وزن کشی احمدی‌نژادی‌ها در ترازوی مجلس؛ جنگ نیابتی احمدی‌نژاد با قالیباف

وزن کشی احمدی‌نژادی‌ها در ترازوی مجلس؛ جنگ نیابتی احمدی‌نژاد با قالیباف
TT

وزن کشی احمدی‌نژادی‌ها در ترازوی مجلس؛ جنگ نیابتی احمدی‌نژاد با قالیباف

وزن کشی احمدی‌نژادی‌ها در ترازوی مجلس؛ جنگ نیابتی احمدی‌نژاد با قالیباف

در جریان کشمکش بر سر کرسی ریاست مجلس ایران، محافظه کاران برای جلوگیری از قدرت گرفتن محمدباقر قالیباف شهردار اسبق تهران و نواصولگرایی او، وارد یک ائتلاف شده‌اند که وزرای محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور سابق ایران از همین فرصت استفاده کرده تا در جایگاه یک طیف تأثیرگذار قرار بگیرند. این موضوع گمانه زنی دربارهٔ حضور دوباره احمدی‌نژاد در فضای سیاسی این کشور شدت گرفت. ‏
الشرق الاوسط تلاش می‌کند تا در این گزارش به بررسی وزن احمدی‌نژاد و یارانش در فضای سیاسی ایران بپردازد.

- برای احمدی‌نژاد تا ۱۴۰۰
علیرغم اینکه دفتر احمدی‌نژاد تأکید کرده که او در انتخابات مجلس دخالتی نداشت در انتخاب هیئت رئیسه مجلس جدید هم دخالتی ندار، اما برخی از ناظران سیاسی در ایران معتقدند که شرایط پیش آمده، احمدی‌نژاد را برای بازگشت به قدرت امیدوار کرده‌است و در حال مدیریت صحنه رایزنی‌ها برای تصاحب قدرت در مجلسی که به گفته بعضی‌ها در راس امور نیست.
صادق زیباکلام تحلیل گر سیاسی، به تازگی حضور دوباره احمدی‌نژاد در انتخابات ۱۴۰۰ را پیش‌بینی کرده‌است. او اقدام مهم مجلس یازدهم را ایستادگی در برابر شورای نگهبان و تأیید صلاحیت احمدی‌نژاد برای انتخابات سال آینده عنوان می‌کند.
زیباکلام معتقد است، نامزد اصلی تندروها یعنی طیف اصلی مجلس که از اصولگرایان تندرو، اعضای جبهه پایداری و طرفداران احمدی‌نژاد تشکیل شده، برای انتخابات ۱۴۰۰ احمدی‌نژاد است و رئیس دولت نهم و دهم پایگاه اجتماعی خوبی دارد و بسیاری از قشرها و لایه‌های تهی‌دست جامعه، قشرها و لایه‌های کمتر تحصیل‌کرده و متعلق به مناطق روستایی و دورافتاده و همچنین حاشیه‌نشین‌ها طرفدار احمدی‌نژاد هستند.
سایت «نامه نیوز» اخیراً در این باره تحلیل کرده‌است که «جبهه پایداری و مدیران دولت نهم و دهم به دنبال شکاف انداختن در فراکسیون انقلابی هستند».
به گفته این سایت، «دو گروه افکار و عقاید احمدی‌نژاد را در مجلس نمایندگی می‌کنند؛ وزرا و مدیران او در دو دولت نهم و دهم افرادی مانند شمس الدین حسینی و علی نیکزاد. از یک سو و جبهه پایداری از جمله آقا تهرانی و زاکانی از سوی دیگر».
در واقع جبهه موسوم به پایداری که از زیر عبای مصباح یزدی روحانی تندرو بیرون آمده به دنبال استفاده از نام و ظرفیت احمدی‌نژاد در مجلس است و احمدی‌نژاد که سرحلقه جریان انحرافی نامگذاری شده، حالا با به گل نشستن کشتی دولت حسن روحانی، به دنبال رسمیت یافتن در سیاست عینی نظام ایران است.

- طرحی برای تغییر ساختاری در مجلس
سایت «اصلاحات پرس» نیز از توافقات پشت پرده احمدی نژادی‌ها برای مجلس جدید پرده برداشت و نوشت: «از اردوگاه ۷۰ نفره ائتلاف گام دومی‌ها یا فراکسیون جهاد و خدمت که وزرا، استانداران و معاونین وزرای دولت‌های نهم و دهم هسته اصلی آن می‌باشند خبر می‌رسد که در پی طرحی هستند تا قدرت رئیس مجلس را به دو صندلی تقسیم کنند و ریاست جلسات صحن را از ریاست سازمان اداری مجلس تفکیک کنند».
 کما اینکه سیدشمس الدین حسینی وزیر اقتصاد دولت احمدی‌نژاد و طراح طرح یارانه‌های نقدی و از لیدرهای اصلی این جریان در مصاحبه اخیر خود با «خبرآنلاین» با کنایه سنگین به لاریجانی تأکید کرده بود که «رئیس مجلس نباید نماینده تر از بقیه نمایندگان باشد» و «رئیس مجلس نباید در راس امور باشد» و همین حرف را نیز وحید جلال‌زاده منتخب مجلس یازدهم و استاندار احمدی‌نژاد در توئیت اخیر خود تکرار کرده بود.
یاران احمدی‌نژاد با این طرح، کاهش اختیارات مالی و اداری رئیس مجلس را دنبال می‌کنند و تصمیم دارند که با ایجاد جایگاهی جدید با عنوان رئیس سازمان اداری مجلس تشکیلات قوه مقننه را به زیر سلطه این جایگاه در بیاورند و قدرت رئیس مجلس را صرفاً به اداره جلسات صحن و نمایندگی در جلسات شورای عالی امنیت ملی، سران قوا و مجمع تشخیص مصلحت نظام برسانند و نه فرماندهی مجلس.
در مقابل، برخی از منابع می‌گویند: نباید انتظار داشت احمدی نژادی‌ها در کلیت فعالیت‌های مجلس خللی وارد کنند و آن‌گونه که رئیس قبلی‌شان به‌دنبال اصلاح بنیادین در ساختار حکومت است چنین برنامه‌ای داشته باشند. اما پیش‌بینی می‌شود از آن‌جا که در ساختار اجرایی حضور داشته‌اند، نقشی بسیار اساسی در طرح‌های به چالش کشیدن و مختل کردن فعالیت‌های دولت حسن روحانی در ماه‌های آینده داشته باشند، طرح‌هایی که حتماً با اذن علی خامنه‌ای و دفتر او ارائه خواهد شد.

- احمدی نژادی‌ها از لا به لای جراید
در این میان روزنامه «شرق» نوشته‌است که بین سه مدیر دوران احمدی‌نژاد هم بر سر این‌که کدام‌یک رئیس شوند، «اختلاف شدید» وجود دارد.
سایت «تابناک» نیز به این اختلافات مهر تأیید زده و نوشته‌است «همه اصولگرایان دور هم جمع شدند، جز یاران احمدی‌نژاد».
برخی از رسانه‌های داخل ایران اما گزارش دادند که پایداری چی‌ها در نهایت با ائتلاف گام دوم احمدی نژادی‌ها متحد خواهند شد اگر چه زمزمه‌هایی مبنی بر مذاکره زاکانی و تیم ۲۵ نفره‌اش با قالیباف به گوش می‌رسد. گویا تفاهم این دو با این شرط بوده که قالیباف تعهد دهد نامزد ریاست جمهوری نشود چیزی که گویا این روزها زاکانی به آن نظر دارد و خود را یکی از گزینه‌های بالقوه برای ۱۴۰۰ می‌داند.
در عین حال فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی نیز وجود فراکسیونی تحت لوای مدیران احمدی‌نژادی را رد کرده و به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته‌است: «احمدی‌نژاد یک ایدئولوژی یا سبک نیست. ایشان یک نفر بود که در یک دوره‌ای از شورای نگهبان برای حضور در انتخابات تأییدیه گرفت و دو دوره مردم به او رأی دادند و اکنون دوره‌اش تمام شده‌است».
محمد مهاجری روزنامه‌نگار نزدیک به محافظه کاران، نیز در واکنش به اختلاف بین تندروها بر سر کرسی ریاست مجلس در توییتی از دعوا بر سر تقسیم غنائم خبر داد و نوشت: «پایداری‌چی‌ها و احمدی‌نژادی‌ها که متوجه شده‌اند نمی‌توانند جلوی لابی سنگین قالیباف را برای کسب کرسی رئیس مجلس یازدهم بگیرند، از الان تلاش می‌کنند نقش او را در حد مبصر کلاس تنزل دهند تا قدرت خودشان بیشتر شود».

- وضعیت احمدی نژادی‌ها
سید شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد احمدی‌نژاد در گفت‌وگویی با روزنامه دنیای اقتصاد دربارهٔ وضعیت این جریان گفته‌است: «اغلب مدیران شاخص دولت نهم و دهم که نامزد انتخابات مجلس شدند رای آوردند. در همین مجلس ۸ عضو کابینه دولت نهم و دهم، ۹ استاندار، تعداد قابل‌توجهی از معاونان وزرا، فرمانداران و مدیران دوره احمدی‌نژاد رای آوردند و از منتخبان مجلس یازدهم هستند. می‌توانم بگویم که بالغ بر ۵۰ نفر هستند. این افراد با هم فصل مشترک دارند و باهم سال‌ها همکاری کرده‌اند. وقتی مردم بعد از گذشت چند سال از پایان کار دولت احمدی‌نژاد آنها را نادیده نگرفتند و به آنها رای دادند، آیا منتخبان باید خودشان را نادیده بگیرند؟»
باید منتظر ماند و دید که این ۵۰ نفر به پشتوانه احمدی‌نژاد تا کجا پیش می‌روند و چه دستاوردی در مجلس یازدهم خواهند داشت؟ با این وضعیت نتیجه انتخابات هیئت رئیسه مجلسه تصویر روشن تری از مختصات رقابت‌های انتخاباتی در ۱۴۰۰ ارائه می‌کند. رئیس شدن یا نشدن حسینی یا نیکزاد یا یک احمدی نژادی دیگر معلوم می‌کند که رئیس سابقشان برای برگشت به پاستور چقدر شانس دارد.



راهی به‌سوی مذاکره: ایران و آمریکا چگونه به این لحظه رسیدند؟

یک نقاش ایرانی در حال بازسازی و رنگ‌آمیزی دوباره یک نقاشی دیواری ضد آمریکایی در تهران است (خبرگزاری فرانسه)
یک نقاش ایرانی در حال بازسازی و رنگ‌آمیزی دوباره یک نقاشی دیواری ضد آمریکایی در تهران است (خبرگزاری فرانسه)
TT

راهی به‌سوی مذاکره: ایران و آمریکا چگونه به این لحظه رسیدند؟

یک نقاش ایرانی در حال بازسازی و رنگ‌آمیزی دوباره یک نقاشی دیواری ضد آمریکایی در تهران است (خبرگزاری فرانسه)
یک نقاش ایرانی در حال بازسازی و رنگ‌آمیزی دوباره یک نقاشی دیواری ضد آمریکایی در تهران است (خبرگزاری فرانسه)

امروز، شنبه، در سلطان‌نشین عمان، گفت‌وگوهایی میان ایران و ایالات متحده برگزار شد، به عنوان تلاشی برای احیای مذاکرات متوقف‌شده درباره برنامه هسته‌ای شتاب‌گرفته تهران.

با این حال، دو طرف حتی پیش از آغاز مذاکرات بر سر شکل و مکانیزم آن اختلاف دارند. در حالی‌ که رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، اصرار دارد مذاکرات به‌صورت مستقیم انجام شود، عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران، اعلام کرده که کشورش فقط از طریق واسطه و به‌صورت غیرمستقیم با فرستاده آمریکا در امور خاورمیانه، استیو ویتکوف، گفت‌وگو خواهد کرد.

گرچه این اختلاف ممکن است ظاهری به نظر برسد، اما معنا و پیامدهای عمیقی در خود دارد. مذاکرات غیرمستقیم تاکنون هیچ پیشرفتی به همراه نداشته، به‌ویژه از زمانی که ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش پس از سه سال از امضای توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵، از آن خارج شد.

دو زن ایرانی در کنار نقاشی ضد آمریکایی بر دیوار سفارت سابق ایالات متحده در مرکز تهران در حال قدم زدن هستند (رویترز)

در ۸ مه ۲۰۱۸، ترامپ سند خروج از برجام را امضا و آن را علنی کرد.

از آن زمان، ترامپ تحریم‌های جدیدی علیه ایران اعمال کرده و آن را بخشی از استراتژی «فشار حداکثری» خوانده است. او بارها تأکید کرده که گزینه نظامی همچنان روی میز است، هرچند مرتب از امکان رسیدن به توافق جدید سخن گفته. ترامپ در همین راستا، پیامی به رهبر ایران، علی خامنه‌ای (۸۵ ساله) ارسال کرده است.

در مقابل، خامنه‌ای هشدار داده که هرگونه حمله به ایران با پاسخ مشابه و شدید روبه‌رو خواهد شد.

در ادامه، نکات کلیدی درباره این پیام، برنامه هسته‌ای ایران، و تنش‌های مداوم میان تهران و واشنگتن از زمان انقلاب ۱۹۷۹ ارائه می‌شود:

چرا ترامپ پیام فرستاد؟

ترامپ پیام خود را در ۵ مارس به خامنه‌ای فرستاد و روز بعد در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «برایشان نوشتم و گفتم: امیدوارم به مذاکره فکر کنید، چون اگر مجبور به اقدام نظامی شویم، فاجعه‌بار خواهد بود.»

ترامپ پس از بازگشت به کاخ سفید تلاش دارد روند مذاکرات را پیش ببرد، در حالی‌ که تحریم‌ها را تشدید کرده و تهدید می‌کند که آمریکا یا اسرائیل ممکن است تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار دهند.

ترامپ یادداشتی را که برای خروج از توافق هسته‌ای ایران در تاریخ ۸ مه ۲۰۱۸ امضا کرده است، به نمایش می‌گذارد (آسوشیتدپرس)

او در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش نیز پیام مشابهی ارسال کرده بود که با واکنش تند خامنه‌ای روبه‌رو شد. با این حال، پیام‌های پیشین ترامپ به رهبر کره شمالی، کیم جونگ اون، به دیدارهای مستقیمی انجامید، گرچه این دیدارها به توافقی درباره برنامه هسته‌ای و موشک‌های بالستیک کره شمالی که توانایی هدف‌گیری خاک آمریکا را دارند، نینجامید.

پاسخ ایران چه بود؟

رئیس‌جمهور ایران، مسعود پزشکیان، مذاکره مستقیم با آمریکا را رد کرد و در نشست هیئت دولت گفت: «ما از گفت‌وگو فرار نمی‌کنیم، اما تجربه‌های گذشته نشان داد وعده‌های توخالی، ریشه بحران‌ها بوده است. طرف مقابل باید برای اعتمادسازی، جدیت نشان دهد.»

رهبر ایران، خامنه‌ای نیز به سخنان ترامپ واکنش نشان داد و با لحنی تند گفت: «آن‌ها تهدید به آشوب می‌کنند، اما ما احتمال حمله خارجی را کم می‌دانیم. و اگر چنین حمله‌ای صورت گیرد، بدون شک پاسخ کوبنده‌ای خواهیم داد.»

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در پلتفرم «ایکس» نوشت: «تهدید علنی به بمباران از سوی رئیس یک کشور علیه ایران، نقض آشکار اصول صلح و امنیت بین‌المللی است. خشونت خشونت می‌آورد، صلح صلح می‌آورد. توپ در زمین آمریکاست تا مسیر را تعیین کند... و مسئولیت عواقبش را بپذیرد.»

رهبر جمهورى اسلامى ايران، علی خامنه‌ای، در خطبه‌های نماز عید فطر در تهران (رسانه ریاست جمهوری ایران)

در فضای رسانه‌ای نیز، روزنامه «تهران تایمز» نزدیک به دفتر خامنه‌ای ـ بدون ذکر منبع ـ گزارش داد که ایران «موشک‌هایی آماده کرده که می‌توانند اهداف آمریکایی را هدف قرار دهند». این گزارش هم‌زمان با استقرار بمب‌افکن‌های رادارگریز «بی-۲ اسپیریت» آمریکا در جزیره دیه‌گو گارسیا منتشر شد؛ جزیره‌ای که در برد حملات به ایران و همچنین حوثی‌های مورد حمایت تهران در یمن قرار دارد؛ نیروهایی که آمریکا از ۱۵ مارس حملات خود به آن‌ها را افزایش داده است.

چرا برنامه هسته‌ای ایران باعث نگرانی غرب است؟

با اینکه تهران همواره بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود تأکید کرده، اما اظهارات برخی مقام‌ها حاکی از آن است که ممکن است ایران در پی ساخت سلاح هسته‌ای باشد.

ایران اکنون در حال غنی‌سازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد است؛ درصدی بسیار نزدیک به سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح هسته‌ای، که هیچ کشور فاقد برنامه تسلیحات هسته‌ای، به آن دست نمی‌زند.

دو زن ایرانی در کنار نقاشی ضد آمریکایی بر دیوار سفارت سابق ایالات متحده در مرکز تهران در حال قدم زدن هستند (رویترز)

طبق توافق برجام در سال ۲۰۱۵، ایران مجاز بود اورانیوم را تا سقف ۳.۶۷ درصد و با ذخیره‌ای حداکثر ۳۰۰ کیلوگرم غنی‌سازی کند. اما آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نشان می‌دهد که ایران اکنون حدود ۸۲۹۴.۴ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده در اختیار دارد که بخشی از آن تا سطح ۶۰ درصد غنی‌سازی شده است.

نهادهای اطلاعاتی آمریکا برآورد می‌کنند که ایران هنوز ساخت سلاح هسته‌ای را آغاز نکرده، اما فعالیت‌هایی انجام داده که اگر تصمیم به ساخت سلاح بگیرد، مقدمات آن فراهم باشد.

در یک مصاحبه تلویزیونی، علی لاریجانی، مشاور رهبر ایران گفت: ایران توانایی ساخت بمب هسته‌ای را دارد، اما به‌دنبال آن نیست و با بازرسی‌های بین‌المللی مخالفتی ندارد. اما هشدار داد که اگر ایران مورد حمله آمریکا یا اسرائیل قرار گیرد، شاید چاره‌ای جز رفتن به‌سوی سلاح هسته‌ای نداشته باشد.

ریشه‌های تنش در روابط دو کشور چیست؟

در دوران حکومت شاه، محمدرضا پهلوی، ایران متحد راهبردی ایالات متحده بود. شاه سلاح‌های آمریکایی می‌خرید و به سازمان سیا اجازه داده بود ایستگاه‌های شنود مخفی برای جاسوسی از اتحاد شوروی برپا کند. در سال ۱۹۵۳، سازمان سیا در کودتایی نقش داشت که به برکناری نخست‌وزیر منتخب و تحکیم قدرت شاه انجامید.

اما در ژانویه ۱۹۷۹، شاه در پی اعتراضات گسترده مردمی از کشور گریخت و انقلاب اسلامی به رهبری روح‌الله خمینی، نظامی دینی در ایران برقرار کرد.

در نوامبر همان سال، دانشجویان به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و دیپلمات‌ها را ۴۴۴ روز به گروگان گرفتند که به قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور انجامید.

در جریان جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰، بحران میان ایران و آمریکا تشدید شد، به‌ویژه در جریان «جنگ نفت‌کش‌ها» که در آن نیروی دریایی آمریکا اهداف ایرانی را بمباران کرد و به اشتباه یک هواپیمای مسافربری ایرانی را با ۲۹۰ سرنشین سرنگون ساخت.

از آن زمان، روابط ایران و آمریکا میان دشمنی شدید و فرصت‌های دیپلماتیک نادر در نوسان بوده است؛ مهم‌ترین نقطه امید، توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ بود. اما خروج یک‌جانبه ترامپ از آن توافق، موج جدیدی از تنش‌ها را آغاز کرد که همچنان منطقه را درگیر کرده است.

در آوریل ۲۰۱۹، ترامپ دستور داد نام سپاه پاسداران را در فهرست گروه‌های تروریستی جهانی قرار دهند. در پی آن، تنش‌ها در خلیج افزایش یافت.

بنر ضد آمریکایی در یکی از خیابان‌های تهران، ۸ آوریل ۲۰۲۵ (رویترز)

در ۳ ژانویه ۲۰۲۰، ترامپ دستور ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، را صادر کرد. خودرو حامل او و همراهانش در بغداد هدف حمله موشکی آمریکا قرار گرفت.

در پاسخ، سپاه پاسداران حمله موشکی به پایگاه عین‌الاسد انجام داد که محل استقرار نیروهای آمریکایی بود و منجر به زخمی شدن شماری از نظامیان شد.