پایان صد روز از آغاز «دوز و کلک حوثی ها» در مذاکرات استکهلم

گریفیتس چشم به انتظار دور دوم مذاکرات

تجمع رسانه ها قبل از برگزاری گفتگوهای یمن در سوئد (الشرق الاوسط)
تجمع رسانه ها قبل از برگزاری گفتگوهای یمن در سوئد (الشرق الاوسط)
TT

پایان صد روز از آغاز «دوز و کلک حوثی ها» در مذاکرات استکهلم

تجمع رسانه ها قبل از برگزاری گفتگوهای یمن در سوئد (الشرق الاوسط)
تجمع رسانه ها قبل از برگزاری گفتگوهای یمن در سوئد (الشرق الاوسط)

در صدمین روز از آغاز «توافق استکهلم» منابع یمنی به «الشرق الاوسط» گفتند حکومت «قانونی» در مورد دعوت هیات ارسالی اش در کمیته استقرار دوباره نیروها در الحدیده تصمیم گیری می کند.
مایکل لولیسگارد رییس کمیته استقرار دوباره نیروها در الحدیده روز دوشنبه (۲۵ مارس) برنامه جدیدی مطرح می کند. این برنامه توسط مارتن گریفیتس فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن تهیه شده است. ناظران می گویند گریفیتس به دنبال کسب امتیاز و لو اندک در گفتگوهای استکهلم است تا تاریخ مذاکرات آینده را تعیین کند.
خالد الیمانی وزیر امور خارجه یمن پیشتر اعلام کرد که این برنامه همان برنامه پیشین است که حوثی ها از پذیرفتن آن سرباز زدند. اما حوثی ها با تغییر نظر خود به سازمان ملل ابلاغ کردند که این برنامه را پذیرفته اند.
فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن گفت «دو طرف گفتگوهای سازنده ای انجام دادند و به پیشرفت ملموسی در راستای دست یابی به توافق برای اجرای مرحله نخست برنامه استقرار مجدد نیروها با توجه به توافق الحدیده رسیدند. نمایندگان دو گروه در کمیته استقرار دوباره نیروها در جریان جزئیات فنی این برنامه قرار می گیرند و آن را تصویب می کنند. اگر فرستاده ویژه پیشرفت در گفتگوها را تایید کند برنامه مطرح شده از سوی کمیته استقرار دوباره نیروها تصویب می شود. سازمان ملل امیدوار است تا پیشرفت در گفتگوها بسترساز دست یابی به راهکار سیاسی فراگیر در یمن شود».
به دنبال مطرح شدن برنامه جدید مرحله نخست استقرار دوباره نیروها در الحدیده که شامل سه بندر الصلیف و راس عیسی و الحدیده است «الشرق الاوسط» دیدگاه برخی مقامات و تحلیلگران یمنی و خلیجی و خارجی در مورد این توافق و پیامدهای بعد از آن و میزان پایبندی حوثی ها به آن و اقدامات بعدی فرستاده ویژه در امور یمن را بررسی کرده است. یک سال از ماموریت فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن می گذرد.

مرحله قبل از مذاکرات سوئد
توافق استکهلم در آغاز دستاورد درخشانی به شمار می رفت که دو گروه متخاصم را دور هم گرد آورد. این دو گروه تقریبا به مدت یک سال و نیم سر میز مذاکره ننشسته بودند. فرستاده ویژه سازمان ملل موفق به ایجاد امید در میان همه گروه ها شد.
سرحان المنیخر کاردار رییس هیات شورای همکاری خلیج در یمن در گفتگو با «الشرق الاوسط» با اشاره به مرحله قبل از آغاز مذاکرات سوئد گفت «تلاش های خستگی ناپذیر شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد سعودی منجر به برگزاری نشست گفتگوها شد. این گفته آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل در جمع سفرای جامعه جهانی در نشست مذاکرات مطرح شد... او گفت تلاش های شاهزاده محمد تاثیر مهمی در حضور گروه ها و موفقیت مذاکرات داشت. این اظهار نظر که از یک مقام ارشد بین المللی مطرح شده گویای نقش آفرینی سعودی در راستای حفظ امنیت و یکپارچگی و تمامیت ارضی و برقراری ثبات در یمن است».
کشورهای شورای همکاری خلیج از توافق استکهلم حمایت کردند. کشورهای یاد شده بر این باورند که بحران یمن تنها با ایجاد راهکار سیاسی مبتنی بر سه مرجع بین المللی مورد توافق پایان می یابد. گروه های یمنی که در گفتگوهای ملی دور هم جمع شدند درباره التزام به نتایج مذاکرات و ساختار حکومت جدید توافق کردند اما حوثی ها نتایج مذاکرات را نادیده گرفتند. نمایندگان کشورهای عضو شورای همکاری و در راس آنها سعودی در مذاکرات استکهلم حضور داشتند و از فرصت ایجاد شده برای ایجاد راهکار سیاسی مبتنی بر سه مرجع یاد شده حمایت کردند. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج به عنوان اعضای اصلی مجموعه سفرای نوزده کشور تنظیم کننده فرآیند سیاسی در یمن از توافق الحدیده حمایت کردند. دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد که این توافق زیر نظر سازمان ملل به اجرا در می آید».

خوش بینی مسری
آیا ناظران از موج خوش بینی که به فرستاده سازمان ملل و اطرافیانش در مذاکرات سوئد سرایت کرد دست برداشتند؟ یا اینکه گروه حوثی بار دیگر ثابت کرد که به «عدم پایبندی» پایبند است و با حامی خود یعنی حکومت ایران همراه شده است؟ آنهم حکومتی که با «سونامی» تحریم ها مواجه شده. تحریم هایی که نه تنها دست ایران را کوتاه کرده بلکه گویا برخی انگشتانش را نیز قطع می کند.
گفتگوی مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا با شبکه العربیه قبل از پایان صد روز از مذاکرات قابل تامل است. او گفت حوثی ها تنها با دستور علی خامنه ای رهبر و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس فعالیت می کنند و حوثی ها هرگز در نبرد نظامی در یمن پیروز نمی شوند.
صد روز پیش، خالد الیمانی وزیر امور خارجه یمن و رییس هیات نمایندگان دولت قانونی یمن در مذاکرات سوئد با محمد عبد السلام رییس هیات مذاکره کننده حوثی ها دست داد. در آن روز، همگی امیدوار بودند که پایان نبرد نزدیک است و این توافق بستر ساز توافق دیگری است که حداکثر تا یک ماه دیگر منعقد می شود.
اما صد روز بعد انگار که اتفاقی نیفتاده است. نشست های متعدد برگزار شد و سرداران در حال رفت و آمد بودند. پرونده تبادل اسرا و بازداشت شدگان که در آستانه گشایش بود متوقف شد. هیچ پیشبردی در گفتگوهای تعز به جز چند گفتگوی دو جانبه به دلیل نزدیکی به عدن حاصل نشد.
نمایشنامه حوثی ها در بندر عدن مدرکی بود که اغلب هواداران حکومت قانونی و مقام های دولت یمن درباره به آن استناد کرده و یادآور شدند گروه حوثی به جامعه جهانی و کلیه توافقات و راهکار صلح آمیز بی توجهی می کند.
حمزه کمالی جانشین وزیر جوانان یمن در گفتگو با «الشرق الاوسط» گفت «گروه های حوثی تا کنون که به فرآیند صلح متعهد نیستند. حوثی ها تصور می کنند که آنچه با زور و نبرد نظامی به دست آورند از طریق گفتگو و معامله قابل واگذاری نیست. این مشکل اصلی در ذهنیت حوثی ها است. در مورد توافق استکهلم باید گفت که حوثی ها با فرار از فشارهای بین المللی به تعهدات غیر ثابت و غیر قابل اجرایی در داخل روی آوردند».
تعهداتی که حوثی ها امضا کردند در واقع به دو دلیل اجرا نشدند. نخست: حوثی ها نمی خواهند منابع مالی شان از دست برود. این منابع مالی عامل اصلی حضور و ادامه جنگ توسط حوثی ها است. دوم: تصمیم گیرنده اصلی محمد علی حوثی و دیگران هستند نه شاخه ای که مانور سیاسی انجام می دهند و محمد عبد السلام یکی از چهره های آن است.
صد روز که نه اگر مهلت هزار روزه هم به حوثی ها بدهیم آنها کاری نمی کنند. آنها هنوز در آغاز کار هستند و حیله گری می کنند و همه را بازیچه قرار دادند و منطق ندارند و توافق را اجرا نمی کنند. فکر می کنم تعیین لولیسگارد یک پیام منفی است. حالا حوثی ها می دانند که با فشار به فرستاده سازمان ملل که به مذاقشان خوش نمی آید می توانند او را تغییر دهند. آنها نمی خواهند توافق را اجرا کنند».
فرستاده سازمان ملل در ۲۳ فوریه در گفتگو با العربیه ابراز اطمینان کرد که «دو گروه به ظاهر از اراده سیاسی لازم برای اجرای توافق در شرایط واقعی برخوردار هستند. شواهدی درباره افزایش فعالیت غیر نظامی در الحدیده در قیاس با قبل از توافق آتش بس در آنجا وجود دارد. اما این توافق اجرا نشد حتی گام اول مرحله نخست بنادر هم اجرا نشد».
آدام بارون پژوهشگر آمریکایی در شورای روابط خارجی اروپا به «الشرق الاوسط» گفت «این توافق دوام می آورد. گفته می شود گام های ملموس برای اجرای فاکتورهای سه گانه اش غیر قابل بحث هستند. ابهام در تدوین این توافق بستری برای دو گروه ایجاد کرده که به فرمولی از توافق دست یابند اما در عین حال به دو گروه اجازه می دهد تا دو تفسیر متفاوت درباره تعهداتشان در مورد این توافق مطرح کنند».
معاون رییس هیات شورای همکاری خلیج در یمن گفت «ما همچنان در انتظار اعلام تصمیم سازمان ملل و فرستاده ویژه آن درباره توافق هستیم. ما به سازمان ملل اعتماد داریم و سخنان گریفیتس را از نزدیک دنبال می کنیم. او درباره پیشرفت دو گروه درباره مرحله نخست توافق الحدیده (بندر الصلیف و راس عیسی) سخن گفت. ما از توافق الحدیده حمایت می کنیم و از حوثی ها می خواهیم تا با حسن نیت این توافق را اجرا کنند. ما از حکومت قانونی یمن حمایت می کنیم. حکومت قانونی یمن پایبند است و رفتار سازنده در قبال توافق الحدیده دارد. حکومت قانونی یمن امتیازات فراوانی بخاطر مصلحت مردم یمن به حوثی ها واگذار کرده اما حوثی ها امتیازی نداده اند. حوثی ها حتی اگر در آینده امتیازی دهند اما نمی توانند مشروعیت کسب کنند. آنها از مشروعیت برخوردار نیستند».

دور دوم مذاکرات
دکتر احمد عوض بن مبارک سفیر یمن در آمریکا در پاسخ به سوال «الشرق الاوسط» درباره عزم گریفیتس برای برگزاری دور دوم مذاکرات گفت «فرستاده سازمان ملل به این نکته اشاره کردند که محور اصلی مذاکرات آینده چیست اما هنوز گروه ها را به نشست دعوت نکرده است. اما نشانه های راهکار فراگیر از طریق دیدارهای غیر رسمی به چشم می خورد. در مقابل اما ما اعلام کردیم بی توجهی به توافق استکهلم یا عجله برای گفتگو درباره مسائل سیاسی قبل از مذاکره درباره مسائل امنیتی و نظامی و اعتماد سازی مقدمه غیر قابل قبولی است و منجر به ایجاد راهکار نمی شود. همه مراجع مورد توافق نیز بر این مساله تاکید دارند».
او افزود «بازنگری درباره مقدمه راهکار و شیوه اجرای آن که همه فرستاده های سازمان ملل در امور یمن در پیش گرفتند مساله مهمی به شمار می رود. ما در این مرحله باید آشکارا درباره عاملان مانع تراشی در اجرای توافق سخن بگوییم. سه فرستاده سازمان ملل تا کنون پرونده یمن را مدیریت کردند. دولت قانونی همواره رفتار سازنده داشته و به دنبال برقراری راهکار است. ما به عنوان دولت قانونی همواره به خواسته جامعه جهانی و سازمان ملل گردن نهادیم اما گروه دوم به تعهداتش عمل نمی کند. حوثی ها مانع تراشی می کنند و بحرانی که خود مسببانش بودند ادامه دارد».
الکمالی افزود «مارتین به دنبال فرار از مذاکرات استکهلم و برگزاری دور دوم است و به اجرای توافق توجهی ندارد. اگر دولت قانونی یمن بر دیدگاه خود پافشاری کند کار درستی انجام داده است. اما اگر دولت قانونی تحت هر شرایطی کوتاه بیاید و در دور دوم مذاکرات شرکت کند این اشتباه بزرگی خواهد بود و استمراریت دولت قانونی یمن و بقای آن در رویارویی با حوثی ها را به خطر می اندازد. حوثی ها مارتین را به بازی گرفته و به دنبال تامین اهداف شخصی و پیروزی به زیان مردم یمن هستند».
یک منبع سازمان ملل به «الشرق الاوسط» گفت «مساله، توجه یا بی توجهی به توافق استکهلم نیست. در این توافق به تاریخ برگزاری دور آینده گفتگوها اشاره شده بود .. اما حالا همه گروه ها اتفاق نظر دارند که باید بر پیشرفت ملموس در اجرای توافق استکهلم به ویژه استقرار مجدد نیروها در الحدیده تمرکز کنیم».



ناهید راچلین «بیگانه»… پیشگام رمان ایرانی در مهاجرت

ناهید راچلین «بیگانه»… پیشگام رمان ایرانی در مهاجرت
TT

ناهید راچلین «بیگانه»… پیشگام رمان ایرانی در مهاجرت

ناهید راچلین «بیگانه»… پیشگام رمان ایرانی در مهاجرت

با درگذشت ناهید راچلین، رمان‌نویس ایرانی-آمریکایی و یکی از برجسته‌ترین نویسندگان ایرانی که به زبان انگلیسی درباره گسست‌های هویتی، رنج‌های تبعید و برخورد فرهنگ‌ها می‌نوشت، در ۳۰ آوریل ۲۰۲۵، در سن ۸۵ سالگی، زندگی خلاقانه‌ای به پایان رسید. به گفته منتقدان، راچلین «پراکند‌ه‌ترین رمان‌نویس ایرانی در آمریکا» بود و نخستین کسی بود که تصویری دقیق از درون جامعه ایران پیش از سقوط حکومت شاه ارائه داد.
ناهید راچلین– که نام خانوادگی او پس از ازدواج چنین شد و نام خانوادگی ایرانی‌اش «بُزرگمهر» بود – در ۶ ژوئن ۱۹۳۹ در شهر اهواز به دنیا آمد. او در خانواده‌ای با ده فرزند رشد یافت؛ خانواده‌ای که در آن سنت‌های ایرانی با تأثیرات غربی درآمیخته بودند. پدرش ابتدا قاضی بود و سپس پس از استعفا، وکیل شد. به‌نظر می‌رسد دوران کودکی‌اش پرآشوب بوده، چرا که در ماه‌های نخست زندگی به عمه‌اش مریم سپرده شد تا او را بزرگ کند. وقتی به سن ۹ سالگی رسید، پدرش برای جلوگیری از ازدواج زودهنگام او – همان‌گونه که مادرش در همین سن ازدواج کرده بود – دختر را از عمه باز پس گرفت.
این واقعه تأثیر عمیقی بر شخصیت راچلین گذاشت. او بعدها نوشت که حس می‌کرد از مادر واقعی‌اش ربوده شده است، و هرگز او را «مادر» خطاب نکرد. در تمام عمر، همیشه در رؤیای بازگشت به آغوش امن عمه مریم بود.
راچلین در این فضای خانوادگی پرتنش و با وجود مخالفت پدر، برای فرار از فشارهای خانواده و جامعه، با کمک برادرش پرویز، بر رفتن به آمریکا برای ادامه تحصیل پافشاری کرد. سرانجام در کالج زنانه «لیندوود» در ایالت میزوری پذیرفته شد و بورسیه کامل گرفت، اما تنها پس از وعده بازگشت به ایران برای ازدواج، پدرش به او اجازه سفر داد.
ناهید در دنیای جدید آمریکایی، با نوعی دیگر از انزوا روبه‌رو شد. او بعدها در خاطراتش «دختران پارسی» (۲۰۰۶) نوشت: «گمان می‌کردم از زندانی گریخته‌ام، اما خود را در زندانی دیگر از تنهایی یافتم.»
در این زندان تازه، نوشتن برایش پناهگاه شد و زبان انگلیسی فضایی از آزادی برای او گشود؛ فضایی که هنگام نوشتن به فارسی احساس نمی‌کرد. او در مصاحبه‌ای گفته بود: «نوشتن به زبان انگلیسی آزادی‌ای به من داد که هنگام نوشتن به فارسی هرگز حس نمی‌کردم.»
راچلین در سال ۱۹۶۱ مدرک کارشناسی روان‌شناسی گرفت. پس از فارغ‌التحصیلی، نامه‌ای کوتاه برای پدرش نوشت و او را از تصمیمش برای عدم بازگشت به ایران آگاه کرد. در پی آن، پدرش تا دوازده سال با او قطع رابطه کرد. در این مدت، راچلین تابعیت آمریکایی گرفت (۱۹۶۹)، با روان‌شناس آمریکایی هاوارد راچلین ازدواج کرد و صاحب دختری به نام لیلا شد. او بورسیه «والاس استگنر» در نویسندگی خلاق را دریافت کرد و در همین دوران شروع به نوشتن نخستین رمانش «بیگانه» (Foreigner) کرد که در سال ۱۹۷۸ – تنها یک سال پیش از انقلاب ایران – منتشر شد.

رمان «بیگانه» با احساسی لطیف، دگرگونی تدریجی شخصیتی به نام «فری» را روایت می‌کند؛ زیست‌شناسی ایرانی در اوایل دهه سوم زندگی‌اش که پس از ۱۴ سال زندگی آرام و یکنواخت در حومه سرد بوستون، به هویتی سنتی و محافظه‌کار در ایران بازمی‌گردد. رمان نشان می‌دهد چگونه دیدگاه‌های غربی فری به‌تدریج در بستر جامعه ایرانی محو می‌شوند. او شوهر آمریکایی‌اش را ترک می‌کند، کارش را کنار می‌گذارد، حجاب را می‌پذیرد و از خود می‌پرسد که آیا آمریکا واقعاً کشوری منظم و آرام است و ایران آشفته و غیرمنطقی یا برعکس، آمریکا جامعه‌ای سرد و عقیم است و ایران سرزمینی پرشور و با قلبی گشوده؟ منتقد آمریکایی «آن تایلر» در نقدی در نیویورک تایمز چنین پرسشی را مطرح کرد. از سوی دیگر، نویسنده ترینیدادی «وی. اس. نایپول» در توصیف این رمان گفت: «بیگانه»، به‌گونه‌ای پنهان و غیرسیاسی، هیستری قیام‌هایی را پیش‌بینی کرد که منجر به سقوط نظام شاه شد و به استقرار جمهوری دینی تحت رهبری خمینی انجامید.
آثار ناهید پیش از انقلاب در ایران منتشر نشدند. سانسور حکومتی آنها را به‌خاطر تصویر منفی از جامعه ایران، به‌ویژه توصیف محله‌های فقیر و هتل‌های ویران، ممنوع کرده بود؛ تصویری که در تضاد با روایت مدرن‌سازی دوران شاه بود. پس از انقلاب نیز دولت خمینی، که نسبت به هرگونه تصویر منفی از ایران حساس بود، به ممنوعیت آثار راچلین ادامه داد. در نتیجه، هیچ‌یک از آثارش تاکنون به فارسی ترجمه نشده‌اند و کتاب‌هایش در ایران ممنوع بوده‌اند.
راچلین همچنین رمان «ازدواج با بیگانه» (۱۹۸۳) را نوشت که با نگاهی تند، چگونگی تحمیل قدرت نظام دینی خمینی بر جامعه ایران را به تصویر کشید. پس از آن آثار دیگری نیز منتشر کرد، از جمله: «آرزوی دل» (۱۹۹۵)، «پریدن از روی آتش» (۲۰۰۶)، «سراب» (۲۰۲۴) و دو مجموعه داستان کوتاه: «حجاب» (۱۹۹۲) و «راه بازگشت» (۲۰۱۸). همچنین خاطراتش با عنوان «دختران پارسی» (۲۰۰۶) منتشر شد. آخرین رمانش «دورافتاده» قرار است در سال ۲۰۲۶ منتشر شود؛ داستان دختری نوجوان که زودهنگام به ازدواج واداشته شده است، الهام‌گرفته از سرگذشت مادر خودش.
راچلین در تمامی آثارش، به کندوکاو زخم‌های ایران در نیمه دوم قرن بیستم می‌پرداخت: سرکوب سیاسی، سلطه سنت، ناپدید شدن معلمان و نویسندگان منتقد، سلطه ساواک، و نیز آن حسرت سوزان برای کودکی‌ای که ناتمام ماند و دردهای هویت دوپاره. مضمون مادری نیز در نوشته‌هایش پررنگ است؛ از رابطه پیچیده با مادر زیستی، تا عشق عمیقش به عمه‌اش، و در نهایت رابطه‌اش با دخترش لیلا که از او به عنوان «بهترین دوست زندگی‌ام» یاد کرده است. راچلین با زبان، احساسات متلاطم خود میان دو جهان را به‌دقت بیان می‌کرد، اما ژرف‌ترین لحظه فقدان برایش در سال ۱۹۸۱ رخ داد، زمانی که از مرگ خواهر عزیزش باری – پس از سقوط از پله – باخبر شد. غم چنان بر او چیره شد که تا ۲۵ سال نتوانست درباره باری بنویسد، اما در پایان خاطراتش فصلی صمیمی به او اختصاص داد و نوشت: «آری، باری عزیز، این کتاب را می‌نویسم تا تو را به زندگی بازگردانم.»
ناهید راچلین در نیویورک بر اثر سکته مغزی درگذشت – به گفته دخترش – و با مرگ او، ادبیات مهاجرت ایرانی یکی از ژرف‌ترین نویسندگان خود را از دست داد؛ صدایی نادر که شجاعت رویارویی و شفافیتِ حسرت را در کنار هم داشت، و توانست با دقت، تصویر شکاف‌های روانی و فرهنگی نسلی از ایرانیان را ثبت کند که سرنوشت‌شان گسست میان شرق و غرب بود.