وزیر امور خارجه بحرین به «الشرق الاوسط»: ایران اجازه ندارد حتی یک روز هم تنگه هرمز را ببندد

مقام بحرینی: دولت عراق جلوی اظهارات تحریک آمیز و بر خلاف منافع ملی کشور را بگیرد

وزیر امور خارجه بحرین به «الشرق الاوسط»: ایران اجازه ندارد حتی یک روز هم تنگه هرمز را ببندد
TT

وزیر امور خارجه بحرین به «الشرق الاوسط»: ایران اجازه ندارد حتی یک روز هم تنگه هرمز را ببندد

وزیر امور خارجه بحرین به «الشرق الاوسط»: ایران اجازه ندارد حتی یک روز هم تنگه هرمز را ببندد

شیخ خالد بن احمد آل خلیفه وزیر امور خارجه بحرین گفت «ایران باید از سیاست در لبه پرتگاه راه رفتن دست بردارد. ایران اجازه ندارد حتی یک روز هم تنگه هرمز را ببندد». ایران به دنبال آغاز دور جدید تحریم های آمریکا تهدید کرد تنگه هرمز را می بندد.
وزیر امور خارجه بحرین در گفتگو با «الشرق الاوسط» در پاریس گفت «دولت عراق اظهارات ضد بحرینی مقتدی صدر رهبر جریان صدری را تایید کرده است» . وزیر بحرینی افزود «دولت عراق باید جلوی اظهارات تحریک آمیز و بر خلاف منافع عراق را بگیرد. کسانی که توهین کردند باید معذرت خواهی کنند». وزیر امور خارجه بحرین به عنواه هیات همراه شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین به فرانسه سفر کرده است.
او گفت «بحرین به دنبال عادی سازی روابط با حکومت سوریه نیست بلکه همانند چهار کشور مصر و اردن و سعودی و امارات خواهان فعال سازی نقش آفرینی کشورهای عربی است. کشورهای عربی به مدت طولانی در صحنه حاضر نبودند. بحرین خواستار این است که کشورهای عربی به طور مستقیم به مساله سوریه بپردازند نه از طریق کشورهای منطقه ای مثل ایران و ترکیه.  
او افزود «مردم سوریه باید درباره راهکار سیاسی تصمیم بگیرند. مساله توقف تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب باید در زمان مناسب مطرح شود».
او درباره حوثی ها گفت که باید «همانند شهروندان یمنی رفتار کنند نه اینکه به نیابت از تهران در یمن بجنگند. دخالت ایران در یمن «منافع حیاتی» کشورهای خلیج را در معرض خطر قرار داده است. 
وزیر امور خارجه بحرین درباره اختلاف نظر با قطر خاطر نشان کرد «توپ در زمین دوحه است. قطر از فرصت های پیش آمده چه در نشست سران ریاض و یا اجلاس سران تونس استفاده نکرد».
متن این گفتگو به شرح زیر است:
مقام های بحرینی و فرانسوی به دنبال گفتگو و رایزنی در فرانسه با انتشار دو بیانیه بر دیدگاه های «مشترک» درباره مسائل و کشمکش های جاری در منطقه تاکید کردند. آیا این توافق مثلا درباره سوریه و ایران واقعا وجود دارد؟ البته ما می دانیم که دو کشور درباره این دو پرونده تا حدودی اختلاف نظر دارند.
 بله. ما در مسائل متعددی دیدگاه های مشترک با فرانسوی ها داریم. البته خیلی کم پیش می آید که دو کشور دیدگاه های مشترک داشته باشند. به عنوان مثال، بحرین و فرانسه خواهان ایجاد راهکار سیاسی در سوریه برای توقف کشتار مردم و دست یابی مردم به اهدافشان هستند. این راهکار باید با توجه به بیانیه «ژنو ۱» و قطعنامه های بین المللی ایجاد شود.
بحرین و فرانسه بر این باورند که راهکار اصلی همین است. ما درباره مسئولیت قدرت های غربی از جمله فرانسه در خصوص بازگشت ثبات در سوریه گفتگو کردیم. ما بر لزوم خروج قدرت های منطقه ای از جمله ایران و غیره از سوریه تاکید کردیم. مسئولیت برقراری ثبات در سوریه باید به کشورهایی واگذار شود که توانایی چنین کاری دارند.
 همچنین، نقش کشورهای عربی را نباید نادیده گرفت. پنج کشور عربی مصر و سعودی و امارات و بحرین و اردن چند ماه پیش طرحی در نیویورک پایان دادن به جنگ در سوریه مطرح کردند. این طرح بر مبنای نقش آفرینی مشترک کشورهای عربی که برای مدت زمان طولانی نقش خاصی نداشتند شکل گرفته است. قدرت های منطقه ای با توجه به نبود نقش عربی در سوریه دخالت کردند. این طرح درباره پایان تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب نیستند چرا که بررسی این موضوع هنوز زود است و کشورهای عربی تمایلی به عادی سازی روابط با رژیم سوریه ندارند. دیدگاه مشترک دیگر مقام های بحرین و فرانسه این است که فرانسه و متحدان بین المللی و حتی روسیه باید در خصوص دست یابی به راهکار در سوریه نقش آفرینی کنند. این راهکار بستر مهمی برای مقابله با محافل تروریستی در سوریه مثل «داعش» و غیره فراهم می کند. حکومت ضعیف منجر به قدرت گیری «داعش» در سوریه شد. البته گروه های تروریستی دیگری مثل «حزب الله» هم در سوریه نقش آفرینی می کنند که از حمایت برخی کشورها برخوردارند. اینها هم باید از سوریه خارج شوند. ما و فرانسوی ها دیدگاه مشترکی درباره همه این مسائل داشتیم.

  فرانسوی ها می گویند عادی سازی روابط با رژیم سوریه و مشارکت در بازسازی لازمه دست یابی به راهکار سیاسی است. البته آمریکایی ها و چند کشور دیگر همین نظر را دارند. اما گروهی می گویند بحرین با از سرگیری روابط با دمشق عجله کرده است.
عجله ای در کار نبوده است. روابط دیپلماتیک بین بحرین و سوریه متوقف نشد. سفارت سوریه در منامه بسته نشد و سفارت ما در دمشق به کار خود ادامه می دهند. کارمندان در آنجا هستند اما دیپلمات ها یعنی سفیر و کاردار خاک سوریه را ترک کردند. حالا کاردار بحرین به سوریه رفته است. خیلی از شهروندان سوریه در کشورهای خلیج هستند. ارتباط و عادی سازی روابط دو مقوله متفاوت هستند. برخورداری از ارتباط برای حل مشکل ضروری است و این لزوما به این معنی نیست که ما عجله کردیم و مناسبات عادی با رژیم سوریه داریم. اما هنوز وقت توقف تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب نشده است. اتحادیه عرب باید در این زمینه تصمیم گیری کند. اقدامات بشردوستانه مثل بازگشت آوارگان به کشور می تواند فضایی برای راهکار سیاسی سازنده ایجاد کند. اما ما اقدامات بشردوستانه را به عنوان پیش شرط راهکار سیاسی مطرح نمی کنیم . این نظر قدرت های بزرگ است. 
بحرین خواهان توقف دخالت ایران در امور کشورهای عربی از جمله سوریه است. اما خود ایران با حمایت از رژیم سوریه آن را سرپا نگه داشته است. آیا بحرین دیدگاه متناقضی درباره سوریه و ایران ندارد؟ 
ما خواهان برقراری روابط با سوریه به عنوان یک کشور عربی هستیم. ما سوریه را تنها به دلیل روابطش با ایران حذف نمی کنیم. سوریه یکی از کشورهای بنیانگذار اتحادیه عرب است. سوریه یکی از جوامع عربی مهم در حوزه علم و فرهنگ و صنایع و غیره است.
اما ما اینجا درباره حکومت سوریه صحبت می کنیم نه مردم.
خب ما هم پیشتر با ایران رابطه داشتم. من روابطم را با کشور برادر عربی خراب نمی کنم تنها به این دلیل که دارای مناسبات خوبی با ایران است. بلکه ما به دنبال برقراری روابط و مناسبات با سوریه هستیم تا به سوریه حضور خود را به عنوان یک کشور برادر ثابت کنیم و اینکه به سوریه یادآوری کنیم که کشورهای عربی پیرامونی مهم تر از کشورهای دیگر منطقه هستند. 
آیا به نظر شما توقف تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب زمان زیادی می برد؟ دبیر کل اتحادیه عرب چندین بار «شرط هایی» مطرح کرد که هنوز اجرا نشده اند؟ پس حل این مساله کجاست؟
حل این مساله در توافق بین کشورهای عربی و نیز با سوریه در این باره است. هنوز هیچ کدام از طرف های یاد شده به توافق نرسیده اند.

کشورهای عربی در معرض فشارهای آمریکایی قرار دارند تا به اصطلاح «ترمز» از سرگیری یا عادی سازی روابط با سوریه را بکشند. آیا این پیام به کشورهای عربی رسیده است؟ 
آمریکا یکی از متحدان عمده بسیاری از کشورهای منطقه از جمله بحرین است. آمریکا تحرکات کشورهای عربی را زیر نظر دارند و در این باره از ما پرس و جو کرده است. ما به آمریکایی ها که متحدان ما هستند گفتیم که به مساله توجه کشورهای عربی به سوریه از این زاویه نگاه کنند که به نفعشان تمام می شود. شاید آمریکایی ها تصور می کنند ما عجله کردیم اما ما به آنها گفتیم که عجله ای در کار نبوده و عادی سازی روابط اقدام کارشناسی شده است و توقف تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عربی چندین شرط دارد. ما خواهان تقویت نقش موثر کشورهای عربی در سوریه هستند. ما خواهان نقش آفرینی مستقیم کشورهای عربی در سوریه هستیم نه از طریق گروه های نیابتی. ما نمی خواهیم نقشی مثل ایران یا ترکیه در سوریه داشته باشیم.
آیا این دیدگاه یاد شده شامل حال پنج کشور یاد شده است؟
پنج کشور عربی به دنبال همکاری با دیگر کشورهای جهان درباره سوریه هستند.
تنش بین آمریکا و ایران 
 دامنه تنش و گفتمان جنگ طلب و تهدید به جنگ به تازگی بین ایران و آمریکا در خلیج افزایش یافته است. آیا ما در آستانه یک رویارویی جدید و مستقیم در منطقه هستیم؟
کسی به دنبال جنگ نیست؛ نه آمریکا و نه کشورهای خلیج و نه کشورهای منطقه. ایران با دخالت در امور کشورهای منطقه و دادن پول و اسلحه و اعزام شبه نظامیان اشتباه فاحشی مرتکب شد. اما شرایط کنونی به دنبال خروج واشنگتن از برجام ایجاد شد. برجام به برنامه هسته ای ایران اشاره می کند نه برنامه موشک بالستیک ایران. برنامه موشکی ایران کشورهایمان را در معرض خطر قرار داده است. برجام به سیاست گسترش نفوذ ایران اشاره نکرده است. خب این مسائل در برجام مد نظر قرار نگرفت و به همین دلیل دست ایران برای تهدید روزمره بازتر شد. ایران اکنون می گوید تنگه هرمز را می بندد. اما ایران می داند که اگر چنین اقدامی انجام دهد خود را خفه کرده است. ما این تهدید را جدی می گیریم و با متحدانمان برای مقابله با آن همکاری می کنیم. این تهدیدها باعث شده تا متحدانمان دیدگاهی در راستای دفاع از منافع خود مطرح کنند. ایران در شرایط کنونی مسئولیت خطیری به عهده دارند. ایران باید اقداماتش را در این شرایط حساس مورد بازنگری قرار دهد. الان وقت آن رسیده که ایران رویکرد خود را مورد بازنگری قرار دهد. ایران به دلیل همین رویکرد در لبه پرتگاه قرار گرفته و باید مواظب باشد.
معافیت خرید نفت ایران توسط هشت کشور به زودی متوقف می شود. مقام های ایرانی می گویند یا ایران باید نقت صادر کند و یا نفت از خلیج صادر نخواهد شد. شما چه اقداماتی برای رویارویی با این تحول تازه در نظر گرفته اید؟
این تهدید آشکار برای همه کشورهای خلیج به شمار می رود. اما من بر این باورم که ایران قبل از عملی کردن این تهدید به خوبی فکر خواهد کرد چرا که این تنش بی سابقه و خطرناکی خواهد بود و اجازه نخواهیم داد حتی به مدت یک روز هم اجرا شود. ایران در گذشته در مورد پایان جنگ با عراق تصمیم گیری کرد. مقام های ایران در آن زمان گفتند ایران جام زهر را نوشید. شاید آنها فقط می خواهند پیام های شدید اللحنی به جهان و در درجه اول به کشورهای همسایه بدهند چرا که این کشورها از اهمیت بسیاری برای ایران برخوردارند. ایرانی ها رویکرد ساده لوحانه در پیش نمی گیرند. ما امیدواریم که در این شرایط حساس به درستی فکر کنند.
رویارویی با ایران لزوما به معنای جنگ تمام عیار با ایران نیست. ایران می تواند با جنگ نیابتی گروه های شبه نظامی و تابع خود را بسیج کند.
مگر اینها از مداخله جویی دست برداشته اند؟ اینها در عراق دخالت می کنند و کنترل اوضاع در سوریه و لبنان را در اختیار گرفته اند. این کشورها دارای هویت عربی هستند. ما به هویت خود افتخار می کنیم. این هویت نماد فرهنگ و تمدن ماست. اما هویت این کشورها به ویژه لبنان در حال محو شدن است. بنابراین باید ثبات و امنیت و جلوه های تمدنی منطقه عربی را حفظ کرد. سرنوشت مردم کشورهای عربی که برای اینها اهمیت ندارد. 
تنش با قطر 
آیا مناسبات با قطر اصلاح شدنی است؟
همه چیز به خود قطری ها بستگی دارد. قطر تحت محاصره قرار ندارد. ما درهایمان را به روی حکومت قطر بستیم تا جلوی ضرر را بگیریم. قطر توافقات و تفاهم نامه ها را رعایت نکرد. خادم حرمین شریفین در طرحی اقدام به دعوت امیر قطر برای شرکت در اجلاس سران در ریاض کردند اما خب قطر از حضور در نشست خودداری کرد. خادم حرمین شریفین در نشست سران تونس شرکت کرد. امیر قطر هم آنجا بود و از کنار خادم حرمین شریفین رد شد اما سلام نکرد. بنابراین قطر تمایلی به خاتمه دادن به تنش ندارد. اگر آنها می خواهند تنش باقی بماند ما چیزی برای ازدست دادن نداریم.
آیا تلاش های میانجی گری آمریکایی ها و کویتی ها متوقف شد؟
آمریکایی ها میانجی گری نکردند. کویتی ها میانجی گری کردند. این مساله باید توسط کشورهای عضو شورای همکاری حل شود. اگر کشورهای جهان خواهان حل این تنش هستند باید اجازه دهند که کشورهای عضو شورای همکاری این کار را انجام دهند که شاید طول بکشد. اما اگر متحدان و کشورهای دیگر بیایند و خواهان حل تنش شوند شرایط پیچیده تر خواهد شد. قطر به خوبی می داند که سیاست هایش مثل استقرار نیروهای خارجی و درست نیروهای ترکیه و دخالت در امور کشورهای همسایه و حمایت از گروه های اسلامگرای مخالف حکومت های منطقه تا چه اندازه به کشورهای همسایه ضربه می زند. قطر باید هوشیار باشد. حالا توپ در زمین قطری است و آنها باید بدانند که منافعشان کجا تامین می شود.
زمزمه هایی درباره اعلام راهکار واشنگتن بین فلسطین و اسراییل بعد از ماه رمضان و تشکیل کابینه جدید در اسراییل شنیده می شود. اما فلسطینی ها ابراز نگرانی می کنند. آیا کشورهای عربی فلسطینی ها را به عنوان گروه ضعیف تر در این شرایط پیچیده تنها رها می کنند؟‌ 
ما به مفاد طرح صلح عربی پایبند هستیم. این طرح به خواسته های مشروع فلسطینیان اشاره دارد و از این مطالبات حمایت می کند. ما به دنبال برقراری صلح هستیم اما نادیده گرفتن حقوق قانونی مردم فلسطین منجر به برقراری صلح نمی شود. حالا که طرحی اعلام می شود باید دید که ماهیتش چیست.  اگر رویکرد جدیدی معرفی می شود باید دید که چیست و آیا در راستای دست یابی صلح است یا خیر. بنابراین باید منتظر ماند. طرح های دولت آمریکا همواره برای دست یابی به راهکار موثر بودند. اما ما به اصول طرح صلح عربی پایبند هستیم و در نشست سران تونس به آن اشاره شده است.
اما بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل اینگونه القا می کند که احتمال عادی سازی روابط با کشورهای عربی بدون دست یابی به راهکار سیاسی با فلسطینیان وجود دارد. او می گوید که در این راستا مقام های اسراییلی چندین بار به برخی کشورهای عربی سفر کرده اند.
سفر نتانیاهو به پادشاهی عمان در راستای مناسبات دو جانبه است. هدف و دستاوردهای این سفر اعلام نشد. ما اطلاع خاصی در این باره نداریم. اما سفر هیات های اسراییلی به برخی کشورهای عربی از جمله مسئولیت های ما هست. ما اگر بخواهیم میزبان نشست های بین المللی باشیم اسرائیل عضو جامعه بین الملل است و نمی توانیم مانع حضور اسرائیل در این نشست ها شویم. ما میزبان نشست بازرگانان و کمیته میراث و فیفا بودیم و اسرائیل در این سه نهاد عضویت دارد. ما و اسرائیل در سازمان های مثل سازمان ملل عضو هستیم. اگر خواهان میزبانی نشست های جهانی هستیم نمی توانیم مانع حضور اسراییل شویم. نتانیاهو و برخی وزیران عرب در نشست ورشو بودند. البته ما اصولی داریم که از آنها کوتاه نمی آییم.
راهکار جنگ چهار ساله یمن چیست؟
حوثی ها تعلل می کنند و قطعنامه ها و توافقات را نادیده می گیرند.  شما ببینید آنها در حدیده چه می کنند. عبور یک خودروی «نظامی» از نقطه ای به نقطه دیگر نیازمند هزار و یک تماس و تلفن است. شما می توانید از مارتین گریفیتس (فرستاده سازمان ملل به یمن) بپرسید. نباید یکی از طرف های درگیر از جمله حوثی ها از معادله راهکار سیاسی اخراج شود. این راهکار نیست. آنها باید در درجه اول به عنوان شهروندان یمنی رفتار کنند. اینها یمنی هستند و باید از حمایت از حکومت ایران دست بکشند. حوثی ها در یمن در حال پیکار به نیابت از ایران هستند. اگر حوثی ها خواهان پایان این جنگند باید از ایران فاصله بگیرند. یمن در مرکز منطقه شبه جزیره عرب قرار دارد و دخالت ایران منافع حیاتی ما را در معرض خطر قرار داده است. این غیر قابل قبول است. راهکار روشن است. حوثی ها با اسلحه به جایی نمی رسند و ایران نیز با تسلیحات نمی تواند بر یمن مسلط شود. اگر حوثی ها خواهان دست یابی به راهکارند باید دوباره به عنوان یک حزب سیاسی وارد عرصه سیاست شوند. اما تا زمانی که از تهران دستور می گیرند نمی توان آنها را قبول کرد.
 آیا اختلافات بین شما و عراقی ها بعد از اظهارات مقتدی صدر پایان یافت؟
خب . چهره هایی در عراق مثل مقتدی صدر از خارج دستور می گیرند. آنها همانگونه که ایرانی ها می خواهند به بحرین توهین می کنند. همینکه مقتدی صدر دید که سعودی و عراق در حال ایجاد مناسبات نزدیک و عراق در حال گسترش روابط با بحرین است و سفارت ها و کنسولگری در نجف افتتاح شدند ساز مخالف زد. مقتدی صدر خواهان گسترش روابط عراق با این دو کشور نیست و بیانیه توهین آمیزش را منتشر کرد. ما در آغاز دو ساعت و نیم منتظر ماندیم تا ببنیم دولت عراق چه واکنشی نشان می دهد اما دیدیم که چیزی نشد. برای همین هم کاردار را فراخواندیم و یادداشت اعتراض آمیزی درباره اظهارات غیر قابل صدر تقدیم او کردیم. عراقی ها مقصر تنش در مناسبات هستند. دولت عراق هم بعدا در بیانیه ای با اعلام حمایت از صدر گفت که سفیر بحرین را فراخوانده است.
راهکار توسط عراقی ها تعیین می شود. اما سوال اینجاست که دولت عراق خواهان همکاری با کشورهای عربی است یا اینکه به دنبال حفظ رویکرد کنونی اش است؟ اما این اظهارات غیر قابل قبول نیست. ما دخالت در امور داخلی خود را رد می کند و خواستار به دوش کشیدن مشکلات دیگران هم نیستیم. از دولت عراق می خواهم که در راستای اصلاح مناسبات عراق با کشورهای عربی تلاش کند و روابط دو جانبه را حفظ کند و اجازه ندهد تا این مناسبات با اظهارات و دیدگاه های یاد شده لطمه بخورد. امروز اظهارات ضد بحرینی عنوان شد فردا علیه سعودی حرف می زنند. این در حالیست که سعودی به دنبال گسترش روابط با عراق است. اینها از خارج دستور می گیرند. بنابراین از حکومت عراق می خواهیم تا جلوی اظهارات خلاف منافع ملی عراق را بگیرد. عراقی ها می گویند من باید معذرت خواهی کنم چرا که جواب فردی را دادم که به بحرین توهین کرد. خب آنها باید از این فرد بخواهند معذرت خواهی کند چرا که قبل از هر چیز دیگر به کشور بحرین توهین کرد.



نشانه‌های یک نهضت سینمایی سعودی که در «جشنوارهٔ دریای سرخ» شتاب می‌گیرد

فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین
فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین
TT

نشانه‌های یک نهضت سینمایی سعودی که در «جشنوارهٔ دریای سرخ» شتاب می‌گیرد

فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین
فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین

آنچه نهادهای سعودی، چه دولتی و چه خصوصی، در راه فراهم آوردن یک نهضت فرهنگی و هنری همه‌جانبه انجام می‌دهند، مخاطبِ پیگیر را وامی‌دارد که به چیزی فراتر از صرفِ تقدیر از دستاوردها بنگرد؛ زیرا این دستاوردها بدون آن باورِ بزرگ به فایده‌مندی و اهمیت این جهش تاریخی در هر دو عرصه، تحقق نمی‌یافتند.
جشنوارهٔ سینمایی دریای سرخ و آنچه امسال در حوزهٔ فعالیت و سازمان‌دهی به انجام رسانده است (هرچند هنوز بخش‌هایی وجود دارد که در آن‌ها امکان بهبود هست)، این دوره را به بهترین دورهٔ این رویداد بزرگ تبدیل می‌کند. اما این دستاورد تنها نیست؛ تمام آن مناسبت‌ها و نهادهای پشتیبان سینمای سعودی، و نیز نهادهای خارجی که سعودی را شریک خود برمی‌گزینند، در کنار آن قرار می‌گیرند.
برای نمونه، «هیئت فیلم سعودی» به مدیریت عبد‌الله آل‌عیّاف، که تلاش چشمگیری در تمامی زمینه‌های محوّل‌شده به او—از هدایت و برگزاری همایش‌ها گرفته تا انتشارات و فعالیت‌های گوناگون—انجام می‌دهد. همچنین «جمعیت فیلم» به مدیریت احمد الملا، که اکنون دایرهٔ فعالیت‌های خود را برای پوشش دادن به همهٔ جنبه‌های کار سینمایی گسترش می‌دهد؛ در حالی که در سال‌های گذشته فقط مسئولیت ادارهٔ «جشنوارهٔ فیلم سعودی» را بر عهده داشت (رویدادی سالانه که در ماه چهارم هر سال برگزار می‌شود).

آینده‌ای فراتر از امیدبخش

می‌توان این موارد را به شمار روزافزون تولیدات سعودی—در دو شاخهٔ اصلی—افزود: نخست، آثاری که در پی رساندن موفق فیلم به جشنواره‌های بین‌المللی‌اند؛
و دوم، آثاری که هدفشان موفقیت در بازار داخلی است.
در اینجا هر شاخه تقریباً دیگری را نقض می‌کند و هم‌زمان آن را کامل می‌سازد: اولی هنری است و دومی تجاری. یکی در پی اثبات شایستگی فیلم‌سازانی است که فرصت حضور در نمایش‌های جهانیِ جشنواره‌ها و رویدادهای سالانه را پیدا می‌کنند، و دیگری می‌خواهد به بیشترین شمار ممکن از تماشاگران برسد، جایی که موضوع و شیوهٔ عرضهٔ آن به مخاطب عام، در کانون توجه قرار دارد.
اما با تداوم نمایش‌ها از روزی به روز دیگر، و ازدحامی که بازار فیلم با صدها شرکت‌کنندهٔ تازه به خود می‌بیند—رشد چشمگیری که هیچ جشنوارهٔ عربی دیگری پیش از این تجربه نکرده است—معلوم می‌شود که آیندهٔ سینمای سعودی در همین دو مسیر نهفته است؛ و شرکت‌هایی مانند «العُلا»، «إثراء»، «إنجاز» و «شاف» با اراده‌ای استوار این نهضت موردنظر را همراهی می‌کنند. بدین ترتیب، جشنواره اساساً این فرصت بزرگ را برای سینمای سعودی فراهم می‌آورد تا آثار تازه را عرضه کند و برای مراحل بعدی برنامه‌ریزی نماید.
طبیعی است که همواره تفاوت‌هایی در نتایج وجود خواهد داشت. برخی فیلم‌ها فاصلهٔ میان هدف و اجرای خود را با موفقیت طی می‌کنند؛ و فیلم‌های دیگری هستند که آغاز امیدوارکننده‌ای دارند، اما از مسیر درستِ پردازش پروژهٔ موردنظر خود منحرف می‌شوند.

مقایسه

کارگردان شهد أمین در سال جاری فیلم بلند دوم خود «هِجرة» را پس از ۶ سال از فیلم اولش «سیدة البحر/ بانوی دریا» ارائه داد. هر کس این دو اثر را ببیند، به‌وضوح جهش هنری بزرگی را درمی‌یابد که کارگردان در این مدت بدان رسیده است.
فیلم، داستان سفری جست‌وجوگرانه در مسیر برای یافتن دختر گمشده‌ای را روایت می‌کند؛ دخترِ نوهٔ زنی که راهیِ انجام مناسک حج در مکه است، و خواهرِ دخترِ همراهِ مادربزرگ در این مسیر. توجه به شخصیت‌ها و تعامل میان آن‌ها، درامی خوش‌بیان را شکل می‌دهد که میان روانیِ روایت و عمق اجتماعی و فردی جمع می‌کند.
در همین سال، هَیفاء المنصور نیز فیلم سعودی تازه‌ای با عنوان «مجهولة/ زن ناشناس» ساخت؛ فیلمی که داستان جنایتی با قربانیِ زنی ناشناس را بازگو می‌کند و زنی دیگر که در آرشیو یک مرکز پلیس در ریاض کار می‌کند، تلاش دارد پرده از چهرهٔ عامل آن بردارد.
در حالی که «هِجرة» برای نمایش جهانی نخست خود راهی جشنوارهٔ «ونیز» شد (و هم‌اکنون نیز نمایندهٔ سعودی در مرحلهٔ اول نامزدی جایزهٔ اسکار است) و با استقبال گستردهٔ منتقدان روبه‌رو شد، «مجهولة» راهی «تورنتو» شد و استقبال کمتری نسبت به دو فیلم پیشین المنصور، «وَجدة» و «المرشّحة المثالیة/ نامزد نمونه» دریافت کرد.

لحن تلویزیونی

هر کارگردانی حق دارد موضوعی را که می‌خواهد، انتخاب کند. «وَجدة» و «المرشّحة المثالیة» بیش از این دو فیلمِ جدید، به نمایش دیدگاهی سعودی دربارهٔ دو وضعیت اجتماعی محلی پایبند بودند. در «مجهولة»، کارگردان به‌سوی ساخت یک فیلم پلیسی می‌رود که داستانی را روایت می‌کند که در اصل می‌تواند در هر جای دیگری اتفاق بیفتد. «مجهولة» در پرداخت موضوع زن، به فیلم‌های قبلی او نزدیک می‌شود، اما در حالی که آن دو فیلم پیشین مسألهٔ زن را در چارچوبی کاملاً بومی طرح می‌کردند، فیلم تازه‌اش همچون نسخه‌برداری از یک فیلم تحریّات (کارآگاهی) عمومی به‌نظر می‌رسد—هرچند همچنان زن را در نقش اصلی قرار می‌دهد.

«مجهولة» اثر هیفاء المنصور

ایراد در انتخاب ژانر نیست، بلکه در این واقعیت است که اجرای فیلم باعث می‌شود آن شبیه همان فیلم‌های تلویزیونی آمریکایی (از نظر تولید و شیوهٔ پردازش) جلوه کند که از دههٔ هفتاد میلادی توسط کارگردانانی چون کریگ باکسلی، ویلیام گراهام و بز کُلّیک و دیگران رواج یافت. برخی از فیلم‌های اخیر هَیفاء المنصور نیز برای شبکه‌های تلویزیونی آمریکایی ساخته شده‌اند، از جمله A City on Fire که آن هم پلیسی بود.

فیلم «هِجرة» اثر شهد أمین

در واقع، «مجهولة» ویژگی‌های فیلم‌های کارآگاهیِ پلیسیِ تلویزیونی را دارد. آثار خوبِ این دسته، هیجان‌انگیز هستند، اما همهٔ آن‌ها از نظر روایت و اجرا ساده‌اند، چون برای تماشاگران در خانه ساخته می‌شوند.
«مجهولة» حول محور شخصیت نوال می‌گردد (با بازی خوب «میلا الزهرانی»)، دختری که خیلی زود ازدواج کرده و طلاق گرفته است. او همراه نیروهای پلیس ریاض به جاده‌ای صحرایی می‌رود، پس از آنکه جسد زنی ناشناس پیدا می‌شود. نوال در بخش اسناد و آرشیو کار می‌کند و پلیس نیست. این موضوع مانع او نمی‌شود تا خود وارد تحقیق شود و بفهمد این زن چه کسی بوده، چرا کشته شده و چه کسی مرتکب این جنایت شده است. پاسخ به این پرسش‌ها به غافلگیری‌ای وابسته است که نمی‌توان درباره‌اش سخن گفت بدون آنکه فیلم «لو» برود. بیشتر فیلم به سماجت نوال در تحقیق و مخالفت افسران پلیس با او می‌پردازد، زیرا بارها به او گفته می‌شود: «این کار تو نیست».

عنصر شوک

جنبهٔ انتقادیِ فیلم پنهان نیست، اما هدف اصلی هم به‌حساب نمی‌آید. این جنبه میان پس‌زمینهٔ شخصیِ دختر (اینکه مجبور به ازدواج زودهنگام شده و سپس طلاق گرفته)، و موضع مأموران پلیس که حاضر به پذیرش دلالت‌های یافته‌های او نیستند، و نیز میان نکاتی کلی دربارهٔ وضعیت زن به‌طور عام، تقسیم شده است.
اما فیلم با روشی ساخته شده که مدام صحنه‌ها را در خدمت روایتی بی‌برآمدگی قرار می‌دهد. برای مثال، صحنه‌ای هست که نوال با درِ یک مدرسهٔ دخترانه روبه‌رو می‌شود و از او خواسته می‌شود برود. هنوز چند قدم دور نشده که معلمی از درِ دیگری ظاهر می‌شود و برایش آرزوی موفقیت می‌کند. بهتر آن بود که معلم در شات قبلی، به‌تنهایی، در حال نگاه کردن یا گوش دادن به آنچه رخ می‌دهد، دیده شود؛ کاری که می‌توانست ترتیب مؤثرتری برای نماها ایجاد کند تا ایده‌ای را برجسته کند یا حضوری را مؤکد سازد.
این ما را به تدوینی می‌رساند که بر اصل «سهولت» در اجرا بنا شده است. صحنه‌هایی هست که در آن‌ها از عنصر غافلگیری بصری استفاده می‌شود—مثلاً بیدار شدن ناگهانی نوال از کابوسی. چنین لحظاتی شوک موردنظر را ایجاد می‌کنند. جز آن، همه چیز مطابق همان فیلمنامه‌ای پیش می‌رود که المنصور آن را همراه «براد نایمان» نوشته است (همکاری مشترکشان در «المرشّحة المثالیة» هم بود، که در مجموع گزیده‌تر و متمرکزتر بود).
پایان فیلم نیز شوک دیگری دارد، اما از آن نوع غافلگیری‌هاست که تمام نتایج پیشین را با عنوان «و این هم غافلگیری بزرگ» از میان می‌برد. بی‌شک غافلگیرکننده هست، ولی به خدمت فیلم نمی‌آید؛ بلکه بیگانه با آن به‌نظر می‌رسد.
شخصیت دیگری جز نوال وجود ندارد که با هدف آشکارسازی ساختار روانی یا درامی‌اش نوشته شده باشد. شخصیت‌ها دو دسته‌اند: زنانی که با نوال همکاری می‌کنند، و زنانی که همکاری را رد می‌کنند یا به او می‌گویند بعداً برای ادامهٔ کار بازگردد. اما مردان همگی منفی‌اند؛ هیچ‌یک به اطلاعاتی که می‌تواند به حلّ پرونده کمک کند، توجهی نشان نمی‌دهد. ظاهراً المنصور خواسته قهرمانش را جنگجویی تنها نشان دهد و مردان را در سوی مقابل قرار دهد. اگر مرد مثبتی وجود می‌داشت، چیزی از پیام فیلم کاسته می‌شد. با این‌همه، این وضعیت بهتر از آن است که همهٔ شخصیت‌ها—زن و مرد—سطحی باشند. و هیچ نگرانی‌ای از کم شدن بُعد مربوط به وضعیت زن در جامعه‌ای هم‌زمان محتاط و مخالف، وجود نداشته است.
بی‌میلیِ کارگردان به «پیچیدگی» موقعیت‌ها، در پرداخت فیلم بازتاب یافته، گویی فیلم از اتوی خشک‌تمیزی بیرون آمده باشد: ظاهری پاکیزه، تصمیماتی در نوشتن که بر پایهٔ میل شخصی اتخاذ شده‌اند نه آنچه ممکن است در واقعیت رخ دهد، و فیلم‌برداری‌ای ساده که حضور دوربین و قاب‌بندی با زوایا و اندازه‌های مختلف را تضمین می‌کند، اما بدون هرگونه نوآوری مؤثر یا کارایی چشمگیر.


«جشنواره دریای سرخ»… سه فیلم که در تاریخ نه چندان دور غوطه‌ورند

امیر مصری و پیرس برازنان در «غول» (جشنواره دریای سرخ)
امیر مصری و پیرس برازنان در «غول» (جشنواره دریای سرخ)
TT

«جشنواره دریای سرخ»… سه فیلم که در تاریخ نه چندان دور غوطه‌ورند

امیر مصری و پیرس برازنان در «غول» (جشنواره دریای سرخ)
امیر مصری و پیرس برازنان در «غول» (جشنواره دریای سرخ)

در روز اول جشنواره دریای سرخ (جمعه)، دو فیلم عربی که نمایش داده شدند، با استقبال خوب و تحسین‌آمیز تماشاگران روبه‌رو شدند. این دو فیلم عبارتند از:«نجوم الأمل والألم/ ستارگان امید و درد» ساختهٔ سیرل عریس و «اللي باقي منك/ چيزی که از تو باقی مانده» ساختهٔ شیرین دعیبس.
هر دو در مسابقهٔ رسمی جشنواره در میان ۱۸ فیلمی هستند که برای جوایز اصلی رقابت می‌کنند.

ثباتی دائم

فیلم «آنچه از تو باقی مانده» همراه با «صوت هند رجب/ صدای هند رجب» و «فلسطین ۳۶»، سه‌گانه‌ای را شکل می‌دهند که به‌موقع توجه خود را به موضوع فلسطین معطوف کرده‌اند.
این فیلم در سه نسل متوالی، از سال ۱۹۴۸ تا ۲۰۲۲ روایت می‌شود.

مُنیة عقل و حسن عقیل در «ستارگان امید و درد»

شروع فیلم، کلیدی برای حافظه است: حنان (شیرین دعیبس) در سال ۱۹۸۸ داستان را بازگو می‌کند و سپس با فلاش‌بک به سال النكبة بازمی‌گردیم، زمانی که همزیستی فلسطینی‌ها و یهودیان از دو فرهنگ زندگی‌کننده بر یک خاک، به اشغال رسمی پس از جنگی تبدیل شد که فلسطینیان فرصت پیروزی در آن نداشتند.
همانند فیلم قبلی دعیبس، «آمریکا»، او کار خود را بر ترکیبی از روابط خانوادگی صمیمانه و عناصر سیاسی بنا می‌کند. بسیاری از صحنه‌ها در «چیزی که از تو باقی مانده» به اشغالگری طی این سال‌ها می‌پردازد:ایست بازرسی نظامی که پدر را جلوی فرزندش متوقف و تحقیر می‌کند، خانواده‌ای که در زیر بمباران خانهٔ خود را ترک می‌کند و دیگر لحظاتی که تاریخ تجاوزات علیه فلسطینیان را منعکس می‌کنند، بی توجه به اینکه زمین مال آنان است.
اثرگذاری فیلم با زبان هنری درست، به‌خوبی منتقل می‌شود، نه تنها از طریق صحنه‌ها بلکه با واقعیت‌های جاری در غزه نیز همسانی دارد.
پیام فیلم روشن و بدون ابهام است و پردازش هنری آن مناسب است، اگرچه برخی بخش‌ها ممکن است انسجام بیشتری در روایت داشته باشند؛ مسئله‌ای رایج در فیلم‌هایی که وقایع آن‌ها در زمان‌های متعدد رخ می‌دهد.

نگاهی به زندگی سخت

فیلم «چیزی از تو باقی مانده» و «ستارگان امید و درد» هر دو شامل سه بازهٔ زمانی هستند.
در فیلم لبنانی سیرل عریس، داستانی عاشقانه و رمانتیک روایت می‌شود که در پس‌زمینهٔ جنگ داخلی لبنان و پیامدهای آن و سرنوشت مردم بیروت شکل گرفته است.

محمد بکری و صالح بکری در «آنچه از تو باقی مانده»

با این حال، این دو فیلم تفاوت‌های زیادی دارند، به ویژه در سبک روایت و پردازش بین دعیبس و عریس: در فیلم دعیبس، حرکت دوربین دقیق و قاب‌بندی متناسب با موقعیت است، در فیلم عریس، حتی در لحظاتی که نیاز به تأمل است، دوربین پویا و متحرک است تا داستان بتواند از سطح به عمق منتقل شود.
سناریوی عریس در توجیه برخی تصادفات با دشواری روبه رو است، مانند این فرض که نینو (حسن عقیل) و یاسمینه (مُنیة عقل)، که از همان ابتدا عاشق یکدیگر بوده‌اند، در یک روز و در همان بیمارستان به دنیا آمده‌اند. این تصادف غیرضروری است، اگرچه به نظر می‌رسد خود کارگردان ضمنی به آن اذعان دارد.
عریس این موضوع را با تمرکز بر پیشرفت و تقاطع روابط، و گذشتهٔ خانوادگی غم‌انگیز قهرمانان (مرگ والدین حسن و طلاق والدین یاسمینه) جبران می‌کند. این امر تأثیر عمیقی بر احساسات شخصیت‌ها به صورت فردی و سپس مشترک دارد.
از نظر بصری، فیلم با تصاویر مناسب احساسات را منتقل می‌کند. این عنصر نقش مهمی در پیشبرد داستان دارد، از جمله در برخورد اول حسن با «کیوسک» متعلق به مادر یاسمینه که منجر به آشنایی واقعی آن‌ها می‌شود.
عریس از تصاویر چشمان، صورت‌ها و فاصله بین عاشقان به جای دیالوگ استفاده می‌کند؛ جایگزینی برای کلماتی که نمی‌توانستند به‌خوبی احساسات را منتقل کنند.

پیامدهای سیاسی و اجتماعی

یک عنصر مشترک در هر دو فیلم: در «چیزی که از تو باقی مانده»، محمد بکری نقش پدر را بازی می‌کند و به پسرش (صالح بکری) پاسخ می‌دهد: «زمین و پولت را گرفتند... این را زندگی می‌نامی؟ احمق نباش، پسرم.» در «ستارگان امید و درد»، شخصیت زن به دوستش که قصد ازدواج دارد می‌گوید: «می‌خوای بچه بیاری تو این دنیا؟»
هر دو جمله نشان‌دهندهٔ یأس در زندگی شخصیت‌ها و محیط سیاسی آن‌ها است؛ تصویری تاریک از زندگی که قربانی وقایعی خارج از کنترل افراد است.

فیلم افتتاحیه: «غول»

این فیلم کاملاً متفاوت است و برخلاف انتظار، داستان عنوان‌شده نیست.
فیلم زندگی نسیم، مشت‌زن یمنی، از کودکی تا قهرمانی جهان در بوکس را روایت می‌کند، اما تمرکز اصلی روی مربی او، برندون (با بازی پیرس برازنان) است، که استعداد نسیم را کشف کرده و او را پرورش می‌دهد.
بنابراین، محور داستان از ورزشکار به مربی منتقل می‌شود؛ زندگی نسیم صرفاً زمینه‌ای برای موفقیت داستان است. این انتخاب به فیلم امکان می‌دهد به تجربهٔ تبعیض نژادی نسیم در کودکی نیز بپردازد.


«جشنواره دریای سرخ» پنجاهمین سالگرد درگذشت ام‌کلثوم را گرامی داشت

ام‌کلثوم در نمایی از فیلم «عایده» (جشنواره دریای سرخ)
ام‌کلثوم در نمایی از فیلم «عایده» (جشنواره دریای سرخ)
TT

«جشنواره دریای سرخ» پنجاهمین سالگرد درگذشت ام‌کلثوم را گرامی داشت

ام‌کلثوم در نمایی از فیلم «عایده» (جشنواره دریای سرخ)
ام‌کلثوم در نمایی از فیلم «عایده» (جشنواره دریای سرخ)

جشنواره «دریای سرخ سینمایی» در دوره پنجم خود روند مرمت فیلم‌های قدیمی مصر و بازگرداندن آن‌ها به زندگی با نسخه‌های تازه قابل‌نمایش بر پایه جدیدترین فناوری‌ها را ادامه می‌دهد. در چارچوب گرامی‌داشت پنجاه‌سالگی درگذشت بانوی آواز عرب، ام‌کلثوم، جشنواره دو فیلم از آثار او را برای مرمت انتخاب کرد؛ یعنی «سرود امید» (۱۹۳۷) و «عایده» (۱۹۴۲) که هر دو به کارگردانی احمد بدرخان هستند.

جشنواره روز جمعه فیلم «سرود امید» را در «موزه طارق عبدالحکیم» در باغ فرهنگی منطقه تاریخی جدّه نمایش داد، در حالی که فیلم «عایده» نیز در شهر فرهنگ ارائه شد؛ پس از آنکه این دو فیلم در چارچوب توافق میان جشنواره و شهرک تولید رسانه‌ای مصر و با مشارکت شبکه «ای.آر.تی» ــ مالک حقوق دو فیلم ــ مرمت شدند.

مریم عبدالله، عضو کمیته انتخاب فیلم‌های عربی در جشنواره، هنگام ارائه فیلم «عایده» اظهار کرد که «جشنواره دریای سرخ در هر دوره چندین فیلم مصری را مرمت می‌کند تا برای نخستین بار با نسخه‌های مرمت‌شده با کیفیت بالای 4K بر پرده بزرگ به نمایش درآید. هم‌زمان با پنجاهمین سال درگذشت ام‌کلثوم که در شش فیلم نقش‌آفرینی کرد، کمیته فنی دو فیلم یادشده را برای این مناسبت برگزید».

از سوی دیگر، اسماء السراج، مدیر تجاری شبکه‌های «ای.آر.تی»، ضمن خوشامدگویی به حاضران، از جشنواره برای توجهش به مرمت فیلم‌های مصری قدردانی کرد. مهندسه ندى حسام‌الدین، مسئول مرمت در شهرک تولید رسانه‌ای، بیان کرد که فیلم «عایده» «یک حالت ویژه» بود؛ او توضیح داد که روند مرمت آن «یک حماسه واقعی» به شمار می‌رفت، زیرا «فقط مرمت فیلم نبود؛ بلکه لازم بود نسخه نگاتیو نیز از پوسیدگی نجات یابد. بخش‌هایی وجود دارد که متفاوت به نظر می‌رسند، زیرا درست پیش از آنکه کاملاً فاسد شوند، نجات داده شدند. همچنین تلاش زیادی برای ترمیم صدا صورت گرفت، چون فیلم یک اثر غنایی است و ترمیم دیجیتال دقیقی برای حفظ ارزش تاریخی آن انجام شد». او از نقش جشنواره در حفاظت از میراث سینمایی تقدیر کرد.

پوستر فیلم «سرود امید» (جشنواره دریای سرخ)

نمایش امسال «عایده» همچنین با هشتادوسومین سالگرد نخستین اکران آن در ۲۸ دسامبر ۱۹۴۲ در سینمای «استودیو مصر» در قاهره هم‌زمان شد؛ فیلمی که تولید همان استودیو است. در کنار ام‌کلثوم، بازیگرانی چون ابراهیم حموده، سلیمان نجیب، عباس فارس، مری منیب و عبدالواثق عسر ــ که فیلمنامه را با مشارکت فتحی نشاطی و عباس یونس نگاشت ــ در آن نقش‌آفرینی می‌کنند.

فیلم آمیزه‌ای دل‌نشین از رمانس، مسائل اجتماعی و درخشش موسیقایی ارائه می‌دهد و داستان آن درباره «عایده» دختر دانش‌آموز دوره «بکلوریا» (ام‌کلثوم) است که از کودکی استعداد آواز دارد. پس از درگذشت پدرش ــ کشاورزی ساده ــ خانواده باشا که پدرش نزد آنان کار می‌کرد، او را به اقامت در قصر دعوت می‌کنند تا تنها نماند. عایده به هنرستان شبانه‌روزی موسیقی دختران می‌پیوندد و سامی، پسر باشا ــ که او نیز دلباخته موسیقی است ــ به او دل می‌بندد، با وجود مخالفت پدرش که ازدواج با عایده را به‌دلیل تفاوت‌های طبقاتی رد می‌کند. اما پس از آنکه سامی اجرای موسیقایی عایده را می‌بیند، نظرش تغییر می‌کند و عشق در نهایت بر این فاصله‌های طبقاتی پیروز می‌شود.

همانند فیلم‌هایی که روح زمانه خود را بازتاب می‌دهند، فیلم خیابان‌های آرام قاهره در دهه چهل قرن گذشته، الگوهای خودروها، سنت‌های اجتماعی و پوشش‌های کلاسیک را به نمایش می‌گذارد؛ افزون بر ترانه‌های عاشقانه‌ای که ام‌کلثوم و ابراهیم حموده را در کنار هم قرار می‌دهد و تحول شخصیت ام‌کلثوم و عملکرد غنایی او را برجسته می‌سازد.

این فیلم با وجود فشردگی جدول نمایش فیلم‌های جهانی و عربی تازه‌تولید، با استقبال چشمگیر تماشاگران جشنواره و مخاطبان سعودی روبه‌رو گردید. آنتوان خلیفه، مدیر برنامه‌های عربی و کلاسیک جشنواره، این استقبال را چنین تفسیر می‌کند: «این فیلم‌ها پیش‌تر در سالن‌های بزرگ نمایش داده نشده‌اند و بیشتر مخاطبان سعودی آن‌ها را ندیده‌اند؛ علاوه بر این، با فناوری‌های نو ارائه می‌گردند». او در گفت‌وگو با «الشرق الأوسط» افزود که نمایش دو فیلم «صرفاً به جشنواره محدود نمی‌شود، بلکه در قالب چندین آیین که در طول سال در شهرهای مختلف پادشاهی عربی سعودی برگزار می‌شود، ادامه خواهد یافت»، و توضیح داد که «جشنواره حقوق پخش این فیلم‌ها را خریداری نمی‌کند، بلکه از صاحبان حقوق اجازه نمایش در جشنواره و آیین‌ها را دریافت می‌کند».

خلیفه تأکید می‌کند که جشنواره از دوره نخست بر مرمت فیلم‌های مصری اهتمام ویژه دارد و تاکنون تعداد ۲۲ فیلم طی پنج سال مرمت شده است.

پوستر نمایش دو فیلم مرمت‌شده ام‌کلثوم در جشنواره (جشنواره دریای سرخ)

او اشاره می‌کند که انتخاب فیلم‌های مرمت‌شده معمولاً با مناسبت‌های مشخص پیوند دارد و توضیح می‌دهد: «همه فیلم‌های یوسف شاهین در فرانسه مرمت شدند، اما دریافتیم که فیلم ‹الاختیار› مرمت نشده، بنابراین آن را مرمت نمودیم. همچنین مرمت فیلم‌ها با تجلیل از شخصیت‌هایی چون منی زکی در دوره گذشته ارتباط یافت؛ جایی که او درخواست نمایش فیلم ‹شفیقه و متولی› را داشت و ما آن را مرمت کردیم، همین‌طور فیلم ‹اضحک الصورة تطلع حلوة› در چارچوب تکریم او مرمت کردیم. اما فیلم ‹خلی بالک من زوزو› به مناسبت پنجاهمین سال تولیدش مرمت شد. و امسال دو فیلم ‹سرود امید› و ‹عایده› را به مناسبت پنجاه‌سالگی درگذشت ام‌کلثوم برگزیدیم».

برنامه «گنجینه‌های دریای سرخ» در دوره پنجم نمایش‌های ویژه‌ای از شماری از کلاسیک‌های سینمای جهان ارائه می‌دهد؛ از جمله سه فیلم کوتاه صامت: «مهاجر» اثر چارلی چاپلین، «لیبرتی» از لورل و هاردی، و «یک هفته» اثر باستر کیتون با اجرای موسیقی زنده از سوی آهنگ‌ساز بریتانیایی نیل براند، متخصص موسیقی متن. همچنین برنامه شامل نمایش فیلم هیجان‌انگیز «مسحور» از آلفرد هیچکاک و فیلم حماسی «آبی بزرگ» به کارگردانی لوک بسون است.