حضور پررنگ رمان‌هایی از مغرب عربی در فهرست بلند جایزه «بوکر» عربی

در این فهرست نویسندگانی از تونس، سعودی، سوریه، الجزایر، عراق، لبنان، لیبی، مصر و مراکش برگزیده شدند

حضور پررنگ رمان‌هایی از مغرب عربی در فهرست بلند جایزه «بوکر» عربی
TT

حضور پررنگ رمان‌هایی از مغرب عربی در فهرست بلند جایزه «بوکر» عربی

حضور پررنگ رمان‌هایی از مغرب عربی در فهرست بلند جایزه «بوکر» عربی

دبیرخانه سیزدهمین دوره جایزه بوکر عربی فهرست بلند رمان‌ها و مجموعه داستان‌های نامزد دوره ۲۰۲۰ این جایزه ۵۰ هزار دلار آمریکایی را اعلام کرد. این فهرست شامل ۱۶ عنوان در هر یک از بخش‌هاست که از میان تعداد ۱۲۸ اثر منتشرشده در محدوده ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ و پس از داوری انتخاب شده‌است.
به گزارش الشرق الاوسط، در این فهرست نویسندگانی از ۹ کشور عربی شامل تونس، سعودی، سوریه، الجزایر، عراق، لبنان، لیبی، مصر و مراکش برگزیده شدند. در عین حال رمان‌هایی از مغرب عربی در فهرست بلند جایزه «بوکر» عربی حضور پررنگ تری دارند.
نویسندگان راه یافته به این فهرست عبارتند از عائشة إبراهیم، حسن أورید، سلیم برکات، أزهر جرجیس، خلیل الرز، سعید خطیبی، عبدالوهاب عیساوی، محمد عیسی المؤدب و عالیة ممدوح هستند
 فهرست رمان‌های برگزیده جایزه بوکر عربی ۲۰۲۰ به شرح زیر هستند:
«حرب الغزاله / جنگ آهو» نوشته عائشه ابراهیم از لیبی
«رباط المتنبی / قلعه المتنبی» نوشته حسن آورید از مراکش
«ماذا عن السیدة الیهودیة راحیل؟ / از راحیل خانم یهودی چه خبر؟» نوشته سلیم برکات از سوریه
«النوم فی حقل الکرز / خواب در دشت آلبالو» نوشته ازهر جرجیس از عراق
«حطب سرایفو / هیزم سارایوو» نوشته سعید خطیبی از الجزایر
«لم یصل علیهم احد / کسی روی آنها نماز نمی‌خواند» نوشته خالد خلیفه از سوریه
«ملک الهند / پادشاه هند» نوشته جبور الدویهی از لبنان
«الحی الروسی / کوی روسی» نوشته خلیل الرز از سوریه
«آخر ایام الباشا / آخرین روزهای پاشا» نوشته رشا عدلی از مصر
«سفر برلک / سفر برلک» نوشته مقبول العلوی از سعودی
«الدیوان الاسبرطی / دیوان اسپارتی» نوشته عبدالوهاب عیساوی از الجزایر
«سلالم ترولار / پله‌های ترولار» نوشته سمیر قسیمی از الجزایر
«حمام الذهب / حمام طلا» نوشته محمد عیسی المؤدب از تونس
«اختلاط المواسم / آمیزش فصل‌ها» نوشته بشیر مفتی از الجزایر
«التانکی / تانکر» نوشته عالیه ممدوح از عراق
«فردقان» نوشته یوسف زیدان از مصر
در همین باره، محسن الموسوی رئیس کمیته داوران جایزه می‌گوید «این رمان‌ها از لحاظ محتوایی دارای تنوع هستند به طوری موضوعاتی مثل جنگ، صلح، تاریخ، مسائل گروه‌های در حاشیه، اقلیت‌ها و ارتباط با دیگری به آن پرداخته شده‌است. همچنین این رمان‌ها به بحران‌های فردی و انسانی، تجربه‌های داستانی و انواع آن می‌پردازد».
وی ادامه می‌دهد «شاهد رقابت رمان‌های راه یافته به فهرست بلند هم در موضوع و هم در روش هستیم بنابراین کمیته مسئله صنعت روایی و داستانی و غنای آن، تنوع تجربه‌ها و پژوهش‌ها و تنوع روشی، فکری و موضوعی را در اولویت قرار داده‌است».
بنابراین گزارش دبیرخانه جایزه روز سه شنبه ۴ فوریه ۲۰۲۰ را زمان اعلام فهرست کوتاه طی کنفرانس خبری در مراکش و ۱۴ آوریل ۲۰۲۰ را زمان اعلام نهائی رمان برنده سزدهمین دوره جایزه جهانی بوکر ویژه رمان عربی طی مراسمی در ابوظبی عنوان کرد.



فیروز در نود سالگی... نغمه‌ای جاودان از لبنان

در هر خانه‌ای تصویری از او هست... فیروز، نماد لبنان، به نود سالگی رسید و هرگز پیر نشد (الشرق الأوسط)
در هر خانه‌ای تصویری از او هست... فیروز، نماد لبنان، به نود سالگی رسید و هرگز پیر نشد (الشرق الأوسط)
TT

فیروز در نود سالگی... نغمه‌ای جاودان از لبنان

در هر خانه‌ای تصویری از او هست... فیروز، نماد لبنان، به نود سالگی رسید و هرگز پیر نشد (الشرق الأوسط)
در هر خانه‌ای تصویری از او هست... فیروز، نماد لبنان، به نود سالگی رسید و هرگز پیر نشد (الشرق الأوسط)

او که انسی الحاج شاعر، «جاودانه»اش نامید، فیروزی که هر سال که می‌گذرد، پیوندش با دل‌ها عمیق‌تر و صدایش بیشتر در گوش‌ها و خاطره‌ها حک می‌شود. سال‌ها، حتی اگر نود باشد، برای یک اسطوره که زمان نامش را بر ستون‌های جاودانگی حک کرده است، چه اهمیتی دارند؟

فیروز سکوت را بر پرگویی و انزوا را بر اختلاط و حضور ترجیح داد (اینستاگرام)

در نود سالگی‌اش، «بانوی آواز» در خانه‌اش در یکی از روستاهای کوهستانی لبنان نشسته و حافظ خاطرات یک ملت است. لبنانی‌ها دوست دارند بگویند: «تا زمانی که فیروز خوب است، لبنان هم خوب است». گویی حضور او در جایی از این لبنان خسته، پشت دری بسته‌که تنها عده‌ای اندک آن را می‌کوبند، برای نگهداری این کشور از هم پاشیده کافی است. همان‌طور که یک ترانه صبحگاهی از او کافی است تا آفتاب بر خلیج بیروت بتابد:
«یا مینا الحبايب یا بیروت... یا شطّ اللی دايب یا بیروت... یا نجمة بحریّة عم تتمرجح عالمیّ...»

بانوی سکوت

نهاد حداد که به فیروز لبنان و عرب تبدیل شد، در خانه دوردستش شمع نود سالگی‌اش را در کنار فرزندانش خاموش می‌کند. فیروز هرگز اهل سر و صدا نبوده است و این روزها نیز زمانی برای جشن گرفتن نیست، چرا که شناب افزایش شمار قربانیان و ویرانی‌ها در این کشور سریع‌تر از سال‌های عمر است.
او که به عنوان «بانوی سکوت» شناخته می‌شود، کمتر سخن می‌گوید و بیشتر آواز می‌خواند. آوازش تاریخ هنر و موسیقی را سیراب کرده، اما سخنش اندک بوده است. این را می‌توان از تعداد کم مصاحبه‌هایش فهمید. بسیاری به او به خاطر این سکوت طولانی خرده گرفتند، اما او ترجیح داد از طریق ترانه‌ها پاسخ دهد.
در ترانه‌هایش که از مرز زمان و مکان می‌گذرند و در سخنان معدودی که از طریق رسانه‌ها بیان کرده، فیروز حرف‌های بسیاری زده است. افکارش از حکمتی ساده و فلسفه‌ای بی‌ادعا سرچشمه می‌گیرند.

«پادشاهی من جایی برای گریه ندارد»

فیروز در زندگی شخصی‌اش به ندرت از «من» سخن گفته است؛ شاید به خاطر خجالتی بودن یا برای حفظ هاله استثنایی‌اش. این موضوع حتی در ترانه‌هایش نیز دیده می‌شود. اما در برخی از آثار جدیدش، به ویژه در آهنگ «فیكن تنسوا» از آلبوم «كيفك إنت» (1991)، برای اولین بار «منِ» خود را آشکار کرد:
«أنا البيسمّوني الملكة وبالغار متوّج زمني ومملكتي ما فيها بكي وجبيني ولا مرة حني».

فیروز مادر

فیروز، همچنان که زندگی خصوصی‌اش را پشت عینک‌های تیره مخفی کرد، تلاش داشت زندگی خانوادگی‌اش را نیز دور از چشم‌ها نگه دارد. با این حال، جزئیات زیادی از تراژدی خانوادگی او به رسانه‌ها و حتی به ترانه‌هایش راه یافت.

فیروز در مصاحبه‌ای معروف با فریدریک میتران، همسرش عاصی الرحبانی را فردی «سخت‌گیر و دیکتاتور» توصیف کرد. اما با وجود چالش‌های زندگی مشترکشان، زمانی که عاصی بیمار شد، برایش چنین خواند:
«سألوني الناس عنك يا حبيبي كتبوا المكاتيب وأخذها الهوا».

فیروز، این صدای جاودانه، حتی در نود سالگی همچنان نماد یک ملت است و صدایش در خانه هر لبنانی جاودان باقی مانده است.
افتخارات بسیاری که زندگی فیروز را روشن کرده‌اند، با اندوه‌ها و آزمون‌های دشواری مانند از دست دادن دخترش لیال در اوج جوانی همراه بوده‌اند. در حالی که این فاجعه در ترانه‌ها و مصاحبه‌های مطبوعاتی حضور نداشت، داستان پسرش هَلی و بیماری او در کودکی، به طور غیرمستقیم، در آثاری چون «بکوخنا یا ابني» (۱۹۶۶) با کلمات شاعر میشال طراد و آهنگ‌سازی برادران الرحبانی انعکاس یافت.

فیروز نودمین سالگرد تولد خود را جشن می‌گیرد. او متولد 21 نوامبر 1934 است (فیس‌بوک)

«علوّاه لو فيّي يا عينيّي لأطير اتفقّدك يا رجوتي بعدك زغير...». روایت شده که این شعر به پسر نوزاد شاعر تقدیم شده بود، اما کلمات آن مورد توجه برادران الرحبانی قرار گرفت و با داستان فیروز و پسر بیمار او که به خاطر کنسرت‌ها و سفرهای هنری مجبور به ترک او می‌شد، همخوانی یافت.
فیروز در نود سالگی هنوز شخصاً از هَلی که از راه رفتن، شنیدن و صحبت کردن محروم است، مراقبت می‌کند. او در سال ۱۹۹۹ بار دیگر او را با صدای خود در ترانه «سلّملي عليه» به یاد آورد. برخی منابع می‌گویند این ترانه توسط او و زیاد درباره هَلی نوشته شده است:
«سلّملي عليه وقلّه إني بسلّم عليه وبوّسلي عينيه وقلّه إني ببوّس عينيه».

عکسی که دختر فیروز، ریما الرحبانی، در سال ۲۰۲۲ از مادرش همراه با دو برادرش هَلی و زیاد منتشر کرد (اینستاگرام)

مشهورترین سفیر لبنان

فیروز با صدایش نقشه وطن را ترسیم کرد و صدای خود را وقف افتخار لبنان نمود، همان‌طور که در ترانه «وعدي إلك» از نمایشنامه «أيام فخر الدين» (۱۹۶۶) می‌گوید. این عشق تنها در ترانه‌ها نبود؛ او حتی در شدیدترین سال‌های جنگ نیز همچون نگهبانی از کلیدهای کشور باقی ماند. وقتی موشکی به ساختمانی که او در آن سکونت داشت برخورد کرد، ترسید و سکوتش عمیق‌تر شد و به دعا پناه برد.
ترانه‌هایی که توسط عاشقان لبنان، عاصی و منصور الرحبانی، ساخته شده بود، چون گردنبندی الماس بر گلوی فیروز نشستند.

این ترانه‌ها در صدای او به سرودهای ملی تبدیل شدند و هر واژه و نغمه، افتخار او به لبنانی بودن را به نمایش گذاشتند.
شاعر جوزیف حرب شاید این عشق فیروزی به لبنان را از شمال تا جنوب در ترانه «إسوارة العروس» که فیلمون وهبی آهنگ‌سازی کرده بود، خلاصه کرده باشد:
«لمّا بغنّي اسمك بشوف صوتي غلي... إيدي صارت غيمة وجبيني علي».

در بزرگ‌ترین پایتخت‌های جهان، صدای فیروز طنین‌انداز شد:
«بمجدك احتميت بترابك الجنّة ع اسمك غنيت ع اسمك رح غنّي».
او وعده داد و وفا کرد، و لبنان در تمامی محافل بین‌المللی همراه او باقی ماند تا جایی که به مشهورترین سفیر این کشور در سراسر جهان تبدیل شد.
در نود سالگی، فیروز همچون شمعی بر پلکان بعلبک ایستاده است؛ روغن در چراغ می‌ریزد تا تاریکی را روشن کند. شاید قلعه زیر سنگینی سال‌ها و چالش‌ها بلرزد، اما سقوط نمی‌کند. صدای «بانو» پلی است که از دشت بقاع به بیروت، به جنوب، و تا فلسطین، دمشق و مکه امتداد می‌یابد. او همچنان شهرها را در آغوش می‌گیرد و از دیوارهای آتشین با ندای خود عبور می‌کند:
«بيتي أنا بيتك وما إلي حدا من كتر ما ناديتك وسع المدى... أنا عالوعد وقلبي طاير صوبك غنّية»