جفری: ما خواهان تغییر رفتار حکومت سوریه هستیم نه تغییر اسد

فرستاده ویژه رییس جمهور آمریکا در ائتلاف جهانی ضد «داعش» به «الشرق الاوسط»: ایران باید کاملا خاک سوریه را ترک کند

جفری: ما خواهان تغییر رفتار حکومت سوریه هستیم نه تغییر اسد
TT

جفری: ما خواهان تغییر رفتار حکومت سوریه هستیم نه تغییر اسد

جفری: ما خواهان تغییر رفتار حکومت سوریه هستیم نه تغییر اسد

جیمز جفری فرستاده ویژه رییس جمهور آمریکا در امور سوریه و در ائتلاف جهانی ضد «داعش» روز پنجشنبه (۹ مه) به «الشرق الاوسط» گفت «مسکو به واشنگتن گفت که چنانچه روسیه عملیات نظامی «محدود» در ادلب برای جلوگیری از حملات گروه «هیات تحریر الشام» به پایگاه روسی حمیمیم انجام دهد فشار واشنگتن افزایش می یابد. این پایگاه در نزدیکی لاذقیه قرار دارد.
او افزود «چنانچه عملیات نظامی در شمال غرب سوریه ادامه پیدا کند فشار دولت آمریکا نیز افزایش می یابد».
جفری خاطر نشان کرد «واشنگتن برنامه ای برای تغییر رژیم و آقای بشار اسد ندارد. آمریکا به رویکرد فشار و تحریم اقتصادی حکومت دمشق و متحدانش و حضور نظامی در شمال شرق سوریه و جلوگیری از عادی سازی روابط کشورهای عربی و غربی از یک سو و حکومت بشار اسد از سوی دیگر ادامه می دهد تا در نهایت «حکومت جدید با سیاست های جدید درباره مردم و کشورهای همسایه ایجاد شود». او به پیشرفت فراوان در م‍ذاکرات ترکیه درباره ایجاد «منطقه امنیتی» در بخش شرقی فرات در مرز بین سوریه و ترکیه اشاره کرد.
جفری یادآور شد «آمریکا خواهان خروج نیروهای ایرانی از سوریه پس از فرآیند سیاسی است. این یک خواسته عملی است. وضعیت نیروهای خارجی در سوریه باید مثل شرایط پیش از ۲۰۱۱ شود».
جفری گفت «باید آمار دقیقی درباره نیروهای دریایی مستقر در منطقه تنظیم شود چرا که ما متوجه سیگنال های خطرناک و جدی در خصوص تهدیدهای ایران شدیم. واشنگتن به ایران اجازه نمی دهد تا خلا در شمال شرق سوریه را پر کند».
متن گفتگوی تلفنی «الشرق الاوسط» با جیمز جفری در زیر می آید:
نظر دولت آمریکا درباره تنش کنونی در ادلب چیست؟ من و همکارانم در حال تماس و رایزنی با روس ها و ترک ها و اپوزیسیون درباره این موضوع هستیم. ما آشکارا به همه گروه ها ابلاغ کردیم که خواهان توقف عملیات نظامی هستیم. چنانچه پرزیدنت ترامپ در سپتامبر گفت عملیات نظامی گسترده در ادلب یک ماجراجویی خواهد بود و ما از آن حمایت نمی کنیم. دغدغه ما تنها به خاطر حمله شیمیایی نیست بلکه عملیات نظامی منجر به افزایش شمار پناهندگان و آوارگان می شود. عملیات نظامی منجر به انتقال عوامل تروریستی از ادلب به جاهای دیگر می شود. همه این عوامل درست هستند. حکومت و روسیه از لحاظ ژئواستراتژیکی هنوز راهکار نظامی و نه سیاسی را در پیش گرفته اند. این دست یابی به راهکار سیاسی با توجه به قطعنامه ۲۲۵۴ را پیچیده تر می کند. حکومت سوریه و هوادارانش مقصر اصلی اجرا نشدن این قطعنامه هستند. این به نظر ما یک فاجعه تمام عیار است. شما گزینه دیگری به جز تماس و رایزنی برای جلوگیری از افزایش تنش و عملیات نظامی در پیش گرفته اید؟ من به رویدادها تنها به دید نظامی نگاه نمی کنم. ما ابزارهای سیاسی و اقتصادی و نظامی درباره سوریه دراختیار داریم: تداوم حضور نظامی ما برای مبارزه با «داعش» در شمال شرق سوریه و جلوگیری از پر کردن خلا در شمال شرق سوریه توسط کشورها و گروه های دیگر و حمایت از حملات اسرائیل علیه تاسیسات و نیروهای ایرانی در سوریه و جلوگیری از دسترسی رژیم به پول های جمع آوری شده برای بازسازی کشور و جلوگیری از تلاش های حکومت و روسیه برای بازگشت پناهجویان و جلوگیری از به رسمیت شناختن حکومت سوریه در اتحادیه عرب یا کشورهای دیگر و اعمال تحریم با همکاری اروپایی ها علیه رژیم سوریه.
پس اینها ابزارهای اقتصادی و دیپلماتیک هستند؟
این ابزارهای در اختیار ما هستند. شاید ما با بهره گیری از این ابزارها موفق به توقف عملیات نظامی نشویم اما دیدگاه پرزیدنت ترامپ در موارد خاص مثل حمله شیمیایی کاملا روشن است. ما در موارد دیگر از ابزارهای غیر نظامی برای افزایش فشار به رژیم و متحدانش استفاده می کنم تا این پیام را برسانیم که عملیات نظامی غیر قابل قبول است. آیا زمان عملیات نظامی در ادلب با احتمال دست یابی واشنگتن و آنکارا به توافق بر سر ایجاد «منطقه امنیتی» در شمال شرق سوریه ارتباط دارد؟ نمی خواهم وارد جزئیات شوم. روسیه به صراحت به ما گفت که حمله به ادلب یک عملیات نظامی محدود خواهد بود و در واقع واکنش به حمله های پیاپی گروه «هیات تحریر الشام» به پایگاه حمیمیم است. روس ها می گویند پایگاه روسیه مورد چندین حمله قرار گرفته که البته ما نمی توانیم این خبر را تایید کنیم. عملیات نظامی تا الان که محدود بوده اما همین حملات منجر به کشته شدن صد نفر و آواره شدن ده ها هزار نفر شده است. این عملیات باید متوقف شود. ما در شرایط کنونی هیچ تصوری از خواسته روسیه یا حکومت سوریه نداریم.
اما بی گمان رژیم سوریه به وضوح اعلام کرد که با توافق سوچی و آتش بس مخالف است و ادلب را به عنوان منطقه تحت کنترل خود می خواهد. در مورد منطقه امنیتی، آیا این خبر که آمریکا و ترکیه بر سر کلیات به توافق رسیده اما هنوز درباره مرزهای این منطقه اختلاف نظر دارند درست است؟ 
نمی خواهم وارد جزئیات شوم. اما باید گفت: این منطقه در همه مناطق مرزی ترکیه و سوریه در شرق فرات ایجاد می شود. اختلاف نظر درباره عمق این منطقه هنوز وجود دارد. آمریکا و ترکیه درباره نحوه تامین امنیت نیروهای دو کشور در منطقه در حال رایزنی هستند که پیشرفت زیادی درباره این مسائل داشتیم. اما ما خواهان این هستیم که هر چه زودتر به توافق نهایی برسیم. 
 عبد الله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان درباره حمایت از گفتگو میان «نیروهای دموکراتیک سوریه»‌و رژیم دمشق و عدم سخت گیری به حکومت آنکارا بیانیه داده است. آیا بخشی از گفتگوهای آمریکا و ترکیه درباره منطقه امنیتی همین بیانیه نبوده است؟ باید این سوال را از کسانی که از دیدگاه ترکیه و اوجالان اطلاع بیشتری دارند پرسید. اما من تاکید می کنم که ما با آقای اوجالان یا حلقه نزدیک به او هماهنگی نکردیم.
شما به ترکیه و اسراییل و ژنو سفر کردید. گر پدرسون فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه طرحی درباره گردهمایی بین گروه آستانه و گروه کوچک مطرح کرد. نظر واشنگتن دراین باره چیست؟
البته بنده طرح معینی تا حالا از زبان آقای پدرسون نشنیده ام. پدرسون گفت که باید به شیوه بهتر از «گروه کوچک» و «گروه کشورهای ضامن در آستانه» برای فعالیت و رایزنی دست یافت. او در این باره چندین ایده دارد که بر قطعنامه ۲۲۵۴ مبتنی هستند.  این قطعنامه «گروه بین المللی حمایت از سوریه» را به عنوان مسئول رایزنی و مشورت با فرستاده سازمان ملل معرفی کرده است. فعالیت گروه بین المللی حمایت از سوریه متوقف شده است. پدرسون به دنبال ایجاد یک فرمول است. این فکر بدی نیست اما ما خواهان اطلاع از جزئیات و اعلام تصمیم نهایی هستیم.
آمریکا بارها به ایران هشدار داده است. ناوگروه «آبراهام لینکلن» به منطقه اعزام شده است. آیا افزایش تنش نظامی به مرحله جدی رسیده است؟
اولا: اظهارات کاخ سفید و وزارت دفاع و مایک پمپئو وزیر امور خارجه درباره ایران و استقرار نیروهای دریایی آمریکایی در منطقه روشن و واضح است. این اظهارات به دلیل وجود سیگنال های جدی درباره تهدیدهای ایران مطرح شده اند. بنابراین ما باید دیدگاه آمریکا دراین باره را جدی بگیریم.
حضور آمریکا هدف های متعددی دارد: مبارزه با «داعش» و مهار ایران و عملیات نظامی دیگری که توسط پرزیدنت ترامپ اعلام می شوند. ایران در منطقه فعالیت می کند. ما رویکرد مهار ایران را در پیش گرفته ایم و در برابر فعالیت های ایران در سوریه و عراق و لبنان و «حزب الله» و یمن واکنش نشان می دهیم. این بر کسی پوشیده نیست. همه این کشورها عرصه فعالیت ایران هستند. هدف اصلی ما به عنوان مثال در شمال شرق سوریه شکست «داعش» و اطمینان از عدم وجود خلا و ایجاد منطقه امنیتی است که نگرانی ترکیه برای عدم ثبات را برطرف کند. ما در خصوص فعالیت های ایران در منطقه از ابزارهای تحریم اقتصادی و نظامی استفاده می کنیم.
آمریکا و متحدان اروپایی اش درباره حضور نظامی در آینده در شمال شرق سوریه به توافق رسیده اند؟ ما با همکاری متحدان محلی برنامه ای برای برقراری ثبات در شمال شرق سوریه و شکست «داعش» داریم. اما در خصوص نیروهای مستقر در سوریه باید گفت که پرزیدنت ترامپ رویکرد خروج تدریجی و مسئولانه را در پیش گرفته است. این سیاست ما است و پرزیدنت ترامپ خواهان ماندن شماری از نیروها برای یک مدت معین است. تعداد نیروهایی که می مانند توسط ما تعیین می شوند که با دیدگاه متحدانمان در ائتلاف ضد «داعش» نیز همسویی خواهد داشت. ما در حال رایزنی درباره حضور نیروهای غیر آمریکایی هستیم و دیدگاه های مثبتی تا حالا دریافت کردیم. حومه دیرالزور شاهد اعتراضاتی به «نیروهای دموکراتیک سوریه» بود. آمریکا و ائتلاف ضد «داعش» چه اقداماتی برای تامین خواسته های مردم انجام داده اند؟ گفتنی است ائتلاف ضد «داعش» با توجه به خواست ساکنان شمال شرق سوریه برای مبارزه با «داعش» حضور دارد. ما در آنجا حکمرانی نمی کنیم و تنها کمک هایی در اختیار مردم قرار می دهیم. بی گمان ما نگرانیم چرا که برخی متحدانمان که با «داعش» مبارزه می کنند شرایط مناسبی ندارند. ما خواهان همکاری همه گروه ها با یکدیگر هستیم. اما ما تنها به نیروهای خود دستور می دهیم و وظیفه دستور دادن به گروه های دیگر را نداریم. نظر واشنگتن درباره حمله های مکرر اسرائیل در سوریه چیست؟ آیا آمریکا خواهان خروج کامل ایران از سوریه است؟‌آیا چنین چیزی عملی است؟ ما خواهان این هستیم که آرایش حضور نیروهای خارجی در سوریه در پایان فرآیند سیاسی به پیش از ۲۰۱۱ برگردد. این خواسته با قطعنامه ۲۲۵۴ انطباق دارد و در نهایت حکومتی در سوریه سرکار بیاید که رفتار متفاوتی در پیش بگیرد. این هدف اصلی آمریکا است. نیروهای ایرانی از جمله گروه هایی هستند که باید خاک سوریه را ترک کنند. نیروهای ایرانی امنیت اسرائیل را در معرض خطر قرار داده و باعث افزایش ناامنی و بی ثباتی در سوریه شده اند. ما خواهان خروج همه نیروهای خارجی هستیم. این خواسته غیر واقعی نیست. موارد بسیاری از تحولات سیاسی بوده که خروج نیروهای خارجی کشورهای دیگر را به دنبال داشته است. اسراییل به عنوان مثال با توافق صلح خاک سینا را ترک کرد. نظر آمریکا درباره بشار اسد رییس جمهور سوریه چیست؟ ما سیاست خاصی درباره تغییر نظام و آقای اسد نداریم. ما تابع قطعنامه ۲۲۵۴ هستیم که در شورای امنیت و با موافقت روسیه تصویب شد. در این قطعنامه به تغییر قانون اساسی و برگزاری انتخابات زیر نظر سازمان ملل و تغییر حکومت اشاره شده است. واژه حکومت چند بار در این قطعنامه به کار رفته چرا که حکومت کنونی غیر قابل قبول و جنایتکار و وحشی است. ما خواهان تغییر بوده و بر آن پافشاری می کنیم. سیاست فشار در سوریه تغییر نمی کند مگر اینکه حکومت سوریه رفتار متفاوتی با مردم و همسایگانش در پیش بگیرد. این سیاست ما است. ما به دنبال تغییر یک فرد معین نیستیم. آیا فکر می کنید کمیته تدوین قانون اساسی به زودی تشکیل می شود؟
ما قویا از پدرسون فرستاده سازمان ملل در امور سوریه و آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل حمایت می کنیم. پدرسون فرد شجاعی است و با برخورداری از حمایت دبیر کل سازمان ملل می تواند قطعنامه ۲۲۵۴ را اجرا کند. دی میستورا نتوانست این کار را انجام دهد چرا که رژیم سوریه از همکاری با جامعه بین الملل و شورای امنیت سرباز می زند. این غیر قابل قبول است. بنابراین ما به تلاش برای ایجاد ابزارهای فشار به حکومت سوریه و متحدانش ادامه می دهیم تا اینکه رژیم سوریه وادار به همکاری در فرآیند سیاسی شود.
راهکار در سوریه سیاسی است نه نظامی. راهکار سیاسی مبتنی بر تغییر رفتار رژیم است. ما برای رسیدن به این هدف از همه شیوه های فشار برای تغییر شرایط استفاده می کنیم.
درباره بازسازی چطور؟
ما می گوییم که نباید قبل از تغییر رفتار رژیم پولی برای بازسازی خرج شود. اروپایی ها و سازمان ملل و کشورهای عربی دیدگاه واحدی در این باره دارند.
نظر شما درباره عادی سازی روابط چیست؟
نه. ما با ایجاد مشروعیت دوباره به رژیم مخالفیم. ما سیاست خود را در عمل نشان می دهیم. اگر عملیات نظامی در ادلب ادامه پیدا کنید فشار آمریکا افزایش می یابد. چگونه؟ این تصمیم توسط پرزیدنت ترامپ گرفته می شود.



حنان الاحمدی به «الشرق الاوسط»: تصدی زنان سعودی در پست‌های رهبری صوری یا نمادین نیست



دکتر حنان الاحمدی در دفتر کار خود (الشرق الاوسط)
دکتر حنان الاحمدی در دفتر کار خود (الشرق الاوسط)
TT

حنان الاحمدی به «الشرق الاوسط»: تصدی زنان سعودی در پست‌های رهبری صوری یا نمادین نیست



دکتر حنان الاحمدی در دفتر کار خود (الشرق الاوسط)
دکتر حنان الاحمدی در دفتر کار خود (الشرق الاوسط)

انتصاب حنان الاحمدی به سمت نایب‌رئیس مجلس مشورتی سعودی یک نقطه تحول در روند توانمندسازی زنان سعودی برای تصدی پست‌های ارشد رهبری در این کشور بود، زیرا وی اولین زنی بود که این پست را در تاریخ این شورا عهده‌دار می‌شود.
حنان الاحمدی در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود پس از انتصاب، به الشرق الاوسط گفت که تصدی پست‌های رهبری در پادشاهی عربی سعودی از سوی زنان هرگز یک جهت‌گیری صوری یا یک ابتکار نمادین نبوده، بلکه نمایانگر اعتقاد و باور دولت و جامعه نسبت به اهمیت این نقش است.
حنان الاحمدی در روز جهانی زن تأکید کرد که «دیگر زمینه ای وجود ندارد که در آن شهروندان زن فرصت کاملی برای اثبات ارزش‌های خود نداشته باشد».
وی اظهار کرد که سعودی بدون درنگ و با شتاب برای ایجاد یک سیستم قانونگذاری یکپارچه که توانمندسازی زنان را تقویت و حقوق آنها را تضمین کند، تلاش کرده‌است.
حنان الاحمدی از سال ۲۰۱۳ تاکنون عضو دوره‌های ششم و هفتم شورای مشورتی سعودی است و پیش از این، علاوه بر دکترای مدیریت بهداشت در انستیتو، مدیرکل شعبه زنان در انستیتوی مدیریت عمومی بود. او دکترای مدیریت بهداشت را از کالج تحصیلات تکمیلی دانشگاه بهداشت عمومی پیتسبورگ (پنسیلوانیا) ایالات متحده دریافت کرده‌است.

متن گفتگو را می‌خوانید:

> در سالگرد روز جهانی زن، راهی را که جنبش توانمندسازی زنان سعودی طی کرده را چگونه می‌بینید؟

- اول از همه، باید تأکید شود که توانمندسازی زنان به عنوان یک هدف و روند فقط مربوط به زنان نیست، بلکه یک هدف اجتماعی است که به معنای سرمایه‌گذاری تمام انرژی‌ها برای ساختن یک جامعه قوی و متعادل و تلفیق قوانین برای زندگی بهتر که همگان از فرصت‌های برابر و حقوق کامل برای زندگی بهتر برخوردار هستند.
تردیدی نیست که سعودی راهی طولانی برای فعال کردن نقش زنان و مشارکت آنها در توسعه طی کرده‌است و ما شاهد مراحل محوری فرایند توانمندسازی زنان در پادشاهی از دوران پادشاه بنیانگذار تا پادشاهی دوران خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهد وی محمد بن سلمان هستیم، جایی که اکنون شاهد یک تحول تاریخی هستیم که در چندین کانال مؤثر مشارکت زنان در بخش‌های سیاسی، مشاوره ای، آموزشی، تجاری، صنعتی، اجتماعی و خیریه تجسم یافته‌است و دیگر زمینه ای وجود ندارد که در آن شهروندان زن نتواند ارزش خود را ثابت کند.
رهبران پادشاهی از ابتدا تاکنون، به‌طور راسخ معتقدند که تقویت نقش زنان محور دستیابی به یک رنسانس یکپارچه، ایجاد قوانین توسعه پایدار، آگاهی از تغییرات و تحولات، مواجهه با چالش‌ها، دستیابی به تعادل و ثبات است، علاوه بر این موجب حفظ هویت جامعه، ارزش‌ها و فرهنگ برگرفته از آموزه‌های شریعت اسلامی است.
 به دنبال آن مجموعه ای از اصلاحات و ابتکارات توسط رهبری سعودی انجام شد که برجسته‌ترین آنها نقشه راهی بود که در چشم‌انداز ۲۰۳۰ پادشاهی وجود داشت و زنان را به عنوان هدف و وسیله ای برای دستیابی به آن قرار داد.
همچنین با سرعت برای ساختن یک سیستم قانونگذاری یکپارچه که موجب تقویت توانمندی زنان و تضمین حقوق آنها می‌شود، تلاش کرد. به طوری که افق‌های مشارکت زنان در صحنه عمومی، توانمندسازی برای تصدی مناصب رهبری و فعال شدن مشارکت آنها در تصمیمات ملی، خواه از طریق عضویت در شورای شورا یا مجالس شهرداری‌ها، یا در موقعیت‌های تصمیم‌گیری در بخش‌های مختلف گسترش یافت. مسئله ای که خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز در پایان کار اجلاس G20 در مورد زنان (W20) بر روی آن تأکید کرد، جایی که وی گفت: «زنان نقش اساسی در پادشاهی دارند. بدون زنان توانمند، اصلاح جوامع دشوار است، زیرا آنها نیمی از جامعه و مربیان نسل‌ها هستند. زن در طول تاریخ، نقش برجسته و مؤثر خود را در ایجاد انگیزه در تغییر و تصمیم‌گیری ثابت کرده‌است».

> امروزه، سعودی شاهد گشودگی بی‌سابقه ای در زمینه‌های مختلف است. چگونه این وضعیت در موقعیت شغلی و اجتماعی زنان منعکس می‌شود؟

- ناظران مسئله زنان در پادشاهی شاهد میزان توجه دولت به ارتقای وضعیت زنان از نظر اجتماعی و شغلی هستند. آغاز این روند فراهم آوردن فرصت‌های مشخص در آموزش و توانبخشی در رشته‌های مختلف و تدوین قوانین و برنامه‌هایی بود که به آنها کمک می‌کند نقش‌های بیشتری را در زمینه‌های مختلف ایفا کنند. سپس سرمایه‌گذاری روی افراد شایسته ملی واجد شرایط در حوزه‌های عمومی، فراهم آوردن فرصت‌های شغلی و تصدی سمت در سمت‌های رهبری از دیگر برنامه هاست.
امروزه، زنان سعودی را به عنوان پیشگام در زمینه‌های کار در دولت و بخش‌های خصوصی و در زمینه‌های علمی و حرفه ای می‌بینیم. مسلم است که از زمان راه اندازی چشم‌انداز ۲۰۳۰ پادشاهی، فرصت‌ها دو برابر شده‌است. زنان سعودی سهم زیادی از اصلاحات و تحولات ایجاد شده توسط این چشم‌انداز را به دست آورده‌اند، که علاوه بر اتخاذ برخی برنامه‌ها با هدف ایجاد یک محیط کار امن و جذاب برای زنان، بر افزایش مشارکت زنان در توسعه و آبادانی کشور به واسطه افزایش آگاهی از اهمیت مشارکت آنها و افزایش فضای موجود در بازار کار منعکس شده‌است.
من می‌خواهم در اینجا تأکید کنم که زنان سعودی همیشه قابل اعتماد و مسئولیت پذیر بوده‌اند، زیرا در پیشرفت تحصیلی نبوغ خود را نشان داده‌اند، و همچنین در اثبات شایستگی خود در زندگی عملی بسیار عالی بوده‌اند، همچنین در تمام نقش‌های اجتماعی و شغلی در نظر گرفته شده و مسئولیت‌های شغلی موفق بوده‌اند.

> شما به عنوان اولین زن سعودی هستید که سمت نائب رئیس مجلس شورا را عهده‌دار شدید، به نظر شما زنان سعودی چگونه به مناصب رهبری خواهند رسید؟

- مفتخرم که با حکم پادشاهی منصوب شدم که آن را اوج فعالیتم قلمداد می‌دانم، که بدون شک یکی دیگر از اشکال حمایت و توجهی است که شهروندان زن سعودی از آن بهره‌مند است و گامی مهم در جهت توانمندسازی زنان و مشارکت آنها در موقعیت‌های تصمیم‌گیری. فراهم آوردن فرصت‌های متمایز برای تصدی پست‌های رهبری از سوی زنان، به یک واقعیت تبدیل شده‌است.
مسلم است که تصدی زنان در مناصب رهبری در پادشاهی هرگز جهت‌گیری صوری یا ابتکاری نمادین نبوده، بلکه نمایانگر اعتقاد و باور دولت و جامعه به اهمیت این نقش و نیاز به آن برای تکمیل سیستم ساخت و توسعه جامع است، افزون بر این، ایجاد فضا برای تصدی گری زنان با گام‌های دقیق و برنامه‌های جدی برای احراز شرایط و انتخاب متخصصان حرفه ای همراه شد.

> مشارکت امروز زن شورایی در مجلس در مقایسه با گذشته را چگونه توصیف می‌کنید؟

- ورود زنان به مجلس شورا یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های تحول و توسعه در کشور عزیزمان است و من آن را به عنوان یک نقطه عطف تاریخی در روند مشارکت زنان در صحنه عمومی و تصمیم‌گیری‌های اجتماعی از طریق قانونگذاری و نقش‌های نظارتی مجلس می‌بینم. اعضای زن مجلس شورا از همان ابتدا به حجم مسئولیتی که به آنها سپرده شده‌است پی بردند و اعتماد حاکمان را لمس کردند و به اهمیت این مرحله در روند توانمندسازی زنان سعودی به عنوان آغازی برای این صنف جهت گشایش افق گسترده‌تر مشارکت اجتماعی پی بردند.
آنها بر اساس اعتقاد عمیق به مأموریت و نقش مجلس شورا، از زمان تأسیس آن تأثیر روشنی داشتند. مشارکت زنان در کار شورا در هر مرحله به موضوعات مربوط به زنان و خانواده محدود نمی‌شد، بلکه شامل تمام مسائل مربوط به توسعه همه شهروندان بود. خواه از طریق مداخلات، توصیه‌ها یا ارائه لوایح قانونگذاری، نقش برجسته زنان در کار کمیته‌های تخصصی و خصوصی و در کمیته‌های دوستی پارلمانی را هم بر این سیاهه بیفزایید.

> شورا تاکنون صدها ابلاغیه صادر کرد. آیا فکر می‌کنید این موارد بر توسعه فضای قانونگذاری برای زنان منعکس شده‌است؟

- عضویت زنان در مجلس شورا نشان دهنده اراده رهبری سیاسی برای ایجاد تغییرات قانونی است که نقش زنان را به عنوان یک ستون مهم در جامعه و در ساختن آینده کشور تقویت می‌کند.
مجلس شورا، از طریق نقش قانونی و نظارتی خود، تمرکز خود را بر حمایت از زنان قرار داده‌است و آنها را قادر ساخت تا از طریق تصمیمات و آیین‌نامه‌هایی که تصویب کرده و موضوعاتی که مورد مطالعه قرار گرفته، در زمینه‌های مختلف توسعه سهیم شوند. اگرچه مجلس شورا یک نهاد قانونگذار است، نه یک دستگاه اجرایی که ابتکارات و برنامه‌ها را اجرا می‌کند، اما بسیاری از موضوعاتی که شورا تصویب کرده، در قالب مقررات و رویه‌های مصوب از سوی دولت متبلور شد.

> کشورها و سازمان‌ها از مسائل زنان سعودی به عنوان ابزاری برای سیاه نمایی حقوق بشر و سیاسی بهره‌برداری می‌کنند. علیرغم اصلاحات، برخی از سازمان‌ها همچنان تصویر نادرستی ارائه می‌دهند. چگونه می‌توان با این امر مقابله کرد؟

- من در توصیف بهره‌برداری از برخی موارد فردی به عنوان «ابزاری برای سیاه نمایی» کاملاً با شما موافقم که برخی از سازمان‌ها و ارگان‌هایی که با اهداف مختلف اداره می‌شوند با آن بازی می‌کنند و گاهی اوقات به صورت منفی استفاده می‌شوند، اما آنچه برای ما اهمیت دارد این است که در پادشاهی به دستاوردهایی دست یافته‌ایم که نهادها و مراکز بین‌المللی با آمار و شواهد عملی، توانمندسازی زنان مستند کرده‌اند، و ما در شاخص‌های جهانی و گزارش‌های مربوط به زنان به رتبه‌های پیشرفته رسیده‌ایم، از جمله می‌توان به گزارش «زنان در تجارت و قانون ۲۰۲۱» صادر شده توسط گروه بانک جهانی، و طبقه‌بندی آن در میان کشورهای پیشرو در خاورمیانه و شمال آفریقا برای دومین سال پیاپی، در نتیجه برنامه‌های «چشم‌انداز سعودی ۲۰۳۰» و نقش آن در حمایت از اجرای اصلاحات قانونی در قوانین و مقررات با هدف افزایش نقش زنان در توسعه اقتصادی و افزایش رقابت پادشاهی در منطقه و در سطح جهانی اشاره کرد. علاوه بر آنچه زنان سعودی در صحنه و در بیشتر زمینه‌های تمایز، نبوغ، جدیت و حرفه ای بودن خود ثابت کرده‌اند، که خود را در کنار همتایان در زمینه‌های مختلف علمی و حرفه ای در معتبرترین کشورهای جهان قرار داده‌اند، ما دارای زنان نمونه درخشانی در کارهای دیپلماتیک، علمی و تخصصی داریم که در صحنه بین‌المللی ظاهر شده‌اند.
با وجود اصلاحات قوانین مربوط به زنان، ما هنوز با چالش‌های مربوط به کلیشه ترسیم شده در رسانه‌های غربی از زنان سعودی روبرو هستیم، که این تصویر با تغییرات و شتاب اصلاحات، واقعیت زنان، دستاوردهای آنها و جایگاه شان در جامعه همخوانی ندارد.
از طرف دیگر، من معتقدم که غرور و اعتماد به نفس عامل اصلی مقابله با کارزارهای تشکیک و سیاه نمایی است و ما باید به آنچه در مدت زمان نسبتاً کوتاهی به دست آورده‌ایم، افتخار کنیم. علاوه بر این، اصول دین اسلام بر حفظ موقعیت و حقوق زنان تأکید می‌کند.
 ما باید آگاه باشیم که روند توانمندسازی در حال پیشروی است، به گونه ای که ارزش‌های اسلامی جامعه ما و هویت آن را مصون بدارد، تا بتوان از تغییری که به دست می‌آوریم، امتداد طبیعی تمدن، فرهنگ و آرزوهای خود را تحقق ببخشیم.

> سازمان آمار نشان می‌دهد که زنان جوان سعودی ۲۶ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند. با توجه به شرایط موجود آینده آنها را چگونه می‌بینید؟

- زنان و مردان جوان بیشترین درصد جامعه را شکل می‌دهند، بنابراین آنها همیشه مورد توجه و در اولویت برنامه‌های دولت بوده‌اند. بسیاری از برنامه‌ها و استراتژی‌ها برای توانمندسازی مردان و زنان جوان به‌طور خاص تنظیم شده‌است.
روندهای توسعه پادشاهی متمرکز بر اهداف توسعه پایدار است که خواستار توانمندسازی زنان در هر سنی با هدایت روندهای جهانی به رهبری سازمان ملل برای دستیابی به توسعه پایدار تا سال ۲۰۳۰ است.
اهداف توسعه پایدار (۲۰۱۵–۲۰۳۰) تأمین زندگی مناسب و معقول برای زنان از طریق ارتقای سلامت زنان، توانمندسازی آنها، تهیه پیش نویس مقررات قانونی و چارچوب‌های ضامن حقوق آنها، فرصت‌های شغلی برای آنها و افزایش مشارکت آنها در مقام‌های ارشد و پارلمانی را تأمین می‌کند. پادشاهی برای تأمین زندگی مناسب و اعطای نقش‌های مؤثر برای زنان سعودی در حال و آینده، برنامه‌های ملی لازم را برای دستیابی به این اهداف در نظر گرفته‌است.
در اینجا، من با افتخار فراوان به افزایش میزان مشارکت زنان در نیروی کار سعودی به میزان ۴۸٫۸ درصد در سه‌ماهه دوم سال ۲۰۲۰ اشاره می‌کنم، که عمدتاً نشان دهنده افزایش مشارکت زنان سعودی در نیروی کار از ۲۵٫۹ درصد در سه‌ماهه اول سال ۲۰۲۰ به ۳۱٫۴ درصد در سه‌ماهه دوم همان سال است، این نشانه دستیابی به نتایج مثبت تر برنامه‌ها و ابتکارات برای توانمندسازی زنان در پادشاهی است.
با توجه به حمایت‌های فراوان از سوی رهبری، ما می‌توانیم به آینده ای درخشان برای دخترانمان، زنان فردا، در نتیجه فرصت‌های بزرگ و بی‌سابقه ای که دولت برای آنها فراهم کرده خوش بین باشیم.
در پایان، من از روزنامه الشرق الاوسط برای ترتیب این گفتگو تشکر می‌کنم و در پایان می‌گویم که به اندازه وزن سیاسی و اقتصادی پادشاهی در نقشه بین‌المللی، کشور ما همچنین در اتخاذ اصلاحات قانونی و اجرایی که از توانمندسازی زنان حمایت می‌کند، ثقل کافی بین‌المللی دارد.