دست یابی متحدان و متخاصمان رژیم دمشق به «امتیازات راهبردی» در سوریه

ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در کنار نظامیان روسی در پایگاه نظامی این کشور در لاذقیه (فرانس پرس)
ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در کنار نظامیان روسی در پایگاه نظامی این کشور در لاذقیه (فرانس پرس)
TT

دست یابی متحدان و متخاصمان رژیم دمشق به «امتیازات راهبردی» در سوریه

ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در کنار نظامیان روسی در پایگاه نظامی این کشور در لاذقیه (فرانس پرس)
ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در کنار نظامیان روسی در پایگاه نظامی این کشور در لاذقیه (فرانس پرس)

متخاصمان و متحدان رژیم دمشق در حال فشار و بهره برداری از نقاط ضعف سیاسی و اقتصادی رژیم برای دست یابی به امتیازات بنیادین در ارتباط با تصاحب اراضی و امتیازهای راهبردی هستند. این امتیازدهی ها گزینه های حکومت آینده را برای چندین دهه تحت الشعاع قرار می دهد.
واگذاری مدیریت بندر لاذقیه در کرانه مدیترانه به ایران و توافق اجاره بندر طرطوس توسط روس ها از جمله امتیازات یاد شده هستند. حالا دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا هم حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان اشغالی را به رسمیت شناخته و حضور نظامیان آمریکا را در کنار اروپایی ها در شمال شرق سوریه تمدید کرده است. از سوی دیگر، حضور نظامی ترکیه در شمال سوریه افزایش یافته و این منطقه یکی از مناطق تحت نفوذ ترکیه شده است.
-ایران تماس و ارتباط بین مقام های سوریه و ایرانی از آغاز سال میلادی تا به این سو افزایش یافته است. پرزیدنت بشار اسد ضمن سفر به تهران در اواخر فوریه با علی خامنه ای رهبر ایران دیدار کرد. کمیته عالی مشترک بین سوریه و ایران به دنبال چندین جلسه در اواخر ژانویه چندین تفاهم نامه از جمله «یک توافق نامه اقتصادی دراز مدت» امضا کرد و ایران در بازسازی سوریه در اولویت قرار گرفت. فشار ایران به حکومت دمشق به دنبال عدم ایجاد راهکار فوری برای بحران سوخت و فرآورده های نفتی در سوریه تشدید شد. روزنامه «الوطن» سوریه گفت « خط اعتباری سالانه حکومت ایران به سوریه در ۱۵ اکتبر متوقف شد. و حالا زمزمه ها درباره بدترین سناریوی احتمالی است. سوریه نیازمند نقدینگی کلانی است تا بتواند خلا ناشی از توقف خط اعتباری ایران را جبران کند. یک قطره نفت بعد از توقف خط امدادرسانی به سوریه وارد نشده و حالا این کشور نفت ندارد. وزارت نفت سوریه گفت «هیچ نفتکشی از آن زمان وارد نشده است». سوریه باید ماهانه ۲۰۰ میلیون دلار برای خرید فرآورده های نفتی پرداخت کند. تولید نفت کشور (به استثنای شرق فرات) در هشت سال گذشته از ۳۸۰ بشکه در روز به ۲۴۰ هزار بشکه کاهش یافت. روزنامه الوطن افزود «ما باید نفت وارد کنیم. مشکل همین جاست چرا که حالا با بحران توقف خط صادرات نفت ایران روبرو هستیم که یک منبع عمده به شمار می رفت». خط اعتباری ایران به سوریه به ارزش یک میلیارد دلار در آغاز ۲۰۱۷ گشایش یافت. گفتنی است ایران چندین خط اعتباری به ارزش ۶.۶ میلیارد دلار از سال ۲۰۱۳ به سوریه اعطا کرد که نیمی از آنها به تامین مالی صادرات نفت و فرآورده های نفتی اختصاص یافت. آژانس بین المللی انرژی گفت «سوریه از ایران ۷۰ هزار بشکه در روز وارد می کرد». اما همزمان با بحران اقتصادی اخیر ایران به امتیازهای گوناگونی در سوریه دست یافت؛ از جمله از سرگیری توافق نامه های دو جانبه که در اوایل ۲۰۱۷ به حالت تعلیق درآمدند. به هر حال اما دسترسی به دریای مدیترانه مهم ترین امتیاز راهبردی محسوب می شود. وزیر حمل و نقل سوریه در ۲۵ فوریه به مدیر کل بندر لاذقیه ابلاغ کرد تا «یک تیم کاری متشکل از افراد حقوقدان و کارشناسان مالی تشکیل دهند. این تیم و ایران در ارتباط با تهیه پیش نویس تفاهم نامه واگذاری این بندر به ایران گفتگو می کنند. ایران برای بخشش بدهی های سوریه درخواستی درباره واگذاری ترمینال کانتینری بندر لاذقیه مطرح کرد». سوریه به دلیل حمایت مالی و نظامی تهران به حکومت ایران بدهکار است. بندر لاذقیه چندین سال با توجه به قرارداد میان دولت و «کمپانی هلدینگ سوریه» اداره می شد. این کمپانی و یک شرکت فرانسوی بندر لاذقیه را اداره می کردند. اما حکومت سوریه از «کمپانی هلدینگ» خواست تا توافقی بین دمشق و تهران برای واگذاری این بندر به ایران ببندد. این توافق از سپتامبر به مرحله اجرا درمی آید. معادن فسفات در منطقه الشرقیه در نزدیکی شهر تاریخی پالمیرا به مدت ۹۹ سال به ایران واگذار شده است. مجوز راه اندازی اپراتور سوم موبایل به یک شرکت وابسته به سپاه اعطا شد. ۵ هزار هکتار زمین برای کشاورزی و سرمایه گذاری نیز به ایران واگذار شد. روسیه امتیازات واگذار شده به ایران در سوریه باعث ایجاد حساسیت روس ها شد. روسیه پارسال مانع اجرای تفاهم نامه های مربوط به واگذاری معادن فسفات و اپراتور موبایل و بندر به تهران شده بود. اما حق واگذاری بندر لاذقیه به ایران بیش از همه برای روس ها اهمیت دارد. این بندر در نزدیکی پایگاه های نظامی روسیه در لاذقیه و طرطوس قرار دارد. ایران از طریق این بندر به آب های گرم دسترسی پیدا می کند و مسیر «تهران-بغداد- دمشق- مدیترانه» برای کمک های نظامی و اقتصادی باز می شود. حسین سلامی فرمانده جدید سپاه روز پنجشنبه (۲۵ آوریل) در اولین اظهار نظر بعد از آغاز به کار گفت‌«نیروی قدس ما (به فرماندهی قاسم سلیمانی) تا شرق مدیترانه پیش رفت». تهران پیش از ۲۰۱۱ تلاش کرد تا پایگاه نظامی در بندر طرطوس ایجاد کند اما مسکو مخالفت کرد. روس ها در سپتامبر ۲۰۱۵ ضمن حضور نظامی در سوریه دو سامانه موشکی اس ۴۰۰ و اس ۳۰۰ در لاذقیه مستقر کردند. روس ها به منظور توسعه بندر طرطوس با دولت سوریه برای حضور نظامی بیست ساله به توافق رسیدند. حضور نظامی روس ها در لاذقیه برای «مدت نامحدود» و در طرطوس برای «نیم قرن» خواهد بود.
اما واکنش مسکو چندان طول نکشید. یوری بوریسوف معاون نخست وزیر روسیه برای دیدار با اسد و گفتگو درباره «تجارت و همکاری اقتصادی در بخش های انرژی و صنایع و افزایش مبادلات بازرگانی و عبور از موانع موجود» راهی دمشق شد. خبرگزاری تاس به نقل از بوریسوف گفت «انتظار می رود روسیه قراردادی برای اجاره بندر طرطوس برای ۴۹ سال امضا کند».
دمشق و مسکو در ۲۰۱۷ درباره ساخت پایگاه نظامی روسیه در طرطوس توافق کردند. این تنها پایگاه نظامی روسیه در دریای مدیترانه است و ۴۹ سال در اختیار روس ها خواهد بود. روسیه و سوریه پیشتر قراردادی برای ساخت پایگاه زمینی روسیه در حمیمیم در نزدیکی لاذقیه به مدت نامحدود امضا کرده بودند. شکست های نظامی نیروهای دولتی سوریه در ۲۰۱۵ به نفع روس ها و ایرانی ها تمام شد. این دو کشور نفوذ خود را با ایجاد پایگاه های نظامی در سوریه تقویت کردند. و حالا هم روسیه و ایران از بحران اقتصادی سوریه در راستای دست یابی به امتیازهای راهبردی بهره می گیرند. به نظر می رسد روسیه و ایران بر سر مناطق تحت کنترل رژیم سوریه و آینده این کشور در حال کشمکش یا رقابت هستند.
آمریکا 
آمریکا و اروپایی ها تحریم های اقتصادی علیه رژیم دمشق اعمال کردند. در همین حال، کانال های صادرات فرآورده های نفتی به سوریه شناسایی و متوقف شدند. تلاش برای عادی سازی روابط یا کمک مالی برای بازسازی سوریه به حال تعلیق درآمد. همزمان با این تحولات، پرزیدنت ترامپ از «عدم خروج کامل و سریع» نظامیان آمریکایی در شرق سوریه خبر داد. اروپایی ها و آمریکایی ها برای ایجاد تصور در مورد چشم انداز حضور نظامیانشان در شرق فرات و پایگاه التنف و تغییر رویکرد مبارزه با «داعش» در آن منطقه و پیگرد هسته های باقیمانده این گروه در حال رایزنی و گفتگو هستند. مسکو و واشنگتن درباره تمدید توافق عدم تصادم و برخورد هواپیماهای دو کشور در حریم هوایی سوریه به توافق رسیدند. آنکارا و واشنگتن همچنین در حال رایزنی درباره ایجاد منطقه امن بین دو رود دجله و فرات هستند.
«نیروهای دموکراتیک سوریه» مورد حمایت نیروهای ائتلاف جهانی ضد داعش به رهبری آمریکا است. این نیروها کنترل یک سوم خاک سوریه به مساحت ۱۸۵ هزار کیلومتر مربع را در اختیار دارند.  ۹۰ درصد منابع نفت و ۵۰ درصد منابع گاز سوریه و اکثر منابع کشاورزی و آبی در این منطقه است. این منطقه در مثلث مرزی بین سوریه و عراق و ترکیه قرار دارد. مسیر کمک رسانی بین ایران و عراق و سوریه و لبنان از این منطقه می گذرد. گفته می شود کامیون های حامل فرآورده های نفتی از عراق به سوریه در دو روز گذشته مورد حمله هوایی قرار گرفتند.
از سوی دیگر، پرزیدنت ترامپ در ۲۵ مارس حاکمیت اسرائیل بر بلندی های اشغالی جولان را به رسمیت شناخت. نتانیاهو چند روز گذشته به بلندی های جولان سفر کرد. او گفت این منطقه بخشی از «اسرائیل» است. این اظهارات به مثابه پایانی است بر گفتگوهای بین سوریه و اسرائیل. این گفتگوها زیر نظر آمریکا و با توجه به اصل «زمین در برابر صلح» انجام می شود. اظهارات نتانیاهو با اصل روابط بین الملل و منشور سازمان ملل در مورد «عدم توسل به زور برای تصرف اراضی کشورهای دیگر» فاصله دارد.
اما پیش از این، پرزیدنت ترامپ و همتای روسی خود ولادیمیر پوتین درباره بازگشت نیروهای حافظ صلح «آندوف» به جولان توافق کرده بودند. «آندوف» با یک توافق زیر نظر آمریکا در سال ۱۹۷۴ تشکیل شد. حالا منطقه «حد فاصل» در جولان بیشتر جنبه امنیتی پایبندی در مورد پیمان «ترک مخاصمه» را مد نظر دارد. از نظر آمریکا این پیمان دیگر جنبه سیاسی یا مذاکره در مورد «زمین در برابر صلح» ندارد.
در همین راستا، روسیه همچنان در مورد حمله های اسرائیل به «تاسیسات ایران» در سوریه چشم پوشی می کند. حمله های اسرائیل توسط سامانه جدید یا قدیم «اس ۳۰۰» رهگیری نشدند. پوتین همچنان در حال «هدیه» دادن به نتانیاهو است. پیکر سرباز اسرائیلی که در نبرد سلطان یعقوب در لبنان در دهه هشتاد میلادی کشته شده بود یکی از همین هدایا است.
در سال ۱۹۳۹ میلادی، استان اسکندرون واقع در شمال غرب سوریه به دنبال توافق دو کشور فرانسه و ترکیه و برگزاری یک همه پرسی به ترکیه الحاق شد. نام اسکندرون به «ختای» تغییر کرد. آنکارا و دمشق در اوایل دهه گذشته چندین تفاهم نامه در مورد تجارت آزاد و برداشتن مرزها امضا کردند که دست آخر مرزهای دو کشور به عنوان یک واقعیت موجود به شکل کنونی ترسیم شدند. «پیمان آضنه» در سال ۱۹۹۸ بین دو کشور به منظور مبارزه با تروریسم بسته شد. ارتش ترکیه با توجه به این توافقنامه اجازه دارد برای «پیگرد تروریست ها» و «حزب کارگر کردستان» وارد شمال سوریه شود. پوتین و رجب طیب اردوغان در ۱۷ سپتامبر توافق ایجاد مناطق «کم تنش» در «مثلث شمال» را امضا کردند. ادلب و حومه حلب و حماه و لاذقیه در منطقه مثلث شمال قرار دارند. روسیه و ترکیه در اواخر ۲۰۱۶ و اوایل ۲۰۱۸ دو توافقنامه دیگر امضا کردند. ترکیه به موجب این تفاهم نامه مناطق نفوذ در «سپر فرات» و عفرین ایجاد کرد. ارتش ترکیه در خاک سوریه نقاط کنترل احداث کرد. این مناطق که ۱۰ درصد مساحت سوریه را تشکیل می دهند از لحاظ اقتصادی و زیرساختارهای خدماتی و اداری و خدمات آنلاین زیر نظر دولت ترکیه قرار گرفتند. نخستین دفتر گروه اپوزیسیون رژیم سوریه یعنی «ائتلاف ملی سوریه» روز پنجشنبه (۲۵ آوریل) در شمال سوریه گشایش یافت. این گروه مورد حمایت ترکیه است. این اولین دفتر یک گروه اپوزیسیون در خاک سوریه بعد از ۲۰۱۱ است.
زمزمه ها حاکی از قرارداد کوچکی بین ترکیه و روسیه است که خروج نظامیان روسیه از تل رفعت و ورود ترکیه و متحدانش به شمال حلب و گشایش مسیر غازی عنتاب -حلب را شامل می شود. در مقابل اما روس ها و متحدانش برای حمایت پایگاه حمیمیم و عملیاتی کردن مسیر لاذقیه – حلب به مثلث جسر الشغور می روند.
 مناسبات روسیه و ترکیه گسترده تر از ادلب و به از بین بردن «ناتو» و روابط دو جانبه و بازی بزرگ مربوط می شود. در چنین شرایطی اگر مسکو به دمشق اجازه عملیات نظامی گسترده در ادلب ندهد گفتگوهای ترکیه و آمریکا درباره ایجاد «منطقه امن» بین فرات و دجله ادامه پیدا می کند. و در این میان، عملیات نظامی مشابه «سپر فرات» دور از ذهن نیست. این منطقه به طول بیش از ۴۰۰ کیلومتر و عمق ۳۰ کیلومتر است که به مناطق تحت نفوذ در شمال سوریه اضافه می شود.
مسکو می گوید توافق «مناطق کم تنش» پایدار نیست و تا مدت زمان معینی ادامه دارد. کارشناسان روابط بین الملل می گویند «رویدادها بیشتر موقت هستند تا پایدار». البته نگرانی درباره اینکه مناطق تحت کنترل سه کشور (آمریکا در شرق فرات و روس ها و ترک ها در غرب فرات و ترکیه در شمال) به واقعیت پایدار تبدیل شوند و کشمکش نظامی متوقف گردد افزایش یافته است.



«بزرگ‌ترین شبکه حماس در کرانه باختری طی یک دهه»... شاباک چه چیزی پیدا کرد؟


فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)
فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)
TT

«بزرگ‌ترین شبکه حماس در کرانه باختری طی یک دهه»... شاباک چه چیزی پیدا کرد؟


فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)
فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته در کرانه باختری پرچم‌های حماس را در جشن آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های اسرائیل برافراشته‌اند (رویترز)

سرویس امنیت داخلی اسرائیل، «شاباک»، اعلام کرد که یکی از بزرگ‌ترین زیرساخت‌های جنبش «حماس» در شهر الخلیل واقع در جنوب کرانه باختری را کشف و خنثی کرده است. این شبکه، بنا بر اعلام شاباک، یکی از «بزرگ‌ترین شبکه‌هایی است که در یک دهه گذشته کشف شده‌اند».

شاباک گفت که طی عملیات بزرگی که سه ماه به طول انجامید، «بیش از ۶۰ عضو حماس» را که برنامه‌ریزی برای اجرای حملات در آینده نزدیک داشتند، بازداشت کرده است. در جریان این عملیات، افرادی که در حملات قبلی مشارکت داشته یا کمک کرده بودند نیز بازداشت شده‌اند.

در بیانیه‌ای که رسانه‌های اسرائیلی با توجه بسیار آن را پوشش دادند، آمده است که «در طول سه ماه گذشته، فعالیت‌های روزانه گسترده‌ای از سوی شاباک، با همکاری ارتش و پلیس، اجرا شد که طی آن، زیرساختی گسترده، پیچیده و عظیم متعلق به حماس در شهر الخلیل کشف شد؛ شبکه‌ای که برای اجرای حملات مختلف در آینده نزدیک آماده‌سازی شده بود».

عکسی که توسط شاباک منتشر شده و آن را تسلیحات کشف‌شده از سلول حماس در کرانه باختری توصیف کرده‌اند

طبق تحقیقات شاباک، «در چارچوب فعالیت‌های این شبکه زیرساختی، که از دست‌کم ۱۰ سلول تشکیل شده بود، مسئولان ارشد حماس — اغلب از جمله اسیران سابق در زندان‌های اسرائیل — اقدام به جذب، مسلح‌سازی و آموزش عناصر جدید در منطقه، با هدف اجرای حملات تیراندازی و کارگذاری بمب‌های دست‌ساز علیه اهداف اسرائیلی کرده‌اند».

رسانه‌های عبری‌زبان گزارش دادند که اتهامات واردشده به افراد بازداشت‌شده شامل «تمرین تیراندازی، جمع‌آوری اطلاعات درباره اهداف اسرائیلی، ساخت مواد منفجره، سرهم‌بندی بمب‌ها و برنامه‌ریزی برای حملات در داخل کرانه باختری و اسرائیل» است.

در مجموع، ۶۰ نفر بازداشت شده‌اند که بنا بر ادعای شاباک، اطلاعات اطلاعاتی گسترده‌ای ارائه داده‌اند؛ اطلاعاتی که به کشف ۲۲ نوع سلاح مختلف، ۱۱ نارنجک دستی، مواد انفجاری و مقادیر زیادی مهمات منجر شده است. همچنین یک مخفیگاه زیرزمینی کشف شده که برای پناه‌دادن به افراد تحت تعقیب و ذخیره‌سازی سلاح‌ها استفاده می‌شده است.

بزرگ‌ترین پرونده در یک دهه

تحقیقات نشان داد که برخی از بازداشت‌شدگان، در حملاتی شرکت داشته‌اند که در سال‌های گذشته رخ داده، از جمله یکی از افراد که در عملیات تیراندازی ۳۱ اوت ۲۰۱۰ در تقاطع بنی نعیم در الخلیل شرکت داشت؛ حمله‌ای که به کشته‌شدن ۴ اسرائیلی انجامید.

عکس یک مخفیگاه زیرزمینی در الخلیل که شاباک آن را به حماس نسبت داده و گفته برای فعالیت‌های مسلحانه استفاده می‌شده است (شاباک)

یکی از مقام‌های ارشد شاباک گفت: «این بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین پرونده‌ای است که طی دهه گذشته در کرانه باختری توسط شاباک خنثی شده است». او افزود: «اکثر اعضای این شبکه، قبلاً در زندان‌های اسرائیل محبوس بوده‌اند و تجربه‌ بالایی در مواجهه با بازجویی دارند». او تأکید کرد که «کشف این شبکه، ناکامی بزرگی برای حماس در اجرای مجموعه‌ای از حملات خطرناک در اسرائیل به شمار می‌رود».

رسانه‌های اسرائیلی نیز گزارش دادند که در روزهای آینده، کیفرخواست‌هایی جدی علیه متهمان صادر خواهد شد؛ از جمله اتهاماتی نظیر «رهبری یک سازمان تروریستی، تصدی سمت‌های اجرایی یا رهبری، تلاش برای قتل عمد و اقدامات منجر به قتل عمد».

تلاش برای برافراشتن مجدد در کرانه باختری

این نخستین‌ بار نیست که سلول‌هایی در کرانه باختری که وابسته به حماس هستند کشف می‌شود، اما این رویداد توجه را به تلاش‌های حماس برای بازسازی حضور خود در کرانه باختری جلب کرده است — تلاشی که پس از حدود دو سال جنگ اسرائیل با هدف از میان‌بردن حماس در نوار غزه شدت گرفته است.

حماس همواره در کرانه باختری حضور داشته و دوره‌های مختلفی از حضور پررنگ و کم‌رنگ را تجربه کرده، اما به گفته ناظران، هرگز شرایط پیچیده‌تری از وضعیت فعلی را — که پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد — تجربه نکرده است.

تظاهرات فلسطینی‌ها در الخلیل در ژوئیه ۲۰۲۴ در اعتراض به ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس (AFP)

منبعی در حماس در کرانه باختری به روزنامه «الشرق الاوسط» گفت: «کل جنبش در وضعیت پیچیده، دشوار و بی‌سابقه‌ای قرار دارد». وی افزود: «پیگرد مداوم اسرائیلی‌ها علیه رهبران، امکانات و پایگاه‌های حماس از زمان ۷ اکتبر، در غزه، کرانه و حتی خارج، آسیب زیادی به ما زده است».

این منبع ادامه داد: «شرایط امنیتی در کرانه باختری همیشه پیچیده‌تر از نوار غزه بوده، اما اکنون حتی پیچیده‌تر شده است. پیگرد امنیتی دائم، نظارت بر منابع مالی، و کاهش شدید توانایی حماس در تأمین منابع و حرکت، به بحران‌های ترکیبی و عمیق منجر شده است».

با این حال، منبع یادشده ابراز اطمینان کرد که این بحران نیز خواهد گذشت و افزود: «بازداشت‌ها، تعقیب‌ها و ترورها از بدو پیدایش حماس ادامه داشته، اما هرگز موفق به نابودی آن نشده‌اند. این یک جنگ قدیمی و همیشگی است».

حماس چگونه در کرانه باختری آغاز شد؟

حضور حماس در کرانه باختری از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۸۷ آغاز شد. ابتدا تمرکز فعالیت آن بر جذب فلسطینیان از طریق مساجد بود و سپس به اجرای عملیات‌های تیراندازی و تلاش برای ربایش نظامیان روی آورد.

حماس با اجرای عملیات‌های انفجاری در داخل اسرائیل، در کرانه باختری شناخته‌تر شد و این اقدامات با آغاز انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ شدت یافت. سپس در انتخابات ۲۰۰۶ مشارکت کرد و رهبرانی از کرانه باختری را برای شرکت در انتخابات قانون‌گذاری معرفی کرد که منجر به پیروزی بر فتح شد و جایگاه سیاسی حماس را تقویت کرد.

می‌توان گفت که پیش از شکاف داخلی فلسطین در سال ۲۰۰۷، فعالیت‌های حماس در کرانه باختری رسمی، علنی و گسترده بود، اما پس از آن، هر نوع فعالیتی برای حماس ممنوع اعلام شد. تشکیلات خودگردان فلسطینی اعضای حماس را بازداشت، منابع مالی آن را تعقیب و سلاح‌هایش را مصادره کرد و مؤسسات وابسته به آن را بست؛ اقدامی که به تضعیف حضور این جنبش در کرانه باختری انجامید.

منبعی امنیتی در فلسطین گفت: «دستور کار حماس همواره عامل بی‌ثباتی در کرانه بوده و این همان چیزی است که تشکیلات خودگردان با آن مقابله کرده، نه با خود جنبش».

پیش و پس از ۷ اکتبر، استفاده حماس از سلاح در کرانه باختری کاملاً ممنوع بود. این موضوع بارها به برخوردهایی با تشکیلات خودگردان منجر شد. با این حال، پس از ۷ اکتبر، برخی سلول‌های حماس حملاتی را علیه اهداف اسرائیلی در کرانه انجام دادند، اما این حملات در حد انتظارات رهبران حماس نبود.

فلسطینی‌ها در ژانویه گذشته پرچم‌های حماس، فلسطین و حزب‌الله را در کرانه باختری برافراشته‌اند (رویترز)

یک منبع آگاه فلسطینی در کرانه باختری گفت که رهبری حماس در نوار غزه «روی حضوری بزرگ‌تر در کرانه باختری حساب کرده بود، حضوری که بتواند توازن را بر هم بزند».

رهبران سیاسی و نظامی حماس از همان لحظات آغازین حمله ۷ اکتبر، بارها از کرانه باختری خواستند وارد عرصه نبرد شود، اما چنین چیزی رخ نداد.

احتمال ورود کرانه به خط درگیری، یکی از نگرانی‌های دائمی اسرائیل در طول جنگ بود. شاباک بارها هشدار داده بود که انتفاضه‌ای سوم ممکن است شکل بگیرد و سلول‌های خفته حماس فعال شوند.

شاباک اعلام کرده که در سال ۲۰۲۴ موفق به خنثی‌سازی ۱۰۴۰ «عملیات تروریستی بزرگ» در کرانه باختری شده است، از جمله ۶۸۹ مورد تیراندازی، ۳۲۶ مورد انفجار، ۱۳ مورد چاقوکشی، ۹ مورد زیر گرفتن با خودرو، ۲ عملیات انتحاری و یک مورد آدم‌ربایی.