گریفیتس: پیش‌بینی‌ها دربارهٔ دلایل استعفای کامارت دقیق نیست.. صداقت سرلوحه کار ما در ارائه گزارش است

گریفیتس: پیش‌بینی‌ها دربارهٔ دلایل استعفای کامارت دقیق نیست.. صداقت سرلوحه کار ما در ارائه گزارش است
TT

گریفیتس: پیش‌بینی‌ها دربارهٔ دلایل استعفای کامارت دقیق نیست.. صداقت سرلوحه کار ما در ارائه گزارش است

گریفیتس: پیش‌بینی‌ها دربارهٔ دلایل استعفای کامارت دقیق نیست.. صداقت سرلوحه کار ما در ارائه گزارش است

مارتین گریفیتس نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور یمن وجود ارتباط بین تصمیم پاتریک کامارت رئیس تیم ناظر بر آتش‌بس استان الحدیده برای استعفا و تیراندازی به خودروی وی در الحدیده را تکذیب کرد. همچنین وجود اختلاف میان وی و کامارت را رد کرد و گفت: طرح کامرت این بود که برای دوره زمانی کوتاهی در یمن بماند.
گریفیتس در گفت وگو با روزنامه الشرق الاوسط از طریق ایمیل افزود: ما به صورت جدی کار می‌کنیم تا طرف‌های درگیر در الحدیده به اجرای عملی توافق آتش‌بس دست بزنند. همچنین مهم است که تصویر بزرگ و ضروری حل بحران در یمن را فراموش نکنیم.
فرستاده ویژه سازمان ملل معتقد است: اراده سیاسی برای توقف درگیری‌ها در یمن بیش از هر زمان دیگری وجود دارد و بهترین راه برای تحقق آن برگزاری مذاکرات و نه درگیری است.

-این روزها ذهن‌تان مشغول چه مسائلی است؟ توافق الحدیده یا مبادله اسرا یا اتمام دوره مشورت‌های آینده یا مسائل دیگر است؟
-همه مسائلی که گفتید. ما برای تحقق تضمین‌های ملموس در همه این مسائل که برشمردید کارمی‌کنیم. دریچه فرصتی برای یمن درسوئد بازشد و مهم این است که از این فرصت استفاده کنیم و از این حالت فشردگی زمانی در جلسات سوئد و پس از آن بهره ببریم. آن حالت فشردگی همچنان وجود دارد تا جایی که بخش بسیاری از جدول زمان‌بندی را توافق الحدیده گرفت همچنین توافق مبادله اسرا. اما تغییراتی از این دست در جدول‌های زمان‌بندی در پرتو حقایق بعدی مورد انتظار بود. اولا جدول‌های زمان‌بندی تا حدود زیادی بلند پروازانه بودند، دوم اینکه ما با موضوع بسیار پیچیده برروی زمین طرف بودیم. آنچه اینجا برایم مهم است اینکه هر دو طرف اراده سیاسی را دارند و پایبند به «توافق استکهلم» هستند. دو طرف به‌طور مثبت و سازنده برای همکاری جهت اجرای توافق درگیرشده‌اند. اکنون مهم ادامه این مسیر به‌طور مستمر است و ادامه همکاری با دوطرف تا اینکه شاهد اجرای کامل توافق استکهلم باشیم.
-جدول زمانبندی برنامه‌های ماه آینده شما در زمینه سفر و دیدار چه دارد؟ آیا می‌توان به زودی منتظر دوره جدیدی از مشاوره‌ها باشیم؟
-همان‌گونه که می‌دانید ژنرال پاتریک کومارت چندین دیدار سازنده در صنعا و ریاض برگزار کرد. روز دوشنبه به صنعا برمی‌گردم و ژنرال کومارت آنجا خواهد بود. طبق برنامه این بار باز از الحدیده دیدار خواهم کرد و هفته آینده به عدن می‌روم تا با نخست‌وزیر معین عبدالملک دیدار کنم. تمرکز ما در حال حاضر بر بازگرداندن استقرار در الحدیده به شکل مطمئن است. با اطراف برای تضمین اجرای آن در مدت زمان فوری مشغول کار هستیم. همان‌طور که گفتم، در حال برنامه‌ریزی برای دوره دیگر و نزدیک از مشاوره‌ها هستیم. نمی‌خواهیم این فشردگی کنونی را از دست بدهیم که دیدارهای سوئد به وجود آورد. درهمین حال ما، برضرورت به دست آوردن پیشرفت درآنچه در سوئد به دست آمد توافق داریم پیش از آنکه دوره جدید مشاوره‌ها شروع شود. امیدواریم بتوانیم به زودی تاریخ دوره بعدی این مشاوره‌ها را اعلام کنیم.
-اگر سطح خوشبینی شما در سوئد ۱۰ از ۱۰ بود، مقدار خوش‌بینی شما برای اجرای توافق استکهلم چقدر است؟
-هنوز ۱۰ از ۱۰ است. همان‌طور که وقتی در سوئد بودم گفتم، امید سرمایه واسطه است. ما نیازمند امیدوار ماندنیم و به راهی که آغاز کردیم مطمئن باشیم. اعتماد اینجا فقط بر آرزوها مبتنی نیست. آنچه در سوئد دیدیم و آنچه اکنون شاهد آنیم این است که دوطرف اراده سیاسی می‌بینیم که یمن را در مسیر درست صلح برگردانند. این راه، چندان آسان نیست اما تا وقتی که اراده سیاسی و صبر داریم و عزم به هدف‌مان می‌رسیم. به باور من رهبری سیاسی هر دو طرف عزم کرده‌اند نقطه پایانی بر رنج‌های مردم یمن بگذارند.
-به استناد گزارش‌هایی که از زمین واقعیت دریافت می‌کنید، به نظر شما دو طرف چقدر به توافق الحدیده پایبند هستند؟
-براساس گزارش‌ها، به آتش‌بس درالحدیده عمل می‌شود، علیرغم برخی حوادث امنیتی که اتفاق افتاد. ما اکنون با واقعیت جدیدی در الحدیده روبه رو هستیم که پیش از جلسات سوئد وجود نداشت. آنچه اینجا باید به آن اشاره کنم، مسئله بازگشت ساکنان شهر به خانه‌هایشان است که به دلیل درگیری‌ها از آنها گریخته بودند. این علامت مهمی است که وضعیت از قبل بهتر شده‌است. علاوه براین، ما مکانیزمی داریم به نام «کمیته همآهنگی استقرار» و این کمیته‌ای است مشترک که پس از جلسات سوئد ایجاد شد. این کمیته برای اجرای عملی «توافق الحدیده» فعالیت می‌کند. در همین حال نمی‌توان فراموش کرد که وضع الحدیده هنوز قابل شعله‌ور شدن است و به همین دلیل است که با ژنرال کومارت و اعضای کمیته «همآهنگی بازگرداندن استقرار» همه تلاش‌مان را برای تضمین اجرای بندهای توافق و تضمین اینکه بازگرداندن استقراری که به‌طور مشخص اجرا می‌شود و ممکن است محقق شود را به کارمی‌بندیم.
همچنین با همآهنگ کننده مستقر سازمان ملل، لیز گراندی و «برنامه جهانی غذا» و «برنامه توسعه‌ای سازمان ملل متحد» برای تضمین حاکمیت آرامش کنونی قابل استمرار به‌طور دائم در حال فعالیت هستیم. همچنین برای اینکه کمک‌های بشردوستانه به‌طور مستمر و به آسانی و بدون هیچ مانعی میان بندر الحدیده و راه‌های اطراف آن جابه‌جا بشوند. به نظرم این تأثیر بزرگی بر دینامیزم پایان دادن به درگیری کنونی در کشور دارد.
-چه زمان می‌توانیم ۷۵ ناظر بین‌المللی را در الحدیده ببینم که طبق قطعنامه شماره ۲۴۵۲شورای امنیت مقرر شده؟ آیا می‌توان منتظر ورود همزمان آنها با رسیدن رئیس جدید «شورای همکاری منطقه‌ای» بود؟
-تاکنون گروه پیشاهنگ داریم که با ژنرال کومارت وارد می‌شوند تا کار کمیته همآهنگی بازگشت استقرار و مقدمه چینی برای تأسیس نمایندگی جدید در الحدیده را انجام دهند. فکرمی‌کنم آنها در مدت زمان کوتاهی که برای انجام یک مأموریت بسیار مهم این چنینی و شرایطی چنین پیچیده در اختیارشان بود، کار فوق‌االعاده‌ای کردند. طی هفته‌های آینده نمایندگی بزرگ‌تری را خواهیم دید که در الحدیده مشغول به کار خواهند بود طبق قطعنامه شماره ۲۴۵۲ شورای امنیت. ما اکنون در حال تکمیل مقدمات لجستیکی ضروری برای نمایندگی جدید هستیم.
-درخواست‌هایی وجود دارد که به شما مأموریت داده شود تا کسانی را که در راه توافق استکهلم سنگ‌اندازی می‌کنند، معرفی کنید. تا چه حد با این خواسته‌ها همراه می‌شوید؟ آیا قصد دارید گزارش‌های محرمانه به شورای امنیت بدهید یا مضمون‌شان را به مردم می‌گویید؟
-من به‌طور کلی با این پیشنهاد مخالفم. آنچه اکنون به آن نیاز داریم پرکردن خلأ در برخی مسائل است که در مسیر اجرای سریع و کامل توافق وجود دارند. این مأموریت ماست. کار با اطراف برای پرکردن شکاف و رسیدن به زمینه مشترک، این چیزی است که به آن پایبندیم. به دادن گزارش‌های درست و سالم پایبندیم اما گرفتن انگشت اتهام روش ایده‌آل برای داشتن نقش سازنده در واساطت نیست.
-گزارش‌های زیادی دربارهٔ وجود اختلاف میان شما و ژنرال پاتریک کومارت وجود دارد که منجر به استعفای او شد. همچنین برخی گفتند که حوثی‌ها برای تغییر ژنرال فشار آوردند، توضیحی دراین باره دارید؟
-این گزارش‌ها به هیچ وجه درست نیستند. واقعیت امر اینکه من با ژنرال کومارت به‌طور فشرده همکاری کردیم تا دوطرف به راه حلی برای اجرای عملی توافق الحدیده برسند. جلسات ما در هفته گذشته با همه اطراف بسیارسازنده بود. برنامه ژنرال کومارت ماندن در یمن برای مدت زمان کوتاه بود، برای فعال سازی کار کمیته بازگشت استقرار و ایجاد اساسی برای تشکیل نمایندگی جدید. همه پیش‌گویی‌ها دربارهٔ دیگر دلایل رفتن ژنرال پاتریک دقیق نیست.
-آیا تصمیم ژنرال کومارت به حادثه تیراندازی به کاروانش در الحدیده ارتباط دارد؟
-فکرنمی‌کنم بین این دو مسئله رابطه‌ای وجود دارد. به نظرمن این برنامه ژنرال کومارت از ابتدا همین بود.



مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
TT

مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

ولیعهد رؤیاهای پادشاه را به واقعیت تبدیل کرد و به شکلی آن را محقق ساخت که عربستان امروز را به چیزی متفاوت بدل کرده است

با فرا رسیدن هشتمین سالگرد بیعت شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، زمان اندکی درنگ می‌کند تا بر مرحله‌ای بی‌سابقه در تاریخ سعودی گواهی دهد. در روز ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ رمضان ۱۴۳۸ هـ)، فرمان پادشاه سلمان برای انتخاب شاهزاده محمد به این منصب صادر شد و در آن شب مبارک، سعودی‌ها با ولیعهد بیعت کردند.
این لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ سعودی بود که در آن، این رهبر استثنایی آشکار شد؛ شخصیتی که آرزوهای ملت خود را همراه با میراث و تاریخ پرافتخار، جایگاه جهانی و وزن تمدنی آن بر دوش گرفت.
سعودی‌ها از طریق بیعت، به ویژگی منحصربه‌فرد نظام سیاسی خود و اصالت اسلامی آن می‌نگرند و مشروعیت قانون اساسی کشور را که بر پذیرش و رضایت مردمی استوار است، تأیید می‌کنند؛ مشروعیتی که در عمق وجدان ملت و حاکمان سعودی ریشه دارد. این رابطه، بنیان مستحکم قرارداد اجتماعی سعودی را تثبیت می‌کند و درعین‌حال، دستاوردهای دولت مدرن خود و گام‌های استوار آن به‌سوی آینده را به یاد می‌آورند.
انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، سرآغاز مرحله‌ای جدید بود که در آن، نوسازی با بلندپروازی و برنامه‌ریزی جسورانه با تلاش خستگی‌ناپذیر درهم‌آمیخت. این تصمیم، صرفاً یک انتقال سیاسی نبود، بلکه پاسخی ضروری به نیاز رهبری‌ای بود که دیدگاهی متفاوت دارد، بر اراده استوار است و معتقد است که آینده ساخته می‌شود، نه اینکه صرفاً منتظر آن ماند.
شاهزاده محمد بن سلمان توانایی‌های استثنایی و مهارت‌های رهبری برجسته‌ای از خود نشان داد که او را به بهترین گزینه برای ولایت‌عهدی، دومین منصب مهم پس از پادشاه، تبدیل کرد؛ منصبی که نماد ثبات، استحکام پایه‌های سلطنت و تداوم سلسله حاکم است. او همچنین ریاست هیئت وزیران و شورای امور سیاسی و امنیتی را بر عهده دارد؛ شورایی که مسئول سیاست‌ها و راهبردهای امنیت ملی و سیاست داخلی و خارجی کشور است. علاوه بر این، او ریاست شورای امور اقتصادی و توسعه را نیز به عهده دارد که مسئول پرونده‌های اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای، ازجمله بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات است. بنابراین، او بر تدوین سیاست‌ها و راهبردهای تمام بخش‌های دولتی نظارت دارد و اجرای آن‌ها را پیگیری می‌کند.
فراموش نشدنی است که او معمار «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» است؛ کسی که اهداف آن را تعیین کرد و بر حسن اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های آن نظارت دارد.
تمامی این مسئولیت‌های اجرایی که پادشاه به ولیعهد سپرده بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ (ربیع‌الأول ۱۴۴۴ هـ) با انتصاب او به ریاست هیئت وزیران، به اوج خود رسید. این نخستین باری در ۶۰ سال گذشته بود که پادشاه، رئیس هیئت وزیران نبود. بررسی جزئیات حقوقی و تاریخی این فرمان سلطنتی ممکن است طولانی باشد، اما نکته مهم، اعتماد کامل و تفویض مطلق اختیارات از سوی پادشاه به ولیعهد برای اداره تمامی این مسئولیت‌ها و رسیدگی به حجم گسترده‌ای از پرونده‌ها است؛ موضوعی که در اندازه دستاوردهای محقق‌شده منعکس می‌شود.
ولیعهد، دیدگاه‌های پادشاه را به واقعیتی ملموس تبدیل کرده و به شیوه‌ای شگفت‌انگیز، سعودی امروز را به کشوری متفاوت بدل کرده است. بااین‌حال، این تغییر به‌عنوان انقطاع از مراحل پیشین نیست، بلکه تداوم آن‌ها محسوب می‌شود و ثبات در اصول و مبانی تأسیس دولت، اتکا بر میراث تاریخی و عمق تمدنی آن را نشان می‌دهد.

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

جامعیت چشم‌انداز

هنگامی که به اعلام چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی در آوریل ۲۰۱۶ (رجب ۱۴۳۷ هـ) نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود: آیا سعودی‌ها انتظار این همه دستاورد را داشتند؟ پاسخ مستقیم: خیر. بسیاری از ناظران و تحلیلگران در زمان اعلام این چشم‌انداز، تنها بر ابعاد اقتصادی آن تمرکز کردند و از این نکته غافل شدند که این چشم‌انداز، یک پروژه‌ نوسازی جامع و برنامه‌ای اصلاحی فراگیر در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزه‌هاست.
با گذشت زمان، ویژگی‌های این چشم‌انداز بیش از پیش آشکار شد و دستاوردهای امروز در تمامی سطوح، گواه این امر است. اگر تنها به بخشی از آنچه در یک سال اخیر تحقق یافته، نگاه کنیم، بزرگی این موفقیت‌ها را درک خواهیم کرد.
- سعودی رتبه اول جهانی را در شاخص اعتماد ادلمن ۲۰۲۴ (گزارش اعتماد) از نظر میزان اعتماد شهروندان به دولت خود کسب کرد.
- رتبه دوم جهانی در شاخص تحول فناوری شرکت‌ها.
- رتبه چهارم جهانی در شاخص توسعه دولت الکترونیک و خدمات دیجیتال سازمان ملل.
- نرخ بیکاری در میان سعودی‌ها در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ درصد کاهش یافت، که به سطح هدف‌گذاری‌شده در چشم‌انداز ۲۰۳۰ (۷ درصد) بسیار نزدیک است.
- درصد مالکیت مسکن در میان خانواده‌های سعودی به ۶۳.۷ درصد افزایش یافت، که در حال نزدیک شدن به هدف ۷۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰ است. این دو حوزه (اشتغال و مسکن) از جمله مهم‌ترین چالش‌های گذشته بودند.
- سعودی رتبه نخست رشد تعداد گردشگران بین‌المللی در میان کشورهای سازمان ملل را کسب کرد.
- سعودی در میان کشورهای گروه ۲۰ بالاترین نرخ رشد درآمدهای گردشگری را به ثبت رساند.
- برای اولین بار، میزبانی دو رویداد بین‌المللی بزرگ را به دست آورد: اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی ۲۰۳۴.
سعودی در کنار همه این‌ها، همچنان بهترین خدمات را به میلیون‌ها حاجی و زائر ارائه می‌دهد و با بیشترین تلاش ممکن از حرمین شریفین و زائران آن‌ها مراقبت می‌کند.
افزون بر این، دستاوردهای عظیم در زمینه‌های آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و خدمات شهری در سطح ملی، و رهبری در کمک‌های بشردوستانه و امدادرسانی جهانی را نیز نباید نادیده گرفت. همچنین، در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزش تحولات چشمگیری رخ داده که شمارش آن‌ها دشوار است.

چشم‌انداز سیاسی

اما اگر بخواهیم ابعاد سیاسی چشم‌انداز را که از آغاز حکومت ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ (۱۴۳۶ هـ) پایه‌گذاری شد، درک کنیم، می‌توان گفت که هدف این سیاست، قرار دادن سعودی در جایگاهی شایسته در صحنه بین‌المللی و تثبیت موقعیت آن به عنوان قدرتی دیپلماتیک با نفوذ جهانی است. این سیاست همچنین بر استفاده حداکثری از منابع و ظرفیت‌های کشور از طریق ایجاد شراکت‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی و متنوع‌سازی روابط بین‌المللی تأکید دارد.
شاهدی بر این موضوع، سفر ملک سلمان به آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۵ (ذی‌القعده ۱۴۳۶ هـ) است، جایی که شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار ملک سلمان با باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طرح شراکت راهبردی قرن بیست‌ویکم را ارائه کرد. این طرح به عنوان تکمیل‌کننده روابط موجود توصیف شد و ملک سلمان و اوباما از دستیاران خود خواستند که سازوکار اجرای این شراکت را طراحی کنند. توسعه این شراکت در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر، در دسامبر ۲۰۲۲ (جمادی‌الاول ۱۴۴۴ هـ)، ملک سلمان و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، توافقنامه شراکت راهبردی جامع میان سعودی و چین را امضا کردند.
علاوه بر این، سعودی روابط راهبردی خود با روسیه را نیز تقویت کرد و با همکاری نزدیک در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در ائتلاف اوپک پلاس ایفا نمود که به ثبات قیمت‌های جهانی نفت کمک شایانی کرد.
تمامی این اقدامات نشان می‌دهد که چشم‌انداز ۲۰۳۰ فراتر از یک برنامه اقتصادی است؛ این یک نقشه راه جامع برای نوسازی کشور و تثبیت جایگاه سعودی به عنوان یک قدرت جهانی در همه ابعاد است.

شراکت‌ها و میانجی‌گری‌ها

سعودی در سال‌های اخیر موفق شده است روابط خود را با قدرت‌های جهانی به شکل چشمگیری تقویت کند. این امر نتیجه رهبری هوشمندانه‌ای است که مسیر شراکت‌های استراتژیک قرن بیست‌ویکم را ترسیم و اجرا کرده است. این شراکت‌ها بر تقویت منافع مشترک با کشورهای تأثیرگذار استوار است و بر اساس درکی عمیق از نیازهای جهان امروز، تعادلی را برقرار کرده که به نفع همه طرف‌هااست.
در دنیای امروز، حفظ روابط استراتژیک مؤثر همزمان با آمریکا، روسیه و چین کار آسانی نیست. با این حال، سعودی موفق شده اصول و مسیر خود را حفظ کند و در عین حال، احترام و قدردانی نه‌تنها از سوی رهبران جهان، بلکه حتی از سوی ملت‌ها را نیز به دست آورد.
این شراکت‌های بزرگ و تفاهمات در زمینه‌های گوناگون، در حالی شکل گرفته که سعودی همواره بر استقلال تصمیم‌گیری و برابری در تعاملات تأکید داشته است. این امر از سوی تمامی کشورهایی که با سعودی تعامل دارند، کاملاً درک و پذیرفته شده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز این اصل را در سفر خود به ایالات متحده به‌روشنی بیان کرد. او در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید گفت:
«ما رابطه خود را با ایالات متحده، رابطه‌ای مفید برای جهان و منطقه خود می‌دانیم... امیدواریم که این رابطه همچنان ادامه یابد و به صلح جهانی کمک کند... کشور ما، به لطف خدا، نیازی به چیزی ندارد، اما برای ما مهم است که ثباتی برقرار باشد که به نفع مردم منطقه باشد.»
اگر به دستاوردهای سیاسی سعودی در چند سال گذشته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این کشور دارای یک چشم‌انداز سیاسی مستقل و پویااست. میانجی‌گری سعودی بین آمریکا و روسیه نمونه‌ای از این سیاست است.
در طول دهه‌های گذشته، سعودی همواره نقش یک میانجی صلح در جهان عرب و اسلام را ایفا کرده است. اما در سال‌های اخیر، این کشور تلاش‌های گسترده‌ای برای حل چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در تعامل با آمریکا، چین، کشورهای اروپایی، روسیه، اوکراین، ایران، هند و پاکستان انجام داده است. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، شخصاً این تلاش‌ها را هدایت کرده است.
امروز، نقش میانجی‌گری سعودی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و این کشور به بزرگ‌ترین «میانجی خیر» در جهان تبدیل شده است. سعودی نه‌تنها در پی پایان دادن به جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است، بلکه الگویی الهام‌بخش از یک کشور پیشرو را ارائه می‌دهد که هدفش استفاده از قرن بیست‌ویکم برای شکوفایی بشریت است، نه تکرار جنگ‌ها و رقابت‌های ویرانگر قرن بیستم.

شایستگی رهبری

دستاوردهای اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰، از جمله افزایش تأثیر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و افزایش بهره‌وری مالی کشور، به یک الگوی جهانی تبدیل شده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در هنگام امضای فرمان تأسیس صندوق سرمایه‌گذاری ملی آمریکا، به موفقیت‌های صندوق سرمایه‌گذاری عمومی سعودی اشاره کرد و آن را یک نمونه موفق جهانی دانست.
امروز، جهان به‌خوبی درک کرده است که قدرت سعودی دیگر فقط در نفت و سرمایه‌گذاری‌هایش خلاصه نمی‌شود. بلکه این کشور توانسته است با رهبری کارآمد و مدیریت هوشمندانه، اقتصاد خود را متحول کند و در بازه‌ای کوتاه، به دستاوردهایی برسد که بسیاری از کشورها طی دهه‌ها قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند.
نمونه‌ای از این موفقیت، میانجی‌گری سعودی بین دو قدرت بزرگ جهانی، آمریکا و روسیه، در «قصر الدرعیه» ریاض است؛ اتفاقی که هیچ‌کس تصور آن را نمی‌کرد.
یکی از دلایل اعتماد قدرت‌های جهانی به رهبری سعودی، درک عمیق این کشور از منافع، اولویت‌ها و تعاملات جهانی است. بی‌طرفی مسئولانه در مذاکرات صلح و سرمایه‌گذاری در روابط استراتژیک با قدرت‌های جهانی، باعث شده که سعودی به عنوان کشوری که صرفاً به دنبال منافع خود در خارج از مرزهایش نیست، بلکه به دنبال ایجاد ثبات و پیشرفت جهانی است، مورد احترام قرار گیرد.
امروز، سعودی‌ها در سالگرد بیعت با ولیعهد خود، محمد بن سلمان، نه‌تنها آرزوها و رویاهای خود را محقق‌شده می‌بینند، بلکه شاهد هستند که او با تلاش شبانه‌روزی، کشور را به جایگاه پیشرو جهانی رسانده است.
این آغاز مسیری جدید است، مسیری که در آن دستاوردهای بیشتری رقم خواهد خورد و سعودی را در صدر کشورهای پیشرو جهان قرار خواهد داد.