درام‌های خلیجی در رمضان؛ نوستالژی و محوریت زنان

بیش از ۸ سریال از دهه هفتاد و قبل از آن

 درام‌های خلیجی در رمضان؛ نوستالژی و محوریت زنان
TT

درام‌های خلیجی در رمضان؛ نوستالژی و محوریت زنان

 درام‌های خلیجی در رمضان؛ نوستالژی و محوریت زنان

بازگشت به گذشته در سریال های درام خلیجی در ماه رمضان هر سال پر رنگ تر می شود. اشتیاق روزگار گذشته، نوستالژی در سریال های امسال و پرداختن به دوره قبل از اکتشاف نفت و سرآغاز  دسترسی زنان به حق آموزش و استارت تحرکات مدنی و اتفاقات مهم قرن گذشته به وضوح مشخص است.

لباس های قدیمی و خودروهای کلاسیک و معماری های به زوال رفته در این سریال ها به نمایش گذاشته می شود. اما پرسش اینجاست که آثار تلویزیونی رمضانی که ما را به دهه هفتاد و قبل از آن می برند بیانگر کمبود طرح و ایده مغایر با فضای کنونی اند؟

رویدادهای سریال «شلیوی ناش» در دهه هفتاد میلادی اتفاق می افتد. شلیویح و ناشی دو نقش اصلی این سریال دو دوست بوده که در صدد عبور از شرایط فقر و تنگدستی اند. عبد الله السدحان و یعقوب عبدالله بازیگران نقش اول هستند. دکوراسیون و سبک زندگی از دهه هفتاد الهام گرفته.

سریال «ناموس» هم در دوره هفتاد روی می دهد. این درام درباره سبک زندگی و رویدادهای آن دوران در کویت تحت پوشش هاله ای از ابهام است.

«ناموس» را جاسم المهنا کارگردانی کرده و محمد المنصور و هیفاء عادل و جاسم النبهان و خالد امین بازیگران نقش اصلی هستند.
حیات الفهد بازیگر پیشکسوت کویتی که پارسال مخاطبان را در سریال «ام هارون» به دهه شصت میلادی برد اینک در سریال «مارگارت» ظاهر می شود. حیات اینجا نقش زنی را بازی می کند که در منطقه خلیج عربی در دهه شصت و هفتاد میلادی می زیسته. این فیلم تم قدیمی متعلق به آن دوره دارد.

سریال درام «سما عالیه» هم در دهه شصت میلادی اتفاق می افتد و با رویدادهای گوناگون گرفتاری و مشکلات زنان کویتی را در چند دهه به تصویر می کشد. داستان با ازدواج یک مرد روشنفکر و شهری با دختری مذهبی و محافظه کار ازدواج آغاز می شود. سریال «سما عالیه» ساخته محمد دحام الشمری است و بازیگران آن جاسم النبهان و زهره الخرجی و حمد العمانی و شیماء‌ سلیمان هستند.

«الوصیه الغائبه» یکی دیگر از درام های رمضانی است که زندگی جامعه کویت را از دهه ۵۰ تا ۷۰ قرن پیشین بازگو و روابط بین مردم و مشکلاتشان در آن دوره را ترسیم می کند.

نکته جالب است که یک روستای کامل با معماری و محله ها و خانه های قدیمی برای فیلمبرداری ساخته شده است. نقش اصلی این فیلم را جاسم النبهان و عبد الرحمان العقل و زهره عرفات و عبد الامام عبد الله بازی می کنند.
«الروح و الریه» سریال درامی است که در دوره نود میلادی اتفاق می افتد و درباره زنی به نام «آمنه» است. سریال درباره رویدادهای مهم و سرنوشت ساز زندگی اعضای خانواده آمنه است. انفال الدویسان سناریوست و منیر الزعبی کارگردان سریال است. زهره عرفات و هبه الدری و یعقوب عبد الله و عبد الله الترکمانی بازیگران اصلی سریال هستند.
نوستالژی در سریال های کمدی نیز تاثیر گذار بوده است. اتفاقات سریال «غریب» در دوره پنجاه تا شصت میلادی رخ می دهد و طارق العلی نقش اصلی آن را بازی می کند. سریال «حامض حلو» اماراتی نیز تصویرگر شرایط اجتماعی این کشور در بیشتر از ۵۰ سال گذشته است.
از سوی دیگر، نکته جالب در سریال های خلیجی امسال این است که زنان نقش اصلی اغلب آنها هستند و نام این آثار نیز برگرفته از خود این زنان است. به عنوان مثال سریال «مارگریت» با بازی حیات الفهد و سریال «امینه حاف» دو نمونه بارز این آثار هستند. موضوع «امینه حاف» درباره «امینه» نقش اصلی این سریال مشوق است. امینه متوجه می شود که شوهرش مقادیر زیادی پول پنهان می کند و به او نگفته. امینه تصمیم می گیرد این پول را خرج کند اما گرفتار مشکلات و دردسرهای پایان ناپذیر می شود. الهام الفضاله نقش اصلی فیلم است.

هدی حسین بازیگر پیشکسوت کویتی عراقی الاصل نیز در سریال «الناجیه الوحیده» بازی می کند. او نقش اصلی دارد. سریال درباره زنی است که از آتش سوزی در خانه اش نجات پیدا می کند اما تمامی اعضای خانواده جان خود را از دست می دهد. زندگی او زیر و رو می شود. منا النوفلی فیلمنامه نویس و لمیاء طارق و جمال الردهان و محمد العلوی و فوز الشطی در کنار هدی حسین نقش اصلی سریال هستند.

از جریان نوستالژی و فیلم های زنان که بگذریم سریال های خلیجی دیگری نیز در ماه رمضان امسال پخش می شوند؛ مثل سریال «ممنوع التجول» که درباره پیامدهای همه گیری کرونا بر جامعه است. ناصر القصبی و برخی از ستارگان سینمای سعودی در این سریال نقش آفرینی می کنند.

سریال «الدیک الازرق» درباره دو مردی است که اتفاقات طنز و خنده دار برای آنها اتفاق می افتد. عبد الله السدحان و بیومی فواد بازیگران اصلی هستند.

در پایان سریال «ربع نجمه» را داریم که درباره رویدادهای طنز آلود بین کارکنان یک هتل و مسافران با بازی طارق الحربی است.

 



چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
TT

چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)

بلافاصله پس از پخش اولین قسمت از سریال مصری «الحشاشین» در ماه رمضان از تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی، فعالان و چهره‌های رسانه‌ای وابسته به «اخوان المسلمین» کمپین «انتقاد شدید» را علیه این سریال به راه انداختند.
این سریال الهام گرفته از تاریخچه گروه حَشّاشین (باطنی‌ها) است که در قرون وسطی بین سال‌های ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۵ پس از میلاد مسیح زندگی می‌کردند. بنیان‌گذار آن شخصی به نام حسن صباح بود. سؤالاتی در مورد دلایل حمله اخوانی‌ها نسبت به این سریال مطرح شده‌است.
فعالان شبکه‌های اجتماعی و متخصصان مسائل سازمان‌های «اسلام سیاسی» معتقدند کارزار حمله اخوان به دلیل «آگاه شدن افراد وابسته به این گروه یا کسانی که با آن همدردی می‌کنند از شباهت‌های بین دو گروه و حساسیت شدید آنها نسبت به هرگونه تلاش برای افشای استثمار دین برای اهداف سیاسی است».
سریال الحشاشین با بازی تعدادی از بازیگران مصری و عرب به پیشگامی هنرمند مصری کریم عبدالعزیز است. این اثر به نویسندگی عبدالرحیم کمال، کارگردانی پیتر میمی و تهیه کنندگی شرکت «المتحده» در حال پخش است.
فیلمبرداری این سریال دو سال به طول انجامید و قرار بود در ماه رمضان سال گذشته نمایش داده شود اما با توجه به گفته‌های قبلی سازندگان، به دلیل فیلمبرداری صحنه‌هایی از این سریال در مالتا و قزاقستان، نمایش به تعویق افتاد.
این سریال داستان حسن الصباح، بنیانگذار گروه حشاشین، خطرناک‌ترین جنبش زیرزمینی و مرگبارترین گروه مخفی در قرن یازدهم میلادی به عنوان بخشی از فرقه نزاریه را روایت می‌کند.
فعالان و متخصصان رسانه ای طرفدار اخوان المسلمین کمپین شدیدی را برای حمله به سریال و سازندگان آن راه اندازی کردند.
کمپین حمله جنبه‌های مختلفی داشت که برخی از آنها مستقیماً از توصیف سریال به‌عنوان «طرح تاریخی اخوان و تشبیه آن‌ها به گروه حشاشین» انتقاد کردند. در حالی که برخی دیگر مسیر هنری مرتبط با «تلاش برای نقد زبان به کار رفته در اثر و هزینه مالی آن» را در پیش گرفت.

یکی از سکانس های «الحشاشین» (شرکت فیلمساز)

روزنامه‌نگار وابسته به اخوان، محمد ناصر، پست‌ها، پیوندها و ویدئوهایی در انتقاد از این سریال منتشر کرد. او در یکی از آنها در حساب کاربری خود در سایت «ایکس» نوشت: «بهتر بود سریال به دلیل هزینه‌های زیاد تولید نمی‌شد».
از سوی دیگر، اسامه جاویش، روزنامه‌نگار طرفدار اخوان المسلمین، یک پست وبلاگی در «X» منتشر کرد که در آن سعی داشت سریال را به سخره بگیرد. او نوشت: «فوری... پخش تازه‌ترین قسمت حشاشین... معلوم شد اخوانی‌ها هیولا هستند».
با این حال، بسیاری از نظرات در مورد آن پست، انتقادات شدیدی را متوجه جاویش کرد و گفتند که او «به شباهت بین اخوان و حشاشین اعتراف کرده‌است».
به نوبه خود، سامی کمال الدین، روزنامه‌نگار وابسته به «اخوان»، تلاش کرد برای پرهیز از مسیر سیاسی، استفاده از نقد هنری برای حمله به سریال، آن را «سریال کارتونی» توصیف کرد. او گفت که اپیزودهایی که نمایش داده شد «فقر هنری آشکاری داشتند».
از سوی دیگر، وبلاگ نویسان به انتقاد اخوان از سریال حمله کردند و این حمله را به شباهت دو گروهی که این درام فاش می‌کند نسبت دادند.
اکانتی به نام «نادر الشریف» در «X» نوشت: «حسن الصباح، بنیانگذار حشاشین، و حسن البنا، مؤسس اخوان، دو روی یک سکه هستند و همه انتقادات به این سریال، منشأ و شیوه‌های حشاشین را افشا می‌کند که هیچ تفاوتی با شیوه‌های اخوان ندارد».
برخی از بلاگرها از سبک «کمیک» برای تمسخر خشم اخوان علیه سریال استفاده کردند.

احمد بان، نویسنده و پژوهشگر متخصص در امور سازمان‌های افراطی نیز به نوبه خود اظهار کرد که حمله اخوان به سریال «حشاشین» را می‌توان در چارچوب این دانست که اعضای اخوان این سریال را به عنوان یک «طرح سیاسی و فکری علیه خود» می‌بینند.
او به الشرق الاوسط توضیح داد: «بسیاری از گروه‌ها مانند اخوان نسبت به هرگونه تلاش برای انتقاد، بسیار حساس هستند».
وی افزود که «با وجود تفاوت در زمینه‌های تاریخی، بین گروه اخوان و حشاشین شباهت وجود دارد، نه تطابق».
او افزود: اعتماد مطلق در درون حشاشین بسیار خطرناک تر از درون اخوان است، اما استفاده از مذهب در سیاست موضوعی است که هر دو گروه مشترک هستند.
او توضیح داد که تمرکز سریال بر نقد این ایده ممکن است یکی از دلایلی بوده باشد که احساسات پیروان گروه‌هایی را که وجودشان به استفاده از دین در سیاست وابسته است جریحه‌دار کند.
به نوبه خود، محقق متخصص در سازمان‌های افراطی، منیر ادیب، نیز گفت که مناطق مشترک زیادی بین «اخوان» و «حشاشین» وجود دارد؛ آن گروه به عنوان گروهی است که به بهانه جهاد از جنگ و از دین برای خدمت به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کرد.
ادیب به الشرق الاوسط گفت که حسن البنا با الهام از حسن صباح ایده ساخت گروه را بر اساس وفاداری مطلق پیروان به رهبر گروه ایجاد کرد؛ در هر دو گروه، این بیعت مبتنی بر «سمع، اطاعت و اعتماد کورکورانه از جانب وفاداران به رهبر گروه» است.