عزای عمومی در آرژانتین در پی درگذشت دیگو مارادونا

عزای عمومی در آرژانتین در پی درگذشت دیگو مارادونا
TT

عزای عمومی در آرژانتین در پی درگذشت دیگو مارادونا

عزای عمومی در آرژانتین در پی درگذشت دیگو مارادونا

خبر شوکه کننده درگذشت دیگو آرماندو مارادونا همچون صاعقه بر سر آرژانتینی‌ها فرود آمد؛ هزاران نفر از مردم آرژانتین به نشانه ناراحتی به خیابان‌های نزدیک به خانه این اسطوره فوتبال در بوئنس آیرس آمده‌اند. رئیس‌جمهور آرژانتین نیز به خاطر فوت مارادونا سه روز عزای عمومی در این کشور اعلام کرد.
ماتیاس مورلا وکیل مارادونا اولین شخصی بود که خبر درگذشت این اسطوره آرژانتینی در اثر سکته قلبی را اعلام کرد.
مارادونا در روزهای گذشته که در حال گذراندن دوره بهبودی از اثرات جراحی مغز بود، سالگرد ۶۰ سالگی خود را جشن گرفته بود.
وی قبلاً به دلیل لخته شدن خون در مغزش در بیمارستان بستری شد و جراحی کرد، اما دو هفته پیش از بیمارستان مرخص شد.
مارادونا در دوران بازی سابقه حضور در باشگاه‌های مختلفی مانند بارسلونا، ناپولی و بوکاجونیورز را در کارنامه داشت.
این ستاره فوتبال در چهار جام جهانی برای آرژانتین بازی کرد و در ۹۱ بازی ملی ۳۴ گل برای این تیم زد. تیم ملی آرژانتین در جام جهانی ۱۹۸۶ با کاپیتانی مارادونا قهرمان شد.
در بوینس آیرس، پایتخت، مردم به خیابان‌ها آمدند و جمعیت زیادی در محله سنت آندره که مارادونا در آن زندگی می‌کرد، تجمع کردند. در ایستگاه‌های متروی پایتخت، به جای اطلاعات مربوط به قطارها، در بیلبوردها نوشته شد: «دیگو متشکریم.»
خیابان‌های شهر لاپلاتا نیز، که مارادونا اخیراً مدیریت فنی تیم فوتبال محلی آن را به عهده گرفته بود، مملو از جمعیت بود.
آلبرتو فرناندز رئیس‌جمهوری آرژانتین، در واکنش به این خبر در پیامی در صفحه توییتر خود نوشت: «تو ما را به بالاترین نقطه جهان بردی و عمیقاً ما را خوشحال کردی. تو بزرگ‌ترین بودی. برای اینکه با ما بودی از تو سپاسگزاریم دیگو. تمام زندگی‌مان دلتنگ تو خواهیم بود.»
زندگی ستاره آرژانتینی در بسیاری از مواقع با مشکلات سلامتی همراه بود و برخی از آنها او را تا آستانه مرگ رسانده بودند.
در سال ۲۰۰۰، مارادونا پس از مصرف بیش از حد مواد مخدر در شهر ساحلی پونتا دل استه دچار حمله قلبی شد. سپس وی در کوبا تحت معالجه طولانی قرار گرفت.
در سال ۲۰۰۴، هنگامی که بیش از ۱۰۰ کیلوگرم وزن داشت، بار دیگر در بوئنس آیرس دچار حمله قلبی شد، اما جان سالم به در برد و سپس تحت عمل جراحی معده قرار گرفت که باعث شد ۵۰ کیلوگرم وزن کم کند.
در سال ۲۰۰۷، مصرف بیش از حد الکل منجر به بستری شدن وی در بیمارستان شد.
از زمان انجام عمل جراحی، گروهی از طرفداران این ستاره آرژانتینی با حمل بنرهایی در حمایت از ستاره محبوب خود از جمله بنری که روی آن عبارت «بیا دیه گو» نوشته شده بود، در اطراف خانه وی حاضر شدند، اما این بار افسانه نتوانست به آنها پاسخ دهد و جان خود را تسلیم کرد.



چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
TT

چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)

بلافاصله پس از پخش اولین قسمت از سریال مصری «الحشاشین» در ماه رمضان از تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی، فعالان و چهره‌های رسانه‌ای وابسته به «اخوان المسلمین» کمپین «انتقاد شدید» را علیه این سریال به راه انداختند.
این سریال الهام گرفته از تاریخچه گروه حَشّاشین (باطنی‌ها) است که در قرون وسطی بین سال‌های ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۵ پس از میلاد مسیح زندگی می‌کردند. بنیان‌گذار آن شخصی به نام حسن صباح بود. سؤالاتی در مورد دلایل حمله اخوانی‌ها نسبت به این سریال مطرح شده‌است.
فعالان شبکه‌های اجتماعی و متخصصان مسائل سازمان‌های «اسلام سیاسی» معتقدند کارزار حمله اخوان به دلیل «آگاه شدن افراد وابسته به این گروه یا کسانی که با آن همدردی می‌کنند از شباهت‌های بین دو گروه و حساسیت شدید آنها نسبت به هرگونه تلاش برای افشای استثمار دین برای اهداف سیاسی است».
سریال الحشاشین با بازی تعدادی از بازیگران مصری و عرب به پیشگامی هنرمند مصری کریم عبدالعزیز است. این اثر به نویسندگی عبدالرحیم کمال، کارگردانی پیتر میمی و تهیه کنندگی شرکت «المتحده» در حال پخش است.
فیلمبرداری این سریال دو سال به طول انجامید و قرار بود در ماه رمضان سال گذشته نمایش داده شود اما با توجه به گفته‌های قبلی سازندگان، به دلیل فیلمبرداری صحنه‌هایی از این سریال در مالتا و قزاقستان، نمایش به تعویق افتاد.
این سریال داستان حسن الصباح، بنیانگذار گروه حشاشین، خطرناک‌ترین جنبش زیرزمینی و مرگبارترین گروه مخفی در قرن یازدهم میلادی به عنوان بخشی از فرقه نزاریه را روایت می‌کند.
فعالان و متخصصان رسانه ای طرفدار اخوان المسلمین کمپین شدیدی را برای حمله به سریال و سازندگان آن راه اندازی کردند.
کمپین حمله جنبه‌های مختلفی داشت که برخی از آنها مستقیماً از توصیف سریال به‌عنوان «طرح تاریخی اخوان و تشبیه آن‌ها به گروه حشاشین» انتقاد کردند. در حالی که برخی دیگر مسیر هنری مرتبط با «تلاش برای نقد زبان به کار رفته در اثر و هزینه مالی آن» را در پیش گرفت.

یکی از سکانس های «الحشاشین» (شرکت فیلمساز)

روزنامه‌نگار وابسته به اخوان، محمد ناصر، پست‌ها، پیوندها و ویدئوهایی در انتقاد از این سریال منتشر کرد. او در یکی از آنها در حساب کاربری خود در سایت «ایکس» نوشت: «بهتر بود سریال به دلیل هزینه‌های زیاد تولید نمی‌شد».
از سوی دیگر، اسامه جاویش، روزنامه‌نگار طرفدار اخوان المسلمین، یک پست وبلاگی در «X» منتشر کرد که در آن سعی داشت سریال را به سخره بگیرد. او نوشت: «فوری... پخش تازه‌ترین قسمت حشاشین... معلوم شد اخوانی‌ها هیولا هستند».
با این حال، بسیاری از نظرات در مورد آن پست، انتقادات شدیدی را متوجه جاویش کرد و گفتند که او «به شباهت بین اخوان و حشاشین اعتراف کرده‌است».
به نوبه خود، سامی کمال الدین، روزنامه‌نگار وابسته به «اخوان»، تلاش کرد برای پرهیز از مسیر سیاسی، استفاده از نقد هنری برای حمله به سریال، آن را «سریال کارتونی» توصیف کرد. او گفت که اپیزودهایی که نمایش داده شد «فقر هنری آشکاری داشتند».
از سوی دیگر، وبلاگ نویسان به انتقاد اخوان از سریال حمله کردند و این حمله را به شباهت دو گروهی که این درام فاش می‌کند نسبت دادند.
اکانتی به نام «نادر الشریف» در «X» نوشت: «حسن الصباح، بنیانگذار حشاشین، و حسن البنا، مؤسس اخوان، دو روی یک سکه هستند و همه انتقادات به این سریال، منشأ و شیوه‌های حشاشین را افشا می‌کند که هیچ تفاوتی با شیوه‌های اخوان ندارد».
برخی از بلاگرها از سبک «کمیک» برای تمسخر خشم اخوان علیه سریال استفاده کردند.

احمد بان، نویسنده و پژوهشگر متخصص در امور سازمان‌های افراطی نیز به نوبه خود اظهار کرد که حمله اخوان به سریال «حشاشین» را می‌توان در چارچوب این دانست که اعضای اخوان این سریال را به عنوان یک «طرح سیاسی و فکری علیه خود» می‌بینند.
او به الشرق الاوسط توضیح داد: «بسیاری از گروه‌ها مانند اخوان نسبت به هرگونه تلاش برای انتقاد، بسیار حساس هستند».
وی افزود که «با وجود تفاوت در زمینه‌های تاریخی، بین گروه اخوان و حشاشین شباهت وجود دارد، نه تطابق».
او افزود: اعتماد مطلق در درون حشاشین بسیار خطرناک تر از درون اخوان است، اما استفاده از مذهب در سیاست موضوعی است که هر دو گروه مشترک هستند.
او توضیح داد که تمرکز سریال بر نقد این ایده ممکن است یکی از دلایلی بوده باشد که احساسات پیروان گروه‌هایی را که وجودشان به استفاده از دین در سیاست وابسته است جریحه‌دار کند.
به نوبه خود، محقق متخصص در سازمان‌های افراطی، منیر ادیب، نیز گفت که مناطق مشترک زیادی بین «اخوان» و «حشاشین» وجود دارد؛ آن گروه به عنوان گروهی است که به بهانه جهاد از جنگ و از دین برای خدمت به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کرد.
ادیب به الشرق الاوسط گفت که حسن البنا با الهام از حسن صباح ایده ساخت گروه را بر اساس وفاداری مطلق پیروان به رهبر گروه ایجاد کرد؛ در هر دو گروه، این بیعت مبتنی بر «سمع، اطاعت و اعتماد کورکورانه از جانب وفاداران به رهبر گروه» است.