فراخوان برای تعیین «گزینه توافقی» برای ریاست جمهوری موقت الجزایر

فراخوان برای تعیین «گزینه توافقی» برای ریاست جمهوری موقت الجزایر
TT

فراخوان برای تعیین «گزینه توافقی» برای ریاست جمهوری موقت الجزایر

فراخوان برای تعیین «گزینه توافقی» برای ریاست جمهوری موقت الجزایر

پارلمان الجزایر (مجلس نمایندگان و مجلس امت) روز سه شنبه (۹ آوریل) با توجه به قانون اساسی برای تثبیت خلا پست ریاست جمهوری در پی استعفای پرزیدنت عبد العزیز بوتفلیقه و انتصاب عبد القادر بن صالح رییس مجلس امت به عنوان رییس جمهور موقت کشور تشکیل جلسه می دهد. اما معترضان در تظاهرات روز یکشنبه (۷ آوریل) اعلام کردند عبد القادر بن صالح را برای تصدی ریاست جمهوری کشور قبول ندارند چرا که او وابسته به «نظامیان کهنه کار» بوده و باید به دنبال گزینه توافقی بود.
روزنامه دولتی «المجاهد» که یک روزنامه حکومتی به شمار می رود در شماره (۷ آوریل) با تاکید بر کنار گذاشتن بن صالح گفت «باید سریعا راهکاری برای ریاست مجلس امت ایجاد شود. گزینه کنونی مورد قبول مردم نیست. این کار ممکن است و می توان گزینه توافقی را پیدا کرد. فردی که از ویژگی یک دولتمرد برای رهبری دوره کوتاه انتقالی برخوردار باشد. حالا مساله مهم این است که اختلافات را کنار بگذاریم».
از سوی دیگر، برخی چهره های معروف اعتراضات مردمی هوادار تغییر کل ارکان حاکمیت طرحی برای تشکیل یک هیات رهبری در دوره انتقالی مطرح کردند. 
روزنامه «المجاهد» خواستار برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در اسرع وقت بدون تغییر نهادهای فعلی شد و افزود «مرحله انتقالی معمولا طولانی مدت و مبهم بوده که ممکن است در آن خواسته های مردم مورد بی توجهی قرار بگیرند. باید به صندوق رای رجوع کرد. تصمیم گیری درباره رهبر آینده الجزایر از طریق صندوق رای امکان پذیر است.



غزهٔ غرق در باران، دو ماه از آتش‌بس شکننده را پشت سر می‌گذارد

مادری فلسطینی، دیروز در بیمارستان ناصر در خان‌یونس، پس از مرگ دختر شیرخوارش بر اثر سرما بر او شیون می‌کند (رويترز)
مادری فلسطینی، دیروز در بیمارستان ناصر در خان‌یونس، پس از مرگ دختر شیرخوارش بر اثر سرما بر او شیون می‌کند (رويترز)
TT

غزهٔ غرق در باران، دو ماه از آتش‌بس شکننده را پشت سر می‌گذارد

مادری فلسطینی، دیروز در بیمارستان ناصر در خان‌یونس، پس از مرگ دختر شیرخوارش بر اثر سرما بر او شیون می‌کند (رويترز)
مادری فلسطینی، دیروز در بیمارستان ناصر در خان‌یونس، پس از مرگ دختر شیرخوارش بر اثر سرما بر او شیون می‌کند (رويترز)

روز گذشته، نوار غزه وارد ماه سوم آتش‌بس شکننده‌ای شد که برای توقف درگیری میان اسرائیل و «حماس» از اکتبر گذشته آغاز شده بود. ساکنان آسیب‌دیده غزه دو ماهی را پشت سر گذاشته‌اند که با نقض‌های مکرر اسرائیل و رنج ناشی از کمبود کمک‌ها همراه بوده است.
هوای بد و موج باران‌های سنگینی که بر این منطقه می‌بارد، بار دیگر نیاز به تسریع ورود مواد لازم برای مقابله با شرایط سخت جوی را افزایش داده است؛ شرایطی که به مرگ یک نوزاد بر اثر سرما انجامید.
آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی «آنروا» توضیح داد که رنجِ فزایندهٔ ناشی از باران‌ها «با ورود بدون مانع کمک‌های بشردوستانه، از جمله تدارکات پزشکی و وسایل مناسب سرپناه، قابل پیشگیری است».
در همین حال، ایتمار بن گویر، وزیر امنیت ملی دست‌راستی افراطی اسرائیل، روز گذشته تهدید کرد که قبر رهبر تاریخی، عزالدین قسام، را که در داخل سرزمین‌های تحت کنترل اسرائیل قرار دارد و شاخهٔ نظامی «حماس» نام او را بر خود دارد، از میان برخواهد داشت.
بن‌گفیر ویدئویی منتشر کرد که در آن در کنار نیروهای امنیتی و یک جرثقیل دیده می‌شود که در حال برچیدن چادری بودند که برای نماز خواندن در کنار قبر قسام ــ که زادهٔ سوریه است ــ برپا شده بود.
«حماس» تأکید کرد که اقدام وزیر امنیت «تجاوزی بی‌سابقه به حرمت‌ها و نقض مقدسات» است.


با صدور فتوا و تعهدات رسمی… «طالبان» اطمینان‌های ضمنی به پاکستان می‌دهد

افرادی از پلیس افغانستان در مراسم فارغ‌التحصیلی امروز پنجشنبه در جلال‌آباد (EPA)
افرادی از پلیس افغانستان در مراسم فارغ‌التحصیلی امروز پنجشنبه در جلال‌آباد (EPA)
TT

با صدور فتوا و تعهدات رسمی… «طالبان» اطمینان‌های ضمنی به پاکستان می‌دهد

افرادی از پلیس افغانستان در مراسم فارغ‌التحصیلی امروز پنجشنبه در جلال‌آباد (EPA)
افرادی از پلیس افغانستان در مراسم فارغ‌التحصیلی امروز پنجشنبه در جلال‌آباد (EPA)

دولت «طالبان» افغانستان، پس از چند روز از تجدد درگیری‌های مرزی میان دو کشور، در تلاش برای نجات یک آتش‌بس شکننده، سطح اطمینان‌دهی‌های ضمنی خود به پاکستان را افزایش داده است.
نشستی که بیش از هزار عالم دینی افغان از ایالت‌های مختلف، و با حضور نخست‌وزیر ملا محمد حسن آخوند و شماری از مسئولان دیگر در کابل در آن شرکت داشتند، روز چهارشنبه بیانیه‌ای سیاسی ـ فقهی صادر کرد که در آن تعهد شده بود از خاک افغانستان برای آسیب رساندن به هیچ کشوری استفاده نخواهد شد و با کسانی که در منازعات آن سوی مرزها دخالت می‌کنند مقابله خواهد شد.
وزیر خارجه افغانستان، امیرخان متقی چند ساعت پس از صدور این بیانیه (فتوى)، بر پایبندی حکومت خود به آنچه در این بیانیه آمده تأکید کرد؛ تلاشی تازه برای مهار تنش پس از حملاتی که داخل پاکستان را هدف قرار داد و به گروه‌هایی از جمله «طالبان پاکستان» نسبت داده شد.

افغان‌ها پیکری را تشییع می‌کنند که در درگیری‌های مرزی با نیروهای پاکستانی در ۶ دسامبر ۲۰۲۵ کشته شده بود (AFP)

در تازه‌ترین حمله، روز سه‌شنبه شش سرباز پاکستانی در حمله به یک مقر امنیتی در منطقهٔ کورام نزدیک مرز افغانستان کشته شدند. اسلام‌آباد مسئولیت افزایش خشونت را متوجه افراد مسلحی می‌داند که از خاک افغانستان برای برنامه‌ریزی حملات خود به نیروهای امنیتی در آن سوی مرز استفاده می‌کنند؛ در حالی‌که کابل این اتهامات را رد کرده و تأکید دارد که هیچ ارتباط عملیاتی با «طالبان پاکستان» ندارد.
بیانیه صادرشده در پایان نشست «سمینار دفاع از نظام اسلامی و حفاظت از آن»، پشتوانه‌ای شرعی برای موضع دولت کابل فراهم کرد. این بیانیه تأکید دارد که امارت «بر عهده گرفته که از خاک افغانستان علیه هیچ کشوری استفاده نشود» و این تعهد را «بر همه مسلمانان واجب» دانست. همچنین هشدار داد که هر کس آن را نقض کند «عاصی محسوب می‌شود و اقدام لازم در حق او اتخاذ خواهد شد».
در حالی‌که بیانیه علمای دین تصریح می‌کند «دفاع از حاکمیت کشور واجب شرعی است»، هم‌زمان تأکید دارد که «بر همه مسلمانان لازم است که از خاک افغانستان برای آسیب رساندن به هر کشور دیگری استفاده نکنند... و این تعهدی را که امارت اسلامی بر عهده گرفته، اجرا کنند».
در بیانیه همچنین تأکید شده که افغان‌ها از سفر برای مشارکت در هرگونه فعالیت نظامی در خارج از مرزها منع می‌شوند و کسانی که چنین کنند «مخالف و عاصی محسوب می‌شوند» و بر مقامات «واجب است جلوی آن‌ها را بگیرند و اقدامات لازم را اتخاذ کنند».
این بیانیه همچنین دولت‌های اسلامی را فراخوانده است که «در چارچوب برادری، روابط دوستانه و نیکو را حفظ کنند، به یکدیگر سود برسانند و از تفرقه و شکاف و نزاع دوری کنند»؛ تعبیری که به‌طور گسترده تلاشی برای کاهش تنش با پاکستان تلقی می‌شود.
به نظر می‌رسد رهبری افغانستان با ترکیب صدور فتوى، اظهارات رسمی و حضور گسترده دولتمردان در این نشست که علاوه بر نخست‌وزیر، رئیس دیوان عالی، وزیر امر به معروف و نهی از منکر، وزیر تحصیلات عالی و مسئولان دیگر نیز در آن شرکت داشتند، درصدد ارائهٔ یک تعهد دینی و سیاسی دوگانه بوده است؛ در زمانی که با مطالبات فزاینده‌ای برای مهار گروه‌های مسلح فرامرزی و اثبات توانایی خود در اعمال کنترل امنیتی در کشور مواجه است.
اظهارات وزیر خارجهٔ افغانستان نیز برای تأیید موضع علما مطرح شد؛ متقی بار دیگر پایبندی افغانستان را به این‌که اجازه ندهد از خاکش علیه هیچ کشوری استفاده شود، تکرار کرد. او در سخنانی که رسانه‌های رسمی منتشر کردند گفت: «تمام علمای افغانستان، فتواى جامع خود را که امت را به حفاظت از نظام اسلامی ملزم می‌کند، تجدید کردند».
او تأکید کرد که «رهبری به‌طور قاطع تعهد کرده که خاک افغانستان برای آسیب رساندن به هیچ شخص یا کشوری استفاده نخواهد شد... این توصیهٔ علماست و اطاعت از آن بر همه مسلمانان واجب است».

نمایی از تشییع نیروهای امنیتی پاکستانی که در حمله‌ای از آن سوی مرز افغانستان در ۳ دسامبر ۲۰۲۵ کشته شدند (AFP)

وی افزود که «علما برای امت روشن کردند اگر هر افغان، دستور رهبری دربارهٔ فعالیت‌های نظامی خارج از کشور را نقض کند، امارت اسلامی حق دارد علیه او اقدام کند»؛ اشاره‌ای ضمنی به کسانی که به «طالبان پاکستان» می‌پیوندند.
وزیر در پایان بار دیگر بر توصیهٔ علما دربارهٔ «وحدت و دوری از فتنه» تأکید کرد و گفت ملت افغانستان «در طول تاریخ خود به فتاوای علما و ارشاداتشان عمل کرده و امروز نیز چنین خواهد کرد».
به گفتهٔ ناظران، این اظهارات و بیانیهٔ دینی ـ سیاسی بخشی از «تلاشی هماهنگ برای مهار خشم پاکستان و نشان دادن آمادگی کابل برای پایبندی به تعهدات امنیتی‌اش» است؛ پس از سلسله حملاتی که تنش‌های مرزی میان دو کشور همسایه را شعله‌ور کرد و آخرین آن تبادل آتش بود که به کشته شدن چهار نفر در روز جمعه گذشته انجامید.


نشانه‌های یک نهضت سینمایی سعودی که در «جشنوارهٔ دریای سرخ» شتاب می‌گیرد

فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین
فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین
TT

نشانه‌های یک نهضت سینمایی سعودی که در «جشنوارهٔ دریای سرخ» شتاب می‌گیرد

فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین
فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین

آنچه نهادهای سعودی، چه دولتی و چه خصوصی، در راه فراهم آوردن یک نهضت فرهنگی و هنری همه‌جانبه انجام می‌دهند، مخاطبِ پیگیر را وامی‌دارد که به چیزی فراتر از صرفِ تقدیر از دستاوردها بنگرد؛ زیرا این دستاوردها بدون آن باورِ بزرگ به فایده‌مندی و اهمیت این جهش تاریخی در هر دو عرصه، تحقق نمی‌یافتند.
جشنوارهٔ سینمایی دریای سرخ و آنچه امسال در حوزهٔ فعالیت و سازمان‌دهی به انجام رسانده است (هرچند هنوز بخش‌هایی وجود دارد که در آن‌ها امکان بهبود هست)، این دوره را به بهترین دورهٔ این رویداد بزرگ تبدیل می‌کند. اما این دستاورد تنها نیست؛ تمام آن مناسبت‌ها و نهادهای پشتیبان سینمای سعودی، و نیز نهادهای خارجی که سعودی را شریک خود برمی‌گزینند، در کنار آن قرار می‌گیرند.
برای نمونه، «هیئت فیلم سعودی» به مدیریت عبد‌الله آل‌عیّاف، که تلاش چشمگیری در تمامی زمینه‌های محوّل‌شده به او—از هدایت و برگزاری همایش‌ها گرفته تا انتشارات و فعالیت‌های گوناگون—انجام می‌دهد. همچنین «جمعیت فیلم» به مدیریت احمد الملا، که اکنون دایرهٔ فعالیت‌های خود را برای پوشش دادن به همهٔ جنبه‌های کار سینمایی گسترش می‌دهد؛ در حالی که در سال‌های گذشته فقط مسئولیت ادارهٔ «جشنوارهٔ فیلم سعودی» را بر عهده داشت (رویدادی سالانه که در ماه چهارم هر سال برگزار می‌شود).

آینده‌ای فراتر از امیدبخش

می‌توان این موارد را به شمار روزافزون تولیدات سعودی—در دو شاخهٔ اصلی—افزود: نخست، آثاری که در پی رساندن موفق فیلم به جشنواره‌های بین‌المللی‌اند؛
و دوم، آثاری که هدفشان موفقیت در بازار داخلی است.
در اینجا هر شاخه تقریباً دیگری را نقض می‌کند و هم‌زمان آن را کامل می‌سازد: اولی هنری است و دومی تجاری. یکی در پی اثبات شایستگی فیلم‌سازانی است که فرصت حضور در نمایش‌های جهانیِ جشنواره‌ها و رویدادهای سالانه را پیدا می‌کنند، و دیگری می‌خواهد به بیشترین شمار ممکن از تماشاگران برسد، جایی که موضوع و شیوهٔ عرضهٔ آن به مخاطب عام، در کانون توجه قرار دارد.
اما با تداوم نمایش‌ها از روزی به روز دیگر، و ازدحامی که بازار فیلم با صدها شرکت‌کنندهٔ تازه به خود می‌بیند—رشد چشمگیری که هیچ جشنوارهٔ عربی دیگری پیش از این تجربه نکرده است—معلوم می‌شود که آیندهٔ سینمای سعودی در همین دو مسیر نهفته است؛ و شرکت‌هایی مانند «العُلا»، «إثراء»، «إنجاز» و «شاف» با اراده‌ای استوار این نهضت موردنظر را همراهی می‌کنند. بدین ترتیب، جشنواره اساساً این فرصت بزرگ را برای سینمای سعودی فراهم می‌آورد تا آثار تازه را عرضه کند و برای مراحل بعدی برنامه‌ریزی نماید.
طبیعی است که همواره تفاوت‌هایی در نتایج وجود خواهد داشت. برخی فیلم‌ها فاصلهٔ میان هدف و اجرای خود را با موفقیت طی می‌کنند؛ و فیلم‌های دیگری هستند که آغاز امیدوارکننده‌ای دارند، اما از مسیر درستِ پردازش پروژهٔ موردنظر خود منحرف می‌شوند.

مقایسه

کارگردان شهد أمین در سال جاری فیلم بلند دوم خود «هِجرة» را پس از ۶ سال از فیلم اولش «سیدة البحر/ بانوی دریا» ارائه داد. هر کس این دو اثر را ببیند، به‌وضوح جهش هنری بزرگی را درمی‌یابد که کارگردان در این مدت بدان رسیده است.
فیلم، داستان سفری جست‌وجوگرانه در مسیر برای یافتن دختر گمشده‌ای را روایت می‌کند؛ دخترِ نوهٔ زنی که راهیِ انجام مناسک حج در مکه است، و خواهرِ دخترِ همراهِ مادربزرگ در این مسیر. توجه به شخصیت‌ها و تعامل میان آن‌ها، درامی خوش‌بیان را شکل می‌دهد که میان روانیِ روایت و عمق اجتماعی و فردی جمع می‌کند.
در همین سال، هَیفاء المنصور نیز فیلم سعودی تازه‌ای با عنوان «مجهولة/ زن ناشناس» ساخت؛ فیلمی که داستان جنایتی با قربانیِ زنی ناشناس را بازگو می‌کند و زنی دیگر که در آرشیو یک مرکز پلیس در ریاض کار می‌کند، تلاش دارد پرده از چهرهٔ عامل آن بردارد.
در حالی که «هِجرة» برای نمایش جهانی نخست خود راهی جشنوارهٔ «ونیز» شد (و هم‌اکنون نیز نمایندهٔ سعودی در مرحلهٔ اول نامزدی جایزهٔ اسکار است) و با استقبال گستردهٔ منتقدان روبه‌رو شد، «مجهولة» راهی «تورنتو» شد و استقبال کمتری نسبت به دو فیلم پیشین المنصور، «وَجدة» و «المرشّحة المثالیة/ نامزد نمونه» دریافت کرد.

لحن تلویزیونی

هر کارگردانی حق دارد موضوعی را که می‌خواهد، انتخاب کند. «وَجدة» و «المرشّحة المثالیة» بیش از این دو فیلمِ جدید، به نمایش دیدگاهی سعودی دربارهٔ دو وضعیت اجتماعی محلی پایبند بودند. در «مجهولة»، کارگردان به‌سوی ساخت یک فیلم پلیسی می‌رود که داستانی را روایت می‌کند که در اصل می‌تواند در هر جای دیگری اتفاق بیفتد. «مجهولة» در پرداخت موضوع زن، به فیلم‌های قبلی او نزدیک می‌شود، اما در حالی که آن دو فیلم پیشین مسألهٔ زن را در چارچوبی کاملاً بومی طرح می‌کردند، فیلم تازه‌اش همچون نسخه‌برداری از یک فیلم تحریّات (کارآگاهی) عمومی به‌نظر می‌رسد—هرچند همچنان زن را در نقش اصلی قرار می‌دهد.

«مجهولة» اثر هیفاء المنصور

ایراد در انتخاب ژانر نیست، بلکه در این واقعیت است که اجرای فیلم باعث می‌شود آن شبیه همان فیلم‌های تلویزیونی آمریکایی (از نظر تولید و شیوهٔ پردازش) جلوه کند که از دههٔ هفتاد میلادی توسط کارگردانانی چون کریگ باکسلی، ویلیام گراهام و بز کُلّیک و دیگران رواج یافت. برخی از فیلم‌های اخیر هَیفاء المنصور نیز برای شبکه‌های تلویزیونی آمریکایی ساخته شده‌اند، از جمله A City on Fire که آن هم پلیسی بود.

فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین

در واقع، «مجهولة» ویژگی‌های فیلم‌های کارآگاهیِ پلیسیِ تلویزیونی را دارد. آثار خوبِ این دسته، هیجان‌انگیز هستند، اما همهٔ آن‌ها از نظر روایت و اجرا ساده‌اند، چون برای تماشاگران در خانه ساخته می‌شوند.
«مجهولة» حول محور شخصیت نوال می‌گردد (با بازی خوب «میلا الزهرانی»)، دختری که خیلی زود ازدواج کرده و طلاق گرفته است. او همراه نیروهای پلیس ریاض به جاده‌ای صحرایی می‌رود، پس از آنکه جسد زنی ناشناس پیدا می‌شود. نوال در بخش اسناد و آرشیو کار می‌کند و پلیس نیست. این موضوع مانع او نمی‌شود تا خود وارد تحقیق شود و بفهمد این زن چه کسی بوده، چرا کشته شده و چه کسی مرتکب این جنایت شده است. پاسخ به این پرسش‌ها به غافلگیری‌ای وابسته است که نمی‌توان درباره‌اش سخن گفت بدون آنکه فیلم «لو» برود. بیشتر فیلم به سماجت نوال در تحقیق و مخالفت افسران پلیس با او می‌پردازد، زیرا بارها به او گفته می‌شود: «این کار تو نیست».

عنصر شوک

جنبهٔ انتقادیِ فیلم پنهان نیست، اما هدف اصلی هم به‌حساب نمی‌آید. این جنبه میان پس‌زمینهٔ شخصیِ دختر (اینکه مجبور به ازدواج زودهنگام شده و سپس طلاق گرفته)، و موضع مأموران پلیس که حاضر به پذیرش دلالت‌های یافته‌های او نیستند، و نیز میان نکاتی کلی دربارهٔ وضعیت زن به‌طور عام، تقسیم شده است.
اما فیلم با روشی ساخته شده که مدام صحنه‌ها را در خدمت روایتی بی‌برآمدگی قرار می‌دهد. برای مثال، صحنه‌ای هست که نوال با درِ یک مدرسهٔ دخترانه روبه‌رو می‌شود و از او خواسته می‌شود برود. هنوز چند قدم دور نشده که معلمی از درِ دیگری ظاهر می‌شود و برایش آرزوی موفقیت می‌کند. بهتر آن بود که معلم در شات قبلی، به‌تنهایی، در حال نگاه کردن یا گوش دادن به آنچه رخ می‌دهد، دیده شود؛ کاری که می‌توانست ترتیب مؤثرتری برای نماها ایجاد کند تا ایده‌ای را برجسته کند یا حضوری را مؤکد سازد.
این ما را به تدوینی می‌رساند که بر اصل «سهولت» در اجرا بنا شده است. صحنه‌هایی هست که در آن‌ها از عنصر غافلگیری بصری استفاده می‌شود—مثلاً بیدار شدن ناگهانی نوال از کابوسی. چنین لحظاتی شوک موردنظر را ایجاد می‌کنند. جز آن، همه چیز مطابق همان فیلمنامه‌ای پیش می‌رود که المنصور آن را همراه «براد نایمان» نوشته است (همکاری مشترکشان در «المرشّحة المثالیة» هم بود، که در مجموع گزیده‌تر و متمرکزتر بود).
پایان فیلم نیز شوک دیگری دارد، اما از آن نوع غافلگیری‌هاست که تمام نتایج پیشین را با عنوان «و این هم غافلگیری بزرگ» از میان می‌برد. بی‌شک غافلگیرکننده هست، ولی به خدمت فیلم نمی‌آید؛ بلکه بیگانه با آن به‌نظر می‌رسد.
شخصیت دیگری جز نوال وجود ندارد که با هدف آشکارسازی ساختار روانی یا درامی‌اش نوشته شده باشد. شخصیت‌ها دو دسته‌اند: زنانی که با نوال همکاری می‌کنند، و زنانی که همکاری را رد می‌کنند یا به او می‌گویند بعداً برای ادامهٔ کار بازگردد. اما مردان همگی منفی‌اند؛ هیچ‌یک به اطلاعاتی که می‌تواند به حلّ پرونده کمک کند، توجهی نشان نمی‌دهد. ظاهراً المنصور خواسته قهرمانش را جنگجویی تنها نشان دهد و مردان را در سوی مقابل قرار دهد. اگر مرد مثبتی وجود می‌داشت، چیزی از پیام فیلم کاسته می‌شد. با این‌همه، این وضعیت بهتر از آن است که همهٔ شخصیت‌ها—زن و مرد—سطحی باشند. و هیچ نگرانی‌ای از کم شدن بُعد مربوط به وضعیت زن در جامعه‌ای هم‌زمان محتاط و مخالف، وجود نداشته است.
بی‌میلیِ کارگردان به «پیچیدگی» موقعیت‌ها، در پرداخت فیلم بازتاب یافته، گویی فیلم از اتوی خشک‌تمیزی بیرون آمده باشد: ظاهری پاکیزه، تصمیماتی در نوشتن که بر پایهٔ میل شخصی اتخاذ شده‌اند نه آنچه ممکن است در واقعیت رخ دهد، و فیلم‌برداری‌ای ساده که حضور دوربین و قاب‌بندی با زوایا و اندازه‌های مختلف را تضمین می‌کند، اما بدون هرگونه نوآوری مؤثر یا کارایی چشمگیر.