اخراج مربیان لیگ سعودی؛ بحران جدید با خطرات فراوان

برخی از باشگاه‌ها حجم چالش‌های مالی و حقوقی که در نتیجه تصمیم‌های خود با آنها روبرو می‌شوند، را درک نمی‌کنند

اخراج مربیان لیگ سعودی؛ بحران جدید با خطرات فراوان
TT

اخراج مربیان لیگ سعودی؛ بحران جدید با خطرات فراوان

اخراج مربیان لیگ سعودی؛ بحران جدید با خطرات فراوان

پدیده اخراج مربیان در لیگ سعودی فصل به فصل،  قبل از انقضای قراردادهای خود،  به عنوان یکی از رایج ترین بحران‌ها در میان باشگاه‌های محلی ظاهر می‌شود، همچنین باعث می‌شود مدیریت باشگاه‌ها را با چالش‌های مالی و قانونی به دلیل اتخاذ چنین تصمیم‌های پیچیده، قرار دهد.

بسیاری بر این باورند که این پدیده به عقایدی موروثی که در بین رهبران باشگاه‌ها ریشه دوانده است، باز می‌گردد. مسئولان باشگاه‌ها معتقدند که مربی «مقصر اولی و اصلی» برای هر شکستی باشد که تیم ممکن است با آن مواجه شود و به این ترتیب آنها با این ترفند فرصت جدیدی برای جلوگیری از فشار عمومی و رسانه‌ای در مسابقات به دست می‌آورند.

به نظر می‌رسد که کادر فنی لیگ سعودی نمی‌تواند به امیدها و آروزهای خواسته شده را به دست آورد؛  چراکه دلایل بسیاری در این مشکل دخیل هستند که مهمترین آنها تأخیر در پرداخت حقوق ماهانه و هزینه‌های مالی، کمبود بودجه در بسیاری از باشگاه‌هایی که نمی‌توانند نیروی فنی خوب برای افزایش توانایی کادر فنی جذب کنند، به ویژه بازیکنان خارجی. همچنین عدم جدیت بازیکنان محلی در پیشرفت استعدادهای خود، در پیاده کردن نقشه‌های بازی در تمرینات و حتی در مسابقات اصلی، و در آخر سرکشی و سرپیچی برخی ستاره‌ها از مقررات به خاطر شمار هواداران خود.
در پایان مروری می‌کنیم بر تصمیم‌های باشگاه‌های سعودی در فصل جاری لیگ این کشور:  
باشگاه الاتحاد رامون دیاز مربی آرژانتینی خود را پس از شکست در نیم فصل دوم از کار برکنار کرد.
باشگاه النصر کارینیو مربی اوروگویی و محبوب خود را در نخستین شکست در لیگ، به کار وی پایان داد.
باشگاه الهلال که تیم نخست جدول است مربی فنی خود خیسوس اهل پرتغال را برکنار کرد.
باشگاه الاهلی نیز قرارداد گویدی مربی آرژانتینی خود را تمدید نکرد و با خورخه فوساتی مربی اروگویی قرارداد بست. 
باشگاه الفیحا هم پس از عدم نتیجه گیری در بازی ششم، گوستافو مربی اهل آرژانتین خود را اخراج کرد.



چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
TT

چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)

بلافاصله پس از پخش اولین قسمت از سریال مصری «الحشاشین» در ماه رمضان از تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی، فعالان و چهره‌های رسانه‌ای وابسته به «اخوان المسلمین» کمپین «انتقاد شدید» را علیه این سریال به راه انداختند.
این سریال الهام گرفته از تاریخچه گروه حَشّاشین (باطنی‌ها) است که در قرون وسطی بین سال‌های ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۵ پس از میلاد مسیح زندگی می‌کردند. بنیان‌گذار آن شخصی به نام حسن صباح بود. سؤالاتی در مورد دلایل حمله اخوانی‌ها نسبت به این سریال مطرح شده‌است.
فعالان شبکه‌های اجتماعی و متخصصان مسائل سازمان‌های «اسلام سیاسی» معتقدند کارزار حمله اخوان به دلیل «آگاه شدن افراد وابسته به این گروه یا کسانی که با آن همدردی می‌کنند از شباهت‌های بین دو گروه و حساسیت شدید آنها نسبت به هرگونه تلاش برای افشای استثمار دین برای اهداف سیاسی است».
سریال الحشاشین با بازی تعدادی از بازیگران مصری و عرب به پیشگامی هنرمند مصری کریم عبدالعزیز است. این اثر به نویسندگی عبدالرحیم کمال، کارگردانی پیتر میمی و تهیه کنندگی شرکت «المتحده» در حال پخش است.
فیلمبرداری این سریال دو سال به طول انجامید و قرار بود در ماه رمضان سال گذشته نمایش داده شود اما با توجه به گفته‌های قبلی سازندگان، به دلیل فیلمبرداری صحنه‌هایی از این سریال در مالتا و قزاقستان، نمایش به تعویق افتاد.
این سریال داستان حسن الصباح، بنیانگذار گروه حشاشین، خطرناک‌ترین جنبش زیرزمینی و مرگبارترین گروه مخفی در قرن یازدهم میلادی به عنوان بخشی از فرقه نزاریه را روایت می‌کند.
فعالان و متخصصان رسانه ای طرفدار اخوان المسلمین کمپین شدیدی را برای حمله به سریال و سازندگان آن راه اندازی کردند.
کمپین حمله جنبه‌های مختلفی داشت که برخی از آنها مستقیماً از توصیف سریال به‌عنوان «طرح تاریخی اخوان و تشبیه آن‌ها به گروه حشاشین» انتقاد کردند. در حالی که برخی دیگر مسیر هنری مرتبط با «تلاش برای نقد زبان به کار رفته در اثر و هزینه مالی آن» را در پیش گرفت.

یکی از سکانس های «الحشاشین» (شرکت فیلمساز)

روزنامه‌نگار وابسته به اخوان، محمد ناصر، پست‌ها، پیوندها و ویدئوهایی در انتقاد از این سریال منتشر کرد. او در یکی از آنها در حساب کاربری خود در سایت «ایکس» نوشت: «بهتر بود سریال به دلیل هزینه‌های زیاد تولید نمی‌شد».
از سوی دیگر، اسامه جاویش، روزنامه‌نگار طرفدار اخوان المسلمین، یک پست وبلاگی در «X» منتشر کرد که در آن سعی داشت سریال را به سخره بگیرد. او نوشت: «فوری... پخش تازه‌ترین قسمت حشاشین... معلوم شد اخوانی‌ها هیولا هستند».
با این حال، بسیاری از نظرات در مورد آن پست، انتقادات شدیدی را متوجه جاویش کرد و گفتند که او «به شباهت بین اخوان و حشاشین اعتراف کرده‌است».
به نوبه خود، سامی کمال الدین، روزنامه‌نگار وابسته به «اخوان»، تلاش کرد برای پرهیز از مسیر سیاسی، استفاده از نقد هنری برای حمله به سریال، آن را «سریال کارتونی» توصیف کرد. او گفت که اپیزودهایی که نمایش داده شد «فقر هنری آشکاری داشتند».
از سوی دیگر، وبلاگ نویسان به انتقاد اخوان از سریال حمله کردند و این حمله را به شباهت دو گروهی که این درام فاش می‌کند نسبت دادند.
اکانتی به نام «نادر الشریف» در «X» نوشت: «حسن الصباح، بنیانگذار حشاشین، و حسن البنا، مؤسس اخوان، دو روی یک سکه هستند و همه انتقادات به این سریال، منشأ و شیوه‌های حشاشین را افشا می‌کند که هیچ تفاوتی با شیوه‌های اخوان ندارد».
برخی از بلاگرها از سبک «کمیک» برای تمسخر خشم اخوان علیه سریال استفاده کردند.

احمد بان، نویسنده و پژوهشگر متخصص در امور سازمان‌های افراطی نیز به نوبه خود اظهار کرد که حمله اخوان به سریال «حشاشین» را می‌توان در چارچوب این دانست که اعضای اخوان این سریال را به عنوان یک «طرح سیاسی و فکری علیه خود» می‌بینند.
او به الشرق الاوسط توضیح داد: «بسیاری از گروه‌ها مانند اخوان نسبت به هرگونه تلاش برای انتقاد، بسیار حساس هستند».
وی افزود که «با وجود تفاوت در زمینه‌های تاریخی، بین گروه اخوان و حشاشین شباهت وجود دارد، نه تطابق».
او افزود: اعتماد مطلق در درون حشاشین بسیار خطرناک تر از درون اخوان است، اما استفاده از مذهب در سیاست موضوعی است که هر دو گروه مشترک هستند.
او توضیح داد که تمرکز سریال بر نقد این ایده ممکن است یکی از دلایلی بوده باشد که احساسات پیروان گروه‌هایی را که وجودشان به استفاده از دین در سیاست وابسته است جریحه‌دار کند.
به نوبه خود، محقق متخصص در سازمان‌های افراطی، منیر ادیب، نیز گفت که مناطق مشترک زیادی بین «اخوان» و «حشاشین» وجود دارد؛ آن گروه به عنوان گروهی است که به بهانه جهاد از جنگ و از دین برای خدمت به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کرد.
ادیب به الشرق الاوسط گفت که حسن البنا با الهام از حسن صباح ایده ساخت گروه را بر اساس وفاداری مطلق پیروان به رهبر گروه ایجاد کرد؛ در هر دو گروه، این بیعت مبتنی بر «سمع، اطاعت و اعتماد کورکورانه از جانب وفاداران به رهبر گروه» است.