«قبای فرهنگ» بر تن ریاض

نمایشگاه کتاب ریاض با شرکت یکهزار انتشاراتی از ۲۸ کشور جهان گشایش یافت


یادداشت شاهزاده بدر بن عبدالله بن فرحان در دفتر یابود بازدیدکنندگان نمایشگاه (عکس: بشیر صالح)
یادداشت شاهزاده بدر بن عبدالله بن فرحان در دفتر یابود بازدیدکنندگان نمایشگاه (عکس: بشیر صالح)
TT

«قبای فرهنگ» بر تن ریاض


یادداشت شاهزاده بدر بن عبدالله بن فرحان در دفتر یابود بازدیدکنندگان نمایشگاه (عکس: بشیر صالح)
یادداشت شاهزاده بدر بن عبدالله بن فرحان در دفتر یابود بازدیدکنندگان نمایشگاه (عکس: بشیر صالح)

فعالیت‌های «نمایشگاه بین‌المللی کتاب ریاض» ۲۰۲۱ شامگاه روز پنجشنبه ۳۰ سپتامبر آغاز شد که طی آن سعودی را به بزرگترین جلوه نشر عربی تبدیل و بر تن پایتخت آن به مدت ۱۰ روز قبای فرهنگی تن می‌کند.
شاهزاده بدر بن عبدالله بن فرحان وزیر فرهنگ سعودی، به نمایندگی از خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز نمایشگاه بین‌المللی کتاب ریاض را افتتاح کرد.
بیش از هزار انتشارات داخلی، منطقه ای و بین‌المللی از ۲۸ کشور جهان به همراه تعداد زیادی از اندیشمندان، روشنفکران و نویسندگان در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ریاض حضور دارند.
شاهزاده بدر بن عبدالله در افتتاحیه نمایشگاه تأکید کرد که این نمایشگاه «بستر نشر عرب و بزرگترین عرصه کتاب در منطقه ما از نظر تعداد بازدیدکنندگان، حجم فروش و انتشاراتی‌های شرکت کننده» است.
طبق برنامه‌ریزی صورت گرفته، بیش از ۱۰۰ روشنفکر در «جلسات فرهنگی» شرکت می‌کنند تا در مورد موضوعات روز ادبی و فرهنگی در قالب ۳۶ سمینار و سخنرانی به مدت ده روز صحبت می‌کنند.
همچنین در این نمایشگاه بیش از ۶۰ کارگاه آموزشی شامل کارگاه‌های نویسندگی، آهنگسازی، فیلمسازی، تئاتر و هنرهای آشپزی برگزار می‌شود.
در همین راستا، برای اولین بار، رویدادهای فرهنگی با هنر و موسیقی ترکیب می‌شوند. برگزارکنندگان از کشور عراق به عنوان «مهمان افتخاری» در این نمایشگاه دعوت کرده‌اند.
این نمایشگاه که برای اولین بار از سوی سازمان ادبیات، انتشارات و ترجمه برگزار می‌شود، میزبان تعدادی سمینار و شب‌های فرهنگی است.
این نمایشگاه همچنین میزبان رویداد «بحث کتاب» است که مجموعه ای از متفکران، نویسندگان و افراد مشهور در راس آنها شاهزاده ترکی الفیصل، جردن بلفورت و کریس گاردن به ارائه تجربیات الهام بخش خود در نوشتن و تألیف می‌پردازند.
طبق برنامه‌ریزی‌ها، کنفرانس ناشران بین‌المللی در ۴ و ۵ اکتبر در حاشیه این نمایشگاه برگزار می‌شود که اولین کنفرانس در نوع خود در سعودی است.
این دوره از نمایشگاه به دنبال بازسازی آینده صنعت نشر عربی است که طی آن کارگاه‌هایی توسط ناشران بزرگ جهان و رهبران صنعت کتاب ارائه می‌شود.
همزمان انجمن‌های نشر بین‌المللی مشارکت فعالی خواهند داشت که نقطه شروع توسعه و تقویت این بخش در بعد داخلی و منطقه ای است.
این نمایشگاه همچنین فرصتی ایده‌آل برای ایجاد و تقویت روابط بین ناشران در سطوح مختلف داخلی، عربی و بین‌المللی فراهم می‌کند، به طوری که جلسات گفت و گو به روند انتقال حقوق و ترجمه و فرصت‌های آن می‌پردازد.
نمایشگاه بین‌المللی کتاب ریاض در مساحتی بیش از ۳۶ هزار متر مربع برگزار می‌شود و شامل فضاهایی برای فعالیت ناشران، همچنین میزبان کارگاه‌ها، جلسات گفت و گو و دوره‌های آموزشی است.
علاوه بر شب‌های شعر و هنر، نمایش‌های بین‌المللی در سه تالار تئاتر خارج از نمایشگاه، دو تالار تئاتر در دانشگاه شاهدخت نوره بنت عبدالرحمن و یک تالار تئاتر در مرکز فرهنگی ملک فهد ارائه می‌شود.
علاوه بر این، رویدادهای کیفی دیگری نیز برای همه اقشار جامعه مانند برنامه‌های آشپزی زنده، فعالیت‌های کودکان و.. در نظر گرفته شده‌است.
این نمایشگاه قرار است هر روز از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۱ شب پذیرای بازدیدکنندگان باشد.



ناهید راچلین «بیگانه»… پیشگام رمان ایرانی در مهاجرت

ناهید راچلین «بیگانه»… پیشگام رمان ایرانی در مهاجرت
TT

ناهید راچلین «بیگانه»… پیشگام رمان ایرانی در مهاجرت

ناهید راچلین «بیگانه»… پیشگام رمان ایرانی در مهاجرت

با درگذشت ناهید راچلین، رمان‌نویس ایرانی-آمریکایی و یکی از برجسته‌ترین نویسندگان ایرانی که به زبان انگلیسی درباره گسست‌های هویتی، رنج‌های تبعید و برخورد فرهنگ‌ها می‌نوشت، در ۳۰ آوریل ۲۰۲۵، در سن ۸۵ سالگی، زندگی خلاقانه‌ای به پایان رسید. به گفته منتقدان، راچلین «پراکند‌ه‌ترین رمان‌نویس ایرانی در آمریکا» بود و نخستین کسی بود که تصویری دقیق از درون جامعه ایران پیش از سقوط حکومت شاه ارائه داد.
ناهید راچلین– که نام خانوادگی او پس از ازدواج چنین شد و نام خانوادگی ایرانی‌اش «بُزرگمهر» بود – در ۶ ژوئن ۱۹۳۹ در شهر اهواز به دنیا آمد. او در خانواده‌ای با ده فرزند رشد یافت؛ خانواده‌ای که در آن سنت‌های ایرانی با تأثیرات غربی درآمیخته بودند. پدرش ابتدا قاضی بود و سپس پس از استعفا، وکیل شد. به‌نظر می‌رسد دوران کودکی‌اش پرآشوب بوده، چرا که در ماه‌های نخست زندگی به عمه‌اش مریم سپرده شد تا او را بزرگ کند. وقتی به سن ۹ سالگی رسید، پدرش برای جلوگیری از ازدواج زودهنگام او – همان‌گونه که مادرش در همین سن ازدواج کرده بود – دختر را از عمه باز پس گرفت.
این واقعه تأثیر عمیقی بر شخصیت راچلین گذاشت. او بعدها نوشت که حس می‌کرد از مادر واقعی‌اش ربوده شده است، و هرگز او را «مادر» خطاب نکرد. در تمام عمر، همیشه در رؤیای بازگشت به آغوش امن عمه مریم بود.
راچلین در این فضای خانوادگی پرتنش و با وجود مخالفت پدر، برای فرار از فشارهای خانواده و جامعه، با کمک برادرش پرویز، بر رفتن به آمریکا برای ادامه تحصیل پافشاری کرد. سرانجام در کالج زنانه «لیندوود» در ایالت میزوری پذیرفته شد و بورسیه کامل گرفت، اما تنها پس از وعده بازگشت به ایران برای ازدواج، پدرش به او اجازه سفر داد.
ناهید در دنیای جدید آمریکایی، با نوعی دیگر از انزوا روبه‌رو شد. او بعدها در خاطراتش «دختران پارسی» (۲۰۰۶) نوشت: «گمان می‌کردم از زندانی گریخته‌ام، اما خود را در زندانی دیگر از تنهایی یافتم.»
در این زندان تازه، نوشتن برایش پناهگاه شد و زبان انگلیسی فضایی از آزادی برای او گشود؛ فضایی که هنگام نوشتن به فارسی احساس نمی‌کرد. او در مصاحبه‌ای گفته بود: «نوشتن به زبان انگلیسی آزادی‌ای به من داد که هنگام نوشتن به فارسی هرگز حس نمی‌کردم.»
راچلین در سال ۱۹۶۱ مدرک کارشناسی روان‌شناسی گرفت. پس از فارغ‌التحصیلی، نامه‌ای کوتاه برای پدرش نوشت و او را از تصمیمش برای عدم بازگشت به ایران آگاه کرد. در پی آن، پدرش تا دوازده سال با او قطع رابطه کرد. در این مدت، راچلین تابعیت آمریکایی گرفت (۱۹۶۹)، با روان‌شناس آمریکایی هاوارد راچلین ازدواج کرد و صاحب دختری به نام لیلا شد. او بورسیه «والاس استگنر» در نویسندگی خلاق را دریافت کرد و در همین دوران شروع به نوشتن نخستین رمانش «بیگانه» (Foreigner) کرد که در سال ۱۹۷۸ – تنها یک سال پیش از انقلاب ایران – منتشر شد.

رمان «بیگانه» با احساسی لطیف، دگرگونی تدریجی شخصیتی به نام «فری» را روایت می‌کند؛ زیست‌شناسی ایرانی در اوایل دهه سوم زندگی‌اش که پس از ۱۴ سال زندگی آرام و یکنواخت در حومه سرد بوستون، به هویتی سنتی و محافظه‌کار در ایران بازمی‌گردد. رمان نشان می‌دهد چگونه دیدگاه‌های غربی فری به‌تدریج در بستر جامعه ایرانی محو می‌شوند. او شوهر آمریکایی‌اش را ترک می‌کند، کارش را کنار می‌گذارد، حجاب را می‌پذیرد و از خود می‌پرسد که آیا آمریکا واقعاً کشوری منظم و آرام است و ایران آشفته و غیرمنطقی یا برعکس، آمریکا جامعه‌ای سرد و عقیم است و ایران سرزمینی پرشور و با قلبی گشوده؟ منتقد آمریکایی «آن تایلر» در نقدی در نیویورک تایمز چنین پرسشی را مطرح کرد. از سوی دیگر، نویسنده ترینیدادی «وی. اس. نایپول» در توصیف این رمان گفت: «بیگانه»، به‌گونه‌ای پنهان و غیرسیاسی، هیستری قیام‌هایی را پیش‌بینی کرد که منجر به سقوط نظام شاه شد و به استقرار جمهوری دینی تحت رهبری خمینی انجامید.
آثار ناهید پیش از انقلاب در ایران منتشر نشدند. سانسور حکومتی آنها را به‌خاطر تصویر منفی از جامعه ایران، به‌ویژه توصیف محله‌های فقیر و هتل‌های ویران، ممنوع کرده بود؛ تصویری که در تضاد با روایت مدرن‌سازی دوران شاه بود. پس از انقلاب نیز دولت خمینی، که نسبت به هرگونه تصویر منفی از ایران حساس بود، به ممنوعیت آثار راچلین ادامه داد. در نتیجه، هیچ‌یک از آثارش تاکنون به فارسی ترجمه نشده‌اند و کتاب‌هایش در ایران ممنوع بوده‌اند.
راچلین همچنین رمان «ازدواج با بیگانه» (۱۹۸۳) را نوشت که با نگاهی تند، چگونگی تحمیل قدرت نظام دینی خمینی بر جامعه ایران را به تصویر کشید. پس از آن آثار دیگری نیز منتشر کرد، از جمله: «آرزوی دل» (۱۹۹۵)، «پریدن از روی آتش» (۲۰۰۶)، «سراب» (۲۰۲۴) و دو مجموعه داستان کوتاه: «حجاب» (۱۹۹۲) و «راه بازگشت» (۲۰۱۸). همچنین خاطراتش با عنوان «دختران پارسی» (۲۰۰۶) منتشر شد. آخرین رمانش «دورافتاده» قرار است در سال ۲۰۲۶ منتشر شود؛ داستان دختری نوجوان که زودهنگام به ازدواج واداشته شده است، الهام‌گرفته از سرگذشت مادر خودش.
راچلین در تمامی آثارش، به کندوکاو زخم‌های ایران در نیمه دوم قرن بیستم می‌پرداخت: سرکوب سیاسی، سلطه سنت، ناپدید شدن معلمان و نویسندگان منتقد، سلطه ساواک، و نیز آن حسرت سوزان برای کودکی‌ای که ناتمام ماند و دردهای هویت دوپاره. مضمون مادری نیز در نوشته‌هایش پررنگ است؛ از رابطه پیچیده با مادر زیستی، تا عشق عمیقش به عمه‌اش، و در نهایت رابطه‌اش با دخترش لیلا که از او به عنوان «بهترین دوست زندگی‌ام» یاد کرده است. راچلین با زبان، احساسات متلاطم خود میان دو جهان را به‌دقت بیان می‌کرد، اما ژرف‌ترین لحظه فقدان برایش در سال ۱۹۸۱ رخ داد، زمانی که از مرگ خواهر عزیزش باری – پس از سقوط از پله – باخبر شد. غم چنان بر او چیره شد که تا ۲۵ سال نتوانست درباره باری بنویسد، اما در پایان خاطراتش فصلی صمیمی به او اختصاص داد و نوشت: «آری، باری عزیز، این کتاب را می‌نویسم تا تو را به زندگی بازگردانم.»
ناهید راچلین در نیویورک بر اثر سکته مغزی درگذشت – به گفته دخترش – و با مرگ او، ادبیات مهاجرت ایرانی یکی از ژرف‌ترین نویسندگان خود را از دست داد؛ صدایی نادر که شجاعت رویارویی و شفافیتِ حسرت را در کنار هم داشت، و توانست با دقت، تصویر شکاف‌های روانی و فرهنگی نسلی از ایرانیان را ثبت کند که سرنوشت‌شان گسست میان شرق و غرب بود.