوریه وارد کرد تمرکز کنیم. همه ما بر راه حل سیاسی اتفاق نظر داریم. همچنانکه بر لزوم وجود نقش سیاسی فعال عربی در سوریه تأکید می‌کنیم. چرا که معقول و پذیرفته نیست جهان عرب در این راه حل نقش نداشته باشد. صلح و ثبات در سوریه و حل بحران جزء منافع عربی است.

* نشست اقتصادی عربی چطور با مسئله پناهندگان سوری به خصوص که اردن بار سنگینی را به دوش می‌کشد، روبه رو شد؟
-اردن با پناهندگان به عنوان میهمان رفتار می‌کند. در حد توان‌مان به آنها خدماتی تقدیم می‌کنیم تا به کشورشان برگردند. در حال حاضر حدود یک میلیون و سیصد هزار سوری در اردن زندگی می‌کنند و این تعداد زیاد، فشارهای سنگینی بر بخش‌های بهداشت و آموزش و کار وارد می‌سازد. ما تقدیر می‌کنیم از برخی کمک‌هایی که به اردن می‌شود، اما در حال حاضر کاهش یافته و در نتیجه باید سازوکاری مناسب برای تقدیم کمک‌های لازم ایجاد شود تا بتوانیم به وظیفه‌مان در برابر آنها عمل کنیم. ما واقعاً براین باوریم که سرمایه‌گذاری در زمینه پناهندگان سرمایه‌گذاری برای آینده، امنیت و ثبات همه منطقه است.

* منظورتان از سرمایه‌گذاری در زمینه پناهندگان چیست؟
-یعنی اینکه کودکان اگر فرصت آموزش و بهداشت یافتند و زندگی کریمانه تقدیم‌شان شد، این نسل خواهند بود که پس از آرام و عادی شدن اوضاع بازسازی میهنش را به عهده می‌گیرد. اما اگر آنها را به حال خود رها کنیم و آموزش نبینند، در معرض جهل و فقر و محرومیت قرار می‌گیرند و سوء استفاده گروه‌های افراطی که در همه کارهایشان بر این قبیل افراد تکیه می‌کنند. در نتیجه مسئله آوارگان و پناهندگان بزرگ است و به پایان نمی‌رسد و به کار سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده نیاز دارد. نباید گذاشت همه بار این مسئولیت بر دوش کشورهای میزبان بیفتد.

* نشست توسعه‌ای چه چیزی تقدیم کرد؟
-در این زمینه بیانیه‌ای صادر شد که در آن همه جوانب و ابعاد و مخاطرات در آن در نظر گرفته شده. از همه کشورهای دعوت شد به کمک کشورهای عرب میزبان آوارگان و پناهندگان سوریه بروند و طرح‌های توسعه‌ای به راه بیاندازند تا از آثار و فشارهای اقتصادی و اجتماعی که این میزبانی به بار می‌آورد کاسته شود. دبیرخانه مکلف شد دعوتی برای برگزاری جلسه‌ای انجام دهد تا در آن طرف‌های کمک‌رسان بین‌المللی و سازمان‌های متخصص در این زمینه و صندوق‌های عربی با حضور کشورهای عرب میزبان گردهم بیایند و بر روشی روشن و معین جهت حمایت مالی این طرح‌ها به توافق برسند.

* نشست عربی- اروپایی ماه آینده در مصر برگزار می‌شود، برنامه و اهدافش را چگونه می‌بینید؟
-در ابتدا باید بگویم روابط مصری -اردنی در بهترین سطح قرار دارد و مشورت و همآهنگی در بالاترین سطح میان ملک عبدالله دوم و رئیس‌جمهوری عبدالفتاح السیسی وجود دارد و همآهنگی مستقیم میان نهادهای دو کشور. ما به اهمیت نقش مصر ایمان داریم و با دوستان‌مان در مصر با همه اعتماد و شفافیت کار می‌کنیم.
اما دربارهٔ آنچه به نشست عربی- اروپایی مربوط می‌شود، این نشست به عنوان مرحله‌ای مهم برای تقویت همکاری‌های عربی- اروپایی محسوب می‌شود و به نظر ما مصر بهترین میزبان این نشست است. بدون شک نشستی در این سطح به همه مسائل منطقه خواهد پرداخت؛ امنیت، ثبات و صلح و قبل از هر چیز مسئله اساسی نزاع فلسطینی اسرائیلی. به نظر ما بدون راه حلی که حقوق مشروع مردم فلسطین را تأمین کند، امنیت و ثبات در منطقه به وجود نمی‌آید؛ فلسطینی‌ها حق داشتن کشور در خاک میهن‌شان به پایتختی قدس شرقی را دارند.
همچنین روابط اقتصادی عربی اروپایی به فعالیت امنیتی و نظامی محدود نشود. باید فعالیت فرهنگی و فکری و ایدئولوژیک نیز باشد. همه اینها به همکاری عربی -اروپایی نیاز دارند چرا که منافع مشترکی میان عرب‌ها و اروپایی‌ها برای پرداختن شفاف به همه این مسائل وجود دارد تا امنیت و ثبات دو منطقه تضمین شود. همه ما می‌دانیم طی چند سال اخیر چه اتفاقاتی افتاد که نشان می‌داد چه رابطه تنگاتنگی میان امنیت و ثبات اروپا و جهان عرب وجود دارد. همچنین زمینه‌ای را می‌بینیم که گفت‌وگوی شفاف عربی -اروپایی را لازم می‌سازد که در منافع دو طرف درنظرگرفته می‌شود و برای اجرایی ساختن آن تلاش می‌شود.

* هستند کسانی که برای آنچه که معامله قرن برای حل و فصل نزاع فلسطینی اسرائیلی می‌نامند، تبلیغ می‌کنند، این مسئله چقدر درست است و نظرتان دربارهٔ کسانی که این را تبلیغ می‌کنند چیست؟
-ما نمی‌دانیم دولت آمریکا چه برنامه‌ای در این باره دارد. آنها می‌گویند، افکاری دارند و وقتی کامل کردند با همه در میان می‌گذارند. موضع ما در پادشاهی اردن و آنچه ملک عبدالله دوم چندین بار اعلام کرد، این است که گزینه‌ای جز راه حل دو کشور وجود ندارد که حقوق کشور مستقل فلسطین را در مرزهای ژانویه به پایتختی قدس شرقی تأمین کند. این تنها راه تحقق امنیت و ثبات فراگیر در منطقه است. پیش از این هم از همین‌جا در بیروت آغاز پیشنهاد عربی صلح اعلام شد و تأکید شد که صلح عربی انتخاب استراتژیکی است که نیازمند تأمین حقوق مشروع عربی است و قبل از همه آنها حق ملت فلسطین در داشتن کشور و تحقق صلح فراگیر مورد پذیرش همه ملت‌های عربی باشد.

* چندی پیش وزیر خارجه آمریکا در چارچوب سفر خود به منطقه از اردن دیدار کرد. آیا خطوط اصلی اندیشه آمریکایی دربارهٔ صلح فراگیر را با شما در میان گذاشت؟
-آمریکایی‌ها هنوز می‌گویند در حال کامل کردن افکار خودشان هستند و وقتی به آخر رساندند آن را با همه در میان می‌گذارند و ما با آنها طبق اصول ثابت خودمان تعامل می‌کنیم که ملک آنها را اعلام کرده بود؛ حق داشتن کشور فلسطینی به پایتختی قدس شرقی.



تام هنکس درگفت‌وگو با « الشرق الاوسط»: در حرفه‌ای دلنشین مشغولم، اما امروز مهم‌ترین مسئله زندگی من نیست

تام هنکس درگفت‌وگو با « الشرق الاوسط»: در حرفه‌ای دلنشین مشغولم، اما امروز مهم‌ترین مسئله زندگی من نیست
TT

تام هنکس درگفت‌وگو با « الشرق الاوسط»: در حرفه‌ای دلنشین مشغولم، اما امروز مهم‌ترین مسئله زندگی من نیست

تام هنکس درگفت‌وگو با « الشرق الاوسط»: در حرفه‌ای دلنشین مشغولم، اما امروز مهم‌ترین مسئله زندگی من نیست

تام هنکس(64ساله) برای کسب اعتماد بخش بزرگی از تماشاگران تلاش کرد و در این کار موفق شد. مانند کاری که موجب جذب بسیار زیاد مخاطبان در انتخاب‌های موفق در اکثر نقش‌هایی که بازی کرده.
درشخصیت سینمایی‌اش نوعی سادگی ایفای نقش وجود دارد، صرف نظر از وضعیت آن در درون فیلم. اما این سادگی نتیجه بی ارتباط بودن با درون آن شخصیت یا ناکامی در تلفیق معانی آن به تبع نقش نیست که روی صفحه ظاهر می‌شود.
درظاهر او در فیلم «فارست گامپ» ( کاری از رابرت زمیکس، 1994) آدمی ساده‌لوح، در «انزوا» (Cast Away )خوش‍‌بینی است که به حکیمی تبدیل می‌شود(زمیکس2000)، جوانی خنده‌رو و مضحک در «بزرگ»(پنی مارشال1988) ظاهر می‌شود سپس آدمی بی گناه و پیچیده در ابهام در«جو علیه آتشفشان»(جان پاتریک استانلی1990). اگر به آن فیلم‌ها کارهای کاملاً عاطفی‌اش مانند « هربارمی‌گوییم خداحافظ»(موشی مزراحی1986) و «بی‌خوابی در سیاتل»(نورا افرون1993) مجموعه‌ای از نقش‌هایی که با موفقیت بازی کرده کامل می‌شود تا اولین موفقیت‌های سریع او که با فیلم «شلپ شلوپ »( Splash رن هوارد، 1984) شروع شد با قدرت به پیش برود.
تام هنکس در«فیلادلفیا» ساخته جاناتان دَمی، اولین آزمون حقیقی خود با دراما به معنای عمیق خود روبه روشد. ماجرایی که نه داستان عشق رمانتیک میان دو جوان است و نه وضعیت‌های خنده‌دار در کمدی دم دستی است. در این فیلم که ( با ضعف‌ها و نقطه قوت‌هایش) با استقبال وسیعی روبه رو شد، نقش وکیل مدافعی را بازی کرد که از کارش در یک موسسه اخراج شده بعد از اینکه مشخص می‌شود تمایلات همجنسگرایانه دارد. علیه مؤسسه اقامه دعوا می‌کند و از وکیل دیگری(دنزل واشنگتن) کمک می‌گیرد که در استقامت(از نظرحرفه‌ای و جنسی) معروف است.
درسال 1998 نقش اول «نجات سرباز رایان» را بازی کرد و این شروع همکاری او با استیون اسپیلبرگ بود که پس ازآن با هم چند کار مشترک تلویزیونی کردند. با اسپیلبرگ در فیلم‌های «اگر می‌توانی من را بگیر»(2002) و «ترمینال»(2004) نقش ایفا کرد و سپس برای بار چهارم در «پل جاسوس‌ها»(2015) به هم رسیدند. سال 2017 باز هم با هم دیدار کردند و اسپیلبرگ فیلم «پست» را ساخت.
همچنان بسیاری «اگه می‌تونی منو بگیر» را در کنار همه کارهایی که اسپیلبرگ با نقش اول تام هنکس کارگردانی کرده ترجیح می‌دهند، اما دومی فیلم‌های خوب ارائه داد و درآنها ایفای نقش چشم‌گیری کرد مانند؛ «راه سبز»(فرانک دارابونت1999) و «جاده تباهی»( تولید اسپیلبرگ اما سام مندس بود که سال 2002 کارگردانی آن را به عهده داشت).
 فیلم جدید هنکس «اخبار جهان»(News of the World) دومین همکاری او با کارگردان پل گرین‌گرس است. اولین همکاری آنها سال 2013 در «کاپیتان فلیپس» بود.
بخش زیادی از گفت‌وگوی ما –که به دلیل این شرایط- ازطریق «زوم» انجام شد پیرامون این فیلم جدید چرخید.
یک فیلم نادر
*بعد از «پست» این نقش دوم تو به عنوان روزنامه‌نگار هست(می‌خندیم) نه به معنای جدید و معاصر آن، «اخبار جهان» اما همان طور که در فیلم می‌بینیم، از شهری در غرب امریکای قدیم به شهری دیگری منتقل می‌شوی تا خبرها را بخوانی. نمی‌دانستم چنین حرفه‌ای وجود داشته. هیچ فیلم وسترنی پیش از این اشاره‌ای به این حرفه نکرده بود و من هرچه از این ژانر دم دست بود را تماشا کرده‌ام.
-بیشتر چیزهایی که در فیلم می‌بینی را نویسنده کتاب پاولت جایلز گذاشته و واقعاً افرادی بودند که بین شهرها و مناطق می‌چرخیدند تا اخبار منتشر شده در مطبوعات را درمقابل «چند سنت» بخوانند. اینها اصلاً اساس نسخه معاصر اینترنت و سوشیال مدیا بودند. سیر و سفرشان آنها را واقعاً در معرض خطرقرارمی‌داد. در این بخش فیلم حقیقتی واقعی را منعکس می‌کند که به قول تو قبلاً در هیچ فیلمی نیامده است.
* مسئله دختری که در کودکی ربوده می‌شود و به دست قبیله‌ای از ساکنان بومی تربیت می‌شود هست. در اینجا فیلم چقدر با واقعیت ارتباط دارد؟
-یک رابطه واقعی. براساس تاریخ حقیقی واقعاً تعدادی کودک توسط ساکنان اصلی ربوده می‌شدند و به دست آنها بزرگ شدند که برخی ازآنها ترجیح دادند به همان ربایندگان برگردند تا در کنف جامعه سفید بزرگ شوند. شگفت انگیز بود که چطور اغلب آنها بازگشت به آن قبایل را ترجیح می‌دادند به جای آنکه در جامعه مدرن غربی بمانند. وضعیت عبارت بود از فرهنگ و ضد فرهنگ و طبیعت و ضد طبیعت.
* حوادث در شمال ایالت تگزاس و پنج سال پس از جنگ داخلی امریکا اتفاق می‌افتند، اما آثار آن جنگ به نظر مانند شکاف‌هایی درجامعه می‌رسند. این تصور خاص من است یا فیلم هم دنبال این بود؟
-دقیقاً همین طور است. بله جنگ پنج سال قبل تمام شده، اما خاطراتش هنوز مانده. جنگ‌ها برای کسانی که تجربه می‌کنند بعد از پنج سال فراموش نمی‌شوند. براین اساس و با آنچه اکنون به تو گفتم، به نظرنمی‌رسد فیلم عبارت از ثبت تاریخی باشد. هدف این نبود اما باید از واقعیت نشأت می‌گرفت.
*مسائل دیگری هست که دراین فیلم با فیلم‌های وسترن دیگر متفاوتند. اینکه اولین فیلم وسترن توست...
-بدون شک. این روزها فیلم‌های وسترن زیادی وجود ندارد. تا جایی که این یک فیلم نادری است که ژانر آن به قفسه‌ها حواله شده. درمقابل فیلم‌های علمی-تخیلی بسیارند. تهیه چنین فیلم‌هایی یا فیلم‌های دیگر که در تاریخ جدید روی می‌دهند ساده است تا برگشتن به فیلم‌های اسب‌ها و تپانچه‌ها.
* این فیلم به تو فرصت داد سوار اسب بشوی و هفت‌تیر بکشی. تفاوتش با فیلم‌های قبلی موجب شد این را انتخاب کنی؟
-ازجهت تفاوتش با کارهای قبلی‌ام بله. این گوشه ذهنم بود اما اصل تفاوت فیلم با دیگر فیلم‌های وسترن است. واقعی‌تر است و درگیری با هفت‌تیر در نهایت اتفاق نمی‌افتد. البته اواسط فیلم یک درگیری اتفاق می‌افتد. مبارزه بزرگی که به آن عادت کردیم نیست.
*این دومین بار است که تو و پل گرین‌گرس پس از «کاپیتان فلیپس» به هم می‌رسید، کدام یک سناریو را به دیگری داد؟ آیا کارگردان به خاطر اینکه دوست داشت باز هم با هم همکاری کنید تو را انتخاب کرد؟
-برعکس. من بودم که او را انتخاب کردم. روشی که این طرح درآن متولد شد خیلی ساده بود. فیلمنامه و کتاب را خواندیم و گفتم ایده ممتازی است و می‌تواند فیلم خوبی بشود. برخی اخیراً از من می‌پرسند، آیا برای ساخت این فیلم با استیون(اسپیلبرگ) درتماس بودم. اما جواب نه است. چون اولین کسی که به فکرم رسید پل گرین‌گرس بود به این دلیل که اسپیلبرگ واقعا مشغول است و چنین طرحی قبل از تولید وقت زیادی از او می‌خواهد.
* پل گرین‌گرس و استیون اسپیلبرگ چه فرقی با هم دارند؟ به نظرت اگر اسپیلبرگ کارگردان فیلم بود چطور می‌شد؟
-سئوال خوبی است. اگر اسپیلبرگ کارگردان بود، فیلم متفاوتی از آب درمی‌آمد. اولین نقطه اختلاف اینکه پل با فیلم‌هایش از منظر آبژکتیو برخورد می‌کند و استیون از منظر سابژکتیو. همان طور که می‌دانی تفاوت بسیار است. در نتیجه این فیلم به طور کامل فرق می‌کرد اگر اسپیلبرگ کارگردان آن بود. نمی‌گویم بهتر یا بدتر، بلکه متفاوت.
باید اضافه کنم که این فیلم آماده فیلمبرداری نمی‌شد اگر دختر نوجوان هلنا زنگل را پیدا نمی‌کردیم... شاید اگر او نبود فیلم آماده نمی‌شد.
*چطور؟
-هلنا دختر 11 ساله است و ما باید منتظر می‌ماندیم تا به سن سیزده سالگی برسد. و البته استعداد ذاتی دارد. وقتی کارگردان چیزی از او می‌خواست بی هیچ درنگی و فوری و خیلی راحت آن خواسته را برآورده می‌کرد. نقش را طوری بازی کرد که انگار سال 1870 زندگی می‌کند.
مسائل مهم
*جزء شرط‌های کار این بود که دختر کوچک نابازیگر باشد؟
-این مسئله را چند ماه پیش از شروع فیلمبرداری بررسی کردیم. پل گرین‌گرس و من به این نتیجه رسیدیم که باید دنبال دختری بگردیم که تجربه بازیگری نداشته باشد. همین طور تصمیم گرفتیم کار ساخت فیلم پیش از پیداکردن دختر شروع نمی‌شود. بعد از اینکه کارگردان او را پیدا کرد و دوباره او را دیدیم به نظرم رسید چیزی دارد که مناسب شخصیتی است که نقشش را ایفا می‌کند. آلمانی تبار است و بخش زیادی از نقشش صامت است. مدتی طولانی پیش از فیلمبرداری او را ندیدم، نکته جالب توجه اینکه به اندازه کافی از فیلمبرداری سردرمی‌آورد. خیلی برایش عجیب و غریب نبود. آن قدر که به طور رها و بی مقدمه به شخصیت می‌پرداخت فکرنمی‌کرد. این موجب جذب من به بازی او شد.
*یکی از نوه‌های تو در همین سن و سال است... تو پدر خوبی هستی؟
- به کسی که ادعا می‌کند پدر خوبی است یا پدر خوبی نیست اعتماد نمی‌کنم. باید از بچه‌ها پرسید. اما به طور شخصی می‌توانم بگویم من بزرگ‌ترین پدر بزرگ دنیام(می‌خندد) یا شاید چیزی از مسئله نمی‌دانم. اما آنچه می‌دانم این است که هرچه فرصت می‌کنم با او می‌گذرانم. بهترین کاری که می‌توانی بکنی اینکه بنشینی و از دور مراقبش باشی. نوه بزرگم نه ساله است و به نظرم زندگی‌اش پربارتر و غنی‌تر از زندگی که من داشتم باشد. دوست دارم کنار آنها روی میز شام بنشینم و از ظرف‌های‌شان غذا بقاپم(می‌خندد).
*تو الآن در سن شصت و چهارسالگی هستی...
-ممنون که یادآوری کردی(می‌خندد)
*امروز چه مسائلی در زندگی تو از بقیه چیزها مهم‌ترند؟
-درحال حاضر مسئله مهم برای من این است که با افرادی که دوست دارم ارتباط داشته باشم و لحظه‌هایی که دوباره متولد نمی‌شوند. در حرفه‌ای عالی و دلنشین مشغولم که به من احساس خوشبختی زیادی می‌بخشد، اما امروز مهم‌ترین مسئله زندگی من نیست. احساس می‌کنم وقتی به سمت کار می‌روم روزهایی را که مرا با کسانی که دوست دارم گردهم می‌آورد از دست می‌دهم. این احساس را قبلاً تجربه نکرده بودم. پس از پایان هر فیلمی که درآن نقش بازی کرده‌ام احساس راحتی زیادی می‌کنم. این با وجود عشق و علاقه‌ام به هنرپیشگی و جاهایی است که فیلم‌ها به من می‌بخشند و ماجراجویی‌های براساس طبیعت هرفیلم ازسرمی‌گذرانم.
*شخصیت تو در فیلم «اخبار جهان» به نظر ساده می‌آید، اما چیزهای زیادی در درون می‌گذرند. چطور با احساساتت در مقابل دختر و شخصیت‌های دیگر تعامل کردی؟
-این درنتیجه احساساتی می‌آید که هنرپیشه در برابر داستان و شخصیت‌هایی که با آنها روبه رومی‌شود درخود ذخیره می‌کند. همه اینها در رمان پاولت جایلز وجود دارند. (کارگردان) پل روی سناریو کار کرد و به آن بعدی اضافه کرد به طوری که سفر در اوج حوادثی  صورت می‌گیرد که میان حرکت بدنی و آنچه در درون به موازات آن اتفاق می‌افتد درمی‌آمیزد، چون حادثه معمولاً بر بدن و روح اثرمی‌گذراد. برای من مفاهیم زیادی وجود داشت که فیلم و داستانش داشتند. نه فقط موضع کاپیتان کِد نسبت به دختر، بلکه تصمیم او برای کنار زدن فکر رها کردن او در نزدیک‌ترین شهر و دفاع از آن و تلاش برای رساندن او به یکی از بستگانش(خواهر مادر مرحومش).
*آنجا هم تصمیم دیگری گرفت...
-دقیقاً. تصمیم گرفت نمی‌خواهد او را رها کند. خاله دختر همدل بود اما شوهرش به دنبال نیروی کاری بود که با او در مزرعه کار کند نه بیشتر.
*مهم این است که می‌بینیم توی فیلم تصمیم گرفتی به همان جایی که دختر را گذاشتی برگردی و نجاتش بدهی پیش از آنکه او را بسته به ستونی در باغ ببینی. تصمیمت را گرفتی پیش از آنکه این وضعیت را ببینی.
-درست است. به خانه متروک برگشت و به اطراف آن نگاه کرد و تصمیم گرفت که زندگی‌اش در سال‌های اخیر تغییرکرده. فراموش نکن که او خیلی زود در فیلم می‌گوید، او کنار گروهی که درآن جنگ داخلی شکست خوردند ایستاد و زنش را از دست داد و باورهایش بعد از آن تغییر کردند. همین طور او مشغول کاری است که سعی می‌کند فاصله‌ها را کم کند.
مردمی که می‌آیند تا به اخباری که از مطبوعات می‌خواند گوش کنند همان مخاطبانی هستند که بعداً به رادیو گوش می‌دهند و سپس دور تلویزیون حلقه می‌زنند. بخش خبری تا به امروز مردم را دور خود جمع می‌کنند. او دوست داشت در این میدان اثرگذار باشد.