دست یابی متحدان و متخاصمان رژیم دمشق به «امتیازات راهبردی» در سوریه

ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در کنار نظامیان روسی در پایگاه نظامی این کشور در لاذقیه (فرانس پرس)
ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در کنار نظامیان روسی در پایگاه نظامی این کشور در لاذقیه (فرانس پرس)
TT

دست یابی متحدان و متخاصمان رژیم دمشق به «امتیازات راهبردی» در سوریه

ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در کنار نظامیان روسی در پایگاه نظامی این کشور در لاذقیه (فرانس پرس)
ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در کنار نظامیان روسی در پایگاه نظامی این کشور در لاذقیه (فرانس پرس)

متخاصمان و متحدان رژیم دمشق در حال فشار و بهره برداری از نقاط ضعف سیاسی و اقتصادی رژیم برای دست یابی به امتیازات بنیادین در ارتباط با تصاحب اراضی و امتیازهای راهبردی هستند. این امتیازدهی ها گزینه های حکومت آینده را برای چندین دهه تحت الشعاع قرار می دهد.
واگذاری مدیریت بندر لاذقیه در کرانه مدیترانه به ایران و توافق اجاره بندر طرطوس توسط روس ها از جمله امتیازات یاد شده هستند. حالا دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا هم حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان اشغالی را به رسمیت شناخته و حضور نظامیان آمریکا را در کنار اروپایی ها در شمال شرق سوریه تمدید کرده است. از سوی دیگر، حضور نظامی ترکیه در شمال سوریه افزایش یافته و این منطقه یکی از مناطق تحت نفوذ ترکیه شده است.
-ایران تماس و ارتباط بین مقام های سوریه و ایرانی از آغاز سال میلادی تا به این سو افزایش یافته است. پرزیدنت بشار اسد ضمن سفر به تهران در اواخر فوریه با علی خامنه ای رهبر ایران دیدار کرد. کمیته عالی مشترک بین سوریه و ایران به دنبال چندین جلسه در اواخر ژانویه چندین تفاهم نامه از جمله «یک توافق نامه اقتصادی دراز مدت» امضا کرد و ایران در بازسازی سوریه در اولویت قرار گرفت. فشار ایران به حکومت دمشق به دنبال عدم ایجاد راهکار فوری برای بحران سوخت و فرآورده های نفتی در سوریه تشدید شد. روزنامه «الوطن» سوریه گفت « خط اعتباری سالانه حکومت ایران به سوریه در ۱۵ اکتبر متوقف شد. و حالا زمزمه ها درباره بدترین سناریوی احتمالی است. سوریه نیازمند نقدینگی کلانی است تا بتواند خلا ناشی از توقف خط اعتباری ایران را جبران کند. یک قطره نفت بعد از توقف خط امدادرسانی به سوریه وارد نشده و حالا این کشور نفت ندارد. وزارت نفت سوریه گفت «هیچ نفتکشی از آن زمان وارد نشده است». سوریه باید ماهانه ۲۰۰ میلیون دلار برای خرید فرآورده های نفتی پرداخت کند. تولید نفت کشور (به استثنای شرق فرات) در هشت سال گذشته از ۳۸۰ بشکه در روز به ۲۴۰ هزار بشکه کاهش یافت. روزنامه الوطن افزود «ما باید نفت وارد کنیم. مشکل همین جاست چرا که حالا با بحران توقف خط صادرات نفت ایران روبرو هستیم که یک منبع عمده به شمار می رفت». خط اعتباری ایران به سوریه به ارزش یک میلیارد دلار در آغاز ۲۰۱۷ گشایش یافت. گفتنی است ایران چندین خط اعتباری به ارزش ۶.۶ میلیارد دلار از سال ۲۰۱۳ به سوریه اعطا کرد که نیمی از آنها به تامین مالی صادرات نفت و فرآورده های نفتی اختصاص یافت. آژانس بین المللی انرژی گفت «سوریه از ایران ۷۰ هزار بشکه در روز وارد می کرد». اما همزمان با بحران اقتصادی اخیر ایران به امتیازهای گوناگونی در سوریه دست یافت؛ از جمله از سرگیری توافق نامه های دو جانبه که در اوایل ۲۰۱۷ به حالت تعلیق درآمدند. به هر حال اما دسترسی به دریای مدیترانه مهم ترین امتیاز راهبردی محسوب می شود. وزیر حمل و نقل سوریه در ۲۵ فوریه به مدیر کل بندر لاذقیه ابلاغ کرد تا «یک تیم کاری متشکل از افراد حقوقدان و کارشناسان مالی تشکیل دهند. این تیم و ایران در ارتباط با تهیه پیش نویس تفاهم نامه واگذاری این بندر به ایران گفتگو می کنند. ایران برای بخشش بدهی های سوریه درخواستی درباره واگذاری ترمینال کانتینری بندر لاذقیه مطرح کرد». سوریه به دلیل حمایت مالی و نظامی تهران به حکومت ایران بدهکار است. بندر لاذقیه چندین سال با توجه به قرارداد میان دولت و «کمپانی هلدینگ سوریه» اداره می شد. این کمپانی و یک شرکت فرانسوی بندر لاذقیه را اداره می کردند. اما حکومت سوریه از «کمپانی هلدینگ» خواست تا توافقی بین دمشق و تهران برای واگذاری این بندر به ایران ببندد. این توافق از سپتامبر به مرحله اجرا درمی آید. معادن فسفات در منطقه الشرقیه در نزدیکی شهر تاریخی پالمیرا به مدت ۹۹ سال به ایران واگذار شده است. مجوز راه اندازی اپراتور سوم موبایل به یک شرکت وابسته به سپاه اعطا شد. ۵ هزار هکتار زمین برای کشاورزی و سرمایه گذاری نیز به ایران واگذار شد. روسیه امتیازات واگذار شده به ایران در سوریه باعث ایجاد حساسیت روس ها شد. روسیه پارسال مانع اجرای تفاهم نامه های مربوط به واگذاری معادن فسفات و اپراتور موبایل و بندر به تهران شده بود. اما حق واگذاری بندر لاذقیه به ایران بیش از همه برای روس ها اهمیت دارد. این بندر در نزدیکی پایگاه های نظامی روسیه در لاذقیه و طرطوس قرار دارد. ایران از طریق این بندر به آب های گرم دسترسی پیدا می کند و مسیر «تهران-بغداد- دمشق- مدیترانه» برای کمک های نظامی و اقتصادی باز می شود. حسین سلامی فرمانده جدید سپاه روز پنجشنبه (۲۵ آوریل) در اولین اظهار نظر بعد از آغاز به کار گفت‌«نیروی قدس ما (به فرماندهی قاسم سلیمانی) تا شرق مدیترانه پیش رفت». تهران پیش از ۲۰۱۱ تلاش کرد تا پایگاه نظامی در بندر طرطوس ایجاد کند اما مسکو مخالفت کرد. روس ها در سپتامبر ۲۰۱۵ ضمن حضور نظامی در سوریه دو سامانه موشکی اس ۴۰۰ و اس ۳۰۰ در لاذقیه مستقر کردند. روس ها به منظور توسعه بندر طرطوس با دولت سوریه برای حضور نظامی بیست ساله به توافق رسیدند. حضور نظامی روس ها در لاذقیه برای «مدت نامحدود» و در طرطوس برای «نیم قرن» خواهد بود.
اما واکنش مسکو چندان طول نکشید. یوری بوریسوف معاون نخست وزیر روسیه برای دیدار با اسد و گفتگو درباره «تجارت و همکاری اقتصادی در بخش های انرژی و صنایع و افزایش مبادلات بازرگانی و عبور از موانع موجود» راهی دمشق شد. خبرگزاری تاس به نقل از بوریسوف گفت «انتظار می رود روسیه قراردادی برای اجاره بندر طرطوس برای ۴۹ سال امضا کند».
دمشق و مسکو در ۲۰۱۷ درباره ساخت پایگاه نظامی روسیه در طرطوس توافق کردند. این تنها پایگاه نظامی روسیه در دریای مدیترانه است و ۴۹ سال در اختیار روس ها خواهد بود. روسیه و سوریه پیشتر قراردادی برای ساخت پایگاه زمینی روسیه در حمیمیم در نزدیکی لاذقیه به مدت نامحدود امضا کرده بودند. شکست های نظامی نیروهای دولتی سوریه در ۲۰۱۵ به نفع روس ها و ایرانی ها تمام شد. این دو کشور نفوذ خود را با ایجاد پایگاه های نظامی در سوریه تقویت کردند. و حالا هم روسیه و ایران از بحران اقتصادی سوریه در راستای دست یابی به امتیازهای راهبردی بهره می گیرند. به نظر می رسد روسیه و ایران بر سر مناطق تحت کنترل رژیم سوریه و آینده این کشور در حال کشمکش یا رقابت هستند.
آمریکا 
آمریکا و اروپایی ها تحریم های اقتصادی علیه رژیم دمشق اعمال کردند. در همین حال، کانال های صادرات فرآورده های نفتی به سوریه شناسایی و متوقف شدند. تلاش برای عادی سازی روابط یا کمک مالی برای بازسازی سوریه به حال تعلیق درآمد. همزمان با این تحولات، پرزیدنت ترامپ از «عدم خروج کامل و سریع» نظامیان آمریکایی در شرق سوریه خبر داد. اروپایی ها و آمریکایی ها برای ایجاد تصور در مورد چشم انداز حضور نظامیانشان در شرق فرات و پایگاه التنف و تغییر رویکرد مبارزه با «داعش» در آن منطقه و پیگرد هسته های باقیمانده این گروه در حال رایزنی و گفتگو هستند. مسکو و واشنگتن درباره تمدید توافق عدم تصادم و برخورد هواپیماهای دو کشور در حریم هوایی سوریه به توافق رسیدند. آنکارا و واشنگتن همچنین در حال رایزنی درباره ایجاد منطقه امن بین دو رود دجله و فرات هستند.
«نیروهای دموکراتیک سوریه» مورد حمایت نیروهای ائتلاف جهانی ضد داعش به رهبری آمریکا است. این نیروها کنترل یک سوم خاک سوریه به مساحت ۱۸۵ هزار کیلومتر مربع را در اختیار دارند.  ۹۰ درصد منابع نفت و ۵۰ درصد منابع گاز سوریه و اکثر منابع کشاورزی و آبی در این منطقه است. این منطقه در مثلث مرزی بین سوریه و عراق و ترکیه قرار دارد. مسیر کمک رسانی بین ایران و عراق و سوریه و لبنان از این منطقه می گذرد. گفته می شود کامیون های حامل فرآورده های نفتی از عراق به سوریه در دو روز گذشته مورد حمله هوایی قرار گرفتند.
از سوی دیگر، پرزیدنت ترامپ در ۲۵ مارس حاکمیت اسرائیل بر بلندی های اشغالی جولان را به رسمیت شناخت. نتانیاهو چند روز گذشته به بلندی های جولان سفر کرد. او گفت این منطقه بخشی از «اسرائیل» است. این اظهارات به مثابه پایانی است بر گفتگوهای بین سوریه و اسرائیل. این گفتگوها زیر نظر آمریکا و با توجه به اصل «زمین در برابر صلح» انجام می شود. اظهارات نتانیاهو با اصل روابط بین الملل و منشور سازمان ملل در مورد «عدم توسل به زور برای تصرف اراضی کشورهای دیگر» فاصله دارد.
اما پیش از این، پرزیدنت ترامپ و همتای روسی خود ولادیمیر پوتین درباره بازگشت نیروهای حافظ صلح «آندوف» به جولان توافق کرده بودند. «آندوف» با یک توافق زیر نظر آمریکا در سال ۱۹۷۴ تشکیل شد. حالا منطقه «حد فاصل» در جولان بیشتر جنبه امنیتی پایبندی در مورد پیمان «ترک مخاصمه» را مد نظر دارد. از نظر آمریکا این پیمان دیگر جنبه سیاسی یا مذاکره در مورد «زمین در برابر صلح» ندارد.
در همین راستا، روسیه همچنان در مورد حمله های اسرائیل به «تاسیسات ایران» در سوریه چشم پوشی می کند. حمله های اسرائیل توسط سامانه جدید یا قدیم «اس ۳۰۰» رهگیری نشدند. پوتین همچنان در حال «هدیه» دادن به نتانیاهو است. پیکر سرباز اسرائیلی که در نبرد سلطان یعقوب در لبنان در دهه هشتاد میلادی کشته شده بود یکی از همین هدایا است.
در سال ۱۹۳۹ میلادی، استان اسکندرون واقع در شمال غرب سوریه به دنبال توافق دو کشور فرانسه و ترکیه و برگزاری یک همه پرسی به ترکیه الحاق شد. نام اسکندرون به «ختای» تغییر کرد. آنکارا و دمشق در اوایل دهه گذشته چندین تفاهم نامه در مورد تجارت آزاد و برداشتن مرزها امضا کردند که دست آخر مرزهای دو کشور به عنوان یک واقعیت موجود به شکل کنونی ترسیم شدند. «پیمان آضنه» در سال ۱۹۹۸ بین دو کشور به منظور مبارزه با تروریسم بسته شد. ارتش ترکیه با توجه به این توافقنامه اجازه دارد برای «پیگرد تروریست ها» و «حزب کارگر کردستان» وارد شمال سوریه شود. پوتین و رجب طیب اردوغان در ۱۷ سپتامبر توافق ایجاد مناطق «کم تنش» در «مثلث شمال» را امضا کردند. ادلب و حومه حلب و حماه و لاذقیه در منطقه مثلث شمال قرار دارند. روسیه و ترکیه در اواخر ۲۰۱۶ و اوایل ۲۰۱۸ دو توافقنامه دیگر امضا کردند. ترکیه به موجب این تفاهم نامه مناطق نفوذ در «سپر فرات» و عفرین ایجاد کرد. ارتش ترکیه در خاک سوریه نقاط کنترل احداث کرد. این مناطق که ۱۰ درصد مساحت سوریه را تشکیل می دهند از لحاظ اقتصادی و زیرساختارهای خدماتی و اداری و خدمات آنلاین زیر نظر دولت ترکیه قرار گرفتند. نخستین دفتر گروه اپوزیسیون رژیم سوریه یعنی «ائتلاف ملی سوریه» روز پنجشنبه (۲۵ آوریل) در شمال سوریه گشایش یافت. این گروه مورد حمایت ترکیه است. این اولین دفتر یک گروه اپوزیسیون در خاک سوریه بعد از ۲۰۱۱ است.
زمزمه ها حاکی از قرارداد کوچکی بین ترکیه و روسیه است که خروج نظامیان روسیه از تل رفعت و ورود ترکیه و متحدانش به شمال حلب و گشایش مسیر غازی عنتاب -حلب را شامل می شود. در مقابل اما روس ها و متحدانش برای حمایت پایگاه حمیمیم و عملیاتی کردن مسیر لاذقیه – حلب به مثلث جسر الشغور می روند.
 مناسبات روسیه و ترکیه گسترده تر از ادلب و به از بین بردن «ناتو» و روابط دو جانبه و بازی بزرگ مربوط می شود. در چنین شرایطی اگر مسکو به دمشق اجازه عملیات نظامی گسترده در ادلب ندهد گفتگوهای ترکیه و آمریکا درباره ایجاد «منطقه امن» بین فرات و دجله ادامه پیدا می کند. و در این میان، عملیات نظامی مشابه «سپر فرات» دور از ذهن نیست. این منطقه به طول بیش از ۴۰۰ کیلومتر و عمق ۳۰ کیلومتر است که به مناطق تحت نفوذ در شمال سوریه اضافه می شود.
مسکو می گوید توافق «مناطق کم تنش» پایدار نیست و تا مدت زمان معینی ادامه دارد. کارشناسان روابط بین الملل می گویند «رویدادها بیشتر موقت هستند تا پایدار». البته نگرانی درباره اینکه مناطق تحت کنترل سه کشور (آمریکا در شرق فرات و روس ها و ترک ها در غرب فرات و ترکیه در شمال) به واقعیت پایدار تبدیل شوند و کشمکش نظامی متوقف گردد افزایش یافته است.



فصلی نو در همکاری استراتژیک سعودی- آمریکا

شاهزاده محمد بن سلمان و رئیس‌جمهوری دونالد ترامپ هنگام سفر اخیرِ ترامپ به ریاض – ۱۳ مه ۲۰۲۵ (آسوشیتدپرس)
شاهزاده محمد بن سلمان و رئیس‌جمهوری دونالد ترامپ هنگام سفر اخیرِ ترامپ به ریاض – ۱۳ مه ۲۰۲۵ (آسوشیتدپرس)
TT

فصلی نو در همکاری استراتژیک سعودی- آمریکا

شاهزاده محمد بن سلمان و رئیس‌جمهوری دونالد ترامپ هنگام سفر اخیرِ ترامپ به ریاض – ۱۳ مه ۲۰۲۵ (آسوشیتدپرس)
شاهزاده محمد بن سلمان و رئیس‌جمهوری دونالد ترامپ هنگام سفر اخیرِ ترامپ به ریاض – ۱۳ مه ۲۰۲۵ (آسوشیتدپرس)

محافل سیاسی آمریکا به سفر ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، در ۱۸ نوامبر ۲۰۲۵ به واشنگتن، به چشم رویدادی راهبردی و بسیار مهم می‌نگرند؛ رویدادی که عمق روابط آمریکا و سعودی را بازتعریف می‌کند و شراکت‌های اقتصادی و امنیتی میان این دو متحد تاریخی را تقویت خواهد کرد.
کاخ سفید با توجه و اهتمام بسیار خود را برای این سفر آماده می‌کند؛ سفری که تمام ویژگی‌های «سفرهای دولتی» رسمی را دارد؛ از جمله آیین استقبال صبحگاهی، جلسات در دفتر بیضی‌شکل، و برگزاری ضیافت شام رسمی. ترامپ نیز شامگاه جمعه، هنگام عزیمت به فلوریدا برای گذراندن تعطیلات آخر هفته، گفت این سفر «بیش از یک دیدار عادی است... ما پادشاهی عربی سعودی و ولیعهد را تکریم می‌کنیم».

ایستگاه‌های یک سفر استثنایی

منابع آگاه گفته‌اند که این سفر با مراسم استقبال در باغ جنوبی کاخ سفید (South Lawn) آغاز می‌شود، سپس مراسم رسمی دیگری در رواق جنوبی (South Portico) برگزار خواهد شد. پس از آن، ترامپ میزبان ولیعهد سعودی در دفتر بیضی برای برگزاری نشست دوجانبه خواهد بود؛ نشستی که امضای توافق‌نامه‌ها و صرف ناهار کاری در «اتاق هیئت دولت» (Cabinet Room) به دنبال خواهد داشت.
در ساعات پایانی روز سه‌شنبه، انتظار می‌رود کاخ سفید تحت نظارت بانوی اول، ملانیا ترامپ، ضیافت شامی را در «اتاق شرقی» (East Room) برگزار کند. نخستین مجموعه از دعوت‌نامه‌ها ارسال شده و فهرست مهمانان شامل مدیران ارشد شرکت‌ها، به همراه قانون‌گذاران و فرمانداران ایالتی است.
به گفته افراد آگاه از برنامه‌ریزی‌ها، ترامپ شخصاً با بعضی از مهمانان تماس گرفته و آنها را به این شام دعوت کرده است؛ موضوعی که شبکه «سی‌ان‌ان» نیز گزارش داده است.
برای روز چهارشنبه، پیش‌بینی می‌شود ترامپ و شاهزاده محمد بن سلمان، «فروم تجارت سعودی - آمریکایی» را در «مرکز کِنِدی» ریاست کنند؛ فورومی که به بررسی فرصت‌های سرمایه‌گذاری در حوزه‌های انرژی، فناوری، خدمات مالی، بهداشت، و آموزش می‌پردازد.

نخستین سفر رسمی بزرگ در دوره دوم ترامپ

سفر ولیعهد سعودی به واشنگتن، نخستین سفر رسمی بزرگ است که ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود میزبانی می‌کند و این سفر چند ماه پس از آن صورت می‌گیرد که ترامپ در مه ۲۰۲۵ به‌عنوان نخستین مقصد خارجی دوره دوم خود، به سعودی سفر کرد.
ریاض در آن سفر شاهد امضای بزرگ‌ترین قرارداد فروش تسلیحات در تاریخ به ارزش نزدیک به ۱۴۲ میلیارد دلار بود؛ قراردادی برای تأمین تجهیزات و خدمات نظامی پیشرفته از سوی بیش از ۱۲ شرکت دفاعی آمریکایی برای سعودی.
محافل سیاسی و اقتصادی آمریکا این سفر محمد بن سلمان را بخشی از تلاش‌های گسترده‌تر برای تقویت همکاری میان دو کشور در بخش‌های کلیدی می‌شمارند؛ بخش‌هایی مانند انرژی، فناوری، زیرساخت، خدمات مالی، هوش مصنوعی، بهداشت و درمان و همچنین دفاع، به‌ویژه با توجه به برنامه سعودی برای سرمایه‌گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در آمریکا طی چهار سال آینده؛ رقمی که در صورت فراهم شدن فرصت‌های بیشتر، امکان افزایش نیز دارد.

تقویت اتحاد آمریکایی – سعودی

برخی ناظران آمریکایی بر این باورند که این سفر، در بازآفرینی اتحاد آمریکا – سعودی در دوران ترامپ و در چارچوب جهت‌گیری‌های «چشم‌انداز ۲۰۳۰» سعودی نقشی سرنوشت‌ساز دارد؛ آن هم در حالی که انتظار می‌رود قراردادهایی چندین میلیارد دلاری در حوزه‌های دفاع و سرمایه‌گذاری امضا شود؛ امری که به اقتصاد آمریکا و سعودی هر دو کمک خواهد کرد.

محمد بن سلمان و دونالد ترامپ در ریاض، ۱۳ مه (رویترز)

آرون دیوید میلر، پژوهشگر مؤسسه «کارنگی برای صلح بین‌المللی»، می‌گوید: «سفر ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، به ایالات متحده، روابط سعودی – آمریکایی را به سطحی تازه ارتقا می‌دهد.»
میلر که ۲۴ سال در وزارت خارجه آمریکا تا سال ۲۰۰۳ خدمت کرده، در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط» به اهمیت این سفر در پیشبرد بخش دفاع و هوش مصنوعی اشاره کرد و احتمال امضای یک توافق دفاعی مشترک را مطرح نمود. او همچنین بر آمادگی واشنگتن برای فروش نیمه‌رساناهای پیشرفته به ریاض تأکید کرد؛ «زیرا ولیعهد سعودی می‌کوشد کشورش را پس از ایالات متحده و چین، به سومین قدرت بزرگ جهان در حوزه محاسبات و هوش مصنوعی تبدیل کند.»
جیسون گرینبلات، فرستاده پیشین کاخ سفید در امور خاورمیانه، نیز در مقاله‌ای در مجله «نیوزویک» به رابطه دفاعی قدرتمند میان دو کشور اشاره کرد و آن را بسیار مهم برای بازدارندگی در برابر نیروهای خصم، حفاظت از خطوط کشتیرانی، و تأمین امنیت انرژی—که اقتصاد جهانی بر آن استوار است—دانست.
او نوشت که ولیعهد سعودی «تنها کشورش را به‌سوی آینده هدایت نمی‌کند؛ بلکه منطقه را نیز به‌گونه‌ای بازآفرینی می‌کند که با منافع مشترک در پیشرفت و ثبات سازگار باشد، بی‌آنکه از هویت فرهنگی و دینی سعودی کاسته شود.»
گرینبلات همچنین «چشم‌انداز ۲۰۳۰» را «جاه‌طلبانه‌ترین برنامه تحول اقتصادی در تاریخ معاصر» توصیف کرد؛ برنامه‌ای برای دور کردن اقتصاد از وابستگی به نفت، گسترش گردشگری، و تبدیل سعودی به مرکزی جهانی برای سرمایه‌گذاری و نوآوری.
او سعودی را «قدرتی نوخاسته در عرصه خلاقیت، فناوری و فرصت‌ها» توصیف کرد و نسبت به پیامدهای مثبت احتمالی یک توافق دفاعی رسمی میان دو کشور—از جمله امن‌تر و روشن‌تر و پربارتر شدن خاورمیانه—ابراز خوش‌بینی نمود.

ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، هنگام استقبال از ترامپ پس از ورود او به ریاض، ۱۳ مه (رویترز)

بی‌گمان پرونده‌های منطقه‌ای نیز بر میز گفت‌وگو قرار خواهند داشت؛ از توقف جنگ غزه و تلاش‌ها برای برپایی دولت فلسطینی، تا وضعیت سودان، لبنان، سوریه، عراق و یمن.
در خصوص لبنان، میلر گفت: «گمان می‌کنم سعودی‌ها در لبنان نفوذ دارند، و فکر می‌کنم آماده استفاده از آن هستند؛ اما این موضوع بستگی خواهد داشت به میزان آمادگی اسرائیل برای عقب‌نشینی (از جنوب لبنان). و به نظر من دولت آمریکا باید در کنار سعودی بایستد.»
او نتیجه گرفت که «تعهدات دفاعی، توافق نیمه‌رساناها و جنگنده‌های اف-۳۵ محورهای اصلی این سفر هستند.»
میلر همچنین به «رویکرد متوازن» ولیعهد در برقراری رابطه با همگان—including ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه—و کاهش تنش با ایران اشاره کرد و گفت این رویکرد «به سطحی قابل‌توجه از تنوع‌بخشی و ایجاد توازن» انجامیده است.

تحسین شخصی

رئیس‌جمهوری آمریکا، در جریان سفرش به ریاض در ماه مه، تحسین فراوانی نسبت به ولیعهد سعودی ابراز کرد و گفت: «واقعاً فکر می‌کنم ما خیلی همدیگر را دوست داریم.»
او محمد بن سلمان را «مردی عالی» و «دوست من» توصیف کرد.
در گزارشی از شورای شیکاگو در امور جهانی، از سفر ولیعهد سعودی به آمریکا به‌عنوان «فرصتی برای تقویت دوره‌ای تازه و مثبت» یاد شده؛ دوره‌ای که بر رابطه شخصی قوی میان ترامپ و محمد بن سلمان و پیوندهای تجاری عمیق میان نخبگان دو کشور استوار است.
این شورا پیش‌بینی کرد که مذاکرات و توافق‌های اقتصادی و دفاعی و همکاری در زمینه هوش مصنوعی و انرژی انجام شود.
روزنامه «نیویورک تایمز» نیز نوشت که رئیس‌جمهوری ترامپ در پی اتخاذ ترتیباتی تاریخی است، از جمله قراردادهای بزرگ تسلیحاتی و تجاری، که می‌تواند اقتصاد آمریکا را تقویت و رقابت آمریکا با چین را افزایش دهد.

 


ولیعهد سعودی عازم واشنگتن شد

ولیعهد سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان (خبرگزاری واس)
ولیعهد سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان (خبرگزاری واس)
TT

ولیعهد سعودی عازم واشنگتن شد

ولیعهد سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان (خبرگزاری واس)
ولیعهد سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان (خبرگزاری واس)

ولیعهد و رئیس شورای وزیران پادشاهی عربی سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان بن عبدالعزیز، امروز دوشنبه به ایالات متحده رفت. 

این سفر یک «بازدید کاری رسمی» است که بر اساس دستور خادم حرمین شریفین، ملک سلمان بن عبدالعزیز، و در پاسخ به دعوت ارائه‌شده از سوی رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، انجام شد.

دیوان پادشاهی سعودی اعلام کرد که ولیعهد سعودی در جریان این سفر با رئیس‌جمهور ترامپ دیدار خواهد کرد تا درباره روابط دوجانبه و راه‌های تقویت آن در حوزه‌های مختلف گفت‌وگو و همچنین مسائل مورد اهتمام مشترک را بررسی کند.

محافل سیاسی آمریکا به سفر ولیعهد سعودی به‌عنوان رویدادی استراتژیک و بسیار مهم می‌نگرند؛ سفری که می‌تواند عمق روابط دو کشور را بازتعریف و شراکت‌های اقتصادی و امنیتی میان این دو متحد دیرینه را تقویت کند.

کاخ سفید نیز با توجه ویژه خود را برای این سفر آماده می‌کند؛ سفری که شامل همه تشریفات یک «دیدار دولتی» است؛ از مراسم استقبال صبحگاهی و نشست‌ها در دفتر بیضی گرفته تا برگزاری ضیافت شام رسمی.

ترامپ عصر جمعه، هنگام عزیمت به فلوریدا برای گذراندن تعطیلات آخر هفته، گفت این سفر «فراتر از یک دیدار ساده است... ما در واقع از پادشاهی عربی و ولیعهد آن تجلیل می‌کنیم».

در میانه تحولات منطقه و انتظارات دو کشور، دو تحلیلگر سعودی پیش‌بینی می‌کنند که نتایج سفر شاهزاده محمد بن سلمان به واشنگتن—که در مقطع مهمی از روابط نودساله دو کشور انجام می‌شود—درخور توجه و رو به افزایش باشد.

محورهای اصلی این سفر، تقویت روابط دوجانبه و گسترش آن به افق‌های بلندتر، پیگیری پرونده‌های بلندپروازانه‌ای است که دو طرف در ماه‌های گذشته درباره آنها گفت‌وگو کرده‌اند، و همچنین رسیدگی به بحران‌های منطقه‌ای که ریاض و واشنگتن بر ضرورت حل‌وفصل مسالمت‌آمیز آنها تأکید دارند.

در این میان، نقش «شورای بازرگانی آمریکا و سعودی» به‌عنوان پلی راهبردی میان بخش‌های دولتی و خصوصی دو کشور برجسته می‌شود؛ نهادی که مأموریتش تبدیل اهداف مشترک به شراکت‌های اقتصادی پایدار و پروژه‌های سرمایه‌گذاری مؤثر است.

چارلز حلّاب، مدیرعامل این شورا، در گفت‌وگو با «الشرق الأوسط» پیش‌بینی کرد که این سفر بتواند با شتاب‌بخشیدن به همکاری در حوزه‌های کلیدی مرتبط با «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی»—از جمله حوزه دفاعی، هوش مصنوعی، تحول دیجیتال و صنایع مرتبط با کیفیت زندگی—شراکت راهبردی دو کشور را بیش از پیش تقویت کند.


ریاض و واشنگتن… افزایش سرمایه‌گذاری و تنوع جریان‌های تجاری

بندر جده  (سازمان کل بنادر سعودى)
بندر جده (سازمان کل بنادر سعودى)
TT

ریاض و واشنگتن… افزایش سرمایه‌گذاری و تنوع جریان‌های تجاری

بندر جده  (سازمان کل بنادر سعودى)
بندر جده (سازمان کل بنادر سعودى)

روابط اقتصادی میان سعودی و ایالات متحده اهمیت تازه‌ای یافته است، به‌ویژه در سایهٔ سفر قریب‌الوقوع شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران سعودی، به واشنگتن. این سفر چارچوب زمانی مناسبی را برای برجسته کردن تحول کیفی‌ای که شراکت راهبردی میان دو کشور شاهد آن است، فراهم می‌آورد.
سال ۲۰۲۴ شاهد رشد چشمگیر و مهمی در حوزه‌های سرمایه‌گذاری و تجارت بود؛ رشدی که به تثبیت جایگاه ریاض و واشنگتن به‌عنوان دو شریک اصلی و غیرقابل‌جایگزین در اقتصاد جهانی انجامید. حجم مبادلات تجاری میان دو طرف به حدود ۱۲۱.۷ میلیارد ریال سعودى، یعنی ۳۲.۵ میلیارد دلار رسید؛ رقمی که دلالت آشکاری بر ظرفیت عظیم پیوند اقتصادی و تداوم شتاب همکاری مشترک میان بزرگ‌ترین اقتصادهای خاورمیانه و جهان دارد.
در زمینهٔ سرمایه‌گذاری، ایالات متحده به تقویت حضور خود در بازار سعودی ادامه داد؛ چنان‌که ارزش سرمایه‌گذاری‌های آن از ۵۹.۷ میلیارد ریال در سال ۲۰۲۰ به ۶۸.۳ میلیارد ریال در سال ۲۰۲۴ افزایش یافت؛ امری که بیانگر اعتماد روزافزون شرکت‌های آمریکایی به محیط سرمایه‌گذاری سعودى است؛ محیطی که با «چشم‌انداز ۲۰۳۰» تقویت شده و فرصت‌های گسترده‌ای در بخش‌های انرژی، صنعت، فناوری و خدمات فراهم می‌سازد.
اما در بخش صادرات سعودى به ایالات متحده، ارزش صادرات در سال ۲۰۲۴ به ۴۸ میلیارد ریال (معادل ۱۲.۸ میلیارد دلار) رسید؛ صادراتی که بخش‌های کودهای شیمیایی، مواد شیمیایی آلی، و هواپیماها و فضاپیماها و قطعات آنها در صدر آن قرار دارد؛ موضوعی که تکامل پایگاه صنعتی سعودى و تنوع صادرات آن در بازارهای جهانی را برجسته می‌سازد.
در مقابل، واردات سعودى از ایالات متحده به حدود ۷۳.۷ میلیارد ریال (معادل ۱۹.۷ میلیارد دلار) رسید که نسبت به سال گذشته ۴.۵ درصد رشد را نشان می‌دهد و بر استمرار فعالیت تجاری متقابل تأکید می‌کند. این ارقام بیانگر عمق شراکت اقتصادی میان دو کشور است؛ شراکتی که فراتر از مبادلات تجاری به حوزه‌های گسترده‌تری همچون سرمایه‌گذاری، فناوری و انرژی‌های تجدیدپذیر می‌رسد و مسیری را ترسیم می‌کند که آیندهٔ همکاری راهبردی ریاض و واشنگتن را تقویت خواهد کرد.
سهم نسبی مهم‌ترین واردات سعودى از ایالات متحده شامل ۲۶ درصد برای مخازن، ماشین‌آلات، دستگاه‌های مکانیکی و ابزارهای صنعتی و قطعات آنهاست؛ در حالی که وسایل نقلیه (به‌استثنای موارد مربوط به خطوط راه‌آهن) و قطعات و لوازم آنها ۱۳.۲ درصد از کل واردات را تشکیل می‌دهد.
همچنین ابزار و دستگاه‌های نوری، مواد تصویربرداری و سنجش و تجهیزات پزشکی و قطعات آنها ۷.۸ درصد را شامل می‌شود، و ۶.۴ درصد نیز مربوط به ماشین‌آلات، دستگاه‌ها و تجهیزات الکتریکی و قطعات آنهاست.
این شاخص‌ها ساختار متنوع واردات سعودى از بازار آمریکا و اهمیت آن را در پشتیبانی از بخش‌های صنعتی و فناورانهٔ داخل کشور نشان می‌دهد؛ امری که به استمرار رشد اقتصادی و توسعهٔ زنجیره‌های تأمین ملی در چارچوب شراکت راهبردی رو به گسترش میان دو کشور کمک می‌کند.