آکادمی فرانسه در حال بررسی طرحی برای مؤنث خواندن برخی مناصب

​پس از دهه‌ها جدال‌ فمنیستی و مناقشاتی سخت در باب قواعد زبان

آکادمی فرانسه در حال بررسی طرحی برای مؤنث خواندن برخی مناصب
TT

آکادمی فرانسه در حال بررسی طرحی برای مؤنث خواندن برخی مناصب

آکادمی فرانسه در حال بررسی طرحی برای مؤنث خواندن برخی مناصب

آیا اینک آکادمی فرانسه از موضع سخت خود و اعضای آن در قبال برخی مواضع نرمش پیش می‌گیرد و اعضای آن می‌پذیرند که برای برخی از مناصب و مقامات نظامی و غیره، عنوان مؤنث برگزیده شود؛ اگر که این منصب در اختیار یک زن قرار گیرد؟ 
این همین موضوعی است که پس از یک پژوهش و بررسی یک ساله از سوی ۹ عضو متخصص، به‌صوت کتبی منتشر شد و پیشنهادهای ذی‌ربطی مطرح گردید. 
اگر با این پیشنهاد موافقت شود، به‌گفته دومینیک بونا، زنان پیروزی مهمی را تحقق می بخشند. او یکی از نُه متخصص شرکت کننده در این بررسی بود.
بحث مونث‌نامیدن عنوان مناصب در برهه اخیر مناقشات زیادی را در فرانسه موجب شده‌است به‌ویژه پس از آنکه بسیاری از مناصب بلندپایه دولتی و سیاسی و نظامی در دست خانم‌ها افتاد. عادت فرانسوی این بود که نام منصب حتی اگر توسط یک خانم اداره شود مذکر باقی بماند.
آکادمی فرانسه از زمان بنیادگذاری توسط کاردینال ریشیلیو، در عهد پادشاه لویی سیزدهم، همیشه تلاش می‌کرد زبان فرانسه را از هر گونه لوث‌شدگی پاسداری کند و فرهنگ‌لغت‌های زیادی را برای تحقق این هدف تدارک بیند.
 در این آکادمی همواره اعضا، از سال تأسیس در سده هفدهم تا سال ۱۹۸۰، مرد بودند تا اینکه در این سال مارگاریت یورسنار به‌عنوان اولین نویسنده زن عضو در این آکادمی برگزیده شد. 
از آن زمان البته مردان عضو این آکادمی تلاش می‌کردند با چنگ‌زنی به دلایل اخلاقی و سیاسی و اجتماعی از عضویت زنان در این آکادمی جلوگیری کنند؛ آکادمی که اعضای آن را «چهره‌های ماندگار» می‌نامند.
دومینیک بونا بر این نظر است که تلاش برای تغییردادن نام‌ها از صیغه مذکر به صیغه مؤنث تاریخ درازی دارد و به دهه سی بازمی‌گردد هر چند که این آکادمی که برای پاسداری زبان فرانسوی تلاش می‌کند در کار خود بسیار کند پیش می‌رود و اعضای آن هر کار یا تغییری را با تأمل و اندیشه‌ای دراز اجرا می‌کنند یا رد می‌نمایند.
شایان ذکر است که ورود زنان به میادین مختلف علمی و عملی باعث شده‌است که بسیاری از مفاهیم تغییر یابد. 
البته باید یادآوری کرد که تا دهه شصت زن فرانسوی برای کار نیاز به موافقت قیم یا همسر داشت اما در سال ۱۹۶۵ این قانون ملغی شد و دیگر انجام اعمال تجاری، به‌عنوان مثال، نیازی به موافقت همسرمرد پیدا نکرد. 
از آن قانون به بعد آمار زنان فرانسوی شاغل به بیش از پنجاه درصد افزایش یافت و از همان زمان نیز جامعه فرانسه در برابر این مسئله بود که نام مناسب برای انتخاب نام منصب در اختیار زنان را برگزیند.
 البته در زمان نخست‌وزیر سوسیالیست، لیونیل ژوسپان، یک فرمان حکومتی صادر شد که به‌موجب آن نام منصب با توجه به جنس تعیین می‌شود اما آکادمی در آن زمان، با یادآوری قواعد زبان فرانسه، برضد این وزیر عمل کرد و این تصمیم او را جاهلانه خواند.
 سپس این آکادمی متونی را چاپ کرد که از خطر دو جنس نامیدن مناصب دولتی هشدار می‌دهد و این مسئله را آغازی برای نابودی قواعد و در نتیجه زبان فرانسه می‌داند. 
با ورود به «هزاره سوم» که آن را «سده زنان» می دانند، آکادمی چهره‌های ماندگار، باید بداند که تحولات و دگرگونی‌های دوران دامان همه را می‌گیرد و در برابر نارضایی از زنان از یدک کشیدن نامی مذکر پاسخ دهد.
موضوع مونث‌نامیدن نام مناصب دولتی و حکومتی در فرانسه، از لحاظ لغوی، مناقشات بزرگی را در فرانسه به‌راه انداخت و بار دیگر منازعه قدیمی میان نهادهای مختلف دولت فرانسه را زنده کرد.
 این موضوع در پایان هفته گذشته آغاز شد، یعنی زمانی که یکی از نمایندگان مسئله مونث‌نامیدن مناصب را رد کرد و مذکر نامیدن آنها را ترجیح داد هر چند که مخاطب آن منصب توسط یک زن اداره می‌شد.



شروعی جذاب برای سریال‌های سوری

بسام كوسا في مشهد من «تاج»
بسام كوسا في مشهد من «تاج»
TT

شروعی جذاب برای سریال‌های سوری

بسام كوسا في مشهد من «تاج»
بسام كوسا في مشهد من «تاج»

شروع سریال‌های سوری در ماه رمضان امسال جذاب به نظر می‌رسید.
با نام‌های درخشان، بیننده می‌تواند در بخشی که پر از فراوانی است، آنچه را که دوست دارد انتخاب کند. بسته غنی است و اولین برداشت میل به ادامه تماشا را افزایش می‌دهد.
سریال «تاج» شروع موفقی داشت و به نظر می‌رسد بزرگ‌ترین سریال باشد. اگر قهرمان او، تیم حسن، محدود به «مأموریت ملی» بود، مخاطب از شخصیت قهرمان فاتح خسته می‌شد.
سناریوی عمر ابوسعده و فیلمبرداری سامر البرقاوی او را به سمت بعد «انسانی خطاکار» برد.
یکی از آثاری که دنبال کردن را تشویق می‌کند، سریال «ولد بدیه» با نویسندگی علی وجیه و یامن الحجلی است.
حتی اگر در موضوع گسترده آن (دعوای برادران بر سر میراث) چیز جدیدی وجود نداشته باشد، پس زیرکی دست‌اندرکاران در کشاندن مخاطب با این «جدید نبودن» به گوشه‌های جدید و ایجاد یک محیط یکپارچه برای تولد خلاقیت است.
سریال «العربجی ۲» متوجه شده که حفظ سطح سری اول «واجب» است. سری دوم آن با صدای بلند شروع می‌شود.
حقایقی در چشم مردم محله ای که بین دو طرف درگیری تقسیم شده آشکار می‌شود: «النشواتیه» به رهبری «ابوحمزه» (سلوم حداد) و «دریه» (نادین خوری) در مواجهه با «عبدو العربجی» (باسم یاخور) و قیام کنندگان بر ظلم.
همچنین «مال القبان» اثری از علی وجیه و یامن الحجلی است که بازیگر نقش شخصیت اول یعنی «خیر» تمایل به انجام بدی دارد.
کارگردانی این اثر بر عهده سیف السبیعی است و بسام کوسا و خالد القیش دو شخصیت متضاد در آن ایفای نقش می‌کنند. شروع «از گذشته» امکان درک حال و پس زمینه روانشناختی شخصیت‌ها را فراهم می‌کند.
ورود سلاف فواخرجی احتمالاً روند را به سمت روند صعودی سوق می‌دهد. شخصیت قهرمان نیز متعلق به مرحوم محمد قنوع است که اثر تقدیم به روح او شده‌است.
در نهایت سریال «کسر عظم - السرادیب»؛ جایی که رشید عساف در مقابل شخصیت «حکم الصیاد ابوریان» با اجرای فایز قزق ظاهر می‌شود که آن را به خوبی اجرا کرد.
در قسمت‌های بعدی احتمال بدتر شدن اوضاع وجود دارد و عبدالمنعم عمایری با ورود به صف بازیگران با آتش وارد می‌شود.