پیشنهادهای حاتم برای شیکپوشی مردانhttps://persian.aawsat.com/home/article/1739121/%E2%80%8B%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%A7%D8%AA%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D9%BE%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86
لباس سعودی را به تن سنوبی داگ، کریستین لوبوتان و شاهزاده ویلیام جهانی کرد
لندن: «الشرق الاوسط»
TT
TT
پیشنهادهای حاتم برای شیکپوشی مردان
حاتم العقیل طراحی است که موفق شد لباس سنتی را جهانی کند، بعد از اینکه با ظرافت چند افزودنی قوی از عناصر مدرن و امروزی به آن تزریق کرد آن را جهانی ساخت. بر صدر نشریات مجلات براق مردانه نشاند و در جلسات عکاسی هم شانه به شانه طرحهای طراحان جهانی جای گرفت. منکر ریشههایش نمیشود، اما او به عنوان جوانی با ذهن باز که در ایالات متحده تحصل کرده و در چند کشور اروپایی چرخیده خوب میداند پروژه مدرن سازی نیازمند دستکاری مسائل بنیادی نیست بلکه فقط برخی جزئیات مهم نیاز به تغییر دارند که میتوانند آثار دراماتیک به جا بگذارند. این همان کاری است که هنگام آغاز برند «توبی» کرد. نامی که نسل به نسل به ارث رسیده و عاشق آن است و زیباییهای بسیاری در آن میبیند به همین دلیل آن را محور همه نوآوریهایش ساخت. میگوید مد« سلاحی است قوی برای ابراز وجود و هویت انسان و فرهنگش». او میافزاید، به نظرش میتواند کارآیی بیشتری داشته باشد،« با این هویت به زبانی قابل فهم برای همگان جشن میگیری». و واقعا پیامش گوشه گوشه جهان رسید به این دلیل که خواننده امریکایی هیپ هاپ سنوپی داگ و کریستین لوبوتان طراح صاحب نام کفش در یکی از ویدیوهایش با چند کار از طراحیهایش ظاهر شدند. پس از آن و نه به عنوان آخرین گام طراحی پیراهن مخصوص گروه ورزشی شاهزاده ویلیام در بازی پولو را به عهده گرفت.
با اینکه طراحان دیگری از منطقه عربی درطراحی لباس مردان تخصص یافتند و برای امروزی کردن آنها تلاش میکنند، اما آنچه موجب برجستگی عقیل میشود این است که او همنسلانش را بیشتر میشناسد. میداند زندگی آنها تغییر کرده و حالا نیازمند پوشاکی راحت و شیک هستند« بد نیست که قطب نمای مد جهانی را دنبال کنند». به گفته او«اما باید همچنین هویتش را حفظ کند». از آنجا که قطب نمای مد اکنون چیرگی روش «اسپورت» را نشان میدهد، در سوار شدن براین موج درنگ نکرد و خط طراحی ورزشی راه انداخت که موفقیت نسبتا چشم گیری کسب کرد. او تأکید میکند تغییر لازم است« ونباید لباس سنتی سعودی را از آن مستثنا کنیم. نسل جوان خواسته خودش را دارد که با نسلهای گذشته متفاوت است و برای آنکه لباس با علاقه و اقبال همه نسلها مواجه شود، باید مجموعهای از جزئیات و طرحها به آن افزوده شود تا وارد هزارهاش کند و برای هر زمان و مکانی مناسبش سازد. دلیل قدرت بخشهای اساسی آن برخی نوآوریهایی است که به زیباییهایش اضافه کرد بدون آنکه بر جایگاهش به عنوان قطعهای از میراث با تاریخ ریشهدار و هویت روشن، اثر بگذارد». آنچه براهمیت این طراح جوان میافزاید فقط اندیشه تغییر لباس یا دست رد زدن به دیکته مد به طور کلی نیست. نقطه تمایز او تمرکزش بر اهمیت این نکته است که فرد باید جامه مناسبش را بپوشد و شخصیت و روش زندگیاش را بیان کند. همان طور که لباس را قابل تجدید میبیند، همچنین براین نظر است که با افزودن برخی زیورهای امروزی میتوان آن را به سطح بالاتری آورد و آن را در هر مناسبتی برجسته ساخت.
برخی پیشنهادهای حاتم العقیل به مردان:
1-لباس: زیبایی آن در ماده و ظرافت جزئیات و اجرای آنها نهفته است. من دوست دارم پارچه لباسم از پنبه باشد چرا که با محیط گرم ما به خصوص در این فصل میخواند. همیشه تأکید میکنم علیرغم افزایش دما نباید از پارچهای استفاده شود که خیلی زود چروک میشود به این بهانه که مناسب تابستان است. به این دلیل که به نظر آراسته نمیآید هرچند هم گران باشد. به همین دلیل نصیحت میکنم از آن استفاده نشود به خصوص اگر لباس برای دیدارهای رسمی یا حضور در جلسات شبانه دوخته شده باشد.
2- زیبایی لباس در آن است که بتوان آن را به طور رسمی پوشید براساس روش تناسبش با تکههای دیگر. من باوری دارم وبه آن ایمان دارم وهمیشه هم به آن عمل میکنم و شاید دقیقا در اینجا به کار بیاید و آن اینکه «خوش پوش محترم» باشی. این بدین معنی است که از حضور با ظاهری غرق در رسمیت دوری کنی و همین طور از پوشیدن تی شرت و شلوار جین. در مقابل بهترین کار پوشیدن لباس سنتی است. منظورم از سنتی البته هیچ سنخیتی با فولکلور ندارد بلکه طرحهایی است که منعکس کننده هویت شرقی و عربی به شیوه امروزی است.
3- به تناسب اگر مراسم افطاری یا سحری باشد انتخاب رنگها خیلی مهم است، خواه در لباس یا دشداشه یا کفش. اگر دلت قرص نیست بهتر است به سمت رنگهای میانه و عام بروی. چند رنگ ملایم و تزئین هم به آن اضافه کنی.
4-کفش بسیار مهم است چون کامل کننده جامه است. چه بسا برآن سایه اسپورت بگذارد، اگر کفش ورزشی باشد یا شکلی رسمی به آن بدهد اگر صندل چرم باشد... البته در هنگام حضور در جلسه مخصوص جوانان یا نسل مسنتر باشد تفاوت دارد.
حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریالهای تاریخی تا کجاست؟https://persian.aawsat.com/%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86/4922161-%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AB%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F
حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریالهای تاریخی تا کجاست؟
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
با هر سریال تاریخی، سؤالاتی مطرح میشود که کماکان بر سر زبان هاست، نه تنها به میزان اعتبار این آثار و دستیابی آنها به هماهنگی بین آزادی خلاقیت و تخیل و احترام به حقیقت تاریخی، بلکه موضوع به ماهیت معنای سیاسی استناد به تاریخ از طریق این آثار مرتبط شدهاست که - به گفته بسیاری از ناظران و متخصصان - خالی از «رمزگذاری عمدی واقعیت» نیست.
اگرچه این مناقشه جدید نیست و به همراهی برای اکثر آثار نمایشی عربی الهام گرفته از تاریخ تبدیل شدهاست، سالهای اخیر ابعاد قابل توجهی به جنجال همراه با درام تاریخی اضافه کردهاست که به استفاده سیاسی و ایدئولوژیک این آثار مرتبط است.
اگر استناد به تاریخ در این مطالب نمایشی، اهدافی فراتر از پرداختن به زندگینامه شخصیتهای پیچیدهای را که اغلب جنجالهای سیاسی و فکری به راه میاندازند، دربردارد، پس
علاوه بر این، برجسته کردن دورهها و رویدادهای تاریخی که با دقت انتخاب شدهاند، پیامدهای معناداری برای واقعیت کنونی دارد.
شاید جنجال بزرگی که سریال حشاشین که در ماه رمضان در تعدادی از شبکههای مصری و عربی در حال پخش است، بسیاری از این سوالات را در مورد محدودیتهای استفاده سیاسی و ایدئولوژیک از تاریخ دوباره مطرح کند که هنوز پاسخ قاطعی ندارند.
کریم عبدالعزیز در کلیپی از «الحشاشین» (شرکت سازنده)
به گفته منتقدان هنری و اساتید دانشگاهی تاریخ که با «الشرق الاوسط» صحبت کردند، اغلب درامهای تاریخی دارای «دیدگاه سیاسی یا ایدئولوژیکی هستند که توسط تولیدکنندگان یا سازندگان اثر بیان میشود»، اما کنترلهایی وجود دارد که باید هنگام ارائه این آثار در نظر گرفته شوند؛ اول از همه، احترام به حقایق عمده تاریخ بدون جعل، علاوه بر ضرورت کمک گرفتن از متخصصان برای پرکردن شکافها و دستیابی به هماهنگی بین داستانی و تاریخی است تا از بسیاری شکافها جلوگیری شود که ممکن است اعتبار برخی درامهایی که از تاریخ الهام گرفتهاند را کاهش دهد.
انتخابهای عمدی
شاید درام تاریخی عرب یکی از قدیمیترین اشکال نمایشی بود که از نظر سیاسی یا ایدئولوژیک به کار گرفته شد. شاید این آثار مسیری را پیش از خود یافتند که آثار ادبی نویسندگانی چون جرجی زیدان، امین معلوف، نجیب محفوظ، علی احمد باکثیر، توفیق الحکیم، محمد فرید ابو حدید و بسیاری دیگر پیش از خود رفته بودند.
اما ارائه درامهای تاریخی در سینما و تلویزیون و استفاده سیاسی از آنها به دهه شصت قرن گذشته بازمیگردد. در اینجا طارق الشناوی، منتقد هنری، یکی از معروفترین آثار سینمای عرب را به یاد میآورد که فیلم «الناصر صلاح الدین» است که در سال ۱۹۶۳ به کارگردانی یوسف شاهین ساخته شد. گروهی از مشهورترین نامهای ادبی مصر در آن زمان، مانند یوسف السباعی، نجیب محفوظ و عبدالرحمن الشرقاوی در نگارش آن مشارکت داشتند. بنیاد عمومی سینمای مصر، یک نهاد دولتی، به تأمین مالی تولید آن کمک کرد.
الشناوی به «الشرق الاوسط» میگوید: هدف از تولید آن اثر عظیم در آن زمان، همانطور که در آن زمان گفته شد، یک فرافکنی سیاسی با الهام گرفتن از قهرمانیهای سلطان صلاح الدین ایوبی، آزادکننده بیتالمقدس در دوران جمال عبدالناصر، رئیسجمهور فقید مصر بود. این امر به وضوح از انتخاب نام فیلم آشکار میشود.
الشناوی معتقد است که «نویسنده درام تاریخی هر دوره زمانی یا شخصیتی را که بخواهد ارائه کند، صرف نظر از ماهیت آن، باید شامل دیدگاهی باشد، اعم از سیاسی، فکری یا اجتماعی که او بخواهد با پرداختن آن شخصیت ارائه دهد».
وی افزود: هیچ درام تاریخی برای روایت تاریخ وجود ندارد، بلکه طبیعی است که هدف روشن و دلیلی داشته باشد که این انتخاب را توجیه کند.
به عقیده او، موضوع بدون «انتخاب عمدی برای هدفی خاص که توسط سازندگان اثر دیده میشود» نیست، که او آن را نقص نمیداند، بلکه «بخشی از ماهیت صنعت نمایش» است.
رمزگذاری واقعیت
در سالهای اخیر، بسیاری از نمایشهای تاریخی عربی، چه برای شخصیتهای مذهبی و چه برای دورههای تاریخی مملو از درگیری، همچنان مفاهیمی مرتبط با واقعیت کنونی را به همراه دارند، نمادگرایی ارائه شده توسط سریالهای تاریخی را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا بیننده اغلب بهطور خودکار رویدادهای تاریخی را با واقعیت پیوند میدهد و گاهی اوقات از یک لحظه تاریخی کهن خواسته میشود تا نماد واقعیت فعلی باشد تا این باور را ایجاد کند که واقعیت با گذشته تفاوتی ندارد.
اما این بدان معنا نیست که درام تاریخی به سمت «جعل و تحریف» گرایش دارد، بلکه نویسنده آن «باید از یک سو با مطالب تاریخی ثبت شده مطابق با الزامات هنر نمایشی عمل کند و مطابق با بینش فکری و پرسشهای بشری، بدون تعصب به حقایق تاریخی یا تعمیم خودسرانه مطالب تاریخی به شیوهای خام در خدمت دیدگاه ایدئولوژیک قبلی تولید کند». ولید سیف نویسنده فلسطینی که یکی از برجستهترین سازندگان درام تاریخی عرب بهشمار میرود، در زندگینامه خود با عنوان «شاهد و شاهد» نسبت به این موضوع هشدار میدهد.
حقیقت این است که نمایشنامه تاریخی عرب در طول چند دهه آثار بسیاری ارائه کرد که این همه بحث و جدل در مورد اشتغال سیاسی ایجاد نکرد و بر ارائه بیوگرافی شخصیتهای کمتر بحثبرانگیز که موضوع مناقشات سیاسی یا ایدئولوژیکی عمده نیستند تمرکز داشت؛ مانند «خالد بن الولید»، «عمر بن عبدالعزیز»، «صلاح الدین ایوبی»، «امام ترمذی» و «امام شافعی».
حتی زمانی که در مصر زندگینامه شخصیتهای بحثبرانگیزی مانند عمرو بن العاص یا خلیفه عباسی هارون الرشید ارائه شد، این آثار در چارچوب دفاع از آن شخصیتها بر بعد انسانی تمرکز داشتند، نه بعد سیاسی.
سکانسی از سریال رستاخیز ارطغرل
با این حال، سالهای اخیر به موازات وقوع بسیاری از درگیریهای سیاسی، ایدئولوژیک و فرقهای در منطقه بودهاست که منجر به جذابیتهای چشمگیری شدهاست که بدون استفاده از تاریخ نیست. برای مثال، تلاشهایی برای همگام شدن با ظهور ایده «نوعثمانیگرایی» و هموار کردن راه برای نقشهای تأثیرگذارتر ترکیه در منطقه پس از رویدادهایی که به «بهار عربی» معروف شد، سریالهای ترکی با استفاده از ابزارهای نمایشی در پردههای عربی به محبوبیت دست یافت. از جمله این آثار ترکی میتوان به سریال «حرمسرای سلطان» اشاره کرد که یکی از برجستهترین سلاطین عثمانی، سلطان سلیمان قانونی (سلیمان یکم) و سریال «قیام اَرطغرل» را مطرح کرد. اثری است که با ارائه زندگینامه ارطغرل پسر سلیمان شاه، رهبر قبیله کایی از ترکان مسلمان اوغوز و پدر عثمان اول، بنیانگذار امپراتوری عثمانی، مقدمات و انگیزههای تأسیس امپراتوری عثمانی را ارائه میکند. نمایش آن در سه سری متوالی از اواخر سال ۲۰۱۴ آغاز شد.
از سوی دیگر، سریال «ممالیک آتش» نشان دهنده واکنش دراماتیک عربی به آثار تاریخی ترکیه است که توسط شرکت اماراتی «جنو مدیا» در سال ۲۰۱۹ به نویسندگی محمد سلیمان عبدالملک و کارگردانی کارگردان بریتانیایی پیتر وبر تولید شد. این سریال آخرین دوره دولت ممالیک و سقوط آن به دست عثمانیها در اوایل قرن شانزدهم را روایت میکند. عثمانیها از طریق یک سری خیانتها توانستند برای چند قرن پس از آن، پایگاهی برای حکومت خود در منطقه عرب بیابند.
تفسیر مذهبی از صنعت سریال
موضوع تنها به این دوئل تاریخی بر سر واقعیت حضور عثمانی در منطقه محدود نشد، بلکه باعث ایجاد یک رقابت فرقهای شد که دو سال پیش خبر ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» جنجال آفرید؛ سریالی برای انعکاس زندگینامه بنیانگذار دولت اموی و یکی از برجستهترین شخصیتهای بحثبرانگیز تاریخ اسلام از طریق نقش او در آنچه به عنوان «فتنه بزرگ» شناخته میشود، مورد مناقشه بزرگی در مورد هدف از تولید اثر شد.
در چارچوب «تفسیر فرقهای» از آثار نمایشی، یکی از شبکههای عراقی در آن زمان اعلام کرد که بودجه هنگفتی را برای تولید سریال تاریخی «شجاعت ابولؤلؤه» اختصاص دادهاست. ظاهراً در واکنش به روند ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» است؛ ابولؤلؤه فیروز معروف به ابولؤلؤه مجوسی، مردی است که خلیفه دوم عمر بن خطاب را ترور کرد. حتی در هنگام ارائه زندگینامه الفاروق عمر بن الخطاب که توسط بنیاد رسانه ای قطر تهیه شده بود، موضوع بدون مناقشه نبود، نه تنها در مورد مشروعیت به تصویرکشیدن یکی از برجستهترین شخصیتهای تاریخ اسلام روی صفحه نمایش که با بسیاری از فتواهای قبلی در این زمینه مغایرت دارد، بله بر سر پیشبینی ایدئولوژیک سریالی که بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ فیلمبرداری شده بود، اختلاف نظر وجود داشت. این دوره ای است که با ظهور گروههای «اسلام سیاسی» در بسیاری از کشورهای عربی مصادف شد و بر شدت این مناقشه با مشارکت چهرههای حامی سازمان «اخوان المسلمین» در بررسی بافت تاریخی سریال افزوده شد.
بی سوادی تاریخی
دکتر محمد عفیفی، استاد تاریخ دانشگاه قاهره و دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر معتقد است: هر مؤسسه ای که سریالهای تاریخی را تولید میکند «بهطور طبیعی هدفی پشت تولید اثر دارد، به ویژه با توجه به هزینه تولید هنگفتی که این نمونه از آثار نیاز دارد»، معمولاً درام تاریخی «تاریخ را بیشتر از خدمت به آگاهی تاریخی یا تعریف گذشته فرا میخواند تا در خدمت حال باشد».
عفیفی به «الشرق الاوسط» توضیح میدهد که هنگام الهام گرفتن از تاریخ در آثار نمایشی باید کنترلهایی وجود داشته باشد؛ برجستهترین این کنترلها تغییر نکردن حقایق تاریخی تثبیتشدهاست، مانند سالهای رویداد، یا شخصیتهای اصلی که رویداد را ایجاد کردهاند. اما در عین حال بر ضرورت عدم لغزش در تلقی نمایش تاریخی به عنوان مرجع یا منبع تاریخی تأکید میکند، زیرا سریال یک اثر خلاقانه است که بینش سازندگانش، از جمله نویسندگان و کارگردانان، و احتمالاً فضایی از تخیل را به همراه دارد.
این استاد تاریخ که مطالعات پیشرفته بسیاری را در مورد تکیه بر منابع غیررسمی در تاریخ برخی از رویدادهای مهم تاریخ مصر انجام دادهاست، وضعیت مناقشه برانگیز سریال تاریخی را به آنچه او به عنوان «بی سوادی تاریخی در میان اکثر دریافت کنندگان محتوای نمایشی» توصیف میکند، نسبت میدهد.
او این موضوع را با بیان اینکه فقدان آگاهی تاریخی نتیجه کمبود برنامههای درسی مدرسه است، توضیح میدهد ارائه خوانش تاریخی به صورت انتقادی و چند نگرشی باعث میشود بسیاری از مخاطبان به آثار نمایشی به عنوان یک مرجع تاریخی نگاه کنند نه اثری خلاقانه که قابل تفسیر باشد و از اینجا مشکلات و بحرانهای بسیاری پدید میآید.
دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر اما خوشحالی خود را از جنجال برانگیخته شده ناشی از سریال عربی الهام گرفته از تاریخ پنهان نمیکند و آن را خوب ارزیابی میکند.
عفیفی معتقد است ادامه تولید سریالهای تاریخی عربی، حتی در صورت وجود خطا یا ایجاد حالت جنجال، «بسیار بهتر از عدم وجود این نوع تولیدات نمایشی است».
او نظر خود را این گونه توجیه کرد که نبود این آثار راه را برای «هجوم» آثار تاریخی کشورهایی مانند ترکیه و ایران باز میکند و این آثار وارده اغلب دارای بینشی سیاسی و ایدئولوژیک هستند که لزوماً منعکس کننده واقعیات تاریخ یا بینش عرب نیست، بلکه اهداف بسیار عمیقتری نسبت به کارهای نمایشی یا سرگرمی دارند.