هالیوود دست بردار نیست؛ سابقه طولانی در توطئه چینی علیه رییس جمهور

مجموعه فیلم های اکشن محافظ رییس جمهور و کاخ سفید

جرارد باتلر در فیلم سقوط فرشته
جرارد باتلر در فیلم سقوط فرشته
TT

هالیوود دست بردار نیست؛ سابقه طولانی در توطئه چینی علیه رییس جمهور

جرارد باتلر در فیلم سقوط فرشته
جرارد باتلر در فیلم سقوط فرشته

سینماگران آمریکا دست بردار نیستند و فیلم هایی با موضوع توطئه چینی علیه رییس جمهور این کشور هنوز تولید می شوند.
موضوع این فیلم ها غالبا طرح ترور رییس جمهور است. فیلم سادنلی (Suddenly) در سال ۱۹۵۴ ساخته شد. کارگردان فیلم لویس آلن و بازیگر اصلی آن استرلینگ هایدن است. هایدن فرمانده پلیس یک شهر کوچک به نام سادنلی است که متوجه طرح ترور رییس جمهور بعد از پیاده شدن او از قطار در ایستگاه شهر سادنلی می شود. فرانک سیناترا رییس باند خلافکاری است که مجری طرح ترور است. فرانک سیناترا نقش یک آدم بی اراده را بازی می کند که پیشتر در ارتش آمریکا خدمت می کرده و الان برای کشوری که بیشتر پول بدهد کار می کند.
فیلم سینمایی در خط آتش در سال ۱۹۹۳ تولید شد. بازیگر اصلی کلینت ایستوود و به کارگردانی ولفگانگ پترسن است. او که خود را در ماجرای کشته شدن پرزیدنت جان اف کندی مقصر می داند حالا در صدد حمایت رییس جمهور جدید است. یک قاتل پنهان قصد ترور او را دارد اما کسی حرف های کلینت ایستوود را باور نمی کند. 
تا حالا ده ها فیلم با همین تم ساخته شده اند. موضوع اصلی این فیلم ها هم سناریوی ترور رییس جمهور آمریکا است. این محصولات عمدتا روی ضعف کادر حمایت رییس جمهور تمرکز می کنند که گاهی نمی توانند امنیت او را حفظ کنند یا حتی کارشان به برنامه ریزی برای ترور او هم رسیده است. دردسرهای محافظ شخصی رییس جمهور جرارد باتلر تا حالا در سه فیلم با موضوع طرح توطئه رییس جمهور آمریکا بازی کرده؛ فیلم سقوط المپوس (Olympus Has Fallen) به کارگردانی آنتونی فوکوا در سال ۲۰۱۳ و فیلم سقوط فرشته (Angel Has Fallen) به کارگردانی ریک رومان وا و بازیگری جرارد باتلر در بخش دوم فیلم سقوط فرشته به کارگردانی بابک نجفی در سال ۲۰۱۶. باتلر در فیلم سقوط فرشته در نقش یک مامور مخفی ظاهر می شود که حالا مورد تعقیب قرار دارد تا از دستش خلاص شوند.
گرفتاری های باتلر با رفتن رییس جمهور (مورگان فریمن) به ماهیگیری آغاز می شود. دشمن برای او در آنجا کمین کرده. وقتی مهاجمان حمله می کنند همه کم می آورند و کشته می شوند اما جیرارد جلوی پرزیدنت قرار می گیرد. حالا یا باید رییس جمهور کشته شود و یا جیرارد باتلر. اما هیچ کدام کشته نمی شوند و طرح توطئه ترور رییس جمهور خنثی می شود. با این حال برخی می گویند که او از حمله مهاجمان (مورد حمایت روسیه) با خبر بوده است چرا که باتلر تنها کسی است که کشته نمی شود.
باتلر راهی زندان می شود. او که می خواهد بی گناهی خود را ثابت کند از زندان فرار می کند. او در صدد شناسایی طراح توطئه ترور رییس جمهور است.
رییس جمهور حالا ضعیف شده و معاونش از فرصت استفاده می کند و رییس جمهور می شود. انگشت اتهام طراحی برنامه ترور رییس جمهور به سوی معاون رییس جمهور نشانه می رود. دلایل بحران ها و سیاست های نادرست در این فیلم ها همچون قل قل کردن آب جوش بسیار سطحی مطرح می شوند و چندان جدی به آنها اشاره نمی شود.



چرا و چگونه باید امروز جبران بخوانیم؟

جبران خليل جبران
جبران خليل جبران
TT

چرا و چگونه باید امروز جبران بخوانیم؟

جبران خليل جبران
جبران خليل جبران

سلسله «مطالعات ادینبرا در ادبیات عربی معاصر»، که به زبان انگلیسی از سوی انتشارات دانشگاه ادینبرا در اسکاتلند منتشر می‌شود و تحت نظارت دکتر رشید العنانی، استاد ادبیات عربی مدرن در دانشگاه اکستر بریتانیا قرار دارد، روز به روز قوی‌تر می‌شود. این سلسله که از سال ۲۰۱۳ تاکنون ۲۹ کتاب در موضوعات مختلف ادبیات عربی از قرن نوزدهم تا به امروز منتشر کرده، این روزها سی‌امین کتاب خود را با عنوان «جبران خلیل جبران در بستر ادبیات جهانی عرب» (Gibran Khalil Gibran as Arab World Literature) منتشر کرده است. نویسنده این کتاب غزوان ارسلان، استاد دانشگاه العربی تبسی در الجزائر است.

روی جلد کتاب

همان‌طور که می‌دانیم، جبران (۱۸۸۳-۱۹۳۱) یکی از مشهورترین نویسندگان مهاجر شمال آمریکا است و جایگاه ویژه‌ای دارد که تنها امین الریحانی و میخائیل نعیمه می‌توانند شانه به شانه‌اش بشوند (به نظر من، نعیمه از هر سه نابغه‌تر است). جبران یکی از ستون‌های اصلی نهضت ادبی معاصر بود؛ شاعری، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، مقاله‌نویس و نامه‌نگاری که به دو زبان عربی و انگلیسی می‌نوشت، به‌علاوه هنرمندی که نقاشی‌ها و آثار تجسمی خود را داشت. کتاب او «پیامبر» که در سال ۱۹۲۳ به انگلیسی منتشر شد (و ما از علاقه شدید آمریکایی‌ها به هر گونه فکر و هنر نوآورانه آگاهیم)، از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در ایالات متحده آمریکا بود. این کتاب به ۱۰۴ زبان ترجمه شده و هشت ترجمه مختلف به زبان عربی دارد. شهرت جبران حتی به چین نیز رسید. او رئیس «الرابطة القلمیة:انجمن قلم» در آمریکا تا زمان مرگش بود و در جهان عرب نیز مورد احترام متفکران، محققان و نویسندگان مهمی مانند ادونیس، یوسف الخال، خلیل حاوی و حلیم برکات قرار داشت. جبران هنوز پس از تقریباً یک قرن از مرگش در حافظه فرهنگی جهان عرب زنده است؛ همچنان کنفرانس‌های بین‌المللی به نام او برگزار می‌شود و کتاب‌ها و رساله‌های دانشگاهی در مورد او نوشته می‌شود که جدیدترین آن‌ها همین کتاب است.

زمانی که دکتر ثروت عکاشه، وزیر فرهنگ مصر در دوران جمال عبدالناصر، تعدادی از آثار جبران را که به انگلیسی نوشته شده بود ترجمه کرد (ترجمه او از کتاب «پیامبر» در سال ۱۹۵۹ منتشر شد)، دکتر لوئیس عوض نوشت که انتشار این ترجمه‌ها نشانه‌ای از تجدید حیات حرکت رمانتیسیسم است، به‌ویژه که انتشار این ترجمه‌ها همزمان با انتشار کتابی از نثر غنایی به نام «آخرین شامگاه» از داستان‌نویس یوسف الشارونی و مجموعه‌ای از شعر منثور از شاعر حسین عفیف بود. در دوره‌ای دیگر، دکتر رضوی عاشور، نویسنده و استاد دانشگاه مصر، در دانشگاه قاهره پایان‌نامه‌ای درباره «جبران و بلیک» ارائه کرد و ماهر البطوطي از تبعیدگاه خود در آمریکا نمایشنامه «نابینا»ی جبران را که به انگلیسی نوشته شده بود ترجمه کرد و این نمایش در «تئاتر صلح» در قاهره به روی صحنه رفت.کتاب غزوان ارسلان (که دارای دکترای ادبیات تطبیقی از دانشگاه کوئین مری لندن است) اثری برجسته است که به‌خوبی تسلط نویسنده بر موضوعش را نشان می‌دهد و با تحلیل دقیق متون منتخب از جبران متمایز است. کتاب با این سئوال شروع می‌شود: چرا و چگونه باید امروز جبران را بخوانیم؟ و آن را با تلاش برای قرار دادن جبران در بستر ادبیات جهانی، نه فقط ادبیات عربی-آمریکایی، به پایان می‌برد. در فاصله مقدمه و نتیجه‌گیری، نویسنده به بررسی پیوندهای میان زیبایی‌شناسی ادبیات، اخلاق و سیاست در آثار جبران، جنبه‌های دینی و عرفانی در کار او، نوآوری‌های او، استفاده از دو زبان و حس ملی‌گرایی او و جایگاهش در نهضت ادبی معاصر می‌پردازد.

از ویژگی‌های مثبت کتاب این است که نویسنده علی‌رغم علاقه‌اش به جبران، از نادیده گرفتن جنبه‌های منفی در آثار او اجتناب می‌کند.

یکی از نکات مثبت کتاب ارسلان این است که با وجود علاقه‌اش به جبران، از جنبه‌های منفی در کار او غافل نمی‌ماند. او به‌عنوان مثال یادآوری می‌کند که جبران گاهی به سمت عاطفه‌گرایی افراطی (سنتیمنتالیسم) و ساده‌سازی بیش از حد در بافت داستان و شخصیت‌پردازی گرایش پیدا می‌کند و از کلیشه‌های تکراری استفاده می‌کند. همچنین نقد می‌کند که جبران با وجود حمایت از حقوق زنان، دعوت به آموزش را تنها برای مردان مطرح کرده و نه برای زنان. او همچنین خطایی دستوری در استفاده از فعل گذشته «builded» به‌جای «built» (ص ۱۹۴) را یادآور می‌شود. در نامه‌ای از جبران به ماری هاسکل در سال ۱۹۲۲، جبران ادعا می‌کند که زبان انگلیسی خود را از شکسپیر، ترجمه انگلیسی کتاب مقدس و خود هاسکل فرا گرفته است! ارسلان به درستی این سئوال را مطرح می‌کند: آیا او این زبان را از بلیک، کیتس، شلی، کارلایل و ویتمن نیز نیاموخته است؟ چیزی که نوشته‌ها و نامه‌های دیگر جبران آن را تایید می‌کند.

ارسلان نظرات منتقدان جبران را از تحسین‌کنندگان مانند شاعر ایرلندی جورج ویلیام راسل تا منتقدان مانند مصطفی لطفی المنفلوطی که جبران را از منظر اخلاقی نقد کرده و عباس محمود العقاد که در سال ۱۹۲۲ در نقد قصیده «المواكب» جبران به مسائل مرتبط با محتوای فکری و زبان و سبک او اشاره کرده، مطرح می‌کند.
با وجود مزایای چشمگیر، کتاب ارسلان نیز از اشتباهات خالی نیست.
او می‌نویسد مثلاً: «those who do not deprive themselves from the gifts» (صفحه 51)، و حرف اضافه صحیح «of» است، نه «from» (واضح است که ارسلان در اینجا به زبان عربی فکر می‌کرده است، زیرا ما می‌گوییم «محروم از...»). همچنین ارسلان نویسنده رمان «موبی دیک» را به اشتباه Henry Melville (صفحه 228) نام می‌برد، در حالی که نام صحیح او Herman است. او همچنین اشاره می‌کند که جبران کتابی با عنوان «Sand and Form» دارد (صفحه 109)، که بدون شک اشتباه چاپی است و عنوان صحیح «Sand and Foam» (رمل و زبد) است. این خطاهای کوچک در کتابی با این میزان عمق فکری، بصیرت نافذ و استحکام و دقت در سبک، قابل بخشش هستند.