خالد بن سلمان: ایران به دو دستگی و فرقه‌گرایی دامن می زند

جانشین وزیر دفاع سعودی خواهان گسترش همکاری برای رویارویی با «حکومت ویرانگر» شد

شاهزاده خالد بن سلمان در کنفرانس امنیت بین المللی مسکو
شاهزاده خالد بن سلمان در کنفرانس امنیت بین المللی مسکو
TT

خالد بن سلمان: ایران به دو دستگی و فرقه‌گرایی دامن می زند

شاهزاده خالد بن سلمان در کنفرانس امنیت بین المللی مسکو
شاهزاده خالد بن سلمان در کنفرانس امنیت بین المللی مسکو

جانشین وزیر دفاع سعودی شاهزاده خالد بن سلمان روز چهارشنبه (۲۴ آوریل) در جلسه افتتاحیه کنفرانس امنیت بین المللی در مسکو بر لزوم گسترش همکاری مشترک برای برقراری صلح و ثبات در منطقه و جهان تاکید کرد. او درباره خطر فعالیت «نیروهای تندرو و تروریستی که ازطریق ایجاد هرج و مرج و بی ثباتی سرپا هستند» هشدار داد. 
شاهزاده خالد بن سلمان گفت: «برقراری امنیت ملی فراگیر یک نیاز مبرم است. امنیت ملی پایه و اساس امنیت بین المللی است».
شاهزاده خالد بن سلمان خاطر نشان کرد «مشارکت موثر در تلاش های بین المللی برای گسترش امنیت و صلح بین المللی مورد توجه مقام های سعودی قرار دارد. این یکی از اصول ثابت سیاست کشور به رهبری ملک سلمان بن عبد العزیز خادم حرمین شریفین و شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد و معاون رییس شورای وزیران و وزیر دفاع است».
او گفت «سعودی از اوضاع در خاورمیانه به شدت نگران است. در حالیکه سعودی به دنبال برقراری امنیت و ثبات در راستای دست یابی مردم منطقه به توسعه و رشد است حکومت ایران بعد از سال ۱۹۷۹ رویکرد حمایت از تندروی و تروریسم و دامن زدن به فرقه گرایی و دودستگی را در پیش گرفته است. حکومت ایران اصلا دولت های ملی را قبول ندارد و با توجه به معیارهای انقلابی فرامرزی فعالیت می کند و اقدامات تهدیدآفرین و برخلاف قوانین بین المللی در پیش گرفته است. حمایت از نیروهای تروریستی و حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه های تندرو و شبه نظامیان از جمله اقدامات ایران است. متاسفانه مردم ایران بزرگ ترین بازنده این سیاست ها هستند. مردم ایران در خور برخورداری از ثبات و رفاه و روابط دوستانه با کشورهای همسایه هستند».
جانشین وزیر دفاع سعودی گفت «حکومت ایران و گروه های تروریستی دیدگاه ها و تفکر و اصول و ابزارهای مشترکی دارند. گروه شبه نظامی و تروریستی (حزب الله) در لبنان و شبه نظامیان تروریستی حوثی در یمن از جمله این گروه های تروریستی هستند. حوثی ها به دنبال تسلط بر حکومت در یمن بودند. آنها به مرز سعودی تجاوز کردند».
شاهزاده خالد بن سلمان با اشاره به حمله های مکرر شبه نظامیان حوثی به سعودی گفت «حوثی ها تا کنون با بیش از ۲۰۰ موشک بالستیک پایتخت و شهرهای سعودی را هدف گرفتند. به این باید موارد گسترده نقض حقوق غیر نظامیان و کودکان در یمن و بی توجهی به قطعنامه های شورای امنیت و توافق های صورت گرفته از جمله توافق استکهلم را نیز افزود».
او افزود «سعودی با توجه به درخواست حکومت قانونی یمن و مفاد منشور سازمان ملل، ائتلاف نظامی برای حمایت از حکومت قانونی و رویارویی با شبه نظامیان تشکیل داد. این گروه شبه نظامی به اصل گفتگو باور ندارد و به مردم یمن احترام نمی گذارد و به تعهداتش عمل نمی کند و درخواست ما برای ایجاد راهکار سیاسی این بحران را نادیده گرفته است. این راهکار باید با توجه به قطعنامه ۲۲۱۶ و طرح کشورهای خلیج و ابزارهای اجرایی آن و نتایج گفتگوهای فراگیر ملی در یمن ایجاد شود».
او یادآور شد «سعودی در عرصه سیاست خارجی از هیچ تلاشی برای حمایت از اقدامات در راستای برقراری صلح و ثبات در منطقه و جهان فروگذار نمی کند. رویکرد خارجی سعودی بر مبنای دفاع از قوانین و مقررات بین المللی و حمایت از نهادهای مشروع کشورها فارغ از مناسبات فرقه ای یا ایدئولوژیک شکل گرفته است».
او گفت «کشورهای عربی در مرحله سرنوشت سازی قرار دارند که باید رویکرد قاطعانه ای به منظور دست یابی به آینده درخشان و تحقق خواسته های مردم در پیش بگیرند. تنها دو گزینه وجود دارد: یا باید به سیاست هرج و مرج و ویرانگری و صدور انقلاب و فرقه گرایی و تحمیل نگرش واپس گرایانه و ارتجاعی در منطقه تن داد یا اینکه تصمیم قاطعانه گرفت و با گام های استوار در مسیر آینده حرکت کرد. آینده ای که نوید گر امنیت و ثبات و رفاه و شکوفایی برای مردم منطقه باشد. ما در سعودی تصمیم خود را گرفتیم و در مسیر توسعه و دست یابی به اهداف سند چشم انداز و مقابله با نیروهای افراطی و تروریستی و فرقه گرایی در حال حرکت هستیم».
او یادآور شد «سعودی امروز در مسیر دست یابی به اهداف سند چشم انداز ۲۰۳۰ در حال حرکت است. این سند به دنبال ایجاد آینده ای است که نویدگر امنیت و ثبات و رفاه برای مردم منطقه است. اما حکومت ایران هنوز در پی دست یابی به چشم انداز انقلاب ۱۹۷۹ است که سیاست توسعه گرایانه و تخریبی خود را با خون و آتش در منطقه تحمیل می کند».
شاهزاده خالد بن سلمان گفت «سعودی در گسترش فرهنگ صلح و ثبات در جهان و مبارزه با کلیه انواع تروریسم سهیم است. طرح ها و برنامه های متعددی توسط سعودی برای ترویج فرهنگ گفتگو و ارتباط فرهنگی اجرا شد و همکاری های سازنده با کشورهای جهان انجام شد. مقابله با قدرت های شرور توقف ناپذیر است. ما باید توانمندی های خود را برای مقابله با آنها توسعه دهیم. چالش ها و عوامل تهدید کننده رو به فزونی هستند». 
او افزود «مبارزه با تروریسم و گسترش رویکرد میانه روی مسئولیت همگانی و بین المللی است که همه کشورها باید برای به ثمر رسیدن آن همکاری کنند. باید با کلیه منابع تروریسم و ابزارها و کانال های مالی آن مبارزه و معیارهای دو طرفه یا چند جانبه برای مبارزه با پولشویی را گسترش داد. کشورهای متحد نباید اجازه دهند رسانه ها و شبکه های اجتماعی در راستای مقاصد تروریستی و جنایتکارانه از جمله جذب نیرو و تبلیغات مورد استفاده قرار بگیرند. این کشورها باید در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند. ما با توجه به تحولات تازه امنیتی و انقلاب فناوری که موارد تهدید زا در عرصه امنیت را افزایش داده به توسعه توانمندی در بخش امنیت سایبری بپردازیم. توانمندی سایبری منجر به تقویت دستگاه امنیت ملی می شود. تروریسم جنبه های متعدد و ابزارهای نوینی دارد که باید به آنها توجه و ریشه کنشان کرد».
جانشین وزیر دفاع سعودی گفت «امنیت بین الملل در مفهوم کلی به معنای تلاش پیگیر برای برقراری و حفظ صلح است. این یک تلاش همگانی است که مبارزه با عوامل امنیت زدایی و بی ثباتی لازمه تغییر است. در این شرایط مردم از هر نژادی و مذهبی که باشند از زندگی بهتر برخوردار خواهند شد. ما تنها گزینه رویارویی با نیروهای ویرانگر از طریق اراده و پشتکار برای آبادانی را در پیش داریم. باید برای رسیدن به شرایط بهتر و آینده درخشان و برقراری امنیت و ثبات و رفاه برای مردم با یکدیگر همکاری کنیم».



هشدارهای اسرائیل نسبت به افزایش خطر ترورهای سیاسی

پسربچه‌ای اسرائیلی که اسباب‌بازی‌ای به شکل تفنگ در دست دارد، در شهر الخلیل واقع در کرانه باختری اشغالی  مارس گذشته (ا.ف.ب)
پسربچه‌ای اسرائیلی که اسباب‌بازی‌ای به شکل تفنگ در دست دارد، در شهر الخلیل واقع در کرانه باختری اشغالی مارس گذشته (ا.ف.ب)
TT

هشدارهای اسرائیل نسبت به افزایش خطر ترورهای سیاسی

پسربچه‌ای اسرائیلی که اسباب‌بازی‌ای به شکل تفنگ در دست دارد، در شهر الخلیل واقع در کرانه باختری اشغالی  مارس گذشته (ا.ف.ب)
پسربچه‌ای اسرائیلی که اسباب‌بازی‌ای به شکل تفنگ در دست دارد، در شهر الخلیل واقع در کرانه باختری اشغالی مارس گذشته (ا.ف.ب)

هشدار یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل، که شامگاه یکشنبه اعلام کرد اسرائیل در آستانه مواجهه با ترورهای سیاسی و قتل‌هایی با انگیزه سیاسی است، باعث شوکی جدی در فضای سیاسی کشور شد و نگرانی گسترده‌ای را برانگیخت. او به‌ویژه هشدار داد که رئیس سرویس امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) در معرض بیشترین تهدیدها قرار دارد.

این هشدار باعث شد مقایسه‌هایی با دوره ترور اسحاق رابین، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل در سال ۱۹۹۵ صورت گیرد، و برخی نتیجه گرفتند که شاخص خطر ترورهای سیاسی اکنون حتی جدی‌تر از آن دوران شده است. آنچه این نگرانی را شدیدتر کرده، این است که رئیس شاباک که مسئولیت امنیت داخلی کشور و محافظت از شخصیت‌های سیاسی و امنیتی را دارد، اکنون خودش از سوی کسانی تهدید می‌شود که باید از آن‌ها محافظت کند.

با وجود حملات سخنگویان دولت و جناح راست به لاپید، که او را به تحریف حقیقت و تحریک سیاسی حزبی متهم کردند، صحبت‌های او همچنان این پرسش اساسی را در فضا نگه داشت:
آیا واقعاً امکان تکرار یک ترور سیاسی در اسرائیل وجود دارد؟ مانند آنچه در سال ۱۹۹۵ برای اسحاق رابین اتفاق افتاد؟

اطلاعاتی از داخل شاباک

لاپید این هشدار را از خود نساخته بود، بلکه آن را بر اساس اطلاعات رسمی از داخل شاباک مطرح کرد و سعی کرد با ارائه واقعیت‌ها و نشانه‌ها، گفته‌های خود را مستند کند. او گفت: «ما به سطوحی بی‌سابقه از تحریکات رسیده‌ایم.»

او افزود: «حزب لیکود، که اکنون قدرت را در اختیار دارد، بیانیه رسمی صادر کرده که در آن گفته شده رئیس شاباک، رونن بار، بخشی از این نهاد را به میلیشیای خاص دولت پنهان تبدیل کرده است. این نوع بیانیه‌ها پیامدهای خطرناکی دارد؛ آن‌ها دقیقاً می‌دانند این نوع اظهارات چه تاثیری بر هواداران‌شان دارد.»

لاپید از بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، خواست تا این وضعیت را متوقف کند و گفت:
«مسئولیت با توست؛ وزرایت را ساکت کن، پسرت را در میامی (یائیر نتانیاهو) هم ساکت کن. به‌جای پشتیبانی از تحریکات، از شاباک و نیروهای امنیتی و نظام‌هایی که حافظ بقای کشورند، حمایت کن.»

او هشدار داد: «تو نمی‌توانی بعداً بگویی خبر نداشتم. این بار نمی‌توانی خودت را تبرئه کنی. تو در این موضوع نقش داری و باید آن را متوقف کنی.»

لاپید یادآوری کرد که «دو هفته پیش از شکست امنیتی هفتم اکتبر ۲۰۲۳، در کنفرانسی خبری هشدار دادم که کشور در مسیر جنگ و فاجعه امنیتی قرار دارد، اما دولت گوش نداد.»

او تاکید کرد: «این‌بار هم هشدار می‌دهم، و این بار بر اساس اطلاعات دقیق اطلاعاتی. ما در مسیر یک فاجعه دیگر هستیم. اما این‌بار خطر از داخل می‌آید. سطح تحریکات و جنون بی‌سابقه است؛ خط قرمز رد شده.»

او افزود: «اگر این وضعیت متوقف نشود، ترور سیاسی در پیش خواهد بود، و شاید بیش از یک نفر کشته شود؛ یهودی‌ها یهودی‌ها را خواهند کشت. بیشترین تهدیدها متوجه رئیس شاباک، رونن بار، است.»

واکنش لیکود

حزب لیکود به ریاست نتانیاهو در بیانیه‌ای که شامگاه یکشنبه منتشر کرد، واکنش تندی به سخنان لاپید نشان داد و اعلام کرد:
«رهبر اپوزیسیون طی سال‌ها هرگز صدای خود را علیه تحریکات خطرناک و جنون‌آمیز علیه نخست‌وزیر بلند نکرده، بلکه خودش فعالانه در آن شرکت داشته است. وقتی نخست‌وزیر را خائن می‌نامند و تهدیدهای بی‌شماری علیه او مطرح می‌شود، لاپید سکوت کرده است.»

درس از ماجرای رابین

هشدارهای لاپید، چه از منظر شخصی و چه بر اساس منابع اطلاعاتی، واقع‌گرایانه به نظر می‌رسند و هر کسی که فضای سیاسی و خشونت‌های همراه با آن را دنبال می‌کند، این نگرانی را درک می‌کند.

فقط کافی است به تاریخ نزدیک نگاه کنیم؛ حدود ۳۰ سال پیش، اسحاق رابین به‌دلیل امضای توافقنامه‌های اسلو در سال ۱۹۹۳ به خائن متهم شد. آن زمان تحریکات در سطح شعارهای خیابانی و دیوارنویسی بود، و نتانیاهو، رئیس وقت اپوزیسیون، با سخنرانی‌های آتشین آن اعتراض‌ها را رهبری می‌کرد.

تصویر رابین را در لباس افسر نازی منتشر کردند و جوانی به‌نام «ییگال عامیر» این فضای تحریک‌آمیز را توجیهی برای ترور دانست. او با یک اسلحه به جان رابین افتاد و او را کشت و گفت که به تنهایی اقدام کرده است.

اما امروز وضعیت وخیم‌تر است؛ تحریکات مستقیماً از طرف نخست‌وزیر، بنیامین نتانیاهو، علیه رئیس شاباک انجام می‌شود. بنابراین لاپید اشتباه کرد که از نتانیاهو خواست وزرایش را کنترل کند؛ او باید شجاعانه‌تر می‌گفت: «تو رهبری تحریکات را بر عهده داری، و باید آن را متوقف کنی.»

«۳۰ وزیر تحریک‌گر»

نتانیاهو فقط علیه رونن بار تحریک نمی‌کند، بلکه علیه هر کسی که با سیاست‌های او مخالفت کند، موضع می‌گیرد. فقط یک روز پیش از این ماجرا، او روزنامه‌نگاران و تحلیل‌گران را متهم کرد که خدمتگزار «حماس» هستند، فقط به‌خاطر اینکه خواستار توقف جنگ برای آزادی گروگان‌ها بودند.

در کنار نتانیاهو، ۳۰ وزیر از مجموع ۳۸ وزیر کابینه‌اش نیز در تحریکات نقش دارند. روز یکشنبه گزارش شد که نفتالی بنت، نخست‌وزیر پیشین، دچار حمله قلبی شده و در بیمارستان بستری است. بنت اکنون طبق نظرسنجی‌ها تنها چهره مخالفی است که می‌تواند تهدیدی جدی برای نتانیاهو در انتخابات باشد.

در پی بستری شدن او، دو وزیر و یک عضو کنست از ائتلاف حاکم، پست‌هایی منتشر کردند که در آن‌ها شادمانی از وضعیت او ابراز شده بود. یکی نوشت: «شاید حالا بفهمد حساب خدا نزدیک است و تحریکاتش علیه نخست‌وزیر را متوقف کند.» دیگری گفت: «در باشگاه ورزشی بود که خداوند به او فهماند قدرت هم حدی دارد.» و نماینده کنست نوشت: «اگر در ۵۳ سالگی از پا درمی‌آید، چطور می‌خواست جنگ در هفت جبهه را مدیریت کند؟»

در شبکه‌های اجتماعی هم واکنش‌ها شدیدتر و آمیخته با نفرت بود. ده‌ها نفر آرزوی مرگ برای او کردند. فضای نفرت واقعاً خطرناک است.

میلیشیای مسلح

اما خطرناک‌تر از همه این‌ها، وجود میلیشیای مسلح در اسرائیل است که ایتمار بن‌گویر آن را با تصمیم دولت نتانیاهو تشکیل داده و در چارچوب وزارت پلیس فعالیت می‌کنند. گروه‌هایی از شهروندان مسلح و شهرک‌نشینان هر روز به فلسطینیان حمله می‌کنند، خانه‌ها و خودروها را آتش می‌زنند، با سنگ حمله می‌کنند، کشاورزان را از زمین‌هایشان در دره اردن و سایر مناطق بیرون می‌رانند، محصولات را تخریب می‌کنند و دام‌ها را مصادره می‌کنند.

در بیت‌المقدس، افراطی‌ها به رانندگان عرب اتوبوس‌ها، کشیشان و راهبه‌های مسیحی حمله می‌کنند و به تظاهرکنندگان چپ‌گرا که عکس کودکان کشته‌شده در غزه را حمل می‌کنند، یورش می‌برند. حتی خانواده‌های گروگان‌ها که در تل‌آویو و قدس تجمع می‌کنند، مورد حمله قرار می‌گیرند.

در فضای مجازی نیز زبان نفرت و خشونت حاکم است. برخی خواستار بازداشت و اعدام رونن بار به اتهام خیانت شدند. برخی نیز خواهان بازداشت مشاور حقوقی دولت، بهاراف ميارا، شدند.

در ماه‌های اخیر، سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل درباره تشکیل دوباره گروه‌های تروریستی یهودی هشدار داده‌اند؛ مشابه آنچه در دهه ۱۹۸۰ اتفاق افتاد و بن‌گویر و اسموتریچ به‌خاطر فعالیت خرابکارانه علیه فلسطینیان بازداشت شده بودند.

آن‌ها هشدار می‌دهند که عناصر پیرو «کاهانا» (خاخام افراطی) در حال نفوذ به پلیس اسرائیل هستند. از این رو، اسرائیل به‌شدت در معرض لغزش به سمت دوران ترورهای سیاسی است؛ نه فقط علیه رئیس شاباک و سیاستمداران، بلکه علیه فعالان سیاسی و اجتماعی در سطوح مختلف.