شعار «یک کشور می خواهیم» معترضان عراقی خلاصه کننده جنبش آنهاست که در اوائل اکتبر آغاز شده است. آنها می خواهند کشورشان از لکه های سیاه در سیاست، اقتصاد و جامعه پاک کنند؛ از فساد، سوءمدیریت و مزدوری بیشتر گروه های سیاسی به نیروهای خارجی.
باوجود اینکه بزرگترین سفارتخانه در عراق متعلق به کشوری که بغداد را اشغال کرده از آن آمریکاست اما خشم و عصبانیت مردم از آن ایران است به این دلیل که آمریکا کسی را در عراق ندارد که علنا بگوید در کنار آن ایستاده است. در حالی که ده ها ملیشای مسلح شبانه روز صراحتا در عراق اعلام می کنند که در صورت حمله به تهران همراه آنها خواهند بود. مسئله ای که در عراق به یک وفاداری علنی و غیرقانونی به یک دولت بیگانه بدون در نظرداشتن منافع کشور توصیف می شود.
دلایل مختلفی در پشت پرده افزایش احساسات ایرانی ستیزی در عراق وجود دارد که در آتش زدن کنسولگریهای این کشور در سراسر عراق نمود پیدا کرده است.
* کربلا و نجف
ایرانی ستیزی به صورت بی سابقه ای در عراق بروز و ظهور کرده است؛ در دوم نوامبر گذشته معترضان عراقی در استان کربلا دومین شهر مهم مذهبی شیعیان و محل بارگاه امام حسین بن علی کنسولگری ایران را آتش زدند. در بیست و هفتم همان ماه معترضان به کنسولگری ایران در نجف مهمترین و مقدس ترین شهر برای شیعیان جهان و محل بارگاه امام علی اولین امام شیعیان و خلیفه چهارم مسلمانان حمله ور شدند و آن را آتش زدند. سپس دو بار متوالی آن را به آتش کشیدند.
در این دو اقدام درگیری های خشونت باری میان معترضان و نیروهای امنیتی صورت گرفت و ده ها زخمی برجای گذاشت. این اقدام معترضان از نظر مقامات ایران یک شوک بزرگ پس از سال ها نفوذ و شکل گیری روابط و منافع گسترده در این دو شهر بود.
علاوه بر اینها، در بقیه استان ها نیز عکس های علی خامنه ای رهبر ایران و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس را آتش زدند و شعارهایی حماسی علیه ایران سر دادند.
در ابتدای نوامبر معترضان در نجف نام خیابان «الامام الخمینی» در مرکز شهر را به «شهدای انقلاب تشرین» تغییر دادند. در ادامه اقدامات ایران ستیزانه، عراقی ها هشتگ «خلوها تخیس / بگذار بگندد» را به منظور تحریم کالاهای ایرانی ایجاد کردند.
* جنبه قومی
محمود الخزرجی وکیل و فعال اهل کربلا معتقد است که ریشه های دشمنی مردمی با ایران در کربلا و نجف فراوان هستند، برخی از آنها ریشه در ابعاد و دوگانه قومی عربی - ایرانی چند دهه اخیر بر می گردد و برخی دیگر به سال های اندک گذشته.
او به «الشرق الاوسط» می گوید: «یک آگاهی فزاینده ای در نسل جدید به وجود آمده است که میزان خطر ایران برای منافع خود و کشور را درک می کند، همچنین نقش متکبرانه ایران در کربلا و نجف را متوجه شدند. آنها همچنین به بی اختیار بودن دولت های محلی در نجف و کربلا در قبال ایران پی بردند».
از نظر الخزرجی، بسیاری از ساکنان این شهر از عشایر جنوب و طبقات فرودست هستند که حجم توهین آنچه آنها «عجم»ها می نامند، در مواردی مثل بزرگنمایی در نقش ایران در شکست داعش از طریق شبکه های ماهواره ای وابسته به ایران آنها را تحریک کرده است.
* محور آشکار ایرانی
نمی توان همه اتفاقات اخیر را مولود لحظه دانست، بلکه در چرخیدن بسیاری از گروه ها از سال 2011 و از زمان خروج نیروهای آمریکایی به سمت و سوی محور ایرانی باید جست. نوری المالکی نخست وزیر وقت همگام با ایران از بشار اسد علیه جنبش مردمی این کشور حمایت کرد. اما پس از 5 سال از این اتفاق و در تصرف ساختمان پارلمان عراق توسط معترضان در اواخر آوریل 2016 شاهد شعار «ایران بره بره.. بغداد تبقی حره / ایران برو بیرو .. بغداد آزاد می ماند» هستیم.
دشمنی با ایران به مواضع مردمی و گروه های معترض محدود نشد و مرجعیت علیرغم عدم اشاره صریح، بارها دخالت کشورهای خارجی را محکوم کرده است. درباره موضع مرجعیت نجف با نظام ولایت فقیه علاء حمید ادریس پژوهشگر عراقی می گوید: «مرجعیت نجف به اصل ولایت فقیه اعتقادی ندارد و علیرغم شباهت ها اما در تعامل با سیاست و قدرت اختلاف ها و تفاوت های زیادی دارند. به طوری مرجعیت نجف به استثنای بحران ها معمولا میلی به حضور در سیاست ندارد».
ادریس می افزاید: «مرجعیت در ایران که توسط علی خامنه ای نمایندگی می شود میل در دخالت در همه کشورهای دارای شهروندان شیعی دارد اما مرجعیت نجف نقشی در حد نصیحت و ارشاد پذیرفته است، لذا در روش و رفتار نیز تفاوت هایی دارند».
* آنچه داعش کرد
سرمد الطائی نویسنده و تحلیلگر سیاسی معتقد است: «حمله داعش به عراق تشکیل دهنده درک و آگاهی نسل جدیدی است که اکنون رهبران ایران را در بصره و جنوب عراق در پاییز 2018 نشانه رفت. به منظور پرهیز از قربانی شدن عراق به پای رویارویی های بین المللی ایران، افکار عمومی عراق با انتقال بحران تنگه هرمز به بغداد مخالفت کردند».
الطائی که مدتی را در ایران گذرانده، به «الشرق الاوسط» می گوید: «نسل جدید معترض عراق با نسل های قبلی از این جهت متفاوت است که رویکردهای سیاسی را نمایندگی نمی کند بلکه نتیجه تحول اجتماعی عمیق است که باید به تحول سیاسی بینجامد».
به گفته او، «برخلاف ادعای فرماندهان سپاه، معترضان معتقدند عراق حیات خلوت ایران نیست و حمله به مراکز وابسته به ایران یک اعلام تمامیت ارضی عراقی جدیدی بود که در نتیجه تحول اجتماعی و نه طبقه سیاسی که در سیطره ژنرال قاسم سلیمانی است».
* دخالت های ایران پس از 2003
عبدالرزاق علی پژوهشگر جامعه شناسی سیاسی به «الشرق الاوسط» می گوید: «دخالت های ایران پس از 2003 در تلاش آن برای خلق و ایجاد گروهک های سیاسی وابسته و مسلح با اهداف منفعتی و به منظور نمایندگی منافع استراتژیک آن قابل تشخیص است».
از نظر او، «نسل معترض کنونی در استان های مرکزی و جنوب عراق نمایانگر احساس واضح و فزاینده در نزد اکثریت طبقه های اجتماعی مخالف سیاست ها، دخالت ها و کالاهای ایران و همچنین حمایت آن از شبه نظامیان مسلح و غیرمسلح است».
عبدالرزاق علی در پایان بر این باور است: «اظهارات رهبران ایران و رسانه های ایرانی در ارتباط با عراق، تحریک کننده و ایجادکننده احساس عمیق در سلب اراده ملی و حتی توهین و ظلم شهروندان عراقی به ویژه نسل جوان معترض به دور از عقده های مذهبی گرایی است».