سعودی راهبرد ۵ ساله صندوق سرمایه‌گذاری عمومی را تصویب کرد

شاهزاده محمد بن سلمان: هدف این راهبرد ایجاد بخش‌های جدید، شکل‌دادن به مشارکت‌های اقتصادی و بومی‌سازی فناوری و دانش است

سعودی راهبرد ۵ ساله صندوق سرمایه‌گذاری عمومی را تصویب کرد
TT

سعودی راهبرد ۵ ساله صندوق سرمایه‌گذاری عمومی را تصویب کرد

سعودی راهبرد ۵ ساله صندوق سرمایه‌گذاری عمومی را تصویب کرد

شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، معاون نخست‌وزیر و رئیس شورای امور اقتصادی و توسعه، روز گذشته تأکید کرد که «صندوق سرمایه‌گذاری عمومی» فقط در مشاغل و بخش‌ها سرمایه‌گذاری نمی‌کند، بلکه در آینده پادشاهی عربی سعودی و جهان نیز سرمایه‌گذاری می‌کند.
شاهزاده محمد بن سلمان اعلام کرد که بناست تا پایان سال ۲۰۲۵ موجودی صندوق به چهار میلیارد ریال سعودی (۱٫۰۶ تریلیون دلار) برسد و ۱٫۸ میلیون فرصت شغلی ایجاد کند.
هیئت مدیره صندوق سرمایه‌گذاری عمومی به ریاست شاهزاده محمد بن سلمان، روز یکشنبه راهبرد جدید این صندوق را برای پنج سال آینده تصویب کرد.
هیئت مدیره این صندوق اعلام کرد: «استراتژی جدید به عنوان یک ستون اصلی در دستیابی به آرمان‌های کشور در جهت رشد اقتصادی، بالا بردن کیفیت زندگی و دستیابی به مفهوم توسعه جامع پایدار در بخش‌های مختلف سنتی و مدرن ارائه می‌شود، زیرا این صندوق در سال‌های آینده با اهداف زیادی کار خواهد کرد».
صندوق افزود: بر اساس این طرح سالانه تا سال ۲۰۲۵ به‌طور افزایشی دست کم ۱۵۰ میلیارد ریال سعودی (۴۰ میلیارد دلار) هزینه اقتصاد داخلی خواهد شد، همچنین سهم صندوق در تولید ناخالص داخلی غیرنفتی جمعاً طی ۵ سال ۱٫۲ تریلیون ریال (۳۲۰ میلیارد دلار) خواهد بود.
شاهزاده محمد بن سلمان گفت: «موجودی این صندوق تا پایان سال ۲۰۲۵ به بیش از ۴ تریلیون ریال (۱٫۰۶ تریلیون دلار) سعودی خواهد رسید».
 

بر اساس این طرح سالانه تا سال ۲۰۲۵ به‌طور افزایشی دست‌کم ۱۵۰ میلیارد ریال سعودی هزینه اقتصاد داخلی خواهد شد

او افزود که این صندوق همچنین بناست تا پایان سال ۲۰۲۵ میلادی ۱٫۸ میلیون فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کند؛ ولیعهد سعودی افزود: «صندوق سرمایه‌گذاری عمومی توانسته‌است به عنوان سرمایه‌گذاری پیشگام و مستقل قادر به سرمایه‌گذاری و مدیریت سرمایه‌های کلان در بازارهای مختلف، به موفقیت‌های عظیم اقتصادی و سرمایه‌گذاری دست یابد که از طریق آن توانست به اهداف مهم استراتژیک رسیده و آن را در موقعیت برجسته ای در نقشه جهان قرار دهد».
ولیعهد اضافه کرد، «در صندوق سرمایه‌گذاری عمومی، ما نه تنها در مشاغل و بخش‌ها بلکه در آینده پادشاهی و جهان سرمایه‌گذاری می‌کنیم.. هدف ما این است که کشور ما پیشگام برای تمدن جدید بشری باشد».
وی ادامه داد که این طرح با هدف ایجاد بخش‌های جدید، شکل‌دادن به مشارکت‌های اقتصادی راهبردی و بومی‌سازی فناوری و دانش است تا بر اثر توسعه و تنوع در اقتصاد کشور، جایگاه پادشاهی سعودی به عنوان شریک محبوب سرمایه‌گذاری در جهان تثبیت شود.
از سوی دیگر، یاسر بن عثمان الرمیان رئیس صندوق سرمایه‌گذاری عمومی گفت: «چشم‌انداز بلند پروازانه ۲۰۳۰ و اصلاح هیئت مدیره صندوق، به ریاست ولیعهد، و اصلاح کامل استراتژی خود، تأثیر زیادی در تقویت نقش صندوق سرمایه‌گذاری عمومی داشته‌است. این امر ما را قادر ساخت تا در چهار سال گذشته با بازدهی بالا به اهداف استراتژیک دست یابیم، تأثیری مثبت بر اقتصاد محلی داشته باشیم و بازده پایدار را به حداکثر برسانیم».

سهم صندوق در تولید ناخالص داخلی غیرنفتی جمعاً طی ۵ سال ۱٫۲ تریلیون ریال خواهد بود

وی اضافه کرد: این صندوق موجودی دارایی‌های خود را تا پایان سال ۲۰۲۰ دو برابر کرده و به حدود ۱٫۵ تریلیون ریال رسانده و به فعال سازی ۱۰ بخش جدید کمک کرده‌است که این امر در ایجاد ۳۳۱ هزار فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم تا پایان سه‌ماهه سوم سال ۲۰۲۰ نقش داشته‌است.
الرمیان افزود: «استراتژی صندوق (۲۰۲۵–۲۰۲۱) ما را قادر می‌سازد تا تحریک رشد و تنوع اقتصادی سعودی را از طریق اهداف مختلفی از جمله توانمندسازی بخش خصوصی در پادشاهی و حمایت از روند توسعه ادامه دهیم، به شکلی که اقتصاد سعودی را تقویت کرده و آینده ای شکوفا را برای کشور تضمین کند».
طبق برنامه صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (۲۰۲۵–۲۰۲۱)، صندوق بر روی تزریق سرمایه‌گذاری محلی در پروژه‌های جدید با تمرکز بر ۱۳ بخش حیاتی و استراتژیک کار خواهد کرد. این امر به افزایش سطح محتوای محلی تا ۶۰ درصد در صندوق و شرکت‌های تابعه آن کمک می‌کند و تلاش‌ها را برای تنوع بخشیدن به منابع درآمد، بهره‌مندی از پتانسیل منابع، بهبود کیفیت زندگی و همچنین توانمندسازی بخش خصوصی محلی و ایجاد شغل افزایش می‌دهد.
این صندوق به‌طور پیوسته در حال حرکت به سمت تبدیل شدن به یکی از بزرگترین صندوق‌های حاکمیتی در جهان است، به طوری که هدف گذاری آن رسیدن دارایی آن به بیش از ۷٫۵ تریلیون ریال (دو تریلیون دلار) در سال ۲۰۳۰ است.



چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
TT

چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)

منابع دیپلماتیک در بغداد به روزنامه «الشرق الاوسط» گفتند مقام‌های عراقی نگران کشیده شدن کشور به جنگ میان ایران و اسرائیل بودند و آن را «تهدیدی وجودی برای عراق» توصیف کردند که خطرناک‌تر از تهدید داعش بود؛ همان گروهی که زمانی یک‌سوم خاک کشور را اشغال کرده بود.

این منابع توضیح دادند:
«داعش یک پدیده بیگانه بود که در نهایت باید از بدن عراق به‌ویژه با توجه به حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی از بغداد برای مقابله با آن طرد می‌شد. اما جنگ ایران و اسرائیل، وحدت عراق را تهدید می‌کرد.»

شرح تهدید وجودی از نگاه منابع دیپلماتیک:

همزمان با آغاز جنگ، بغداد پیام‌هایی از اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان و کانال‌های دیگر دریافت کرد. در این پیام‌ها آمده بود که اسرائیل در صورت حمله‌ای از خاک عراق، پاسخ‌هایی «سخت و دردناک» خواهد داد. اسرائیل مسئولیت هرگونه حمله از خاک عراق را متوجه دولت عراق دانسته بود.

آمریکا نیز از زبان توصیه‌آمیز قبلی عبور کرد و مستقیماً نسبت به عواقب وخیم حملات احتمالی گروه‌های وابسته به ایران هشدار داد.

مقام‌های عراقی نگران «سناریوی فاجعه» بودند. سناریویی که در آن، گروه‌های عراقی به اسرائیل حمله می‌کردند و اسرائیل نیز با موجی از ترورهای هدفمند مشابه آنچه علیه فرماندهان حزب‌الله لبنان و ژنرال‌ها و دانشمندان ایرانی در آغاز جنگ انجام داد، پاسخ می‌داد.

به گفته این منابع، اگر اسرائیل حملات دردناکی علیه این گروه‌ها انجام می‌داد، خشم در میان شیعیان عراق شعله‌ور می‌شد. این وضعیت ممکن بود مرجعیت شیعه را وادار به اتخاذ موضعی جدی کند و در نتیجه، بحران به شکل تقابل مستقیم شیعیان با اسرائیل درمی‌آمد.

این سناریو باعث شد نگرانی‌هایی شکل گیرد مبنی بر اینکه سایر گروه‌های عراقی، شیعیان را مسئول کشاندن کشور به جنگی بدانند که می‌شد از آن دوری کرد. در چنین شرایطی، احتمال بروز شکاف دوباره میان شیعیان و سنی‌ها و تهدید دوباره برای وحدت عراق وجود داشت.

خطر دیگر، موضع احتمالی کردها بود. این احتمال وجود داشت که کردها اعلام کنند دولت مرکزی فقط نماینده یک گروه است، کشور از جنگ‌ها خسته شده و اقلیم دیگر نمی‌خواهد خود را با بغداد درگیر کند؛ چراکه نزدیکی به بغداد، اقلیم را وارد جنگ‌هایی می‌کند که نمی‌خواهد در آن‌ها شرکت داشته باشد.

نقش دولت السودانی

دولت محمد شیاع السودانی با ترکیبی از قاطعیت و تدبیر عمل کرد. به گروه‌ها هشدار داد که تحمل هیچ تلاشی برای کشاندن کشور به جنگی که وحدتش را تهدید می‌کند، ندارد. همزمان، کانال‌های ارتباطی با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا، را باز نگه داشت.

موضع ایران و موازنه داخلی
دولت عراق از موضع تهران هم بهره برد. ایران نه‌تنها از گروه‌ها نخواست وارد جنگ شوند، بلکه آن‌ها را به خویشتنداری تشویق کرد. برخی معتقدند تهران نمی‌خواست پس از از دست دادن سوریه، روابطش با عراق را نیز قربانی کند.

عامل مهم دیگر، درک گروه‌ها از بزرگی جنگ بود. آن‌ها می‌دانستند این نبرد از توانشان فراتر است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط حزب‌الله در لبنان و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل درون ایران. اسرائیل نشان داده بود که اطلاعات دقیقی از گروه‌های دشمن دارد و با برتری تکنولوژیک خود، می‌تواند به اهدافش برسد.

سه حمله ناکام

با وجود فشارها، به گفته منابع دیپلماتیک، گروه‌های بی‌انضباط تلاش کردند سه حمله را طراحی و اجرا کنند؛ اما نیروهای امنیتی عراق توانستند پیش از اجرا آن‌ها را خنثی کنند.

منابع همچنین گفتند که ایران زخمی عمیق برداشت؛ چراکه اسرائیل جنگ را به خاک ایران کشاند و آمریکا را به هدف گرفتن تأسیسات هسته‌ای آن ترغیب کرد. به‌گفته این منابع، اگر ایران در پرونده هسته‌ای امتیاز ندهد، احتمال دور تازه‌ای از درگیری وجود دارد.