​پیشنهادهای حاتم برای شیک‌پوشی مردان

لباس سعودی را به تن سنوبی داگ، کریستین لوبوتان و شاهزاده ویلیام جهانی کرد

​پیشنهادهای حاتم برای شیک‌پوشی مردان
TT

​پیشنهادهای حاتم برای شیک‌پوشی مردان

​پیشنهادهای حاتم برای شیک‌پوشی مردان

حاتم العقیل طراحی است که موفق شد لباس سنتی را جهانی کند، بعد از اینکه با ظرافت چند افزودنی قوی از عناصر مدرن و امروزی به آن تزریق کرد آن را جهانی ساخت. بر صدر نشریات مجلات براق مردانه نشاند و در جلسات عکاسی هم شانه به شانه طرح‌های طراحان جهانی جای گرفت. منکر ریشه‌هایش نمی‌شود، اما او به عنوان جوانی با ذهن باز که در ایالات متحده تحصل کرده و در چند کشور اروپایی چرخیده خوب می‌داند پروژه مدرن سازی نیازمند دست‌کاری مسائل بنیادی نیست بلکه فقط برخی جزئیات مهم نیاز به تغییر دارند که می‌توانند آثار دراماتیک به جا بگذارند. این همان کاری است که هنگام آغاز برند «توبی» کرد. نامی که نسل به نسل به ارث رسیده و عاشق آن است و زیبایی‌های بسیاری در آن می‌بیند به همین دلیل آن را محور همه نوآوری‌هایش ساخت. می‌گوید مد« سلاحی است قوی برای ابراز وجود و هویت انسان و فرهنگش». او می‌افزاید، به نظرش می‌تواند کارآیی بیشتری داشته باشد،« با این هویت به زبانی قابل فهم برای همگان جشن می‌گیری». و واقعا پیامش گوشه گوشه جهان رسید به این دلیل که خواننده امریکایی هیپ هاپ سنوپی داگ و کریستین لوبوتان طراح صاحب نام کفش در یکی از ویدیوهایش با چند کار از طراحی‌هایش ظاهر شدند. پس از آن و نه به عنوان آخرین گام طراحی پیراهن مخصوص گروه ورزشی شاهزاده ویلیام در بازی پولو را به عهده گرفت.
با اینکه طراحان دیگری از منطقه عربی درطراحی لباس مردان تخصص یافتند و برای امروزی کردن آنها تلاش می‌کنند، اما آنچه موجب برجستگی عقیل می‌شود این است که او هم‌نسلانش را بیشتر می‌شناسد. می‌داند زندگی‌ آنها تغییر کرده و حالا نیازمند پوشاکی راحت و شیک هستند« بد نیست که قطب نمای مد جهانی را دنبال کنند». به گفته او«اما باید همچنین هویتش را حفظ کند». از آنجا که  قطب نمای مد اکنون چیرگی روش «اسپورت» را نشان می‌دهد، در سوار شدن براین موج درنگ نکرد و خط طراحی ورزشی راه انداخت که موفقیت نسبتا چشم گیری کسب کرد. او تأکید می‌کند تغییر لازم است« ونباید لباس سنتی سعودی را از آن مستثنا کنیم. نسل جوان خواسته خودش را دارد که با نسل‌های گذشته متفاوت است و برای آنکه لباس با علاقه و اقبال همه نسل‌ها مواجه شود، باید مجموعه‌ای از جزئیات و طرح‌ها به آن افزوده شود تا وارد هزاره‌اش کند و برای هر زمان و مکانی مناسبش سازد. دلیل قدرت بخش‌های اساسی آن برخی نوآوری‌هایی است که به زیبایی‌هایش اضافه کرد بدون آنکه بر جایگاهش به عنوان قطعه‌‌ای از میراث با تاریخ ریشه‌دار و هویت روشن، اثر بگذارد». آنچه براهمیت این طراح جوان می‌افزاید فقط اندیشه تغییر لباس یا دست رد زدن به دیکته مد به طور کلی نیست. نقطه تمایز او تمرکزش بر اهمیت این نکته است که فرد باید جامه مناسبش را بپوشد و شخصیت و روش زندگی‌اش را بیان کند. همان طور که لباس را قابل تجدید می‌بیند، همچنین براین نظر است که با افزودن برخی زیورهای امروزی می‌توان آن را به سطح بالاتری آورد و آن را در هر مناسبتی برجسته ساخت.
برخی پیشنهادهای حاتم العقیل به مردان:
1-لباس: زیبایی آن در ماده و ظرافت جزئیات و اجرای آنها نهفته است. من دوست دارم پارچه لباسم از پنبه باشد چرا که با محیط گرم ما به خصوص در این فصل می‌خواند. همیشه تأکید می‌کنم علیرغم افزایش دما نباید از پارچه‌ای استفاده شود که خیلی زود چروک می‌شود به این بهانه که مناسب تابستان است. به این دلیل که به نظر آراسته نمی‌آید هرچند هم گران باشد. به همین دلیل نصیحت می‌کنم از آن استفاده نشود به خصوص اگر لباس برای دیدارهای رسمی یا حضور در جلسات شبانه دوخته شده باشد.
2- زیبایی لباس در آن است که بتوان آن را به طور رسمی پوشید براساس روش تناسبش با تکه‌های دیگر. من باوری دارم وبه آن ایمان دارم وهمیشه هم به آن عمل می‌کنم و شاید دقیقا در اینجا به کار بیاید و آن اینکه «خوش پوش محترم» باشی. این بدین معنی است که از حضور با ظاهری غرق در رسمیت دوری کنی و همین طور از پوشیدن تی شرت و شلوار جین. در مقابل بهترین کار پوشیدن لباس سنتی است. منظورم از سنتی البته هیچ سنخیتی با فولکلور ندارد بلکه طرح‌هایی است که منعکس کننده هویت شرقی و عربی به شیوه امروزی است.
3- به تناسب اگر مراسم افطاری یا سحری باشد انتخاب رنگ‌ها خیلی مهم است، خواه در لباس یا دشداشه یا کفش. اگر دلت قرص نیست بهتر است به سمت رنگ‌های میانه و عام بروی. چند رنگ ملایم و تزئین هم به آن اضافه کنی.
4-کفش بسیار مهم است چون کامل کننده جامه است. چه بسا برآن سایه اسپورت بگذارد، اگر کفش ورزشی باشد یا  شکلی رسمی به آن بدهد اگر صندل چرم باشد... البته در هنگام حضور در جلسه‌ مخصوص جوانان یا نسل مسن‌تر باشد تفاوت دارد.



چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
TT

چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)

بلافاصله پس از پخش اولین قسمت از سریال مصری «الحشاشین» در ماه رمضان از تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی، فعالان و چهره‌های رسانه‌ای وابسته به «اخوان المسلمین» کمپین «انتقاد شدید» را علیه این سریال به راه انداختند.
این سریال الهام گرفته از تاریخچه گروه حَشّاشین (باطنی‌ها) است که در قرون وسطی بین سال‌های ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۵ پس از میلاد مسیح زندگی می‌کردند. بنیان‌گذار آن شخصی به نام حسن صباح بود. سؤالاتی در مورد دلایل حمله اخوانی‌ها نسبت به این سریال مطرح شده‌است.
فعالان شبکه‌های اجتماعی و متخصصان مسائل سازمان‌های «اسلام سیاسی» معتقدند کارزار حمله اخوان به دلیل «آگاه شدن افراد وابسته به این گروه یا کسانی که با آن همدردی می‌کنند از شباهت‌های بین دو گروه و حساسیت شدید آنها نسبت به هرگونه تلاش برای افشای استثمار دین برای اهداف سیاسی است».
سریال الحشاشین با بازی تعدادی از بازیگران مصری و عرب به پیشگامی هنرمند مصری کریم عبدالعزیز است. این اثر به نویسندگی عبدالرحیم کمال، کارگردانی پیتر میمی و تهیه کنندگی شرکت «المتحده» در حال پخش است.
فیلمبرداری این سریال دو سال به طول انجامید و قرار بود در ماه رمضان سال گذشته نمایش داده شود اما با توجه به گفته‌های قبلی سازندگان، به دلیل فیلمبرداری صحنه‌هایی از این سریال در مالتا و قزاقستان، نمایش به تعویق افتاد.
این سریال داستان حسن الصباح، بنیانگذار گروه حشاشین، خطرناک‌ترین جنبش زیرزمینی و مرگبارترین گروه مخفی در قرن یازدهم میلادی به عنوان بخشی از فرقه نزاریه را روایت می‌کند.
فعالان و متخصصان رسانه ای طرفدار اخوان المسلمین کمپین شدیدی را برای حمله به سریال و سازندگان آن راه اندازی کردند.
کمپین حمله جنبه‌های مختلفی داشت که برخی از آنها مستقیماً از توصیف سریال به‌عنوان «طرح تاریخی اخوان و تشبیه آن‌ها به گروه حشاشین» انتقاد کردند. در حالی که برخی دیگر مسیر هنری مرتبط با «تلاش برای نقد زبان به کار رفته در اثر و هزینه مالی آن» را در پیش گرفت.

یکی از سکانس های «الحشاشین» (شرکت فیلمساز)

روزنامه‌نگار وابسته به اخوان، محمد ناصر، پست‌ها، پیوندها و ویدئوهایی در انتقاد از این سریال منتشر کرد. او در یکی از آنها در حساب کاربری خود در سایت «ایکس» نوشت: «بهتر بود سریال به دلیل هزینه‌های زیاد تولید نمی‌شد».
از سوی دیگر، اسامه جاویش، روزنامه‌نگار طرفدار اخوان المسلمین، یک پست وبلاگی در «X» منتشر کرد که در آن سعی داشت سریال را به سخره بگیرد. او نوشت: «فوری... پخش تازه‌ترین قسمت حشاشین... معلوم شد اخوانی‌ها هیولا هستند».
با این حال، بسیاری از نظرات در مورد آن پست، انتقادات شدیدی را متوجه جاویش کرد و گفتند که او «به شباهت بین اخوان و حشاشین اعتراف کرده‌است».
به نوبه خود، سامی کمال الدین، روزنامه‌نگار وابسته به «اخوان»، تلاش کرد برای پرهیز از مسیر سیاسی، استفاده از نقد هنری برای حمله به سریال، آن را «سریال کارتونی» توصیف کرد. او گفت که اپیزودهایی که نمایش داده شد «فقر هنری آشکاری داشتند».
از سوی دیگر، وبلاگ نویسان به انتقاد اخوان از سریال حمله کردند و این حمله را به شباهت دو گروهی که این درام فاش می‌کند نسبت دادند.
اکانتی به نام «نادر الشریف» در «X» نوشت: «حسن الصباح، بنیانگذار حشاشین، و حسن البنا، مؤسس اخوان، دو روی یک سکه هستند و همه انتقادات به این سریال، منشأ و شیوه‌های حشاشین را افشا می‌کند که هیچ تفاوتی با شیوه‌های اخوان ندارد».
برخی از بلاگرها از سبک «کمیک» برای تمسخر خشم اخوان علیه سریال استفاده کردند.

احمد بان، نویسنده و پژوهشگر متخصص در امور سازمان‌های افراطی نیز به نوبه خود اظهار کرد که حمله اخوان به سریال «حشاشین» را می‌توان در چارچوب این دانست که اعضای اخوان این سریال را به عنوان یک «طرح سیاسی و فکری علیه خود» می‌بینند.
او به الشرق الاوسط توضیح داد: «بسیاری از گروه‌ها مانند اخوان نسبت به هرگونه تلاش برای انتقاد، بسیار حساس هستند».
وی افزود که «با وجود تفاوت در زمینه‌های تاریخی، بین گروه اخوان و حشاشین شباهت وجود دارد، نه تطابق».
او افزود: اعتماد مطلق در درون حشاشین بسیار خطرناک تر از درون اخوان است، اما استفاده از مذهب در سیاست موضوعی است که هر دو گروه مشترک هستند.
او توضیح داد که تمرکز سریال بر نقد این ایده ممکن است یکی از دلایلی بوده باشد که احساسات پیروان گروه‌هایی را که وجودشان به استفاده از دین در سیاست وابسته است جریحه‌دار کند.
به نوبه خود، محقق متخصص در سازمان‌های افراطی، منیر ادیب، نیز گفت که مناطق مشترک زیادی بین «اخوان» و «حشاشین» وجود دارد؛ آن گروه به عنوان گروهی است که به بهانه جهاد از جنگ و از دین برای خدمت به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کرد.
ادیب به الشرق الاوسط گفت که حسن البنا با الهام از حسن صباح ایده ساخت گروه را بر اساس وفاداری مطلق پیروان به رهبر گروه ایجاد کرد؛ در هر دو گروه، این بیعت مبتنی بر «سمع، اطاعت و اعتماد کورکورانه از جانب وفاداران به رهبر گروه» است.