هفته مد عربی؛ مسلح به امید و بی اعتنا به همه گیری

تنوع و بلند پروازی هیجان برانگیز در دومین فشن شوی مجازی عربی

هفته مد عربی؛ مسلح به امید و بی اعتنا به همه گیری
TT

هفته مد عربی؛ مسلح به امید و بی اعتنا به همه گیری

هفته مد عربی؛ مسلح به امید و بی اعتنا به همه گیری

اولین چیزی که با دیدن عکس های منتشر شده در شبکه های اجتماعی به ذهن خطور می کند این است که زندگی در دبی به روال عادی بازگشته و آنجا بر خلاف بقیه کشورها خبری از همه گیری نیست.
این عکس ها توسط چند نفر که عاشق سلفی در رستوران یا مناطق ساحلی خلوت هستند گرفته نشده بلکه بخشی از برنامه های فرهنگی و فشن شوهای دبی است و نشان می دهد هیچ وقفه ای در زندگی ایجاد نشده و ترس و نگرانی روال عادی زندگی را مختل نکرده است.
هر کدام از برندهای معروف جهانی لباس یا ساعت مچی یا جواهرات هر هفته در دبی برنامه دارند و کالشکن های جدیدی در کنار ماسک های صورت رنگارنگ و گلدوزی شده به نمایش می گذارند. اما به هر حال مراسم این چنینی مختصرتر از سابق برگزار می شود و برنامه های مجازی نتوانسته جایگزین مناسبت های چهره به چهره شود. هفته مد عربی پائیز و زمستان ۲۰۲۱-۲۰۲۲ نمونه بارز آن است که هفته گذشته برای ۵ روز در دبی با همکاری کمپانی مایکروسافت برگزار و از طریق فیس بوک پخش شد. جلسه های متعددی هم به صورت تعاملی درباره مد پایدار تنظیم شد.
هفته مد عربی با سخنرانی مایا دیاب خواننده لبنانی درباره «صنعت مد در دوره کرونا» و ترانه جدیدش «کعب عالی» (پاشنه بلند) آغاز شد. نکته قابل توجه در این مراسم این است که ۲۵ طراح لباس از اروپا و آسیا و آمریکا و کشورهای عربی حضور داشتند و همین باعث بروز تنوع در ایده ها و طرح ها بود. جالب اینجاست که هر کدام از طراحان شرکت کننده چطور به آثار روحی و اقتصادی و اجتماعی همه گیری نگاه می کنند. برخی کل کرونا را نادیده گرفتند گویی که اصلا چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. اما بعضی از طراحان روی تحولات اجتماعی و آثار روحی کرونا دست گذاشتند.
ورن ون طراح خلاق فیلیپینی ساکن دبی و بنیانگذار برند «اماتو کوتور» استایل های زنانه خود را دستکاری نکرد و پیراهن های مجلسی شیک تور دوزی شده را به نمایش گذاشت. در این مجموعه هیچ خبری از بحران همه گیری نیست. سبک و طراحی های او همانطوری هستند که بودند فقط تنها چیزی که تغییر کرده نمایش کالکشن در قالب فیلم کوتاه پنج دقیقه ای است که با نقش آفرینی پیا ورتزباخ ملکه سابق زیبایی جهان مدل های چین دار عمدتا مشکی و پرهای مصنوعی شترمرغ زیباتر جلوه کردند.
از آنجا که هر فیلمی نامی دارد و روایتگر داستان پر هیجانی است ورن ون اسم مجموعه اش را «خلوت با خود» گذاشت و موضوع درباره زنی است که در مسیر جستجوی معنای زندگی با احساسات خیر خواهانه و شرورانه درونی مواجه می شود. البته داستان پایان خوشی دارد. ورن ون می گوید «این فیلم نمادهای بسیاری دارد... داستان زنی است که دنبال آزادی درونی می گردد و از دنیای بی ثبات می گریزد. جهان اطرافش تمام افکار و احساساتش را به هم ریخته اما در نهایت خود را می یابد و نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل می کند». لباس های هات کوتور با طراحی و استایل تک و شکوهمند همین پیام را به مخاطب می دهد. استر ماناس و بالتازار دلپیر طراحان فرانسوی و بنیانگذاران برند «استر ماناس» کالشکن خود را با الهام از جنبش فمینیستی و مروری بر تاریخ قدیم و معاصر به نمایش گذاشتند. استر ماناس گفت «با بررسی کتاب های تاریخی دنبال چهره های موثر و شناخته شده جنبش زنان از گذشته تا کنون بودیم. برخی دانشجویان دختر دانشگاه های آمریکا و بعضی هم از چهره های تاثیر گذار قرون وسطی بودند... متوجه شدیم که این جنبش ها چقدر تاثیر گذار و الهام بخش بوده اند و این پرسش مطرح شد که معنی بودن در حوزه زنان چیست. اما جنبش های فمینیستی چطور در دوره معاصر بازتاب پیدا کردند؛ با «رنگ» و مفهوم «پایدار و جامع بودن» و این یعنی عرضه استایل های  همگانی. صنعت مد برای همه است مثل دموکراسی و بدن را از قید و بند آزاد می کند. از این رو، استر و بالتازار استایل های راحت طراحی کردند.
 پیو تیلور طراح بریتانیایی مجموعه «ساتوا»‌ را ارائه کرد که بر پایه برداشت او از «توازن و درستکاری» تنظیم شده است. او می گوید «این مفهوم پایه و اساس طرح های پایدارم است».
تیلور افزود «طرح های پایدارم همواره از این ویژگی برخوردارند اما این بار روان کاوی و خودشناسی را هم اضافه کردم».
پیو تیلور مدل هایش را با احیای هنرهای دستی قدیمی و بر مبنای کیفیت خوب طراحی کرده و از فست فشن فاصله گرفته است. چندین قطعه از مجموعه بهار و تابستان ۲۰۲۱ تیلور در کالکشن جدیدش دیده می شود و او از این طریق روی مفهوم پایداری تاکید کرده است.
برای مثال، کیمونوی ژاپنی منبع الهام او در پالتوی «لوکیا» بوده. تیلور از همین طرح در کالکشن های پیشین استفاده کرده اما باز هم از آن دست بر نمی دارد چون به قول معروف نرم و شیک است. او همچنین هنرهای دستی قدیمی در ژاپن را هم در مجموعه خود به کار برده چون این هنرها هیچ گاه از مد نمی افتند. جان چارلز زکریا طراح لباس لبنانی کالکشنی با عنوان «نشاط» ارائه کرد که البته بهتر بود اسمش را می گذاشت «اشرافیت» یا مثلا «اوج زنانگی». این مجموعه ۱۲ پیراهن مجلسی با رنگ های جیغ و شاد مثل پرتقالی و قرمز و زرد با ته مایه مشکی و صورتی و آبی دارد. او می گوید که «کالکشن جدید به زنان انرژی و قدرتی می دهد که امسال بیش از هر زمان دیگر به آن نیاز دارند تا شیک پوشی و اعتماد به نفس خود را حفظ کنند و از پس تمام مشکلات احتمالی بربیایند».
جان چارلز زکریا از پارچه های ابریشمی و ماسلین استفاده کرده که نماد تجمل گرایی و زنانگی اند. برخی از استایل ها نازکند و آستری ندارند اما همه آنها گلدوزی شده اند. چندین پیراهن مجلسی و غیر مجلسی با چاک بلند در مجموعه زکریا دیده می شود.
جاستینا پتلیکا طراح لهستانی و بنیانگذار برند
 J A P Petelicka در کالکشن خود علاقمندی ها و فرهنگش را نشان داده است. جاستینا قبل از ورود به عرصه فشن خبرنگار بود و درباره فشن می نوشت. او با توجه به حرفه روزنامه نگاری به دنبال خلق طرح و استایل های کاری و شیک زنانه بود تا هم اعتماد به نفس زنان در محیط شغلی افزایش پیدا کند و هم استایل شیک و منحصر به فرد داشته باشند. مجموعه آخری او در هفته مد عربی پر است از استایل های شیک برای زنان شاغل در کنار پیراهن های مجلسی تک. او می گوید که در این کالشکن از تراش های دستی فراوانی مثل گلدوزی استفاده شده است. جاستینا که از طرفداران مفهوم پایداری است افزود که همواره از پارچه های دوستدار طبیعت استفاده می کند.

 طراح برزیلی در کالکشن پائیز Sandro Barros
و زمستان ۲۰۲۱-۲۲ علاقه خود را به سینما نشان داده و از کارگردان چینی شناخته شده دهه سی در هالیوود وونگ کار وای قدردانی کرد. کالشکن او از استایل های شیک دوران قدیم تشکیل شده که یادآور زیبایی و شیک پوشی زنانی است که در فیلم های وونگ کار وای بازی کردند؛ افرادی مثل مارلین دیتریش و آنا می ونگ. ساندرو گفت «تحت تاثیر فرهنگ چینی در فیلم های وونگ کار وای قرار گرفتم و حتی اینکه چگونه آنا می ونگ با غلبه بر فضای نژادپرستی هالیوود و استعداد بی نظیر خود را در این عرصه تثبیت کرد. کارگردانان پیش از آغاز به کار آنا می ونگ از زنان سفید پوست برای نقش آفرینی در شخصیت زنان چینی استفاده می کردند و به همین دلیل او یک زن پیشرو و با اقتدار و واقع گرا به شمار می رود». کالکشن ساندرو از ۳۰ پیراهن مجلسی گلدوزی شده یا مرصع کاری شده با کریستال و قطعات شیشه ای رنگارنگ و شکل های هندسی تشکیل شده که بر گرفته از طرح قالی و دیوار کاخ های چین هستند. استایل ها رنگ های متفاوت و متناقض مثل آبی تیره و بژ در کنار آلبالویی و طلایی و نارنجی و نیز رنگ های کارامل و صورتی و سبز دارند. دومین کالکشن برند اماراتی یوفوریا «لا دولچه ویتا یا زندگی شیرین» نیز از دوره قدیم الهام گرفته است. این مجموعه در مرکز مالی بین المللی دبی فیلمبرداری شده با صحنه هایی از فیلم معروف «زندگی شیرین» فدریکو فلینی در دهه شصت. این فیلم جالب اواسط نوامبر در میان فواره های مرکز مالی بین المللی دبی فیلمبرداری شده که فواره تروی در رم را تداعی می کند. نکته جالب مجموعه یوفوریا این است که هم فیلمبرداری و هم استایل های دارای تم عاشقانه و زیبای چین دار با رنگ های آرام بخش مثل بژ و صورتی و مشکی و طوسی و نقره ای مخاطب را به دوران زیبای قدیم می برند.

 



حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریال‌های تاریخی تا کجاست؟

خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
TT

حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریال‌های تاریخی تا کجاست؟

خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»

با هر سریال تاریخی، سؤالاتی مطرح می‌شود که کماکان بر سر زبان هاست، نه تنها به میزان اعتبار این آثار و دستیابی آنها به هماهنگی بین آزادی خلاقیت و تخیل و احترام به حقیقت تاریخی، بلکه موضوع به ماهیت معنای سیاسی استناد به تاریخ از طریق این آثار مرتبط شده‌است که - به گفته بسیاری از ناظران و متخصصان - خالی از «رمزگذاری عمدی واقعیت» نیست.
اگرچه این مناقشه جدید نیست و به همراهی برای اکثر آثار نمایشی عربی الهام گرفته از تاریخ تبدیل شده‌است، سال‌های اخیر ابعاد قابل توجهی به جنجال همراه با درام تاریخی اضافه کرده‌است که به استفاده سیاسی و ایدئولوژیک این آثار مرتبط است.
اگر استناد به تاریخ در این مطالب نمایشی، اهدافی فراتر از پرداختن به زندگی‌نامه شخصیت‌های پیچیده‌ای را که اغلب جنجال‌های سیاسی و فکری به راه می‌اندازند، دربردارد، پس
علاوه بر این، برجسته کردن دوره‌ها و رویدادهای تاریخی که با دقت انتخاب شده‌اند، پیامدهای معناداری برای واقعیت کنونی دارد.
شاید جنجال بزرگی که سریال حشاشین که در ماه رمضان در تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی در حال پخش است، بسیاری از این سوالات را در مورد محدودیت‌های استفاده سیاسی و ایدئولوژیک از تاریخ دوباره مطرح کند که هنوز پاسخ قاطعی ندارند.

کریم عبدالعزیز در کلیپی از «الحشاشین» (شرکت سازنده)

به گفته منتقدان هنری و اساتید دانشگاهی تاریخ که با «الشرق الاوسط» صحبت کردند، اغلب درام‌های تاریخی دارای «دیدگاه سیاسی یا ایدئولوژیکی هستند که توسط تولیدکنندگان یا سازندگان اثر بیان می‌شود»، اما کنترل‌هایی وجود دارد که باید هنگام ارائه این آثار در نظر گرفته شوند؛ اول از همه، احترام به حقایق عمده تاریخ بدون جعل، علاوه بر ضرورت کمک گرفتن از متخصصان برای پرکردن شکاف‌ها و دستیابی به هماهنگی بین داستانی و تاریخی است تا از بسیاری شکاف‌ها جلوگیری شود که ممکن است اعتبار برخی درام‌هایی که از تاریخ الهام گرفته‌اند را کاهش دهد.

انتخاب‌های عمدی

شاید درام تاریخی عرب یکی از قدیمی‌ترین اشکال نمایشی بود که از نظر سیاسی یا ایدئولوژیک به کار گرفته شد. شاید این آثار مسیری را پیش از خود یافتند که آثار ادبی نویسندگانی چون جرجی زیدان، امین معلوف، نجیب محفوظ، علی احمد باکثیر، توفیق الحکیم، محمد فرید ابو حدید و بسیاری دیگر پیش از خود رفته بودند.
اما ارائه درام‌های تاریخی در سینما و تلویزیون و استفاده سیاسی از آنها به دهه شصت قرن گذشته بازمی‌گردد. در اینجا طارق الشناوی، منتقد هنری، یکی از معروف‌ترین آثار سینمای عرب را به یاد می‌آورد که فیلم «الناصر صلاح الدین» است که در سال ۱۹۶۳ به کارگردانی یوسف شاهین ساخته شد. گروهی از مشهورترین نام‌های ادبی مصر در آن زمان، مانند یوسف السباعی، نجیب محفوظ و عبدالرحمن الشرقاوی در نگارش آن مشارکت داشتند. بنیاد عمومی سینمای مصر، یک نهاد دولتی، به تأمین مالی تولید آن کمک کرد.
الشناوی به «الشرق الاوسط» می‌گوید: هدف از تولید آن اثر عظیم در آن زمان، همان‌طور که در آن زمان گفته شد، یک فرافکنی سیاسی با الهام گرفتن از قهرمانی‌های سلطان صلاح الدین ایوبی، آزادکننده بیت‌المقدس در دوران جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور فقید مصر بود. این امر به وضوح از انتخاب نام فیلم آشکار می‌شود.
الشناوی معتقد است که «نویسنده درام تاریخی هر دوره زمانی یا شخصیتی را که بخواهد ارائه کند، صرف نظر از ماهیت آن، باید شامل دیدگاهی باشد، اعم از سیاسی، فکری یا اجتماعی که او بخواهد با پرداختن آن شخصیت ارائه دهد».
وی افزود: هیچ درام تاریخی برای روایت تاریخ وجود ندارد، بلکه طبیعی است که هدف روشن و دلیلی داشته باشد که این انتخاب را توجیه کند.
به عقیده او، موضوع بدون «انتخاب عمدی برای هدفی خاص که توسط سازندگان اثر دیده می‌شود» نیست، که او آن را نقص نمی‌داند، بلکه «بخشی از ماهیت صنعت نمایش» است.

رمزگذاری واقعیت

در سال‌های اخیر، بسیاری از نمایش‌های تاریخی عربی، چه برای شخصیت‌های مذهبی و چه برای دوره‌های تاریخی مملو از درگیری، همچنان مفاهیمی مرتبط با واقعیت کنونی را به همراه دارند، نمادگرایی ارائه شده توسط سریال‌های تاریخی را نمی‌توان نادیده گرفت؛ زیرا بیننده اغلب به‌طور خودکار رویدادهای تاریخی را با واقعیت پیوند می‌دهد و گاهی اوقات از یک لحظه تاریخی کهن خواسته می‌شود تا نماد واقعیت فعلی باشد تا این باور را ایجاد کند که واقعیت با گذشته تفاوتی ندارد.
اما این بدان معنا نیست که درام تاریخی به سمت «جعل و تحریف» گرایش دارد، بلکه نویسنده آن «باید از یک سو با مطالب تاریخی ثبت شده مطابق با الزامات هنر نمایشی عمل کند و مطابق با بینش فکری و پرسش‌های بشری، بدون تعصب به حقایق تاریخی یا تعمیم خودسرانه مطالب تاریخی به شیوه‌ای خام در خدمت دیدگاه ایدئولوژیک قبلی تولید کند». ولید سیف نویسنده فلسطینی که یکی از برجسته‌ترین سازندگان درام تاریخی عرب به‌شمار می‌رود، در زندگی‌نامه خود با عنوان «شاهد و شاهد» نسبت به این موضوع هشدار می‌دهد.
حقیقت این است که نمایشنامه تاریخی عرب در طول چند دهه آثار بسیاری ارائه کرد که این همه بحث و جدل در مورد اشتغال سیاسی ایجاد نکرد و بر ارائه بیوگرافی شخصیت‌های کمتر بحث‌برانگیز که موضوع مناقشات سیاسی یا ایدئولوژیکی عمده نیستند تمرکز داشت؛ مانند «خالد بن الولید»، «عمر بن عبدالعزیز»، «صلاح الدین ایوبی»، «امام ترمذی» و «امام شافعی».
حتی زمانی که در مصر زندگی‌نامه شخصیت‌های بحث‌برانگیزی مانند عمرو بن العاص یا خلیفه عباسی هارون الرشید ارائه شد، این آثار در چارچوب دفاع از آن شخصیت‌ها بر بعد انسانی تمرکز داشتند، نه بعد سیاسی.

سکانسی از سریال رستاخیز ارطغرل

با این حال، سال‌های اخیر به موازات وقوع بسیاری از درگیری‌های سیاسی، ایدئولوژیک و فرقه‌ای در منطقه بوده‌است که منجر به جذابیت‌های چشمگیری شده‌است که بدون استفاده از تاریخ نیست. برای مثال، تلاش‌هایی برای همگام شدن با ظهور ایده «نوعثمانی‌گرایی» و هموار کردن راه برای نقش‌های تأثیرگذارتر ترکیه در منطقه پس از رویدادهایی که به «بهار عربی» معروف شد، سریال‌های ترکی با استفاده از ابزارهای نمایشی در پرده‌های عربی به محبوبیت دست یافت. از جمله این آثار ترکی می‌توان به سریال «حرمسرای سلطان» اشاره کرد که یکی از برجسته‌ترین سلاطین عثمانی، سلطان سلیمان قانونی (سلیمان یکم) و سریال «قیام اَرطغرل» را مطرح کرد. اثری است که با ارائه زندگینامه ارطغرل پسر سلیمان شاه، رهبر قبیله کایی از ترکان مسلمان اوغوز و پدر عثمان اول، بنیانگذار امپراتوری عثمانی، مقدمات و انگیزه‌های تأسیس امپراتوری عثمانی را ارائه می‌کند. نمایش آن در سه سری متوالی از اواخر سال ۲۰۱۴ آغاز شد.
از سوی دیگر، سریال «ممالیک آتش» نشان دهنده واکنش دراماتیک عربی به آثار تاریخی ترکیه است که توسط شرکت اماراتی «جنو مدیا» در سال ۲۰۱۹ به نویسندگی محمد سلیمان عبدالملک و کارگردانی کارگردان بریتانیایی پیتر وبر تولید شد. این سریال آخرین دوره دولت ممالیک و سقوط آن به دست عثمانی‌ها در اوایل قرن شانزدهم را روایت می‌کند. عثمانی‌ها از طریق یک سری خیانت‌ها توانستند برای چند قرن پس از آن، پایگاهی برای حکومت خود در منطقه عرب بیابند.

تفسیر مذهبی از صنعت سریال

موضوع تنها به این دوئل تاریخی بر سر واقعیت حضور عثمانی در منطقه محدود نشد، بلکه باعث ایجاد یک رقابت فرقه‌ای شد که دو سال پیش خبر ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» جنجال آفرید؛ سریالی برای انعکاس زندگی‌نامه بنیانگذار دولت اموی و یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های بحث‌برانگیز تاریخ اسلام از طریق نقش او در آنچه به عنوان «فتنه بزرگ» شناخته می‌شود، مورد مناقشه بزرگی در مورد هدف از تولید اثر شد.
در چارچوب «تفسیر فرقه‌ای» از آثار نمایشی، یکی از شبکه‌های عراقی در آن زمان اعلام کرد که بودجه هنگفتی را برای تولید سریال تاریخی «شجاعت ابولؤلؤه» اختصاص داده‌است. ظاهراً در واکنش به روند ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» است؛ ابولؤلؤه فیروز معروف به ابولؤلؤه مجوسی، مردی است که خلیفه دوم عمر بن خطاب را ترور کرد. حتی در هنگام ارائه زندگینامه الفاروق عمر بن الخطاب که توسط بنیاد رسانه ای قطر تهیه شده بود، موضوع بدون مناقشه نبود، نه تنها در مورد مشروعیت به تصویرکشیدن یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخ اسلام روی صفحه نمایش که با بسیاری از فتواهای قبلی در این زمینه مغایرت دارد، بله بر سر پیش‌بینی ایدئولوژیک سریالی که بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ فیلمبرداری شده بود، اختلاف نظر وجود داشت. این دوره ای است که با ظهور گروه‌های «اسلام سیاسی» در بسیاری از کشورهای عربی مصادف شد و بر شدت این مناقشه با مشارکت چهره‌های حامی سازمان «اخوان المسلمین» در بررسی بافت تاریخی سریال افزوده شد.

بی سوادی تاریخی

دکتر محمد عفیفی، استاد تاریخ دانشگاه قاهره و دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر معتقد است: هر مؤسسه ای که سریال‌های تاریخی را تولید می‌کند «به‌طور طبیعی هدفی پشت تولید اثر دارد، به ویژه با توجه به هزینه تولید هنگفتی که این نمونه از آثار نیاز دارد»، معمولاً درام تاریخی «تاریخ را بیشتر از خدمت به آگاهی تاریخی یا تعریف گذشته فرا می‌خواند تا در خدمت حال باشد».
عفیفی به «الشرق الاوسط» توضیح می‌دهد که هنگام الهام گرفتن از تاریخ در آثار نمایشی باید کنترل‌هایی وجود داشته باشد؛ برجسته‌ترین این کنترل‌ها تغییر نکردن حقایق تاریخی تثبیت‌شده‌است، مانند سال‌های رویداد، یا شخصیت‌های اصلی که رویداد را ایجاد کرده‌اند. اما در عین حال بر ضرورت عدم لغزش در تلقی نمایش تاریخی به عنوان مرجع یا منبع تاریخی تأکید می‌کند، زیرا سریال یک اثر خلاقانه است که بینش سازندگانش، از جمله نویسندگان و کارگردانان، و احتمالاً فضایی از تخیل را به همراه دارد.
این استاد تاریخ که مطالعات پیشرفته بسیاری را در مورد تکیه بر منابع غیررسمی در تاریخ برخی از رویدادهای مهم تاریخ مصر انجام داده‌است، وضعیت مناقشه برانگیز سریال تاریخی را به آنچه او به عنوان «بی سوادی تاریخی در میان اکثر دریافت کنندگان محتوای نمایشی» توصیف می‌کند، نسبت می‌دهد.
او این موضوع را با بیان اینکه فقدان آگاهی تاریخی نتیجه کمبود برنامه‌های درسی مدرسه است، توضیح می‌دهد ارائه خوانش تاریخی به صورت انتقادی و چند نگرشی باعث می‌شود بسیاری از مخاطبان به آثار نمایشی به عنوان یک مرجع تاریخی نگاه کنند نه اثری خلاقانه که قابل تفسیر باشد و از اینجا مشکلات و بحران‌های بسیاری پدید می‌آید.
دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر اما خوشحالی خود را از جنجال برانگیخته شده ناشی از سریال عربی الهام گرفته از تاریخ پنهان نمی‌کند و آن را خوب ارزیابی می‌کند.
عفیفی معتقد است ادامه تولید سریال‌های تاریخی عربی، حتی در صورت وجود خطا یا ایجاد حالت جنجال، «بسیار بهتر از عدم وجود این نوع تولیدات نمایشی است».
او نظر خود را این گونه توجیه کرد که نبود این آثار راه را برای «هجوم» آثار تاریخی کشورهایی مانند ترکیه و ایران باز می‌کند و این آثار وارده اغلب دارای بینشی سیاسی و ایدئولوژیک هستند که لزوماً منعکس کننده واقعیات تاریخ یا بینش عرب نیست، بلکه اهداف بسیار عمیق‌تری نسبت به کارهای نمایشی یا سرگرمی دارند.