نخست وزیر ژاپن در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: می‌خواهیم در کاهش تنش در منطقه نقش داشته باشیم

​آبه: سعودی شریک ثابت و استراتژیک ماست... و از اصلاحات شاهزاده محمدبن سلمان حمایت می‌کنیم

نخست وزیر ژاپن در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: می‌خواهیم در کاهش تنش در منطقه نقش داشته باشیم
TT

نخست وزیر ژاپن در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: می‌خواهیم در کاهش تنش در منطقه نقش داشته باشیم

نخست وزیر ژاپن در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: می‌خواهیم در کاهش تنش در منطقه نقش داشته باشیم

نخست وزیر ژاپن شینزو آبه در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط» به نقش سعودی «در برقرای امنیت و ثبات در منطقه» اشاره کرد و یادآورشد که توکیو«از تلاش‌های اصلاحی حمایت می‌کند و برای تقویت مشارکت استراتژیک میان دو کشور تلاش می‌کنیم».
آبه افزود« همکاری نزدیکی با شاهزاده محمدبن سلمان به منظورهمکاری‌های دوجانبه همچنین برای مسائل منطقه‌ای و بین المللی» دارد. او امیدواراست« تبادل نظر بسیار مفیدی با شاهزاده محمدبن سلمان در باره راه‌های تقویت روابط دوجانبه و همکاری در گروه بیست» که ژاپن (روز جمعه و شنبه آینده در اوساکا) میزبان آن است و سعودی سال آینده میزبان آن خواهد بود، داشته باشد. او افزود:«بدون شک ما تمام تلاش‌مان را برای موفقیت نشست خواهیم کرد تا بتوانیم کرسی ریاست نشست را به سعودی که به عنوان شریک استراتژیک و ثابت ژاپن به حساب می‌آید، تقدیم کنیم».
آبه به تلاش‌هایش برای تضمین موفقیت «نشست بیست» که درآن 37 رهبر و مسئول از جمله رهبران «گروه بیست» شرکت می‌کنند، اشاره کرد و گفت:« در نشست، و ازراه تشویق تجارت آزاد و ابتکار، بر پیشرفت اقتصاد جهانی و محقق شدن رشد مستمر کار خواهیم کرد و با این ابتکارعمل بر محقق شدن جامعه‌ای آزاد و نمونه دائمی را تشویق می‌کنیم که در آن همه مردم از جمله زنان، جوانان و سالمندان و افراد معلول بتوانند نقش فعالی بازی کنند».
این هم متن پاسخ‌های آبه به پرسش‌های مکتوب «الشرق الاوسط» به مناسبت نشست اوساکا...
*درنشست «گروه بیست» که روز جمعه و شنبه آینده در شهر اوساکا برگزار می‌شود، بحث‌هایی درباره مسائل مختلف صورت می‌گیرد شامل تجارت آزاد و تغییرات زیست محیطی و توسعه و غیره، مسئله مهم میان این ماسئل در این نشست کدام خواهد بود؟
-در«نشست بیست» اوساکا و از راه تشویق تجارت آزاد و ابتکار، برای پیشرفت اقتصاد جهانی و تحقق رشد مستمر اقتصادی تلاش خواهیم کرد. علاوه براین این نشست مشارکت‌های توسعه‌ای و مسائل جهانی را با تمرکز بر اهداف توسعه پایدار هدایت خواهد کرد. ما از راه این ابتکارها محقق شدن جامعه آزاد و نمونه و دائمی را تشویق می‌کنیم که همه مردم ازجمله زنان و جوانان و سالمندان و افراد دارای معلولیت بتوانند نقش فعالی ایفا کنند.
*بر مسائل خاصی تمرکز خواهد شد؟
-به طور خاص اقتصاد رایانه‌ای و جامعه و سالمندی را بررسی می‌کنیم برای رسیدن به جامعه‌ای که همه مردم بتوانند در آن نقش مؤثری داشته باشند. گفت‌وگوها را تشویق می‌کنیم و ابتکارهای ژاپنی پیشنهاد خواهیم کرد مانند انقلاب تولیدی به مفهوم ژاپنی یعنی ابتکار«برای جامعه5.0».
علاوه برآنچه گفتم، بحث‌های مربوط به تأمین کالاهای عمومی بین‌المللی برای تحقق رشد اقتصاد جهانی مانند زیرساخت‌های با کیفیت بالا و بهداشت جهانی سوق خواهیم داد. در عمل ازراه ریاست نشست، رهبری خواهیم کرد و در مسائل جهانی مانند محیط زیست و زباله‌های پلاستیکی در دریاها مشارکت می‌کنیم.
*چرا اوساکا را برای نشست انتخاب کردید؟
-اوساکا شهری است که در طول بیش از 4 قرن به عنوان مرکز تجاری و اقتصادی ژاپن شکوفا شده. کاخ اوساکا به عنوان نماد شهر، مورد علاقه مردم محلی و توریست‌های سراسرجهان است. شهر همچنین به عنوان «آشپزخانه جهان» معروف است به این معنا که غذاهای خوشمزه‌ای را از سراسر ژاپن در خود جمع کرده است. آنجا فرهنگ جذاب و منحصربه فردغذا تقویت شده. امیدوارم اوساکا مکانی باشد که مردم از سراسر جهان مهمان عاطفی‌اش باشند از طریق جذابیتش و فرهنگ غذایش.
*پس از ژاپن سعودی ریاست«نشست بیست» را به عهده خواهد گرفت. انتقال ریاست چگونه صورت می‌گیرد؟
-عملا پادشاهی عربی سعودی، ریاست نشست«گروه بیست» آینده را به عهده خواهد گرفت. طی امسال دو جلسه تلفنی با شاهزاده محمد بن سلمان داشتم و ما به طور تنگاتنگ برای موفقیت نشست تلاش می‌کنیم. بدون شک ما نهایت تلاش‌مان را برای موفقیت نشست به کارمی‌بندیم تا بتوانیم کرسی ریاست نشست را به پادشاهی عربی سعودی که به عنوان شریک استراتژیک ثابت ژاپن محسوب می‌شود، تحویل دهیم.
*اوضاع کنونی خاورمیانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
-صلح و ثبات در خاورمیانه از مسائل مهم است، علیرغم اینکه در سال‌های اخیر بسیار پیچده‌تر شد. از جمله مسئله صلح در خاورمیانه و وضع سوریه.
ژاپن موضعی بی طرف از نظر دین و فرقه و قومیت و تاریخ دارد. روابط خوبی با همه کشورهای خاورمیانه دارد. از آن جا که ما وضعیت منحصربه فردی داریم، می‌توانیم برای محقق ساختن صلح و ثبات در خاورمیانه با ایالات متحده تبادل نظرکنیم.
*چگونه؟
-برای نمونه ما در این منطقه با ابتکار «گذرگاه صلح و شکوفایی» و «همایش همکاری بین کشورهای شرق آسیا و توسعه فلسطینی» مشارکت داریم تا حالتی از صلح در خاورمیانه براساس راه حل دو کشور به دست بیاید. امسال دور دوم گفت‌وگوی سیاسی عربی-ژاپنی برای تقویت تلاش‌های سیاسی در منطقه برگزار می‌شود.
*ارزیابی‌تان ازسفرتان به تهران در نیمه این ماه چیست؟
-تنش‌ها در خاورمیانه پیرامون وضعیت ایران روبه افزایش است. برخی کارشناسان می‌گویند درگیرهای محدودی صورت خواهد گرفت، اما قبل از هرچیز باید از برخوردهای مسلحانه جلوگیری کرد چرا که صلح و ثبات در خاورمیانه شکوفایی همه جهان از جمله ژاپن را به دنبال خواهد داشت. می‌خواهم ژاپن نقش مهمی در کاهش تنش‌ها در منطقه بازی کند به همین دلیل این ماه به ایران سفرکردم.
*نتایج سفرچطور بودند؟
-آنچه می‌توانم بگویم این است که برای صلح و امنیت در منطقه باید ایران نقشی سازنده بازی کند و تن به توافق هسته‌ای بدهد. در این راستا رئیس جمهوری حسن روحانی گفت، او خواهان جنگ با ایالات متحده نیست و تلاشی برای دستیابی به اسلحه اتمی نمی‌کند. علاوه براین، رهبر انقلاب علی خامنه‌ای همچنین گفت ایران قصد ندارد به سمت ساخت یا داشتن یا به کاربردن سلاح هسته‌ای برود.
در حالی که راه کاهش تنش‌ها با مشکلات بزرگی همراه است، ژاپن گام‌هایش را برای همکاری با کشورهای مورد نظر برای کاستن از شدت تنش‌ها و تحقق ثبات در خاورمیانه با همکاری کشورهای مرتبط ادامه می‌دهد.
*نظرتان درباره حمله به نفتکش ژاپنی در خلیج چیست؟
-به نظرما حمله به کشتی‌های شرکت‌های حمل و نقل ژاپنی در نزدیک تنگه هرمز در روز 13 ژوئن تهدیدی جدی علیه صلح و شکوفایی کشور ماست. این حملات را که کشتی‌های ما را در معرض خطر قرار می‌دهد، به شدت محکوم می‌کنیم. از نزدیک با کشورهای مرتبط به جمع آوری اطلاعات برای تأمین امنیت کشتیرانی می‌پردازیم.
*ژاپن حمایت خودش را از«چشم انداز 2030 پادشاهی» سعودی اعلام کرده، رابطه توکیو و ریاض را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
-از نظر ژاپن رابطه با پادشاهی عربی سعودی که نقش موثری در صلح و ثبات در منطقه بازی می‌کند، مهم است و از تلاش‌های اصلاحی داخلی پادشاهی عربی سعودی حمایت می‌کند. به همین دلیل سعی می‌کنیم مشارکت استراتژیک میان دو کشور را تقویت کنیم.
وقتی پس از سفرم در سال 2007 سال 2013 از سعودی دیدارکردم، تغییرات در جامعه را حس کردم. دست‌آوردهایی که در «چشم انداز 2030 سعودی» محقق شدند مایه خوشحالی ژاپن است که برای اجرای این چشم انداز همکاری داشته و همچنان خواهد داشت.
در خصوص آنچه به همکاری در زمینه‌های فرهنگی و ترویج رفاهی که به عنوان یکی از ستون‌های اصلاح محسوب می‌شود، سال 2017 بیش از 3هزار نفر در اجرای گروه ارکستر در ریاض شرکت کردند. این یک موفقیت بود. همچنین زمینه همکاری انسانی از طریق بازیها و نقاشی‌های متحرک و «سی جی» و غیره مهیا شد. توسعه منابع انسانی که می‌تواند پلی میان دو کشور باشد، به من احساس آرامش می‌دهد.
*درباره همکاری با ریاض در حل مسائل اقلیمی چطور؟
-همکاری نزدیکی با ولیعهد شاهزاده محمد بن سلمان برای همکاری دوجانبه و مسائل منطقه‌ای و بین المللی داشته‌ام. سومین نشست وزارتی«چشم انداز 2030ژاپن-سعودی» روز17 ژوئن در توکیو برگزار شد و براهمیت همکاری در زمینه‌های بسیاری مانند اقتصاد و منابع انسانی و مبادلات فرهنگی تأکید شد.
در نشست «گروه بیست» در اوساکا، امیدوارم با ولیعهد شاهزاده محمد بن سلمان در باره راه تقویت روابط دوجانبه و همکاری در نشست «گروه بیست» به میزبانی ژاپن که سال آینده سعودی میزبانش خواهد بود، تبادل نظر مفیدی داشته باشم.



الجمیلی به «الشرق الاوسط»:   دستگاه پیشنهاد ترور خمینی در نجف را داد، اما صدام خیانت به «مهمان» را نپذیرفت 

الجمیلی به «الشرق الاوسط»:  
دستگاه پیشنهاد ترور خمینی در نجف را داد، اما صدام خیانت به «مهمان» را نپذیرفت 
TT

الجمیلی به «الشرق الاوسط»:   دستگاه پیشنهاد ترور خمینی در نجف را داد، اما صدام خیانت به «مهمان» را نپذیرفت 

الجمیلی به «الشرق الاوسط»:  
دستگاه پیشنهاد ترور خمینی در نجف را داد، اما صدام خیانت به «مهمان» را نپذیرفت 

آیا درست است که صدام حسین، خمینی را در مدت اقامتش در نجف از پیشنهاد ترور نجات داد به این دلیل که «مهمان» عراق است؟ و آیا این درست است، جمله‌ای که خمینی در پاریس به فرستاده صدام گفت، صدام را متقاعد کرد که همزیستی با مردی که جانشین شاه می‌شود غیرممکن است؟ و ماجرای مواد منفجره‌ای که به بالش ولی فقیه در تهران رسید و سریال بمب گذاری‌هایی که شماری ازستون‌های نظام را درو کردند چه بود؟ ماجرای تماس‌های رژیم صدام و اسامه بن لادن پس از حمله به کویت چیست و چه کسی واسطه برنامه ریزی این دیدار بود؟ و عبدالرحمن یاسین، که در منفجر کردن مرکز تجارت جهانی در نیویورک در سال 1993 شرکت کرد و مدت‌ها در عراق زندانی بود و پس از حمله آمریکا در سال 2003 از زندان خود ناپدید شد، چطور؟ ماجرای ترور رئیس جمهوری جورج اچ دبلیو بوش چقدر جدی بود؟ ماجرای کشتی‌ بمب‌گذاری شده برای بستن کانال سوئز چیست؟ چگونه دانیل، همسر فرانسوا میتران، از بمب دستگاه اطلاعاتی عراق نجات پیدا کرد؟ ماجرای کیف‌های متروی پاریس که صدام برای دوستش ژاک شیراک فرستاد و مثل آنها را برای بی‌نظیر بوتو نخست وزیر پاکستان فرستاد، چیست؟ تصمیم صدام برای مجازات حافظ اسد با حمایت از ژنرال میشل عون... و مجازات معمر قذافی با ایجاد پل هوایی برای حمایت از مخالفان لیبی چه بود؟ آیا این درست است که دستگاه اطلاعاتی از اعدام مرجع، محمد باقر صدر، پس از اینکه به رئیس جمهوری پیشنهاد محفاظت از وی را داد، شگفت زده شد؟ و حسین کامل چطور که تدابیر امنیتی اردن مانع از نزدیک شدن به وی شد و تیم ترور ناامید به بغداد بازگشت؟ ماجرای انگشتر سمی که از بغداد به لندن رفت و سرهای بریده شده در کیسه دیپلماتیک آمدند چیست؟ الجمیلی، در جریان گفت‌وگو با سردبیر روزنامه «الشرق الاوسط» این پرسش‌ها و بسیاری سئوالات دیگر که برای چندین دهه بدون پاسخ معلق مانده‌اند. و پرسش‌های پادرهوا روزنامه نگار را آزار می‌دهند. به همین دلیل به دنبال مردی از معدن دستگاه اطلاعات عراق بودم تا به آنها پاسخ دهد. می‌توان گفت او را پیدا کردم. او افسر اطلاعات سالم الجمیلی است که مدت‌ها در راهروهای دستگاه زندگی کرد و در اینجا داستان ایستگاه‌های خطرناک و هیجان انگیز را برای «الشرق الاوسط» تعریف می‌کند. زمانی که نیروهای آمریکایی در سال 2003 به عراق حمله کردند، الجمیلی مدیر بخش آمریکا در دستگاه بود. او تا می‌توانست برای از بین بردن آرشیو شتاب به خرج داد، اما نیروهای آمریکایی در دستگیری او درنگ نکردند و 9 ماه را در زندان‌های آنها گذراند و پس از آن عازم عمّان شد و بعد دور شد. و اینک او می‌گوید.

دستگاه ضبط منفجر و دست خامنه‌ای فلج شد

در اواسط دهه شصت خمینی به عراق آمد و در آغاز فعالیت نداشت. پس از انقلاب ژوئیه 1968، عراق موضعی در مخالفت با تصمیم شاه برای الحاق جزایر سه گانه اماراتی اتخاذ کرد. محمدرضا پهلوی نیروهای خود را به عنوان برگ فشار و تهدید به سمت مرز عراق حرکت داد. خمینی از سربازان ایرانی خواست که قیام کنند و از دستورات شاه اطاعت نکنند، با توجه به اینکه جنگیدن مسلمان با مسلمان جایز نیست. شاه از اپوزیسیون کُرد در عراق حمایت کرد و ما از مخالفان ایران علیه او حمایت کردیم. اجازه دادیم خمینی گروهش را بیاورد، پاسپورت دادیم، به آنها رادیو دادیم و او فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. یکی از رفقای قدیمی رئیس جمهوری به نام علی باوا همآهنگی با خمینی را به عهده گرفت، او در تأسیس «دفتر روابط عمومی» که سازمان اطلاعات از آنجا بیرون آمد، مشارکت داشت. باوا به اشکال مختلف از خمینی و گروهش حمایت کرد و خمینی چندین بار رساندن پیام تشکر خود از رهبری عراق را به او سپرد. پس از توافق الجزایر در سال 1975، ایران حمایت خود را از کُردها متوقف کرد و جنبش کردها فروپاشید. از جمله مفاد قرارداد این بود که فعالیت اپوزیسیون ایران در خاک عراق متوقف شود. لزوم در نظر گرفتن شرایط جدید و رعایت شرایط روابط با ایران به خمینی گوشزد شد. او نپذیرفت و به کار خود ادامه داد. به او گفتیم که اگر اصرار به ادامه فعالیت دارد باید عراق را ترک کند. او سعی کرد به کویت برود و در منطقه مرزی گیر افتاد، سپس مقامات عراقی با بازگشت او به نجف موافقت کردند. در موضوع خمینی و رابطه با ایران سردرگمی ایجاد شد، بعد از اینکه مشخص شد پاسخ دادن به او یا کنترلش مشکل است. در این فضا، رهبری دستگاه به بررسی مشکل و اینکه اصرار خمینی بر ادامه فعالیت به چه می‌تواند منجر شود، پرداخت. در یکی از جلسات، یکی از افسران پیشنهاد داد که خمینی ترور شود و روحانی شیعه ابوالقاسم خویی مسئول ترور وی معرفی شود و بدین ترتیب عملاً این دو از بین خواهند رفت. دستگاه جرأت نکرد بخش دوم پیشنهاد را به رئیس جمهوری ارائه کند و به ارائه قسمت اول یعنی ترور خمینی بسنده کرد. رئیس جمهوری با ترور یا تحویل دادن او به دستگاه اطلاعات شاه موافقت نکرد و گفت:« آیا اطلاعات نمی‌داند او مهمان عراق است؟».

صدام خیانت به «مهمان عراق» را رد کرد خمینی (گتی ایماژ)

در این حال و هوا، خمینی راهی پاریس شد. صدام می‌خواست از مقاصد خمینی برای مرحله بعدی آگاه شود، به ویژه پس از اینکه رژیم شاه به نظر می‌رسید در حال تزلزل است. رئیس جمهوری علی باوه که با خمینی رابطه داشت را مأمور کرد به پاریس برود و همین هم شد. آن جلسه تاثیرات خود را در مرحله بعد می‌گذارد. باوه از خمینی پرسید که در صورت سقوط شاه و بازگشتش به تهران چه خواهد کرد و قاطعانه پاسخ داد که اولویت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سرنگونی رژیم «بعث» عراق خواهد بود. صدام به گزارش فرستاده خود گوش داد و به این نتیجه رسید که در صورت بازگشت خمینی به تهران که بسیار محتمل به نظر می‌رسید، رویارویی اجتناب ناپذیر است. شاه رفت و خمینی برگشت. جریان‌های اسلامی شیعه در عراق برای ابراز همدلی و تعامل شتاب کردند. و خمینی مرجع عراقی محمد باقر الحکیم را تحریک کرد تا انقلاب اسلامی در عراق را اعلام کند. این فضای تنفر از رژیم عراق در پس آزار و اذیتی بود که ایران از طریق نیروهای نیابتی خود انجام داد، به ویژه ترور طارق عزیز و سعدون حمادی و کارگذاری مواد منفجره. نشانه‌های رویارویی شتاب گرفت و به همین دلیل یک خلبان ایرانی را که پیش از شروع جنگ بر فراز عراق سرنگون شده بود، نگه داشتیم تا شاهدی باشد بر اینکه عملاً ایران آغازگر جنگ بود.

برزان التکریتی (گتی ایماژ)

از سالم الجمیلی درباره صحت و سقم حرف‌هایی که در آنها ادعا می‌شد رئیس دستگاه اطلاعاتی برزان التکریتی (برادر ناتنی رئیس جمهوری) دچار اشتغال ذهنی ترور خمینی شده بود پرسیدم. روایت خود را از سر گرفت.
زمانی که «انقلاب اسلامی» در ایران به پیروزی رسید، ترکیبی از نیروها را در برگرفت و نهادهای آن شکننده بودند. خمینی علیه «مجاهدین خلق» برگشت و رهبران آنها را با اینکه نقشی که در سرنگونی شاه داشتند اعدام کرد. جنگ شروع شد و ما باید عناصر قدرت لازم را جمع می‌کردیم. رویارویی علنی و خارج از کنترل شده بود. «مجاهدین خلق» نیروهای کارآزموده، محکم و دارای تجربه در کارهای نظامی و امنیتی داشت و ریشه در جامعه داشتند. با حزب دمکرات کردستان ایران نیز روابط قبلی داشتیم. این روابط به سرویس‌های اطلاعاتی عراق این امکان را داد که ضربات دردناکی به رژیم ایران وارد کنند.

ضربات دردناک

سرویس اطلاعاتی با همه ابزار رسانه‌ای، فنی، مادی و نظامی از «حزب دمکرات کردستان» و «مجاهدین خلق» حمایت کرد و اولین هدف، مجلس شورای ایران، زیر نظر مستقیم برزان التکریتی بود. در 28 ژوئن1981 (7 خرداد 1360) طرحی برای بمب‌گذاری مقر اجلاس اندیشیده شد و به اجرا درآمد و آیت الله حسین بهشتی رئیس قوه قضائیه و 72 تن از شخصیت‌های برجسته اعم از وزرا، معاونان و مسئولان بخش‌های مختلف کشته شدند. ضربه قوی و شدید بود و به نظر می‌رسید که اطلاعات عراق می‌توانست به مکان‌هایی برسد که قرار بود مستحکم باشد.

بازدید علی خامنه‌ای از نیروهای ایرانی در جریان جنگ با عراق در سال 1981... او بر اثر انفجار بمب در ضبط صوت مجروح شد (گتی ایماژ)

رهبر کنونی ایران، علی خامنه‌ای نیز هدف حمله قرار گرفت. در حین ایراد خطبه، بمبی که در ضبط صوت کار گذاشته شده بود منفجر شد و باعث فلج شدن دست راست وی شد. قرار بود خمینی در آن جلسه شرکت کند، اما دیر کرد و جان سالم به در برد.
برزان التکریتی مشتاقانه منتظر بود تا ضربه نهایی را که ترور خود خمینی باشد، وارد سازد. در سال 1981 امکان انجام عملیاتی از این دست به وجود آمد. رسیدن به خمینی کار آسانی نبود، اما وجود روحانی نزدیک به او که احتمالاً با «مجاهدین خلق» همدل بود، مأموریت سخت را آسان کرد. تیمی از سیستم بسته کوچکی تهیه کردند که انتقال داده شد و در بالش خمینی که از پشم بود کاشتند. هنگامی که خمینی بیرون از خانه بود، این دستگاه در زمان نامناسبی منفجر شد، اما صرف رسیدن به اتاق خوابش باعث ایجاد وحشت در بین رهبران انقلاب اسلامی شد. سیستم در حال نبرد مرگ و زندگی بود و همه ضربات مجاز بود.

تصویر خمینی در مراسم معلولان سپاه پاسداران در تهران در سال 1981 (گتی ایماژ)

ضربه‌ها ادامه یافت و در 30 اوت انفجاری به کشته شدن محمدعلی رجایی، کمتر از یک ماه پس ازرسیدنش به ریاست جمهوری، منجر شد. در این انفجار محمد جواد باهنر نخست وزیر نیز همراه وی بر اثر انفجار بمبی که در جلسه شورای عالی دفاع در دفتر شورای عالی دفاع کار گذاشته شد کشته شده.

کشمکش تلخ درخاک کویت
تقابل سرویس‌های اطلاعاتی عراق و ایران به سرزمین‌های دو کشور محدود نشد، بلکه به عرصه‌های دور و نزدیک کشیده شد. الجمیلی می‌گوید که کویت صحنه مبارزه تلخی بود، به ویژه اینکه حزب «الدعوه» عراق که طرفدار ایران است از خاک کویت برای انجام عملیات علیه رژیم عراق استفاده می‌کرد. الجمیلی ایران را به تلاش در سال 1985 برای ترور شیخ جابر الاحمد الصباح امیر کویت متهم می‌کند. و وقتی که گروهی از حزب «الدعوه» عملیات دانشگاه المستنصریه را در ماه آوریل انجام و طارق عزیز را هدف قرار دادند، اطلاعات عراق با تلاش برای ترور وزیر امور خارجه ایران صادق قطب زاده که در راه دیدار با امیر کویت بود، پاسخ داد. کویت همچنین شاهد هدف قرار دادن سفارت ایران با موشک، سوءقصد به یکی از مقامات حزب «الدعوه» و حملات دیگر بود.

صادق قطب زاده (گتی ایماژ)

تلاش خمینی برای انتقال انقلاب به داخل کشور عراق باعث نگرانی شدید رژیم عراق و دستگاه‌هایش شد. روحانی شیعه، سید محمد باقر صدر، جان خود را در همین فضا از دست داد. صدر یکی از برجسته‌ترین نظریه پردازان اندیشه اسلامی شیعی بود که به او محبوبیت و نفوذی گسترده در میان شیعیان عراق داد. عقاید او برخلاف رویکرد مرجع محسن الحکیم و سید ابوالقاسم خویی که مخالف دخالت دین در سیاست بودند انقلابی بود؛ شاید این دو بیم آن را داشتند که این دخالت به پایان نقش مراجع مذهبی در نجف و انتقال مرکز رهبری شیعیان به ایران منجر شود.