شهادت «گورکن» در سی و یکمین جلسه دادگاه محاکمه مقامات سوریه به جرم جنایات جنگی در شهر کوبلنز در غرب آلمان در هفته گذشته، روزنامه نگاران آلمانی حاضر در سالن را شوکه کرد و تصاویر آشنای بسیاری را به ذهن آنها خطور کرد زیرا در این کشور هنوز لکه و اثر جنایات نازیها ادامه دارد.
از جمله تصاویری که از مرتب در ذهن و خاطره «گورکن» سوری جولان میدهد، جسد زنی است که در پایین اجسادی قرار داشت که وی برای دفن در یک قبر دسته جمعی در دمشق حمل میکرد، زیرا این زن کماکان فرزند جان داده خود در آغوش گرفته بود.
«گورکن» که تا آن لحظه خودش را کنترل کرده بود، به محض یادآوری این تصویر اشک ریخت. قاضی زن آلمانی در دادگاه کوبلنز با شنیدن شهادت این مرد تقاضای تنفس میکند تا زمانی که حال خود را بازیابد و ادامه کار دهد.
او میگوید، تصاویر دیگری نیز هنوز بیش از دیگر تصاویر در ذهن او ماندهاند. مانند لحظه ای که مردی را در میان انبوهی از صدها یا هزاران جسد دید که هنوز نفس میکشد، تا اینکه افسر سوری مسئول دستور داد بیل که در حال کندن گورهای دسته جمعی بود از بالای بدن او عبور کند و یک جسد را به انبوهی از اجساد تبدیل کند.
مردی که دادگاه نام یا هویت آن را فاش نکرد، با لباس مبدل و صورت پوشیده با ماسک وارد سالن شد و سه ساعت تمام از ماجراهای ناگوار گفت.
دادگاه مورد نظر دادگاهی است که در آن انور رسلان افسر سابق سوریه و ایاد الغریب نظامی سابق به جرم ارتکاب جنایت علیه بشریت پس از انقلاب در سال ۲۰۱۱ در سوریه محاکمه میشوند.
این دادگاه که تقریباً چهار ماه پیش آغاز شدهاست، اولین دادگاه مقامات امنیتی در رژیم سوریه است که به جرم جنایات جنگی محاکمه میشوند.
وکلا و فعالان سوری و اروپایی تاکنون موفق به جمعآوری پروندههای کافی تنها دربارهٔ دو متهم، انور رسلان و ایاد الغریب، شدهاند تا آنها را در دایره اتهام قرار دهند.
رسلان مسئول شکنجه حدود ۴۰۰۰ نفر و کشتن ۵۸ نفر دیگر در شعبه امنیتی الخطیب در دمشق است و در مورد الغریب نیز وی به دستگیری معترضین و تحویل آنها به شعبه الخطیب متهم شده که در آنجا آنها مورد شکنجه و گاه قتل قرار گرفتهاند.
از زمان آغاز محاکمه در شهر کوبلنز آلمان در ۲۳ آوریل، جهان برای اولین بار، همراه با شوک شدید، سرگذشت سالهای اخیر مردم سوریه را شنید: دستگیریهای خودسرانه، شکنجههای غیرقابل تحمل و گورهای دسته جمعی که توسط رژیم سوریه اداره میشود. انور البنی وکیل سوری، که در این دادگاه شاهدان را جمعآوری کرد و خود نیز به عنوان بازداشت شده سابق در مقابل دادگاه شهادت داد، به «الشرق الاوسط» میگوید که شوکی که آلمانیها احساس کردند نه تنها ناشی از اطلاع آنها از این جنایات در سوریه بود، بلکه تعدادی از آنها آن را با آنچه در روزهای نازیها و دادگاههای آشویتس در آلمان اتفاق افتاد، مقایسه کردند.
وی میافزاید: «بزرگترین شوک، این واقعیت است که این جنایات همچنان در سوریه همچنان در حال وقوع است».
البنی ادامه میدهد که «گورکن» تا زمان خروجش از کشور به دفن بازداشت شدگان مشغول بود و این تأکیدی است بر اینکه این جنایات همچنان در زندانهای سوریه در حال انجام است.
اما طبق گفته البنی، مهمترین چیزی که با شهادت «گورکن» فاش شد «حلقه گمشده» است و سؤال همیشگی در مورد اینکه «اجساد بازداشت شدگان به کجا میروند؟»، یا چه اتفاقی برای بازداشت شدگان گمشده میافتد که وارد شعب امنیتی میشوند و سپس ناپدید میشوند. او میگوید: «حالا ما میدانیم».
اما مهمترین چیز در مورد شهادت این مرد، برای البنی، این بود که روش کشتار جمعی را به همه شاخههای امنیتی در سوریه پیوند میدهد و تأکید میکند که کل رژیم در این امر دخیل است.
در حقیقت، تعدادی از خانوادههای سوریهای گمشده پس از دیدن تصاویر اجساد بستگان خود، در میان مجموعه عکسهای سزار عکاس ارتش سوریه که موفق به فرار شد و هزاران تصویر را با خود خارج کرد، که دارای علائم و آثار شکنجه هستند، به سرنوشت پسران خود پی بردند. این عکسها بخشی از شواهدی است که دادستانی در دادگاه کوبلنز استفاده کردهاست.
- گورهای دسته جمعی
علاوه بر این، «گورکن» در واقع از اجسادی صحبت میکرد که با کامیونهای یخچال دار از همه شعب امنیتی و بیمارستانهای نظامی و همچنین بیمارستانهای غیرنظامی بارگیری میشدند.
وی چگونگی «استخدام» خود توسط یک افسر اطلاعاتی در سال ۲۰۱۱ را بازگو کرد و از او خواست تیمی متشکل از ۱۰ تا ۱۵ نفر را که مسئول اسکورت کامیونهای پر از جسد به سمت گورهای دسته جمعی هستند را چهار بار در هفته آماده کند.
وی روایت کرد که سرویسهای اطلاعاتی یک کامیون کوچک بدون پلاک با تصاویر بشار اسد در اختیارش قرار دادند. وی گفت که در هر باری بین یک تا سه کامیون وجود دارد که صدها جسد را روی هم انباشته کردهاند. هر محموله همراه با لیستی از نام مراکز امنیتی بود که اجساد از آنجا میآمدند و در میان آنها مرکز الخطیب بود.
در مورد اجساد، آنها هیچ اسمی نداشتند. حتی برخی چهرههای محوشده با اسید وجود داشتند. اجساد فقط اعداد بودند. اعداد و علائم حک شده بر روی پیشانی یا سینه. بعضی از آنها دستانشان هنوز به پشت بسته بود. همه آنها کبود یا آغشته به خون با ناخنهای کشیده شده بودند.
«گورکن» تعداد اجساد منتقل شده در هر حرکت به سوی گورهای دسته جمعی را ۳۰۰ تا ۷۰۰ جسد تخمین زد؛ و مسیر کامیونهایی که به سمت گورهای دسته جمعی میرفتند، در سحرگاه، بین چهار تا پنج کامیون عنوان کرد. مبدأ بیمارستانهای نظامی تشرین، حرستا و مزه و مقصد دو گور دسته جمعی در القطیفه شمال دمشق و النجها جنوب دمشق. در آنجا اجساد بهطور تصادفی در گودال غول پیکر، به عمق ۶ متر و طول ۱۰۰ متر تخلیه میشوند. برای پر کردن هر گودالی ممکن است به ۱۵۰ شیفت رفت و برگشت نیاز بود.
«گورکن» از سال ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۱۷ به انجام این وظیفه مشغول بود. با وجود درخواست وکیل مدافع، از ترس برای سلامتی خانواده اش که هنوز در سوریه هستند، جزئیات بیشتری در مورد هویت این شاهد مشخص نشد. سی و یکمین جلسه این دادگاه که تعداد زیادی از شاهدان را استماع کردهاست، با حضور پنج بازداشت شده سابق، به پایان رسید.
- صدا و چهره رسلان
اگرچه هیچیک از بازداشت شدگان، رسلان را به چهره ندیدهاند، زیرا هنگام بازجویی در قرارگاه الخطیب چشمهایشان را بسته بودند، اما شواهد دیگری ثابت شد که رسلان در شعبه ۲۵۱ بازجو بودهاست، زیرا وی از آن مرکز مطلع بوده و دستور شکنجه میدادهاست.
متهم رسلان که از حضور و صحبت در دادگاه امتناع میکند و فقط از طریق وکیل خود صحبت میکند، در بازجویی قبلی با بازپرس آلمانی قبل از آغاز دادگاه اعتراف کرده بود که وی از یکی از شاهدان اصلی دادگاه، وسیم المقداد نوازنده مشهور سوری که به عنوان پناهنده وارد آلمان شدهاست، بازجویی کردهاست.
اگرچه روایت رسلان از بازپرس آلمانی در مورد بازجویی از المقداد با آنچه یکی از شاهدان گفت متفاوت بود، اما این یک اعتراف ضمنی بود که وی بازپرس و کسی بود که دستور شکنجه را داده بود. المقداد، که در دادگاه شهادت داد، گفت که یک بازپرس وی را در تمام مدت بازداشت در شعبه الخطیب مورد بازجویی قرار داده و اگر صدای او را بشنود، میتواند بلافاصله او را بشناسد.
با این حال، او همچون دیگر بازداشت شدگان چهره آن را نمیدید زیرا چشمانش بسته بود، به طوری که آنها نمیتوانستند بازجو را شناسایی کنند.
المقداد به همراه دیگر شاهدان از رسلان درخواست نمونه صوتی کردند تا تأیید کند وی همان بازپرس بود که دستور شکنجه آنها را دادهاست. اما وکیل وی به صراحت این دستور را رد کرد.
اگرچه شاهدان هنوز چهره رسلان را تشخیص ندادهاند، اما البنی به «الشرق الاوسط» اطمینان میدهد که در جلسات آینده شاهد ظهور شاهدان آشنا به تشخیص چهره رسلان خواهیم بود، زیرا آنها وی را در زندان سوریه دیده بودند.
در هر صورت، جلسات تعیین شده تا اردیبهشت ماه آینده، در صورت نیاز ممکن است تمدید شوند و شاهدان بیشتری طبق درخواست دادسرا و هیئت دفاع حضور خواهند داشت.
تاکنون، هیئت دفاع فقط یک شاهد ارائه کردهاست، آنهم ریاض سیف مخالف مشهور سوریه که در برلین زندگی میکند؛ او اما سرانجام به نفع رسلان شهادت نداد.
سیف، یکی از چهرههای معروف مخالف سوریه و عضو سابق ائتلاف ملی معارض، وی آشنایی قبلی خود دربارهٔ رسلان را انکار کرد، این در حالی است که وی هنگام درخواست رسلان برای پناهندگی از ترکیه به آلمان او را سفارش کرده بود.
سیف این توصیه را این گونه توجیه کرد که این توصیه بر اساس توصیه دیگری از دامادش و تمایل او برای کمک به یک پناهنده بود، به این امید که از سرنوشت بازداشت شدگان اطلاعاتی کسب کند.
سیف تأکید کرد که علیرغم دو بار ملاقات با رسلان در برلین، قادر به دریافت اطلاعات مربوط به بازداشت شدگان نبود.
سیف همچنین فاش کرد که رسلان از جمله اولین هیئتهای مخالف است که در کنفرانسهای ژنو برای گفتگو با رژیم شرکت کردهاست. سیف به اشتباه خود دربارهٔ سفارش رسلان بدون بررسی پیشینه آن اعتراف کرد.
به گفته وکیل انور البنی، شهادت سیف به نفع شاکیان بوده و رسلان نیز از سخنان سیف تعجب کردهاست.
رسلان در سال ۲۰۱۵ پس از جدا شدن از رژیم و پناهندگی در ترکیه به عنوان پناهنده وارد آلمان شده بود، سپس از آنجا با ویزای ورود از سفارت آلمان در عَمّان وارد آلمان شد.
وی با کمک ریاض سیف و توصیه کتبی به وزارت امور خارجه آلمان، از برلین درخواست پناهندگی کرد.
رسلان اتهامات علیه خود را رد میکند و از طریق وکیل خود در نامه ای که در هفته دوم دادگاه ارسال کرد و وکلای وی نیز آن را پیگیری کردند، گفت که وی از عملیات شکنجه ای که در شعبه الخطیب در حال انجام بود آگاهی نداشته و حتی ادعا میکند که به برخی از بازداشت شدگان کمک میکرد.
رسلان پس از مراجعه به پلیس در برلین برای گزارش نگرانی از تحت تعقیب قرار گرفتن از سوی سوریها، دستگیر شد.
وی در جریان برقراری ارتباط با پلیس اعتراف کرد که وی یک افسر در ارتش سوریه بودهاست، همین امر پلیس را واداشت پرونده آن را به پلیس جنایی منتقل کند تا تحقیقات در مورد احتمال ارتکاب جنایات را آغاز کند.
ایاد الغریب نیز که در سال ۲۰۱۸ وارد آلمان شده بود، پس از شهادت در اداره مهاجرت آلمان و اعتراف به همکاری با اطلاعات سوریه دستگیر شد. وی همچنین اتهامات علیه خود را رد میکند.
در آخرین جلسه دادگاه مشترک با رسلان، قاضی اعلام کرد که پرونده الغریب در ماههای آینده از دادگاه رسلان جدا میشود.
در مقایسه با اتهامات رسلان که مجازات وی بسیار سنگین تر است، جرائمی که الغریب به آن متهم شده در یک سطح نیست.